تحلیل گفتمان انتقادی برخی مولّفه های اظهار و بازنمایی کنش گران اجتماعی در داستان بیژن و منیژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
185 - 212
حوزه های تخصصی:
الگوی تحلیل گفتمان انتقادی ون لیوون (Van Leeuwen, 2008) الگوی جامعه شناختی-معنایی مبتنی بر تعاملات، کنش ها و واکنش های بین افراد است. پژوهش حاضر بر آن است به تحلیل برخی از مؤلفه های اظهار مطرح در این الگو و چگونگی بازنمایی کارگزاران اجتماعی در داستان «بیژن و منیژه» شاهنامه فردوسی بپردازد. به این منظور، نخست، تعریف های مربوط به هر مؤلفه و زیرمؤلفه های مربوط ارائه شده اند. سپس گونه های مختلف جمله های ساده، مرکب، جمله های با فعل محذوف و شبه جمله ها از متن داستان استخراج گردیده، فراوانی و درصد کاربرد هر یک از آن ها درون جدول گنجانده شده است. سپس، برای سنجش معناداری فراوانی کاربرد هر یک از مؤلفه های اصلی و زیرمؤلفه های مربوط از آزمون خی دو استفاده شده است. تجزیه و تحلیل یافته های به دست آمده نشان می دهند بیشترین فراوانی کاربرد مربوط به زیرمؤلفه های اصلی مورد بررسی اظهار، به ترتیب به مؤلفه های فعال سازی، نوع ارجاعی، نام دهی، پیوند دهی و تفکیک پذیری تعلّق دارد. از بین انواع مؤلفه ها و زیرمؤلفه های مورد نظر فقط از زیرمؤلفه نام دهی رسمی استفاده نشده است. همچنین، یافته های پژوهش نشان می دهد کاربرد مؤلفه ی فعال سازی دارای بیشترین فراوانی و سطح معناداری است. این موضوع نشان دهنده بازنمایی کارگزاران اجتماعی به صورت پویا و فعال است که ناظر بر شکل گیری حماسه در بستری از رخدادها است. دومین زیرمؤلفه که بیشترین فراوانی کاربرد را داشته، نوع ارجاعی بوده است و از بین انواع زیرمؤلفه های مربوط به آن کاربرد فرد ارجاعی بیشترین فراوانی را داشته و معنادار بوده است. همچنین، یافته ها نشان می دهد پیوند دهی بیشتر در یارکشی های میدان جنگ استفاده شده است. آخرین مؤلفه گفتمانی که کمترین فراوانی کاربرد را داشته تفکیک پذیری بوده که سبب تمایز کارگزار از دیگران شده است.