مطالب مرتبط با کلیدواژه

متون فرهنگی


۱.

مقایسه احساسات جوزف کنراد، ای.ام.فورستر، جلال آل احمد و اقبال لاهوری نسبت به بی عدالتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ متون فرهنگی بی عدالتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳۲
مطالعه و پژوهش در متون فرهنگی و نتایج تفسیری که از واکاوی ساختارهای احساسی و ارجاعات درون متنی آنها حاصل می گردد، همواره مورد توجه پژوهشگران و صاحبنظران علوم انسانی و منتقدان ادبی بوده است. آثارمنتخب منثور و منظوم این نویسندگان غربی و شرقی، عمدتا احساس گرا، سرشار از عشق و زیبایی و ملهم از عواطف درونی آنها است. به همین دلیل، با وجود آنکه این آثار از لحاظ شیوه نگارش با یکدیگر متفاوتند، جملگی آنان از حیث مضمون شباهت بسیاری به اشعار غنایی دارند. هدف از این تحقیق، بررسی نهادهای ادبی همچون شعر و رمان به عنوان صورت های فرهنگی مختلف گرفته از حس درونی نویسندگان آنها و در عین حال ارتباط آنها با گسترش بی عدالتی، تحکیم قدرت و تسلط کشورهای مبدا یا بزرگ شهرهای امپراطوری است. در پژوهش حاضر، روش تحقیق به شیوه اسنادی است که با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی احساسات عدالت خواهانه این نویسندگان در آثار منتخبشان می پردازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که به رغم تفاوت های اساسی در شیوه و لحن این نویسندگان، وجه مشترک آنان در جبهه گیری بر علیه اروپا محوری و احساس انزجار و تنفر آنها نسبت به گسترش بی عدالتی به سرزمین های پیرامونی می باشد. البته، ذکر این نکته لازم است که در موضع گیری کنراد و فورستر نسبت به بی عدالتی نوعی دوگانگی مشهود است که ریشه در باورهای ن‍ژادپرستانه محیط فرهنگی آنان دارد. این امر خود از موارد تفاوت آنها و تمایز فرهنگی این دو نویسنده نسبت به نویسنده شرقی دو است.
۲.

مطالعات فرهنگیِ ایرانی، نادیده گرفتن فرودستان و سیاست زدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زندگی روزمره سیاست گذاری فرهنگی فرودستان فرهنگ عامه متون فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۷۳
پژوهش حاضر به تحلیل جایگاه مطالعات فرهنگی در ایران از خلال مقالات منتشرشده در فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات در فاصله زمانی 1392- 1396 می پردازد. مبنای نظری مقاله مبتنی بر دسته بندی کریس روجک است که این حوزه از دانش را به چهار برهه ملی- مردمی، متنی- نمایشی، جهانی-پساذات باوری و حکومت مندی و سیاست تقسیم می کند. روش مورد استفاده «فراتحلیل کیفی»، و فن گردآوری داد ه ها  مبتنی بر بررسی اسناد است. یافته ها نشان می دهد که از 156 مقاله بررسی شده، 97 مقاله در حوزه متون فرهنگی، 25 مقاله در حوزه فرودستان، 8 مقاله در باب زندگی روزمره، 7 مقاله در تحلیل فرهنگ عامه، 4 مقاله مربوط به سیاست گذاری فرهنگی و 14 مقاله نیز سایر مباحث را در بر می گیرند. مضمون مقالات بیانگر آن است که مطالعات فرهنگی در ایران تمایلی به بازنمایی و نمایندگی صداهای خاموش ندارد؛ به بافت و زمینه وقعی نمی نهد؛ انتزاعی است و جامعه هدفِ آن طبقه متوسط تهران. این در حالی است که کشور ایران دارای طیفی از گروه های اجتماعی مختلف با تجربه شکل های چندگانه نابرابری هم در حوزه سیاستِ بازتوزیع و هم در قلمرو سیاستِ بازشناسی است. از این حیث، به نظر می رسد اغلب این مطالعات به سیاست زدایی از جامعه و مردم محدود می شوند و چندان به مداخله راه نمی برند. ولی این تمام داستان نیست. برای مثال،  با این که در دو دهه اخیر تغییرات اجتماعی چشمگیری رخ داده است و بخش مهمی از زندگی ما متأثر از فرآیندهای پیچیده اقتصادی و سیاسی است، اما این حوزه از دانش کماکان در پی مطالعات متنی است و التفاتی به چگونگی تغییر در سطح واقعیت مادی زندگی روزمره ندارد. مهم تر از همه این که مطالعات فرهنگی در ایران تاکنون نتوانسته سنت پژوهشی خاصی را دنبال کند و از این رهگذر هنوز به خلق مطالعات فرهنگی ایرانی که ذاتی این شیوه از اندیشه است دست نیافته است.