مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
فرهنگ سیاسی
حوزه های تخصصی:
با پایان جنگ سرد، مفهوم امنیت، فراتر از بعد نظامی آن، به ویژه در بعد اجتماعی و با محوریت فرهنگ و هویت در کانون توجه اندیشمندان قرار گرفت. نظریه «امنیت هستی شناختی» رویکردی جدید است که توسط جنیفر میتزن در حیطه منازعات موجود در روابط بین الملل با تأکید بر ملاحظات هویتی مطرح شد. براین اساس، تضاد اجتناب ناپذیر فرهنگ غرب با فرهنگ انقلاب اسلامی ایران را باید در مبانی هستی شناختی این دو فرهنگ سیاسی جست وجو کرد. هدف این مقاله شناخت مبانی هستی شناسی متعارض فرهنگ غرب با فرهنگ اسلامی است که در فرایند تهاجم فرهنگی قوام می یابد. این مقاله درصدد پاسخ به این پرسش است که از منظر هستی شناختی، چرا جمهوری اسلامی ایران فرهنگ غرب را به مثابه یک فرهنگ مهاجم تصور می کند ؟ یافته های این مقاله با استفاده از آموزه های نظریه میتزن نشان می دهد که نزاع هستی شناختی گفتمان انقلاب اسلامی ایران با غرب متأثر از بی اطمینانی و ادراک ناامنی در هستی شناختی رهبران انقلاب اسلامی در مواجهه با غرب به واسطه تقابل مفاهیم عقل و جهل در این دو گفتمان است و هرگونه تأمین امنیت هستی شناختی از منظر گفتمان انقلاب اسلامی در این رویارویی، منوط بر حفظ استقلال و هویت فکری و تأکید بر حفظ صورت و محتوای آموزه های اسلامی است. روش تحقیق این مقاله، تطبیقی مقایسه ای است که با مقایسه مبانی هستی شناسی دو نظام اندیشگی غرب و انقلاب اسلامی، تعارض و ناسازگاری این دو ساحت اندیشگی را آشکار و بر تضمن های تأمین امنیت هستی شناختی جمهوری اسلامی ایران در روابط با غرب تأکید دارد.
تأثیر شبکه های ماهواره ای بر فرهنگ سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۶ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
95 - 112
بنیان های هر جامعه، ریشه در ارزش ها و فرهنگ آن جامعه دارد. بنابراین برای تضعیف هر جامعه، کافی است تا فرهنگ و به ویژه فرهنگ سیاسی آن جامعه را تضعیف کرد. در سال های اخیر گرایش به شبکه های ماهواره ای علاوه بر کلان شهرها به دیگر شهرهای کشور نیز از روند افزایشی محسوسی برخوردار بوده است. این مطالعه به روش پیمایش و جمعیت نمونه 400 نفری در شهر کرمان انجام شده است. نتایج تحلیل رگرسیون ارزیابی اثرات جمعی متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته شامل شش متغیر «فرهنگ سیاسی، مشارکت سیاسی، اعتماد سیاسی، درجه مذهبی بودن، آگاهی سیاسی و مدت تماشای ماهواره»، در تبیین واریانس متغیرهای وابسته به ترتیب براساس میزان اثرگذاری نشان می دهد بیشترین میزان تأثیر مربوط به متغیرهای «مشارکت سیاسی و اعتماد سیاسی» مردم شهر کرمان تعلق دارد.
سازه مفهومی جامعه پذیری سیاسی و جایگاه آن در فرهنگ سیاسی دینی
منبع:
مدیریت دانش اسلامی سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
137 - 168
حوزه های تخصصی:
«مفهوم شناسی» از گام های اساسی در هر پژوهش است و همه بخش های پژوهش ارتباط تنگاتنگی با آن پیدا می کنند یا بر آن مترتب اند. این نوشتار با بهره گیری از روش اسنادی، تلاشی است به منظور شناخت و تعریف سازه جامعه پذیری سیاسی که طی آن علاوه بر واژه شناسی، به معانی، کاربردها، کارکردها، قرابت ها و تقابل های معنایی آن پرداخته است و نیز چگونگی انبعاث، اشتقاق و ارتباط آن با مفاهیم جامعه، جامعه پذیری، فرهنگ و فرهنگ سیاسی واکاوی شده است و درنهایت به این نتیجه دست یافته است که جامعه پذیری سیاسی فرایندی است که طی آن باورها، ارزش ها، دانش ها و رفتارهای سیاسی از نسل های پیشین به نسل های جدید منتقل می شوند و اگر به گونه ای درست تفسیر و تبیین شوند، باعث نشاط سیاسی است و آینده مطلوب تری برای جامعه سیاسی، به ویژه فرهنگ سیاسی دینی و نظام اسلامی رقم می زند.
مطالعه ی جامعه شناختی رابطه عوامل فرهنگی با میزان مشارکت سیاسی درجامعه (مورد مطالعه: شهروندان بالای 25 سال شهرستان بجنورد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی که ازضرورتهای انکار ناپذیر درثبات نظامهای سیاسی در قرن حاضر به شمار می رود، تحت تأثیر عوامل مختلفی شکل می گیرد. از جمله ی این عوامل می توان به نقش عوامل فرهنگی اشاره نمود. هدف از تحقیق حاضر مطالعه ی نقش این عوامل بر میزان مشارکت سیاسی درایران است. این پژوهش به روش پیمایش و با مطالعه بر روی جمعیت شهرستان بجنوردانجام گرفته است. جمعیت نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طیقه ای انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه استفاده شده که اعتبار آن به روش صوری و پایایی آن به کمک آماره ی آلفای کرونباخ سنجیده شده است. داده ها با استفاده از ابزار16spss، تجزیه و تحلیل شده اند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بین پنج عامل فرهنگی یعنی احساس قدرت و نفوذ سیاسی، اعتماد سیاسی و اعتماد اجتماعی، رضایت از زندگی و میزان دینداری، که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند با متغیر مشارکت سیاسی همبستگی معناداری داشتند. از میان متغیر های زمینه ای پژوهش نیز متغیرهای جنسیت، شغل ، تحصیلات و وضعیت اقتصادی همبستگی معناداری با مشارکت سیاسی داشتند.
بررسی مؤلفه های فرهنگ سیاسی شیعه در اندیشه سیاسی شریعتی (مطالعه موردی اجتهاد، هجرت، امر به معروف و نهی ازمنکر)
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۵
55 - 76
حوزه های تخصصی:
شریعتی نظریه پرداز اسلام سیاسی چپ در ایران و از جمله نخبگان و متفکران بنام جهان اسلام است. شناخت افکار و اندیشه های شریعتی از ابعادی متفاوت به خصوص زمانی که آثارش نقش جهت دهنده ای در انقلاب اسلامی ایران ایفا کرده است، اهمیتی ویژه یافته است. پژوهش پیش رو درصدد شناخت مؤلفه های فرهنگ سیاسی شیعه در اندیشه شریعتی و پاسخ به این سؤال است که این مؤلفه ها چگونه در اندیشه سیاسی او متجلی شده اند؟ بر این اساس در چارچوب نظریه ساختار-کارگزار و به طور خاص، نظریه عاملیت و فرهنگ مارگارت آرچر و با استفاده از روش کیفی تحلیل اسنادی و با مراجعه به آثار به جامانده از وی، سه مؤلفه اجتهاد، هجرت و امر به معروف و نهی از منکر بررسی شد. یافته های پژوهش نشان می دهد هر سه مؤلفه نه تنها جایگاه مهمی در اندیشه شریعتی دارند، بلکه می توان بر این ادعا خطر کرد که نظریه اسلام انقلابی او بر پایه این سه مؤلفه است.
مقایسه گفتمان های سیاست خارجی در کتاب های درسی جامعه شناسی دوران ریاست جمهوری خاتمی و احمدی نژاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1197 - 1173
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای رویکرد برنامه درسی جامعه شناسی دوره متوسطه به مفاهیم و مباحث سیاست خارجی در دو دوره ریاست جمهوری خاتمی و احمدی نژاد است. پرسش اصلی پژوهش عبارت است از اینکه تغییر جناح های سیاسی در قوه مجریه ایران چه تأثیری بر گفتمان سیاست خارجی موجود در کتاب های درسی داشته است؟ در فرضیه پژوهشی استدلال می شود که تحول در گفتمان حاکم بر قوه مجریه در حوزه سیاست خارجی بر برنامه درسی در ایران تاثیر خواهد داشت. از روش تحلیل محتوای کیفی برای بررسی مقایسه ای متن سه کتاب جامعه شناسی چاپ شده در دوره خاتمی و همان عنوان ها در دوره احمدی نژاد استفاده شد؛ و یافته های پژوهش بیانگر تفاوت بنیادین در الگوهای جامعه پذیری و فرهنگ سیاسی مرتبط با سیاست خارجی دو دوره از کتاب هاست. اگرچه کتاب های هر دو دوره نسبت به غرب رویکردی انتقادی دارند، رویکرد کتاب های دوره نخست مبتنی بر پذیرش واقعیت جهان غرب و تعامل با آن است، درحالی که رویکرد دوره دوم بر نقد تمام عیار جهان غرب و تأکید بر تضاد آن با جهان اسلام است. افزون بر این مفاهیمی مانند دیپلماسی و نهاد های بین المللی از موضوع های مورد تأکید در کتاب های دوره نخست بودند که یک الگوی سیاست خارجی تعامل گرا با نظام بین الملل به دانش آموزان ارائه می کردند. در مقابل، کتاب های دوره دوم رویکردی منفی به همکاری با نهاد های بین المللی داشتند و تقابل با نظام بین الملل را اجتناب ناپذیر می دانستند. در نتیجه، در نظام سیاسی ایران به دلیل نبود الگوی واحد جامعه پذیری سیاسی در حوزه سیاست خارجی، با هر تغییر در قوه مجریه، الگوهای جامعه پذیری دچار دگرگونی های بنیادین شده و نوع متفاوت و گاهی متضاد از فرهنگ سیاسی به دانش آموزان ارائه می شود.
جامعه شناسی تاریخی ناکارآمدی طرح های توسعه در ایران تحلیل محتوای تاریخ شفاهی هاروارد در تجربه زیسته کارگزاران توسعه ایران (1340- 1357ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مروری بر تاریخ طرح های توسعه ایران در دوره سلطنت محمدرضا پهلوی بیانگر این نکته است که فرایند سیاستگذاری توسعه در ایران دچار آشفتگی های فراوانی بوده است و حتی به نظر می رسد کنشگران و کارگزاران توسعه اقتصادی ایران به استناد شواهدی که در این مقاله نشان داده می شود، نتوانسته بودند این معضلات را به درستی شناسایی کنند. این نوشتار با روش شناسی مبتنی بر جامعه شناسی تاریخی و در چارچوب نظری تلفیقی از آموزه های نظریه رانتیریسم و پاترمونیالیسم کوشیده است تا نشان دهد چگونه برنامه های توسعه در ایران ناکام می ماند. مقاله نشان می دهد شیوه حکمرانی متأثر از درآمدهای نفتی در اقتصاد سیاسی و مناسبات پدرسالار در فرهنگ سیاسی، درمجموع موجب می شد کنشگران توسعه ایران بدون فهم مسائل اساسی جامعه و الزام خود به پاسخ گویی، نتوانند از فرصت ها و ظرفیت ها برای بهبود حکمرانی، در کشور استفاده کنند. مقاله در پاسخ به این پرسش که مهم ترین علت های ناکارآمدی طرح های توسعه در ایران طی دو دهه پایانی سلطنت محمدرضا پهلوی ناظر بر چه مشکلاتی بوده است؟ با روش تحلیل محتوای تاریخ شفاهی هاروارد، برمبنای تجربه زیسته جمعی از کارگزاران توسعه کشور و با گزینش، کدگذاری و طبقه بندی گویه های انتقادی کارگزاران اقتصادی در پروژه تاریخ شفاهی هاروارد، این فرضیه را مورد آزمون قرار می دهد که به نظر می رسد عدم موفقیت پیش برد پروژه توسعه ایران در زمان محمدرضا پهلوی، در بی توجهی به مبارزه با مفاسد اداری، بی انضباطی اداری، مداخله مستمر در امور دولت، ضعف سیاستگذاری و برنامه ریزی اقتصادی و در عین حال تضعیف مداوم نهادها، نخبگان سیاسی و نیروهای اجتماعی ریشه داشته است.
رابطه بین میزان بهره گیری از رسانه های خارجی و فرهنگ سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) تابستان ۱۴۰۰ شماره ۹۳
71 - 107
حوزه های تخصصی:
این پژوهشِ پیمایشی باهدف بررسی رابطه بین میزان بهره گیری از رسانه های خارجی و فرهنگ سیاسی انجام شد. بدین منظور، با مرور پژوهش ها و نظریه های مرتبط با موضوع، فرضیه های پژوهش از چارچوب نظری استخراج و شاخص های سنجش فرهنگ سیاسی ساخته شد. به منظور گردآوری داده ها و آزمون تجربی فرضیه ها، پس از طراحی پرسشنامه توسط پژوهشگر، 410 نفر از شهروندان ۱۸ ساله و بالاترِ ساکن مناطق ۲۲ گانه شهر تهران با روش نمونه گیری طبقه ای برگزیده شدند. مطابق با یافته های توصیفی پژوهش، شهروندان تهرانی موردبررسی در نمونه آماری به ترتیب به فرهنگ های سیاسی لیبرالی، سوسیالیستی و اسلامی گرایش داشتند. بر اساس یافته های تبیینی پژوهش، با افزایش میزان بهره گیری افراد از رسانه های خارجی، گرایش به فرهنگ سیاسی لیبرالی افزایش یافت اما گرایش به فرهنگ های سیاسی سوسیالیستی و اسلامی کاهش یافت. همچنین مطابق با نتایج پژوهش، با افزایش استقلال اطلاعاتی و ارتباطی پاسخگویان و با کنترل سایر متغیرها، گرایش به فرهنگ سیاسی لیبرالی افزایش یافت، اما گرایش به فرهنگ های سیاسی سوسیالیستی و اسلامی کاهش یافت.
بررسی جامعه شناختی تأثیر سرمایه اجتماعی برون گروهی بر فرهنگ سیاسی؛ مطالعه موردی نخبگان سیاسی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه بسیاری ازکشورهای پیشرفته وتوسعه یافته حاکی از آن است که نخبگان کشور بویژه نخبگان سیاسی حاکم با ایفای نقش اساسی خود درفرآیند تصمیم گیری امور و اداره کشور ونقش الگویی، تاثیر مهمی در فرآیند توسعه ایفا می کنند.توسعه یافتگی از پیامدهای ثبات در جامعه است که این امر خود متاثر از فرهنگ سیاسی نخبگان سیاسی تصمیم گیرنده است، در این بین عواملی در تعیین این نوع فرهنگ سیاسی تأثیر گذار است که مهمترین آن سرمایه اجتماعی برون گروهی است. این پژوهش با روش کمی و به صورت پیمایشی به بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی برون گروهی و فرهنگ سیاسی نخبگان سیاسی استان خوزستان پرداخت، روش نمونه گیری به صورت روش نمونه گیری در دسترس (داوطلبانه) بوده و 214 نفر از نخبگان سیاسی استان خوزستان بر اساس جدول مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند، برای سنجش متغیرها-فرهنگ سیاسی و سرمایه اجتماعی برون گروهی- از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که میزان سرمایه اجتماعی برون گروهی در حد متوسط بوده (61/78) است و میانگین فرهنگ سیاسی رو به متوسط (19/64) بود. نتایج همچنین نشان داد که بین ابعاد سرمایه اجتماعی (اعتماد، انسجام و مشارکت برون گروهی) با فرهنگ سیاسی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. (r=./514). به طور کلی می توان گفت که سرمایه اجتماعی برون گروهی می تواند باعث ایجاد تغییراتی در فرهنگ سیاسی جامعه شود.
جایگاه حکومت در تأسیس نهادهای جامعه پذیری سیاسی از منظر نهج البلاغه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناخت نقش حکومت در تاسیس نهادهای جامعه پذیری سیاسی از منظر نهج البلاغه است و می کوشد کارکرد حکومت در ایجاد نهادهای جامعه پذیری سیاسی را به منظور شکل دهی به باورها، آگاهی ها و رفتارهای سیاسی مردمان، با ارجاع به آموزه های این کتاب بررسی نماید. برای این منظور با استفاده از ظرفیت روش نظریه ی مبنایی: مفاهیم، مقولات و گزاره های مربوط به موضوع، استخراج شده و در سه مرحله ی کدگذاری باز، محوری و انتخابی دسته بندی و تحلیل شده اند. دست مایه ی این تلاش را می توان شناسایی و صورت بندی حجم معتنابهی از کدها، مفاهیم و مقوله های اصلی و فرعی ناظر به پرسش های تحقیق دانست که در قالب سه گزینه ی: «اهتمام به نهادهای انتخاباتی»، «سامان دهی نهادهای مردم نهاد» و «تشکیل نهادهای نظارتی و امنیتی» مقوله بندی شده اند. در نهایت با انتزاع مقوله ی «مواجهه ی ایجابی با جامعه پذیری سیاسی» به عنوان مقوله انتخابی، مشخص شد در پرتو شکل گیری صحیح نهادهای جامعه پذیری سیاسی و نقش سازنده ی حاکمان در این زمینه، می توان به تحقق جامعه پذیری سیاسی مطلوب سرعت بخشید.
نقش سیاسی هیئت های مذهبی در روند شکل گیری نهضت مشروطیت
حوزه های تخصصی:
با نگاه به روند تغییر تحولات و پیشینه جنبش های سیاسی در سده های قبل، به ویژه انقلاب مشروطه که به قصد ایجاد تغییر و دگرگونی در ساختار نظام های حاکم بر جوامع بشری صورت گرفته اند، به درستی در می یابیم که همه کنش ها و اقدامات و جریان های فرهنگی و انقلابی همواره از خاستگاه های ویژه ای که رنگ و بوی دینی و سیاسی داشته اند بسیج و سازمان دهی شدند. لذا پژوهش حاضر به بررسی نقش سیاسی هیئت های مذهبی به عنوان یک سازمان قدیمی در روند شکل گیری جنبش ها و خط دهی خیزش های انقلابی و فرهنگی در مبارزه علیه ظلم و ستم، در جنبش مشروطه شیعی می پردازد و درصدد پاسخ به این سؤال است که نقش سیاسی هیئت های مذهبی در روند شکل گیری نهضت مشروطیت چیست؟ در این راستا، روش مورداستفاده در این پژوهش توصیفی-تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از کتاب ها و مقالات موجود استفاده شده است. یافته های پژوهش بر این نتیجه منطبق است که هیئت های مذهبی به عنوان یکی از شبکه های سازمان دهی در کنار سایر سازمان ها در روند شکل گیری نهضت مشروطیت نقش اساسی داشته اند؛ که دراین باره می توان به کارکردهای سیاسی نقش رسانه ای، کانون برگزاری اجتماعات سیاسی، فرهنگ شفاهی و نقد قدرت حاکم از کارکرد های سیاسی هیئت های مذهبی دوره مشروطه می توان اشاره کرد.[1] [1]. در راستای عملی کردن هدف ها و کارکردهای سیاسی هیئت های مذهبی، دولت به عنوان یک اهرم پیش برنده عمل کرده است. به عنوان مثال، در قالب آئین های مذهبی وابسته به دولت، عزاداری ها و تکایای دولتی بسیار باشکوهی برگزار می شد که مردم از آن ها استقبال می کردند و اسم ورسم تکیه دولت، تزیینات و چادرهای بزرگ تکیه دولت سبب جذب تماشاگران فراوان می شد و ازاین رو، ابزارهای دولتی به عنوان نهادی تسهیل کننده، فضا را به سمتی پیش می بردند که اهداف سیاسی هیئت های مذهبی اجرایی شود؛ بنابراین در دوره مشروطه یا به طورکلی دوره ی قاجار دولت اگرچه از این تکایا به عنوان درآمدزایی بهره می گرفت، ولی در عمل جرقه های نهضت مشروطیت را رقم زد.
تبیین اعتماد سیاسی در بلوچستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
1815 - 1835
حوزه های تخصصی:
با توجه به رابطه متقابل و همه جانبه بین مردم و حکومت، اعتماد سیاسی از اهمیت بسیار زیادی در ساختار اجتماعی و سیاسی هر کشوری برخوردار است و می توان آن را یکی از نشانه های میزان مشروعیت و مقبولیت مردمی حکومت ها، تلقی کرد. بدین ترتیب تغییرات سطح اعتماد سیاسی موردتوجه همه حکومت ها است. از طرفی کشورهایی که دارای تنوع قومی و نژادی هستند باید توجه بیشتری به مقوله اعتماد سیاسی در قلمرو حاکمیت خود داشته باشند و دائماً عوامل مؤثر بر اعتماد سیاسی را رصد کرده در بهبود و ارتقای سطح آن بکوشند. زیرا کاهش سطح اعتماد سیاسی در بین اقوام و آحاد مردم، روابط بین حکومت و ملت را با چالش جدی مواجه خواهد کرد براین اساس در مقاله حاضر به بررسی و تبیین اعتماد سیاسی در بلوچستان ایران پرداخته شده است. یافته های این پژوهش نشانگر آن است که به سبب بی اعتمادی سیاسی نسبی که در جامعه بلوچ در طی سال ها به وجود آمده، این قوم در موقعیت واگرایی قرار گرفته اند. یکی از عوامل اصلی بی اعتمادی سیاسی در جامعه بلوچستان به حکومت، ریشه در فرهنگ اعتماد منطقه دارد که حاصل رویدادها، پیش داوری ها و ذهنیات گذشته جامعه بلوچستان از روش های رفتاری حکومت های تمرکزگرای استبدادی و خودکامه نسبت به آنها می باشد. در واقع رفتارها و باورهای به عنوان یک ساختار نسبتاً بادوام رفتارها و باورهای سیاسی جامعه بلوچستان را درگذشته و حال شکل داده و هدایت می کند. به دلیل همین موضوع، در جامعه بلوچستان نسبت به اتخاذ سیاست های حکومت بی اعتمادی نسبی وجود دارد.
تاثیرسنجی مدیریت سیاسی بر فرهنگ سیاسی مشارکتی مدیران استان سیستان و بلوچستان: مطالعه موردی مدیران وزارت کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
457 - 473
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مدیریت سیاسی مدیران استان سیستان و بلوچستان بر فرهنگ سیاسی مشارکتی آن ها انجام شده است. روش این پژوهش، از لحاظ برخورد با داده ها کمی، و اجرای تحقیق با روش پیمایش، و گردآوری داده ها نیز با ابزار پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کل مدیران سیاسی وزارت کشور شاغل در (شامل استانداری، فرمانداری ها، بخشداری ها و ...) استان سیستان و بلوچستان می باشند که بر اساس اطلاعات جمع آوری شده تعداد کل آن ها بالغ بر 168 نفر می باشند که از کلیه آن ها به صورت تمام شماری اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شده است. لذا حجم نمونه در این پژوهش برابر با حجم کل جامعه آماری 168 نفر می باشد همانطور که ذکر شد در این پژوهش از روش تمام شماری جهت جمع آوری داده ها استفاده شده است. در تحقیق حاضر از نمونه گیری غیر تصادفی و از نوع هدفمند استفاده شده است و علت استفاده از این نوع شیوه نمونه گیری به خاطر تعداد جامعه آماری محدود و حجم نمونه بوده است. به منظور سنجش روایی یا اعتبار ابزار تحقیق، از اعتبار ظاهری استفاده شد. داده های جمع آوری شده نیز از طریق نرم افراز SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج در سطح توصیفی نشان داد که مدیران استان از نظر مدیریت سیاسی در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار داشتند و در همه ابعاد مدیریت سیاسی از جمله رفتار سیاسی، ماهیت تصمیم گیری، ادراک از محیط و شخصیت مدیران در سطح نسبتاً بالایی قرار داشته اند. ب
تحلیل گفتمانی فرهنگ سیاسی و اثربخشی آن بر هویت یابی و غیریت سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
475 - 484
حوزه های تخصصی:
گفتمان ها مجموعه ای ازنشانگان می باشند که به دنبال قدرت یابی هستند وعناصر به واسطه نشانه مرکزی به دنبال رسیدن به هژمونی می باشند تا زمانی که مفصل بندی محقق نشود هژمونی نیز تحقق پیدا نمی کند از این روی هر گفتمان و فرهنگ سیاسی در پرتو غیریت سازی و تعریف هویت برای خود به دنبال رسیدن به هژمونی است این فرایند منجر به تنازع و تقابل می شود فرهنگ سیاسی محصول ساخت گفتمانی است خرده فرهنگ های مختلف در یک زنجیره هم ارزی در چارچوب یک فرهنگ سیاسی به جامعیت می رسند و در مقابل غیر خود صف آرایی می کنند از این منظر گفتمان به مثابه ظرف و فرهنگ سیاسی به مثابه یک مظروف عمل می کند که محصول آن تجلی هویت می باشد گفتما ن حاکم و غالب که به هژمونی رسیده است خود مولد فرهنگ سیاسی همجنس خود می باشد که این فرهنگ سیاسی هویت را شکل می دهد و هویت تابع گفتمان هژمون و فرهنگ سیاسی است که در ساخت اجتماعی نهادینه می شود از این روی سازه های فرهنگی و هویتی به عنوان موتور محرکه رفتار یک دولت در سطح داخلی و خارجی محسوب می شود در سطح داخلی و خارجی جهت گیری ها تعریف می شود و این هویت است که ما را به دیگران و دیگران را به ما معرفی می کند بنابراین گفتمان ،فرهنگ سیاسی و هویت در پرتو غیریت سازی کارکردهای خود را انجام می دهند. گفتمان ، فرهنگ سیاسی ، سیاست خارجی ، هویت ،غیریت سازی
سنخ شناسی فرهنگ سیاسی در کتاب های درسی مطالعات اجتماعی متوسطه دوره اول (سال تحصیلی 1396-97)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به باور متفکران علوم اجتماعی، کتاب های درسی یکی از مهم ترین ابزارها برای القای فرهنگ سیاسی و جامعه پذیرساختن دانش آموزان است. دراین بین، کتاب های مطالعات اجتماعی دوره متوسطه، بیشترین نقش را در جامعه پذیری سیاسی و انتقال فرهنگ سیاسی به نوجوانان بر عهده دارند. هدف این پژوهش سنخ شناسی فرهنگ سیاسی در کتاب های مطالعات اجتماعی متوسطه دوره اول سال تحصیلی 97-1396 بر اساس نظریه آلموند و وربا است. روش این پژوهش، تحلیل محتوای کمّی و جامعه آماری آن، بخش مدنی تمام کتاب های مطالعات اجتماعی متوسطه دوره اول است. یافته ها نشان می دهند خروجی مدنظر نظام سیاسی در کتاب های موردمطالعه وجود ندارد؛ در کتاب های مطالعات اجتماعی متوسطه دوره اول هیچ گونه مقوله ای درزمینهٔ مشارکت وجود ندارد و فقط به مقوله های آگاهی و انتظارات توجه شده است که در این میان توجه به آگاهیِ بیشتر، ازجمله انتظارات بوده است. درمجموع، فرهنگ سیاسی القایی کتاب های موردبررسی، از نوع فرهنگ سیاسی محدود - تبعی است.
مطالعۀ عوامل مؤثر بر سرمایۀ سیاسی ایرانیان: فراترکیب پژوهش های بازۀ زمانی 1386 الی 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
117 - 151
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت یافتن موضوع سرمایه سیاسی و روند رو به رشد آن در ایران، از دهه های گذشته مطالعاتی پیرامون این موضوع انجام شده؛ اما مطالعات حول یک سؤال مشترک، غالباً ً نتایج ناهمسویی را داشته اند. بنابراین؛ هدف این پژوهش، ترکیب یافته های پژوهشهای کیفی و کمی انجام شده در مورد عوامل مؤثر بر سرمایه سیاسی در ایران به منظور کسب نتیجه ای منسجم از یافته های پژوهشی آنهاست. روش پژوهش از نوع فراترکیب مطالعات کمی و کیفی دربازه زمانی 1386-1400 به روش تعمدی غیر احتمالی است که حجم نمونه برابر با 35 سند تحقیقی است. این اسناد برحسب اعتبار و روایی تحقیق، کیفیت پژوهش، معیار علمی-پژوهشی بودن و ارتباط با سرمایه سیاسی انتخاب شدند. نتایج نشان داد 5 شاخص مهم اجتماعی (رضایت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی)، فرهنگی (سواد رسانه ای، تعهد اخلاقی، عملکرد رسانه ملی، فرهنگ سیاسی)، اقتصادی (ارتقای شاخص کیفیت زندگی، بهبود مسائل رفاهی-مادی) و سیاسی (سیاست گذاری اجتماعی، حکمرانی مطلوب، کارایی اجتماعی-سیاسی) در افزایش و کاهش سرمایه سیاسی شهروندان در بازه زمانی فوق مؤثر بوده است. هرچه شاخص های فوق در حد نرمالی قرار بگیرند، به همان اندازه سرمایه سیاسی (انسجام سیاسی، فرهنگ سیاسی، اعتماد سیاسی و مشارکت سیاسی) در جامعه در وضعیت مطلوب و بهتری قرار خواهد گرفت و در سیاست گذاری اجتماعی (انتخابات ملی-محلی)، میزان مشارکت سیاسی افزایش خواهد یافت. مشروعیت سیاسی، نیز منوط به میزانی از سرمایه سیاسی است که در این تحقیق به آن پرداخته شده است.
بررسی جدال میان حاکمیت مطلقه و فقه در دوره ی ساسانی در پرتو الهیات سیاسی زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استقلال امر سیاسی در دوره ی ساسانی نظام سیاسی را واداشت تا رابطه ی خود را با دیگر سپهرهای اجتماعی از نو تعریف کرده و بکوشد بر آنان چیره شود. بدین منظور شاهان ساسانی دست به تمرکز قدرت زده و حاکمیت در معنای نقطه ی برین انتساب را، به ویژه از طریق سازمان دادن به روحانیت زردشتی، محقق کردند. این امر سبب شده تا بسیاری از پژوهشگران این پادشاهی را، حداقل از منظر ایدئولوژی سیاسی آن، نمونه ای از شاهی مطلقه به شمار آورند که مهم ترین پیامد حقوقی آن ادعای فراتر بودن شاه از قواعد حقوقی موجود است. این پژوهش می کوشد تا در ضمن تحلیل دلالت های مختلف مفهوم «حاکمیت»، بار دیگر به پرسش از رابطه ی آن با حقوق در این دوره بپردازد و نشان دهد که چگونه الهیاتِ سیاسیِ دوبنی زردشتی که در آن قدرت خداوند مقید به «امکان» و «خیر» است و مفاهیم بنیادین آن همچون «فرّه»، «اشه»، «شاهی آرمانی» و «دادگری»، گونه ای از حقوق طبیعی را ایجاد کردند که با مجموعه ای از قواعد فقهی-حقوقی همراه شد و از سطح هنجارهای اخلاقی صرف فراتر رفت. این گونه بود که شاهان ساسانی با سازمانمند کردن دین زردشتی در توری گرفتار شدند که خود تنیده بودند و امکان ایجاد حاکمیت مطلقه در معنای قدرت قانونگذاری را از دست دادند. در ادامه این پژوهش نشان می دهد که چگونه از دل جدال میان این قواعد فقهی-حقوقی با کوشش شاهان ساسانی برای تحقق حاکمیت مطلقه که نیازمند ادعای عصمت سیاسی است، منصب شاهی از شخص شاه متمایز و خطاناپذیری نه به شاه، بلکه به تاج نسبت داده شد.
شناسایی مؤلفه ها و شاخص های فرهنگ سیاسی کاربرانِ شبکه های اجتماعی در ایران با تکنیک دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هشتم پاییز ۱۴۰۱شماره ۳۱
274 - 249
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین پیامدهای زیست مجازی ایرانیان، تغییرات محتمل در هنجارها و ایستارهای سیاسی جامعه یا همان فرهنگ سیاسی است. فرهنگ سیاسی در ایران به عنوان فضایی فرهنگی که نمایانگر چگونگی ارتباط مردم با نظام سیاسی است، به همان اندازه که از پدیده های متنوعی همچون انقلاب، ساختار نظام سیاسی، کارگزاران حکومتی و... تأثیر پذیرفته، محتمل است که ظهور و گسترش شبکه های اجتماعی نیز متأثر شده باشد. اینکه فرهنگ سیاسی ایرانیان در فضای شبکه های اجتماعی واجد چه مؤلفه هایی و شاخص هایی است، مسئله ای است که پژوهش حاضر برای پاسخگویی به آن از روش کیفی و تکنیک دلفی بهره برده است. میدان این پژوهش شامل اساتید، صاحب نظران و خبرگان علوم سیاسی و علوم ارتباطات (ارتباطات سیاسی) و جامعه شناسی سیاسی است که به روش گلوله برفی انتخاب شده اند. برای گردآوری اطلاعات و داده های پژوهش از سه روش مرور نظام مند متون و ادبیات موضوع، مصاحبه اکتشافی و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. پنل دلفی در سه دور اجرا شده است. از میان تعداد 28 مؤلفه مطرح شده توسط خبرگان در دور اول، تعداد 7 مؤلفه در دور دوم تأیید شدند که به ترتیب اهمیت و اولویت عبارت اند از: فقدان اعتماد، نقد/تخریب نظام سیاسی، افراط گرایی سیاسی، خودمداری، پارادوکس بیگانه ستیزی/ بیگانه گرایی، جهت گیری غیرمشارکتی/اعتراضی؛ و رفتارهای سوگیرانه. درنهایت در دور سوم برای هرکدام از این مؤلفه ها، دقیق ترین و مهم ترین شاخص ها انتخاب شدند. مهم ترین دستاورد این مطالعه معرفی دو مؤلفه فرهنگ سیاسی ایرانیان است که اساساً تعلق به عصر رسانه های نوین دارد: نقد/تخریب نظام سیاسی و جهت گیری غیرمشارکتی/اعتراضی.
هویت سازی با تکیه بر جامعه پذیری سیاسی (مطالعه موردی: آموزش افسران وظیفه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۲)
143 - 166
جوامع بزرگی که بر تصور هویت مشترک پایه می گیرند یک ملت را تشکیل می دهند. لذا حکومت ها به طرق مختلف در تلاش هستند تا با آموزش، ایجاد و تقویت ارزش های مشترک به ایجاد چنین جامعه ای کمک کنند. جامعه پذیری سیاسی یکی از ابعاد فرهنگ کلی جامعه است و در معنای وسیع، فرایندی است که یک جامعه از طریق آن فرهنگ سیاسی خود را از نسلی به نسل دیگر منتقل می کند. ازآنجایی که خدمت سربازی محل آموزش نظم و انضباط به جوانان و آماده شدن آن ها برای قبول سایر نقش هاست، بر این اساس هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی جامعه پذیری سیاسی دانشجویان وظیفه در فرایند آموزش های حین خدمت بوده است. پژوهش حاضر، از حیث روش، توصیفی از نوع پیمایشی است و جمع آوری داده ها به روش پرسشنامه ای و برای احراز روایی از روایی محتوایی و روایی سازه استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها نیز از آمار های توصیفی و استنباطی بهره گیری شده است. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته جامعه پذیری سیاسی دانشجویان وظیفه استفاده شد. این مقیاس شامل 18 گویه بوده است که در قالب ۵ مؤلفه ی شکل گیری ارزش ها و باورهای سیاسی- خدمت به اعتلای وطن- مشارکت سیاسی - احترام به حاکمیت نظام سیاسی-پایبندی به تعهدات، عمل و رفتار از طریق جامعه آماری موردسنجش قرار گرفته است. برابر نتایج به دست آمده مؤلفه های اول و دوم و پنجم مطلوب ارزیابی شد و مؤلفه های سوم و چهارم هرچند میزان رضایتمندی را تااندازه ای برآورده (به لحاظ آماری) اما همچنان خلأ انجام سیاست گذاری های مؤثر و کارآمد در خصوص این مؤلفه ها مشهود و ملموس است و باید موردتوجه سیاست گذاران این حوزه قرار گیرند.
فراتحلیل نسبت دینداری با فرهنگ سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
152 - 180
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش پیشِ رو بررسی نسبت دین داری با فرهنگ سیاسی در جمهوری اسلامی ایران با استفاده از رویکرد فراتحلیل است. جامعه آماری پژوهش، شامل پایان نامه های کارشناسی ارشد، دکتری و مقالات مرتبط با دین داری و فرهنگ سیاسی می باشد که تعداد 13 مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند به عنوان نمونه وارد فرایند فراتحلیل شده اند. ضریب اندازه اثر با به کارگیری نرم افزار CMA2 ارزیابی شد. نتایج نشان داده است اندازه اثر مطالعات دین داری با فرهنگ سیاسی معادل 454/0 می باشد، که براساس معیار کوهن در حد متوسط ولی رو به بالا تفسیر می شود. نتایج پژوهش همچنین نشان داده است که هرچه از زمان انقلاب اسلامی ایران می گذرد، رابطه دین داری و فرهنگ سیاسی درحال افزایش است که این امر نشان از اهمیت متغیر دین داری در افزایش فرهنگ سیاسی می باشد. همچنین، با درنظرگرفتن وضعیت اجتماعی جامعه ایران و مطالعات انجام شده در این زمینه، پدیده فرهنگ سیاسی تحت تأثیر عوامل گوناگونی ازجمله دین داری شهروندان است؛ بنابراین، این عامل در کنش متقابل با دیگر عوامل موجود در جامعه بر فرهنگ سیاسی افراد جامعه اثر می گذارد.