مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
فرهنگ سیاسی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این مقاله رویکردی اجتماعی به منظور درک و تحلیل تحولات فرهنگ سیاسی در جوامع مختلف ارائه می کند. بدین منظور نقش ابعاد و مؤلفه های توسعه اجتماعی در تغییرات فرهنگ سیاسی در 20 کشور منتخب جهان در سال 2020 را بررسی می کند روش: مقاله حاضر از روش مقایسه ای با رویکرد توصیفی - تحلیلی استفاده می کند. واحد مورد مطالعه کشورهای مختلف در سال 2020 است که باروش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که فرهنگ سیاسی تحت تأثیر فرایند توسعه اجتماعی دچار تغییر و دگرگونی می شود؛ به طوری که نقش متغیرهای توسعه اجتماعی نظیر فعالیت های مدنی، انجمن ها، انس جام درون گروه ی و بروز سرمایه اجتماعی عمومی، رشد روزافزون باورها در خصوص براب ری جنسیتی، ادغام اقلیت ه ا، نیازهای اساسی انسانی، بنیان های به زیستن و فرصت ها، در جهت گیری های فرهنگ سیاسی شهروندان جوامع مختلف به سمت یک فرهنگ سیاسی مشارکتی و دموکراتیک مؤثر است. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهند که توسعه اجتماعی فراتر از دیگر ابعاد توسعه است و جنبه های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی زیرمجموعه آن هستند. بدین ترتیب فرهنگ سیاسی شهروندان به عنوان جزئی از روند توسعه سیاسی یک جامعه در فرایند توسعه اجتماعی متحول می شود؛ بنابراین توسعه اجتماعی مقدم بر فرهنگ سیاسی است. این رویکرد، رویکردی نظری تحت عنوان «رویکرد اجتماعی» در تحلیل فرهنگ سیاسی است که برخلاف رویکردهای قبلی و رایج که بر نقش عوامل فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در تحلیل فرهنگ سیاسی تأکید می کردند، نقش ابعاد اجتماعی توسعه را در تحلیل و تبیین فرهنگ سیاسی تعیین کننده می داند.
جنبش دانشجویی و چارچوب بندی اعتراضات سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) پاییز ۱۴۰۰ شماره ۹۴
121 - 161
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهای رایج برای توضیح چگونگی شکل گیری یک انقلاب، بررسی ایدئولوژی و جهان بینی انقلابیون است. ایدئولوژی با فراهم کردن پاسخی برای پرسش «چه باید کرد» و خلق یک نظام معنایی برای معترضان به مبارزه مشروعیت می بخشد و بسیج نیروها را تسهیل می کند؛ اما برخی از نظریه پردازان مانند دیوید اسنو معتقدند نظام های معنایی راهنمای انقلابیون را نمی توان به ایدئولوژی فروکاست و در کنار ایدئولوژی های انقلابی باید به چارچوب هایی که راهنمای عمل کنشگران است نیز توجه شود. چارچوب ها نظام های معنایی هستند که به شکل نانوشته و حتی ناخوداگاه به انتخاب و موضع گیری کنشگران جهت می دهند و به عنوان یک عامل میانجی کننده، موجب می شوند ایده های انقلابی تعین مادی پیدا کنند و به بسیج نیروها منجر شوند. این مقاله با بررسی خاطرات فعالان جنبش دانشجویی در دوران پهلوی دوم در پروژه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد فرایند سیاسی شدن فعالان دانشجویی را از طریق شناخت چارچوب حاکم بر کنش و انتخاب آن ها موردمطالعه قرار می دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد که طایفه کشی یکی از چارچوب هایی است که نقش پررنگی در سیاسی شدن دانشجویان، ایجاد مرزبندی بین گروه های خودی و غیرخودی و استمرار رقابت ها و کنش های سیاسی در دانشگاه داشته است.
تجربه جهانی احزاب فراگیر و ایدئولوژیک در ایران: مطالعه تطبیقی فرهنگ سیاسی احزاب اصلاح طلب- اصول گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۲)
171 - 196
موضوع مقاله حاضر بررسی فرهنگ سیاسی دو دسته احزاب اصلاح طلب و اصول گرا در ایران است تا ضمن آن میزان دوری یا نزدیکی احزاب اصلی ایران با الگوی جهانی احزاب سیاسی مشخص گردد. پرسش اصلی این است که «فرهنگ سیاسی احزاب اصلاح طلب و اصول گرا در ایران تا چه اندازه با فرهنگ سیاسی حاکم بر احزاب جهانی فراگیر و ایدئولوژیک مطابقت دارد؟». چارچوب نظری پژوهش متشکل از نظریه آلموند و وربا در زمینه فرهنگ سیاسی و نظریه اتو کرشهایمر و دیوید اپتر در زمینه احزاب ایدئولوژیک و فراگیر است. روش تحقیق تحلیل محتوای کمی است. جامعه آماری شامل ویدئوهای مربوط به مناظرات انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهوری در دوره های هفتم، هشتم، دهم، یازدهم، دوازدهم و سیزدهم و اسناد مربوط به مصوبات مجلس شورای اسلامی در دوره های ششم، هفتم و یازدهم است. یافته ها نشان می دهند که احزاب اصلاح طلب در بخش شعارهای انتخاباتی و در بخش تصویب مصوبات، معتقد و متعهد به فرهنگ سیاسی احزاب جهانی فراگیر بوده و به اصول دموکراسی نزدیک هستند. در نقطه مقابل، جناح اصول گرا، در بخش شعارهای انتخاباتی، تا حدود زیادی در چارچوب احزاب مولفه فراگیر قرار می گیرند اما در عرصه عمل و بخش تصویب مصوبات، همانند نسل دوم احزاب یعنی احزاب ایدئولوژیک، بر گرایش ایدئولوژیک خود پای می فشارند.
بازیگری سیاسی - رسانه ای طبقه متوسط جدید در ایده حکمرانی خوب (ایران پسا انقلاب)
منبع:
علوم خبری سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
185 - 223
بررسی موضوع اثربخشی طبقه متوسط جدید بر ایده و شاخص های حکمرانی خوب، از مهمترین موضوعات علوم اجتماعی و علوم سیاسی است. اگر رقابت و مشارکت سیاسی، مدیریت امور عمومی (دولت تسهیل گر و پاسخگو) توانمندسازی نهادهای مدنی و فرهنگ سیاسی را مفاهیم بازیگری طبقه متوسط جدید بر حکمرانی خوب (قانون گرایی، شفافیت، عدالت و پاسخگویی) در ایران پسا انقلاب بدانیم، پرسش پژوهش آن است که بازیگری طبقه متوسط جدید در ایده حکمرانی خوب چگونه بوده است؟ از آنجا که فرایند گذار به ایده حکمرانی خوب و رشد کیفی آن، در گرو ساخت دولت تسهیل گر و اعتماد اجتماعی میان شهروندان و دولت است، بنابراین شناخت طبقه متوسط جدید و دولت و ارتباط آنان با هم، امری لازم است. یافته های پژوهش نشان داده است که استحکام حکمرانی خوب در پرتو دولت توسعه گرا و تسهیل گر، مستلزم سازش میان نخبگان فکری و نخبگان ابزاری، تمرکز بر تقویت نهادهای مدنی، رقابت و مشارکت و چگونگی بر خورد طبقه متوسط جدید با فرهنگ سیاسی در امر مردم سالاری است. چارچوب نظری برای تحلیل موضوع، نظریات نوسازی با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با روش تاریخی خواهد بود .
نظریه ای برای فهم چیستی و چگونگی تحقق الگوی اسلامی ایرانی از «حکمرانی مطلوب»(مقاله علمی وزارت علوم)
تلاش برای پیاده سازی الگویی کارآمد از حکمرانی مبتنی بر فرهنگ سیاسی اسلامی ایرانی و ارزش های بومی همواره یکی از دغدغه های اندیشمندان مسلمان بوده است. بر این اساس، کوشش های نظری فراوانی برای نیل به این مقصود انجام پذیرفته است که در قالب نگارش ده ها عنوان مقاله، کتاب، و پژوهش های دانشگاهی انتشار یافته است. بااین وجود، همچنان وجود کژکارکردی های نهادی و ساختاری همچنان پاشنه آشیل تحقق این مهم است. بر این اساس، این مقاله با کاربست روش فراترکیب، به دنبال پاسخ به این پرسش است که الگوی اسلامی ایرانی از حکمرانی خوب بر چه بنیان های مفهومی بنا شده و نظریه تبیین کننده آن بر چه مقولاتی استوار است؟ یافته های این پژوهش حاکی از آن است که الگوی اسلامی ایرانی از حکمرانی خوب بر پایه بنیان های مفهومی و مقولات محوری همچون «تضمین سعادت دنیوی و اخروی افراد جامعه»، «نقد نگرش تک ساحتی به انسان در الگوی حکمرانی خوب پارادایم غربی»، «حاکمیت خوانش اسلام فقاهتی روزآمد و خردگرا» و «لزوم تحقق الگوی دینی از مردم سالاری» استوار است؛ همچنین مقوله مرکزی بالاتر قابل انتزاع از مقولات مذکور را می توان در قالب «تحقق الگویی آرمانی مرجع از حکمرانی در پرتوی خوانشی روزآمد، مبتنی بر مقتضایات عصری، و جامع نگر از اسلام فقاهتی» تبیین نماییم.
تبیین شاخص های قدرت نرم در فرهنگ سیاسی ایران از دیدگاه نخبگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
29 - 53
فرهنگ سیاسی یک جامعه مجموعه ای از آرمان ها، نگرش ها و طرز برخوردهای کم و بیش ثابت درباره قدرت و سیاست است که تحت تأثیر عقاید، نمادها، ارزش ها و باورهای افراد و در متن تاریخ و حیات جمعی آن ها شکل می گیرد و به رفتارها و کنش های متقابل سیاسی در قبال نظام سیاسی موجود جهت می دهد. قدرت نرم وا داشتن دیگران به خواستن آنچه شما می خواهید است؛ یعنی مردم را مجبور به انجام کاری کردن نیست، بلکه به همکاری خواندن است. هدف این تحقیق تبیین شاخص های قدرت نرم در فرهنگ سیاسی ایران از دیدگاه نخبگان می باشد. روش تحقیق بصورت آمیخته انجام شده است. جامعه آماری بصورت هدفمند در بخش کیفی 30 نفر، و در بخش کمی 140 نفر از اساتید علوم سیاسی دانشگاه های استان تهران انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخت در بخش کمی و مصاحبه نیمه ساختاریافته در بخش کیفی بوده است. روایی و پایایی بصورت صوری و محتوایی و آلفای کرونباخ تائید شده است. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق رتبه بندی فریدمن انجام پذیرفته است. یافته های این تحقیق نشان داد که؛ شاخص های قدرت نرم فرهنگ سیاسی ایران از دیدگاه نخبگان را می توان در سه بعد، شش مؤلفه، و 43 شاخص مجزا مطرح و ارائه نمود. هم چنین نتایج نشان داد که، شاخص های ارتباطات سیاسی، مشارکت در انتخابات، اسطوره سازی، تأکید بر ارزش های بومی، غرب ستیزی، انتظار ظهور منجی، بسیج سیاسی، مطالبات سیاسی، تنوع طلبی، تقدیر گرایی، عاملیت سیاسی نخبگان، جناح بندی و تشکل سازی، از دیدگاه نخبگان بیشتر تأثیر را به عنوان شاخص قدرت نرم در فرهنگ سیاسی ایران داشته است.
جایگاه نقد در پژوهش های سیاست خارجی ایران: نمونه موردی فصلنامه سیاست خارجی، 1400- 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
663 - 631
از نظر افراد غیردانشگاهی، سیاست خارجی یکی از جنبه های بدیهی دنیای سیاست است؛ و حتی بیشتر افراد احساس می کنند شناخت لازم و کافی از این حوزه برای اظهارنظر و نقد درباره آن را دارند. رویکرد حاکم در جلسات نقد سیاست خارجی سطحی و اغلب غیرعلمی است؛ در حالی که انتظار می رود این مباحث در پژوهش ها و محافل دانشگاهی بیشتر مطرح شوند. دو پرسش پژوهشی مطرح شده عبارت اند از: 1. سنت نقد و ارزیابی چه جایگاهی در پژوهش های دانشگاهی انجام شده درباره سیاست خارجی ایران داشته است؟ 2. دلایل ضعف یا قوت این پژوهش ها کدام اند؟ در فرضیه پژوهش استدلال می شود که علل اصلی ضعف در نگارش آثار انتقادی درباره سیاست خارجی را باید در دو حوزه آموزش و فرهنگ سیاسی جست وجو کرد. برای یافتن پاسخ و آزمون فرضیه از روش پیمایشی استفاده شده است؛ در گام نخست از جامعه آماری به صورت هدفمند و تمام شمار نمونه برداری شده، و در گام های بعدی داده های گردآوری شده تحلیل و تبیین شده، و یافته های پژوهش در نمودارهایی ارائه شده است. جامعه آماری دربرگیرنده مقاله های فصلنامه سیاست خارجی به عنوان تخصصی ترین فصلنامه در این حوزه در بازه زمانی 1400-1395 بود. یافته های پژوهش نشان داد به جز یک مورد سایر مقاله های منتشرشده در این فصلنامه رویکرد انتقادی ندارند، و در استفاده از رویکرد نظری، سناریونویسی و پیش بینی آینده، بعد تجویزی و کاربردی از ضعف های جدی برخوردارند. سپس با رویکردی تحلیلی-تبیینی و با هدف آسیب شناسی، هفت علت اصلی این کاستی ها شناسایی شد: 1. بی توجهی به تفکر انتقادی در نظام آموزشی، 2. فراهم نبودن شرایط محیطی برای انتقاد، 3. گسترش ندادن فرهنگ نقد و نقدپذیری، 4. نداشتن علاقه و انگیزه، 5. سختگیری در چاپ و پذیرش پژوهش های انتقادی، 6. تحمل نکردن مخالفت و انتقاد، 7. بی نیازی مدیران وزارت امور خارجه به پژوهش های انتقادی.
فرهنگ سیاسی و عوامل اجتماعی آن: مطالعه موردی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
فرهنگ سیاسی جنبه خاصی از فرهنگ عمومی را شامل می شود که به مجموعه ارزش ها و نگرش ها، دانش های سیاسی گفته می شود که به روند سیاسی جامعه معنا می دهد. این مقاله بر مبنای پژوهشی است که طی آن تلاش شده است ویژگی های فرهنگ سیاسی و تنوع آن و رابطه اش با عوامل اجتماعی در استان گلستان بررسی شود. جهت بررسی، نمونه آماری با حجم 562 نفر از مراکز شهرستان های استان گلستان انتخاب شده و با استفاده از دو روش کمی (پیمایشی) وکیفی (مصاحبه نیمه عمیق) داده ها گردآوری شده است. نتایج تحقیق نشان داد که جامعه مورد مطالعه دارای تنوع فرهنگ سیاسی است، و این که چهار عامل میزان تحصیلات، امنیت جامعه ای، مذهب و جنسیت، بطور نسبی قدرت تبیین تغییرات و تفاوتهای فرهنگ سیاسی جامعه مورد مطالعه را دارند.
احیای فرهنگ سیاسی پژوهی و جایگاه آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) سال هفدهم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۵۱
81 - 106
در سه دهه اخیر که با ارتقاء جایگاه فرهنگ در رشته ها و حوزه های مطالعاتی مختلف علوم انسانی و اجتماعی ویژگی می یابد، رشته علوم سیاسی هم شاهد چنین تحولی بوده است. بارزترین نمود این تحول، احیای فرهنگ سیاسی پژوهی است که در افزایش تأملات نظری و مطالعات تجربی مصداق می یابد. بنابراین، تولید داده های معتبر، بیشتر درباره فرهنگ سیاسی جوامع رونق فزاینده ای گرفته است. در نوشتار حاضر می کوشیم به پرسش های مرتبط درباره این تحول پاسخ دهیم: که چرا در سه دهه اخیر فرهنگ سیاسی پژوهی اهمیت روزافزونی یافته است؟ نمودها و مصادیق این اهمیت یابی چیست؟ فرهنگ سیاسی پژوهی در ایران چه جایگاهی دارد؟ سازماندهی کلی مقاله هم با این سه پرسش اصلی تناسب یافته است. بنابراین، نخست پس از نیم نگاهی به شکل گیری و رونق نسبی فرهنگ سیاسی پژوهی روشمند در میانه سده بیستم، عواملی را بازشناسی خواهیم کرد که به نوعی باعث شدند تا این سنت پژوهشی پس از سپری کردن یک دوره نسبتاً طولانی رکود و افول، احیا شود و از اواخر سده بیستم، رونق فزاینده ای پیدا کند. سپس به برجسته ترین نمودها و مصادیق این رونق اشاره خواهیم کرد. بحث پایانی مقاله هم نوعی همسنجی و ارزیابی آسیب شناسانه وضعیت فرهنگ سیاسی پژوهی در ایران است.
سرمایه اجتماعی و گونه دموکراتیک فرهنگ سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵۹
250 - 306
اهمیت نقش ارزش های توده در گذار به دموکراسی در سال های اخیر برجستگی ویژه ای یافته است. در دهه های اخیر و به طور ویژه با مطالعه «فرهنگ مدنی» آلموند و وربا توجهات بیش از پیش به سوی واکاوی فرهنگ سیاسی رهنمون شده است. علاوه بر آن، رهیافت سرمایه اجتماعی با توجه به تأکید بر پیوندهای اجتماعی و وفاداری آنها به اجتماع، مقوله ای مهم جهت خلق فرهنگ متناسب با دموکراسی به نظر می آید. این مطالعه در راستای ارزیابی پیوند شاخص های سرمایه اجتماعی و مطالعات فرهنگ سیاسی، البته با طرح نظریات و تجربیات نو درباره ارزش ها انجام پذیرفته است.
روش این مطالعه توصیفی غیرآزمایشگاهی از نوع تحلیل ثانویه است. داده های مورد استفاده برای آزمون فرضیه اصلی تحقیق از مجموعه داده های پیمایش جهانی ارزش ها WVS ، موج پیمایش سال های 2005 تا 2008 و معاونت فرهنگی وزارت کشور گرفته شده است. پیمایش ارزش ها در ایران در سال 2007 با 2667 نمونه آماری به انجام رسیده است. در این پژوهش استان هایی که تعداد نمونه آنها در مجموعه داده ها زیر 40 نفر بودند، حذف شدند. پس تحلیل مبتنی بر 21 استان از مجموع استان های ایران بوده و با در نظر گرفتن استان های خراسان جنوبی و شمالی که داده های آنها در استان خراسان رضوی ادغام شده اند در مجموع تحلیل ها مبتنی بر 19 استان باقی مانده خواهد بود.
نتایج حاکی از تاثیر متفاوت شاخص های گوناگون سرمایه اجتماعی بر خلق ارزش های رهاینده یا نوع دموکراتیک فرهنگ سیاسی است. بعضی از شاخص های آن مانند اعتماد و مشارکت (شاخص های نئوتوکویلی) از تاثیر مثبت بر فرهنگ سیاسی دموکراتیک برخوردار بوده و بالعکس، شاخص اطمینان به نهادها دارای تاثیر منفی در بروز این ارزش ها بوده و شاخص درستکاری مدنی نیز بر خلق فرهنگ سیاسی دموکراتیک از تاثیر معناداری برخوردار نبود.
نقش فرهنگ سیاسی در توسعه سیاسی افغانستان بعد از 11 سپتامبر ۲۰۰۱
منبع:
پژوهش ملل شهریور ۱۴۰۱ شماره ۷۹
27-44
حوزه های تخصصی:
در افغانستان هنوز هم دموکراسی نهادینه نگردیده است و تا نهادینه شدن دموکراسی این کشور راه درازی در پیش دارد. یکی از موانع بزرگی داخلی بر سر راه تحقق و نهادینه شدن دموکراسی در این کشور موجودیت فرهنگ سیاسی قبیله ای و قومی برخی از ساکنان آن می باشد. در این کشور، ایستارها، ارزش ها، اعتقادات، احساس ها، باورها، نگاه به گذشته، جهت گیری ها، سنت های اجتماعی و برخی ساختارهای اجتماعی تعدادی از ساکنان این سرزمین قومی و قبیله ای است. البته این را نباید منکر گردید و نادیده گرفت که بسیاری از نسل های جوان افغانستان بسیاری از باورها، خط قرمزها و تابوهای قومی را زیرپا گذاشته اند. در سومین انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان دیده شد که فرهنگ سیاسی برخی از جوانان این مرزوبوم مشارکتی می باشد. بنابراین، هدف اصلی مقاله حاضر این است که مشخص شود، فرهنگ سیاسی در توسعه سیاسی افغانستان تا چه اندازه موثر بوده است. از آنجائیکه جامعه افغانستان یک جامعه سنتی و قبیله ای است، فرهنگ سیاسی آن هم فرهنگ سیاسی قبیله ای می باشد. روش تحقیق در این مقاله توصیفی-تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای می باشد. یافته ها نشان می دهد که میان انتخابات و فرهنگ سیاسی هر کشور رابطه مستقیم و جود دارد. همان وضعیتی که فرهنگ سیاسی کشور دارد، همان وضعیت را انتخابات هم دارد. اگر فرهنگ سیاسی به سوی دموکراتیک شدن روان است، دیده می شود که انتخابات در افغانستان هم به سوی دموکراتیک شدن روان می باشد
سنجش رابطه فرهنگ سیاسی و رفتار سیاسی دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
119 - 134
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی، از شاخص های توسعه اجتماعی و سیاسی کشورها به شمار می رود. زنان از جمله گروه های عمده جامعه هستند که شرکت آنان در روند اداره جامعه و توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن ضروری به نظر می رسد، لذا مطالعه رفتار سیاسی زنان اهمیت خاصی برای ثبات سیاسی و پویایی جامعه دارد. هدف این نوشتار بررسی رابطه میان فرهنگ سیاسی و رفتار سیاسی دختران دانشجو در شهر اصفهان می باشد. روش تحقیق پژوهش در جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها، روش پیمایشی می باشد. این مطالعه بر روی 384 نفر از دختران دانشجوی شهر اصفهان صورت گرفته است؛ نتایج تحقیق رابطه معناداری بین ابعاد فرهنگ سیاسی (شامل سمت گیری های شناختی، سمت گیری های احساسی و سمت گیری های ارزیابانه) و ابعاد رفتار سیاسی شامل رفتار (رای دادن و و فعالیت های سیاسی انتخاباتی) و رفتارهای سیاسی غیر انتخاباتی (تماس با مسئولین، اعتراض و عضویت در گروه های سیاسی)، نشان می دهد.
آسیب شناسی و تبیین فرهنگ سیاسی سازمان های دولتی ایران و ارائه یک الگوی اثر بخش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال دوم پاییز ۱۳۸۷ شماره ۱
77 - 86
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به آسی ب شناسی و تبیین فرهنگ سیاسی سازما نهای دولتی ایران پرداخته و در صدد است پس از شناخت آسیب های فرهنگ سیاسی سازمان های دولتی ایران و تبیین نوع فرهنگ سیاس ی حاکم بر آن سازمان ها، رابطه فرهنگ سیاسی و اثربخشی سازمانی را نیز تحلیل نموده و به ارائه یک الگوی اثربخش بپردازد . این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی از نوع همبستگی انجام گرفته و با استفاده از پرسشنامه به جم ع آوری اطلاعات از نمونه آماری 30 نفر از خبرگان و اس اتید رشته مدیریت دولتی ایران و 1451 نفر از کارکنان سازمان های دولتی شش استان کشور پرداخته و پس از تجزیه و تحلیل داد ه ها، 62 آسیب فرهنگ سیاسی سازمان های دولتی ایران را در سه سطح آسیب های فردی، آسیب های سازمانی و آسیب های محیطی دسته بندی نموده و نوع فرهنگ سیاسی سازمان های دولتی ایران را محدود ارزیابی نموده است .
فرهنگ سیاسی برآمده از جنبش های سیاسی و مدنی در خاورمیانه عربی پس از سال2011م
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
1 - 16
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی فرهنگ سیاسی برآمده از جنبش های سیاسی و مدنی در خاورمیانه عربی پس از سال2011م است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که جهانی شدن و گسترش چشمگیر و برق آسای ارتباطات جمعی در پرتو آن در منطقه خاورمیانه عربی تأثیرات دوگانه ای داشته است: با این توضیح که این فرایند از یک سو موجبات بیداری و آگاهی عمومی مردمی را نسبت به فرهنگ بومی و ملی فراهم آورده و در کل، زمینه رشد نیروهای بنیادگرای اسلامی را مهیاء کرده و از سوی دیگر گسترش وسایل ارتباطی جمعی و سلطه کشورهای غربی بر آنها، چالش های اساسی برای فرهنگ محلی ایجاد کرده است. اما در کل، چنین فرایندی، به گسترش آگاهی های عمومی در بین مردم انجامیده و باعث شده است نظام های سیاسی، سلطه کامل خود را بر ابزارهای فرهنگی (که زمینه را برای بازسازی و تقویت مشروعیت نظام ها آماده می کرد) از دست بدهند.
تأثیر فرهنگ سیاسی بریتانیا بر خروج از اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
81 - 53
حوزه های تخصصی:
خستگی و آسیب های ناشی از جنگ های جهانی، اروپا را بسان بیماری رو به مرگ تبدیل کرد، اما راه چاره بی درنگ در تلاش برای همگرایی کشورهای دوست و دشمن اروپا در سازوکاری منطقه ای جست وجو شد. اتحادیه اروپا به عنوان نماد وحدت، همکاری و همگرایی با گرایش های واگرایانه و گریز از مرکز روبه رو شده و برگزیت را می توان نقطه اوج موج گرایش های جدایی طلبانه دانست که همگرایی اروپا را بیش ازپیش به چالش کشیده است. نتیجه همه پرسی 23 ژوئن 2016 از انگلیسی ها شوک بزرگی به اتحادیه اروپا وارد کرد. پیش بینی می شد که پرونده خروج بریتانیا از این اتحادیه، با تلاش های دیوید کامرون و اخذ امتیازهای چهارگانه بسته شود، اما 52 درصد رأی دهندگان بریتانیایی با انتخاب برگزیت با پایان بخشیدن به عضویت 42 ساله کشور خود در اتحادیه اروپا موافقت کردند. در این زمینه پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که چگونه رویکردها و جهت گیری های بریتانیا در برابر اتحادیه اروپا از فرهنگ سیاسی این کشور تأثیر پذیرفته و یا خواهد پذیرفت؟ برپایه این استدلال که فرهنگ سیاسی به عنوان بخشی از هویت ملی و سیاسی کشورها، تعیین کننده تعریف و دیدگاه های ویژه آنان درباره منافع ملی است که به برساخت کنشگری ویژه در عرصه سیاست خارجی منجر می شود، در فرضیه پژوهشی بیان می شود که فرهنگ سیاسی بریتانیا به شکل محافظه کارانه ای بر سیاست واگرایی آن از اتحادیه اروپا تأثیرگذار بوده است. برای تبیین پدیده برگزیت، و شناخت رابطه بین فرهنگ سیاسی و سیاست خارجی بریتانیا در برابر اتحادیه، از روش تحلیل رویدادهای تاریخی و سخنرانی های برخی از مقام های دولتی و نیز بررسی یافته های همه پرسی ها و نظرسنجی های مرتبط با برگزیت، و از چارچوب نظری سازه انگاری استفاده شد. نوع فرهنگ و به ویژه فرهنگ سیاسی مردم بریتانیا در شکل گیری سیاست واگرایانه این کشور درباره اتحادیه تأثیر بسزایی داشت. با وجود برگزیت، این کشور همچنان در تلاش برای رسیدن به جایگاه یک قدرت بزرگ تأثیرگذار بر سیاست جهانی بوده است.
نظریه زمینه ای مانع های گذار به فرهنگ سیاسی مردم سالار و مشارکتی در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناخت مانع های گذار فرهنگ سیاسی افغانستان به فرهنگ سیاسی مردم سالار و مشارکتی انجام شده است. سال هاست افغانستان درگیر دوقطبیِ دولت های انحصارگر قومی و رانتی و البته امارت طالبان با کانون پشتون گرایی است و نه تنها پیشرفتی در مسیر مردم سالارسازی نداشته است بلکه آشکارا این عقب ماندگی با توجه به وضعیت مشارکت سیاسی، حضور نخبگان سیاسی و نقش زنان در جامعه دیده می شود. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که مهمترین مانع های گذار فرهنگ سیاسی افغانستان به فرهنگ سیاسی مردم سالار و مشارکتی چیست؟ فرضیه نویسندگان این است که مهمترین مانع ها را باید در ضعف های ساختاری و فساد اداری گسترده در نظام سیاسی افغانستان جستجو کرد. در این پژوهش که با روش تحلیل زمینه مند اشتراس و کوربین انجام شده است، پس از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 35 نفر از مردم افغانستان با تنوع قومی، مذهبی و جنسیتی که با نمونه گیری تعمدی یا قضاوتی شناسایی شدند، به 120 مفهوم و 35 مقوله اصلی و فرعی رسید که سرانجام به شکل گیری هسته محوری «مانع های گذار به فرهنگ سیاسی مردم سالار و مشارکتی در افغانستان» منجر شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که به دلیل ضعف نهادهای سیاسی مانند احزاب و مجلس و ناکارامدی دولت قومی که درگیر فساد است و اقدام به حاشیه راندن زنان و حذف نخبگان سیاسی کرده است، مردم در شرایط نداشتن مشارکت سیاسی، از دولت ها نیز به دلیل فساد ساختاری و اداری ناامید شده اند. پیامد این چرخه که سال هاست در افغانستان وجود دارد، سبب شده است مردم سالاری به دلیل مدیریت نادرست در این کشور و حاکمیت مطلق منافع قومی و همچنین رشدنکردن نگرش سیاسی مردم، همچنان دور به نظر برسد.
شخصیت محوری در احزاب سیاسی ایران قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش رهبران احزاب در پویش های سیاسی-اجتماعی از جمله موضوعات مهم نزد محققان علوم سیاسی و اجتماعی است. سیر تاریخی تحولات ایران نشان می دهد که نقش و نخبگان در فرهنگ سیاسی ایران غالباً با گرایش به شخصیت محوری و توجه بیش از اندازه بر قابلیت ها و توانمندی های فردی چهره های سیاسی و نیز عدم توجه به قواعد و الزامات ساختاری حاکم بر فعالیت های حزبی همراه بوده است. در این میان وجوه تشابه و تمایز حول مفهوم شخصیت محوری در احزاب سیاسی ایران در دو برهه قبل و بعد از انقلاب اسلامی حائز اهمیت است. مسئله اصلی این مقاله، تعیین و توضیح مولفه های شخصیت محوری در احزاب سیاسی ایرانِ قبل و بعد از انقلاب اسلامی است. پژوهش حاضر به روش تحلیل کیفی از نوع اسنادی و با رویکرد تطبیقی به بررسی نقش عوامل مؤثر همچون ساختار نظام سیاسی، ساختار حزبی، ایدئولوژی حزبی، رسانه های جمعی و الگوی روابط با بیگانگان در دوره های قبل و بعد از انقلاب پرداخته است. یافته ها نشان می دهند که مؤلفه های مربوط به هرکدام از این عوامل در احزاب سیاسی این دو دوره با هم متفاوت بوده و شخصیت محوری در آن ها دارای تفاوت های ماهوی است.
رابطه بین طبقه اجتماعی و فرهنگ سیاسی در شهر اردبیل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۳
۳۸۷-۳۴۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: از عوامل تاثیرگذار بر توسعه ی سیاسی، چگونگی جهت گیری هایِ نسبت نظام سیاسی و ایفای نقش سیاسی افراد آن جامعه است. این جهت گیری ها و کنش های سیاسیِ افراد، ممکن است در بین طبقات اجتماعی (با توجه به سرمایه های اقتصادی و فرهنگی) متفاوت باشد. بر این اساس تحقیق حاضر درصدد شناسایی فرهنگ سیاسی طبقات اجتماعی است. روش: تحقیق به صورت پیمایشی و با ابزار پرسشنامه صورت گرفته است، حجم نمونه ی 400 نفر و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای در شهر اردبیل در سال 1398 انجام شده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که فرهنگ سیاسی طبقه ی پایین و متوسط از نوع «محدود- تبعی» و فرهنگ سیاسی طبقه ی بالا از نوع «تبعی- مشارکتی» است. همچنین یافته ها نشان داد که تفاوتِ معنی داری بین فرهنگ سیاسی طبقه ی متوسط و پایین وجود ندارد، ولی فرهنگ سیاسی طبقه ی بالا، تفاوت معنی داری با فرهنگ سیاسی طبقه ی متوسط و پایین دارد. بحث: فرهنگ سیاسی طبقات اجتماعی در ایران گویای شکاف بین نظام سیاسی و مردم، بی اعتمادی نهادی، دوری از اقتدارگرایی و پیچیده پنداشتن موضوع سیاست است. بنابراین فرهنگ سیاسی در اذهان و اندیشه ها رشد یافته، ولی در بعد رفتاری و عملی عقب افتاده است که می تواند ناشی از «هزینه های فعالیت سیاسی» باشد، و یا ناشی از«فرهنگ سیاسی» که در طول تاریخ در ایران وجود داشته است. همچنن با توجه به اینکه فرهنگ سیاسی طبقه متوسط و پایین تفاوت معنی داری با هم ندارند و نوع فرهنگی سیاسی این طبقات محدود و تبعی است این طبقات دچار انفعال سیاسی شده و توسعه سیاسی جامعه را تحت تاثیر قرار داده است.
دیپلماسی مبتنی بر ایمان و کنشگری تشیع در نظام بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود کنشگران و سازمان های غیردولتی به عرصه جهانی و نقش آفرینی آن ها بعد از جنگ سرد، تغییرات مهمی در فهم دیپلماسی و نقش آن در نظام های جهانی به وجود آمده است. این پژوهش با بررسی منابع قدرت دیپلماسی در آموزه های شیعی تلاش کرده است تا ضمن تبیین ابعاد مفهوم «دیپلماسی مبتنی بر ایمان» چگونگی پیشبرد اهداف دیپلماتیک را با استفاده از ظرفیت تشیع به عنوان یک بازیگر غیردولتی ورای مرزهای ملی و با تأکید بر ظرفیت موازنه سازی نشان دهد. مقاله در پی یافتن پاسخ به این پرسش نظری است که ظرفیت نهاد شیعه به عنوان یک کنشگر و «بازیگر غیردولتی» (NSA)چگونه در پیشبرد اهداف و برنامه های پیروان این مذهب عمل می کند؟ در پاسخ به این پرسش این فرضیه آزموده می شود که دیپلماسی مبتنی بر ایمانِ مذهب تشیع، به کمک اجماع عمومی پیروان بر سر اصول و بنیان های مشترک ایمانی و با بهره گیری توامان از سه گونه دیپلماسی «مبادله ای»، «حمایتی» و «فرهنگی» برای دستیابی به اهداف مشترک شیعیان در ایجاد موازنه با اجتماعات رقیب، ظرفیت سازی می کند. در این پژوهش همچنین با مطالعه کتابخانه ای، اسنادی و مدارک علمی تلاش می شود تا دیپلماسی شیعه در جهان معاصر به «روش تفسیری» تبیین شود. یافته های این مقاله با یادآوری این نکته که دیپلماسی مبتنی بر ایمان در تحولات آینده نظام بین المللی نقش بسیار مهمی ایفا خواهد کرد، نشان می دهد نهاد تشیع با استفاده از منابع و ظرفیت دیپلماسی مبتنی بر ایمان خود می تواند نفوذ خود را به صورت توامان در سطوح فروملی و ورای مرزهای ملی گسترش دهد و در جهان پیرامونی خود موازنه سازی های نیرومندی را ایجاد کند. یافته های این پژوهش همچنین با تأکید بر مبانی مشترک عقیدتی سیاسی در فرهنگ سیاسی شیعه نشان می دهد این نگرش های ایمانی موجب افزایش قدرت کنشگری و انسجام شیعیان می شود و ظرفیت مهمی را برای جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری با اکثریت شیعی فراهم می کند.
بررسی کارکرد ارداویرافنامه در بازسازی مشروعیت دولت ساسانی براساس رویکرد هرمنوتیک قصدگرای کوئنتین اسکینر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
81 - 116
مشروعیت قلب دولت و حکومت به شمار می رود و روایی فرمان های حکومتی و تداوم حکومت و دولت را موجب می شود. دوران حکومت ساسانی یکی از برهه های تاریخی است که در مقاطعی از آن تردیدها نسبت به مبانی اقتدار و ایدئولوژی نظام سیاسی در ایران مطرح می شود. بروز شک و تردید نسبت به ارزش های دینی به عنوان اصلی ترین مبنای مشروعیت این حکومت در پی ظهور ادیان وآیین های جدید، باعث می شود تا یک پارچگی اجتماعی و سیاسی با خطر مواجه شود و نیاز برای بازسازی مشروعیت را ضروری سازد. ازاین رو، دستگاه ایدئولوژیک دولت ساسانی از ابزارهای گوناگونی به منظور مقابله با بحران مشروعیت بهره می جوید. ارداویرافنامه نمونه ای از ابزارهای فرهنگی است که اصول، ارزش ها وآرمان های یک ایدئولوژی سیاسی را برای ترمیم مشروعیت و بقای حکومت ساسانی بیان می کند. در این پژوهش سعی شده تا با استفاده از چارچوب نظری هرمنوتیک قصدگرای اسکینر به این پرسش پاسخ داده شود که ارداویرافنامه در چه شرایط وکدام بافتار و فضای فکری ای نگارش یافته و نویسنده از نگارش این متن چه قصد و هدفی را دنبال می کرده؟ فرضیه پژوهش بر این است که به نظر می رسد این متن به عنوان یک ابزار ایدئولوژیک در پاسخ به بحران مشروعیت دولت نگارش یافته و مقصود و هدف از نگارش آن نیز تأثیرگذاری بر فرهنگ سیاسی جامعه به منظور بازسازی پایه های مشروعیت دولت ساسانی بوده است.