مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
آموزش مبتنی بر شایستگی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی مفاهیم آموزش مبتنی بر شایستگی و شایستگی های کانونی و به کارگیری این مفاهیم به عنوان الگویی برای برنامه ریزی آموزش علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران است.
روش : این پژوهش به روش سندی انجام شده است. مرور مطالعات انجام شده در خصوص شایستگی های مورد نیاز متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی و نیز بیانیه های انجمن های کتابداری برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز به کار گرفته شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که شایستگی های کانونی مورد نیاز متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی را می توان در دو گروه کلی دسته بندی کرد. نخست، شایستگی های کانونی عمومی که به شایستگی های پایه مورد نیاز دانشجویان برای انجام فعالیت های شغلی شان، صرف ن ظر از این که در کجا مش غول به کار می شوند، اشاره دارد، و دوم شایستگی های کانونی تخصصی که با شایستگی های خاص مربوط به علم اطلاعات و دانش شناسی و مدیریت فرایند اطلاعات در ارتباط است.
ارزش/اصالت: الگوی شایستگی های کانونی در یک نظام آموزشی می تواند برای نیازسنجی آموزشی افراد، تهیه و ارزشیابی برنامه آموزشی، ارزشیابی کارآیی، ارزشیابی اثربخشی آموزشی و نهایتاً برنامه ریزی برای رشد و پیشرفت فرد به کار رود.
شناسایی عناصر الگوی نظامند آموزش مبتنی بر شایستگی با رویکرد داده بنیاد (مطالعه موردی: سازمان بنادر و دریانوردی، بندر شهید رجایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد، مولفه ها و شاخص های الگوی نظامند آموزش مبتنی بر شایستگی کارکنان بندر شهید رجایی انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد و از نظر ماهیت اجرا، توصیفی است. جامعه آماری متشکل از افراد خبرگان و مطلعین کلیدی در حوزه قلمرو موضوعی تحقیق بودند که بر اساس رویکرد آگاهانه و به روش هدفمند و گلوله برفی تعداد 12 نفر برای مصاحبه انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای(سندکاوی) و روش میدانی(مصاحبه و دلفی) استفاده شد. به منظور تعیین اعتبار یافته ها از مصاحبه با افراد کانونی و تکنیک های اشباع نظری، رویه های ویژه کدگذاری و برای تعیین روایی از تکنیک های جمع آوری داده ها از منابع متعدد، تحلیل موارد منفی و انعطاف روش استفاده شد. در نهایت برای تحلیل داده ها از تکنیک کدگذاری نظری استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد الگوی نظامند آموزش مبتنی بر شایستگی کارکنان بندر شهید رجایی دارای 8 بعد، 27 مولفه و 83 شاخص است که اجزای مدل پارادایمی نهایی عبارتند از: شرایط علی(محیط آموزشی)؛ شرایط مداخله گر(ویژگیهای شایستگی محور یادگیرندگان)؛ بستر و زمینه حاکم(زمینه-سازی فرایند آموزش)؛ مقوله محوری(آموزش مبتنی بر شایستگی)؛ راهبردها(تدوین مدل شایستگی و...)؛پیامدها(آموزش های اثربخش، تمایل به خودتوسعه ای و ...).
ضرورت بازاندیشی در الگوهای آموزش دانشگاهی رشته های علوم انسانی با تأکید بر رویکرد سازنده گرایی اجتماعی: ارائه یک الگوی پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
87 - 106
حوزه های تخصصی:
هدف : علوم انسانی نقش مهمی در پیشرفت و حفظ و ارتقای ارزش های اجتماعی و فرهنگی جامعه دارد. تأکید و تلاشی که در سال های اخیر متوجه تولید دانش، بومی سازی دانش موجود و اهمیت پرورش نیروهای متخصص در این دسته از علوم شده، گویای این اهمیت است. این در حالی است که شواهد پژوهشی نشان می دهند در دانشگاه های ایران الگوهای آموزشی مناسبی برای پرورش دانش آموختگان شایسته در علوم انسانی وجود ندارد. آن چه برای رویارویی با چنین وضعیتی لازم است طراحی آموزشی براساس شایستگی های مورد نیاز دانشجویان این دسته از رشته ها است. بنابراین در پژوهش حاضر به این پرسش پرداخته شده است که الگوی آموزشی مناسب برای رشته های علوم انسانی چه الگویی است؟ روش : این پژوهش، از نوع پژوهش های بنیادی نظری است و برای پاسخ گویی به پرسش موردنظر از روش استدلال عقلانی بر پایه مطالعات کتابخانه ای و پژوهش های انجام شده استفاده شده است. یافته ها : براساس استدلال انجام شده، در علوم انسانی نیاز به تربیت دانش آموختگانی است که به سه دسته از شایستگی های شناختی، اجتماعی و عاطفی مجهز باشند. رویکردی که بتواند این مهم را برآورده سازد و امکان پرورش هر سه دسته شایستگی را فراهم آورد، سازنده گرایی اجتماعی است؛ زیرا در این رویکرد رشد شناختی در بافت اجتماعی و در جریان تعامل و مشارکت انسان ها با یکدیگر شکل می گیرد. بنابراین الگوی آموزشی مبتنی بر شایستگی که برآمده از رویکرد سازنده گرایی اجتماعی است می تواند الگوی پیشنهادی مناسبی برای استفاده در رشته های علوم انسانی باشد.
امکان سنجی و شناسایی عوامل تسهیل کننده و بازدارنده آموزش مبتنی بر شایستگی در تربیت معلمان شیمی (مطالعه موردی: استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین شایستگی معلمان شیمی و شناسایی عوامل تسهیل کننده و بازدارنده آموزش مبتنی بر شایستگی در تربیت معلمان شیمی می باشد. پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، کمی و بر حسب گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری شامل 186 نفر از معلمان شیمی استان زنجان بوده که با جدول مورگان و کرجسی حجم نمونه 144 نفر با روش تصادفی ساده انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی آن با نظرات متخصصان و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 91/0 بدست آمد. از آزمون t تک نمونه ای به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. پژوهش نشان داد در شش حوزه دانش و مهارت و سه حوزه نگرش و صفات رفتاری، شایستگی معلمان شیمی قابل قبول بوده ولی با حالت مطلوب فاصله وجود دارد. بیشترین سهم عامل تسهیل کنندگی/ بازدارندگی مربوط به دانش و مهارت اساتید در دوره های تربیت معلم 8/49 درصد در حوزه دانش و مهارت شایستگی و دلایل ساختاری با 3/40 درصد در حوزه نگرش و صفات رفتاری بوده است. کمترین سهم مربوط به دلایل فلسفی با 13/8 درصد در حوزه دانش و مهارت و توانایی و علاقه مندی دانشجومعلمان با 10 درصد در حوزه نگرش و صفات رفتاری را به خود اختصاص داده اند.
الگوی آموزش مبتنی بر شایستگی در هنرستان های فنی و حرفه ای و کاردانش: نظریه داده بنیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: آموزش به عنوان عامل اصلی در توسعه پایدار، همواره مورد تاکید برنامه ریزان بوده است و یکی از موفق ترین روش ها آموزش شایستگی محور است، لذا هدف پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و مولفه ها و عوامل تاثیر گذار بر آموزش مبتنی بر شایستگی و طراحی الگوی مناسب هنرستان های فنی و حرفه ای و کاردانش است. روش کار: روش پژوهش از نوع کیفی با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد می باشد. بدین منظور از نمونه گیری هدفمند و مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته با خبرگان علمی آشنا با موضوع تحقیق استفاده شده است که جمع آوری آن در بازه زمانی مهر 1397 تا فروردین 1398 صورت گرفته و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. به منظور تحلیل داده ها از سیستم کد گذاری باز، محوری و انتخابی استفاده گردید. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که شرایط علّی از 4 مقوله اصلی(لزوم کاربردی نمودن آموزش، تربیت نیروی انسانی ماهر، اشتغال و تراکم غیر منطقی داوطلبین در رشته های نظری)، پدیده اصلی از دو مقوله جنبه عینی شایستگی (دانش و مهارت) و جنبه ذهنی شایستگی (نگرش، بینش، توانایی و انگیزه)، شرایط زمینه ای از 4 مقوله اصلی حمایت ها؛ عوامل اقتصادی؛ اقدامات آموزش و پرورش؛ عوامل فرهنگی؛ شرایط مداخله گر از3مقوله اصلی و 9 مقوله فرعی شامل توانمند سازی هنرآموزان؛ عوامل آموزشی؛ اقدامات آموزش و پرورش؛ و راهبردها از دو مقوله اصلی اقدامات آموزش وپرورش و توانمند سازی(هنرجویان) و پیامدها از دو مقوله اصلی فردی و اجتماعی تشکیل شده است. نتیجه گیری: برای آموزش مبتنی بر شایستگی باید به عوامل موثر بر آن توجه شود و با یک نگرش سیستمی و همه جانبه در قالب عوامل و مولفه ها، شرایط علّی، راهبردها، عوامل زمینه ای، شرایط محیطی و پیامدها مورد توجه قرار گیرد.
طراحی الگوی آموزش دانشگاهی مبتنی بر شایستگی برای رشته های علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال نهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
۱۳۱-۱۰۵
حوزه های تخصصی:
اهمیت علوم انسانی در پیشرفت و ارتقای سطح کیفی جامعه از یک سو و رشد نایافتگی و بی توجهی به این علوم از سوی دیگر موجب آسیب جدی به بعد انسانی و اجتماعی جامعه شده است. این آسیب تا حد زیادی پیامد ناکارآمدی نیروی انسانی متخصص در این حوزه از علوم است. مهم ترین راهکار برای رویارویی چنین وضعیتی اصلاح و بهبود آموزش دانشگاهی است. در این پژوهش به طراحی الگوی آموزش دانشگاهی در حوزه علوم انسانی پرداخته شد. به این منظور از پژوهش کیفی، روش نظریه پردازی داده بنیاد و مصاحبه عمیق استفاده شد. مشارکت کنندگان 22 نفر از خبرگان علمی در زمینه آموزش و یادگیری، طراحان آموزشی و مدیران و برنامه ریزان آموزش عالی بودند. متن مصاحبه ها پس از پیاده سازی با استفاده از کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی تحلیل شد. نتایج تحلیل داده ها قالب مدل پارادایمی عبارت اند از: شرایط زمینه ای (بررسی بنیاد نظری، بافت و یادگیرندگان)، شرایط علی (تغییر رویکرد از آموزش سنتی به آموزش مبتنی بر شایستگی)، شرایط مداخله گر (درونی سازی فرهنگ دانشگاهی برای سهولت در تغییر)، راهبردها (شناسایی شایستگی های سه گانه، طراحی برنامه آموزشی مبتنی بر شایستگی، کاربست برنامه آموزشی، ارزشیابی، بازنگری و اصلاح برنامه آموزشی)، پیامدها (دستیابی به شایستگی شناختی، اجتماعی و عاطفی).در کدگذاری گزینشی نیز «الگوی آموزش دانشگاهی مبتنی بر شایستگی» به عنوان مقوله هسته ای در نظر گرفته شد. در نهایت الگوی طراحی شده با استفاده از تکنیک توافق محور دلفی و پرسشنامه محقق ساخته اعتباریابی شد.
طراحی مدل کیفی آموزش اقتصاد چرخشی با رویکرد 3C (مبتنی بر شایستگی) در صنایع کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی مدل کیفی آموزش اقتصاد چرخشی با رویکرد 3C (مبتنی بر شایستگی) در صنایع کوچک و متوسط است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، اکتشافی و از نظر ماهیت موضوعی، کاربردی و توسعه ای است. روش بررسی آن نیز توصیفی تحلیلی است. این پژوهش با روش فراتحلیل انجام شد. جامعه آماری پژوهش کنونی شامل پژوهش های مرتبط بود که در داخل و خارج از کشور به صورت مقاله تمام متن، پایان نامه و طرح های پژوهشی در پایگاه های اطلاعاتی و کتابخانه های دانشگاه ها یا مراکز دولتی در دسترس بودند و متخصصانی که در این زمینه تحصیلات مرتبط یا تجربیات مرتبط داشته اند. بر اساس ملاک های ورود و خروج 182 پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش منجر به تشکیل مدل جامع با سه بعد شناختی، نگرشی و مهارتی و در 11 مؤلفه و 60 گویه تشکیل گردید. پایایی از طریق ضریب کاپا با مقدار 95/0 محاسبه گردید که در سطح توافق عالی قرارگرفته است. این مدل اطلاعاتی در مورد شایستگی های موردنیاز از ابعاد شناختی و مهارتی و نگرشی جهت اجرای آموزش های اقتصادچرخشی در صنایع کوچک و متوسط ارائه می دهند و با هشدار دادن به تصمیم گیران زمینه های لازم توجه را روشن می سازد و با شناخت و بررسی آن ها درک روشن تری از برنامه آموزشی برای توسعه مفاهیم اقتصاد چرخشی در سازمان ارائه می دهد؛ که این تشخیص به بهبود آموزش ها کمک بسیاری می نماید همچنین به متخصصان کمک می نماید، برنامه های آموزشی کارآمدتری را در صنایع ایجاد سازند.
طراحی و اعتباریابی الگوی آموزش مبتنی بر شایستگی امدادگران و نجاتگران هلال احمر شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: در پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات جزء پژوهش های آمیخته (کیفی- کمی) بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی و سازمانی شامل کارشناسان مطلع به امر آموزش و در بخش کمّی شامل تمامی امدادگران و نجاتگران هلال احمر شهر تهران در سال 2020 بودروش شناسی پژوهش: در این حجم نمونه در بخش کیفی با اشباع نظری (20 نفر) و در بخش کمّی بر اساس فرمول کوکران 335 نفر برآورد شد. برای انتخاب نمونه در بخش کیفی از نمونه گیری هدفمند و در بخش کمّی از نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمّی، پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای مقیاس 5 گزینه ای بود. روایی پرسشنامه از نظر صوری و محتوایی از طریق 10 نفر از خبرگان شامل: اعضای مصاحبه شونده و خبرگان دانشگاهی، روایی ﻫﻤﮕﺮا از طریق محاسبه ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ وارﯾﺎﻧﺲ اﺳﺘﺨﺮاج ﺷﺪه و روایی واﮔﺮا از طریق محاسبه جذر AVE به تایید رسید. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 86/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آلفای کرونباخ، ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ وارﯾﺎﻧﺲ اﺳﺘﺨﺮاج ﺷﺪه (AVE)، ماتریس جذر AVE، کولموگروف اسمیرنف، تحلیل عاملی تاییدی، همبستگی پیرسون و t تک نمونه ای استفاده شد.یافته ها: نتایج به دست آمده به شناسایی 25 مولفه و 81 شاخص منجر شد که 8 بعد اصلی که محیط آموزش (0.735)، یادگیرندگان (0.623)، اجرای برنامه آموزشی (0.615)، نیازسنجی شایستگی (0.563)، طراحی و برنامه ریزی آموزشی (0.504)، تهیه رویکرد انتخاب شایستگی (0.420)، ارزشیابی آموزشی (0.397) و بازنگری و بروزرسانی فرآیند و برنامه آموزشی (0.341) به ترتیب اولویت ابعاد آموزش مبتنی بر شایستگی می باشند.بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد الگوی ارائه شده از درجه تناسب مناسبی برخوردار بود. مزیت به کارگیری شایستگی برای طراحی برنامه آموزشی از یک سو تشخیص دقیق تر نیازهای آموزشی و افزایش کارآیی آموزش ها و از سوی دیگر، کاربردی بودن آموزش ها و پرهیز از انتقال دانش صرف است.