مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۶۱.
۳۶۲.
۳۶۳.
۳۶۴.
۳۶۵.
۳۶۶.
۳۶۷.
۳۶۸.
۳۶۹.
۳۷۰.
۳۷۱.
۳۷۲.
۳۷۳.
۳۷۴.
۳۷۵.
۳۷۶.
۳۷۷.
۳۷۸.
۳۷۹.
۳۸۰.
نظریه داده بنیاد
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۶۵
131 - 156
حوزه های تخصصی:
امروزه باشگاه های حرفه ای فوتبال به اشکال مختلفی اداره شده و ساختار مالکیت آنها متفاوت می باشد. مالکیت باشگاه ها به وسیله ی هواداران یکی از شکل های رایج اداره ی باشگاه های فوتبال است. بنابراین، هدف از این تحقیق شناسایی عوامل موثر بر مالکیت هواداران در باشگاه استقلال بود. این تحقیق به روش کیفی و استراتژی داده بنیاد و رویکرد فرایندی انجام شد. به این منظور، داده های تحقیق از طریق نمونه گیری نظری و مصاحبه های عمیق با 8 تن از کارشناسان، جمع آوری شد. براساس نظریه داده بنیاد و رویکرد فرایندی، داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، تجزیه و تحلیل شدند. برای اعتبارسنجی داده ها که معادل روایی و پایایی است از دو روش بازکدگذاری توسط محقق و روش بازبینی اعضا استفاده شد. میزان توافق بین کدگذاری اولیه و کدگذاری مجدد 88 درصد بود که نشان دهنده ی ثبات و درجه توافق مطلوب در کدگذاری است. همچنین برای تایید پذیری از روش بازبینی اعضا استفاده شد. براساس نتایج حاصل، عوامل موثر بر مالکیت هواداران در باشگاه استقلال در قالب سه مقوله شرایط علّی، شرایط زمینه ای و شرایط مداخله گر استخراج شدند. شرایط علّی شامل: مدیریت، شایسته سالاری، تامین منابع مالی، مالکیت دولتی، نگاه کوتاه مدت، سیاسی کاری، کنترل و نظارت، شرایط زمینه ای: شامل بسترهای حقوقی، فرهنگی_اجتماعی، آموزشی، امکانات سخت-افزاری و شرایط مداخله گر شامل: عوامل سیاسی و حاکمیتی. در نهایت، پیشنهاد می شود قوانین ویژه و روشنی برای واگذاری باشگاه به هواداران تهیه و تصویب گردد و از طریق فرهنگ سازی و آموزش به هواداران و مسئولان و تامین زیرساخت های لازم، شرایط برای واگذاری فراهم گردد.
تدوین مدل نظری راهبردها و پیامدهای به کارگیری ایفلوئنسرهای ورزشی در رسانه های اجتماعی با تاکید بر مصرف کالاهای ایرانی (با رویکرد داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی خرداد و تیر ۱۴۰۰ شماره ۶۶
115 - 140
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف تحقیق، شناسایی راهبردها و پیامدهای به کارگیری اینفلوئنسرهای ورزشی در رسانه های اجتماعی بر مصرف کالاهای ورزشی ایرانی است. روش شناسی: به منظور تحقق هدف از روش شناسی کیفی و روش تحقیق نظریه داده بنیاد با رویکرد استراوس و کوربین استفاده شد. جامعه تحقیق شامل اساتید، کارشناسان و صاحب نظران بازاریابی ورزشی و اینترنتی و اقتصاد بود و نمونه گیری آزمودنی ها هدفمند و مبتنی بر معیار صورت گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و داده های حاصل از مصاحبه ها به روش زمینه ای، کدگذاری شده، تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: نتیجه گروه بندی کدها، نشان دهنده 10 مقوله اصلی و 62 مقوله فرعی بود که در قالب مدل پارادایمی شامل؛ راهبردها (اطلاع رسانی و شناخت، نگاه حاکمیتی، نوآوری و شناخت، فرهنگ سازی، قوانین و مقررات و بازاریابی نوین) و پیامدها (توسعه فرهنگی و اخلاقی، توسعه فناوری، توسعه اجتماعی و توسعه برندینگ شخصی) پدیدار شد. نتیجه گیری: استفاده از اینفلوئنسرها، منبع تمایز برند محسوب می شود. با توجه به طیف گروه های هدف و مخاطبان رسانه های اجتماعی و همچنین اینفلوئنسرهای جذاب موجود در محیط ورزش؛ اگر بازاریابان ورزش کالاهای ایرانی نتوانند با تکیه بر این منابع ارزشمند انسانی، راهبردهای مناسبی را برگزینند و زمینه توسعه فرهنگی و اخلاقی، توسعه فناوری، توسعه اجتماعی و توسعه برندینگ شخصی را فراهم کنند، قادر به جلب رضایت مخاطبان در مصرف کالاهای ایرانی نخواهد بود.
تبیین عوامل موثر بر مدیریت استعداد جهانی با تأکید بر توسعه سرمایه انسانی در سازمان های ورزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی خرداد و تیر ۱۴۰۰ شماره ۶۶
327 - 362
حوزه های تخصصی:
مدیریت استعداد جهانی می تواند تاثیرات مثبت قابل توجهی بر عملکرد سازمان ها داشته باشد. شناسایی فرایندها، بسترها و عوامل ایجاد کننده مدیریت استعداد جهانی می تواند در بهبود عملکرد سازمان های ورزشی موثر واقع شود. هدف از این تحقیق تبیین عوامل موثر بر مدیریت استعداد جهانی با تاکید بر توسعه سرمایه انسانی در سازمان های ورزشی ایران است. این تحقیق با روش تحقیق کیفی و با ماهیت اکتشافی- توصیفی انجام گرفت. از طریق نمونه گیری هدفمند گلوله برفی و بر اساس مصاحبه های عمیق، داده های تحقیق از متخصصان و مدیران سازمان ها جمع آوری شد. بر اساس روش نظریه داده بنیاد سیستماتیک، داده ها پس از کد گذاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحقیق عواملی همچون عوامل برون سازمانی و درون کشوری، عوامل ساختاری، عوامل محیطی، عوامل رفتاری، عوامل مدیریتی، عوامل خارج از سازمان و کشور، هوشمندی منابع انسانی، هوشمندی رقبا، هوشمندی مشتریان و هوشمندی بازار را بعنوان علل موثر مدیریت استعداد جهانی شناسایی نمود. بر اساس مدل طرح شده توصیه می شود که نقش عوامل مختلف موثر بر مدیریت استعداد جهانی مد نظر قرار گرفته و برای ترویج و رشد این مهم تدابیر نظام مندی اندیشیده شود.
تدوین الگوی برنامه های آموزشی در ورزش برای دستیابی به برابری جنسیتی و جلوگیری از خشونت علیه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی مهر و آبان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
1 - 29
حوزه های تخصصی:
این پژوهش کیفی با هدف تدوین الگوی برنامه های آموزشی در ورزش برای دستیابی به برابری جنسیتی و جلوگیری از خشونت علیه زنان و با استفاده از نظریه داده بنیاد مبتنی بر رویکرد استراوس-کوربین انجام شد. صاحب نظران ورزش زنان شامل اساتید مدیریت ورزشی، پژوهشگران حوزه مطالعات زنان، مدیران و مسئولان سازمان های ورزشی، مربیان، ورزشکاران، جامعه شناسان و روانشناسان جامعه پژوهش را تشکیل دادند. به روش نمونه گیری هدفمند و نظری تا رسیدن به حد اشباع نظری 21 نفر در مصاحبه شرکت کردند. برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی استفاده شد. ضمن اجرای مصاحبه نیمه ساختاریافته با صاحب نظران، مجموعه ای از مضامین اولیه طی فرایند کدگذاری باز گردآوری شد و از درون آن ها مقوله هایی استخراج شد. در مرحله کدگذاری محوری، پیوند میان مقوله ها ذیل عناوین شرایط علّی شامل مهارت انگیزشی، پدیده اصلی شامل آگاهی جنسیتی، استراتژی ها شامل مهارت های کنترل خشم و آموزش محیطی، شرایط مداخله گر شامل جنسیت و فرهنگ، عوامل زمینه ای شامل یادگیری مشارکتی و پیامدها شامل مهارت شناختی و مهارت اجتماعی درقالب پارادایم کدگذاری تعیین شدند. در مرحله کدگذاری انتخابی نیز همه اجزای پارادایم کدگذاری تشریح شدند، مدل ترسیم شد و نظریه تدوین و ارائه شد. درنهایت، هشت مؤلفه اصلی و 21 زیرمؤلفه استخراج شدند و در قالب الگوی نظرى بر مبناى نظریه داده بنیاد ارائه شدند. براساس نتایج، تدوین الگوی برنامه های آموزشی در ورزش برای دستیابی به برابری جنسیتی و جلوگیری از خشونت علیه زنان و استفاده از الگو در آموزش مربیان و ورزشکاران، به افزایش برابری جنسیتی و کاهش خشونت علیه زنان در جامعه کمک می کند.
تدوین الگوی عوامل مؤثر بر موفقیت گل زن ترین بازیکن فوتبال ملی جهان (علی دایی) با رویکرد زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی آذر و دی ۱۴۰۰ شماره ۶۹
268 - 292
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه یک مدل کاربردی درباره عوامل مؤثر بر موفقیت گل زن ترین بازیکن فوتبال ملی جهان، علی دایی، از طریق طرح نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری متخصصان حوزه فوتبال و اساتید دانشگاه بودند. نمونه گیری به روش هدفمند و گلوله برفی انجام گرفت و درنهایت پژوهشگر با 11 مصاحبه به اشباع نظری رسید. اعتبار یافته ها از طریق استفاده از افراد آگاه و منابع مکتوب، انتقال پذیری نتایج پژوهش، استخراج حداکثری و غیرتکراری داده ها انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری باز، محوری و انتخابی توسط نرم افزار مکس .کیو.دی.ای. نسخه 18 استفاده شد. نتایج نشان داد که 140 کد مفهومی با هفت مقوله فرعی و دو مقوله اصلی در قالب ابعاد شش گانه شامل عوامل علّی (پنج مقوله)، عوامل زمینه ای (سه مقوله)، مقوله مرکزی (سه مقوله)، راهبردها (هشت مقوله)، شرایط مداخله گر (پنج مقوله) و پیامدها (شش مقوله) استخراج شدند. یکپارچه سازی مقوله ها بر مبنای روابط موجود بین آن ها حول محور عوامل مؤثر بر موفقیت گل زن ترین بازیکن فوتبال ملی، شکل دهنده مدل پارادایمی است و راهبردهایی نظیر عوامل درون فردی و عوامل برون فردی و پیامدهایی همچون ارتقای جایگاه اجتماعی، شهرت، محبوبیت و موفقیت را در پی دارد.
ارائه مدل مفهومی توسعه سواد بدنی در ایران: بکارگیری نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
195 - 220
حوزه های تخصصی:
با وجود سال های اندکی که سواد بدنی در دنیا معرفی و گسترش یافته، ساختارهای سواد بدنی در منابع مختلف متفاوت بوده است. نبود یک ساختار جامع و روشن از سواد بدنی و ویژگی های مربوط به آن می تواند درک افراد از مشارکت و فعالیت را تحت تاثیر خود قرار دهد. لذا هدف این تحقیق ارائه یک چهارچوب روشن از مدل سواد بدنی بر پایه دیدگاه های متخصصان در ایران بود. برای دستیابی به این هدف از مدل تئوری زمینه ای اشتراوس-کوربین استفاده شد و داده ها از طریق مصاحبه با 14 متخصص و تحلیل طی مراحل کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد سواد بدنی توانایی/ظرفیت متاثر از رشد در ابعاد چندگانه (شناختی، روانشناختی، جسمانی و رفتاری) در قالب سبک زندگی فعال است. یافته ها همچنین نشان داد شرایطی مانند جنسیت، اختلالات، سن، مشارکت در فعالیت بدنی زمینه هایی برای بروز سواد بدنی هستند، همچنین عواملی مانند آموزش و پرورش، وزارت ورزش، وزارت بهداشت، بهزیستی و شهرداری ها، عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، رسانه و خانواده بر سواد بدنی تاثیر می گذارند. علاوه بر این ، آموزش، مداخلات در کودکی و نوجوانی، فراهم کردن امکانات، افراد متخصص و سیاست گذاری مناسب می تواند به توسعه سواد بدنی کمک کند. یافته ها نشان داد پیامد سواد بدنی می تواند بهبود سبک زندگی، حفظ سلامت و تندرستی، افزایش مشارکت در فعالیت بدنی و سلامت جامعه باشد. نتایج مطالعه حاضر الگوی جامع و شفافی از چارچوب سواد بدنی را شناسایی کرد و می تواند به متخصصان، محققان و سیاست گذاران در ارائه سواد بدنی به جامعه کمک نماید.
اهمال کاری زبان آموزان از دیدگاه معلمان ایرانی زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأخیر در انجام مسئولیت ها و وظایف محوله در کلاسهای زبان پدیده ایست که اکثر معلمان با آن روبرو شده اند. تمایل زبان آموزان برای به تعویق انداختن انجام امور می تواند در موقعیت ها و به دلایل مختلفی رخ دهد. مطالعه حاضر دلایل چنین تأخیرهایی، که اهمال کاری نامیده می شود، را از طریق مصاحبه با معلمان زبان انگلیسی بررسی نموده است. در طی فرآیند مصاحبه شبه سازمان یافته، 23 معلم نظرات خود را در مورد علل اهمال کاری زبان آموزان بیان کردند. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس روش نظریه داده بنیاد و کدگذاری سه مرحله ای باز، انتخابی و نظریه ای منجر به پدیدار شدن «رفتار تأخیری» به عنوان طبقه هسته گردید که شرایطی که تحت آن زبان آموزان اغلب مرتکب اهمال کاری می شوند، از جمله مطالعه برای امتحان، تحویل تکالیف و یادگیری املای صحیح کلمات را در بر می گرفت. جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات بیشتر نشان داد که اهمال کاری زبان آموزان می تواند به دلایل درونی مانند ویژگی های عاطفی و شناختی، مسایل مبتنی بر شایستگی و شرایط روحی و جسمی آنان و دلایل بیرونی مانند کیفیت فعالیت و ویژگی های محیطی نسبت داده شود. نتایج این مطالعه می تواند برای معلمان زبان انگلیسی و طراحان برنامه های درسی در راستای افزایش آگاهی آنها در مورد دلایل اهمال کاری زبان آموزان و فرآهم آوری منابع اطلاعاتی لازم جهت طراحی استراتژی های مناسب برای کاهش اهمال کاری بی مورد آنان مفید باشد.
تبیین جامعه شناختی تنگناها و مشکلات مشارکت سیاسی بازاریان در دوره اعتدال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی افراد در هر جامعه ای، از مهم ترین و تأثیرگذارترین عوامل در رسیدن به دموکراسی و توسعه سیاسی و اجتماعی محسوب می شود. نیاز به مشارکت و هم فکری اعضای جامعه و نیز احساس تعلق و اعتماد به حاکمیت، از ملزومات دوسویه در جوامع پیشرفته و مردم سالار است. این پژوهش با هدف تبیین جامعه شناختی تنگناها و مشکلات مشارکت سیاسی بازاریان در دوره اعتدال با روش نظریه داده بنیاد به دنبال شناسایی شاخص های این مشارکت است. داده های پژوهش، از بین 16 مصاحبه نیمه ساختاریافته به دست آمده است. مشارکت کنندگان به صورت هدفمند از میان بازاریان تهران انتخاب و تعداد نمونه ها با توجه به رسیدن به اشباع مفهومی مشخص شد. تجزیه وتحلیل داده های این پژوهش با کدگذاری انجام شده است. طی مراحل کدگذاری، داده ها ابتدا خرد و سپس دوباره باهم مرتبط می شوند. در این تحقیق از مجموع 837 داده خام، 387 مفهوم از داده های اولیه استخراج شده که از میان آن مفاهیم 58 خرده مقوله و 17 مقوله به دست آمده است. درنهایت مفهوم محوری «بی اعتمادی تدریجی» به عنوان پدیده اصلی که بقیه مقولات را پوشش می داد، انتخاب شد. نتایج این پژوهش نشان داد مهم ترین عامل در عدم مشارکت یا بی تفاوتی سیاسی اجتماعی مشارکت کنندگان پژوهش، از دست رفتن تدریجی اعتماد آنها به حاکمان سیاسی و باور به بی تأثیری و صوری بودن مشارکت و نقش سیاسی خود است.
ارائه و تحلیل مدل تامین مالی سبز شرکت ها از طریق صنعت بانکداری در راستای استقرار محیط زیست پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
215 - 232
حوزه های تخصصی:
حفاظت از محیط زیست و توسعه پایدار زیست محیطی یکی از دغدغه های جوامع انسانی و اصلی غیرقابل تردید است که در این میان بانکها با در نظر گرفتن ریسک زیست محیطی در تامین مالی شرکتها ، نقش مهمی در حفظ محیط زیست و حرکت به سوی اقتصاد سبز دارند . تامین مالی سبز بعنوان یکی از ابعاد بانکداری سبز ، از ابزارهای نوآورانه مالی است که تلاش میکند تا تعادل زیست محیطی را با توسعه صنایع و رشد اقتصادی بهبود بخشد. پژوهش حاضر با هدف طراحی و تحلیل مدل تامین مالی شرکتها از طریق صنعت بانکداری ایران در راستای استقرار محیط زیست پایدار ، انجام و رویکردی سه مرحلهای دارد. ابتدا با استفاده از تکنیک داده بنیاد ضمن مصاحبه با 16 نفر از خبرگان و انجام کدگذاری ، تعداد 77 مولفه در قالب 21 مقوله شناسایی و مدل مربوطه طراحی و فرضیهها مشخص گردید سپس به منظور بررسی برازش مدل و آزمون فرضیهها از روش مدلسازی معادلات ساختاری بهره گرفته شد که نتایج مبین معناداری مدلهای اندازهگیری و ساختاری، برازش مطلوب مدل و همچنین تائید فرضیهها بوده است. آنگاه به منظور اولویتبندی مولفههای تامین مالی سبز از روش مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شد، در این مرحله تعداد 20 مولفه دارای بیشترین فراوانی کد ، وارد شدند که نهایتآ اولویت مولفهها در 6 سطح احصاء گردید.
شناسایی میزان اهمیت ایده سنجی و تایمینگ در موفقیت استارت آپ ها با تاکید بر برنامه ریزی منابع مالی و سرمایه گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
309 - 330
حوزه های تخصصی:
استارتآپ یک کمپانی نوپا است که که راه حلی نوین را برای یک مساله ارائه می کند، در حالی که تضمینی برای موفقیت کمپانی از طریق راه حل ارائه شده وجود ندارد اما شناسایی عوامل موثر بر موفقیت این گونه شرکتهای نوپا میتواند تضمین کننده موفقیت آنها باشد. از عوامل تاثیر گذار در موفقیت استارتآپها میتوان به ایده سنجی و تایمینگ اشاره نمود. طبیعتا داشتن ایده مناسب و تشخیص زمان ورود و خروج به بازار می تواند نقش تعیین کننده ای در موفقیت استارتآپها داشته باشد. همچنین نمیتوان نقش منابع مالی و سرمایهگذاری در این حوزه را نادیده گرفت. بنابراین با عنایت به نقش ایده سنجی و تایمینگ در موفقیت استارت آپ ها، پژوهش حاضر در پی شناسایی میزان اهمیت ایده سنجی و تایمینگ در موفقیت استارتآپها با تاکید بر منابع مالی و سرمایه گذاری است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری روش تحقیق داده بنیاد انجام گرفته است. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختار یافته بوده و به منظور گردآوری اطلاعات، با بهکارگیری روش نمونهگیری هدفمند با 25 نفر از خبرگان شامل اساتید دانشگاه، دست اندرکاران فضای استارتآپی(مثل منتور ها، سرمایه گذاران ،مربیها و مشاورین) ، شتابدهندهها، استارتآپهای موفق , استارتآپهای شکستخورده مصاحبه انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفت. بر اساس آن، مدل کیفی پژوهش طراحی شد. نتایج پژوهش حاضر، نشان دهنده استخراج بالغ بر 91کد یا مفهوم اولیه از مصاحبهها و نیز احصاء 20 مفهوم و 7 مقوله است که در قالب مدل پارادیمی شامل ایده سنجی و تایمینگ به عنوان مقوله محوری و شرایط علی، ICT به عنوان عوامل زمینه ای، برنامهریزیمنابع مالی و سرمایه گذاری به عنوان شرایط مداخله گر، مدل کسب و کار و محصول اولیه به عنوان راهبردها و ایجاد ارزش به عنوان پیامد قرار گرفت.
بررسی ظرفیت های شوراهای روستایی برای بهبود مشارکت جوامع روستایی در انتخابات شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 29
حوزه های تخصصی:
یکی از نهادهای مدنی فعال در روستاها، شوراهای روستایی است که می توان از ظرفیت و توان آن ها در عرصه نهادینه سازی مشارکت سیاسی جامعه هدف بهره گرفت. از این رو، در پژوهش حاضر، با بهره گیری از نظریه مفهوم سازی بنیادی(GT) و بر اساس مدل اشترواس و کوربین، ظرفیت شوراهای روستایی برای بهبود و اصلاح مشارکت جوامع روستایی در انتخابات بخش روستایی شهرستان خرم آباد، شناسایی و چگونگی بهره مندی از آن مورد بررسی قرار گرفت. جامعه هدف تحقیق اعضای شوراهای روستایی شهرستان خرم آباد و کارشناسان مرتبط با امور شوراهای روستایی در فرمانداری و بخشداری مرکزی این شهرستان بودند که از آن میان، با نمونه گیری هدفمند به شیوه گلوله برفی، هجده نفر انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات، مصاحبه های نیمه ساختارمند صورت گرفت که اعتبار و درستی داده ها به روش بازبینی توسط مشارکت کنندگان مورد تایید قرار گرفت؛ و همچنین، ب رای افزای ش اطمین ان پذیری پژوه ش اقدام به مس یرنمایی حسابرس ی گردید. نتایج نشان داد که "انجام اقدامات لازم برای تقویت جایگاه شوراها در عرصه سیاسی در سطوح قانون گذاری و اجرایی و نیز بازنگری در شرح وظایف شوراها" می تواند زمینه ساز تحول بزرگی در راستای افزایش مشارکت جوامع روستایی در انتخابات باشد؛ همچنین، "تقویت روحیه مشارکت و کار گروهی در مناطق روستایی"، "مشارکت دادن شوراها در تصمیمات منطقه ای" و "رعایت بی طرفی اعضای شوراها نسبت به نامزدهای انتخاباتی" می تواند در این راستا، مؤثر و سودمند باشد و در نهایت به "افزایش مشارکت روستاییان در تعیین سرنوشت خود" منجر گردد.
بررسی ویژگی ها و ابعاد رویکردهای مختلف نظریه داده بنیاد در برنامه ریزی شهری: یک مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پر کاربردترین روش های تحقیق در میان روش های کیفی، روش نظریه داده بنیاد بوده که دارای رویکردهای مختلف روش شناسی است. هدف این مقاله بررسی رویکردهای مختلف نظریه داده بنیاد و بیان شباهت ها، تفاوت ها ،ویژگی ها و ابعاد هر کدام از آنها، به منظور شفافیت هرچه بیشتر در استفاده از این روش در برنامه ریزی شهری است. در این مقاله با مروری نظام مند، به بررسی پژوهش های چاپ شده در سال 2020 میلادی به زبان انگلیسی در زمینه استفاده از نظریه داده بنیاد در برنامه ریزی شهری، اقدام شده است. از این رو ، "برنامه ریزی شهری به اضافه نظریه داده بنیاد" به عنوان کلیدواژه ای برای جستجو تعیین شد. در مجموع 116 پژوهش شناسایی شد که از این میان 12 پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که در بررسی پژوهش های انتخاب شده، 4 رویکرد اصلی از نظریه داده بنیاد و ویژگی های مرتبط با هر کدام با عناوین رویکرد نظریه داده بنیاد اولیه ، گلاسرین، استراووسین و رویکرد نظریه داده بنیاد برساختی شناسایی شد، که از سمت پژوهشگران مورد استفاده قرار گرفته است. نتیجه تحقیق نشان داد که برنامه ریزان شهری در استفاده از نظریه داده بنیاد نیازمند توجه بیشتر به رعایت نمونه گیری نظری، اشباع نظری، نوشتن یادداشت های تحلیلی هستند. همچنین آگاهی از تفاوت های رویکردهای مختلف نظریه داده بنیاد از جمله بنیان فلسفی و تأکیدات نظری به ارائه نتایج بهتر در استفاده از نظریه داده بنیاد منجر می شود.
بازشناسی ابعاد بسترآفرین طرح رود کارون به مثابه برند مؤثر کلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بر اثر جهانی شدن اقتصاد و سیالیت سرمایه ها، رقابت پذیر نمودن کلانشهرها از جمله مهم ترین راهبردهای حیاتی محسوب می گردد. در این چارچوب، برندآفرینی مبتنی بر قابلیت های محیطی، از جمله بهره گیری بهینه از بنیاد جغرافیایی رودهای شهری، برای مثال شهرهای لندن و پاریس، از جمله راهکارهای بنیادی در جهت دستیابی به این مهم مطرح می باشد. اما مسئله این پژوهش آن است که کلانشهر اهواز نتوانسته است از رود کارون به مثابه برندی موثر در راستای جذب مشتریان، گردشگران، سرمایه گذاران، شرکت های جهانی و برای به دست آوردن بازارهای هدف- با توجه به قابلیت های آن- استفاده بهینه نماید؛ که منطقاً جهت واکاوی موضوع می باید به ریشه ها توجه نمود. لذا پژوهش حاضر، در راستای دستیابی به این هدف با پیروی از رویکردی اکتشافی و با بهره گیری از روشی توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به تحقیق پرداخت؛ که در انجام آن از روش کیفی نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) و تحلیل محتوا بهره گرفته شده است. ابزار انجام پژوهش، نرم افزار MAXQDA می باشد. بر مبنای یافته های تحقیق که در تلفیق با ارائه پیشنهاداتی به صورتی توام انجام یافت، شرایط زمینه ای و مداخله گر از شرایط مناسبی برخوردار نبوده و لذا در جهت دستیابی به رود کارون به مثابه برند موثر کلانشهر اهواز و مزایای مترتب بر آن، نیاز به راهبردهای چهارگانه ای شامل اقدامات لازم و فوری، اقدامات شهرسازی و معماری، اقدامات اجتماعی و فرهنگی و اقدامات مختص آبراه کارون می باشد .
مطالعه فرایند تربیت جنسی نوجوانان ایرانی: نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
126 - 153
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل نظریه برای مطالعه فرایند تربیت جنسی نوجوانان ایرانی است. پارادایم حاکم بر مطالعه حاضر کیفی و با استفاده از روش تحقیق گراندد تئوری انجام شده است. مشارکت کنندگان بخش کیفی، متخصصان حوزه تربیت جنسی، برنامه ریزی درسی، روان شناسی تربیتی، معلمان و والدین دارای تخصص علمی یا تجربه عملی بودند که با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونه گیری نظری 20 نفر به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختارمند بود که با این تعداد نمونه اشباع تئوریک در داده ها حاصل شد. تجزیه وتحلیل داده ها در قالب مدل پارادایم اشتراوس و کوربین انجام گرفت. پس از تحلیل داده ها محقق به 169 گزاره مفهومی اولیه در قالب 59 کد باز، 18 کد محوری در قالب 6 کد انتخابی بر اساس مدل داده بنیاد دست یافت. نتایج تحلیل داده ها در قالب مدل الگوواره ای بیانگر آن است که عوامل علی (شناخت دقیق نوجوانان، شناخت ضرورت های تربیت جنسی و هدایت و جهت دهی به رفتار مناسب جنسی)، پدیده اصلی (طرح ریزی تربیت جنسی کارآمد)، شرایط مداخله گر (تعصبات مذهبی و اعتقادی نادرست، دیدگاه های اجتماعی- فرهنگی، سیاست های آموزشی – سازمانی)، عوامل زمینه ای (نبود سیاست های روشن و جسورانه، ناکارآمدی والدین، منابع اطلاعاتی نامعتبر)، راهبردها (غلبه بر موانع فرهنگی، رعایت ملاحظات فرهنگی – اجتماعی، ظرفیت سازی در نظام آموزشی و والدین، همکاری بین بخشی، راهکارهای آموزش، اصول آموزش) و پیامدها (فردی و اجتماعی) الگوی فرایند تربیت جنسی نوجوانان را منعکس می نماید. بر مبنای مدل ارائه شده، ضرورت و نیاز آموزش و ساختارهای فرهنگی اجتماعی حاکم بر جامعه ایرانی بر مؤلفه محوری (تربیت جنسی کارآمد در نوجوانان) تأثیرگذار است.
طراحی مدل تعیین دستورکار خط مشی های انتخاباتی با رویکرد بازاریابی سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش طراحی مدل تعیین دستورکار خط مشی های انتخاباتی با رویکرد بازاریابی سیاسی است. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و مدل استراوس و کُربین انجام شده که بر سه مرحله کُدگذاری باز، محوری و گزینشی متکی است. در این زمینه، مصاحبه عمیق با استفاده از نمونه گیری نظری با روش گلوله برفی با کارشناسان انتخابات، نمایندگان، فرمانداران و اساتید دانشگاه صورت گرفت. تعداد نمونه ها تا زمانی ادامه پیدا کرد که پاسخ ها به مرحله اشباع رسید (با تعداد 17 مصاحبه). تجزیه وتحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کد گذاری گزینشی انجام و سپس براساس الگو پاردایمی نظریه داده بنیاد مدل موردنظر تبیین شد. «مشکلات اجرایی نهاد انتخاباتی، ضعف نظام حزبی، درک نادرست بازاریابی سیاسی و مشکلات قانونی و نظارتی» به منزله شرایط على، «تعیین دستورکار» به منزله پدیده اصلی پژوهش، «محورهای مؤلفه های دینی و قومی و عوامل ساختاری» به منزله عوامل زمینه، و بُعدهای «فرهنگی، سیاسی، اقتصادی» به منزله عوامل مداخله گر از دیدگاه مشارکت کنندگان پژوهش شناسایی شدند. راهبردها در سه بعد حل مشکلات اجرایی و نظارتی، اصلاح درک بازاریابی سیاسی، تقویت نظام حزبی و پیامدهای حاصل: شامل ارتقای نظام حزبی کشور، ارتقای نظام انتخاباتی کشور و توسعه سیاسی کشور است.
توسعه الگوی شایستگی مدیران در صنایع پروژه محور بخش دولتی با رویکرد تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از رایج ترین رویکردها در حوزه مدیریت پروژه، رویکرد شایستگی محور است. این رویکرد برخلاف رویکردهای فرآیند محور، بصورت ویژه بر نقش «فرد» متمرکز است. تفاوت شرایط حاکم بر کشور به ویژه در مقطع فعلی، نسبت به شرایط پایداری که مبنای تدوین استانداردها و مدل های بین المللی بوده، اصلی ترین ضرورت تدوین شایستگی ها در سطح ملّی است. در این پژوهش تلاش شد با روش داده بنیاد، مبانی نظری توسعه مدل شایستگی های مدیران پروژه در صنعت ساخت ایران مورد کاوش قرار گیرد. با انجام 27 مصاحبه به روشSTAR سعی شد شایستگی های مؤثر بر موفقیت پروژه شناسایی شود. 551 کد شناسایی و ضمن تحلیل در نرم افزار Atlas ti. با کدگذاری های باز، محوری و گزینشی، نهایتاً تدوین شرایط علّی، عوامل بستر، راهبرد و پیامدها صورت گرفت. از لحاظ شرایط علّی، تأثیر زیاد عوامل کلان محیطی و شرایط خاص کشور بر نحوه مدیریت پروژه ها به وضوح قابل درک است. در نتیجه شاهد شکل گیری محیطی سراسر تغییر، تعریف پروژه هایی غیر اصولی، پیچیدگی و پیش بینی ناپذیرشدن رفتارها و قوانینی فرد محور هستیم. در چنین بستری، رنگ پذیری شایستگی های رفتاری از محیط، اهمیت بیشتر شایستگی های رفتاری و محیطی نسبت به تکنیکال و البته تغییر پارادایم شایستگی های تکنیکال به عنوان راهبردها مطرح می شود. پیامد این راهبردها ضرورت کنار گذاشتن ساختارهای معمول و توجه به شایستگی هایی همچون کلان نگری، توان اقناع مدیران ارشد، عارضه یابی مستمر، مدیریت در لحظه، خلاقیت و توان بالای حل مسأله و نیز آمادگی ذهنی، انعطاف پذیری، جدیت و تعهد کاری و البته نتیجه محوری است.
تبیین مدل زمینه ای راهبردها و پیامدهای مزیت رقابتی مبتنی بر توانمندسازی اعضای هیات علمی و اساتید دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۴
51 - 67
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی کادر آموزشی، مسیر توسعه و پیشرفت سازمان های آموزش محور در مواجهه با تغییرات جهانی می باشد. از این رو هدف تحقیق، تبیین مدل زمینه ای راهبردها و پیامدهای مزیت رقابتی مبتنی بر توانمندسازی اعضای هیات علمی و اساتید دانشگاه ها بود. به منظور تحقق این هدف از روش شناسی کیفی و روش تحقیق نظریه داده بنیاد استفاده شد. جامعه ی تحقیق شامل نخبگان آموزشی در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی غیردولتی- غیرانتفاعی شهر مشهد (اعضای هیات علمی و اساتید باتجربه) بود و نمونه گیری آزمودنی ها به صورت نظری و گلوله برفی صورت گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و داده های حاصل از مصاحبه ها به روش زمینه ای، کدگذاری شده، تجزیه و تحلیل گردید. نتیجه گروه بندی کدها، نشان دهنده 10 مقوله-ی اصلی، 57 مقوله فرعی و 50 مفهوم بود که در قالب مدل پارادایمی شامل: راهبردها (تفکر راهبردی، تحول سازمانی، نوآوری سازمانی و نوآوری شغلی) و پیامدها (توسعه فرهنگ سازمان، توسعه سازمانی، ارتقای بهره وری، توسعه اجتماعی، توسعه محیطی و پرورش تفکر راهبردی) می شود که "فرآیند راهبردهای ایجاد مزیّت رقابتی مبتنی بر توانمندسازی اساتید دانشگاه ها جهت حصول پیامدها" را نشان می دهد. با توجه به طیف مخاطبان و مشتریان دانشگاه توصیه می شود که مدیران آموزش عالی در دانشگاه ها طرح های کارشناسی شده را جهت شناسایی و پیاده سازی توانمندی های لازم برای اساتید دانشگاه اجرا کنند. همچنین نیروی انسانی را بر اساس توانمندی های خود جذب و استخدام نمایند. بدیهی است دانشگاه در امور آموزش و پژوهش فقط در این صورت در عرصه رقابت های کنونی موجود در محیط دانشگاهی بالندگی خود را حفظ کرده و این بالندگی باعث توسعه مزیت رقابتی خواهد شد.
الگوی گزارشگری قسمت های عملیاتی در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گزارشگری قسمت های عملیاتی یکی از بخش های مهم و حیاتی گزارشگری مالی است. این اطلاعات هم برای استفاده کنندگان درون سازمانی و هم برای استفاده کنندگان برون سازمانی سودمند است. تاکنون در گزارشگری قسمت های عملیاتی دو رویکرد اصلی و مهم تحت عنوان رویکرد ریسک و بازده و رویکرد مدیریتی مورد توجه محققان و استانداردگذاران قرار گرفته است. هر یک از دو رویکرد مزبور نیز طرفداران و منتقدانی داشته است. با توجه به این انتقادها و ضعف ها، الگوهای یاد شده به ویژه در صنعت بانکداری ایران پاسخگوی نیاز استفاده کنندگان نیست؛ بنابراین هدف این تحقیق، طراحی و ارائه الگویی برای گزارشگری قسمت های عملیاتی در صنعت بانکداری ایران با توجه به فضای اقتصادی و نیز شرایط حاکم بر بازار و کسب وکار این صنعت است. در پژوهش حاضر از روش نظریه داده بنیاد برای دستیابی به هدف پژوهش استفاده شده است. نمونه ها از بین تهیه کنندگان، استفاده کنندگان و نیز ناظران صنعت بانکداری انتخاب شده است. تعداد نمونه ها نیز بر مبنای معیار اشباع نظری محک زده شده است. در نهایت تجزیه وتحلیل یافته های تحقیق منجر به طراحی الگویی شده که در آن نیاز استفاده کنندگان به عنوان متغیر علی و گزارشگری قسمت های عملیاتی در صنعت بانکداری ایران به عنوان مقوله مرکزی معرفی شده است. با توجه به شرایط زمینه ای و مداخله ای و راهبردهای پیشرو، ارتقای سودمندی گزارشگری مالی در صنعت بانکداری به عنوان پیامد الگوی طراحی شده اعلام شده است. نتایج این پژوهش می تواند مبنای مناسبی برای استانداردگذاران و مقرره گذاران به منظور تدوین نحوه افشای اطلاعات قسمت های عملیاتی در صنعت بانکداری ایران باشد.
ارائه الگوی بازاریابی محتوای دیجیتال در خلق ارزش مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازاریابی محتوایی، رویکردی رو به رشد برای تقویت آگاهی مشتری، اعتماد بیشتر و خلق ارزش بیشتر است. پژوهش حاضر با هدف "ارائه الگوی بازاریابی محتوایی دیجیتال در خلق ارزش مصرف کننده با رویکرد کیفی و بهره گیری از نظریه داده بنیاد" صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل 13 نفر از خبرگان دانشگاهی و فعالان بازاریابی محتوایی دیجیتال که به شیوه هدفمند و از طریق روش گلوله برفی جهت انجام مصاحبه انتخاب شدند. فرآیند مصاحبه به صورت نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری انجام شد. با تجزیه و تحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی 190 کد باز در قالب 17 کد محوری و 6 کد انتخابی طبقه بندی و مدل مفهومی نهایی در جامعه مورد مطالعه تدوین گردید. یافته های پژوهش نشان داد که فرآیند دستیابی به الگوی بازاریابی محتوایی دیجیتال موضوعی چندوجهی است که مستلزم توجه هم زمان به عوامل علّی(طراحی آمیخته بازاریابی محتوایی، تمرکز بر تولید انواع محتوا و بسترسازی آنلاین)، زمینه ای(خلاقیت در بازار دیجیتال؛ توجه به مشتریان در تولید محتوا، هزینه کم تولید محتوا و برندسازی دیجیتالی)، مداخله گر(آمادگی و دسترسی به وب؛ بحران ها و وقایع طبیعی، دانش فنی شرکت و آگاهی از مسائل بازار) و در نهایت راهبردها(برنامه ریزی برای به روز رسانی محتوا، توزیع محتوای مرتبط، ایجاد محتوای تعاملی) است. خلق ارزش برای مشتری با افزایش اطلاعات و قدرت تصمیم گیری، خلق ارزش برای مشتری از طریق بهبود روابط با مشتریان، افزایش توان بازاریابان محتوایی، بهبود محتوای ارائه شده نیز به عنوان پیامدهای اجرای الگوی بازاریابی محتوایی دیجیتال شناسایی گردید.
طراحی الگوی حکمرانی خوب بر اساس عهدنامه مالک اشتر با رویکرد داده بنیاد(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از دغدغه های ذهنی تمامی حکومت ها، تعیین مؤلفه های حکمرانی خوب است؛ به گونه ای که دربرگیرنده تمامی ابعاد و حوزه های مرتبط با زندگی اجتماعی آنان باشد. این موضوع با توجه به جامعیت و کاملیت دین مبین اسلام و با اتکا به آموزه ها و سیره عملی معصومین علیها السلام بیش ازپیش ضرورت می یابد. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش، طراحی الگوی حکمرانی خوب بر اساس عهدنامه مالک اشتر است که با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد به صورت کیفی اجرا شده است. برای گردآوری اطلاعات از متن عهدنامه (نامه، 53) امام علی علیه السلام به مالک اشتر نخعی استفاده شد و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش استراوس و کوربین و الگوی پارادایمی انجام گرفت. نتایج داده های به دست آمده از کدگذاری متن عهدنامه یاد شده طی فرایند کدگذاری باز، محوری و انتخابی، به ایجاد نظریه داده بنیاد در حوزه حکمرانی خوب منجر شد. الگوی طراحی شده در این پژوهش، شامل ابعاد و مؤلفه های مؤثر، موانع و راهبردها، شرایط علی، زمینه ای، واسطه ای و عناصر تشکیل دهنده است که پدیده محوری، پیامدها و راهبردها را نشان می دهد.