مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۸
23 - 43
حوزههای تخصصی:
ام البنین(س) در شکل گیری و رشد شخصیت حضرت عباس(ع) نقش مؤثری داشته است. این مقاله با روش توصیفی- اکتشافی به بررسی این نقش پرداخته تا نشان دهد که چگونه عوامل وراثتی و تربیتی در کنار هم می توانند به شکل گیری شخصیت های بزرگ و برجسته منجر شوند. نتایج این پژوهش نشان می دهد حضرت عباس(ع) به دلیل تربیت یافتگی در مکتب علی(ع) و مادرش ام البنین(س) و همچنین تأثیرات وراثتی از این بانوی بزرگوار که از خانواده ای اصیل و شریف عرب و واجد فضایل و ویژگی های برجسته انسانی، اسلامی و اخلاقی و روحی بود به یکی از نمونه های بارز شجاعت، بصیرت، وفاداری و اطاعت پذیری تبدیل شده است. این نتایج می تواند برای فهم بهتر نقش خانواده و تربیت دینی در شکل گیری شخصیت های برجسته و همچنین الگوگیری در تربیت نسل های آینده مفید باشد.
مصیبت توسعه
منبع:
منظر دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۰
3 - 3
حوزههای تخصصی:
قرن ۱۹ میلادی دوران اوج استعمار ملت های شرقی و افریقایی از سوی غربی ها بود که تحت عنوان توسعه و آبادی آن را ترویج می کردند. استعمار در لغت به معنای «مطالبه آبادی و عمران» است و ذاتاً دارای بار معنایی مثبت است، اما پس از آن که ملت های مستعمره نتایج عمران ادعایی استعمارگران را تجربه کردند، استعمار به واژه ای با معنای منفی تبدیل شد. آبادانی استعمارگران طوری بود که عوارض آن نصیب جامعه محلی می شد و سود آن را استعمارگران می بردند. واژه توسعه نیز همین سرنوشت را پیدا کرده است. پس از خاتمه روش کلاسیک استعمار، قدرتمندان در قالب شرکت های توسعه گر همان هدف را دنبال کردند. در قرن بیستم برنامه های توسعه به منظور آماده سازی کشورهای ضعیف برای مصرف کالاهای غربی در دستور قرار گرفت. میل فزاینده به سودجویی از منابع خام به تولید انواع آلودگی و مصرف بی رویه منابع بین نسلی انجامید. دنیای غرب که خود مولد توسعه نامتوازن و بروز خسارت های پی درپی به جامعه و محیط بود، از نیمه قرن بیستم با تبیین شروط دقیق تر برای توسعه تلاش کرد از آسیب های زیست محیطی برنامه های توسعه بکاهد و تدریجاً با تعریف جدید از توسعه نابسامانی های اجتماعی و فرهنگی آن را نیز مورد توجه قرار دهد. یک قرن پیش، ایران با کودتای رضاخان دچار دولت مدرنی شد که دستور کار آن توسعه بود. این اتفاق با کشف نفت و اهمیت ویژه موقعیت ژئوپولیتیک ایران در رقابت های دو قطب امریکا و شوروی مقارن شد. فارغ از جزئیات، برنامه های توسعه ایران در چهار دوره پهلوی اول، حکومت ملی (سال های 1320 تا 1332 شمسی)، پهلوی دوم و جمهوری اسلامی با خصوصیات مشابه دنبال شدند. علت این امر را علی رغم تفاوت بارز نگرش سیاسی در دوره های مذکور می توان در ابهام مفهوم توسعه دانست. توسعه امری مطلق تلقی می شود که پرداختن به آن با هر شیوه موجه است. طی دوران مذکور برنامه های مختلف توسعه عمرانی و اقتصادی آمرانه با مستشاری غربی ها یا در قالب برنامه های توسعه اقتصادی-اجتماعی تهیه و اجرا شد. اینک که یک قرن از شیوع این نگاه به توسعه می گذرد، مصائب آن آن قدر آشکار شده که افکار عمومی را به مطالبه تغییر در توسعه وا داشته است.از دهه ۶۰ میلادی توسعه پایدار پرچمدار گونه مطلوب توسعه به مثابه گونه ای نویافته گردید. روند اصلاح مفهوم توسعه با تمرکز بر ویژگی های حیات و بقای مادی انسان و محیط دستاوردهای مطلوبی داشته است. در دو دهه اخیر نیز با طرح رویکردهای اجتماعی و فرهنگی به توسعه تلاش شده تا تفسیر جامع تری از مفهوم توسعه پایدار ایجاد شود. شیوه دستیابی به هدف در این مسیر، تولید اسناد الحاقی و انضمامی است. یعنی کمبودهای متدولوژی توسعه را از طریق پیوست های جداگانه تأمین می کنند. این شیوه ای است که در مقررات فعلی ایران نیز برای طرح های عمرانی تحت عنوان پیوست های زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی انجام می شود. این تلاش تأثیر اندکی در کم کردن آسیب های توسعه در ایران داشته و مصائب توسعه در مقیاس های مغفول همچنان برقرار است، زیرا جهت گیری پیوست های مذکور تنها ناظر به مؤلفه هایی است که مستقیماً موضوعات بخشی پیوست ها را مد نظر قرار می دهد و همچنان از کل نگری دور مانده است. توسعه بخشی، سرزمین را که بستر آن است، دارای پاره هایی مستقل و فاقد کلیت می شناسد. از این روست که محیط زیست در این رویکرد معادل عرصه بیولوژیک، وجه اجتماعی معادل شاخص های منتخب و بُعد فرهنگی مساوی نمادهای تمدنی است.این که در سراسر کشور می توان طرح های توسعه ای را یافت که در بُعد اقتصادی پروژه موفقی شناخته شود اما آثار پیرامونی آن بر سرزمین و جامعه انسانی پروژه را زیان ده بسازد، حاکی از تداوم گونه اولیه توسعه در ایران است. این ها طرح های زیان دهی هستند که در پناه ناشناخته ماندن ارتباط مصائب جامعه محلی با برنامه توسعه می توانند به حیات خود ادامه دهند. کمپ B در بندر امام خمینی(ره)، محله ای بازمانده از زمان تأسیس پتروشیمی ماهشهر در پنجاه سال قبل است که محل اسکان کارگران ژاپنی بوده و طی چند مرحله با اسکان جنگ زدگان و مهاجرانی از دیگر شهرها قلب تاریخی سربندر (بخش مسکونی بندر امام) را شکل داده است. این ناحیه در زمانی که سربندر جز زمین بایر چیزی نبود، محل زندگی بود. امروزه درحالی که بقیه نواحی استانداردهای متوسطی از حیث سکونت دارند، سربندر به دلیل بلاتکلیفی تحمیلی در موضوع مالکیت زمین، در عداد عقب مانده ترین مناطق مسکونی کشور شمرده می شود؛ بدون هر گونه زیرساخت متعارف که تأمین آن بر عهده حاکمیت است، با خیابان هایی عریض و خارج از مقیاس که مناسب تردد ماشین های سنگین پتروشیمی است. تفسیر رفتار پنجاه ساله با کمپ B حاکی از آن است که این محله نه برای زندگی انسان که برای استقرار (و نه اسکان) خدمه پتروشیمی ساخته شده؛ ساکنان در حکم کالایی هستند که متناسب با منافع ارباب (پتروشیمی) با آن ها رفتار می شود؛ مشابه رفتاری که با سایر ملزومات و اجناس این پروژه عظیم می شود. در این رویکرد مصلحت کالا (در اینجا، ساکنان) موضوعیت ندارد، بلکه منافع مالکانه است که تعیین کننده میزان خدمات قابل ارائه به آن هاست. می توان گفت که ساکنان و بخش های بزرگی از دیگر ذی نفعان در روند شکل گیری و فعالیت پروژه توسعه نقش منفعل و تبعی (ابژکتیو) دارند و حقوق و استقلال آن ها که نقش فعال و سوژه گی آن ها را تبیین می کند در رده دوم است.اخیراً و طی یک برنامه دیگر توسعه، در لوای حمایت از محرومان ساکن کمپ B، بنیاد مسکن در فرایندی یکسویه، مرکزنشینانه و بی دغدغه ذی نفعان دست به ابتکاری برای نوسازی محله زده که زحمت مضاعف بر ساکنان تحمیل کرده است. کپرهای گروهی را تحت عنوان درجاسازی و گروهی دیگر را در قبال زمین معوض تخریب کرده و با اعمال طرحی نامنطبق با شرایط زمینه، پروژه بزرگی را کلید زده که نه خود و نه ساکنان قادر به تکمیل آن نیستند. شرایط جدید محله به مراتب از حلبی آبادی که خود طی سالیان برپا کرده بودند اسفناک تر است. چنان که نگین بوجانی در عکس روی جلد نمایش داده، کپر جدید محله، سرپناهی سست تر از گذشته است که در خراب آباد توسعه و جبر اسکلت بتنی تیپ، نصیب او شده است. این شهروند مظلوم نه تنها همسایگان خود را از دست داده، بلکه ناگزیر است تا مدت های طولانی که از عمر او بیشتر خواهد بود در خانه ای که برای همیشه، موقت خوانده می شود زندگی کند. در بستری موقت که هیچ زیرساختی کامل نیست. نوعی مرگ تدریجی که فتوای برنامه توسعه است. اصلاح مفاسد متعارف توسعه با شیوه انضمامی ممکن نیست. لازم است موضوع توسعه یک مقوله واحد باشد و از نامیدن پروژه های بخشی تحت عنوان توسعه خودداری شود. «مکان» رآمده از وحدت جغرافیا با تمدن بالیده در آن، که سرزمین نامیده می شود، می تواند موضوع توسعه باشد. در این صورت پروژه های بخشی، اقداماتی از فرایند کلان و واحد توسعه محسوب خواهند شد که حفظ منافع سرزمین، معیار درستی آن ها قرار می گیرد.
سیر تحولات منظر سبز شهر تهران از نگاه خاورشناسان از عصر قاجار تا پهلوی اول (1796 الی 1931 میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۰
52 - 61
حوزههای تخصصی:
ذر آن می توان به ردپای انگاره های منظرین و فراتر از آن به افکار و ایده های یک ملت دسترسی یافت و ذهنیت مردمی را که در یک مقطع تاریخی خاص در فضای زیست ملت ی دیگ ر زندگی کرده اند، بازسازی کرد. ذهنیتی که جدا از تأثیرپذیری شخصیت نگارنده و تمایلات شخصی وی در نگاهی وسیع تر با اوضاع و شرایط فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، آموزشی و حتی تمایلات استعمارجویانه ارتباط دارد. شناخت منظر ذهنی بر مبنای تفاوت شناختی میان «من» (سفیر: معمولاً اروپایی) و «دیگری» (فرد تهرانی و یا مکان: شهر تهران) شکل می گیرد. براین اساس، این پژوهش با ذکر این سؤال که منظر سبز شهر تهران از نگاه خاورشناسان (از سال 1796 الی 1931 میلادی) چیست، به دو دسته بندی رویکرد کل نگر و رویکرد جزء نگر دست یافته است. در این دسته بندی، مشخص شد خاورشناسان از دوره فتحعلی شاه قاجار به بعد، نگاهشان به مقوله منظر سبز معطوف به اجزاست و توجه آنان به نظام کلی منظر سبز به مثابه یک کل منسجم، قابل درک و بازگویی نیست و تعداد کمی از آنها صرفاً با اشاره کردن به نظام اقلیمی تهران که منجر به زندگی کوچ نشینی می شد، گرته برداری سطحی از کل منسجم منظر سبز شهر تهران داشته اند. به نظر می رسد، توجه به جزئیات منظر سبز به جهت تجربه تجدد اروپایی شدن در تهران با توجه به نظام های کلان برون متنی اعم از قدرت های سیاسی دولت های بیگانه و یا علاقه دولت مردان ایرانی به غرب، توجه خاورشناسان را چه به صورت دستوری- حاکمیتی و چه به صورت سیاسی- فرهنگی بیش ازپیش، معطوف به جزئیات منظر کرده است.
مطالعۀ تطبیقی کهن الگوی قهرمان در نگاره های شاهنامۀ داوری براساس نظریۀ ریخت شناسی پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۷
6 - 19
حوزههای تخصصی:
نقاشی در دوره قاجار مفاهیم گسترده ای دارد و یکی از این مفاهیم پرداختن به یک شخصیت اصلی با مضمون کهن الگوی قهرمان است. این امر نه تنها در نقاشی های رنگ روغن ابعاد بزرگ، بلکه در نسخه های نقاشی شده کوچک این دوره نیز قابل مشاهده است. شاهنامه داوری یکی از نسخه های شاهنامه به صورت نقاشی شده مربوط به این دوره است که کهن الگوی قهرمان در آن ملاحظه می شود. یکی از نظریه های معاصر، نظریه ریخت شناسی پراپ است که در آن، این تحلیل گر روسی به طبقه بندی اساطیر و داستان های حماسی می پردازد. فرهنگ ایرانی رابطه عمیقی با کهن الگوی قهرمان و ساختن پهلوان های اسطوره ای در ادبیات ایرانی دارد. این امر در نسخه خطی شاهنامه داوری به عنوان آخرین شاهنامه رسمی و کامل ایرانی در دوره قاجار مهم است. هدف از این پژوهش، مطالعه کهن الگوی قهرمان در نسخه خطی شاهنامه داوری مربوط به دوره قاجار است که با توجه به تغییرات این دوره، قهرمان به صورت متفاوتی نمود پیدا می کند و بررسی آن با نظریه ریخت شناسی پراپ می تواند بار معنایی جدیدی در این دوره مطرح کند. سؤال اصلی پژوهش به این شرح است که، با توجه به نظریه ریخت شناسی پراپ، کهن الگوی قهرمان در نگاره های شاهنامه داوری چگونه قابل بازتعریف و معنا است؟ روش تحقیق در این پژوهش از نوع کیفی است و به روش توصیفی- تحلیلی به مطالعه شاهنامه داوری پرداخته و با اتکابر نظریه پراپ بازتعریف کهن الگوی قهرمان به عنوان یک کهن الگوی اسطوره ای را تبیین می کند. نتایج حاصل از پژوهش به طور مشخص نشان می دهد کهن الگوی قهرمان در نسخه شاهنامه مهم است و قابل تطبیق با فرگشت گرایی و تطور در ریخت شناسی تصاویر این شاهنامه است.
شناسایی و تحلیل شاخص های طراحی فضاهای اقامتی و تفریحی در مدل گردشگری خلاق (مطالعه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۰
20 - 31
با گسترش صنعت گردشگری، رقابت برای جذب گردشگران و بهره گیری از اثرات این صنعت در ابعاد گوناگون به طور چشمگیری افزایش یافته است. فضاهای اقامتی و تفریحی به عنوان زیرساخت های اصلی گردشگرپذیر، در بسیاری از مناطق، الگوی مناسب در فرایند طراحی و بهره برداری ندارند. گردشگری خلاق یکی از استراتژی های کمتر شناخته شده در این زمینه است که می تواند منجربه افزایش پایداری الگوهای گردشگری شود. این پژوهش درپی دستیابی به شاخص ها و مؤلفه های گردشگری خلاق مؤثر در فرایند طراحی و بهره برداری مراکز اقامتی و تفریحی است. در راستای مواجهه با این مسئله و با هدف افزایش بهره وری فضاهای اقامتی در این پژوهش تلاش گردید الگویی بهینه از گردشگری خلاق در فضاهای اقامتی و تفریحی در شهر سنندج ارائه شود. به منظور جمع آوری داده ها ابتدا در چهارچوب مرور سیستماتیک، از داده های به دست آمده از جست وجوی کلیدواژه های مرتبط با گردشگری خلاق در پایگاه های معتبر علمی داخلی و خارجی، شش بعد و ۲۲ شاخص کلیدی از این ابعاد شناسایی شد. برای تحلیل میزان اثرگذاری و همبستگی ابعاد ، از آزمون رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. همچنین، شاخص های پژوهش با آزمون تی تک نمونه ای ارزیابی شده و اهمیت شاخص ها و ابعاد تأیید شد. درنهایت، با بهره گیری از آزمون فریدمن، اولویت بندی توسعه ابعاد و شاخص ها از دیدگاه متخصصان و جامعه محلی در مدل گردشگری خلاق بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد الگوی مناسب برای گردشگری خلاق در فضاهای اقامتی تفریحی مستلزم توجه ویژه به هر شش بعد و 22 شاخص شناسایی شده در این پژوهش و به طور ویژه شاخص های ابعاد زیست محیطی و خلاقیت است. این پژوهش نشان داد طراحی فضاها براساس مدل گردشگری خلاق در این الگوی پیشنهادی و اولویت های شناسایی شده، به عنوان یک روش و چهارچوب عملی، می تواند به بهینه سازی ساختار فضاهای اقامتی تفریحی منجر شود و تطابق بیشتری میان این فضاها و نیازهای کاربران ایجاد کند.
تحلیل انتقادی گفتمان مردانگی هژمونیک در رمان کُردی (مورد مطالعه: حصار و سگ های پدرم از شیرزاد حسن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
133 - 144
حوزههای تخصصی:
مردانگی هژمونیک، اصطلاح ابداع شده توسط کانل، نظریه پرداز حوزیه مطالعات جنسیت، اشاره دارد به آن دسته از ایماژها، فانتزی ها و ایدئال های راجع به مردانگی که دایماً به میانجی مکانیسم ها و ساختارهای جامعیه مردسالار بازتولید می شوند. این ایماژها و فانتزی ها غالباً در متون ادبی و هنری به اَشکال پنهان و آشکار بازنمود می یابند. پژوهش حاضر در پی تحلیل انتقادی گفتمان مردانگیِ هژمونیک در رمان کُردی است و حصار و سگ های پدرم، اثر شیرزاد حسن، رمان نویس نامدار کُرد، را به عنوان نمونیه مورد مطالعه انتخاب کرده است. این رمان، مطابق روش تحلیل انتقادیِ گفتمانِ فرکلاف، در سه سطح تحلیل شده است: توصیف متن (آشکارسازی گزاره ها و مواضع ایدئولوژیک متن)، تفسیر (تعامل بین متن و زمینه) و تبیین (تأثیر متقابل ساختارها و گفتمان). نتایج پژوهش نشان می دهد که این اثر، در سطح نخست، با این همان کردن مردانگی با عقل و توانمندی و تسلط، توصیف گر مواضع مردسالارانه جامعه سنتی است؛ سپس، در سطح دوم، این مواضع متنیِ ایدئولوژیک به شکلی پیچیده به ساختار عشیره ای جامعه پیوند می خورند و بین شیویه معیشتی جامعیه شبه فئودالی و معنای مردانگی پیوند برقرار می شود؛ در نهایت، در سطح سوم، آشکار می شود که گفتمان مردانگیِ هژمونیک، خود، به امری ساختمند بدل شده است که هر گونه مقاومت علیه آن درواقع مقاومت علیه کل سنن و آداب و میراث تاریخی اجتماع است.
تحلیل نظام مند مطالعات بازی در ایران: رویکردها، مفاهیم و دستاوردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
175 - 198
حوزههای تخصصی:
بازی ویدئویی، در سه دهه گذشته و در سطح جهانی تبدیل به یکی از مهمترین حوزه های صنعت فرهنگی شده است و میلیون ها گیمر در سراسر جهان، به بازی به عنوان یک محصول فرهنگی مهم نگاه می کنند. به عنوان مصرف کنندگان بازی، کودکان، نوجوانان و جوانان در معرض تأثیرات فرهنگی و اجتماعی هستند. از همین رو محققان ایرانی در سه دهه گذشته، تحقیقات متعددی را در حوزه تاثیرات فرهنگی بازی های ویدئویی به انجام رسانده اند. مطالعه مروری منظم تحقیقات منتشرشده در سه دهه گذشته نشان می دهد که طی این سال ها، ده ها مقاله علمی- پژوهشی در ارتباط با ارزیابی اثرات فرهنگی بازی های ویدئویی منتشر شده است. مطالعه نظام مند 48 نمونه منتخب از این مقالات نشان می دهد که محققان ایرانی بیش از هر چیز اثرات فرهنگی بازی های ویدئویی را با توجه به دو حوزه «بازنمایی» و «مصرف» مورد ارزیابی قرار داده اند و از اهمیت حوزه های دیگر نظیر «هویت»، «تولید» و «تنظیم» غافل شده اند. همچنین فقدان یک چارچوب نظری کلان نگرانه در تحلیل اثرات فرهنگی بازی های ویدئویی مشاهده می شود. با توجه به تنوع ناکافی در طراحی و به ویژه جهت گیری های تحلیلی این مطالعات توصیه می شود که محققان ایرانی با پرداختن به تاثیر بازی های ویدئویی بر هویت، سازوکارهای تولید بازی و همچنین تاثیر قوانین بر مصرف فرهنگی بازی های ویدئویی و استفاده از چارچوب های کلان نگرانه همچون چارچوب «مدار فرهنگی» هال و دوگای، به صورت جامع و همه جانبه اثرات فرهنگی بازی های ویدئویی را ارزیابی کنند.
ارائه الگوی پیدایش مدیریت ذره بینی؛ چگونگی شکل گیری مدیریت ذره بینی با روش مدل سازی ساختاری- تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
81 - 96
حوزههای تخصصی:
هدف: در میان سبک های غیر کارکردی مدیریت، سبک و شیوه ای وجود دارد که به لحاظ ریزبینی، توجه به جزئیات، و ظرافت بیش از حد در تصمیم گیری با عنوان مدیریت ذره بینی شناخته می شود. مدیرانِ دارای این سبک فاقد انعطاف پذیری و چابکی برای تغییر هستند و گاه به علت فقدان دوراندیشی و ریزبینی بیش از حد سازمان را با مخاطراتی مواجه می سازند. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی پیدایش مدیریت ذره بینی و چگونگی شکل گیری آن با روش مدل سازی ساختاری تفسیری انجام شد. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش بر پایه پژوهش های آمیخته به صورت کیفی و کمی با رویکرد متوالی اکتشافی در پارادایم قیاسی استقرایی است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است که در فاز کیفی از روش تحلیل محتوا و در فاز کمی از روش پیمایش بهره گرفته است. جامعه آماری پژوهش خبرگان هستند که اعضای نمونه آن با روش نمونه گیری گلوله برفی و بر اساس اصل کفایت نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته است که روایی و پایایی آن با روش محتوایی و روایی نظری و پایایی درون کدگذار و میان گذار تایید شد. همچنین ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کمی پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن با روش روایی اعتبار محتوا و پایایی بازآزمون سنجیده شد. یافته ها: نتایج پژوهش مشتمل بر شناسایی مؤلفه های مدیریت ذره بینی و ارائه مدل چگونگی شکل گیری این سبک غیر کارکردی است. مدل مدیریت ذره بینی در این پژوهش در چهار سطح اصلی و بر اساس بسترهای شکل گیری، عوامل همبسته و مداخله جو، عوامل اصلی بروز مدیریت ذره بینی، و پیامدهای آن تدوین شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که ریزبینی و نبود فرهنگ دوراندیشی، نبود فرهنگ آینده نگری، فرهنگ مبتنی بر عقلانیت محدود، سندروم بازخورد سریع، شخصیت ریزنگر، انگیزش پایین جهت تغییر، اثر زهرآگین موفقیت، مدیریت بر مبنای راه حل رضایت بخش، مدیریت غیر یادگیرنده، فشار ساختاری، جمود فکری، ارتباطات بسته، جابه جایی اصل و فرع، و عدم تفکر سیستمی باعث به وجود آمدن مدیریت ذره بینی برای سازمان ها می شود.
واکاوی اثربخشی آسایش حرارتی در مطلوبیت شکل گیری قلمرو فضایی (مطالعه موردی: پیاده راه صف (سپه سالار) تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۱۴۳
53 - 72
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: انسان ها موجوداتی منزوی نیستند و همواره با محیط اطراف خود در ارتباط اند. آن ها، چه به صورت فردی و چه اجتماعی، فضایی برای خود طلب می کنند و مرزهایی تعریف می نمایند تا به حالت مطلوبی از این مفهوم دست یابند. می توان ادعا کرد که قلمرو نقش اساسی در زندگی انسان دارد و این امکان را فراهم می آورد تا انسان فضای اطراف خود را س اماندهی کرده و به آن هویت فردی یا جمعی ببخشد. تأمین ابعاد قلمرو در فضا نخسین گام در هویت بخشی به فضا و مکانمندی آن به شمار می آید. دستیابی به مطلوبیت در مفهوم ذهنی قلمرو، در گرو شفاف سازی شاخص های شکل گیری آن است که می توان برمبنای مفاهیمی از سوی نظریه پردازان، آن را تعمیم داد. فقدان آسایش حرارتی به عنوان یکی از عوامل شکل گیری قلمرو فضایی، باعث ایجاد حس ازدحام در فرد می شود. باتوجه به حداقل امکان شخصی سازی فضا توسط کاربر در فضاهای عمومی، این پژوهش فضای عمومی را به عنوان بستر مطالعه ی موردی انتخاب کرده است تا اثر بخشی آسایش حرارتی در قلمروهای فضایی آن بررسی شود. هدف پژوهش: هدف از این پژوهش، آزمون فرضیه ای است که در پی واکابی شاخص آسایش حرارتی در مطلوبیت شکل گیری قلمروفضایی، به عنوان پیش فرضی برای شکل گیری قلمرو انسانی است. همچنین، بررسی ارزش های پنهان شاخص های مؤثر در شکل گیری قلمرو در بستر مطالعه موردی، از دیگر اهداف این تحقیق به شمار می آید.روش پژوهش: پژوهش حاضر، از نظر هدف دارای ماهیتی کاربردی مبتنی بر راهبردی استقرایی است و از نظر روش، رویکردی ترکیبی دارد. الگوی نظری و شاخص های شکل گیری، از طریق جمع آوری داده ها و مرور ادبیات موضوع با رویکرد کیفی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای استخراج شده اند. با شبیه سازی آسایش حرارتی مطالعه موردی تمرکز بر شاخص UTCI، محدوه های آسایش حرارتی در قلمروهای طراحی شده ارائه شده اند. برای پاسخ به این پرسش که آیا انسان از محدوده های فاقد آسایش حرارتی به عنوان قلمرو مطلوب استفاده می کند، از روش ردیابی مستقیم و نمونه گیری اشباع با قیاس تطبیقی استفاده شده است. نتایج نشان داد برخی از محدوده ها با توجه به عدم آسایش حرارتی، مورد استفاده کاربران قرار گرفته اند. در این مرحله از پژوهش به نتایج بسنده نکرده و در جهت کشف اهمیت و ارزش پنهان شاخص های شکل گیری قلمرو به روش آزمون T تک نمونه ای و همچنین در جهت دخالت جنسیت و بررسی افتراق ایشان از روش آزمون T دو گروه مستقل استفاده شد.نتیجه گیری: برخلاف فرض پژوهش، گام های پژوهش حاکی از آن بود که قلمروهای مطلوب آزمودنی ها در بستر مطالعه موردی فاقد آسایش حرارتی است. روش آزمون T در جهت کشف اهمیت و ارزش پنهان شاخص های شکل گیری به تفاوت تمایل زنان و مردان در اهمیت شاخص های شکل گیری قلمرو فضایی مطلوب اشاره دارد.
بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی جوانان استان سمنان با تأکید بر بخش گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف مطالعیه حاضر بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی جوانان استان سمنان با تأکید بر بخش گردشگری است. روش تحقیق استفاده شده کمّی و ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه است. حجم نمونه با فرمول کوکران برآورد شد و در مجموع، 384 نفر بررسی شدند؛ بنابراین، در راستای تحقق این هدف با تهییه ۳۸۴ پرسش نامه از جوانان بین ۱۵-۲۹ سال استان سمنان داده ها جمع آوری شد. ابزار استفاده شده در این تحقیق، استفاده از نرم افزارهای اکسل و spss با بهره برداری از آزمون های آماری مختلف مانند همبستگی و رگرسیون بوده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که باوجود اینکه کیفیت زندگی جوانان شهرستان های استان سمنان با یکدیگر متفاوت است، درمجموع کیفیت زندگی همیه آنها در شرایط مطلوبی قرار ندارد؛ علاوه برآن شاخص های فرهنگی، بهزیستی فردی و مسکن ازجمله مهم ترین شاخص های تأثیرگذار بر کیفیت زندگی جوانان است و بین افزایش گردشگری و بهبود کیفیت زندگی آنها رابطیه معناداری وجود دارد؛ بنابراین، افزایش گردشگری منجر به ارتقای کیفیت زندگی جوانان استان سمنان می شود و درنهایت بر بهبود روحییه آنان تأثیرگذار است.
رابطه پایگاه اقتصادی اجتماعی با سلامت اجتماعی سالمندان شهر تهران با میانجی گری حمایت اجتماعی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۹۸)
101 - 132
پژوهش حاضر رابطیه بین پایگاه اقتصادی اجتماعی و سلامت اجتماعی سالمندان را با تأکید بر نقش میانجی گری حمایت اجتماعی خانواده بررسی می کند. برای این منظور از ترکیبی ازنظریه های علل زیربنایی لینک و فلان، نظرییه سلامت اجتماعی کییز و حمایت اجتماعی برکمن و سیم استفاده شده است. روش تحقیق پیمایش است و نمونیه آماری 400 نفر از سالمندان مناطق توسعه یافته، متوسط و کم برخوردار شهر تهران هستند که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از نرم افزار ایموس تحلیل شده و یافته ها حاکی از این است که سلامت اجتماعی پاسخ گویان با میانگین 41.24 بالاتر از حد متوسط و حمایت اجتماعی خانواده با میانگین 35.02 پایین تر از حد متوسط است. اگرچه تفاوت معناداری در سلامت اجتماعی زنان و مردان سالمند وجود ندارد؛ اما سالمندان متأهل در مقایسه با سالمندان مجرد از سلامت اجتماعی بیشتری برخوردارند. همچنین زنان سالمند از مردان سالمند و سالمندان متأهل در مقایسه با سالمندان مجرد از حمایت خانوادیه بیشتری برخوردار هستند. از میان مؤلفه های پایگاه اقتصادی اجتماعی، دارایی با 0.690درصد بیشترین اثر مستقیم، با 0.44درصد بیشترین اثر غیرمستقیم و 0.98درصد بیشترین اثر کلی را بر سلامت اجتماعی دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهند که پایگاه اقتصادی اجتماعی و حمایت اجتماعی خانواده رابطیه معنادار و مستقیمی با سلامت اجتماعی سالمندان تهرانی دارند و ازاین رو سیاست گذاران می بایست با اتخاذ تدابیر مناسب و مداخلات هدفمند به بهبود وضعیت اقتصادی اجتماعی سالمندان به خصوص سالمندانی از پایگاه اقتصادی اجتماعی پایین و تقویت حمایت های خانوادگی از آنان همت گمارند.
روی لبه زندگی: چالشی بر آغاز سالمندی موفق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان معاصر، جمعیت سالمندان در بسیاری از کشورها به سرعت درحال افزایش است؛ ولی هنوز توجه کافی به مسائل مرتبط با سالمندی در نظام اجتماعی و سیاست گذاری های شهری و روستایی وجود ندارد و این غفلت می تواند چالش های جدی برای آیندیه جامعه ایجاد کند. پژوهش حاضر منتج از یافته های تحقیقی با رویکرد کیفی درباریه چالش های سالمندی موفق است که در شهر اراک انجام یافته و عمده ترین مشکلات مطرح شده ازسوی سالمندان را در دستیابی به سالمندی موفق واکاوی کرده است. روش پژوهش نظرییه داده بنیاد است و مشارکت کنندگان، 25 سالمند ساکن شهر اراک هستند که ازطریق نمونه گیری هدفمند و به صورت داوطلبانه در یک مصاحبه عمیق شرکت کرده اند. براساس یافته ها شرایط علّی در قالب دشواری معیشت، به همراه دو مقولیه تسهیلگر شامل دولت نامرئی و تدبیرهای اقتصادی نقش اساسی در این زمینه دارند. برای مقابله با پیامدهای ناشی از احساس ناامنی اقتصادی شامل خدشه دارشدن عزت نفس، جمع گریزی ناشی از تنگ دستی، دغدغیه تورم و خریدهای قسطی، هراس از گرانی، ترس ازآیندیه نامعلوم، تدبیرهای مدیریت مالی به عنوان راهبردهایی برای دستیابی به سالمندی موفق اتخاذ می شوند. برای تأکید بر اینکه طبق یافته ها زندگی سالمندان در مرز باریک بین تأمین و فقدان امنیت اقتصادی قرار گرفته، مقولیه هستیه پژوهش حاضر روی لبیه زندگی نامیده شده است؛ براین اساس تأمین امنیت اقتصادی سالمندان، عامل کلیدی برای بهبود کیفیت زندگی آنها، تسهیل دستیابی به سالمندی موفق و کاهش چالش های اجتماعی سالمندان است.
The Hypocrites of Chaucer’s The Canterbury Tales and Hafez’s Divan(مقاله علمی وزارت علوم)
Hypocrisy is described as the mother of evils in both Islam and Christianity. In scriptures of these religions, the hypocrites are described as those who apparently profess to the two faiths but in heart they are either antagonistic to them or exploit them as means for satisfying their worldly desires. However, the evil becomes menacing when the hypocrites claim a place in the political power structures. In the fourteenth-century societies of England and Fars (Shiraz,) due to the pervasive presence of hypocrite clerics and their significant influence both on the common people and in the power structure, the hypocrisy of these men was a major topic in literature of the time. In two masterpieces of English and Persian literatures of this century, that is The Canterbury Tales by Geoffrey Chaucer (1342/43- 1400), and the Divan of Khājeh Shams-Adīn Moḥammad Ḥāfeẓ-e Shīrāzī (1325- 1390), the hypocrite men of religion were prime target of ridicule and criticism. This article is an attempt to show that despite the difference in genre, the two works seem to focus on and highlight the same concern about hypocrisy and the hypocrites. Moreover, in their treatment of the theme of religious hypocrisy, the two poets seem to have adopted some similar methods of characterization and focused on identical and shared features of the hypocrite men of religion in the Divan and The Canterbury Tales.
Trauma and Recovery: Interaction of Love and War in Hemingway's A Farewell to Arms(مقاله علمی وزارت علوم)
As one of the most important literary works written by an American writer, A Farewell to Arms has been studied from the perspective of a variety of critical approaches. The present study examines this novel from the point of view of trauma studies, especially as discussed by Judith Herman. Hermann divides trauma into several types and proposes three basic steps for the healing process: immunization, recalling and mourning, and reconnecting with life. Using her ideas, this paper concludes that the protagonist of the novel goes through traumatic experiences, whose effect deeply transform his very elemental characteristics. Furthermore, it illustrates how the main character makes an attempt to reconnect with the pre-traumatic society in a doomed way. The reason is attributed to the simple fact that he has not been able to confront and accept trauma and provide a reliable narrative. The main reason for his failure is that he does not go through all the stages Herman believes a trauma survivor should go through to relieve the pain and suffering.
بررسی اثرگذاری مؤلفه های چیدمان فضا بر کیفیت تعاملات اجتماعی شهروندان در فضاهای تجاری سنتی و معاصر (نمونه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۹
59 - 73
حوزههای تخصصی:
فضاهای معماری نقش و تاثیر مهمی در جهت رفع نیازهای مادی و معنوی شهروندان دارند. از سوی دیگر تغییر در ساختار فضاهای معماری و شهرسازی بر تعاملات اجتماعی شهروندان که یکی از نیازهای اساسی بشر است، اثرگذار بوده و این تغییر ساختار با نظریه پیکره بندی فضایی که اساس آن نحوه ارتباط بین رفتار اجتماعی و ساختار فضایی فضاهای معماری و شهری است، قابل بحث و بررسی می باشد.لذا، هدف اصلی این مقاله بررسی اثرگذاری مؤلفه های چیدمان فضا بر کیفیت تعاملات اجتماعی شهروندان در فضاهای تجاری سنتی و معاصر در شهر قزوین می باشد. مقاله حاضر بر اساس ماهیت و قلمرو موضوعی در حوزه مقاله های کاربردی_توسعه ای و از نظر روش انجام مقاله توصیفی-تحلیلی است. تحلیل مبتنی بر مطالعات پیمایشی بر اساس مدل رگرسیون جغرافیایی موزون و مدل رگرسیون معمولی می باشد. جامعه آماری نیز شامل کلیه کاربران استفاده کننده از فضا در بازار سنتی شهر قزوین و مجتمع تجاری البرز و مهر و ماه قزوین بوده است که حجم نمونه براساس حداقل حدنصاب مقاله های توصیفی برابر 100 نفر در نظر گرفته شده است. بر اساس نتایج پژوهش مؤلفه های چیدمان فضا بر کیفیت تعاملات اجتماعی شهروندان در فضاهای تجاری سنتی و معاصر اثرگذار است، ولیکن در مجتمع تجاری سنتی میزان اثرگذاری هم پیوندی، عمق، اتصال، انتخاب و دسترسی بیشتر و در مجتمع های تجاری مدرن اثرگذاری مؤلفه های وضوح، اتصال، هم پیوندی و دسترسی بیشتر بوده است. به طور کلی مؤلفه های پیکره بندی فضایی شامل عمق، هم پیوندی، دسترسی، اتصال،وضوح، کنترل، انتخاب و ادارک فضایی می باشد که بر اساس تحلیل هریک می توان ویژگی ادراکی کاربران از فضا را مطرح نمود.
دانشگاه فرهنگ؛ چگونه دانشگاه و جامعه به هم پیوند می خورند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
87 - 117
حوزههای تخصصی:
این مقاله تحلیلی از موقعیت کنونی نهاد دانشگاه در ایران از نظر چگونگی پیوند آن با جامعه است. در دهه های اخیر فرایندهای بروکراتیک شدن و تجاری شدن فشارهای گوناگون ساختاری و سیاسی به نهاد دانشگاه آورده است تا این نهاد را در خدمت هدف های تجاری و سیاسی قرار دهد. در این مقاله می کوشم تا جنبه ها و جلوه های گوناگون این فشارها را نشان دهم و پیامدهای مخرب آن برای عملکردهای آموزشی، پژوهشی و فرهنگی را برملا کنم. این چالش ها و فشارها صرفاً محدود به نهاد دانشگاه در ایران نیست و دیگر جوامع هم با آنها درگیرند. با استناد به پژوهش های موجود این جنبه جهانی را توضیح می دهم؛ اما تأکیدم بر نهاد دانشگاه در ایران است. برای مواجهه با این چالش ها استدلال می کنم که برای تقویت پیوند نهاد دانشگاه با جامعه نیازی نیست بر کارکردهای تجاری و سیاسی دانشگاه تکیه کنیم، بلکه اگر این نهاد به همان کارکردهای تاریخی و سنتی اش یعنی پرورش افراد تحصیل کرده و کارآمد اجتماعی بپردازد و در خدمت ارزش های فرهنگی مدرن باشد که این نهاد از درون آنها برآمده است می تواند پیوندی ارگانیک با جامعه برقرار نماید. دو الگوی دانشگاه حمایتی و دانشگاه هویتی را از هم متمایز می سازم و استدلال می کنم که دانشگاه حمایتی نمی تواند پیوند محکمی و ساختاری با جامعه برقرار سازد و ما نیازمند دانشگاه هویتی هستیم که به هویت مدرن خود وفادار باشد. برای این منظور مروری تاریخی به تحولات نهاد دانشگاه در ایران می کنم و نشان می دهم با رویکرد خدماتی و حمایتی کردن دانشگاه، پیوند این نهاد با جامعه تقویت نشده است و نمی تواند تقویت شود. تشدید بر خدماتی کردن نهاد دانشگاه موجب تضعیف بیشتر آزادی و استقلال نهاد دانشگاه می شود و عملاً کیفیت آموزش و پژوهش دانشگاهی لطمه دیده و فاصله این نهاد هم از جامعه کم نمی شود.
Once Upon a Time and Research
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۲, July ۲۰۲۵
273 - 288
حوزههای تخصصی:
Background: The nature of scholarly research has undergone a profound transformation in recent decades, transitioning from traditional, library-based inquiry to digitally mediated and increasingly AI-assisted methodologies. This article reflects on that evolution through an autoethnographic lens, drawing upon the author’s personal academic trajectory and long-standing engagement with satire.
Aims: This article explores the evolving landscape of research, communication, and authorship in the digital age, with a particular focus on the transformative role of Artificial Intelligence.
Methodology: The study employs a reflective, autoethnographic methodology combined with AI-assisted literature synthesis. Drawing on personal academic experiences and outputs from ChatGPT and Claude, the author critically examines artificial intelligence’s role in communication research and satire. This qualitative approach blends narrative inquiry with theoretical analysis to explore the epistemological and ethical implications of AI in scholarly authorship.
Discussion: Reflecting on a shift from traditional library-based scholarship to AI-assisted inquiry, the author critically examines how tools like ChatGPT and Claude reshape academic and journalistic practices. The manuscript considers the integration of AI across domains such as human communication, media, sentiment analysis, and translation, while addressing ethical concerns including privacy, authorship, and misinformation. Through both anecdotal reflection and synthesized research, the text interrogates the promises and pitfalls of AI in content generation, especially in the context of satire—a long-standing interest of the author.
Conclusion: Drawing on personal experience and historical theories of satire from figures like Northrop Frye, Juvenal, and Linda Hutcheon, the article positions AI not just as a technological tool but as a cultural force influencing narrative forms and critical thought. While acknowledging AI's generative capabilities, the author emphasizes the enduring need for human discernment, intellectual ownership, and critical interpretation in both academic and creative contexts.
The Social Network: Youth Film 2.0 by Neil Archer
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۲, July ۲۰۲۵
387 - 390
حوزههای تخصصی:
Aurhor: Neil ArcherTitle: The Social Network: Youth Film 2.0Year of Published: 2023130ppIn EnglishISBN: 978-0367753115Dimensions: 13.8 x 0.76 x 21.6 cmCountry of Origin: IndiaPacker: RoutledgeCinema and Youth Cultures series
Economic Policy Uncertainty, Credit Risk, and Lending Decisions: Banks Listed on the Tehran Stock Exchange
حوزههای تخصصی:
This research investigates the relationship between Economic Policy Uncertainty (EPU), credit risk, and lending decisions using the Generalized Method of Moments (GMMs)over the period from2019 to 2023 for12banks listed on the Tehran Stock Exchange. The study employs three regression models to analyze the dynamics of Non-Performing Loans (NPLs), Loan-To-Deposit Ratios(LTDRs), and Return onAssets (ROAs)within the banking sector. Findings reveal a significant persistence in NPLs, indicating that banks with higher past NPLs face ongoing challenges that adversely affect their financial health. A notable negative relationship between Leverage(Lev) and Non-Performing Loan Ratio (NPLR)suggests that more leveraged banks may implement effective risk management strategies, reducing their exposure toNPLs. Additionally, capital adequacy emerges as a critical factor, with higher capital ratios correlating with lower NPLs. The analysis of LTDR indicates thatLevand capital adequacy significantly influence lending practices, while a marginally significant relationship between EPU and LTDR suggests external uncertainties may slightly impact lending decisions. Model results further demonstrate strong persistence in profitability, with historical ROA positively predicting current ROA. Overall, this study underscores the importance of effective risk management practices in banking and highlights ongoing challenges posedbyNPLs, particularly for larger institutions. Recommendations include prioritizing capital buffers and monitoring lending practices to mitigate risks while fostering sustainable profitability growth. Future research should explore additional variables to elucidate the complexities of banking performance metrics
Evaluating and Forecasting Conventional Gasoline Price Fluctuations Using Garch Models with Two Distributions and Machine Learning Methods
حوزههای تخصصی:
Conventional gasoline price can affect the government and society as a strategic commodity in the community. Conventional gasoline price fluctuations have economic, political, social, cultural, and environmental effects. Thus, the prediction of its volatility is essential but there is not any study to examine the price fluctuations. This study aims to hybridize and propose different Garch models based on two distributions and various algorithms in machine learning, such as random forest, ridge regression, Support Vector Regression (SVR), and elastic-net for predicting weekly gasoline price volatility. The results depict Garch and GJRgarch models based on t-student distribution can predict volatility. The combination of ridge regression and GJRgarch model can better predict volatility for the seven-step-ahead. The RMSE scale has been used to compare results that the scale value is 0.01475 in the hybrid method. In fact, combining the ridge regression with t-student-GJRgarch model has the slightest error prediction or the most accuracy among different Garch models and machine learning algorithms