مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۵۳۱٬۴۵۶ مورد.
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۴
19 - 36
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی یکی از عوامل مهمی است که سبب افزایش خطر فرسایش بادی و طوفان های گردوغبار می شود؛ به ویژه وقوع رخدادهای شدید و حرکت به سمت اقلیم خشک تر، این امر را تشدید می نماید. در این پژوهش به منظور مطالعه فراوانی و شدت پدیده گردوغبار در نیمه شرقی ایران از شاخص طوفان گردوغبار (DSI) بین سال های 2002 تا 2023 استفاده شد. بر اساس DSI نمایه هایی از فراوانی و شدت طوفان گردوغبار در منطقه موردمطالعه بر اساس روش ها ی درون یابی زمین آماری عکس مجذور فاصله با تفکیک مکانی یک دریک کیلومتر محاسبه شده است. به طورکلی سری زمانی شاخص طوفان گردوغبار طی دوره آماری 2002 تا 2023 نشان دهنده روند افزایشی معنی داری در دو استان خراسان رضوی و خراسان شمالی است. در استان سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی شاهد تغییرات نامنظم تر و فاقد روند معنی دار هستیم. ایستگاه های زابل و سرخس بیشترین مقدار شاخص طوفان گردوغبار را دارا هستند. نتایج به دست آمده نشان داد که تغییرات میانگین ماهانه DSI در ۸ ماه اول سال میلادی (ژانویه تا اوت) به طورکلی افزایشی است و در ماه های بعد تا ماه دسامبر مقدار DSI کاهشی است. ازنظر توزیع جغرافیایی DSI در نیمه شرقی و جنوب شرقی مقادیر بالاتری را نشان می دهد و در نواحی شمال شرقی دارای حداقل مقدار است. بررسی روند تغییرات این شاخص در شرق، شمال شرق و جنوب شرق کشور مشخص نمود علاوه بر قسمت های جنوب شرقی کشور، در سال های اخیر بخش های شرقی استان خراسان رضوی نیز درگیر این پدیده شده است. با مطالعه دو رخداد گردوغبار مشاهده شد که شکل گیری مراکز کم فشار در جنوب غربی افغانستان، شمال غربی پاکستان و شرق ایران هم زمان با استقرار مراکز پرفشار در شمال افغانستان و شمال شرقی ایران سبب شکل گیری شیو فشاری و ایجاد بادهای نسبتاً شدید سطحی شده و چشمه های گردوغبار داخلی و فرامرزی را در محدوده موردمطالعه تقویت کرده و گسیل و انتقال گردوغبار را به نیمه شرقی ایران به همراه دارد.
بررسی پاسخ اقیانوس به کم فشار حاره ای، مبتنی بر تغییرات دمای سطح دریا (مطالعه موردی: کم فشار حاره ای نیوار در خلیج بنگال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۴۵
113 - 132
حوزههای تخصصی:
پدیده های مختلفی می توانند باعث تغییر در دمای سطح دریا شوند که از جمله آنها می توان به ورود آب های شیرین، باد، تابش خورشید، جریان های اقیانوسی و تبخیر اشاره کرد. هدف از این مطالعه تعیین آنومالی دمای سطح دریا ناشی از عبور کم فشار حاره ای است. طی روزهای 22 تا 27 نوامبر 2020 کم فشار حاره ای نیوار در خلیج بنگال رخ داد. نیوار از یک منطقه کم فشار در خلیج بنگال سرچشمه گرفت. براساس گزارش سازمان هواشناسی هند و با استفاده از داده های مربوط به پارامترهای دمای سطح دریا، مولفه ی مداری باد و مولفه ی نصف النهاری باد از محصولات بازتحلیل ERA5 در تاریخ 21 تا 28 نوامبر 2020، به رصد کم فشار حاره ای نیوار پرداخته شد. داده های مذکور به صورت یک روز قبل، یک روز بعد و دوره زمانی رخداد نیوار، با گام زمانی سه ساعت و با قدرت تفکیک مکانی 0/25 درجه (تقریبا 30 کیلومتر) اخذ شدند. با توجه به اینکه دمای سطح دریا نقش مهمی در فرآیندهای اقیانوسی و تغییرات آب و هوایی دارد، تحلیل ها نشان داد که با عبور کم فشار نیوار، دما نسبت به روز قبل یک درجه سلسیوس تغییر داشته است. ارائه یک چارچوب کلی برای ارزیابی پاسخ اقیانوس به تغییرات کم فشار، می تواند پایه ای برای طراحی سامانه های اعلام هشدار و مدیریت بحران در مناطق ساحلی، از جمله سواحل جنوبی ایران باشد.
The Impact of Environmentally-Specific Transformational Leadership on Green Innovative Behavior: The Mediating Role of Green Organizational Identity and the Moderating Role of Organizational Embodiment(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Global environmental concerns and increasing social pressure to conserve natural resources for future generations have compelled organizations to focus more on their environmental performance by adopting sustainable practices. This study aims to investigate the effect of environmentally-specific transformational leadership on green innovative behavior, with the mediating roles of green organizational identity and organizational embodiment, at Shahid Chamran Hospital in Isfahan. The research is applied in purpose and descriptive-correlational in methodology. The statistical population consisted of 170 managers and staff members across various departments of the hospital. Using Cochran’s formula, a sample of 117 individuals was selected. Data analysis and hypothesis testing were conducted through structural equation modeling (SEM) using Smart PLS and SPSS software. Construct validity and reliability tests were conducted to ensure the quality of the questionnaire. The findings revealed a significant direct effect of green transformational leadership on green innovative behavior. However, the mediating effect of green organizational identity and the moderating role of organizational embodiment in this relationship were not supported. Furthermore, green transformational leadership did not significantly influence green organizational identity, nor did organizational identity have a significant impact on green innovative behavior. These results suggest that if Chamran Hospital implements green transformational leadership initiatives to promote pro-environmental behavior among its employees, it can contribute to creating a more environmentally sustainable workplace, thereby reducing ecological harm and promoting a healthier environment.
نقش کاربری اراضی مختلط در سلامت شهری، مطالعه موردی: شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
79 - 99
حوزههای تخصصی:
سلامت، به عنوان یک نیاز اساسی و مهم، فرآیندی چند محوری است که عوامل بسیاری در ایجاد و تداوم آن نقش دارند و حاصل مشارکت حوزه های مختلف است. یکی از حوزه های بسیار مهم و نقش آفرین در حوزه سلامت، جغرافیا و برنامه ریزی شهری است که می تواند با برنامه ریزی و طراحی مطلوب فضاهای شهری، مانند کاربری مختلط، سهم زیادی در سلامت شهروندان ایفا کند. این پژوهش نقش کاربری مختلط را بر سلامت شهروندان بررسی می کند. روش این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات پیمایشی و از 382 پرسشنامه از طریق نمونه گیری چندمرحله ای استفاده شده است. در این راستا، ابتدا وضعیت موجود هر یک از متغیرهای «کاربری مختلط»، «فعالیت فیزیکی» و «سلامت جسمی» با آزمون های توصیفی بررسی شدند و سپس با آزمون های اسپیرمن و آنوا، همبستگی این متغیرها مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد درمجموع وضعیت متغیرهای موردبررسی در شهر بجنورد (کاربری مختلط، میزان پیاده روی، میزان دوچرخه سواری و سلامت جسمی شهروندان) نامناسب است. اما این وضعیت برای همه نقاط شهر بجنورد یکسان نیست و در حاشیه ها و محله های محروم شهر بجنورد وضعیت بسیار نامطلوب است. طبق نتایج، رابطه معنادار و مثبت میان متغیر «کاربری مختلط» و متغیر «فعالیت فیزیکی» و همچنین میان متغیرهای «فعالیت فیزیکی» و «سلامت شهروندان» وجود دارد. به طورکلی می توان نتیجه گرفت که جغرافیا و برنامه ریزی شهری می تواند از طریق ایجاد کاربری های متنوع و مختلط و ترویج فعالیت فیزیکی در فضاهای شهری، تأثیر بسزایی در سلامت شهروندان داشته باشد و بار زیادی را از دوش شبکه درمان بردارد.
ارتباط متقابل سیاست و فضا در توسعه پایدار شهرهای ساحلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۴
89 - 103
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر از جمله تحقیقات بنیادی- کاربردی با روش توصیفی – تحلیلی است که در صدد بازگو کردن این مطلب می باشد که امروز شهرهای ساحلی با داشتن محیط جغرافیایی ویژه و خاص دارای پتانسیل های بالقوه هستند که با مدیریت و سیاستگذاری های بلند مدت و میان مدت و با استفاده از طرح های ویژه می توانند موجبات رسیدن به توسعه پایدار در مقیاس محلی تا جهانی را فراهم کنند. از جمله شهرهای شمال ایران، در رده این شهرها قرار دارند که در این مقاله به طور خاص بر شهرهای ساحلی و نقش شرایط جغرافیایی طبیعی و انسانی این شهرها در توسعه اقتصادی و توسعه پایدار اشاره شده است. در پایان به ارائه پیشنهادات یرای تبدیل پتانسل های بالقوه این شهرها در افزایش و توسعه اقتصادی محلی و ملی می پردازد. از دیدگاه توسعه، برخ ورداری از قابلی ت ه ای مختل ف طبیعی و نی ز می زان به ره من دی از امکان ات و اس تعدادهای خ دادادی و نح وه اس تفاده از آنه ا نش ان دهنده وضعیت جوامع شهری در هر منطق ه اس ت. بنابراین، تعی ین س طوح برخ ورداری و توس عه ن واحی شهری و بررسی نقاط قوت و ضعف شرایط هر ناحی ه در زمینه های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، زمین ه تخصیص بهینه منابع و امکانات را برای توس عه هماهن گ می کند. با توجه به مطالب فوق، باید گفت: شهرهای ساحلی، جغرافیای خاص خود را دارند. جغرافیایی که شرایط و ویژگیهای متمایز با سایر شهرها، را برای آن ها به ارمغان آورده است. به طور کلی، خصوصیات این شهرها در تصمیم گیری های مسئولان شهری در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی تأثیر بسزایی دارد. بنابراین، ارتباط متقابل سیاست و فضا در نوع و میزان برنامه ریزی های شهری و بدست آوردن «توسعه پایدار» اثرگذار است.
واکاوی همدیدی و ماهواره ای گردوخاک در استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۴
45 - 67
حوزههای تخصصی:
پدیده گردوخاک به عنوان یکی از مهم ترین مخاطرات جوی و زیست محیطی، استان کردستان واقع در غرب کشور را متأثر ساخته و هرساله خسارات زیادی را به زیرساخت های مختلف در این استان وارد کرده است. در این مقاله شرایط و منشاء شکل گیری رخدادهای گردوخاک در استان کردستان با میانگین 32 روز گردوخاکی در سال برای دوره آماری 1992 تا 2022 با استفاده از روش های تحلیل ترکیبی آماری – همدیدی و ماهواره ای مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور از داده های مشاهداتی 8 ایستگاه همدیدی، محصولات ماهواره ای، عمق نوری ذرات معلق (AOD) و داده های بازکاوی برای ترازهای مختلف جو استفاده شد. همچنین با استفاده از مدل HYSPLIT، مسیرهای انتقال ذرات گردوخاک رهگیری و در نهایت چشمه های عمده گردوخاک استان تعیین شد. بر اساس نتایج، فصول بهار با %40 و تابستان با %27 از بیشترین تعداد روزهای همراه با پدیده گردوخاک برخوردارند. پراکنش مکانی گردوخاک نشان داد با حرکت از غرب به شرق و از شمال به جنوب استان تعداد روزهای گردوخاکی کاهش می یابد. با توجه به بررسی های همدیدی در بیشتر موارد استقرار یک سامانه کم فشار بر روی عراق و سوریه و تقویت شرایط ناپایداری در سطح بیابان های این مناطق و همچنین قرارگیری منطقه مورد مطالعه در جلوی ناوه عمیق، زمینه انتقال گردوخاک به جو منطقه را فراهم می آورد. بر اساس نتایج پدیده گردوخاک در استان کردستان از 3 چشمه اصلی شامل رسوبات کف رودخانه ها و هورهای خشک شده در نواحی مرکزی و جنوبی عراق و بیابان های سوریه، اردن و شمال شبه جزیره عربستان منشاء می گیرد. بیشترین فعالیت این چشمه های گردوخاک نیز در فصل های بهار و تابستان است.
برآورد شاخص واریانس حرارتی محدوده شهری و طبقه بندی آسایش حرارتی با استفاده از دمای سطح زمین (مطالعه موردی: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۴
122 - 144
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت جزایر حرارتی شهری، در این پژوهش شاخص واریانس حرارتی محدوده شهری و طبقه بندی آسایش حرارتی در شهر ساری مورد مطالعه قرار گرفت. پس از اخذ تصاویر ماهواره لندست 8 برای 11 سال، شاخص واریانس حرارتی محدوده شهری براساس دمای سطح زمین و میانگین دما استخراج، و آسایش حرارتی براساس آن طبقه بندی شد. نتایج نشان داد میانگین دمای سطح زمین شهر ساری، در تاریخ 17 مرداد 1392 دارای کمترین میزان یعنی1/30 درجه سلسیوس و بیشترین میانگین دما در 21 تیر 1397 به میزان 62/40 درجه سلسیوس می باشد. بنابراین می توان دریافت که، مناطق دارای ساختمان های مسکونی و تجاری و پوشش های مصنوعی بیشترین دما را دارا می باشند. کمترین میزان شاخص واریانس حرارتی محدوده شهری در سطح پیکسل در 10 مرداد ماه 1401 برابر با 352/0- و بیشترین مقدار آن در 17 مرداد 1395 به مقدار 122/0 محاسبه شد. طبقه عالی، خوب و نرمال آسایش حرارتی در 19 تیر 1402 دارای بیشترین پهنه به میزان 49/58 درصد مساحت و کمترین میزان آن در 17 مرداد 1392 یعنی 39/50 درصد مساحت را دارا می باشد. طبقه بد، بدتر و بدترین آسایش حرارتی در 17 مرداد 1392 دارای بیشترین پهنه به میزان 61/49 درصد مساحت و کمترین میزان آن در 19 تیر 1402 به میزان 51/41 درصد را شامل می شود. براساس این نتایج می توان دریافت که، مناطق مرکزی شهر ساری و دیگر مناطقی از شهر که پوشش سبز کمتری دارند یا در آن ها ساخت و سازهای غیراصولی بدون توجه به الگوهای زیست شهری انجام گرفته در طبقه پایینی از آسایش قرار می گیرند.
ارزیابی ارتباط بین شاخص کیفیت خاک و تغییرات کربن آلی تحت تأثیر کاربری های مختلف (مطالعه موردی: منطقه سهند استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
275 - 298
حوزههای تخصصی:
خاک های مرتعی به علّت دارا بودن مواد آلی زیاد همواره مورد توجه بوده است، در حالی که تغییر کاربری آن ها تأثیر زیادی بر مقدار کربن آلی به عنوان کلید کیفیت خاک می گذارد. در این تحقیق کمی کردن کیفیت خاک در مراتع سهند استان آذربایجان شرقی و ارتباط احتمالی آن با کربن آلی خاک مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور نمونه های خاک از دو کاربری مرتع و زراعی با استفاده از روش نمونه برداری خطی جمع آوری و 12 ویژگی فیزیکی و شیمیایی خاک اندازه گیری و مقایسه آماری بین آن ها انجام شد. با استفاده از روش تجزیه مؤلفه اصلی، حداقل مجموعه داده ها مؤثر بر کیفیت خاک استخراج گردید. سپس با کمک توابع امتیازدهی غیر خطی، شاخص کیفیت خاک تخمین زده شد. در نهایت الگوهای ارتباطی بین مؤثرترین نشانگر شناسایی شده و سایر ویژگی های خاک با استفاده از رگرسیون چند متغیره مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مقدار شاخص کیفیت خاک مرتع (78/0) به طور معنی داری بالاتر از خاک زراعی (63/0) بود. کربن آلی بالاترین امتیاز (73/0) را در محاسبه کیفیت خاک به خود اختصاص داد. میانگین وزنی قطر خاکدانه (72/0)، رس (93/0)، جرم مخصوص ظاهری (24/0-) و رطوبت اشباع در خاک مرتع (04/0) و اسیدیته (13/0-) و هدایت الکتریکی (48/0-) در خاک زراعی ارتباط معنی داری (بیشترین ضریب رگرسیونی) را با کربن آلی نشان دادند. به طورکلی می توان بیان نمود که کاربری های مختلف نقش مهمی را در تغییر کیفیت خاک از طریق اثرگذاری بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و به تبع آن تغییر در ورودی کربن آلی به خاک و حفظ آن در خاک ایفاء می کنند.
بررسی تاثیر افزایش سطح زیر کشت و رشد جمعیت بر منابع آب سطحی حوضه آبخیز سد مهاباد با استفاده از مدل WEAP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
299 - 324
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل رشد جمعیت، ارتقای سطح بهداشت و رفاه عمومی، گسترش صنعت و رشد فعالیت های اقتصادی و کشاورزی، سرانه مصرف آب به شدت افزایش یافته است.همچنین با توجه به کمبود شدید آب و عدم توازن بین عرضه و تقاضا، مدیریت منابع آب بسیار پیچیده و با اهمیت شده است. در همین راستا مدل های مختلفی از جمله مدلWEAP به منظور شبیه سازی مدیریت یکپارچه منابع آب و ارزیابی چگونگی تخصیص منابع آبی محدود میان مصرف کنندگان مختلف توسعه یافته اند. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی وضعیت منابع آبی حوضه آبخیز سد مهاباد و تاثیر سناریوهای افزایش تقاضا بر نحوه تامین نیازها می باشد. در این تحقیق پس از جمع آوری اطلاعات هواشناسی ازجمله بارش های روزانه و دمای حداقل و حداکثر روزانه، اطلاعات هیدرولوژیکی از جمله دبی های روزانه و مشخصات فیزیوگرافی حوضه فایل ورودی مدل WEAP تشکیل داده شد. داده های مقادیر حجم و تراز مشاهداتی سد مخزنی مهاباد در بازه زمانی 1371 تا 1390 و 1391 تا 1400 به ترتیب برای واسنجی و اعتبارسنجی مدل مورد استفاده قرار گرفتند. در ادامه سناریوهای بهره برداری از مخزن سد تدوین و اجرا شده و نتایج بدست آمده مورد ارزیابی قرار گرفت. سناریوهای مورد استفاده شامل سناریوی افزایش سطح زیرکشت20،10 و 30 درصدی نسبت وضعیت کنونی و سناریوی افزایش جمعیت می باشند. نتایج نشان می دهد که سد مهاباد طبق سناریو مرجع با کمبود 8/18 میلیون مترمکعب و براساس سناریوهای S1، S2، S3 و S4 به ترتیب با کمبود 30، 41، 52 و 21 میلیون متر مکعب روبه رو خواهد شد. بیشترین نیاز تأمین آب در افق 17 ساله مربوط به کاربری کشاورزی می باشد. از میان سناریوهای اجرایی، سناریو مرجع به دلیل اینکه دارای بیشترین درصد تامین آب بوده و شاخص اطمینان پذیری بالایی دارد، به عنوان سناریو برگزیده انتخاب گردید.
اعتباریابی نسخه فارسی سیاهه پنج تای بزرگ (نسخه 10 گویه ای) در بین دانشجویان و رابطه صفات شخصیت با بهزیستی روان شناختی و رفتار های پر خطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۴)
133 - 152
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، اعتباریابی نسخه فارسی سیاهه پنج تای بزرگ(نسخه 10 گویه ای) در بین دانشجویان و رابطه صفات شخصیت با بهزیستی روان شناختی و رفتار های پرخطر بود. روش: جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاههای شهرستان مشهد بود که از این جامعه به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 681 شرکت کننده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل سیاهه پنج تای بزرگ(BFI-10)، مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف(RSPWB-18) و مقیاس کوتاه رفتارهای پرخطر جوانان(SYHBS-14) بود. یافته ها: نتایج نشان از ویژگی های روان سنجی مطلوب BFI-10 داشت. شاخصهای برازندگی، برازش مدل را تأیید کردند(همه شاخصها بالای 9/0 بودند). ضریب آلفای کرونباخ برای ابعاد برون گرایی، روان رنجوری، توافق پذیری، باوجدان بودن و گشودگی، به ترتیب: 71/0، 74/0، 81/0، 75/0 و 82/0 بود. نتیجه گیری: روایی همگرا و واگرا نیز با بهزیستی روان شناختی و رفتارهای پرخطر، مطلوب گزارش شد(روایی ملاک). به علاوه، میانگین باوجدان بودن در زنان بیشتر از مردان بود؛ اما در سایر صفات شخصیت، تفاوت معناداری نداشتند. همچنین تمامی صفات شخصیت(به جز روان رنجوری) با بهزیستی روان شناختی بیشتر و رفتارهای پرخطر کمتر همراه است. بنابر این، برنامه تقویت این صفات توسط متخصصان بهداشت روان و خانواده ها ضروری به نظر می رسد.
کتابداری دین در ایران: شناسایی مضامین و مؤلفه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی مؤلفه ها و ارائه پیشنهادهایی برای موضوع کتابداری دین در کشور بود.روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی است که با رویکرد کیفی انجام شده است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه های باز و نیمه ساختاریافته با 12 نفر از متخصصان کتابداری انجام شد که به صورت هدفمند به دلیل تجربه و شناخت از موضوع انتخاب شدند. مصاحبه ها تا زمان اشباع و تکراری شدن اطلاعات ادامه یافت. متن مصاحبه ها با روش تحلیل مضمون موردبررسی قرار گرفتند. در این فرایند با استفاده از رویکرد ایجاد شبکه مضامین در سه مرحله استخراج مضامین پایه، دسته بندی مضامین پایه و ایجاد مضامین سازمان دهنده و درنهایت ایجاد مضمون فراگیر کدگذاری ها انجام شد.یافته ها: مضامین در چهار گروه اقدامات تخصصی در کتابخانه ها برای توسعه و پژوهش علوم دینی و ترویج دین در جامعه، شرایط تأثیرگذار بر ایجاد تخصص دینی در کتابداری، نقش کتابخانه ها و نهادهای دینی در توسعه و ارتقای تخصص دینی کتابداری و نتایج و فواید فعالیت های تخصصی دینی کتابداری در تقویت مطالعات دینی و ترویج دین داری در جامعه دسته بندی شدند. اقدامات تخصصی ناظر بر ده مضمون پایه است که شامل شناسایی منابع، سازمان دهی، شناخت نیاز مخاطبان و اطلاع رسانی، تولید ابزارهای تخصصی، آموزش کتابداران و لزوم تبیین اهداف و وظایف کتابداری دین است. یازده مضمون پایه شرایط تأثیرگذار بر موضوعاتی چون نفوذ دین در بافتار فرهنگی و سیاسی و موانعی مانند ضعف اطلاعات دینی کتابداران و چالش های دینی جوانان تأکید دارد. پانزده مضمون پایه نقش کتابخانه ها و نهادهای دینی در گروه های نهادهای حاکمیتی، کتابخانه های بزرگ، نهادهای دینی و تشکل های کتابداری ملی و بین المللی و مؤسسات علمی و پژوهشی هستند. سه مضمون پایه جذب مخاطبان کتابخانه ها، ترویج اخلاق حرفه ای اسلامی کتابداری و کمک به توسعه مطالعات دینی از نتایج پرداختن به کتابداری دین در کشور است.نتیجه گیری: بافتار و فرهنگ دینی فارغ از نوع دین و مذهب در جوامع ایجاد و تقویت رویکرد دینی را به عنوان شاخه ای از فعالیت های کتابداری حرفه ای ضروری کرده است و این موضوع از دیرباز در حرفه کتابداری موردتوجه بوده است و نیاز به تقویت دارد. نقش نهادها و تشکل ها در تغییر، تحول و تقویت رویکردهای جدید در حرفه کتابداری از طریق توسعه مبانی علمی و فکری و تقویت دانش این حوزه و افزایش تعاملات و ارتباطات علمی بسیار پررنگ و تأثیرگذار بوده است و در حوزه دین نیز تأثیر مشخص و برجسته ای را از خود نشان داده اند؛ بنابراین توجه به ایجاد تشکل های حرفه ای کتابداری دین و پیوند این تشکل ها با سایر نهادهای مدنی و تشکل های کتابداری دینی در سطح بین المللی به تقویت این مجامع کمک خواهد کرد. ایجاد تشکل کتابداری دین در ایران با حضور نمایندگانی از نهادهای کتابداری و نهادهای دینی از همه گرایش ها و مذاهب دینی رسمی کشور به منظور سیاست گذاری، هماهنگی و برنامه ریزی فعالیت های حرفه ای کتابداری دین در کشور می تواند برای حرفه علم اطلاعات و دانش شناسی کشور مفید و مؤثر باشد. شاید از این رهگذر افق های گسترده و جدیدی به روی کتابداران و سایر ذی نفعان گشوده شود. بدیهی است چنین انجمنی می بایست زیر چتر حمایتی حرفه ای، معنوی و مادی نهادی بزرگ تر قرار گیرد. این نهاد می تواند سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران باشد. ایجاد گرایش کتابداری دین و تدوین دروس و سرفصل های مناسب برای تربیت کتابداران این حوزه در دانشگاه، تدوین اولویت های پژوهشی و انجام پژوهش های نظری و کاربردی کتابداری دین در مؤسسات علمی و پژوهشگاه های تخصصی مرتبط با علم اطلاعات و دانش شناسی از پیشنهادهای این پژوهش است.
تحلیل رفتار اطلاع یابی پژوهشگران در حوزه هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
221 - 246
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی رفتار اطلاع یابی پژوهشگران حوزه هنر در فرایند جستجوی اطلاعات در محیط وب پرداخته است. روش پژوهش به روش نیمه تجربی است و با استفاده از روش های مشاهده، مصاحبه و تحلیل آماری انجام شده است. جامعه آماری شامل ۴۸ پژوهشگر حوزه هنر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق نرم افزار کمتازیا برای ضبط فرایند جستجو، مصاحبه های نیمه ساختاریافته برای بررسی راهبردهای شناختی و پرسش نامه استاندارد رفتار اطلاع یابی برای سنجش متغیرهای مرتبط گردآوری شد. دو وظیفه جستجوی آسان (یافتن مقاله لاتین درباره هنر ایران) و دشوار (یافتن فرصت شغلی مرتبط در خارج از کشور) به شرکت کنندگان اختصاص یافت و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون کای اسکوئر انجام شد. یافته ها نشان داد که در جستجوهای آسان، شرکت کنندگان عمدتاً از راهبردهای سریع تر و سطحی تری نظیر استفاده گسترده از موتور جستجوی گوگل (با فراوانی ۹۷۶) و تدوین عبارات جستجو به صورت عام به خاص بهره بردند. در مقابل، در جستجوهای دشوار، پژوهشگران به روش های تحلیلی و پیشرفته تری نظیر اصلاح مکرر عبارات جستجو، استفاده از عملگرهای بولی و مراجعه به پایگاه های اطلاعاتی تخصصی روی آوردند. بررسی داده های آماری نشان داد که مجموع راهبردهای اتخاذشده در وظیفه دوم در سبک آسان ۹۷۶ و در سبک دشوار ۹۵۹ بوده که درمجموع ۱۹۳۵ راهبرد را شامل نشان می دهد که سطح پیچیدگی وظایف جستجو تأثیر مستقیمی بر راهبردهای مورداستفاده پژوهشگران دارد. این امر ضرورت بهینه سازی سیستم های جستجوی اطلاعات را بر اساس نیازهای کاربران و سطح پیچیدگی جستجوهای آن ها برجسته می سازد.
تأثیرات فضاهای بسته و نیمه باز انتقالی خانه های مسکونی بر آسایش حرارتی انسان در اقلیم گرم وخشک ایران (کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ فروردین ۱۴۰۴ شماره ۱۴۲
57 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در مناطق گرم وخشک مانند کرمان، طراحی معماری بومی با بهره گیری از استراتژی های غیرفعال اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا می تواند شرایط حرارتی مطلوب و آسایش بلندمدت ساکنان را در مقابل نوسانات دمایی فزاینده تضمین کند. ازاین رو، بررسی تأثیر فضاهای داخلی و نیمه باز در ساختمان های بومی کرمان از منظر محیط حرارتی و رفتارهای سازگاری حرارتی، اهمیت بالایی دارد. هدف پژوهش: تعیین و بررسی تأثیر جامع فضاهای داخلی و نیمه باز ساختمان های بومی کرمان بر محیط حرارتی، رفتارهای سازگاری حرارتی و پاسخ های حرارتی ساکنان در اقلیم گرم وخشک. روش پژوهش: در این تحقیق، با استفاده از روش های آماری پیشرفته، داده های یک مطالعه میدانی یک ساله جمع آوری و تحلیل شد. ارزیابی های انجام شده شامل اندازه گیری های محیطی در فضاهای داخلی و نیمه باز به همراه تعیین شاخص های آسایش حرارتی بر مبنای استانداردهای موجود است. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان می دهد، محیط های حرارتی فضاهای داخلی و نیمه باز به طور معناداری متفاوت هستند و در زمان های مختلف روز، شرایط متفاوتی از آسایش حرارتی را ارائه می کنند. همچنین، رفتارهای سازگاری حرارتی ساکنان به پیکربندی فضایی ساختمان ها وابسته است. ازجمله یافته های قابل توجه، اختلاف در شاخص های دمای خنثی، دمای قابل قبول (۸۰ درصد) و دمای ترجیحی است که به ترتیب در فصول انتقالی و تابستان به اندازه های 1/1 و 9/0 درجه سانتی گراد (دمای خنثی)، 2/2 و 7/2 درجه سانتی گراد (دمای قابل قبول) و 6/1 درجه سانتی گراد (دمای ترجیحی) مشاهده شده است. یافته ها تأیید می کنند، تنوع محیط های حرارتی موجود در ساختمان های بومی کرمان به طور معناداری بر رفتارهای سازگاری حرارتی و سطح آسایش ساکنان تأثیرگذار است. طراحی هوشمند فضاهای داخلی و نیمه باز با ایجاد شرایط حرارتی متفاوت، موجب تحریک سازگاری حرارتی و بهبود آسایش ساکنان می شود که این امر نقش حیاتی معماری بومی در سازگاری با اقلیم گرم وخشک را برجسته می سازد.
مروری بر کاربرد پژوهش عملیاتی در عملیات امداد و نجات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۹
128 - 141
حوزههای تخصصی:
مقاله مروری در زمینه "کاربرد پژوهش عملیاتی در عملیات امداد و نجات" می تواند به عنوان یک منبع ارزشمند برای توسعه و بهسازی روش ها و فرایندهای عملیات امداد و نجات مورد استفاده قرار گیرد. در این مقاله، نحوه ی استفاده از اصول و تکنیک های پژوهش عملیاتی برای بهبود عملکرد این عملیات بررسی شده است. یکی از موارد اصلی که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است، بهینه سازی است. بهینه سازی در امداد و نجات می تواند به صورت تخصصی در زمینه هایی همچون برنامه ریزی مسیر حمل ونقل، تخصیص منابع، مدیریت زمان و افزایش کارایی عملیات مورد استفاده قرار گیرد. علاوه بر این، این مقاله به دستاوردهای مهمی که با استفاده از روش های پژوهش عملیاتی در حوزه عملیات امداد و نجات به دست آمده است، اشاره می کند. این دستاوردها شامل بهبود عملکرد، کاهش زمان و هزینه ها، افزایش کیفیت ارائه خدمات و بهبود امنیت و کارایی در عملیات امدادی می شود. علاوه بر این، ادغام ابزارهای تحلیلی پیشرفته و مدل های شبیه سازی می تواند دیدگاه های عمیق تری نسبت به سناریوهای پیچیده امداد و نجات فراهم کند. با استفاده از تصمیم گیری مبتنی بر داده، تیم های امداد می توانند چالش های احتمالی را پیش بینی کرده و استراتژی های مؤثرتری تدوین کنند. همکاری بین پژوهشگران و مجریان عملیات برای اطمینان از اینکه پیشرفت های نظری بهبودهای عملی را به دنبال دارد، حیاتی است. با پیشرفت فناوری، ادغام نوآوری هایی مانند هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی در پژوهش عملیاتی می تواند قابلیت های عملیات امداد و نجات را بیشتر کرده و آنها را در برابر وقایع غیرمنتظره تطبیق پذیرتر و مقاوم تر کند.
Children, Healthy Lifestyle and Media Literacy
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۱, January ۲۰۲۵
1 - 23
حوزههای تخصصی:
Background: Media content plays a significant role in shaping behaviors, attitudes, and lifestyle choices, especially among children, a demographic that is highly impressionable and actively engaged with various media platforms.Aims: This article explores the role of media literacy in equipping children to critically evaluate media content that promotes unhealthy lifestyles, including poor dietary choices, sedentary behavior, celebrity worship and unrealistic body ideals.Methodology: This study employs a qualitative approach, synthesizing data from case studies, government reports, and peer-reviewed academic literature to explore the role of media literacy in fostering healthy lifestyle choices among children.Findings: The findings indicate that current media literacy education programs for children are insufficient, largely because they often fail to include parental education. Parents play a pivotal role as mediators of children’s media consumption, and their active participation in media literacy education strengthens the impact of such interventions. The article argues for an integrated media literacy curriculum targeting both children and parents to create a more comprehensive understanding of healthy lifestyle practices and critical media engagement. Recommendations for policy, educational frameworks, and family-centered interventions are proposed to address these gaps.Conclusions: We emphasize the importance of a holistic approach to media literacy that includes all involved people and bodies in promoting healthier lifestyle choices among children.
تبیین نقش آسمان در فضای معماری با بازخوانی آن در اشعار شاعران برجسته ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۴
95 - 116
حوزههای تخصصی:
آسمان، یکی از مظاهر طبیعت و به عنوان محل نزول برکات، همواره مورد توجه انسان ها بوده است. تأثیر آسمان بر ابعاد مادی، روانی و معنوی حیات انسان، در آثار بسیاری از هنرمندان ازجمله شاعران و معماران بروز کرده است. بر همین اساس، این پژوهش نظری درصدد است با رویکردی کیفی، به شیوه توصیفی-تحلیلی و استدلال منطقی، با شواهدی از منابع کتابخانه ای، به بررسی نقش آسمان و مظاهر تجلی آن در اشعار شاعران برجسته ایرانی و تأثیر آن بر ابعاد جسمی، روانی و معنوی انسان و همچنین به بررسی میزان و نوع حضور و تجلی آسمان در اشعار برخی شعرا بپردازد. همچنین این پژوهش درپی یافتن پاسخی برای این پرسش است که صور ذهنی آسمان در اشعار شعرای برجسته، بیشتر بر کدام جنبه حیات انسان اعم از مادی، روانی و معنوی تأکید داشته و نمود آن در فضای معماری به چه صورت بوده است. یافته ها نشان می دهد که شعرای برجسته قرون ششم تا هشتم هجری قمری ازجمله انوری، خاقانی، سعدی، مولانا و حافظ، در برخی اشعار خود، ضمن تأکید بر نقش آسمان در تأمین نیازهای انسان، از بُعد مادی، روانی و معنوی، به نقش آسمان در یکی از این ابعاد، توجه و تأکید بیشتری داشته اند. همچنین نتیجه پژوهش نشان از آن دارد که در اشعار شعرای برجسته، بُعد معنوی آسمان نسبت به بعد مادی و روانی، بالاترین سهم را در تأمین نیازهای انسان به خود اختصاص داده است و معماران نیز همانند شعرا، علاوه بر توجه به نیازهای مادی و روانی انسان، نیازهای معنوی او را به واسطه حضور و تجلی آسمان در فضای معماری، مورد توجه قرار داده اند.
خاقانی و موسیقی کلیسایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۴ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۹۵) ویژه نامه خاقانی شناسی ۱
2 - 11
حوزههای تخصصی:
مناطق غربی دریای مازندران از سده ها پیش پایگاه آیین مسیحیت در ایران بوده است. در این کیش، موسیقی در برگزاری مراسم آیینی چه به صورت سازی و چه آوازی به کار می رود و شیوه ای دیرسال در کلیساهای مسیحی است. خاقانی شروانی به واسطه زاده شدن و پرورش در این ناحیه از ایران کهن و مراوده با مسیحیان و نیز آگاهی شایان توجهش از دانش موسیقی نظری و عملی، امکان آشنایی ژرف با گونه موسیقی کلیسایی برایش فراهم بوده است. در این مقاله با طرح این پرسش که خاقانی تا چه حدی با موسیقی کلیسایی مواجهه داشته و میزان آگاهی او از موسیقی کلیسایی چه اندازه بوده، در بستر مطالعات تاریخی آثار منظوم و منثور او در کنار منابع وابسته به موسیقی کلیسایی در سرزمین اران کاویده شد و موازین این پیوند کشف و طرح گردید. چنین برمی آید که خاقانی دست کم مؤلفه های اجرایی موسیقی کلیسایی را می شناخته است. وی به خوبی این را در معرفی نظام سازهای موسیقی کلیسایی و شیوه خواندن سرودهای کلیسایی در آثارش بازتاب می دهد. او در آثارش به متون سرودهای مسیحی اشاره ای نمی کند و از موسیقی دانان مسیحی که در زمره مقامات کلیسا به شمار می آیند سخنی نمی آرد اما به یقین نبودِ این موضوعات را دلیل نداشتن آگاهی و عدم ارتباطش نمی توان انگاشت چراکه هر داده در دسترسی در شعر و نثر شاعر بروز نمی کند.
Structural and Reverse Racism in Morrison’s God Help the Child: A Black Feminist and Psychoanalytic Reading
حوزههای تخصصی:
In God Help the Child (2015), the overarching argument of this article is that Sweetness is incapable of conveying a meaningful reflection of her “true self”. Her frailty to love and respect herself makes her vulnerable to exchange the same emotions with Bride. The objective of this paper is to scrutinize the impact of colorism and color-blindness on the lives of African-American women. We try to respond to two fundamental questions, namely how can “looking-glass-self” theory be applied on the maternal bond between Sweetness and Bride? and second, what is the impact of intersectionality or matrix of the social domination on the lives of Sweetness and Bride in God Help the Child (2015)? Drawing upon Collins’s Black Feminist and Winnicott’s Psychoanalytic theories, we try to examine multi-faceted aspects of racism, including reverse racism, structural racism, intersectionality, matrix of the social domination, and common stereotypical images attributed to Black women with a holistic approach. Although socio-cultural White ideology is dominant to Bride’s Blackness, Bride rescues herself from the hatred of her own world by furnishing a kind of domination over other women and companies by her physical beauty and success in expanding cosmetics business. She turns her dark skin color into a marvelous asset in the guise of the White clothing.
تحلیل تصویرشناختی دختری در پاریس اثر شوشا گاپی: میان کلیشه سازی و واقع گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویرشناسی، رویکردی در ادبیات تطبیقی است که به بررسی چگونگی شکل گیری و بازنمایی «دیگری» در بستر تعاملات فرهنگی می پردازد و دریچه ای تازه به درک هویت ها و تفاوت های میان فرهنگی می گشاید. پژوهش حاضر به تحلیل تصویرشناسانه بازنمایی «دیگری» در کتاب دختری در پاریس اثر شوشا گاپی پرداخته است. این تحقیق با بهره گیری از نظریات دانیل هانری پاژو در حوزه ی تصویرشناسی، به بررسی واکنش های «مشاهده گر» در مواجهه با فرهنگ و جامعه پاریس پرداخته و تلاش می کند تا مشخص کند آیا گاپی در بازنمایی های خود گرفتار کلیشه ها و پیش داوری های رایج بوده یا از آن ها فراتر رفته است. بر اساس این نظریات، سه نوع نگاه در مواجهه با «دیگری» قابل تشخیص است: جنون، ترس و علقه. نتیجه پژوهش نشان می دهد که نگاه گاپی به «دیگری» به نگاه علقه ای نزدیک است، جایی که فرهنگ بیگانه نه برتر از فرهنگ «مشاهده گر» تلقی می شود و نه فروتر از آن، بلکه تعاملی دوسویه و هم سطح میان «مشاهده گر» و «مشاهده شده» شکل می گیرد. گاپی با تجربه ی زیسته طولانی مدت خود در پاریس، از کلیشه ها و اسطوره های مرسوم سفرنامه نویسان دوره قاجار فاصله گرفته و توانسته به کلیشه زدایی بپردازد. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و با تمرکز بر جنبه های مختلف زندگی اجتماعی و فرهنگی مانند زندگی دانشجویی، نظام آموزشی، بحران مسکن و هنر، به واکاوی دقیق تری از «من» و «دیگری» پرداخته است. این پژوهش نشان می دهد که گاپی نه تنها موفق شده است تصویری واقع گرایانه تر از جامعه پاریس ارائه دهد، بلکه توانسته است از خلال این مواجهه ی فرهنگی، به شناختی عمیق تر از هویت خود نیز دست یابد.
تبیین کنش شخصیت ها در دوراهی های اجتماعی در شاهنامه با تأکید بر نظریه انتخاب عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
139 - 169
حوزههای تخصصی:
در دوراهی اجتماعی، کنشگر بین دو گزینه غیرهمیارانه (جست وجوی نفع فردی آنی) و همیارانه (جست وجوی نفع جمعی یا نفع فردی درازمدّت از طریق نفع جمعی) دچار تعارض می شود که برای انتخاب عقلانی، باید سود و زیان هر راه را محاسبه کند و پس از بررسی ادّله موافق و مخالف، راهی را برگزیند که با اغراضش موافق باشد. هدف در این پژوهش نیز تبیین کنش شخصیت های شاهنامه در وضعیت دوراهی های اجتماعی، بر اساس رویکرد انتخاب عقلانی و به شیوه تحلیلی-توصیفی است. یافته ها و نتایج پژوهش، نشان دهنده این است که در شاهنامه، بیشتر بر سر مسائلی چون پاسخ مثبت یا منفی دادن به ازدواج فرزند، فرستادن یا نفرستادن گروگان و نجات جان خود یا حفظ کشور در میدان جنگ، شخصیت ها بر سر دوراهی های اجتماعی قرارگرفته اند. آن ها با سنجش پیامدها، گزینه ای را انتخاب کرده اند که فایده بیشتر برای خود و جمع داشته باشد؛ بنابراین نوع انتخاب عقلانی کنشگران، بیشتر از نوع همیارانه و محور انتخاب شان، محور فایده بوده است. قاعده تصمیم گیری شان نیز هم از نوع قاعده بیشینی است؛ چنان که شاه یمن، افراسیاب و رستم، بدترین پیامدهای هر یک از گزینه ها را معین و آن گاه گزینه ای را اختیار کرده اند که در میان بدترین ها، بهترین است و هم قاعده فایده متوقع؛ آن گونه که سام در دوراهی ازدواج زال با رودابه، پیامدی را برگزیده که بیشترین فایده متوقع را داشته است.