مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۵۰۵٬۵۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
به منظور کنترل همه گیری کووید-19، متخصصان تلاش داشته اند تا عوامل محیطی مؤثر بر شیوع همه گیری را شناسایی کنند. اما مروری بر ادبیات موضوع نشان می دهد در شناسایی این عوامل، نظر عموم افراد چندان مدنظر نبوده است. درصورتیکه، ایشان به دلیل تعامل مداوم، می توانند آگاهی بیشتری نسبت به عوامل تهدیدکننده در محیط زندگیشان داشته باشند. هدف این تحقیق، شناسایی عوامل محیطی است که با وجود اینکه از طریق اختلال در فاصله گذاری اجتماعی، باعث ایجاد احساس خطر ابتلا به کووید-19 می شوند، در ادبیات موضوع مورد توجه نبوده اند. تحقیق حاضر از نوع اکتشافی است که درآن با استفاده از پرسشنامه ای باز، عوامل محیطی مختل کننده بررسی شده اند. سپس، با استفاده از روش تحلیل محتوا، پاسخ ها کدگذاری و با استفاده از روش آنتروپی شانون، وزندهی شده اند. درنهایت، با مقایسه متغیر پراهمیت با متغیرهای حاصل از مرور ادبیات، شکاف مطالعاتی مورد بحث قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که از میان ویژگی های محیط ساخته شده، برخی از کاربری ها (نظیر نانوایی ها)، ویژگی های مسیرهای رفت وآمد (نظیر ماشین های پارک شده) و تسهیلات شهری (نظیر زیرساخت های خرید آنلاین) از نظر عموم افراد می توانند بر احتمال ابتلا تأثیرگذار باشند. همچنین عواملی نظیر آلودگی صوتی نیز می توانند با تأثیر بر سلامت روانی بر احساس خطر ابتلا در محیط بیافزایند. بعلاوه، بر اساس نتایج، توجه به میزان رعایت بهداشت فردی و جمعی و برخی از رفتارهای عمومی، در ارتباط با مقوله فرهنگی-اجتماعی، و توجه به دستفروشی، در ارتباط با مقوله ناهنجاری های اجتماعی، نیز ضروری بنظر می آید. در ضمن، در تحقیق حاضر عوامل محیطی جدیدتری نیز معرفی شدند که در برنامه ریزی شهری چندان مورد توجه نبوده اند.
Development of a Waste Generation Prediction Model Using Independent Macro Variables in Various Sectors (Case Study: Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
According to statistics from the Ministry of Interior of Iran, more than 75% of the waste produced in the country is landfilled. Many of the programs proposed by waste management organizations and municipalities have not been effective due to the failure to consider the impacts of various economic and non-economic variables on waste generation. Therefore, this study aims to increase the effectiveness of proposed waste management programs for Tehran in line with sustainable development. An empirical modeling approach was used, utilizing 120 months of data (April 2011 to March 2021) to develop models for predicting different types of waste generation. Additionally, the statistical relationship between 32 macroeconomic variables, including industry and mining, agriculture, urban management, population, and climate, and five waste generation variables was examined at a 90% confidence level. The results indicate that 79% of the variations in the total waste generation tonnage, 73.4% of the variations in the mixed waste tonnage at the source, 80.3% of the variations in the separated dry waste tonnage at the source, and 81.4% of the variations in the construction and demolition waste tonnage in Tehran can be predicted using the models developed in this study.
طراحی و اعتباریابی برنامه اصلاح رفتار پایدار مصرف بهینه برق براساس رویکرد بازاریابی اجتماعی اجتماع محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی و اعتباریابی یک برنامه بازی وارسازی برای اصلاح رفتار پایدار بر اساس رویکرد بازاریابی اجتماعی اجتماع محور (CBSM) و بررسی اثربخشی آن بر میزان مصرف برق است. ابتدا برنامه بازی وارسازی برای اصلاح رفتار مصرف برق مشترکان خانگی بر اساس CBSM طراحی و بر اساس نظر ده متخصص اعتباریابی انجام شد. مرحله دوم به صورت تک موردی با طرح سری زمانی منقطع بود. جامعه آماری مشترکان خانگی برق شهر تهران و نمونه سه خانواده بودند که به شیوه در دسترس انتخاب شدند. داده های مصرف برق، ماهیانه گردآوری شد. خط پایه از تیر 1395 تا اسفند 1399، مداخله از فروردین 1400 تا آذر 1400 و پیگیری از دی 1400 تا خرداد 1402 بود. سرانه مصرف برق مشترکان خانگی برق شهر تهران در همین بازه های زمانی به عنوان گواه در تحلیل ها استفاده شد. اندازه اثر با روش «کاهش میانگین از خط پایه» محاسبه شد. تحلیل کلی داده های سری زمانی و معناداری تغییرات با روش تحلیل سری زمانی منقطع و مدل میانگین متحرک یکپارچه خودرگرسیونی (ARIMA) در نرم افزار SPSS 26 انجام شد. شاخص های CVR و CVI بالای 9/0 شدند که گویای اعتبار برنامه هستند. محاسبه اندازه اثر از کاهش مصرف خانواده یک و دو بعد از آغاز مداخله حکایت داشت و بیشتر کاهش مصرف مربوط به مرحله پیگیری است. بر اساس تحلیل سری زمانی منقطع فقط کاهش مصرف خانواده یک که مشترک پرمصرفی بود معنادار شد. می توان گفت که برنامه دارای اعتبار است. مطالعه بیشتر اثربخشی آن با لحاظ کردن محدودیت های این پژوهش به ویژه در خانوارهای پرمصرفی که در مرحله پیش عمل قرار دارند توصیه می شود.
مطالعه نقش موانع مدیریتی ادراک شده در فرایند توسعه گردشگری مذهبی بر پایه مشارکت اجتماعی ذینفعان گردشگری، مطالعه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
57 - 73
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق مطالعه نقش موانع مدیریتی ادراک شده در فرایند توسعه گردشگری مذهبی بر پایه مشارکت اجتماعی ذینفعان گردشگری در شهر مشهد می باشد. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت از نوع کمّی است. به علاوه تحقیق حاضر از نظر نحوه گردآوری داده ها، از نوع توصیفی است که به شیوه میدانی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق کلیه ذینفعان محلی گردشگری در شهر مشهد شامل فعالان فرهنگی و دینی، هتل داران، کسبه و فعالین صنعت حمل ونقل در نیمه اول سال 1401 و نمونه آماری 385 نفر از آن ها هستند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای است که قابلیت اعتبار آن با استفاده از روش های روایی محتوا و روایی سازه و پایایی آن با استفاده از سه روش آلفای کرونباخ، پایایی مرکب و پایایی معرف ها بررسی و تأییدشده است. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار PLS نشان داد که مشارکت اجتماعی ذینفعان گردشگری تأثیر مثبت و معناداری بر حمایت و پشتیبانی مجاوران از توسعه گردشگری مذهبی شهر مشهد و تأثیر منفی و معناداری بر موانع مدیریتی ادراک شده آنان دارد. به علاوه موانع مدیریتی ادراک شده تأثیر منفی و معناداری بر حمایت و پشتیبانی مجاوران از توسعه گردشگری مذهبی شهر مشهد دارد. ضمناً بر اساس تحلیل های آماری موانع مدیریتی ادراک شده در جامعه گردشگری، دارای اثر میانجی بین مشارکت اجتماعی ذینفعان گردشگری و حمایت و پشتیبانی مجاوران از توسعه گردشگری مذهبی شهر مشهد می باشد
ارزیابی اثرات حکمروایی خوب در پایداری روستاها (مورد مطالعه: روستاهای بدوستان غربی شهرستان هریس)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
89 - 113
حوزه های تخصصی:
اهداف: حکمروایی خوب یعنی راهبری و مدیریت جامعه به گونه ای سنجیده، درست و کارآمد و در چهارچوب قانون، همراه با پاسخگویی و مسئولیت پذیری که در گرو تعامل شهروندان و نیروهای سیاسی و اجتماعی جامعه مدنی با دولت است مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثرات حکمروایی خوب در پایداری روستاهای بدوستان غربی شهرستان هریس انجام شده است. مواد و روش ها: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری اطلاعات توصیفی _ پیمایشی بود. جامعه آماری مورد مطالعه، 4828 نفر سرپرستان خانوار در روستاهای احمدآباد، ساخسلو، شاملو، جانقور، شیخ رجب، مرکید، سرای، روستاهای دهستان بدوستان غربی شهرستان هریس بودند. روش نمونه گیری چند مرحله ای بود، بدین منظور روستاهای دهستان بدوستان غربی از نظر تعداد خانوار به سه طبقه تقسیم و از هر طبقه، به نسبت تعداد روستا، هفت روستا به طورتصادفی ساده انتخاب و سپس سرپرستان خانوار با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب و مطالعه شدند. برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی مورگان استفاده شد. حجم نمونه سرپرستان خانوار357 بدست آمد. ابزار سنجش پرسشنامه بود. پرسشنامه ها از نظرسنجش روایی و پایایی مورد بررسی قرارگرفت. از ضریب آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی استفاده شد. یافته ها: یافته های استنباطی پژوهش حاکی از آن است که در بررس ی ش اخص ه ای هشتگانه حکمروای ی خ وب؛ ش اخص توافق جمعی و کارایی و اثر بخشی با میانگین 3/19 در بالاترین وزن و روستای شیخ رجب در شاخص مشارکت و روستای شاملو در شاخص عدالت محوری با میانگین 2/30 پایین ترین وزن را کسب کردند.
الگوی بهینه پذیرش و موفقیّت طرح های توسعه روستایی؛ مطالعه طرح توسعه مشارکتی فناوری در شهرستان های سوادکوه شمالی و قائم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای درک درست از چگونگی انتشار نوآوری ها در جامعه، لازم است درک درستی از فرآیند پذیرش آن ها وجود داشته باشد؛ چراکه افراد در این فرآیند از یکدیگر یاد می گیرند و برهم تاثیر می گذارند. هم چنین توسعهمشارکتی فناوری به کشاورزان اجازه می دهد یاد بگیرند و آن چه را که موردنیاز است انتخاب کنند. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی بهینه پذیرش طرح های توسعه روستایی، تصمیم دارد نقش مولفه های مؤثر با فرض این که عناصر اصلی نظام پذیرش هستند را مطالعه کند. این پژوهش از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری در این مطالعه بهره برداران، مروجان و مدیران 10 روستای شهرستان های سوادکوه و قائم شهر می باشد که 283 نفر به صورت طبقه بندی با انتساب بهبنه انتخاب شدند. اطلاعات به دو شیوه میدانی و کتابخانه ای جمع آوری و پس از تعیین روایی و پایایی، با استفاده از تحلیل ها توصیفی و تحلیل عاملی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن است که الگوی بهینه پذیرش شامل عناصری همچون خصوصیات فناوری/ طرح، خصوصیات جامعه محلی، خصوصیات پذیرندگان، خصوصیات مروج، عملکرد مدیران ملی و محلی و هم چنین اثرات طرح جهت گسترش پذیرش، می شود. از بین آن ها در بخش میانگین ها، خصوصیات پذیرنده، مروج و اثرات طرح دارای بیش ترین تاثیر بودند و در تحلیل عاملی نیز «اثرات طرح» بیش ترین نقش را درمیان عوامل موثر بر پذیرش نوآوری ها داشت؛ درواقع پس از پذیرش توسط گروه های اول و مشخص شدن آثار آن، سایرین نیز ترغیب به پذیرش می شوند؛ درنتیجه نوآوری و فناوری میان روستاییان گسترش می یابد.
مکان یابی اماکن حیاتی و حساس با رویکرد پدافند غیرعامل با استفاده از GIS و مدل فازی IHWP، مطالعه موردی: منطقه ارسباران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
157 - 173
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین اصول پدافند غیرعامل در ارتباط با آمایش اماکن حیاتی و حساس، انتخاب مکان مناسب می باشد؛ زیرا طبق تئوری حمله به مراکز ثقل در معرض خطر است. هدف مقاله، مکان یابی مراکز حیاتی و حساس در منطقه ارسباران بوده که به دلیل مرزی بودن و وجود منطقه آزاد تجاری-صنعتی ارس، دارای اهمیت ویژه است. نوع تحقیق، کاربردی و روش تحقیق توصیفی و تحلیلی می باشد. گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات اسنادی و پرسشنامه بوده و روش تجزیه وتحلیل اطلاعات در بخش کیفی به طریق تحلیل مضمون و محتوا که شاخص های مکان یابی از دستورالعمل ها و آیین نامه های مرتبط استخراج و در بخش کمی نیز از روش IHWP (تحلیل سلسله مراتبی معکوس) برای مکان یابی در نمونه موردمطالعه از نرم افزار GIS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد 17.56 درصد منطقه دارای ظرفیت مکان یابی خیلی مناسب، 08/19 درصد ظرفیت مناسب، 95/19 درصد منطقه ظرفیت متوسط، 38/24 درصد ظرفیت نامناسب و 19 درصد دارای ظرفیت مکان یابی خیلی نامناسب برای مراکز حیاتی و حساس می باشد. همچنین در پهنه "مکان یابی خیلی مناسب"، بیشتر قسمت های شمال غربی نمونه موردمطالعه یعنی قسمت اعظم شهرستان جلفا به دلیل این که تراکم مراکز حیاتی و حساس و گسل ها پایین، شیب ملایم تر و فرسایش خاک کمتر است دارای ظرفیت خیلی مناسبی برای مکان یابی مراکز حیاتی و حساس می باشد.
وارسی راهبردهای ژئوپلیتیکی امنیت ملی ایالات متحده آمریکا در ارتباط با چین در دوره جو بایدن (2024- 2020م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۱
131 - 151
حوزه های تخصصی:
راهبرد امنیت ملی ایالات متحده آمریکا، با توجه به ثابت بودن اهداف و ظرفیت اقتصادی، امنیت فیزیکی و گسترش ارزش های آن همواره میان دو نگرش انزواطلبی و گرایش بین الملل خواهی در فرازوفرود بوده است. سند راهبرد امنیت ملی ایالات متحده آمریکا که در سال 2022 تدوین شده بخش مهمی از آن دور نمای روابط خارجی، امنیتی، تجاری، اقتصادی، فناوری و ژئوپلیتیکی دو کشور آمریکا و چین و متحدان آن ها را طی حداقل یک دوره ریاست جمهوری بایدن را نشان می دهد. ایالات متحده آمریکا چین را یک چالش و یک رقیب بزرگ ژئوپلیتیکی در نظام ژئوپلیتیک جهانی می نگرد که به دلیل برخوردار بودن از ظرفیت های اقتصادی، سیاسی، نظامی و فناوری و نفوذ لازم در میان کشورهای جهان می تواند نظم بین المللی مدنظر ایالات متحده آمریکا و هم پیمانانش را به هم بزند و در راستای اهداف و برنامه های خود نظم نوینی در عرصه نظام ژئوپلیتیک جهانی شکل دهد. هدف از نگارش این مقاله تحلیل رفتار ژئوپلیتیکی ایالات متحده آمریکا در سند راهبرد امنیت ملی این کشور در دوره جو بایدن (2024- 2020) با سه رویکرد چالش، رقابت و همکاری ژئوپلیتیکی با چین در این دوره است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و شیوه گردآوری داده های پژوهشی اسنادی و کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد که رفتار ژئوپلیتیکی ایالات متحده آمریکا در سند ذکرشده در قبال چین در عرصه ژئوپلیتیک نظام جهانی و منطقه ای و در چارچوب چالش ژئوپلیتیکی در حوزه نظم بین المللی موجود، رقابت ژئوپلیتیکی در حوزه سیاسی، نظامی، اقتصادی – تجاری، فناوری، راه های دریایی و در نهایت همکاری ژئوپلیتیکی در حوزه بهداشت، سلامت و آب وهوا و شفافیت متقابل است که طی این مدت این راهبردها در حوزه های ذکرشده برنامه ریزی و اجرایی خواهد شد.
شناسایی و تحلیل موانع پذیرش بلاکچین در صنعت گردشگری با به کارگیری ماتریس تأثیرات متقاطع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فنّاوری بلاکچین با ارائه راه حل های نوآورانه بخش گردشگری را متحول می کند. یکی از مهم ترین الزامات به کارگیری هر فنّاوری، شناسایی موانع و چالش های پذیرش آن است؛ بااین حال بلاکچین بستری است که هنوز به طور گسترده درک و پذیرش نشده است. هدف از مطالعه حاضر، شناسایی و تحلیل موانع پذیرش بلاکچین در صنعت گردشگری است. برای استفاده اثربخش از بلاکچین، باید موانع پذیرش به دقت شناسایی و تحلیل شوند تا تأثیرات منفی آن ها به حداقل برسد؛ البته زمان زیادی طول می کشد که بلاکچین به بخشی جدایی ناپذیر از صنایع تبدیل شود. جامعه آماری این پژوهش شامل ۲۲ نفر از متخصصان بلاکچین و کارشناسان صنعت گردشگری است و ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه است. یازده مانع از مقالات انتخاب و از روش میک مک برای دسته بندی متغیرها براساس قدرت محرک و وابستگی استفاده شد. نتایج نشان داد که «فقدان دانش، تخصص و سرمایه انسانی»، «فقدان استانداردسازی» و «فقدان مقررات دولتی» به منزله متغیرهای محرک، مهم ترین موانع پذیرش بلاکچین در صنعت گردشگری هستند که تمرکز روی آن ها کاربردهای مؤثری در آینده بلاکچین در گردشگری دارد. اولین نتیجه اساسی این مطالعه، بررسی موانع ازطریق علیت است که موجبات تسهیل فرایند تصمیم گیری برای سیاست گذاران و برنامه ریزان خط مشی درگیر در این فرایند را فراهم می کند. نتایج مطالعه حاضر به سازمان ها کمک می کند تلاش ها و اقدامات خود را برای مدیریت زمان و منابع اولویت بندی کنند. علاوه براین، شدت روابط بررسی شده بین موانع دیدگاه ها و ادراکات صنعت گردشگری و کارشناسان دانشگاهی را برای تحلیل روابط بهبود بخشد.
سرمشق گیری در نگارش قانون اساسی مشروطه؛ بررسی مطابقت ها، نوآوری ها و کاستی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نخستین قانون اساسی نوشته ایران، متشکل از نظامنامه اساسی و متمم آن، پس از پیروزی جنبش مشروطه در سال های ۱۲۸۵ و ۱۲۸۶ شمسی نگاشته شد. این سند به عنوان نقطه عطف جنبش قانون اساسی گرایی در ایران، حاصل سرمشق گیری از قوانین اساسی کشورهایی چون بلژیک، فرانسه، بلغارستان، آلمان و عثمانی بوده که میزان و شیوه این الگوگیری در نوشته دیگری بررسی گردیده است. حال، مقاله پیش رو در پی آن است تا از بعدی دیگر و با نگاهی ماهوی، به بررسی قوانین اساسی الگو و قیاس آن ها با قانون اساسی مشروطه بپردازد. پرسش اینجاست که قانون ایرانی تا چه حد و به چه نحوی از مفاهیم و اصول قوانین سرمشق خود پیروی کرده و در چه مسائلی، دست به تغییر آن ها زده و یا اصولی جدید و خاص خود ایجاد نموده است. در این راستا، ابتدا با نگاهی تحلیلی و با بهره گیری از دو معیار حق ها و آزادی ها و قوای عمومی، قوانین الگو مورد کنکاشت قرار گرفته و سپس، ضمن مطالعه ای تطبیقی، جایگاه قانون اساسی مشروطه نسبت به آن ها سنجیده می شود. در نتیجه این تحقیق روشن می گردد که قانون ایرانی در دسته بندی انواع قوانین اساسی همانند اکثر قوانین الگوی خود در گروه قوانین نیمه اقتداری قرار گرفته و از میان آن ها، با پیروی از کشورهایی چون بلژیک و بلغارستان، دارای گرایش بیشتری به سمت قوانین دموکراتیک است. هم زمان، تأثیرپذیری از اوضاع واحوال خاص ایران عصر قاجار و لزوم توجه به مباحث شرعی و اسلامی، مصادیق ویژه بسیاری را در قانون اساسی مشروطه ایجاد نموده که آن را از تمامی الگوهای خود متمایز می کند.
تأثیر تجربه های تلخ زیسته بر درون مایه، لطافت زبان و تصویر های شعری با تأملی درکابوس نمایی های موجود در شعر شفیعی کدکنی و امل دنقل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبیات تطبیقی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
103 - 128
حوزه های تخصصی:
اهی رخدادهای تلخ زندگی، روح انسان و به ویژه روح لطیف شاعران را که عاطفهای به شدت شکننده دارند، به اندازهای مکدر میکند که پدیدهها و اشیای زیبای طبیعت، در چشم و دل آنها به کلی، رنگ می- بازد و شکلی کابوسگونه به خود میگیرد. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی مبتنی بر مقایسه، این رویکرد را در نمونه اشعاری، از دو شاعر برجسته معاصر، شفیعی کدکنی و امل دنقل بررسی نموده و کوشیده به این پرسش، پاسخ گوید که کابوسگونگی در شعر این دو شاعر، چگونه نمود پیدا کرده و چه تأثیری بر زبان و تصویرهای شعری آنها گذاشته است. یافتههای پژوهش نشان میدهدکه در شعر این دو شاعر دغدغهمند معاصر، کابوسهای شعری ترسناک بسیاری یافت میشود و در بسیاری از اوقات، رخدادهای ناگوار زندگی، شاعر را مجبور به انتخاب درونمایهای خشن و زمخت و به تبع آن، نواختن نغمه- هایی ناهمسو با لطافت ذاتی شعر سوق داده است در این نمونه اشعار، بیرحمی و تلخی حوادث، احساس شاعر را به گونهای ناگوار ساخته که وصف دلپذیر پدیدههای زیبای طبیعت و لطافت زندگی که ویژگی اتی شعر است، جای خود را به توصیف رخدادهای دلخراش داده و در پی آن، لطافت زبان و خیال شاعرانه، دستخوش یک نوع دگردیسی بنیانی شده است.
On the Relationship between Sensory Learning Styles and Reading Subskill Profiles: An Application of Fusion Model(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۸۱)
245 - 274
حوزه های تخصصی:
The role of learning styles in academic performance has long been the question of many educationalists. Sensory learning styles, which categorize learners into three groups of visual, auditory, and tactile students, have been said to be likely to play parts in academic performance. The purpose of the present study is twofold. Initially, this study aimed to see what weaknesses Iranian university students have in reading comprehension task. The next step was to seek if possessing different sensory learning styles can lead to a significant difference regarding reading comprehension performance. In this study, Cognitive Diagnostic Assessment was applied to provide us with comprehensive mastery reading subskill profiles of everyone. To do so, a reading comprehension test along with a learning style questionnaire were given to 301 Iranian university students, the responses were all divided into either correct or incorrect responses, and according to examinees’ questionnaire, they were categorized into three groups of visual, auditory, and tactile learners. According to the present study, Iranian university students were found to have difficulty dealing with implicitly stated information, understanding difficult vocabulary, and summarizing the textual information. Regarding the second question of this study, visual learners performed significantly better than their auditory counterparts in four skills of Basic Linguistic Knowledge, Implicitly Stated Information, Understanding Difficult Vocabulary, and Understanding Complex Text. However, no significant difference was found between auditory and tactile participants. This result reinforces the prominent role of learning styles in academic and educational settings, to develop efficient instructions and curriculums that best meet learners’ needs.
واژگونگی نقش و هویت جنسی ناگزیر و نامفهوم مردانه در آثار منتخب تنسی ویلیامز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فردیت سوژه های مذکر در نمایشنامه های تنسی ویلیامز به شکلی آفریده و تعریف می شوند که بعضاً با فرضیه ساختار هویت جنسی جودیت باتلر هماهنگ هستند. در چشم انداز کلی، روند این مهم، بررسی جایگاه هویت جنسی مذکر است که به صورت ظاهر در شکل دادن و تعیین جایگاه هویت جنسی ماده در سیستم فرهنگی دگرجنس گرایانه مؤثر بوده و جایگاه والاتر را از آن خود می سازد. اما در نگاه خردتر هویت جنسی مردانه بعضاً در ساخت فاعلیت مذکر نیز از قاعده دوقطبی پیروی کرده و برای هویت مذکر ژیگولو و یا هم جنس گرا یا حتی پیروی فرهنگ دوجنسیتی اجباری، جایگاه پایین تری را درنظر می گیرد. هدف از نگارش این مقاله مشاهده و تحلیل نحوه شخصیت پردازی تنسی ویلیامز است که با نمایان ساختن نقش و هویت های جنسی مذکر متنوع، اعم از دگرجنس گرا، هم جنس گرا، و ژیگولو، به واکنش های متفاوت این افراد در رویارویی با استانداردهای ازپیش تعیین شده فرهنگ دوجنسیتی پرداخته و تنوع اجراگری آن ها را که اغلب به واژگونگی منجر می شود به نمایش می گذارد. هدف دیگر این پژوهش، تطابق یافته هایی که از خوانش و تحلیل نمایشنامه های ویلیامز به دست آمده، با فرضیه اجراگری جودیت باتلر است. در این مطالعه، نگارندگان مقاله حاضر، به این نتیجه گیری دست یافته اند که کاستی هایی در تئوری وجود دارند که شخصیت های مذکر نمایشنامه ها را به صورت کامل پوشش نمی دهند و با وجود اینکه ویلیامز سال های زیادی قبل از باتلر آثار خود را منتشر کرده، به صورت جامع و متنوع شخصیت های مذکری را پدید آورده که همه جوانب رویارویی با فرهنگ دگرجنس خواه را به تصویر می کشند. در این جستار نحوه بررسی به این صورت خواهد بود که مواردی از تئوری باتلر درخصوص اجراگری و اجراگری واژگون عنوان شده و با درنظر گرفتن شخصیت های مذکر نمایشنامه های تنسی ویلیامز، چگونگی کاربرد نظریه به صورت عملی تحلیل خواهد شد. از آنجایی که تنوع شخصیت های مذکر در نمایشنامه ها به همه ابعاد تئوری امکان اشراف و ظهور را می دهد، پژوهش حاضر بسیار با واقعیت جهان هستی مطابق بوده و از سوی دیگر، زندگی شخصی نویسنده به عنوان هم جنس گرایی که با قوانین و قطبی شدگی ماتریس قدرت جامعه و فرهنگ روبه رو بوده، بسیار به درک و شناخت کلی هژمونی فرهنگ دگرجنس گرا در ارتباط با فردیت های مذکر جامعه یاری خواهد رساند. در بررسی نمایشنامه های تنسی ویلیامز و شخصیت های مذکر آن ها، و استفاده از نظریه جودیت باتلر مبنی بر اجراگری و واژگونگی اجراگرایانه، دستاورد مهمی که حاصل می شود، نمایش نقص نظریه باتلر در توضیح نحوه برخورد فرهنگ دوجنسیتی در ارتباط با فردیت مذکر است. نظریه از این جهت با کمبود مواجه است که در مواردی که برای افراد مذکر هم جنس گرا یا دگرجنس گرا از سوی مردان و همچنین زنان جامعه نقش و هویت جنسی پایین تری تعریف می شود، هیچ گونه توضیح یا توجیهی ارائه نمی دهد. اجراگری هویت های جنسی مذکر و احیاناً واژگونگی اجراگرایانه آن ها در غالب بسیار متنوعی در آثار ویلیامز به نمایش درآمده اند که از سوی مردان جامعه و همچنین زنان جامعه که نقش غالب را انتخاب کرده و به عنوان نمایندگان ماتریس قدرت در ارتباط با اعضای مذکر روبه رو می شوند در جایگاه ثانویه قرار می گیرند.
Pragmatic Deviation of Searle’s Felicity Conditions of Illocutionary Speech Acts in Trump’s Political Speeches(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۸۳)
225 - 255
حوزه های تخصصی:
Reviewing related literature shows deviation from Searle’s felicity conditions has not been given attention. The present paper aims to investigate pragmatic deviation from Searle’s (1969) felicity conditions of illocutionary speech acts in the previous president of the US, Donald Trump’s political language. A qualitative method is used to gather and examine the data. The instrument consists of three oral documents which are chosen purposefully: (1) Trump’s discourse to a group of his supporters in Illinois state, (2) Trump’s meeting with Broadcasters MacCallum and Baier on Fox News Channel, and (3) Trump’s interview with Broadcaster Cooper on CNN Channel. The paper uses a discourse analysis method to study these documents. Findings reveal that Searle’s conditions (propositional content, preparatory, sincerity, essential) are deviated from in Trump’s political speeches: (1) Representative acts by making false claims without providing any evidence, (2) commissive acts by committing himself to do a future action, but Trump fails to fulfill it, (3) directive acts by ordering Joe Biden’s administration to prevent immigrants from entering the US, but Trump’s order cannot be done, (4) expressive acts by jokingly apologizing to his wife because he does not do anything wrong that pushes him to make an apology to her and thus has no real intention to do this act, and (5) declarative acts by declaring they are going to end Pelosi’s career politically, but she is not done. It is also found that deviation from these conditions happens as a means of persuading, influencing, threatening, mocking, and attacking others.
بازشناسی ابعاد و جایگاه ژرف ساخت و روساخت در مطالعات الگوی فرم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
22 - 40
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: شهر به مثابه متن و طراحی شهری به مثابه زبان ایجاد متن، ابعاد سازنده ی شهر را به دو سطح روساخت و ژرف ساخت دسته بندی می نمایند. روساخت شهر حاصل ژرف ساخت هایی ذهنی و درونی است. روساخت بدون توجه به ژرف ساخت فاقد معنااست.
هدف: پژوهش حاضر با هدف استخراج مولفه های اثرگذار بر زبان الگوی شهر و در پی یافتن این است که مؤلفه های ژرف ساختی زبان الگوی طراحی شهری کدام اند؟
روش: پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است.
یافته ها: الگوهای روساختی شناسایی شده ی پژوهش عبارتند از الگوی توده وفضا، الگوی کاربری و عملکرد و الگوی دید و منظر. همچنین ابعاد شناسایی شده از ژرف ساخت ها، در این پژوهش، شامل فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و زیست محیطی می باشند. هر یک از این ابعاد مورد مطالعه قرارگرفت و متغیرهای مستقل هر بُعد که بر الگوهای روساختی تأثیر می گذارند، شناسایی گردید. درمجموع تعداد 24 متغیر مستقل از ژرف ساخت های شهری کشف شد که به طور مستقیم بر روساخت های شهر تأثیرگذارند. تعداد 45 متغیر وابسته از مجموعه ی روساخت هایی که به طور مستقیم و قطعی از ژرف ساخت ها تأثیر می پذیرند یافت گردید.
نتیجه گیری: مهم ترین بُعد شکل دهنده به سکونتگاه بُعد فرهنگی است و پس از آن بُعد زیست محیطی بیشترین تأثیر را بر روساخت می گذارند. همچنین برخی الگوهای روساختی، از چند بُعد ژرف ساختی تأثیر می پذیرند. متغیرهای مستقل یافت شده در این پژوهش به عنوان مؤلفه های اثرگذار بر زبان الگوی طراحی شهری ، در قالب نموداری ارائه گردید. نقطه ی اثر هریک از آن ها به عنوان متغیرهای وابسته، در همان نمودار، شناسایی و معرفی شدند. به عنوان راهبرد توصیه می گردد مؤلفه های یافت شده در این پژوهش به عنوان راهنمای انجام مراحل از مطالعات شناخت تا ارائه ی طرح، مورد توجه ویژه به عنوان چارچوب شکل دهنده به طرح نهایی قرار گیرند.
Indian Ocean and Blue Economy of Persian Gulf Cooperation Council(مقاله علمی وزارت علوم)
In recent years, the international system has witnessed the dynamics ofcompetition between great powers over regional key Regions. In this context, theIndian Ocean appears as a strategic and vital region for the powers inside andoutside it, and any development in it affects the security of the region. Consideringthe need to establish security in the current situation where increasing competitionprevails in the Indian Ocean, analyzing and investigating the economicdevelopments of these countries is of great importance. The purpose of thisresearch, which has been carried out by using the descriptive-analytical methodand library sources, is to describe the concept of the Blue Economy and evaluateit in the countries of the Persian Gulf Cooperation Council: Bahrain, Kuwait ,Oman, Qatar, Saudi Arabia, and the United Arab Emirates. It also explains thechallenges and opportunities they face in the Indian Ocean. The results of the studyof the water economy of the Persian Gulf Cooperation Council countries indicatethe relative difference in the level of these countries to each other, so if thesecountries seek to achieve development and maximum use of resources andopportunities which the Indian Ocean has provided for them, they also have theintention of overcoming the challenges governing this ocean, and they should putspecial emphasis on the actions that lead to convergence
The Relationship between physical education teachers’ perceived physical literacy and students’ physical literacy and enjoyment of physical activity: The mediating role of teachers’ self-efficacy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Sport Sciences and Health Research, Volume ۱۶, Issue ۱,۲۰۲۴
129 - 142
حوزه های تخصصی:
Background: Physical education (PE) plays a crucial role in fostering an enjoyment of physical activity (PA) and developing physical literacy in students. This, in turn, contributes to lifelong health and well-being.
Aim: The study explored the association between teachers’ perceived physical literacy, students' enjoyment of PA, and physical literacy. This was done by investigating the mediating role of teachers' self-efficacy in teaching PE.
Materials and Methods: The sample included 40 physical education teachers and 100 students in 7 to 9 grades of secondary education, totaling 140 participants. The teachers completed the Physical Education Teachers' Perceived Physical Literacy Instrument (PPLI) and Teacher Self-Efficacy Scale (TSES). In contrast, the students completed the Physical Activity Enjoyment Scale (PACES) and Adolescent Physical Literacy Questionnaire (APLQ).
Results The results from the structural equation modeling confirmed the model's fit and showed that teachers’ perceived physical literacy and self-efficacy have a direct and positive relationship with students' enjoyment of PA and physical literacy. Additionally, teachers' self-efficacy indirectly mediated the relationship between teachers’ perceived physical literacy and students' enjoyment of PA and physical literacy.
Conclusion: The results underscore the importance of teachers' perceived physical literacy in fostering positive student outcomes concerning PA by mediating the role of teaching self-efficacy.
تأثیر دویدن روی چرخ دوار پیچیده بر هیستولوژی هیپوکامپ و عملکرد حافظه در موش های صحرایی مدل بیماری آلزایمر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۱)
17 - 29
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر دویدن روی چرخ دوار پیچیده بر هیستولوژی هایپوکمپ و عملکرد حافظه در موش های صحرایی مدل بیماری آلزایمر بود. روش کار: 24 موش صحرایی به صورت تصادفی انتخاب و در سه گروه: کنترل (C)، گروه کنترل آلزایمری (AC) و گروه آلزایمر+ تمرین چرخ گردان پیچیده (AT) تقسیم شدند. برای القای بیماری آلزایمر در گروه های آلزایمر، ترکیبی از کتامین (60) و زایلازین 8 میلی گرم بر کیلوگرم به هایپوکمپ موش ها تزریق شد. گروه (AT) 12 هفته دویدن روی چرخ دوار پیچیده را اجرا کردند در حالیکه گروه های کنترل (Cو AC) به مدت 12 هفته در قفس نگهداری شدند و در هیچ تمرینی شرکت داده نشدند. در این تحقیق از آزمون Tmaz جهت آزمون حافظه فضایی موش ها استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یکراهه در سطح معناداری 05/0 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که دویدن بر تراکم نورون هایپوکمپ موش ها تأثیر معنی داری دارد و گروه (AT) تراکم عصبی بالاتری نسبت به گروه (C) نشان داد. با این حال، تمرین دویدن بر ضخامت لایه هرمی هایپوکمپ موش های گروه (AT) تأثیر معنی داری نداشت و تفاوت بین گروه (AT) و (AC) معنی دار نبود.نتیجه گیری: استفاده از دویدن می تواند تراکم نرونی کلی هایپوکمپ را افزایش دهد و از این راه به بهبود عملکرد حافظه در بیماران آلزایمری کمک کند.
تاثیر تمرین HIIT، مقاومتی و ترکیبی بر عوامل هورمونی مرتبط با چاقی در نوجوانان چاق و دارای اضافه وزن پیش دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۱)
43 - 56
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف مطالعه حاضر، تعیین تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید، تمرین مقاومتی و ترکیبی بر عوامل هورمونی مرتبط با چاقی و سازگاری های ورزشی در پسران نوجوان پیش دیابتی است. روش شناسی: در یک طرح تحقیق نیمه تجربی، 40 پسر سالم کم تحرک با دامنه سنی 15-13 سال بر اساس درصد چربی و آمادگی هوازی انتخاب و در چهار گروه هشت هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT)، مقاومتی و ترکیبی (هر یک از تمرینات شامل هر هفته چهار جلسه و هر جلسه 60-45 دقیقه) و کنترل (بدون فعالیت) قرار گرفتند. هر جلسه HIIT شامل 8-6 تکرار دویدن 60-30 ثانیه ای با 85-80 درصد ضربان قلب ذخیره (5/3 دقیقه استراحت بین هر تکرار) بود. هشت هفته تمرین مقاومتی شامل حرکات عضلات اصلی بالاتنه، تنه و عضلات اصلی پایین تنه بود. تمرین ترکیبی شامل ترکیب تمرین مقاومتی و HIIT بود. ابتدا آزمودنی های گروه HIIT برای کسب آمادگی اولیه به مدت دو هفته در برنامه آماده سازی مشترک شامل 30 دقیقه تمرین هوازی با شدت کم (چهار جلسه در هفته با شدت 65-60 درصد) و آزمودنی های گروه تمرین مقاومتی در دو هفته تمرین مقاومتی و ساختاری شرکت کردند.نتایج: غلظت گلوکز ناشتا در هیچ یک از گروه ها تغییر معنی داری نداشت وتنها در گروه ترکیبی به طور معنی داری کاهش یافت اما سطح سرمی انسولین و شاخص HOMA در هر سه گروه تمرینی به طور معنی داری کاهش یافت که کاهش این شاخص ها گروه تمرین ترکیبی به طور معنی داری بیشتر از دو گروه دیگر بود.
تاثیر هشت هفته تمرینات دایره ای با وزن بدن با مکمل سازی چیتوسان بر شاخص های نیمرخ لیپیدی، التهابی و آمادگی هوازی مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۱)
57 - 70
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر هشت هفته تمرینات دایره ای با وزن بدن (CBWT) با مکمل سازی چیتوسان بر شاخص های نیمرخ لیپیدی، التهابی و آمادگی هوازی مردان چاق انجام شد. روش شناسی: در یک طرح تحقیق نیمه تجربی، 22 مرد دارای اضافه وزن و چاق (سن: 35-25 سال؛ درصد چربی: 37-32 درصد؛ شاخص توده بدنی: 35-30 کیلوگرم بر متر مربع) سطح شهر تبریز انتخاب و بر اساس BMI و درصد چربی در دو گروه تمرین و تمرین-چیتوسان قرار گرفتند. پروتکل تمرینات CBWT شامل پنج جلسه 30 دقیقه ای با 90-60 درصد HRR و شش ایستگاه تمرینی مختلف بود که هر تمرین به مدت یک دقیقه با 30 تا 40 ثانیه استراحت بین هر وهله تمرینی انجام شد. همچنین، هشت هفته مکمل سازی چیتوسان شامل دریافت 500 میلی گرم/روز به صورت سه وهله ای قبل از وعده های اصلی بود. 24 ساعت قبل و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی توان هوازی، نیمرخ لیپیدی و التهابی اندازه گیری شد. داده های حاصله با آزمون تحلیل کوواریانس و تی مستقل با نرم افزار SPSS26 تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: CBWT با و بدون مکمل سازی چیتوسان موجب تغییر معنی داری در شاخص های لکوسیتوز، تری گلیسیرید، HDL و LDL نشده است. با این حال، در هر دو گروه تمرینات با و بدون مکمل سازی چیتوسان میزان CRP به طور معنی داری کاهش یافت و تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود نداشت. تنها در گروه تمرین مکمل سازی چیتوسان سطوح کلسترول سرمی به طور معنی داری کاهش یافت.نتیجه گیری: تمرینات CBWT به همراه مکمل سازی چیتوسان احتمالاً روش مناسبی برای کاهش سطح التهاب سیستمیک و بهبود نمیرخ لیپیدی مردان چاق است.