مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
دو زبانگی
حوزههای تخصصی:
ایران سرزمین نیاکانی گروه های فرهنگی / زبانی چندی است که به زبان های اردو، بلوچی، کردی، عربی و ... گویش می کنند. ولی زبان رسمی آموزشگاه ها فارسی، یا زبان گروه پیشینه شمار (اکثریت) است، که زمینه ساز دشواری دو گانگی زبان خانه و آموزشگاه برای هزاران هزار کودکی می شود که زبان ماردی شان فارسی نیست. میزان در پایه مانی (مردودی) در میان این گروه ها بیشتر از گروه فارسی زبان است، همان گونه که در میزان آموزش گریزی (ترک تحصیل) هم آنها بر این گروه فزونی دارند. در راستای بازشناخت این دشواری، وزارت آموزش و پرورش کشور یک دوره آماده سازی یک ماهه برای کودکانی که زبان ماری شان فارسی نیست، برنامه ریزی کرده است که درست یک ماه پیش از آغاز پایه یکم برگزار می شود. افزون بر این در برخی از استانها دوره های یک ساله پیش دبستانی برگزار می شود که بی آن هیچ گونه برنامه ویژه ای برای نافارسی زبانان داشته باشند پذیرایی هر دو گروه می شوند.آماج پژوهشی کنونی این است که نیاز به پرداختن به این دشواری را برجسته کند و پی جوی راه کاری بخردانه برای از میان برداشتن آن از راه یکی از گونه های آموزش دو زبانه شود. تنها شمار چشم گیر دانش آموزانی که دچار این دشواری هستند، و پیامدهای زیان بار آن که گریبان گیر دانش آموزان دیگر زبان هستند، نشان دهنده ارزندگی آموزشی برای پرداختن به این دشواری است. از این رو دیدگاه سازایی گری پادآمیزانه (دیلکتیک کانستراکتیویزم) و پیشینه پژوهشی آموزش دو زبانه چارچوب نظریه پژوهش کنونی را پدید می آورند که در آن با به کارگیری داده های گردآوری شده با پرسش نامه دانش آموزی در «بررسی جهانی پیشرفت در خواندن» (پرلز) وابستگی گوناگونی در ارزه های خواندن به میزان هم سایی (تماس) با -زبان فارسی نشان داده می شود. چنین گوناگونی در ارزه های خواندن همراه با جایگاه بسیار پایین دانش آموزان ایرانی در این بررسی جهانی گویای نیاز به بازنگری بنیادی در سامانه آموزشی کشور و گشایش گره های شناسایی شده (دو گانگی زبان خانه و آموزشگاه) است.
مقایسه اثر بخشی استعاره های زبان اول و زبان دوم در فرایند استعاره درمانی افراد دوزبانه مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از موضوعاتی که اخیراً در روان شناسی شناختی مورد توجه قرار گرفته، مفهوم استعاره است. خصوصیات شناختی استعاره ها سبب شده تا در درمان های شناختی نیز به کار گرفته شوند. با توجه به آن که استعاره ها در زبان های مختلف زاییده همان فرهنگ و اجتماع هستند، این پژوهش قصد دارد تا تفاوت اثربخشی استعاره های زبان اول و دوم در فرآیند استعاره درمانی افراد دو زبانه افسرده را مورد مقایسه قرار دهد.
روش: 19 بیمار دو زبانه آذری زبان از بین مراجعه کنندگان به سه مرکز درمانی در شهر تهران، با در نظر گرفتن معیارهای گروه نمونه و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده های خط پایه شامل پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، آزمون افسردگی بکBDI-II ، آزمون ماتریس های پیشرونده ریون وپرسشنامه توانشهای کاربردی زبان بود. سپس این افراد در دو گروه تحت 12 جلسه استعاره درمانی قرار گرفتند که درمان در گروه اول (تعداد=8) تنها با استعاره هایی به زبان فارسی و در گروه دوم (تعداد=11) تنها با استعاره هایی به زبان آذری صورت پذیرفت. افسردگی افراد پس از طی دوره درمان مجدداً با آزمون بک ارزیابی شد. میزان افسردگی قبل و بعد از درمان، با آزمون آماری تجزیه و تحلیل کواریانس مقایسه گردید.
یافته ها: نتایج نشان دادند که رویکرد استعاره درمانی در هر دو گروه منجر به کاهش نمرات افراد در آزمون افسردگی بک شده است. به علاوه نتایج آزمون تجزیه و تحلیل کواریانس نشان داد که بین دو گروه در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: با توجه به این یافته ها می توان چنین نتیجه گیری نمود که استفاده از استعاره های متناسب با زبان و فرهنگ بومی مراجعین، به نحو قابل توجهی اثربخشی درمان های شناختی را تحت تاثیر قرار داده و موجب افزایش آن می گردد
بررسی تاثیر کاربرد استعاره بر حافظه افراد دو زبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش کوشیده ایم تا تفاوت عمل کرد کلی را در حافظه افراد دو زبانه درباره عبارت های استعاری و غیر استعاری با یکدیگر مقایسه کنیم و بدین منظور، از میان دانشجویان داوطلب دو زبانه آذری زبان، سی نفر را برگزیده ایم. برای بررسی عمل کرد حافظه آزمودنی ها، نخست سی عبارت استعاری و غیراستعاری آذری را در برابر آنها گذاشتیم و از آنها آزمون فرا خوانی آزاد گرفتیم؛ سپس به منظور مقایسه عمل کرد حافظه در زبان های اول و دوم، سی عبارت استعاری فارسی و آذری را در اختیار آزمودنی ها قرار دادیم و از آنان آزمون فرا خوانی آزاد گرفتیم. فرضیه های پژوهش با استفاده از آزمون آماری t گروه های وابسته آزموده شده اند.
نتایج حاصل از بررسی فرضیه ها نشان می دهند که میزان فرا خوانی مواد استعاری، به گونه ای معنا دار، بیش از مواد غیر استعاری است؛ افراد دو زبانه، استعاره های زبان اول را بیش از استعاره های زبان دوم به یاد می آورند و این تفاوت، از نظر آماری معنا دار است.
با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که مفاهیم استعاری به سبب برخوردار بودن از خصوصیات خاص شناختی، دارای ویژگی هایی هستند که کاربرد آنها قدرت به خاطر سپردن مواد را افزایش می دهد؛ همچنین در زبان اول، توان انتقال مفاهیم هیجانی، بیش از زبان دوم است و بنابراین، استعاره های زبان اول از اولویت شناختی برخوردارند.
بررسی تطبیقی جایگاه و کاربرد زبان های فارسی و کردی در افراد دو زبانه در شهرستان شیروان چرداول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات بحث برانگیزی که توجه بسیاری از محققان و کارشناسان را در دهه های اخیر به خود جلب کرده است، بحث دو زبانگی است. هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان استفادة مردم از دو زبان فارسی و کردی در موقعیت های رسمی و غیر رسمی در شهرستان شیروان چرداول است و اینکه آیا می توان آن را مصداق دوزبانگی کامل یا ناقص به شمار آورد؛ بدین معنی که آیا میزان استفاده از زبان های کردی و فارسی در میان زنان و مردان با تحصیلات متفاوت، از بی سواد تا دکتری و نیز دامنة سنی کودکان زیر 11 سال تا افراد بالای 51 سال، در موقعیت های رسمی و غیر رسمی تفاوت دارد؟ و اگر پاسخ مثبت است، میزان استفاده از زبان های فارسی و کردی در گروه های مختلف چگونه است؟ برای این منظور 394 آزمودنی از مناطق مختلف این شهرستان به صورت تصادفی انتخاب شدند. آزمودنی ها بر اساس گروه سنی (کودک: زیر 11 سال؛ نوجوان: 12-16؛ جوان: 17-29؛ میانسال: 30 -50 و مسن: بالای 51 سال)، سطح تحصیلات (بی سواد، ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان، دیپلم، فوق دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس و دکترا) و جنسیت (زن و مرد) انتخاب شدند. در این تحقیق از پرسش نامة الگوی پژوهشی پاراشر (1980) استفاده شده است. از آزمودنی ها خواسته شد که دو گونة زبان فارسی و کردی را بر اساس یک میزان چهار گزینه ای «همیشه»، «اغلب»، «بعضی وقتها» و «هیچ وقت»مشخص کنند. پرسش نامه، حاوی 36 سؤال بود که بر اساس درجة رسمیت حوزه ها (خانواده، دوستی، همسایگی، داد و ستد، آموزشی و اداری) به ترتیب از غیر رسمی به رسمی مرتب شدند. پس از جمع آوری پرسش نامه ها، اطلاعات توسط کامپیوتر پردازش شد. روش های آماری خی دو، کندال،آزمون تی جفت و واکاوی واریانس یک سویه، برای تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق به کار گرفته شد. یافته ها نشان می دهد که اختلاف در استفاده از دو زبان فارسی و کردی به وسیلة گروه های مختلف سنی، تحصیلی و جنسی از نظر آماری معنادار است.
مقاله به زبان انگلیسی: یادگیری بندِ نسبی در زبان انگلیسی به عنوان زبانِ سوم (Learning of relative clauses by L3 learners of English)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حیطه ی فراگیری زبان سوم٬ نتایج متناقض تحقیقات نشان می دهد که در میان محققان در مورد مزایا و یا معایب دو زبانگی در فراگیری زبان سوم اجماعی وجود ندارد. بنابراین دغدغه ی اصلی مطالعه حاضر بررسی تفاوت های احتمالی بین دوزبانه ها و تک زبانه ها در خصوص دانش دستور می باشد. این تحقیق تلاشی بود برای بررسی اینکه آیا زبان آموزان تک زبانه فارسی و دوزبانه فارسی- آذری در یادگیری بند نسبی زبان انگلیسی تفاوت معنی داری دارند. برای انجام این مطالعه، در مجموع دویست دانش آموز دختر در حال تحصیل در کلاس دوم دبیرستان به طور تصادفی از دو ناحیه ی آموزش و پرورش شهرهای تبریز و شیراز در ایران انتخاب شدند. تمامی شرکت کننده ها از نظر سطح زبان انگلیسی، جنسیت، و سن همگن بودند. یک آزمون استاندارد تعیین سطح زبان انگلیسی، یک پرسشنامه و دو تکلیفِ ساختارِ نحوی در هر دو گروه اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که تفاوت معنی داری بین زبان آموزان در ارتباط با بند نسبیِ انگلیسی وجود دارد. در نهایت، کاربردهای این پژوهش برای کسانیکه در امر یادگیری و آموزش زبان انگلیسی فعالیت دارند مورد بحث قرار گرفت.
حافظه کاری کودکان یک زبانه و دوزبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ظرفیت حافظه کاری کودکان دوزبانه و یک زبانه انجام شد. به این من ظور60 کودک دوزبانه (30 دختر و 30 پسر) و 60 کودک ی ک زبانه (30 دختر و 30 پسر) از میان دانش آموزان پایه سوم مدارس دولتی شهرهای ت هران (یک زبانه) و زن جان (دوزبانه) به صورت تصادفی انتخاب و با تکالیف فراخنای ارقام مستقیم، فراخنای ارقام وارونه، فراخنای کرسی، فراخنای شمارش و استروپ مورد آزمون قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t گروه های مستقل و تحلیل واریانس دوراهه نشان داد که عملکرد کودکان دوزبانه در آزمون های فراخنای ارقام وارونه، فراخنای کرسی، فراخنای شمارش و استروپ بهتر از کودکان یک زبانه بود ولی در آزمون فراخنای ارقام مستقیم تفاوت معناداری بین دو گروه یافت نشد. علاوه بر این، تفاوت های جنسیتی چندانی نیز بین دو گروه مشاهده نشد، به جز اینکه دختران یک زبانه در آزمون فراخنای ارقام مستقیم نسبت به پسران عملکرد بهتری داشتند. در کل نتایج این تحقیق نشان داد که کودکان دوزبانه از مجری مرکزی و بخش دیداری - فضایی بهتری نسبت به کودکان یک زبانه همسان خود برخوردارند اما در مورد مدار آوایی که تفاوتی بین دو گروه یافت نشد، نیاز به تحقیقات بیشتری است. علاوه بر این، هر دو جنس دارای ظرفیت حافظه کاری یکسانی هستند و جنس نقشی در این میان ندارد.
مقایسه قدرت خوانایی دانش آموزان یک زبانه و دو زبانه در درس فارسی پنجم ابتدایی و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راههای تعیین سطح خوانایی کتابهای درسی و تشخیص متناسب بودن متن با توانایی دانش آموزان، اندازه گیری قدرت خوانایی متن است که عوامل مهمی همچون خود یادگیرنده و کتاب درسی (فونت، شکلها و اندازه متن و...) را درنظر می گیرد. هدف از نگارش این مقاله بررسی قدرت خوانایی دانش آموزان یک زبانه (فارس زبان) و دو زبانه (کرد و آذری زبان) و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی است. این تحقیق با روش علّی- مقایسه ای انجام شده است. ۴۳۰ دانش آموز پنجم ابتدایی یک زبانه فارس و دو زبانه آذری و کرد زبان به منزله نمونه آماری در سه شهر تهران، مهاباد و مراغه با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. شمار نمونه ها در این شهرها به ترتیب ۱۵۳، ۱۴۵و ۱۳۲ بوده است. برای اندازه گیری قدرت خوانایی دانش آموزان از آزمون کلوز و برای پیشرفت تحصیلی از آزمون معلم ساخته که دارای روایی و پایایی لازم بودند، استفاده شده است. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که میان قدرت خوانایی دانش آموزان یک زبانه و دو زبانه تفاوت معنادار وجود دارد و یک زبانه ها قدرت خوانایی بالاتری دارند، اما میان قدرت خوانایی دو زبانه های آذری و کردزبان، تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که میان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان (یک زبانه و دو زبانه) نیز تفاوت وجود دارد و همبستگی معناداری میان قدرت خوانایی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان (یک زبانه و دو زبانه) وجود دارد؛ بنابراین، با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که متن کتاب فارسی پنجم متناسب با سطح توانایی دانش آموزان دو زبانه نیست و متن از نظر سطح خوانایی بالاتر از سطح توانایی دانش آموزان دو زبانه است، اما متن کتاب برای دانش آموزان یک زبانه مناسب است.
بررسی مقایسه قدرت خوانایی دانش آموزان یک زبانه و دو زبانه شهرستان زابل در ارتباط با درس فارسی دوره ابتدایی و رابطه ی آن با پیشرفت تحصیلی
هدف از نگارش این مقاله بررسی قدرت خوانایی و نوشتاری دانش آموزان یک زبانه (فارسی زبان) و دو زبانه (زابلی و بلوچی زبان) و رابطه ی آن با پیشرفت تحصیلی است (با توجه به این مسئله که زابلی، زبان نیست و تنها یک لهجه و گویش است، اما در این پژوهش بعنوان یک واحد مستقل در نظر گرفته شده) . 300 دانش آموز ابتدایی یک زبانه و دو زبانه به منزله ی نمونه آماری در سه شهر زابل، زهک و نیمروز با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند شمار نمونه ها به ترتیب 153، 92 و 55 نفر بوده است. جهت اندازه گیری قدرت خوانایی دانش آموزان از آزمون کلوز و برای پیشرفت تحصیلی از آزمون های معلم ساخته که دارای روایی و پایایی لازم بودند استفاده شده است. نتایج تحقیقات نشان داد که میان قدرت خوانایی دانش آموزان یک زبانه و دو زبانه تفاوت معنادار وجود دارد و یک زبانه ها قدرت خوانایی بالاتری دارند، اما میان قدرت خوانایی دو زبانه های زابلی و بلوچی، تفاوت معناداری وجود ندارد همچنین نتایج نشان داد که میان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان (یک زبانه و دو زبانه) نیز تفاوت وجود دارد و همبستگی معناداری میان قدرت خوانایی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان (یک زبانه و دو زبانه) وجود دارد؛ بنابراین، با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت متن کتاب های فارسی دوره ابتدایی متناسب با سطح توانایی دانش آموزان دو زبانه نیست و متن از نظر سطح خوانایی بالاتر از سطح توانایی دانش آموزان دو زبانه است، اما متن کتاب برای دانش آموزان یک زبانه مناسب است
تداخل واژگانی دو زبانه های تالشی - فارسی و فارسی - تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
267 - 290
حوزههای تخصصی:
افراد دوزبانه به دلیل ضعف در برقراری ارتباط به زبان دوم، ناخواسته عناصری را از زبان نخست به زبان دوم انتقال می دهند تا ارتباط برقرار شود. این مسأله در زبان شناسی اجتماعی و علم آموزش زبان تداخل زبانی نامیده می شود. برای رسیدن به نتیجه مطلوب آموزشی در جامعه چندزبانه ای مانند ایران که از زبان فارسی برای اهداف آموزشی استفاده می کند، بررسی نتیجه برخورد زبان ها، تداخل زبانی و دوزبانگی بسیاری از مسائل و موضوعات و تدوین منابع آموزشی را برای متصدیان آموزش کشور روشن و آن ها را در برآوردن نیاز های آموزشی کشور هدایت می کند. در این پژوهش تداخل واژگانی دوزبانه های تالشی فارسی و فارسی تالشی در میان جامعه تالشی زبان های روستای عنبران و مهاجران این روستا به غرب تهران، به صورت مقایسه ای بین دوگروه دوزبانه بررسی می شود. داده های پژوهش با پرسش نامه و ترجمه تعدادی جمله به وسیله افراد دوزبانه به هر یک از زبان ها به دست آمده است. افراد آزمون شونده به شکلی تصادفی از میان ساکنین عنبران و مهاجران دوزبانه غرب تهران انتخاب شده اند. به نظر می رسد تداخل بیشتر از زبان اول به زبان دوم صورت گرفته باشد و جنسیت گویشوران هم تأثیر کمی در تداخل زبانی داشته باشد.
ماندگاری تأثیرِ آموزش پیش دبستانی بر مهارت های شفاهی زبان فارسی کودکان ترک زبان و پیشرفت تحصیلی آنان در پایان سال سوّم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۴۶
157 - 180
حوزههای تخصصی:
یافته های پژوهشی نشان می دهد که کودکان ترک زبانی که از آموزش های پیش از دبستان بهره مند می شوند در سال اول دوره ابتدایی در مهارت های شفاهی زبان فارسی نسبت به هم سالان خود تواناترند و پیشرفت تحصیلی بهتری دارند. امّا برای این سؤال که آیا این برتری در سال های بعدی تحصیل نیز ماندگار است یا نه پاسخ مشخصی وجود ندارد. مطالعه حاضر، که از نوع پس رویداد بوده و با روش علّی- مقایسه ای صورت گرفته است، به همین موضوع، یعنی «ماندگاری تأثیرِ آموزش پیش دبستانی بر مهارت های شفاهی زبان فارسی کودکان ترک زبان و پیشرفت تحصیلی آنان پس از برخورداری از 3 سال آموزش ابتدایی، در پایان سال سوّم ابتدایی» می پردازد. اجرای آزمون رشد زبان (3 :TOLD-P) بر دو گروه، پیش دبستانی گذرانده و پیش دبستانی نگذرانده، که در آغازین روزهای سال اوّل دبستان تفاوت های معنا داری در مهارت های صحبت کردن، سازماندهی، گوش کردن، معناشناسی، نحو و واج شناسی زبان فارسی داشتند، نشان داد که برتری گروه پیش دبستانی گذرانده نسبت به گروه گواه- علی رغم برخورداری هر دو گروه از 3 سال آموزش ابتدایی برابر- همچنان به قوّت خود باقی است. افزون بر آن، گروه پیش دبستانی گذرانده در دروسِ وابسته به مهارت های زبان فارسی نظیر فارسی، املا، انشا، قرآن، دینی، علوم اجتماعی، ریاضی و علوم نسبت به گروه دوّم عملکرد بهتری داشتند. این تفاوت در دروسِ مستقلّ از مهارت های یادشده نظیر هنر و ورزش وجود نداشت. نتایج حاصل از اجرای آزمون فوق نشان داد که کودکان ترک زبان، حتّی پس از برخورداری از 3 سال آموزش دوره ابتدایی، از رسیدن به مرحله مورد انتظار از لحاظ مهارت های شفاهی زبان فارسی باز می مانند و نیز این که کودکان ترک زبان در صورت بهره مندی از آموزش های پیش دبستانی می توانند حتّی پس از گذشت 3 سال همچنان نسبت به کودکان ترک زبانی که این دوره را نگذرانده اند پیشرفت تحصیلی بهتری داشته باشند.
تأخیر مؤلفه N400 در تفاوت های هیجانی زبان اول و دوم: مطالعه دو زبانه های ترکی - فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طبق نتایج پژوهش های سال های اخیر، چنین اظهار شده که میزان هیجان زبان اول و دوم گویش وران دو زبانه متفاوت است و زبان دوم به لحاظ هیجانی فاصله بیشتری با فرد دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تفاوت هیجان خشم در زبان اول و دوم افراد دو زبانه ترکی_فارسی بود. روش کار: بدین منظور، 18 نفر دو زبانه متوالی ترکی_فارسی (با میانگین سنی 26 سال) از دانشجویان دانشگاه های تهران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در این پژوهش نیمه آزمایشی شرکت کردند. شرکت کنندگان ابتدا پرسشنامه های تاریخچه زبانی، سلامت عمومی، خلق مثبت و منفی، و برتری دست را تکمیل کردند. سپس، در یک آزمون شنیداری که محرک های آن واژه های خشم برانگیز و خنثی از هر دو زبان آنها بود شرکت کرده و هم زمان سیگنال الکتروانسفالوگرام آنها در 64 کانال نیز ثبت می شد. پس از استخراج مؤلفه های پتانسیل وابسته به رویداد، مؤلفه N400 با استفاده از آزمون فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: بر اساس یافته ها، میانگین تأخیر مؤلفه N400 برای واژه های خشم ترکی در مقایسه با واژه های خشم فارسی در برخی از کانال ها به طور معناداری کمتر بود (05/0>P). نتیجه گیری: پردازش سریع تر واژه های خشم ترکی نشان داد که زبان اول شرکت کنندگان توجه شان را سریع تر جلب کرده و باعث پردازش آسان تر واژگانی_هیجانی شده است. در مجموع، زبان اول باعث برانگیخته شدن هیجان بیشتری می شود و پیرو آن، دسترسی واژگانی و پردازش معنایی آسان تر می شود. در حالی که میزان خودکار بودن پردازش زبان دوم کمتر است. بنابراین، می توان گفت که واژه های هیجانی زبان اول به شکل عمیق تری رمزگذاری شده اند و دارای تداعی های هیجانی عمیق تری می باشند.
رابطه مهارت خودتنظیمی و فراگیری زبان جدید بین دانش آموزان یک زبانه و دوزبانه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نتایج و یافته های تحقیقاتی که تاکنون درمورد یادگیری زبان سوم صورت گرفته حاکی از آن است که درمورد فواید و مضرات دوزبانگی هنگام یادگیری زبان سوم در بین محققان اتفاق نظر وجود ندارد. لذا مهم ترین هدف تحقیق حاضر، جست وجوی تفاوت های احتمالی بین دانش آموزان یک زبانه و دو زبانه در یادگیری علم نحو زبان انگلیسی به عنوان زبان جدید با درنظر گرفتن راهبرد یادگیری خودتنظیمی آن ها بوده است. برای انجام این تحقیق، 411 شرکت کننده دختر و پسر در هشت دبیرستان دوره دوم در شهر اراک به روش نمونه گیری خوشه ای از میان دو گروه یک زبانه فارس زبان و دوزبانه فارس و ترک انتخاب شدند. از طریق آزمون دانش عمومی زبان، پرسش نامه خود تنظیمی و آزمون ساختار های نحوی و با کمک تحلیل های آماری ازجمله تحلیل واریانس یک طرفه ، آزمون t مستقل و آمار توصیفی، مشخص شد که تفاوت معنی داری بین دانش آموزان یک زبانه و دو زبانه در فراگیری ساختار های نحوی زبان جدید وجود ندارد. هچنین یافته های این پژوهش نشان داد که بین راهبرد یادگیری خود تنظیمی و توانش زبانی دانش آموزان رابطه معنا داری وجود دارد . به این معنا که با بالارفتن استفاده فراگیران از راهبرد یادگیری خود تنظیمی، توانش زبانی آن ها نیز افزایش می یابد . مطابق با این یافته ها پیشنهاد شد که دبیران زبان انگلیسی مقطع متوسطه هرچه بیشتر با مهارت یادگیری خود تنظیمی و نحوه انتقال و آموزش آن آشنا شوند و بیشتر به مقوله یادگیری خود تنظیمی دانش آموزان در کلاس توجه کنند. علاوه بر آن لازم است که دوره های آموزشی ضمن خدمت برای دبیران زبان انگلیسی مناطق دو زبانه یا مناطقی که کلاس های آن تلفیقی از شاگردان یک زبانه و دوزبانه است برگزار شود تا درمورد چگونگی تدریس در این کلاس ها و نیز چگونگی تدریس راهبرد خودتنظیمی بحث و بازآموزی صورت پذیرد.