مطالب مرتبط با کلیدواژه

ضمیر انتزاعی


۱.

بررسی پارامتر ضمیراندازی در زبان مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ضمیر انتزاعی ضمیر ناملفوظ ضمیرانداز ثابت پوچ واژه ضمیرانداز نسبی ضمیرانداز کلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۲۱۲
ضمیر انتزاعی و ناملفوظ در زبان های ضمیرانداز به عنصری اشاره می کند که دارای نقش نحوی است ولی نمود آوایی ندارد. این زبان ها دارای تقسیم بندی های گوناگونی هستند. در این مقاله، ابتدا، به رده بندی زبان مازندرانی بر اساس اصول تقسیم بندی زبان های ضمیرانداز بر اساس ریتزی (1982) و سپس، به ویژگی های منحصربه فرد زبان های ضمیرانداز پرداخته ایم و با ارائه شواهد و داده های زبانی، مشخص کرده ایم که زبان مازندرانی می تواند در کدام یک از این زیرمجموعه ها جای گیرد. در این جستار، به تعریف و ساختار انواع مختلف زبان های ضمیرانداز اشاره و نشان داده شده است که این گونه از زبان ها، به صورت کلی، به چهار زیرمجموعه تقسیم بندی می شوند: 1- زبان های ضمیرانداز ثابت مانند ایتالیایی، یونانی، فارسی؛ 2- زبان های ضمیرانداز پوچ واژه ای مانند آلمانی، گونه هایی از هلندی و آفریقایی؛ 3- زبان های ضمیرانداز نسبی مانند عبری، روسی، ماراتی و پرتغالی برزیلی؛ 4- زبان های ضمیرانداز کلامی (گفتمانی) مانند چینی، ژاپنی و کره ای. با مقایسه زبان مازندرانی با تقسیم بندی ارائه شده، نشان داده ایم که زبان مازندرانی ویژگی های زبان های ضمیرانداز ثابت را دارد، ضمن اینکه این زبان را می توان در حوزه زبان های ضمیرانداز کلامی نیز قرار داد؛ چرا که هم نمایه شدن ضمیر ناملفوظ و فاعل بند پایه بستگی به بافت کلامی دارد. 
۲.

نقش محمول بند پایه در زمانداری و درجه انتزاع فاعل بندهای متممی زبان فارسی (در چارچوب کمینه گرایی لاندا و نقش گرایی گیون)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساخت کنترلی زمانداری زمان بی زمانی ضمیر انتزاعی کمینه گرایی نقش گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۲۱
در مقاله پیشِ رو تأثیر شدت کنترل فعل بند پایه بر زمانداری و درجه انتزاع فاعل بندهای متممی زبان فارسی بررسی می شود. لاندا (2006) کنترل اجباری بند پایه بر بند متممی را با رخداد عمل بند متممی مرتبط می داند؛ به طوری که تعبیر معنایی محمول بند پایه، ازطریق مشخصه دستوری زمانداری و مشخصه معنایی زمان، وجه و زمانداری بند پیرو را تعیین می کند. گیون (1980) نیز معتقد است ساخت های کنترلی، نتیجه تلفیق دو حوزه معنی و نحو هستند. افزایش شدت کنترل بند پایه بر رخداد بند متممی، درجه بی زمانی بند متممی را افزایش می دهد. هدفی که در این مقاله دنبال می شود بررسی دو مشخصه زمانداری و زمان، در ساخت های کنترلی و تأثیر آن بر بازنمایی فاعل انتزاعی و درجه بی زمانی بند متممی است. داده های این پژوهش شامل 300 جمله است که به شیوه کتابخانه ای با دسته بندی افعال کنترلی و انواع بندهای متممی از آثار پیشین گردآوری شده و به روش توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. بنابراین، با تلفیق رویکردهای صورت گرا و نقش گرا نتایج، مدرج بودنِ عناصر دستوری مانند زمانداری و فاعل انتزاعی را نشان می دهد؛ به گونه ای که با کاهش شدت کنترل فعل بند پایه، وجه و زمانداری بند های متممی از التزامی بی زمان با فاعل انتزاعی به سمت اخباری زماندار با فاعل آشکار تغییر می یابد.