مطالب
    فیلترهای جستجو:
                فیلتری انتخاب نشده است.
        
نمایش ۱۲٬۱۶۱ تا ۱۲٬۱۸۰ مورد از کل ۵۳۴٬۴۵۳ مورد.
                منبع:
                دانش حسابرسی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۶                                    
                        ۴۰۲-۳۷۷                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                حرفه حسابرسی و نحوه فعالیت حسابرسان در جهان امروز بسیار حائز اهمیت است. مدیران و مالکان بیش از هر چیز نیازمند کسب اطلاعات دقیق در خصوص صورت های مالی خود می باشند تا متناسب با اطلاعات اخذ شده برای آینده خود راهبردها و استراتژی معقولانه ای اتخاذ نمایند. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی سنجش کیفیت حسابرسی در شرایط رفتار ناکارآمد در موسسات حسابرسی با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شد. این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته بر مبنای پژوهش های کیفی است که از نظر هدف کاربردی و از حیث نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید و خبرگان حسابرسی می باشند که تعداد 33 نفر از آنان به عنوان اعضای نمونه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختار یافته است که روایی و پایایی آن ها به ترتیب با روش های روایی محتوا و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار تایید شد. نتایج پژوهش گویای آن است که عوامل علّی موثر بر سنجش کیفیت حسابرسی در شرایط رفتار ناکارآمد حسابرسان شامل فشار زمانی، نداشتن وجدان کاری، کانون کنترل، تعهد حرفه ای پایین، تجربه اندک و پیچیدگی زیاد کار، خود ارزیابی عملکرد، معنویت پایین در کار و عدم مسئولیت پذیری می باشند. در بخش کیفی مشتمل بر شناسایی عوامل علّی، مداخله گر، زمینه ای، محوری، راهبردها و پیامدهای سنجش کیفیت حسابرسی در شرایط رفتار ناکارآمد در موسسات حسابرسی و در نهایت ارائه الگوی سنجش کیفیت حسابرسی در شرایط رفتار ناکارآمد در موسسات حسابرسی است. از طرفی زمانی که حسابرس اصول اخلاقی هم چون رازداری، درستکاری، ارائه گزارشات صحیح را رعایت نکند، به سازمان لطمه خواهد زد و رفتارهای غیراخلاقی حسابرس شهرت و اعتبار سازمان را نیز نابود خواهد کرد.            
            مقایسه انتظارات و ادراک ذینفعان اصلی فعالیت حسابرسی داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                دانش حسابرسی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷                                    
                        ۶۵-۳۸                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                پژوهش حاضر به بررسی تفاوت بین انتظارات و ادراکات ذینفعان اصلی فرآیند حسابرسی داخلی از نقش و مسئولیتی که فعالیت حسابرسی داخلی در فرآیندهای کنترل، مدیریت ریسک و راهبری باید ایفا نماید، می پردازد. در پژوهش حاضر ابتدا با استفاده از منابع علمی و حرفه ای مختلف، مسؤولیت حسابرسی داخلی در قالب سه حوزه اصلی کنترل های داخلی (65 نوع مسئولیت)، حوزه مدیریت ریسک (46 نوع مسئولیت) و حوزه راهبری شرکتی (36 نوع مسئولیت) تعیین و از طریق پرسش نامه در اختیار گروه های مختلف، جهت جمع آوری داده قرار گرفت. جامعه موردمطالعه شامل اعضای کمیته حسابرسی، مدیران ارشد و مدیران واحد حسابرسی داخلی شرکت های بورسی ایرانی بوده و اعضای نمونه به صورت تصادفی ساده طی سال 1402 انتخاب گردیده اند. همچنین فرضیه های پژوهش با مقایسه میانگین ها در دو سطح واقعی و مورد انتظار عملکرد توسط نرم افزار stata 15 مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج نشان می دهد (مدیران) حسابرسان داخلی ایرانی نسبت به آنچه باید انجام دهند کاملاً آگاه هستند. علاوه بر این، یافته های حاصل از مقایسه میانگین هر گروه با گروه مبنای حسابرسی داخلی حاکی از آن است که مدیران ارشد و کمیته حسابرسی انتظار زیادی دارند و تا حد زیادی نسبت به هدف و مسئولیت های فعالیت حسابرسی داخلی ناآگاه هستند. علاوه براین، نتایج حاصل از به کارگیری مدل پورتر (1993) نشان می دهد فاصله انتظارات عملکرد بیشتر از فاصله انتظارات معقول است. همچنین فاصله عملکرد ناکارا نسبت به فاصله استانداردهای ناکارا نقش مهم تری در فاصله عملکرد دارد. درک ادبیات فعلی از شکاف انتظارات بسیار محدود و منحصراً بر حسابرسی مالی متمرکز است. این مطالعه با سنجش فاصله انتظارات میان حسابرسان داخلی و مشتریان اصلی آن، پدیده شکاف انتظارات را فراتر از حوزه حسابرس مالی گسترش می دهد.            
            مرجعیت روشن فکران و گروه های مرجع: شهرت یا اندیشه؛ با نگاهی به بند ششم سیاست های کلی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                سیاست های راهبردی و کلان سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷                                    
                        514 - 548                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                در تحقیق حاضر، عوامل فرهنگی اجتماعی مؤثر بر میزان مرجعیت سلبریتی ها و روشن فکران در میان جوانان شهر شیراز، مرکز مرکز فرهنگ و ادب، بررسی شده است. در این پژوهش از روش پیمایشی استفاده شد. با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ایِ متناسب تعداد 387 نفر نمونه انتخاب شده است. برای بررسی روایی از تحلیل عاملی و برای پایایی از روش اعتبار سازه استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در میان جوانان و نوجوانان پایگاه های پایین جامعه، سلبریتی ها اقبال بیشتری دارند. میزان شهرت موجب مرجعیت سلبریتی ها می شود. افراد سنتی به سلبریتی ها کمتر گرایش دارند (این امر منجر به تضاد بین جوانان و نوجوانان و اعضای سنتی خانواده و در نتیجه شکاف نسلی می شود)؛ سرمایه اجتماعی بالا موجب گرایش بیشتر به سلبریتی ها می شود؛ دین داران کمتر طرف دار سلبریتی ها و روشن فکران اند؛ سرمایه فرهنگی کمتر موجب گرایش به سلبریتی ها و روشن فکران می شود؛ دنیای مدرن با نیازسازی برای افراد، به ویژه جوان ها، آن ها را به سمت مرجعیت سلبریتی ها سوق می دهد؛ شکست در آمال و آرزوها موجب گرایش بیشتر به سلبریتی ها می شود؛ فضای مجازی نقش بنیادین در گرایش به مرجعیت سلبریتی ها دارد؛ افزایش آگاهی عمومی موجب کاهش مرجعیت سلبریتی ها و افزایش گرایش به روشن فکران می شود؛ و در نهایت مردان بیشتر از زنان به سلبریتی ها تمایل دارند. در تحقیقات آینده، از نتایج این مطالعه می توان در ارتباط با جزء چهارمِ بند ششم سیاست های کلی نظام در زمینه اصلاح الگو در خانواده بهره برد.                 
            تحلیل آسیب پذیری مخاطبان زن در سینمای ایران بر اساس نظریه اپی ژنتیک (بررسی موردی دو فیلم شاخص سینمای ایران)
                سینما طی قرن بیستم به پرطرفدارترین و تأثیرگذارترین گونه هنری تبدیل شده است، لذا شناخت تأثیر و تأثرات آن بر مخاطبان، ازجمله مخاطبان زن، امری بسیار مهم به نظر می رسد. تحقیقات جدید صورت گرفته در حوزه اپی ژنتیک به تاثیرات عمیق ژنتیک بر شخصیت انسان صحه می گذارد. اپی ژنتیک (فراوراثت)، نظریه ای در زمینه توارث است که بیان می کند ژن ها دارای حافظه ای برای ثبت وقایع هستند. این پژوهش که با روش تحلیل محتوای کیفی و به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است، تلاش دارد بر اساس نتایج تحقیقات اپی ژنتیک، تأثیر سینما بر آسیب پذیری زنانِ مخاطب سینما و در نهایت احتمال انتقال این نقش ها از جمله انفعال و درماندگی شخصیتی را به نسل های آینده بررسی نماید. نتایج تحلیل دو فیلم هدفمند انتخاب شده، از دو دهه متفاوت سینمای ایران و تحقیقات صورت گرفته در حوزه روان شناسی، علوم اعصاب و اپی ژنتیک نشان می دهد، که بازنمایی مکرر زنان منفعل و درمانده در این فیلم ها، با فعال سازی نورون های آینه ای و درونی سازی الگوهای رفتاری، می تواند مسیرهای عصبی مرتبط با درماندگی را تقویت کند. این فرایند، مطابق نظریه ی یادگیری مشاهده ای احتمال انتقال این الگوها به نسل های بعدی از طریق تغییرات اپی ژنتیکی را افزایش می دهد.            
            جایگاه مصلحت و آزادی های فردی و اجتماعی در جرم انگاری از منظر فقه و حقوق بشر
                منبع:
                پژوهش های فقهی حقوق بشر دوره ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲                                    
                        1 - 18                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                زمینه  و هدف:  جرم انگاری یکی از موضوعات مهم در حقوق کیفری است که عرصه تقابل مصلحت جمعی و عمومی و از یک سو و حقوق و آزادی های فردی و اجتماعی از سوی دیگر است. با توجه به تأثیرگذاری و پیامدهای جرم انگاری نسبت به حقوق و آزادی های فردی و در عین حال، مصلحت عمومی، تبیین و تحلیل رویکرد فقه و نظام حقوق بشر بین الملل ضروری است
مواد و روش ها: این پژوهش بصورت توصیفی- تحلیلی و از منابع کتابخانه ای تدوین شده است.
ملاحظات اخلاقی: در نگارش مقاله اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.
یافته ها: در فقه در عین توجه به حقوق و آزادی های فردی و اجتماعی، به مصلحت عمومی توجه بیشتری شده و حقوق و آزادی های فردی و اجتماعی در راستای تحقق مصلحت عمومی تبیین و تحلیل می شود. در واقع، مصلحت شامل دین، جان، عقل، ناموس و نسل و اموال مردم که در سایه مصلحت بزرگ تری به نام حکومت قابل تحقق است
نتیجه: بر حقوق آزادی های فردی در جرم انگاری ترجیح و اولویت دارد. در نظام حقوق بشر بین الملل اما تأکید بر حداقل مداخله گرایی کیفری و رعایت حقوق و آزادی های فردی و اجتماعی است. البته محدودیت هایی چون امنیت و سلامت عمومی برای حقوق و آزادی های فردی در جرم انگاری وجود دارد؛ اما این محدودیت ها حداقلی است.            
            بررسی ماهیت و احکام نجات غیر(جهت حفظ حق حیات در حقوق بشر)
                منبع:
                پژوهش های فقهی حقوق بشر دوره ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲                                    
                        71 - 86                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                زمینه و هدف: تعهد به نجات به غیر، از مهم ترین راه های حفظ حیات بشر است. قرآن کریم، در آیات متعددی از جمله آیات 82 سوره بقره و 57 آل عمران، انسان ها را به انجام عمل نیکو دعوت نموده است و بدون شک یکی از اعمال نیکو نجات جان انسانی به هنگام مخاطرات است.مواد و روش ها: این پژوهش از نوع نظری و روش آن صورت توصیفی-تحلیلی می باشد و روش جمع آوری اطلاعات کتاب خانه ای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است.یافته ها: در فقه و حقوق احکام و ضمانت اجراهایی مطرح شده و سعی شده است تا میزان تکلیف و دامنه این تعهد در روابط میان نجات گر و قربانی مشخص شود.ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.نتیجه : اولاً، از بعد حقوقی، ماهیت رابطه بین نجات گر و قربانی دارای جنبه های متعدّد قراردادی و قهری است که هر یک احکام جداگانه ای را در برمی گیرد. ثانیاَ، اگرچه در فقه، اشاره صریحی به احکام تعهد به نجات غیر نشده؛ ولی با وحدت ملاک از اطعام مضطر می توان علاوه بر حکم تکلیفی، حکم وضعی آن را جستجو کرد؛ ثالثاَ، عنایت به وجه تفاوت در ماهیت و احکام تعهد نجات به غیر، دامنه تعهد می تواند تعهد به وسیله و یا نتیجه باشد؛ رابعاَ، عدم انجام تعهد به نجات غیر دارای ضمانت های قراردادی، قهری و کیفری است.            
            نقش حاکمیت و حامیان زنان در بهبود سطح سلامت زنان ایرانی متأثر از تغییرات دنیای مدرن در دورهٔ قاجار و پهلوی (۱۲۲۶ش-۱۳۵۷ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                تاریخ علم دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)                                    
                        133 - 164                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                توجه به موضوع سلامت زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشور از یک سو و نقش این گروه در تأمین نیازهای سایر اعضای خانواده از سوی دیگر موجب شده است تا حاکمان نگاه ویژه ای به زنان و سلامت آنان داشته باشند. عواملی نظیر پراکندگی جغرافیایی، تمرکز جمعیت در نواحی روستایی و عشایری در ایران، توسل به طبیبان سنتی برای درمان، رسم ازدواج زودهنگام دختران در کنار اولویت نداشتن موضوع سلامت زنان موجب شده است تا زنان ایرانی در طول تاریخ با مشکلات متعددی در حوزهٔ سلامت روبه رو شوند. ورود ایران به عصر جدید و رویارویی مردم، به ویژه روشنفکران و حاکمان، با مفاهیم دنیای مدرن در دورهٔ قاجار و پهلوی اما نقطهٔ شکافی عمیق در جریان فوق به حساب می آید. پژوهش پیش رو در پی بررسی این مسأله است که موضوع سلامت زنان ایرانی به دنبال ورود و پیاده سازی کدام عناصر دنیای مدرن مورد توجه قرار گرفته و چگونه نظم پیشین دستخوش تغییر شده است؟ پژوهش حاضر با استفاده از شیوهٔ اسنادی و کتابخانه ای در تلاش است تا روند تخصصی شدن نگاه به موضوع سلامت زنان ایرانی را از دریچهٔ مواجههٔ ایرانیان با دنیای مدرن و نقش حاکمان و فعالان اجتماعی در دورهٔ قاجار و پهلوی تبیین کند. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که شکل گیری جنبش مشروطه و تأسیس نهادهای قانون گذار، بر پایی تشکل های حامی زنان، توجه به آموزش زنان و دختران، عهده دار شدن ارائهٔ خدمات حوزهٔ سلامت زنان توسط دولت و همراهی حاکمیت با جریان ها و سازمان های بین المللی حامی زنان در دورهٔ مورد بحث توانسته است برای نخستین بار سلامت زنان را به مثابهٔ یک مسأله (Problem) پیش روی دولت و حامیان زنان قرار دهد. سامان دادن به این اقدامات در شرایط فقدان حمایت حاکمیت و نهادهای ذی ربط در دورهٔ قاجار، بر دوش اندک فعالان حوزهٔ زنان و نخستین تشکل ها بوده است. در سایهٔ سیاست تمرکز قدرت و تلاش حاکمیت پهلوی اول و دوم با هدف اجرایی سازی گفتمان های تجدد و توسعه در کشور، حاکمیت برنامه های حمایت از سلامت زنان را نیز عهده دار شده و حتی هدایت تشکل ها را نیز در دست خود گرفت.            
            حکمرانی فرهنگی در خوانش دینی آیت الله مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
                منبع:
                آیین حکمرانی سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیای  ۳)                                    
                        255 - 286                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                این مقاله به دنبال پی ریزی الگویی برای حکمرانی فرهنگی در دولت اسلامی است؛ به طوری که این الگو، دربرگیرنده شاخص هایی باشد که هویت رویکرد دینی را به حکمرانی فرهنگی نشان بدهد و گونه ای نظریه پردازی اسلامی در این گستره به شمار آید. کوشش شده است با تکیه بر آثار آیت الله مصباح یزدی، گروهی از تدبیرها درباره حکمرانی فرهنگی ارایه شوند تا از آن ها به عنوان نسخه حکمرانی استفاده شود. در این مقاله از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. یافته هایی که در این هندسه، صورت بندی شده اند عبارتند از: برآمدن «امر فرعی  و امر اصیل» از منزلت فرهنگ، برآمدن «تساوی و ترجیح» از دیگری های فرهنگی، برآمدن «بی طرفی و مسئولیت» از نقش آفرینی دولت، برآمدن «تکثرگرایی و انحصارگرایی» از منبع تجویز، برآمدن «مصالح مادی و مصالح معنوی» از آزادی، برآمدن «زور و زمینه سازی» از سازوکارها، برآمدن «حریم خصوصی و حریم عمومی» از گستره تدبیر، برآمدن «اقلّی و اکثری» از جامعه مدنی و برآمدن «دینی و سکولار» از همبستگی.            
            بازشناسی شخصیت حفصه از دوران رسول خدا(ص) تا وفات او با تأکید بر منابع فریقین
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                تاریخ اسلام مملو از شخصیت های برجسته ای است که گفتار و کردارشان تأثیرات ژرف و مثبت یا منفی بر تحولات و جریان های مختلف داشته اند. یکی از این شخصیت ها حفصه بنت عمر بن خطاب بود، که در دوران زندگی پیامبر اسلام(ص) و پس از وفات ایشان نقشی مهم و مؤثر در تاریخ اسلام ایفا کرد. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی جنبه های مختلف زندگی حفصه و شخصیت او در دوره های متفاوت تا زمان وفاتش با تکیه بر منابع فریقین می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد براساس گزارشات منابع فریقین حفصه در ایام حیات پیامبر(ص) و پس از وفات ایشان تا سال ۴۱ هجری، به عنوان شخصیتی تأثیرگذار - اما عمدتاً منفی - در مناسبات و رخدادهای صدر اسلام نقش آفرینی کرده و گزارش هایی از گفتار و رفتار ناپسند نسبت به رسول خدا(ص) و حضرت علی(ص) داشته است.            
            The Role of Managers' Information Interpretation on Cost Behavior(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                This study aimed to investigate the role of managers' information interpretation on cost behavior. The locative domain of this research is the companies listed in the Tehran Stock Exchange during 2014-2020 and through systematic elimination method, 112 companies have been selected as statistical sample. Managers' information interpretation is considered as an independent variable and cost behavior is considered a dependent variable. The current research is applied research, and if the classification of types of re-searches be considered based on the nature and method, the method of the present study is essentially descriptive in terms of the nature, and in terms of the method is considered in correlation researches category. In this study, library method was used to collect data. In the research data section, data was collected through collecting data of sample companies by referring to financial statements, explanatory notes and stock exchange magazine. In order to describe and summarize the data collected, the descriptive and inferential statistics are used. In order to analyze the data, variance heterogeneity pre-test, F Leimer test, Hausman test and Jarque-Bera test and then multivariate regression test were used to confirm and reject the research hypotheses (EVIEWS software). The results showed that the extent of effectiveness of managers’ information interpretation factors, including changes in managers' consensus on profit, changes in public profit information, changes in private profit information, and changes in bias in profit forecasting on cost behavior in potentially competitive conditions are different from de facto competition. The results obtained in this research are consistent with the documents mentioned in the research theoretical framework and financial literature.            
            چالش های راهبردی آمریکا در عصر هویت و هوش مصنوعی
                منبع:
                غرب پژوهی سال اول پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱                                    
                        183-208                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هویت و هوش مصنوعی را باید به عنوان دو شاخص اصلی تحول نظام جهانی در سومین دهه قرن 21 دانست. هر یک از دو مولفه یاد شده تاثیر قابل توجهی بر معادله سیاست، قدرت و امنیت بازیگران به جا می گذارد. هر گاه نظم جهانی با نشانه هایی از کنش هویتی و تحول فناورانه روبرو شود، نشانه هایی از تغییرات اجتناب ناپذیر ساختاری را تجربه خواهد کرد. سومین دهه قرن 21 بسیاری از کشورهای منطقه ای و بازیگران سیاست بین الملل در فضای بحران هویت قرار گرفته اند. جنگ های منطقه ای را می توان در زمره شاخص های اصلی بحران هویت در محیط منطقه ای و سیاست بین الملل دانست. به موازات بحران هویت زمینه برای شکل گیری موج جدیدی از انقلاب فناورانه به وجود آمده که این امر سیاست بسیاری از کشورها را تحت تأثیر قرار می دهد. مفهوم هوش مصنوعی در یک دهه گذشته به عنوان موضوع راهبردی جدید در دستور کار کشورهای صنعتی و بازیگران منطقه ای قرار گرفته است. مقام معظم رهبری در دیدار خود با اعضای هیأت دولت در شهریور 1403 بر ضرورت بازتولید قدرت ایران در حوزه هوش مصنوعی تأکید داشتند. ایجاد زیرساخت های فنی، معنایی و کاربردی هوش مصنوعی می تواند تأثیر خود را بر اقتصاد، سیاست و امنیت جهانی به جا گذارد. هوش مصنوعی محور جدید معادله سیاست، قدرت، امنیت و هویت محسوب می شود. پرسش اصلی مقاله آن است که «هوش مصنوعی چه ویژگی هایی دارد و چه تأثیری بر معادله قدرت، امنیت و هویت امریکا در محیط منطقه ای و سیاست بین الملل به جا می گذارد؟» فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که «هوش مصنوعی تحولی بنیادین در معادله قدرت ایجاد کرده و منجر به ظهور جنگ های منطقه ای و ستیزش های ژئوپلیتیکی خواهد شد.» در تنظیم مقاله از رهیافت «تحلیل داده ها» استفاده می شود.            
            پیش بینی اشتیاق تحصیلی بر اساس راهبرد های یادگیری در دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری
                منبع:
                رویکرد فلسفه در مدارس و سازمان ها دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴                                    
                        96 - 106                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی اشتیاق تحصیلی بر اساس راهبرد های یادگیری در دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری بوده است. روش کار: پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شهر مرودشت می باشد. با شیوه نمونه گیری در دسترس و بر حسب تعداد متغیر های پژوهش 160 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش شامل پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فریدل و پاریس (2005)، و پرسشنامه راهبردهای یادگیری کرمی (1381) بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار Spss صورت گرفت. نتایج: نتایج نشان داد از بین راهبردهای یادگیری، سازماندهی رابطه مستقیم و معنادار با اشتیاق تحصیلی داشته و در پیش بینی آن مؤثر بود است. نتیجه گیری: دانش آموزان با اختلال های یادگیری یکی از رایج ترین گروه افراد با نیازهای ویژه هستند. این افراد گروه بسیار ناهمگنی را تشکیل می دهند که با وجود هوش متوسط و بالاتر، در یک یا چند حیطه تحصیلی مشکلات جدی دارند.            
            کاربست روش «معناشناسی ساختاری کاربردی»؛ ابزاری کارآمد جهت کشف ساختار و غرض سوره (مطالعه موردی: سوره جمعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف: نوشتار حاضر به دنبال معرفی «معناشناسی ساختاری کاربردی» و کاربست آن در کشف ساختار و غرض سوره ها با مطالعه موردیِ سوره جمعه بود. همچنین بر اساس روش، به دنبال مفاهیم کلیدی، محوری، سیاق و دسته های سوره جمعه در راستای کشف ساختار بود و متناظر با مفهوم محوری، غرض سوره جمعه را پیگیری کرد. روش: پژوهش حاضر با ابزار گردآوری کتابخانه ای- استنادی و روش توصیفی و تحلیلی و سطحِ تحلیل به سرانجام رسیده است. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که سوره جمعه دارای یک سیاق سه دسته ای، سه واژه کلیدی و یک واژه محوری می باشد. واژگان کلیدی سوره عبارت از: «بعثت پیامبر(ص)»، «عدم تعهد قوم یهود به تورات» و «نماز جمعه» و مفهوم محوری سوره، «الهی بودن بعثت پیامبر(ص)» است. غرض سوره نیز «تبیین هدایت انسانها با مقام بعثت پیامبر(ص) که از ناحیه فضل الهی به امت پیامبر خاتم(ص)» است. نتیجه گیری: روش «معناشناسی ساختاری کاربردی» از روشهای نوینی است که علاوه بر قابلیت معناشناسی، توان ساختارشناسی را نیز داراست. نو بودن، ساده بودن، جذابیت، متن مداری، دقت و سرعت بالا در رسیدن به نتیجه، از دلایلی است که این روش را روشی کارامد در مطالعات ساختارشناسی متن کرده است.            
            خدا، زمان و معرفت یقینی در فلسفه دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                شناخت پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۱                                    
                        95 - 114                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                خدا در نظام معرفت شناسی دکارت اساس و بنیانِ دوامِ معرفت و، درنتیجه، یقینی بودنِ آن است. او نه صرفاً موجودی متعالی و منفعل، بلکه موجودی فعال است که به صورتِ مداوم در ساختار جهان دخالت دارد و استمرار وجود پدیده ها و، به تبعِ آن، دوام معرفت را تضمین می کند. وابستگی یقین به خداوند معرفت شناسی دکارت را با یکی از بنیادی ترین چالش های آن مواجه می کند که از آن با عنوان «دور دکارتی» یاد می شود. اثبات وجود خدا برای اعتباربخشی به ادراکات واضح و متمایز ضروری است، درحالی که خودِ این ادراکاتِ مبنایی برای اثبات وجود خدا هستند. در ای ن مقاله، با پیوند میان نظریه زمان و خلق مدام در اندیشه دکارت، راهی برای رفع این دور ارائه می شود. دکارت به پیوستگی ذاتی میان لحظات مختلف زمان قائل نیست. پیوستگیِ زمان و بقای هر لحظه از جهان محصول عمل دائمی خداوند است. مطابقِ این خوانش، نظام معرفت شناسی دکارت از الهیات جدا نیست و اعتبار و بنیان معرفت به وجود خدا و اراده او پیوند خورده است.            
            ارزیابی تغییرات کاربری اراضی بر مبنای تلفیق روش یادگیری ماشین و الگوریتم نقشه بردار زاویه طیفی با استفاده از نمونه های آموزشی متغیر، مطالعه موردی: حوضه آبریز تالاب انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                با توجه به اهمیت تغییرات کاربری اراضی در آمایش سرزمین و حفاظت اکوسیستم های حیاتی نظیر تالاب ها، هدف از این مطالعه بررسی تغییر کاربری اراضی حوضه آبریز تالاب انزلی مبتنی بر تلفیق الگوریتم نقشه بردار زاویه طیفی (SAM) و جنگل تصادفی (RF) با به کارگیری نمونه های آموزشی متغیر در پلتفرم گوگل ارث انجین (GEE) است. لذا، از تصاویر سنتینل-2 هارمونایز شده در طی سال های 2019-2023 و شش شاخص طیفی به منظور افزایش دقت الگوریتم در طبقه بندی کاربری اراضی استفاده شد. با جمع آوری 500 نقطه زمینی در سال پایه و بر اساس اختلاف زاویه طیفی تصاویر، نمونه های آموزشی جدید در سال های 2021 و 2023 تولید و نقشه های طبقه بندی با استفاده از الگوریتم RF ایجاد شدند. نتایج حاکی از بیشترین تغییرات در طی 5 سال در کاربری های پهنه آب (کاهشی)، تالاب و انسان ساخت (افزایشی) است. نتایج مدل سازی نیز بیانگر دقت بالای 87 درصد برای صحت کلی و کاپا در بازه زمانی در نظر گرفته شده است. از طرفی کاربری پهنه آب با دقت بالای 90 درصد، بیشترین مقدار را برای شاخص های صحت کاربر و تولیدکننده دارد. نتایج اهمیت نسبی نیز بیانگر آن بود که باندهای سبز، آبی، قرمز و شاخص اصلاح شده اختلاف آب نرمال بیشترین تأثیر را در تفکیک کاربری ها و انتقال نمونه های آموزشی داشته اند. ازاین رو مشخص می شود که روش نوین اتخاذشده با توجه به در نظر گرفتن پویایی و خودکارسازی تولید نمونه های آموزشی جدید، قابلیت بالایی در تفکیک پذیری و بهبود دقت طبقه بندی در مناطق تالابی دارد؛ بنابراین این روش برای مطالعات آینده و سایر حوضه های تالابی نیز قابل اتکا است.            
            تحلیلی بر اهمیت و نقش فضاهای گردشگری در شخصیت شهروندی (مطالعه موردی: شهر شوش)(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                شخصیت و هویت شهروندی به عنوان یک هویت اجتماعی درون یک بستر شکل می گیرد. فضاهای گردشگری به عنوان بخشی از محیط شهری، موجبات بروز الگوهای رفتاری خاص در این بستر است که در دو بعد احساسی و ذهنی شکل می گیرد. هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل نقش فضاهای گردشگری در شخصیت شهروندی است. مؤلفه های رفتاری شامل: مؤلفه های شناختی-عاطفی و مؤلفه های ادراک محیطی که در دو متغیر کلی تحقیق شامل تعلق مکانی و مشارکت شهروندان است. تحقیق با روش کمی و از نوع توصیفی – تحلیلی و باهدف کاربردی از طریق توزیع پرسشنامه به صورت تصادفی بین شهروندان انجام گرفته و با روش همبستگی و رگرسیون در نرم افزار SPSS تحلیل شده است. یافته های تحقیق، میزان همبستگی و رابطه مستقیمی (مثبت) را باشخصیت شهروندی نشان می دهند. میزان این همبستگی برای متغیر تعلق مکانی 067/. و مشارکت شهروندان 074/. است. میزان تأثیر این متغیرها برای متغیر تعلق مکانی 045/. و مشارکت شهروندان 038/. است که نشان می دهد تعلق مکانی نقش مهمی در اهمیت فضاهای گردشگری دارد. نتایج نشان می دهند که فضاهای گردشگری نقش مؤثری در شخصیت شهروندی ایفا می کنند به طوری که متغیرهای شناخت فضاها، احساس مسئولیت، احترام به گردشگران، علاقه به توسعه فضای گردشگری و راهنمایی گردشگران بیشترین فراوانی و تأثیر را در شخصیت شهروندی داشته اند. می توان انتظار داشت با افزایش تعلق مکانی در شکل گیری شخصیت شهروندان نقش مهمی داشته باشد و در بهبود مهمان پذیری گردشگران، نظارت و مشارکت در حفاظت از فضاهای گردشگری، و فرهنگ شهروندی تأثیر بیشتری داشته باشد.            
            بررسی نقش حکمروایی خوب در پایداری روستاها وضرورت مدیریت کارآمد منابع انسانی (مورد مطالعه روستاهای بدوستان غربی شهرستان هریس)
                منبع:
                جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷                                    
                        643 - 675                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                موضوع حکمرانی خوب با هدف دستیابی به توسعه پایدار، مطرح شده که در آن برکاهش فقر، ایجاد شغل و رفاه پایدار، حفاظت و تجدید حیات محیطزیست و رشد و توسعه زنان تأکید می شود که همه این ها با حکمروایی خوب امکان تحقق می یابد. در واقع می توان بیان کرد که حکمروایی خوب الگوی جدیدی برای توسعه پایدار انسانی با سازوکار تعاملی سه بخش دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی است تا به موجب آن کشورها بتوانند از همه ی توانمندی های خود در توسعه همه جانبه استفاده کند. بر همین اساس پژوهش حاضر بررسی نقش حکمروایی خوب روستایی در پایداری روستاها و ضرورت مدیریت کارآمد منابع انسانی در روستاهای بدوستان غربی شهرستان هریس می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری اطلاعات توصیفی _ پیمایشی بود. جامعه آماری مورد مطالعه، 4828 نفر سرپرستان خانوار روستاهای دهستان بدوستان غربی شهرستان هریس بودند. روش نمونه گیری چند مرحله ای بود، برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی مورگان استفاده شد. حجم نمونه سرپرستان خانوار357 بدست آمد. ابزار سنجش پرسشنامه بود. پرسشنامه ها از نظرسنجش روایی و پایایی مورد بررسی قرارگرفت. از ضریب آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی استفاده شد. یافته های استنباطی پژوهش حاکی از آن است که در بررس ی ش اخص ه ای هشتگانه حکمروای ی خ وب، ش اخص توافق جمعی و کارایی و اثر بخشی با میانگین 3/19 در بالاترین وزن و روستای شیخ رجب در شاخص مشارکت و روستای شاملو در شاخص عدالت محوری با میانگین 2/20 پایین ترین وزن را کسب کردند.            
            تحلیل و نقد رأی وحدت رویه ۸۵۴ هیئت عمومی دیوان عالی کشور (عدم قابلیت اعاده دادرسی ماده ۴۷۴ پس از اعاده دادرسی ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری)(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                این مقاله به تحلیل و نقد رأی وحدت رویه شماره 854 مورخ 8/8/1403 هیئت عمومی دیوان عالی کشور می پردازد موضوع رأی، اعاده دادرسی در آرای کیفری و ارتباط آن با مواد 474 و 477 قانون آیین دادرسی کیفری است. به موجب رأی مذکور، درخواست اعاده دادرسی از طریق ماده 474 نسبت به آرای صادره بر اساس ماده 477 غیرقابل پذیرش اعلام گردید. در این مقاله، با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای و آرای قضایی مرتبط، نقدهایی از منظرهای مختلف بر رأی یادشده، وارد شده است. مقاله ابتدا به توضیح مفاد رأی و بررسی شکلی و ماهیتی آن می پردازد. سپس، از جنبه های مختلف از جمله نقض قاعده تفسیر به نفع متهم، بی ارتباطی دلیل و مدعا، نقض اصول عدالت قضایی، و عدم تطابق با فلسفه تقنینی مواد 474 و 477، پرداخته است. تحلیل ها نشان می دهند که رأی مذکور بر اساس استدلال های ضعیف و بدون ارتباط منطقی میان دلیل و مدعا، موجب تضعیف حقوق متهمان و محدود کردن امکان استفاده از ابزارهای قانونی می شود. بر این أساس، بازنگری در رأی وحدت رویه و توجه به اصول دادرسی عادلانه، حمایت از حقوق متهمان و لزوم رعایت قاعده تفسیر به نفع متهم همرا ه با پیشنهادهایی برای اصلاح رأی و تقویت اصول عدالت و حقوق متهمان مورد تأکید است تا در نتیجه اطمینان حاصل شود که نظام قضایی به طور منصفانه و عادلانه عمل می کند.            
            Effects of Cognitive-Based Problem-Solving skills On Changing Parenting Styles and Reducing Parental Anger(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                Objective: The current study aims to examine the effect of cognitive problem-solving skills training on parents' parenting styles and their anger reduction towards their children. Method: The method of this research is quasi-experimental with a pretest-posttest single-group design without follow-up. The sample group consisted of 69 mothers of children aged 4 to 7 years, selected through convenience sampling. In these workshops, which were held over 9 two-hour sessions across 9 weeks, parents were made aware of effective and ineffective methods of dealing with children's behaviors, and practiced exercises to improve their response style to challenging behaviors of children. To evaluate the effectiveness of the training program, two questionnaires were used: the Parenting Styles questionnaire (Shokoohi Yekta & Parand, 2007) and the Anger Assessment questionnaire (Shokoohi Yekta & Zamani, 2007). The research data were analyzed with ANOVA and t-test methods using SPSS software. Findings: The results showed that participation in the problem-solving workshop had a positive effect on participants' performance regarding their parenting styles. Such that, this program led to an increase in the problem-solving parenting style and a decrease in parents' use of other ineffective parenting styles such as advising without explanation, and punishment and scolding (P<0.05). However, the analysis of the findings did not show a significant difference in terms of reducing mothers' aggression towards their children (P>0.05). Conclusion: Accordingly, it can be inferred that training in problem-solving skills can be used to improve parenting styles and the quality of interpersonal communications within the family.            
            بررسی اثربخشی بازی درمانی بر افسردگی و احساس تنهایی در کودکان دچار اختلال نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵ (مجموعه مقالات رفتار و ذهن)۵                                    
                        37-49                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی بازی درمانی بر کاهش افسردگی و احساس تنهایی در کودکان دچار اختلال نارساخوانی است. روش شناسی: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کودکان مقطع ابتدایی دچار اختلال نارساخوانی در نیمه اول سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ می باشد. از طریق نمونه گیری هدفمند و در دسترس، ۳۰ کودک انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه های استاندارد افسردگی و احساس تنهایی بود. گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه بازی درمانی دریافت کردند، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری مناسب انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بازی درمانی تأثیر معناداری بر کاهش افسردگی و احساس تنهایی در کودکان دچار اختلال نارساخوانی دارد. نتایج پیگیری دوماهه نیز نشان داد که تأثیرات مثبت بازی درمانی در طول زمان پایدار بوده است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان دهنده اثربخشی بازی درمانی به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر برای بهبود شرایط روان شناختی کودکان دچار اختلال نارساخوانی است. این مداخله می تواند به عنوان بخشی از برنامه های درمانی در حوزه اختلالات یادگیری و روان شناختی مورد استفاده قرار گیرد. پیشنهاد می شود که تحقیقات آینده به بررسی تأثیرات طولانی مدت این روش و استفاده از آن در سایر گروه های سنی و اختلالات مرتبط بپردازند.            
            






