۱.
آسیای کهن به گونه بزرگ ترین قاره زمین، زیستگاه نخستین جماعت های انسانی بوده که حیات باستانی خود را در فرهنگ های گوناگون نظم داده اند. ساکنان سرزمین های آسیایی در مهاجرت و ارتباط با یکدیگر که گاه به سختی صورت می گرفت، تأثیر و تأثرات بسیار در یکدیگر باقی گذاشته اند و هیچ گاه بریده از هم نبوده اند. از اقوام ریشه دار آسیایی نام هایی در تاریخ آمده که مشهورترین آن ها شاید «قوم آرین» ها باشد که به شعبه های گوناگون تقسیم شده اند و در مراحل تکاملی زمان و فرهنگ و فرهنگ سازی، در برهه ای از تاریخ که تحول عظیم شهرنشینی و حکومت و عصر کتابت پدید آمده آن قوم را در پهنه تمدن قرار داده است. این امر از هزار سوم پیش از میلاد مشهود است.
۲.
مقاله حاضر با استفاده از نظریه پسااستعماری تلاش در بازنمایی نحوه مواجهه ایرانی میزبان و افغان های مهاجر در اثر داستانی «آواره بی خورشید» نوشته محمدهادی محمدی دارد. پرسش اصلی مقاله حاضر آن است که تصویر ارائه شده از افغانی مهاجر در روایت داستانی «آواره بی خورشید» حاوی چه پیام هایی است و چه نقشی در برساخت هویت جدید از خودِ افغانی در برابر دیگریِ ایرانی بازی می کند. فرضیه تحقیق حاضر آن است که آنچه در روایت محمدی در بازنمایی زندگی بومان، کودک کارگر افغانی می یابیم به نحوی پُررنگ تر در روایت نویسندگان افغانی نیز قابل ردیابی است که در آن بر هویت، نژاد، زبان، فرهنگ و تاریخ متفاوت افغانستان و ایران تأکید شده و تلاش گردیده است در مقابله با موقعیت فرودستی جامعه مهاجر، وجوه امتیازبخشی آنان برشمرده شود. این روایت ها جامعه فرودست انگاشته شده افغانی مهاجر را به صدا درآورده و به آن ها این امکان را داده است که نه تنها با روایت های مخالف خود مقابله کنند، بلکه این روایت فرودست کننده را برعکس نمایند و از مزایای فرهنگی، تاریخی و طبیعی کشور خود سخن بگویند. قدرت سخن و روایت آن ها به نحوی است که توانسته است بر ذهنیت نویسندگان ایرانی نیز تأثیرگذار شده و آن ها را وادار به نگارش آثار خود در چنین فضای گفتمانی کند.
۳.
موسیقی عاشورایی، به عنوان عنصری بنیادین در آیین های عزاداری شیعیان، بازتاب دهنده ی واقعه ی کربلا و تجلی گر ارادت عمیق به امام حسین (ع) و یاران باوفایش است. این پژوهش، با اتخاذ رویکردی مردم شناختی و جامعه شناسانه، به بررسی تطبیقی و تحلیلی آواهای عاشورایی در دو منطقه ی میناب و مسقط می پردازد. هدف اصلی، شناخت دقیق ابعاد اجتماعی-فرهنگی این آواها در دو بافت فرهنگی متفاوت با تأکید بر آیین ها، سنت ها، و باورهای مرتبط با آن هاست. روش تحقیق به کاررفته، ترکیبی از بررسی های توصیفی، تحلیلی و تطبیقی است که به بررسی معانی، مفاهیم، و نمادهای نهفته در اجرای آواهای عاشورایی و نقش آن ها در ساختار اجتماعی و فرهنگی هر دو منطقه می پردازد. این پژوهش به دنبال کشف وجوه مشترک و تفاوت های آواهای عاشورایی در میناب و مسقط و همچنین تحلیل تأثیر عوامل فرهنگی، اجتماعی و تاریخی بر شکل گیری و تحول این سنت هاست. یافته های این پژوهش در نهایت به درک بهتر نقش موسیقی عاشورایی در حفظ و انتقال ارزش های فرهنگی-مذهبی جوامع حاشیه ی خلیج فارس، به ویژه در زمینه پاسداشت حماسه ی عاشورا، کمک شایانی خواهد کرد و می تواند برای پژوهش های آتی در این زمینه راهگشا باشد.
۴.
سینما طی قرن بیستم به پرطرفدارترین و تأثیرگذارترین گونه هنری تبدیل شده است، لذا شناخت تأثیر و تأثرات آن بر مخاطبان، ازجمله مخاطبان زن، امری بسیار مهم به نظر می رسد. تحقیقات جدید صورت گرفته در حوزه اپی ژنتیک به تاثیرات عمیق ژنتیک بر شخصیت انسان صحه می گذارد. اپی ژنتیک (فراوراثت)، نظریه ای در زمینه توارث است که بیان می کند ژن ها دارای حافظه ای برای ثبت وقایع هستند. این پژوهش که با روش تحلیل محتوای کیفی و به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است، تلاش دارد بر اساس نتایج تحقیقات اپی ژنتیک، تأثیر سینما بر آسیب پذیری زنانِ مخاطب سینما و در نهایت احتمال انتقال این نقش ها از جمله انفعال و درماندگی شخصیتی را به نسل های آینده بررسی نماید. نتایج تحلیل دو فیلم هدفمند انتخاب شده، از دو دهه متفاوت سینمای ایران و تحقیقات صورت گرفته در حوزه روان شناسی، علوم اعصاب و اپی ژنتیک نشان می دهد، که بازنمایی مکرر زنان منفعل و درمانده در این فیلم ها، با فعال سازی نورون های آینه ای و درونی سازی الگوهای رفتاری، می تواند مسیرهای عصبی مرتبط با درماندگی را تقویت کند. این فرایند، مطابق نظریه ی یادگیری مشاهده ای احتمال انتقال این الگوها به نسل های بعدی از طریق تغییرات اپی ژنتیکی را افزایش می دهد.
۵.
مقاله حاضر با رویکردی ساختاری و با طبقه بندی احادیث صادره از حضرت رسول الله (ص) و ائمه اطهار (ع) پیرامون کتابت و فنون خوشنویسی؛ و با در نظر گرفتن دوره های تاریخی صدور هر یک از آن احادیث، به موضوع علم اندوزی خصوصاً در سده های نخستین آن می پردازد. از این طریق می توان با تحولاتِ علمی، فرهنگی و هنری قرون طلایی جهان اسلام، یعنی سده های سوم تا پنجم هجری قمری را بهتر آشنا شد. مقاله حاضر نشان می دهد که احادیث نبوی در باب کتابت بر موضوعاتی نظیر کتابت کلام وحی؛ سوادآموزی همگانی؛ تعالیم اخلاقِی و معنوی کاتبان و نویسندگان؛ و آموزش های پایه ای نگارش خط با تشویق به زیبا نویسی تأکید دارند؛ اما به تدریج، در احادیث نشانه هایی از شکوفایی تمدن اسلامی؛ مانند تطور بی سابقه خطوط اسلامی؛ ظهور ورّاقان؛ رشد علوم و دانش ها؛ ایجادِ مشاغل خوشنویسان و کتابت فاخر قرآن، در احادیث اهل بیت(ع) نمایان می شود که بیانگر رشد علمی جامعه است.
۶.
طرز پوشش از جمله موضوعاتی است که بنا به جغرافیا و فرهنگ هر منطقه ای تغییر می کند. این موضوع تنها تحت تأثیر جغرافیا قرار نگرفته است عواملی از جمله دین نیز بر نحوه پوشش تأثیرگذار بوده است. از جمله دوره های مورد بحث در بین تاریخ نگاران دوره های حکومت قاجار در ایران و دوره سقوط امپراتوری عثمانی در آناتولی است. زنان در حکومت های یادشده جزئی جدایی ناپذیری از جامعه بوده اند. با روی کار آمدن اسلام و پذیرش آن توسط ترک ها و ایرانی ها آداب و سنت های اسلامی-عربی در حکومت های شکل گرفته در ایران و آناتولی دیده شده است. احکام اسلام در هر زمینه ای به خصوص پوشش زنان دیده شده است. با روی کار آمدن ایدئولوژی مدرنیزم در جهان در قرن 18، حکومت های عثمانی و قاجار نیز بی تأثیر از آن باقی نماندند. پوشش زنان از جمله مواردی بود که رو به تغییر نهاد. نحوه پوشش زنان در حکومت عثمانی و قاجار از جمله موضوعاتی است که مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش به دنبال پاسخ به سؤالاتی از جمله نوع پوشش زنان در دوره های یادشده و پاسخ به میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری این حکومت ها از سایر فرهنگ های جدیدی بوده است که در پی انقلاب 1789 فرانسه در جهان به وجود آمده است. برای بررسی این موضوع در کنار استفاده از منابع کتابخانه ای، از منابع آرشیو ملی رئیس جمهوری ترکیه در استانبول نیز استفاده شده است.
۷.
شهرها همانند آحاد انسانی از هویتی مستقل و متفاوت برخوردارند. هویت شهری دربردارنده ویژگی هایی است که سبب تمایز یک شهر از سایر شهرها می گردد . مقوله هویت شهری نه تنها در شناخت شهرها بلکه در روند هویت یابی شهروندان و تقویت فرهنگ شهری نقش اساسی ایفا می کند. شالوده های هویتی شهرها تحت تأثیر عوامل طبیعی ،مصنوعی ،انسانی و رویدادهای تاریخی شکل گرفته اند. این عناصر به عنوان نشانه های معنادار در خوانش معانی نهفته در فضای کالبدی شهر و درک وجوه تمایز و تداوم شهرها نقش بسزایی دارند .هدف مقاله حاضر تحلیل نشانه های تبیین گر هویت شهری تهران عصر قاجاریه و نحوه عملکرد آن هاست. روش این پژوهش تاریخی تفسیری و مبتنی بر رویکرد نشانه شناسی شهری است. در این رویکرد حضور نشانه ها و معانی عناصر کالبدی جهت خوانش محیط و درک مؤلفه های هویت ساز شهر تهران در عصر قاجاریه مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که نشانه های نمادین به دلیل دلالت های تاریخی، فرهنگی و خاستگاه های اسطوره ای آن از ظرفیت تبیین گری بیشتری در بازنمایی مؤلفه های هویتی تهران عصر قاجاریه برخوردارند. در روند خوانش نشانه شناختی فضاهای شهری تهران در این دوره برخی از ناسازه های دلالت و کارکرد صرفاً از طریق دلالت های تاریخی قابل درک است.
۸.
ادغام بینش های جغرافیای فرهنگی در شیوه های صلح آفرینی می تواند به طور قابل توجهی اثربخشی آن ها را افزایش دهد. با تمرکز بر این بینش های جغرافیای فرهنگی، صلح آفرینان می توانند جوامعی را ایجاد کنند که نه تنها در برابر منازعات مقاوم هستند، بلکه از طریق تنوع و همکاری نیز شکوفا می شوند. درک ابعاد اجتماعی، تاریخی و فضایی این مفاهیم اجازه می دهد که رویکردهای دقیق تر و تأثیرگذارتر برای ایجاد و حفظ صلح در جوامع مختلف توسعه یابد. بر همین اساس، مقاله حاضر با تکیه بر روش توصیفی-تبیینی تعامل میان جغرافیای فرهنگی و صلح آفرینی را بررسی کرده و بحث می کند که با پذیرش و شناخت جنبه هایی مانند هویت فرهنگی، مکان سازی، میراث فرهنگی، گفت وگوی بین فرهنگی، اهمیت صلح سازی از پایین و درک اهمیت محیط زیست تلاش های صلح آفرینی می توانند محیط هایی ایجاد کنند که در آن جوامع مختلف به طور مسالمت آمیز به حیات خود ادامه دهند. این استراتژی ها نه تنها به حل تعارضات فوری می پردازند، بلکه به تاب آوری و همبستگی اجتماعی درازمدت نیز کمک می کنند. در جهانی که همچنان با چالش های متعددی دست وپنجه نرم می کند، آموختن درس هایی از جغرافیای فرهنگی به منزله اصول اساسی در شکل گیری آینده ای صلح آمیز مؤثر خواهد بود.
۹.
انسان مدرن در اجتماع و جهان پرهیاهوی امروز، مملو از امیال و احساسات سرکوب شده است. او همیشه تلاش می کند راهی برای برون ریزی و از بین بردن احساسات نامطلوب خویش پیدا کند. یکی از راههای دستیابی به احساساتی که در اعماق وجود آدمی ته نشین شده است، همذاتپنداری با فانتزی های هنجارشکن، پیچیده و یا عمیقی است که در برخی انیمه ها وجود دارد. انیمه ی پاپریکا سرشار از تصاویر شگفت انگیز و متناقض است، این انیمه می تواند میل انسان را به تاریکی، نامیرایی و اکتشاف، ارضا کند. انیمه ی پاپریکا کارناوالی را به تصویر می کشد که کلاژی (Collage) از فرهنگ ها، مذاهب، سمبل ها و وقایع ملت های مختلف است که مرز بین رؤیا و هنر با جهان واقعی است و می توان آن را مصداقی بر نظریه ی کارناوال باختین دانست. سؤال این است که به کارگیری عناصر گروتسک چه تأثیری بر فضاسازی، شخصیت ها و به طور کل روایت اثر می گذارد؟ این مقاله در تلاش است بر اساس نظریه ی کارناوال باختین، تأثیر عنصر گروتسک در انیمه ی پاپریکا با تحلیل سبک شناسانه و زیبایی شناسی بصری، بررسی کند.
۱۰.
مسجد مکان عبادت و تجمع مسلمانان در شهرهای اسلامی است که معمولاً در میان عناصر شهری و یا روستایی جایگاه والایی دارد. در ایران از کاشی هم برای تزئین هم به منظور استحکام بنا استفاده می شود. در اغلب موارد، هنر کاشی در تزئینات الگویی با الهام از نقوش و رنگ ها با ساختار هندسی شمسه در کاشیکاری مساجد استفاده می شود. در دوران اسلامی به دلیل اهمیت خوشنویسی و تحریم نقاشی کتیبه ها حائز اهمیت شدند. تزئینات کتیبه ها از ممزوج شدن و درکنارهم قرارگرفتن خط و نقش به دست می آیند و بر حسب زمان، مکان یا موقعیتشان با مواد و مصالح مختلف کار می شدند. نتایج حاصل از این پژوهش که به روش کیفی- تحلیلی و توصیفی صورت گرفته است، نشان می دهد، در مسجد نصیرالملک شبستان غربی شبستانی متفاوت از شبستان شرقی است. شبستان غربی از منظر سادگی در نقوش کاشی، فقط نقوش هندسی دارد و کتیبه ای ندارد، اما نقوش کاشی در شبستان شرقی، گلدسته و طاق مروارید شامل نقوش گیاهی است و نقوش جانوری همچون بلبل که شاخصه نقوش معماری قاجار است، دیده نمی شود. همچنین، در میان این نقوش گیاهی نقوش ابنیه و معماری به سبک اروپایی بسیار خودنمایی می کند. از نظر کتیبه ها نیز با توجه به فراوانی، خط ثلث و سپس خط کوفی با مضامین آیات قرآنی و ادعیه اولویت دارد. خط نستعلیق هم در مواردی دیده می شود که از آن برای کتیبه های اطلاع رسان استفاده شده است.
۱۱.
موضوع مهاجرت، به عنوان پدیده ای جهانی، نه تنها بعد اقتصادی و اجتماعی دارد، بلکه بُعد فرهنگی و هویتی عمیقی را نیز در بر می گیرد. مهاجران افغانستانی در ایران، با تجربیات مشترکی از جنگ، مهاجرت، و زندگی در کشور میزبان، هویتی جمعی را شکل داده اند که متاثر از سیاست های مهاجرتی، تبعیض های اجتماعی و راهبردهای مقاومت فرهنگی است. در این پژوهش، نقش حافظه جمعی در شکل گیری هویت مهاجران، نقش سیاست های دولتی، و راهکارهای مقاومت فرهنگی آنان مطالعه شده است. روش پژوهش، کیفی بارویکرد مردم نگارانه و بهره گیری از تکنیک های مشاهده حین مشارکت و مصاحبه های عمیق با 22 مهاجر (16 مرد و 6 زن) در شهرک قائم قم طراحی شده است. یافته ها نشان می دهد که حافظه جمعی مهاجران به عنوان فرآیندی پویا، تحت پوشش عواملی چون تجارب مشترک، سیاست های مهاجرتی ایران، و تبعیض اجتماعی-اقتصادی قرار می گیرد. محدودیت های اقامت، کار و تحصیل، به طور مستقیم حافظه جمعی و هویت آن ها نشانه می رود. افزون بر این، مهاجران از راهبردهایی همچون حفظ زبان، برگزاری جشن ها، تهیه غذاهای سنتی، و انتقال روایت های شخصی در جهت مقاومت فرهنگی و پاسداری از هویت خود استفاده کرده اند. نتایج نشان می دهد که اصلاح سیاست های مهاجرتی می تواند به ایجاد محیطی که در آن مهاجران امکان حفظ هویت و ادغام بهتر خود را داشته باشند، کمک کند. این رویکرد نه تنها وضعیت اجتماعی و فرهنگی آنان را بهبود می دهد، بلکه تعاملات بین فرهنگی را نیز تقویت می نماید.
۱۲.
سلاطین قطب شاهی در دکن از سال های 1518تا سال 1687 میلادی معادل 1066 هجری حکمرانی نموده اند. پایه گذار آن سلطان محمدقلی قطب شاه (1580-1611 م) است. قطب شاهیان اهل همدان و از نسل ترکان قراقویونلو هستند و ابتدا گلکنده در نزدیک حیدرآباد را پایتخت خود قرار دادند به لحاظ مذهبی پس از تأسیس دولت صفویه در ایران رسماً خود را شیعه اعلام نمودند و سلطان محمد خطبه به نام خلفا را حذف و به نام اسماعیل مؤسس صفویه خطبه خواند و سپس تمامی مساعی خود را در ترویج آیین شیعی به کار گرفت و کاری که در دوره پادشاهان دیگر قطب شاهی در دستور کار رسمی آنان همیشگی شد.و این امر کمک زیادی به توسعه فرهنگ شیعی کرد که به همراه آن نفوذ فراوانی برای زبان و ادبیات و فرهنگ و معماری ایرانی ایجاد کرد. یکی از این موارد سنت عزاداری در ماه محرم بخصوص عزاداری در دهه اول آن و در روز تاسوعا و عاشورا است . به این منظور اماکنی به نام عاشوراخانه ساخته شد که در این مقاله به معرفی قدیمی ترین و عظیم ترین آن در حیدرآباد که به دست قطب شاهیان بنا گردید پرداخته شده است . لازم به ذکر است، افزون بر منابع مکتوب موجود و قابل دسترس، مطالب این مقاله حاصل مشاهدات نویسنده است.