مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۴۱ تا ۴٬۵۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
سیاست نامه علم و فناوری دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
111 - 136
حوزههای تخصصی:
در روند کنونی جهان، بسیاری از سازمان های مالی در جهت هوشمندسازی امور مالی برای بهره گیری از مزایای دیجیتالی شدن تلاش می کنند. در این زمینه، فناوری مالی (فین تک) از فناوری های تحول آفرین جدید مثل هوش مصنوعی ( AI)، نسل پنجم (5G) و ششم (6G) ارتباطات، بلاکچین، متاورس، اینترنت اشیا (IoT) و غیره در صنعت مالی و با هدف ایجاد ارزش افزوده برای خدمات مشتری استفاده می کند. با ظهور فین تک، بسیاری از خدمات و فرآیندهای بزرگ مالی مثل وام دهی، راستی آزمایی، کشف کلاهبرداری، حفظ کیفیت، امتیازدهی اعتباری و بسیاری موارد دیگر، ساده سازی و تقویت خواهند شد. بااین حال، نیاز به تحقیق و نوآوری در محصولات مالی تحول آفرین و زمینه سازی اکوسیستم فناوری ها وجود دارد. به همین خاطر، برخی از غول های فناوری تمرکز خود را معطوف به فین تک کرده اند تا راهکارهایی در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) ارائه دهند. در این مقاله، ابتدا، روندهای آتی و کاربردهای پیشران فین تک را ترسیم می کنیم که در چشم انداز 2030 ظهور خواهند کرد. همچنین، تلاش می کنیم چارچوبی اساسی از ابزارهای توانمندسازی فین تک ازجمله اینترنت اشیا، نسل پنجم، همزادهای دیجیتال و متاورس برای موارد کاربردی خاص ارائه دهیم. علاوه بر این، ضمن پیش بینی چالش های پیش رو، راهکارهایی برای تحقیقات آتی فین تک ارائه می دهیم.
تبیین رفتارهای اطلاع یابی در چارچوب نظریه های یکپارچگی اطلاعات و سیبرنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سیبرنتیک به عنوان یک علم که در ابعاد مختلف علوم و در پیوند با آن ها قابل استفاده و به کارگیری است، از زمان ایجاد تاکنون مورد توجه و بررسی بوده است. در این راستا بررسی ها نشان می دهد که برخی از نظریه های یکپارچگی اطلاعات در بحث رفتارهای اطلاع یابی، پیوند نزدیکی با این نظریه دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر بر آن است، ضمن بررسی نظریه گایا، نظام عمومی، زیست بومی دانش و مغز جهانی، پیوند بین آن ها با این علم را مورد توجه قرار دهد.روش: این پژوهش با توجه به ماهیت، با استفاده از روش مروری توصیفی انجام گرفت. در این رابطه، پژوهش های موجود در حوزه رفتارهای اطلاع یابی در قالب نظریه های یکپارچگی اطلاعات و سیبرنتیک مورد مطالعه و مداقه قرار گرفته و با توجه به مبانی موجود در این نظریه ها، ارتباط بین آن ها با نظریه سیبرنتیکی اطلاعات مورد توجه قرار گرفت.یافته ها: یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که سیبرنتیک در حوزه مفاهیم کنترل؛ بازخورد؛ گردآوری، ذخیره سازی و تبادل داده؛ ارتباط و یکپارچگی ایجادشده از ماده، انرژی، اطلاعات در نظام؛ زنجیره ها یا چرخه ی اطلاعاتی؛ خودسازماندهی و پایداری؛ کنترل سلسله مراتبی با نظریه های یکپارچگی اطلاعات پیوند خورده است.نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که مؤلفه های مشترک در نظریه های یکپارچگی اطلاعات و سیبرنتیک در رفتارهای اطلاع یابی، مورد توجه و مداقه بیشتر است و می تواند جهت رفع و اصلاح مشکلات خاص بازیابی اطلاعات در شبکه های موجود اطلاعاتی توسط متخصصان این حوزه بیشتر مورد تحلیل قرار گیرد.اصالت: با توجه به اینکه نظریه های یکپارچگی بر رفتارهای اطلاع یابی انسان تأکید دارد و در عصر فناورانه کنونی، در راستای استفاده از فناوری وب، این نظریه ها ارتباط تنگاتنگ با ابزار و ماشین ها پیدا می کند، بر این اساس بازشناسی وجوه اشتراک علم سیبرنتیک که به اعتقاد واینر علم کنترل و ارتباط انسان و ماشین است با این نظریه ها، می تواند در جهت بهبود وضعیت بازیابی اطلاعات و رفتارهای اطلاعاتی در نظام های کنونی مفید و راهگشا باشد.
بررسی رویکرد سند۲۰۳۰ یونسکو در مورد زنان از منظر فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۶
143 - 168
حوزههای تخصصی:
سند2030 سازمان بین المللی یونسکو ازجمله اسناد بین المللی است که در ایران با انتقادهای متعددی مواجه بوده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رویکرد سند۲۰۳۰ درمورد زنان از منظر فقهی در برخی از احکام مربوط به سن ازدواج، حق طلاق، تعدد زوجات، قصاص، ارث و تصدی برخی از مشاغل انجام شد. بدین منظور کلیه منابع مکتوب علمی مربوطه به شیوه تحلیلی- اسنادی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که یکی از محورهای اساسی هدف پنجم از سند۲۰۳۰ برابری و تشابه جنسیتی زنان و مردان است. براین اساس، رویکرد سند۲۰۳۰ درباره برابری جنسیتی زنان، در موارد متعددی با دیدگاه فقه امامیه در تعارض است. این تعارض ناشی از مبانی حاکم بر نظریات فقهی است؛ چراکه در اسلام، عدالت جنسیتی در حقوق مطرح است نه برابری جنسیتی. به طورکلی مکتب متعالی اسلام در رابطه با حقوق زن و مرد قائل به تساوی است نه تشابه، درحالی که سند 2030 در مورد حقوق زنان قائل به تشابه و برابری جنسیتی و برابری حقوق بین زن و مرد در همه مقوله ها بدون توجه به جنسیت آنهاست. این نگرش نوعی تبعیض بین زن و مرد است و نظر فقه امامیه بر آن برتری دارد و حاکم است.
تجربه زیسته زنان از نقش های خانواده محور در محلات جنوب شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد دولت ها در چند سال اخیر ارج نهادن به نقش زنان در خانواده بوده است. اما مطالعات صورت گرفته بیشتر به آسیب شتاسی اشتغال زنان پرداخته است تا این که به نیازسنجی زنان خانه دار بپردازد. این در حالی است که بخش عمده ای از جمعیت زنان خانه دار هستند. از سوی دیگر سیاست گذاری در حوزه زنان بدون شناخت مستقیم مسائل ایشان کارامدی لازم را نخواهد داشت.از این رو پژوهش حاضر با روش پدیدارشناسانه و با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته، تجربه زیسته 20 زن ساکن در محلات جنوب شهر تهران را مورد بررسی قرار داده تا روایتی زنانه از خانواده سنتی به منظور شناخت مستقیم تجربه ها، نیازها و دغدغه های زنان خانه دار ارائه دهد.مصاحبه ها به روش ون منن تحلیل و سه مضمون اصلی تغییر در هرم قدرت، احساس دوگانه نسبت به زنانگی، سازشگری منفی و 8 خرده مضمون شامل نافرمانی فرزندان، افزایش عاملیت زنان درون خانواده، افزایش عاملیت زنان در روابط بیرون خانواده، عشق به خانواده، احساس نادیده گرفته شدن، آبروداری، ترس از آینده و احساس بی پناهی استخراج شدنتایج این مقاله حاکی از آن است خانواده سنتی نه گونه ای ایده آل برای تحقق نیازهای زنان است و نه الگوای ناکارآمد که می بایست طرد شود. بهبود وضعیت زنان خانه دار منوط به ورود درست سیاستگذاران است، چرا که فرهنگ به صورت عرصه ای مستقل می تواند به کنش های زنان شکل دهد و خود را متناسب با شرایط جدید وفق دهد و تنگناهای قانونی را دور بزند. از طرفی قانون گذاری به نفع زنان بدون بسترسازی فرهنگی و تغییر نگرش های عرفی ناکارآمد خواهد بود.
Revolutionizing Molten Gold Ownership Transfer: Unlocking the Power of Blockchain Technology(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۳ ویژه نامه انگلیسی ۳ (پیاپی ۱۲۲)
191 - 218
حوزههای تخصصی:
Molten gold ownership transfer holds both historical and economic significance, serving as a crucial aspect of financial and wealth management practices. Traditional systems for transferring ownership of molten gold are often inefficient, susceptible to fraud, and lack transparency. In contrast, blockchain technology, with its decentralized, immutable, and transparent characteristics, presents a promising solution to these challenges. This paper explores the transformative potential of blockchain technology in revolutionizing the transfer of molten gold ownership. Utilizing blockchain for this purpose provides a secure and transparent method to track and verify ownership of gold assets. The proposed model facilitates the creation of digital tokens that represent physical gold, which can then be exchanged on a blockchain platform. By highlighting the transformative potential of blockchain in molten gold ownership transfer, this paper contributes to the ongoing discourse at the intersection of blockchain technology and asset management, paving the way for a more efficient, secure, transparent, and decentralized gold market.
متن کاوی ترجمه محور: بررسی مقایسه ایِ نظام گذرایی در گفتمان وب گاه پارک های علم وفناوریِ فارسی زبان و انگلیسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
223-258
حوزههای تخصصی:
طبق آموزه های دستور نقش گرای نظام بنیاد، هر متن متناسب با بافت موقعیتی و فرهنگیِ آن شکل می گیرد و برساخته می شود. بر این اساس، مسئله این پژوهش این بود که تفاوت های زبانی گفتمانِ وب گاه پارک های علم وفناوریِ فارسی زبان و انگلیسی زبان که در ترجمه می بایست مد نظر قرار گیرند کدامند. به این منظور، متن بخش «درباره ما» از وب گاه 6 پارک علم وفناوری انگلیسی زبان بریتانیایی و امریکایی و 6 پارک فارسی زبان ایرانی استخراج و ویژگی های گفتمانیِ آن ها در چارچوب نظام گذرایی در دستور نقش گرایِ نظام بنیاد به صورت مقایسه ای و توصیفی-تحلیلی بررسی شدند. یافته ها نشان دادند که هر چند در هر دو دسته متن از فرایندهای مادی بیش از سایر فرایندها استفاده شده، اما به سبب تفاوت بافت های فرهنگی، در متن های فارسی بندهای مجهول بیش تر به کار رفته اند، پارک در این متن ها کم تر نقش کنش گر دارد، و کاربرد حاشیه ها در این متون متفاوت است. سرانجام، پیش نهاد شد که در ترجمه متن وب گاه های ایرانی به انگلیسی متنی تولید شود که به هنجارهای بین المللیِ این ژانر نزدیک تر باشد.
A interpretative-structural model of effective investments components in competitive advantage of industrial parks(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Improving the competitiveness of businesses through investment in industrial parks is one of the challenges that managers face for economic development. This study has been done with the aim of identifying, determining relationships and providing a structural model of investment to competitive advantage in industrial parks. The data have been analyzed in two parts, qualitative and quantitative. In the qualitative part, the variables of the model were extracted using the method of content analysis and coding and confirmed by the fuzzy Delphi method, and in the quantitative part, the hierarchical structure model was presented. The statistical population of the research is 25 experts who were selected by non-probability purposeful and snowball sampling and answered the pairwise comparison questionnaire. The findings of the qualitative section showed that the model has eight variables including "infrastructure investment", "motivational investment", "economical investment", "institutional investment", "environmental investment", "support investment", "Political investment" and "competitiveness". The findings of the quantitative section showed that the structural model has six levels, that "political investment" and "infrastructure investment" have the most influence in the model and are in the first priority. We conclude that in order to competitive advantage, managers should pay more attention to technical and informational infrastructure, as well as appropriate policies and providing regulations.
Designing New Strategic Reference Points for Elucidating Lock-In Marketing Strategy Using Thematic Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of System Management, Volume ۱۰, Issue ۱, Winter ۲۰۲۴
173 - 187
حوزههای تخصصی:
Background: Market strategy design involves the analysis of market position, identification of market opportunities, and understanding the strengths and weaknesses of an organization. It aims to create favorable competitive conditions by defining different market segments. In recent years, researchers have made efforts to develop models that can effectively determine ideal marketing strategies and promote their alignment and synergy at the organizational level.Objective: This study aims to design a comprehensive marketing strategy development and alignment model, which has been relatively understudied in academic research.Method: The present research builds upon the Strategic Reference Points (SRP, S) theory and utilizes thematic analysis to formulate a new framework and strategic reference points for an industry-specific marketing strategy. It also addresses the coordination between marketing strategies at both the business and corporate levels, employing the Delta model.Findings: A thematic network analysis was conducted based on interviews with industry experts. The research findings identified key dimensions of strategic reference points and provided theoretical and operational definitions of the power industry concept. These dimensions, namely "customer engagement" and "switching costs," were incorporated into the final model design. Leveraging the Delta model, the study resulted in the formulation of the Lock-in marketing strategy model. The research findings and the proposed model offer valuable insights and practical strategies to overcome current industry challenges, enhance agility, and facilitate effective decision-making in the field.
ارزیابی تطبیقی مجازات «حبس» در حقوق کیفری مدرن و فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۳)
95 - 126
حوزههای تخصصی:
غفلت از عقلانیت کیفری حاکم بر مجازات ها، باعث پذیرش صورت مدرن و امروزی زندان در نظام حقوقی ایران شده است. زندان مدرن با تغییر در سازوکار قدرت بوجود آمده است؛ در دوران مدرن، قدرت شکل انضباطی به خود گرفته است و هدف آن تصرّف در روح و اراده فرد و بهنجار کردن وی برای زندگی اجتماعی است. در همین راستا آنچه در عقلانیت کیفری مدرن اصالت دارد، پیوند شخصیت و ساختار روانشناختی فرد بزهکار و جرم ارتکابی اوست، و زندان مجازات غالب و اصلی می شود تا به عنوان تکنولوژی انضباطی، محلی برای تصرّف در شخصیت بزهکار و اصلاح روانشناختی و بهنجارسازی وی باشد؛ زندان مدرن بستری برای تولید انسان است. امّا در دیگر سوی، در عقلانیت کیفری اسلام، قدرت شکل انضباطی ندارد، بلکه قدرت معطوف به سعادت اُخروی و هدف شریعت و قوانین کیفری، استکمال نفس انسانی است. اگرچه در عقلانیت کیفری اسلام نیز اصلاح گری مجرم اصالت دارد، امّا این امر تفاوت بنیادینی با بهنجارسازی در گفتمان مدرن دارد. در بهنجارسازی مدرن، بزهکار اُبژه تکنولوژی انضباطی می شود اما در رویکرد استکمال نفس، آزادی و اختیار بزهکار در اصلاح خویش اصالت جدی دارد و اصول کیفرزدای قابل توجهی برای این مهم فراهم می شود؛ اصل با عناصر کیفرزدا است و تنبیه و کیفر جنبه استثنایی خواهد داشت. همین رویکرد در فقه امامیه در خصوص مجازات حبس نیز وجود دارد و حبس صرفاً سالب حق آزادی است، بر خلاف زندان مدرن که آزادی سلب می شود تا در بستر زندان فرد بهنجار تولید شود. لذا حبس فقهی، زندان مدرن نیست. بر این اساس، حقوق کیفری ایران نیازمند بازخوانی مجدد عقلانیت کیفری حاکم بر مجازات ها است تا رویکرد متناسب با سنت فقهی اسلام را در مجازات حبس اعمال کند.
تأثیر عوامل علّی زمینه ای و مداخله گر مؤثر بر مدیریت منابع انسانی رفاه محور در بانک سپه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
87 - 104
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر عوامل علّی و زمینه ای و مداخله گر مؤثر بر مدیریت منابع انسانی رفاه محور بانک سپه صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش 43500 نفر از کارکنان بانک سپه بودند که 361 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار SmartPLS3 صورت گرفت. نتایج نشان داد شرایط علّی (انگیزش کارکنان، توجه به نیازهای کارکنان، آموزش، شایسته سالاری، توانمندسازی) بر مدیریت منابع انسانی رفاه محور در بانک سپه تأثیرگذار است. اما مدیریت مشارکتی تأثیر معناداری بر مدیریت منابع انسانی رفاه محور ندارد. همچنین شرایط زمینه ای (مقررات، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی) بر مدیریت منابع انسانی رفاه محور در بانک سپه تأثیرگذار است. نتایج همچنین نشان داد شرایط مداخله گر (حقوق و دستمزد، بی عدالتی، سبک های مدیریت سنتی، عدم توجه به تخصص، عدم توجه به مسائل انگیزشی) بر مدیریت منابع انسانی رفاه محور در بانک سپه تأثیرگذار است. همچنین، مشخص شد شرایط زمینه ای (قوانین و مقررات، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی) بر راهبردهای مدیریت منابع انسانی رفاه محور در بانک سپه تأثیرگذار است. در مورد شرایط مداخله گر هم نتایج نشان داد حقوق و دستمزد، بی عدالتی، عدم توجه به مسائل انگیزشی بر مدیریت منابع انسانی رفاه محور در بانک سپه تأثیر منفی و معنادار دارد. اما سبک های مدیریت سنتی و عدم توجه به تخصص تأثیر معنا دار ندارد. نتایج نیز نشان داد مدیریت منابع انسانی رفاه محور در بانک سپه بر راهبردها تأثیرگذار است. در نهایت تحقیق نشان داد راهبردها بر پیامدها (بهره وری، سودآوری، تعهد سازمانی، تعالی سازمانی) تأثیرگذار است.
A Sociotechnical Transition to an Electric Autonomous Vehicle System(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Modern economic growth has been based on mass industrial production and consumption, which have heavily relied on fossil fuels and energy waste since the 18th century. Hence, current socio-technical systems are unsustainable in meeting humans' basic needs, such as energy and mobility. Fossil energy resources are non-renewable and, on the one hand, contribute to emissions that cause unreliable harm to the environment. In this research, the prime theory of Transformational Change illuminates how to use science and technology policy to meet social needs sustainably and inclusively in societies. This article answers questions regarding the essential policies and governance measures that states need to implement for the transition to electric autonomous vehicles (AVs) in the socio-technical system. Using meta-synthesis, followed by a case study and interviews with experts in the electric AV field, the article identifies state policies and governance measures to facilitate the transition of the sociotechnical system into electric AVs. The conceptualization of these roles determines that the state's role is influenced by policy, governance, and legal decisions, which are ultimately implemented through specific combinations of policies.
فهم پدیده ارتباط گریزی منابع انسانی؛ شناسایی عوامل پیشایندی و پسایندی با روش دیمتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
33 - 48
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت و فهم پدیده ارتباط گریزی منابع انسانی و تحلیل عوامل پیشایندی و پسایندی آن انجام پذیرفت. جامعه آماری این پژوهش خبرگان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و بر اساس اصل کفایت نظری اعضای نمونه آن انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمّی پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن ها به ترتیب با استفاده از روش های روایی نظری و پایایی درون کدگذار میان گذار و روایی اعتبار محتوا و پایایی بازآزمون تأیید شد. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا مبتنی بر کدگذاری و نرم افزار Atlas.ti و در بخش کمّی از روش دیمتل فازی استفاده شد. یافته های پژوهش مشتمل بر شناسایی عوامل پیشایندی و پسایندی ارتباط گریزی منابع انسانی و اولویت یابی آن ها بود. بر این اساس نتیجه گیری پژوهش به تفکیک دو بخش پیشایندها و پسایندهای ارتباط گریزی منابع انسانی حاکی از آن است که مهم ترین عوامل پیشایندی و اثرگذار بر پدیده ارتباط گریزی منابع انسانی فقدان مهارت های اجتماعی و جمع پذیری، سوگیری های شناختی، خودارزیابی منفی و خود کم بینی، اختلال عدم اعتمادبه نفس و شخصیت خجالتی و هوش هیجانی هستند. همچنین بخش دوم نتایج نشان دهنده آن است که مهم ترین عوامل پسایندی و پیامدهای ارتباط گریزی منابع انسانی عدم ارتقای جایگاه اجتماعی، فرسودگی شغلی و هیجانی، کاهش توانش یادگیری فرد، و مشکلات در تبادل اطلاعات و تضعیف مهارت های اجتماعی فردی هستند.
مطالعه تطبیقی ماهیت روابط حقوقی در حکم قرارداد در حقوق ایران و انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به لحاظ قواعد عمومی حاکم بر معاملات، تعهدات قراردادی بر پایه قصد طرفین و مفاد تراضی تعیین می شود؛ در عین حال، در مواردی این قاعده نادیده انگاشته شده و قانونگذار، برخلاف اراده حقیقی طرفین، وجود قرارداد را فرض نموده و ماهیتی قراردادی را در حکم ماهیت دیگر دانسته و آثار ماهیت دوم را بر ماهیت اول مترتّب ساخته است. پژوهش حاضر با هدف تببین ماهیت و حدود این رویه عملی قانونگذار، به بررسی مصادیق روابط حقوقی که قانونگذار آن ها را در حکم قرارداد دیگر فرض نموده و ارائه ضابطه برای شناسایی آن ها در نظام حقوقی ایران و انگلستان با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی پرداخته است. در حقوق انگلستان مصادیق این فرض ضمن عناوین قرارداد جانبی، اصل حسن نیت و فرض حقوقی قابل تصور است. در مقابل، مصادیق آن در حقوق ایران را باید از قبیل وکالت ظاهری، کفالت حکمی و ... دانست که مقایسه نهادهای مذکور در این دو نظام می تواند منجر به ارائه ضابطه روشنی از این قاعده عملی قانونگذار شود. پیرو بررسی این نهادها این نتیجه حاصل شد که مصادیق حقوق داخلی به لحاظ اسلوب و آثار، منطبق با ساختار قاعده حکومت در علم اصول فقه است و از سوی دیگر، به رغم اشتراکات این مفهوم با عناوین قرارداد جانبی و اصل حسن نیت در حقوق انگلستان، به لحاظ ماهوی باید آن ها را متفاوت شمرد. در مورد فرض حقوقی گرچه عموما در روابط غیر قراردادی جریان یافته و در حیطه قراردادی به لحاظ کاربرد و تبیین آثار و شرایط، توسعه کمتری در حقوق انگلستان هم در ادبیات حقوقی و هم در مقام اجرا دارد؛ به لحاظ هدف وضع و آثار با روابط حقوقی در حکم قرارداد مشابهت داشته و می توان رابطه منطقی آن دو را عموم وخصوص مطلق توصیف نمود؛ لذا در مقام تبیین آثار و قواعد حاکم بر این رویه قانونگذار داخلی می توان از احکام این نهاد بهره برد.
تحلیل آیات داستان نوح (ع) با تکیه بر نظریه کنش گفتاری سرل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریات مطرح در حوزه علم کاربردشناسیِ زبان که در تحلیل گفتمان کاربرد دارد و می تواند زمینه های درک بیشتر معنا و تفسیر متون را فراهم آورد، نظریه کنش گفتاری است. این نظریه برای نخستین بار توسط آستین و سپس به کمک شاگردش سرل به اقتضای تعالیمی که از زبان شناسان آموخته بود توسعه یافت. سرل کنش های گفتاری را به 5 گروه اظهاری، ترغیبی، تعهدی، عاطفی و اعلامی تقسیم کرد و به بیان ویژگی های هر یک از این کنش ها پرداخت. داستان های قرآنی از منابع غنی مطالعات زبان شناسی به شمار می روند که با بررسی ساختارهای زبانی و بافت متنی آن ها می توان به بررسی انواع کنش های گفتاری پرداخت. این پژوهش می کوشد با روش توصیفی و تحلیل محتوا ابتدا به بررسی کنش گفتاری در گستره کاربردشناسی زبان و سپس با توجه به بافت کلام به تحلیل انواع کنش های گفتاری سرل در آیات داستان نوح بپردازد. از جمله کارکردهای مهم این کنش ها، تبیین دقیق صورت های زبانی در جهت کشف معانی ضمنی گزاره های دینی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که زمینه غالب آیات داستان از نوع کنش های اظهاری و عاطفی است، این کنش ها بیشتر در پی بیان دعوت به اطاعت از خداوند و انبیای الهی (علیهم السلام)، معرفی خداوند، توصیف عالم خلقت و شرح دیدگاه ها و بیان حالات نوح(ع) می باشد. از معانی ضمنی کنش اعلامی، اعلام آغاز رسالت نوح(ع) و پایان مأموریت وی با قهر الهی و اعلام عدم ایمان به خدا از طرف نسل های غیر صالح است. و از معانی غیر مستقیم کنش های ترغیبی، درخواست هلاکت و نابودی برای کافران است.
ارائه الگوی بهینه سازی سبد سهام بر اساس ترجیحات رفتاری و حافظه سرمایه گذار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
131 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به پیشرفت بازارهای مالی، مقوله بهینه سازی سبد دارایی به یکی از موضوعات مهم مطرح شده در اقتصاد مالی تبدیل شده است؛ به گونه ای که تشکیل سبد دارایی به عنوان یک تصمیم گیری حساس برای سرمایه گذاران شناخته می شود و از این رو، شناسایی عوامل مؤثر بر انتخاب سبد دارایی با نرخ بازده بالا و ریسک کنترل شده، از موضوعاتی است که توجه محققان را به خود جلب کرده است. تاکنون الگوهای بسیاری برای حل مسئله مدیریت سبد سهام و بهینه سازی پرتفوی ارائه شده که هریک با توجه به وضعیت و محدودیت هایی طراحی شده است. بهینه سازی عبارت است از به حداقل رسانی (حداکثررسانی) یک تابع هدف، متشکل از چندین متغیر تصمیم که محدودیت های عملکردی را برآورده کند. از طرفی سرمایه گذاری، فرایندی در وضعیت عدم اطمینان است. از آنجایی که سرمایه گذاری یک تصمیم فردی است و هر انسانی بر اساس روحیه و ویژگی های فردی خود آن را اتخاذ می کند، معیارهای مختلفی دارد. با توجه به رفتار غیرخطی سرمایه گذاران، هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه الگوی بهینه سازی سبد سهام، بر اساس ترجیح رفتاری و حافظه سرمایه گذار است؛ به گونه ای که پرتفوی حاصل، ضمن بیشینه نمودن بازده، ریسک سرمایه گذاری را کمتر کند.روش: معتقدیم مسئله بهینه سازی سبد سهام، یک مسئله چندهدفه است. جامعه مطالعاتی پژوهش حاضر، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. دوره زمانی پژوهش، سال ۱۴۰۰ در نظر گرفته شد. در پژوهش حاضر، از الگوریتم فراابتکاری ژنتیک جهت بهینه سازی سبد سهام استفاده شد؛ زیرا الگوریتم ژنتیک از جمله تئوری های بهینه سازی است که می تواند با درنظر گرفتن سطوح متفاوت ریسک، مسئله بهینه سازی سبد سهام را با موفقیت حل کند. در این پژوهش با استفاده از الگوریتم نام برده، به بهینه سازی سبد سهام تحت دو معیار ترجیحات رفتاری و حافظه سرمایه گذار پرداخته شد و پس از آن، به منظور انتخاب مؤثرترین معیار در بهینه سازی سبد سهام، مدل های یادشده دوبه دو مقایسه شدند. در انتها، ضریب تأثیر هر یک از روش های استفاده شده در پژوهش، روی جواب نهایی بررسی شد.یافته ها: نتایج مقایسه الگوی بهینه سازی تحت دو معیار حافظه سرمایه گذار و ترجیحات رفتاری، نشان دهنده آن است که حافظه سرمایه گذار در مقایسه با ترجیحات رفتاری، معیار مناسب تری برای بهینه سازی سبد سهام است. در اجرای مدل با بازدهی بازار برای دو معیار ترجیحات رفتاری و حافظه سرمایه گذار، نتایج به دست آمده گویای مناسب بودن حافظه سرمایه گذار با بازده بازار در بهینه سازی سبد سهام است.نتیجه گیری: هدف اصلی در مدیریت سبد سهام، کمک به سرمایه گذار در چیدمان سبد بهینه با توجه به ترجیحات، علایق وی، تجربه های گذشته سرمایه گذاری و محیط تصمیم است؛ از این رو سرمایه گذار همواره به دنبال تشکیل سبدی بهینه است تا مطلوبیت وی را افزایش دهد. با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش، می توان گفت سبدهایی که با استفاده از اطلاعات حافظه سرمایه گذار و متغیر بازده بازار ایجاد شده اند، در مقایسه با ترجیحات رفتاری و متغیر بازده بازار، از کارایی بیشتری برخوردارند. در مقایسه دوبه دو سبدهای ایجاد شده با معیار حافظه سرمایه گذار و ترجیحات رفتاری، معیار حافظه سرمایه گذار نیز معیار مناسب تری برای بهینه سازی سبد سهام شناخته شد.
ویژگی های روان سنجی فرم فارسی مقیاس ادراک موانع تحصیلی و مسیر شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
197 - 225
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور تدوین فرم فارسی مقیاس ادراک موانع تحصیلی و مسیر شغلی، ویژگی های روانسنجی این ابزار شامل ساختار عاملی، روایی و اعتبار را در دانشجویان بررسی نمود.
روش: نمونه ای متشکل از 453 دانشجوی کارشناسی دانشگاه اصفهان (287 دختر، 166 پسر)، به صورت تصادفی به دو گروه جداگانه (n1=227،n2=226 ) تقسیم شد و ساختار عاملی از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و سپس تحلیل عاملی تأییدی بررسی گردید. برای برآورد روایی واگرای این ابزار، از پرسشنامه شایستگی های مسیر شغلی استفاده شد. همچنین، اعتبار این مقیاس بر اساس همسانی درونی و ثبات سنجیده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی حاکی از استخراج سه عامل موانع مسیر شغلی، تحصیلی و محیطی بود. همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که ساختار تک عاملی مرتبه دوم نسبت به سه عاملی مرتبط مرتبه اول در نمونه دانشجویان ایرانی از برازش بهتری برخوردار است. بر اساس تحلیل تغییرناپذیری، بین دانشجویان دختر و پسر از نظر بارهای عاملی، کوواریانس ها و خطاهای باقیمانده تفاوت معناداری وجود نداشت. نتایج همبستگی این مقیاس با شایستگی های مسیر شغلی از روایی واگرا حمایت کرد. ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 93/0 و برای زیرمقیاس های موانع مسیر شغلی 90/0، تحصیلی 90/0و محیطی 88/0 برآورد شد.
نتیجه گیری: مقیاس ادراک موانع تحصیلی و مسیر شغلی ابزاری مناسب و کارآمد برای اهداف تحقیقاتی در زمینه راهنمایی و مشاوره مسیر شغلی است و ویژگی های روان سنجی قابل قبولی دارد.
ارزیابی عوامل مؤثر چابکی یادگیری در یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
117 - 147
حوزههای تخصصی:
چابکی یادگیری مفهومی امیدبخش در دنیای آموزش است که مجموعه ای از رفتارهای تعریف شده در جهت یادگیری دقیق، سریع و هدفمند را دربر می گیرد. در مدارس ایران، به این مجموعه رفتارها کمتر توجه شده است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عوامل مؤثر چابکی یادگیری در یادگیری الکترونیکی انجام شده است. پژوهش حاضر از بعد هدف، کاربردی و براساس گردآوری داده ها به شیوه کیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. گردآوری داده ها و استخراج مضامین با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان آگاه در این حوزه انجام شد. مشارکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری انتخاب شدند. یافته ها نشان دادند 60 مضمون پایه و 15مضمون اصلی بر چابکی یادگیری در یادگیری الکترونیکی مؤثر است. این مضامین شامل چابکی محیطی، پشتیبانی آموزشی، برنامه های نوآورانه، چابکی آموزشی، سازمان چابک، یادگیری مشارکتی، هدفمندی آموزشی، جهت داربودن آموزش و... است. به منظور تحقق چابکی یادگیری در آموزش الکترونیک باید شرایطی فراهم شود که برنامه ها در راستای جهت داربودن آموزش و هدفمندی اجرا شوند. یافته ها نشان دادند ارتباط بین تمامی مؤلفه ها معنادار بوده (0/05<p) و شدت رابطه نیز، به جز دو نمونه که شدت رابطه متوسط دارد، در مابقی نمونه ها، در حد قوی تا بسیار قوی بوده است. دو نمونه ای که از بقیه مؤلفه ها ضعیف تر بودند عبارت اند از: پشتیبانی آموزشی و نیز دانش و اطلاعات. ازآنجاکه ضریب مسیر همه مؤلفه ها بیشتر از 0/50 و ارتباط بین آن ها معنادار (0/05<p) است؛ بنابراین نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد که الگوی چابکی یادگیری در یادگیری الکترونیکی در برازش به داده ها از اعتبار کافی برخوردار است.
تحلیل پدیدارشناسانه برنامه کارآموزی مهارت آموزان طرح استخدامی ماده 28 وزارت آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
195 - 212
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: رویکرد راهبردی و عملکردی در برنامه درسی نظام تربیت معلم نقش مهمی در توانمندسازی و تربیت سرمایه انسانی مورد نیاز نظام آموزشی ایفا می کند. هدف پژوهش، شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید دوره کارآموزی مهارت آموزان دانشگاه فرهنگیان تهران بود.
روش شناسی پژوهش: روش پژوهش حاضر آمیخته (کیفی- کمی) بود. در بخش کیفی از اعضای هیأت علمی و کارآموزان دانشگاه فرهنگیان به روش نمونه گیری هدفمند 18 نفر انتخاب و با آن ها مصاحبه شد. در بخش کمی از اعضای هیئت علمی و کارآموزان پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان تهران در سال تحصیلی 1400-1401 تعداد 288 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته برای آن ها اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مضمون، مدل SWOT و ماتریس برنامه ریزی کمی (QSPM) انجام شد.
یافته ها: دستاور پژوهش شناسایی 16 مؤلفه نقاط قوت و ضعف و 18 مؤلفه فرصت ها و تهدیدهای برنامه کارآموزی مهارت آموزان طرح استخدامی ماده 28 وزارت آموزش و پرورش بود. همچنین، بر اساس ماتریس برنامه ریزی کمی 8 راهبرد برای رویارویی با ضعف ها و تهدیدها و تقویت توانایی ها و فرصت های برنامه کارورزی مهارت آموزان تدوین گردید.
بحث و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش تأکید می کند، راهبرد توسعه و تجهیز امکانات سخت افزاری و نرم افزاری پردیس ها و مراکز مجری، بیشترین و راهبرد تقویت اطلاع رسانی قابلیت های برنامه جدید، کمترین جذابیت را دارد. دستاورد این مطالعه دریچه های جدیدی را بر روی ایجاد تغییرات مطلوب در بازنگری برنامه آموزش مهارت آموزان و برنامه ریزی های راهبردی تحقیق و توسعه در این عرصه می گشاید.
اثر رهبری ستمگرانه بر پنهان سازی دانش سازمانی با نقش میانجی بی تفاوتی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
213 - 229
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: برای پنهان سازی دانش سازمانی علل مختلفی وجود دارد. هدف پژوهش بررسی اثر رهبری ستمگرانه بر پنهان سازی دانش سازمانی با نقش میانجی بی تفاوتی سازمانی بود.
روش شناسی پژوهش: روش پژوهش توصیفی–همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش اعضای هیئت علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. به روش نمونه گیری تصادفی-طبقه ای تعداد 212 عضو هیئت علمی از طریق پرسشنامه های رهبری ستمگرانه (لو و همکاران، 2012)، پنهان سازی دانش سازمانی (کانلی و همکاران، 2012) و بی تفاوتی سازمانی (دانایی فرد و همکاران، 1389) مورد مطالعه قرار گرفتند. برای بررسی روایی پرسشنامه ها از شاخص های تحلیل عاملی تأییدی و روایی واگرایی و برای تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن برای رهبری ستمگرانه 878/0، پنهان سازی دانش سازمانی 701/0 و بی تفاوتی سازمانی 829/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزار آماریSPSS21 و اسمارت پی ال اس نسخه 3 استفاده شد.
یافته ها: رهبری ستمگرانه بر پنهان سازی دانش سازمانی اثر مثبت و معنادری داشت؛ رهبری ستمگرانه بر بی تفاوتی سازمانی اثر مثبت و معنادری داشت؛ بی تفاوتی سازمانی بر پنهان سازی دانش سازمانی اثر مثبت و معنادری داشت؛ رهبری ستمگرانه بر پنهان سازی دانش سازمانی با نقش میانجی بی تفاوتی سازمانی اثر مثبت و معنادری داشت.
بحث و نتیجه گیری: وقتی کارکنان شاهد رفتارهای رهبری ستمگرانه در محیط کار باشند به تدریج نسبت به سازمان، مدیریت، همکاران، زیردستان و ذینفعان سازمان بی تفاوت می شوند. بدیهی است که بی تفاوتی سازمانی هم سبب می شود که کارکنان با تعویق انداختن پاسخ ها و اطلاعات، ارائه اطلاعات ناقص، وانمود کردن به بی اطلاعی از موضوع، ارائه اطلاعات غیردقیق به سمت رفتارهای پنهان سازی دانش حرکت کنند.
شناسایی راهکارهای توسعه آینده پژوهی در نظام آموزش عالی کشور با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: امروزه آینده پژوهی در آموزش عالی به عنوان یکی از پیش نیازهای اصلی سیاست گذاری و برنامه ریزی بلندمدت نظام دانشگاهی ضروری شده است. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی راهکارهای توسعه رشته آینده پژوهی از دیدگاه صاحب نظران بود.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و با رویکرد کیفی انجام شده است. گروه هدف پژوهش حاضر نیز صاحب نظران و متخصّصان حوزه آینده پژوهی در کشور بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی 12 نفر از صاحب نظران این حوزه به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و مصاحبه، نیمه ساختاریافته انجام گرفت و اشباع نظری حاصل گردید. جهت تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل مضمون استفاده شد.
یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از مصاحبه، مجموع کدهای آزاد استخراج شده از محتوای مصاحبهها 76 کد بود که در 12 مفهوم مشابه، طبقهبندی و در نهایت 12 راهکار بر اساس دیدگاه صاحبنظران برای توسعه رشته آیندهپژوهی در دانشگاههای کشور شناسایی شد که عبارتند از: گفتمانسازی ضرورت آیندهپژوهی در کشور؛ تهیه بستههای آموزشی آیندهپژوهی؛ حمایت از پژوهشهای نظری در حوزه آیندهپژوهی؛ تقویت فعالیتهای بینرشتهای در دانشگاهها؛ سیاستگذاری در سطح وزارتخانه؛ عملیاتی کردن آیندهپژوهی در دانشگاهها؛ درک ضرورت آیندهپژوهی در نهادهای حاکمیتی؛ اصلاح و بازنگری سرفصلهای درسی رشته؛ تثبت جایگاه آیندهپژوهی در سازمآن ها و پروژهها؛ بهرهگیری از تجارب موفق دانشگاههای برتر جهان؛ فراهمسازی فرصتهای اشتغال؛ نهادینهکردن فرهنگ و تفکر آیندهپژوهی در دانشگاه.
بحث و نتیجه گیری: یافتههای این پژوهش میتواند در سیاستگذاریهای کلان آموزش عالی در راستای توسعه رشته آیندهپژوهی مورد استفاده قرار گیرد.