مطالب مرتبط با کلیدواژه

شیءوارگی


۱.

بررسی شیءوارگی در آثار زویا پیرزاد با تأکید بر رویکرد جورج لوکاچ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شیءوارگی کارگر و پرولتاریا جورج لوکاچ زویا پیرزاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۷ تعداد دانلود : ۸۰۹
واژه شیء وارگی[1] که در اندیشه مارکسیسم غربی پا گرفت، مفهوم بت انگاری کالا در نظام سرمایه داری است که بن مایه اصلی اندیشه «جورج لوکاچ[2]» است. اولین دلالت های خود را از مفاهیم بیگانگی[3] و بت انگاری کالای[4] مارکس[5] و مفهوم عقلانی شدن[6] وبر[7] می یابد و مکتب فرانکفورت با تعبیر عقلانیت مدرن به عقلانیت ابزاری این نقد را ادامه می دهد. این جستار با تکیه بر اندیشه لوکاچ در زمینه شناخت کلیت واقعیت اجتماعی، از طریق تعامل دوسویه فرهنگ و جامعه به بررسی شیء وارگی در آثار نویسنده معاصر «زویا پیرزاد» پرداخته است. توجه نویسنده به مسائلی چون بی توجهی به طبقه کارگر، تلاش طبقه کارگر برای احقاق حقوق از دست رفته و مسائلی از این دست در این رمان ها نمود دارد. نویسنده حامی طبقه کارگر و مخالف طبقه سرمایه دار و پرولتاریا است. رمان های پیرزاد، داستان زندگی افرادی است که در سطح پایین جامعه زندگی می کنند. طبقه زحمتکشی که در جامعه   سرمایه داری تحت سلطه نظام سرمایه داری حاکم بر جامعه است. شخصیت های رمان که نمونه کوچکی از جامعه بیرون نیز هست، همگی به طبقه فرودستی تعلق دارند که به دنبال دستیابی به حقوق تضییع شده شان هستند. نویسنده به واسطه قهرمان داستان هایش به انتقاد از نظام سرمایه داری برخاسته است.
۲.

شی وارگی زنان در مناسبات فرهنگ قبیله ای در افغانستان (با تکیه بر رمان «نقش شکار آهو»)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشونت زن شیءوارگی فرهنگ قبیله ای نقش شکار آهو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۳
انسان در فرهنگ قبیله ای، بیشتر از هر فرهنگ دیگر، مورد تبعیض قرار می گیرد. روشن است که زنان در صف اول این قربانیان قرار دارند. در مناسبات چنین فرهنگی فرایند قربانی شدن، سیّال و دگرگون شونده است. شناوری موقعیت افراد، تشخیص مقصر اصلی را در سطح جامعه دشوار می کند و اگر نگوییم ناممکن، حداقل پژوهشگر را دچار مغالطه می سازد؛ چون مشکل در گزاره های فرهنگی است که به افراد هویت می بخشد و نقش قطب نما را بازی می کند. کالاشدگی در مناسبات فرهنگ قبیله ای، سویه های متفاوت دارد. گاه فرد در حد پدیده های مادی تنزل ماهیت پیدا کرده، بسان کالا، مبادله جنس به جنس می شود. گاه انباشته از عقده و انتقام بوده، در چنین وضعیتی تهی از منطق و استدلال است. منتقم پوک شده از عقلانیت، بسان باروت عمل می کند و کارکرد تخریبی دارد یا در خوش بینانه ترین حالت، کتمان واقعیت می کند. کتمان واقعیت، منتج به جعل هویت می شود. فرهنگ قبیله ای از وارونه سازی ارزش ها تغذیه می کند. رمان «نقش شکار آهو»، موضوعات بالا را در حوزه زنان بازتاب داده است. شخصیت های این رمان، دو خواهر هستند که در زنجیره مناسبات قبیله ای، محروم از حقوق انسانی شان شده اند. این نوشتار، تلاش کرده است تا نشان دهد زنان در افغانستان، پیش از آنکه قربانی نگرش مردسالارانه باشند، در میان چرخه باورهای قبیله ای محروم از حقوق اولیه شان می شوند.