مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱٬۲۶۱ تا ۲۱٬۲۸۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۲ - Serial Number ۱۰, August ۲۰۲۴
77 - 105
حوزههای تخصصی:
Central Asia is a key unit of archaeological studies of the Ancient Near East and an issue for important questions such as primary states, Aryan people immigration has a unique role in archaeological activities. Considering the geographical location of Dargaz (Dargaz) Plain at the periphery of Central Asia, it is a vital area in the archaeology of the northeastern part of the Iranian Central Plateau and Central Asia. The region is ideally situated to research regional relationships and inter-regional interactions between those cultural-geographical regions due to its ecological potential and geographic location. Archaeologically, to comprehend Cultural Similarities in Dargaz Plain, many studies and surveys have been done since the beginning of the 20th Century. However, because of the lack of more detailed excavation in this area, the quality of cultural material of Central Asia and the Iranian Central Plateau is reassessing continuously. The first archaeological survey by Kohl and Heskel in 1978 reveals the similarities between Central Asia and this area. The Following works were done for the sake of making known the prehistoric Sites, their interaction with neighboring regions, and their ecosystem but it remains incomplete. Twenty-one prehistoric settlements have remained in the area, dating from the Neolithic to the Iron Age I/III, according to archaeological studies carried out during these years. The majority of the locations that have been found are the ruins of dispersed villages and seasonal camps that were scattered throughout the plain, as well as at inaccessible heights and other locations. With an emphasis on the material culture, particularly the local ceramic traditions and the settlement patterns of the prehistoric site, this current work investigates the connection and interconnectedness of the Dargaz Plain and proposes novel prospects for future works. A study of the Dargaz Plain may shed new light on the social and cultural history of a larger region.
برساخت معنایی پدیده کالایی شدن آموزش (مورد مطالعه: مدارس متوسطه دوم شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
133 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی موضوع کالایی شدن آموزش و پیامدهای آن است. روش انجام این پژوهش نظریه داده بنیاد و جامعه هدف را دانش آموزان، معلمان، مدیران و مسئولین مدارس متوسطه دوم شهر مشهد تشکیل می دهند. انتخاب مشارکت گنندگان نیز با استفاده از نمونه گیری هدفمند و اشباع نظری داده ها پس از 32 مصاحبه انجام شد. پایایی و اعتبار داده ها نیز با نظرمتخصصان و مشارکت کنندگان تأیید گردید. یافته های پژوهش نشان داد که کالایی شدن آموزش در سه سطح کالایی شدن یادگیری، کالایی شدن دانش آموز و کالایی شدن معلم اتفاق می افتد. شرایط و پیامدهای کالایی شدن نیز شامل شرایط علی (سازمانی و خانوادگی)، شرایط مداخله گر (شبکه روابط اجتماعی و خانوادگی، فراوانی مدارس غیردولتی و وجود نظام موازی آموزشی)، شرایط زمینه ای (خصوصی سازی آموزش و سیاست های دولتی)، تعاملات راهبردی (مقاومت و پذیرش) و پیامدها (اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، آموزشی و روانی) است.
سیاق نامتعارف معاش و چالش های اقتصادی طلاب مسجد جامع زنجان در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱ (پیاپی ۱۵۱)
111 - 141
حوزههای تخصصی:
پایداری مناسبات سنتی و عدم توسعه ساختار اقتصاد در دوره قاجار، از عوامل زوال و بروز بحران های اجتماعی و اقتصادی بود. این نابسامانی بر گروه های مختلف تأثیر گذاشت و به سختی معیشت و امور زندگی انجامید. طلاب به عنوان یکی از گروه های پایین جامعه، تحت نظر و حمایت مدارس دینی، به فراگیری و آموزش علوم می پرداختند و غالباً با وجوهات شرعی گذران زندگی می کردند؛ اما بحران های اقتصادی با کاهش درآمدهای عمومی جامعه و در نتیجه کمی وجوهات، بر زندگی طلاب تأثیر مستقیمی گذاشت و آنان را به کسب درآمدهای نامتعارف کشاند. در زنجان مسجد جامع به عنوان مهم ترین و بزرگ ترین مدرسه دینی، دارای بیشترین طلبه بود و آنان به مانند سایر مناطق، چالش ها و مشکلات معیشتی داشتند. در پژوهش حاضر این سؤال مطرح است که با توجه به وضعیت نامطلوب اقتصاد در دوره قاجار، طلاب مسجد جامع چگونه و با چه شیوه هایی (نامتعارف) کسب معاش می کردند و با چه موانع و چالش هایی روبه رو بودند. فرضیه پژوهش این است که با توجه به محل مصرف درآمد موقوفات مسجد که رسیدگی به وضعیت مدرسه و پرداخت حقوق مدرسان و محصلان را شامل می شد، طلاب به متولیان و سایر گروه های مدعی تولیت نزدیک و وابسته شدند و با هدف رفع چالش های معیشتی، به آنان در مقابل گروه های مدعی یاری رساندند. براساس یافته های تحقیق، طلاب در سال های سختی زندگی با تصدی مشاغل حکومتی، نایبی و پیشکاری، تبلیغ، کدخدایی در روستاها، هرج ومرج و دخالت در کار دارالحکومه و وابستگی به محاکم شرع، نیازهای زندگی را تأمین کردند. این مقاله با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و اسناد سازمان های دولتی، خصوصی و شخصی، مقالات و نسخ خطی، به روش توصیفی تبیینی موضوع را بررسی کرده است.
تحلیل کنش های گفتاری نمایندگان مجلس دوره اول شورای اسلامی با تأکید بر آیات جنگ و جهاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
397 - 421
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تلاش دارد تا با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از روش کمّی و کیفی، کنش های گفتاری در استنادات قرآنی نمایندگان مجلس اول شورای اسلامی را با تأکید بر آیات جنگ و جهاد، تحلیل کند و به این پرسش ها پاسخ دهد که بر مبنای الگوی کنش گفتار جان سرل، نمایندگان اول مجلس شورای اسلامی از چه گونه های کنش گفتاری استفاده کردند؟ و از تحلیل فراوانی و بسامد این کنش ها چه نتایجی حاصل می شود؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که بیشترین کنش گفتاری استنادات نمایندگان به آیات قرآن کریم با تعداد 40 مورد از 112 مورد با 35.71 درصد، مربوط به کنش های اظهاری است. 26.78 درصد کارگفت ها با تعداد 30 مورد، کارگفت تعهدی را شامل می شود. کنش ترغیبی در استنادات نمایندگان مجلس 25 مورد و به عبارتی 22.32 درصد کارگفت ها را به خود اختصاص داده است. کنش اعلامی 17 مورد و به عبارتی15.17 درصد از کنش ها به کنش های اعلامی اختصاص داشت و درنهایت هیچ مورد کارگفت عاطفی در این استنادات دیده نشد. نتیجه پژوهش حکایت از آن دارد که با توجه به فراوانی کنش اظهاری در اقوال نمایندگان، نشان می دهد که آنان سعی داشتند اوضاع را برای مردم تشریح کنند.
ئه سیران خاک، بررسی باستان شناسی گورستان و محوطه سِیَل خَسرو بانکول آسمان آباد ایلام، در غرب زاگرس مرکزی
منبع:
Caspian, Volume ۱, Issue ۲, July ۲۰۲۴
55 - 104
حوزههای تخصصی:
گورستان و محوطه سیل خسرو در 6 کیلومتری جنوب روستای گدمه در حدود 5/4 کیلومتری شمال غرب روستای مرشدوند و در نزدیکی راه موسوم به کاروانه در ارتفاعات جنگلی بانکول واقع است و چشم انداز کاملی بر دشت کوچک کارزان دارد. این محوطه به دو بخش گورستان و مسکونی تقسیم می شود. داده های سطحی به دست آمده از بررسی نشان دهنده همزمانی این آثار باهم است و نشان می دهد که این محوطه گورستان متعلق به عصر آهن III-I است براساس آثار و داده های معماری به گمان این محوطه در عصر مفرغ پایانی و همچنین دوره های بعد یعنی عصر آهن IV تا حال حاضر با توجه به شرایط زیستی مناسب مورد توجه بوده است. در این مقاله کوشیده ام ضمن ارائه درآمدی کوتاه درباره گاهنگاری گورستان ها، گاهنگاری عصر آهن زاگرس مرکزی و سپس به پیشینه پژوهش های باستان شناسی و همچنین وضعیت جغرافیای بانکول (ازجمله ناهمواری ها، شرایط اقلیمی) که در شکل گیری و مکان یابی و جهت گورها مؤثر بوده و در ادامه بررسی گورستان سیل خسرو، معماری و ساختار گورها و داده های سطحی به دست آمده از کناره گورهای تخریب شده و تحلیل و مقایسه آنها بپردازم و در پایان نیز جمع بندی از کلیه مطلب ارائه داده ام.
زبان بدن در آثار یادمانی ساسانی؛ رمزگان رفتاری حمل شمشیر و دست های نهاده برهم در مقابل بدن از منظر نشانه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
139 - 162
حوزههای تخصصی:
زمینه/هدف: هنر یادمانی ساسانی با اتکا به سنت "واقع گرایی" و "مقامی" تشخص یافته است؛ هرچند واقع گرایی آن نه به معنای چهره پردازی دقیق، بلکه در قالب تقید به جامگان، نشانگان، رمزگان و سلسله مراتب به عینیت درآمده که حاصل آن متنی رمزآلود و مستلزم معناکاوی ست. هدف این جستار، ارزیابی آن است که تا چه حد می توان هر نشانگانی را به زبان نمادین هنر یادمانی ساسانی تعبیر کرد؛ برای مثال در این آثار و به ویژه در نگارکندهای صخره ای با دو نحوه حمل شمشیر مواجیهم که از منظر رمزگان رفتاری می تواند به طرح این پرسش بیانجامد: چرا در آثار یادمانی ساسانی، نحوه حمل شمشیر توسط صاحب منصبان حکومتی در مقابل خدایگان شاهنشاه متفاوت است؟
روش/رویکرد: جستار پیش رو به مطالعه رمزگان هدف با رویکرد "بافت گرایی" و "پیوستار متنی" پرداخته است. روش پژوهش نیز مبتنی بر مطالعه تطبیقی متون تاریخی با شواهد باستان شناختی در قالب "رهیافت تاریخی" است.
یافته ها/نتایج: نتیجه مطالعات، این تفاوت را در وهله نخست ناشی از جایگاه لشکری و کشوری صاحب منصبان می داند؛ هرچند دو انگاره خفیف تر را نیز می توان پنداشت که یکی حمل شمشیر به صورت عمود و یا نهادن دست ها در مقابل بدن را سنتی دیگر از ادای احترام به "تبار برتر" و همتای حرکت احترام آمیز "برافراشتن دست و خمودن انگشت" می داند و آن دیگری، این حرکت را نه به نشان احترام به "تبار برتر"، بلکه به عنوان ادای احترام به مقام "شاهنشاه" می انگارد که تنها مختص اعضای خاندان سلطنت بوده است. قدرمسلم آن است که هریک از انگاره های فوق می تواند بر شخصیت شناسی، تبارشناسی و منصب شناسی پیکره ها و به تبع آن، بازشناخت ماهیت نظام سیاسی ساسانیان تأثیر نهد.
داتیس، فرمانده داریوش بزرگ در نبرد ماراتن: پارسی یا مادی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
153 - 178
حوزههای تخصصی:
با تشکیل حکومت هخامنشی توسط کوروش بزرگ (۵۵۰-۵۳۰ پ.م)، اگرچه شاهنشاهی مادها برچیده شد، اما بسیاری از فرماندهان مادی با کوروش پارسی همراه شدند که دو تن از آن ها هاراپاگ و مازاریس بودند. در زمان کمبوجیه نیز، مادها در بسیاری از نبردها همراه پارسیان بودند، اما در زمان داریوش با قیام گ ئومات و شورش فرورتیش در ماد و پارت ، داریوش نسبت به مادها بدبین شد و معتقد بود که مادها قصد دارند دوباره حکومت خود را تشکیل دهند. وی برای کاهش نفوذ مادها و به دلیل شورشی که شاهنشاهی هخامنشی را تهدید کرده بود نام ماد را در کتیبه بیستون، در فهرست ساتراپی ها در جایگاه دهم قرار داد؛ با این همه، داریوش فرماندهی نبرد ماراتن در سال۴۹۰ پ.م. را به داتیس سپرد. هنوز در بین پژوهندگان درباره مادی یا پارسی بودن داتیس بحث و اختلاف نظر وجود دارد، اما در بیشتر نوشته های یونانی از وی با نام «داتیس مادی» یاد شده است. با توجه به اینکه داریوش در این برهه از زمان کاملاً نسبت به مادها بدبین بود و در حقیقت مادها را نوعی تهدید در براندازی حکومت پارس می دید، وجود فرمانده ای مادی در نبرد ماراتن بسیار دور از انتظار بوده و به نظر می رسد «داتیس پارسی» بوده است. تاکنون درباره داتیس تحقیق مستقلی صورت نگرفته است، تنها در پاره ای از کتاب ها و هنگام شرح نبرد ماراتن به وی اشاره ای گذرا شده است. در این جستار، با استفاده از گزارش های تاریخی کهن و داده های باستان شناختی، به واکاوی شخصیت داتیس، مادی یا پارسی بودن وی و دلیل انتخاب وی توسط داریوش برای فرماندهی نبرد ماراتن پرداخته خواهد شد. با بررسی و تجزیه وتحلیل منابع به نظر می رسد داتیس پارسی بوده است نه مادی.
ارزشیابی برنامۀ درسی اخلاق اسلامی دورۀ کارشناسی نظام آموزش عالی ایران بر اساس مدل سیپ: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: این پژوهش باهدف ارزشیابی برنامه درسی عمومی اخلاقی اسلامی دوره کارشناسی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر با رویکردی کیفی با استفاده از مدل ارزشیابی سیپ انجام شده است. بدین منظور از طریق نمونه گیری هدفمند 18 شرکت کننده (3 سیاست گذار، 6 استاد برنامه درسی اخلاق اسلامی؛ 9 دانشجوی دوره کارشناسی) انتخاب شدند. یافته ها: تحلیل داده ها از طریق تحلیل محتوای کیفی در باره برنامه درسی اخلاق اسلامی نشان داد: پیامدهای یادگیری از منظر واقع بینانه بودن، پیشرفته بودن و سازگار بودن نیازمند بازنگری هستند؛ در مورد دروندادها، عملکرد مدرسان، کیفیت محتوا و جو دانشگاه با انتظارات مطلوب فاصله دارد؛ در مورد راهبردهای آموزشی و سنجش یادگیری دانشجویان نیاز به تغییر در روند کنونی وجود دارد و تأثیرات برنامه درسی اخلاق اسلامی بر ابعاد مختلف زندگی فردی، اجتماعی و شغلی دانشجویان نیز چشمگیر و ملموس نیست. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه می تواند برای بازنگری نظری در حوزه سیاست گذاری و بازطراحی برنامه درسی اخلاق اسلامی متناسب با نیازها و اقتضائات اخلاقی حال و آینده دانشجویان و همین طور اقدامات عملی در زمینه آموزش مدرسان برنامه درسی اخلاقی و تغییر در پارادایم های کنونی آموزش و سنجش یادگیری برای بهبود کیفیت آموزش های اخلاقی در دانشگاه های کشور استفاده شود.
ترجمه ای گزینشی از تفسیری پژوهشی (سیری در تفسیر ابتکاری مجد البیان و نقدی بر ترجمۀ فارسی آن)
منبع:
الهیات سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
123 - 146
حوزههای تخصصی:
مجد البیان فی تفسیر القرآن اثری عمیق به قلم علامه محمّدحسین نجفی اصفهانی است. این تفسیر که به زبان عربی نگاشته شده، به دلیل وفات زودهنگام مؤلّف آن، تنها شامل شرح آیات سوره حمد و بیست و دو آیه اوّل سوره بقره است. البتّه مؤلّف پیش از ورود به تفسیر آیات، تمهیدات دوازده گانه ای را با الهام از دیباچه تفسیر صافی بیان داشته است. در این تمهیدات، بیانات علمی، تحقیقات حکمی، نکات عرفانی، آرای خلاف مشهور و ایده های ابتکاری ویژه-ای ملاحظه می شود؛ امّا متأسّفانه در دو نهاد علمی حوزه و دانشگاه، توجّه چندانی به این تفسیر شریف نشده است. نیز علاوه بر عدم دسترسی آسان به متن اصلی، ترجمه ای گزینشی از این تفسیر در دهه 90 به چاپ رسیده است. از قضا این حذفیات ناظر به برخی تحقیقات و آرای خاصّی است که جهات تمایز تفسیر مجد البیان از آثار معاصران را شامل می شود. از آنجا که عملکرد مترجم فارسی زبان این تفسیر که هیچ توضیحی نیز درباره رفتار غیر علمی خود بیان نداشته اهمّیت آن را نزد مخاطبان بی اطّلاع از متن اصلی بسی زائل می کند؛ نوشتار پیش رو ضمن معرّفی اجمالی این اثر قرآنی و مصنّف فقید آن، می کوشد تا ابتدا برخی نکات معرفتی و تحقیقی موجود در این تفسیر، همچون ثقل اکبر بودن اهل بیت، ارتباط آیات قرآنی با صاحبان ولایت مطلقه و دیدگاه مؤلّف در مسأله تحریف قرآن را برجسته نماید و در پی آن به بررسی حذفیات این تفسیر در برگردان فارسی و گمانه زنی درباره علت این رویکرد نامناسب و غیر علمی بپردازد.
اثربخشی آموزش مرگ اندیشی مبتنی بر اندیشه های اسلامی در کاهش احساس رهاشدگی دانشجویان دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: یکی از اساسی ترین مشکلات شایع در دانشجویان، احساس رهاشدگی است. احساس رهاشدگی به عنوان یکی از پیامدهای احساس تنهایی اگزیستانسیال، از دست دادن پایگاههای حمایتی و نجات بخش انسانی است. بنابر این، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مرگ اندیشی مبتنی بر آموزه های اسلامی بر کاهش احساس رهاشدگی دانشجویان دانشگاه تبریز انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان دانشگاه تبریز بود که 80 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی(40 نفر) و کنترل(40 نفر) جایگزین شدند. از ابزار پرسشنامه محقق ساخته رهاشدگی به عنوان پیش آزمون- پس آزمون در این پژوهش استفاده شد و سپس برنامه آموزشی مرگ اندیشی مبتنی بر آموزه های اسلامی به عنوان متغیّ مستقل در هشت جلسه یک ساعته روی آنها اجرا شد و در نهایت، داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس و در نرم افزار اس.پی.اس.اس نسخه 23 تحلیل شدند. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد که آموزش مرگ اندیشی مبتنی بر آموزه های اسلامی، میانگین نمره رهاشدگی را در گروه آزمایش و در تمام مؤلفه های آن، نظیر فقدان تکیه گاه، عدم عاملیت و وانهادگی، به طور معناداری کاهش داده است(P< 0/001). نتیجه گیری: مسئولان دانشگاهی و سیاستگذاران آموزشی می توانند با برگزاری آموزشهای رسمی و غیر رسمی در باب مرگ اندیشی مبتنی بر آموزه های اسلامی، احساس رهاشدگی دانشجویان را کاهش دهند.
بررسی دیدگاه گلن استراسون دربارۀ مسئلۀ ارادۀ آزاد و نقدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
285 - 303
حوزههای تخصصی:
انسان در زندگی روزانه اش با احساس آزادی و انتخاب مسئولیت های خود را به عهده می گیرد، اما در یک جهانی که قوانین جبری حاکمند، این انطباق مشکلاتی ایجاد می کند. این تضاد با تصویر از انسانی مختار و آزاد به وجود می آید. سؤالاتی مطرح می شود که چگونه انسان در جهان جبری مختار باشد و چگونه اراده اش آزادانه عمل کند؟ اگر اختیار انسان لحاظ نشود، او چگونه مسئول اعمال خود باشد؟ این مسئله باعث پیچیده شدن مسئولیت پذیری انسان می شود. اگر انسان اختیار نداشته باشد، چرا باید بر اساس رفتارهای خود سرزنش یا تحسین شود؟ همچنین، در صورت عدم اختیار انسان، ضرورت وجود قوانین اخلاقی، حقوقی، و مفاهیم جمعی مطرح می شود که باز هم این موضوع تناقضاتی ایجاد می کند. از منظر فیلسوفانی شک گرایی همچون گلن استراسون اراده آزاد و به تبع آن مسئولیت اخلاقی ناممکن است. وی با توجه به استدلال بنیادین خودش نسبت به احتمال وجود اراده آزاد دچار شک و تردید می شود؛ زیرا او اراده آزاد را در صورتی ممکن می داند که فرد علت بالذات خودش باشد، در حالی که او انسان را علت بالذات خودش نمی داند. در این مقاله سعی شده، تا با نگاهی تحلیلی- توصیفی به ،به بررسی دیدگاه گلن استراسون درباره مسئله اراده آزاد پرداخته شود و سپس دیدگاه وی را به بوته ی نقد کشاند.
پدیدارشناسی ناظر به دیگری از دیدگاه دنیل دنت: نقد دنت بر پدیدارشناسی هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
101 - 119
حوزههای تخصصی:
پدیدارشناسی ناظر به دیگری اصطلاحی است که دنیل دنت در مقابل پدیدارشناسی هوسرل وضع کرد و هدف آن بررسی مسأله آگاهی است از منظر سوم شخص، آن گونه که در علوم طبیعی رواج دارد. دنت پدیدارشناسی هوسرل را به علت اتکای آن بر درون نگری و منظر اول شخص و نیز عدم امکان ایجاد اجماع مورد انتقاد قرار می دهد. نتیجه این امر شکاکیت، خودتنهاگرایی و نسبی گرایی است. به نظر دنت، یگانه روش مناسب و قابل اجماع برای پژوهش درباره آگاهی این است که از منظر سوم شخص بر فرایندهایی که در مغز جریان دارند و از راه درون نگری و از دیدگاه اول شخص در دسترس نیستند، تمرکز کنیم. بر همین اساس، دنت الگوی پیش نویس های چندگانه را در تقابل با تماشاخانه دکارتی برای بررسی مسأله آگاهی پیشنهاد می کند که طبق آن، همه انواع ادراک و تفکر و فعالیت ذهنی در مغز با فرایندهای چندجهتی موازیِ تفسیر و شرح و بسط درون دادهای حسی همراه می شوند. در این مقاله، از این ادعا دفاع شده است که ملاک ذات نگری برای تفکیک روش درون نگری از پدیدارشناسی، با توجه به مخالفت دنت با هر گونه رویکرد ذات گرایانه در بررسی مسأله آگاهی، کارایی ندارد. به علاوه، اولویت رویکرد سوم شخص از نظر دنت مجالی را برای علم پدیدارشناختی مبتنی بر منظر سوم شخص باقی نمی گذارد.
بررسی فقهی رابطه نامتعارف زوجین و نسبت آن با تمکین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۶
109 - 134
حوزههای تخصصی:
از جمله مباحث فقهی ذیل بحث مهریه و نفقه - نیازمندی های عرفی در زندگی مشترک - بحث از تمکین یعنی انجام وظایف زوجیّت توسّط زوجه در دو ساحت عامّو خاصّ می باشد که امتناع از آن باعث نشوز و خروج زن از تعهدّات همسری می گردد. آمادگی برای رابطه جنسی، یکی از مصادیق تمکین خاصّ به شمار آمده و صورت نامتعارف آن اگرچه طبق فتوای مشهور، محکوم به جواز همراه با کراهت گردیده است اما دلایل اقامه شده بر لزوم تمکین زوجه نسبت به این صورت از رابطه جنسی، یعنی «روایات حقوق زوج» و «آیه 223 سوره بقره: حَرث و کشتزار بودن زوجه» تاب مقاومت در برابر روایت ابن ابی یعفور - که ناظر به عدم وجوب اجابت چنین خواسته ای بوده - و نیز مخاطرات جسمی این نوع از رابطه را نداشته و به رغم این که فتاوای زیاد و در حدّ شهرت از فقهای متقدّم و متأخّر بر لزوم تمکین حتی نسبت به این نوع از رابطه وجود دارد فتوای صحیح، عدم وجوب تمکین زوجه در اجابت خواسته های نامتعارف زوج در رابطه جنسی می باشد.
نقش و جایگاه حق بر سلامت روان در حقوق عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق اسلامی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۳
103 - 131
حوزههای تخصصی:
سلامت روان در نگاه سازمان جهانی بهداشت، مفهومی فراتر از فقدان اختلالات روانی و مشتمل بر خودکارآمدی و شکوفایی توانمندی های بالقوه فکری و هیجانی و است که حق بنیادین همگان قلمداد می شود. جایگاه ویژه این حق، در ماده 12 میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شناسایی شده است؛ اما به مجرد شناسایی آن، برخورداری همگان از این حق به دست نمی آید و بازکردن گره های این مسیر، نیازمند اقداماتی ایجابی است. در پرتو همین نکته آشکار می شود که تنها راه تضمین این حق قبول مسئولیت دولت و پذیرش تعهد نسبت به آن است. ازآنجایی که دولت ها با اقدامات خود می توانند در راستای فراهم آوردن امکانات و شرایط تحقق این حق گام بردارند؛ در این نوشتار، ضمن تبیین مفهوم حق بر سلامت روان و بررسی اسناد بین المللی، به تعهدات دولت در راستای تحقق آن می پردازیم. یافته های این پژوهش نشان می دهد که دولت ها در راستای تحقق این حق امکانات و منابع خود را به کار می گیرند و با توجه به سیاستگذاری ها و تقنین در این راستا به اجرای آن می پردازند.
طبیعت در آثار وارثانِ کلک بهزاد، تا طبیعت بی جان در آثار میرزابابا
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
۳۰۸-۲۸۹
حوزههای تخصصی:
دوره صفویه در ایران، مصادف است با اواخر سده 16م. در اروپا؛ دورانی که نقاشی طبیعت بی جان در هلند و به تبع آن در غرب ظهور کرد و بسیار موردتوجه هنرمندان آن مقطع اروپا قرار گرفت؛ اما باوجود حضور نقاشان هلندی در دربار صفویان، آشنا شدن ایرانیان با آثار اروپاییان، تأثیرپذیری هنرمندان ایرانی از عناصر نقاشی غربی، استقلال نسبی هنرمندان از دربار، رواج تک نگاری و ظهور طبقه متوسط و...، نقاشان ایرانی به طبیعت بی جان هیج توجهی نکردند. برای اولین بار «میرزا بابای اصفهانی» با پرده «شب یلدا» در دوره قاجار به طبیعت بی جان توجه نشان داد. در این دوره تحت تأثیر شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و متأثر از عواملی چون: تأسیس چاپخانه و پایان عصر کتاب نگاری، آشنایی با افکار عصر روشنگری، درباریانی به شدت شیفته و مرعوب تمدن غرب، آشنایی با عکاسی و... رسالت و کارکرد هنر دستخوش تحولات ماهوی شد و عناصر هنر غربی بر سنت نگارگری ایرانی فایق آمد؛ به طوری که به چالشی جالب برمی خوریم: اولین پرده طبیعت بی جان که سبکی کاملاً غربی است، به آخرین سنگر مقاومت عناصر نگارگری ایرانی بدل شد. در این نوشتار براساس روش تاریخی، توصیفی-تحلیلی و با پرداختن به شرایط فرهنگی و سیاسی دو دوره صفویه و قاجاریه بررسی می شود؛ بر این اساس پرسش های پژوهش عبارتنداز: چرا نقاشان ایرانی باوجود آشنایی با آثار غربی و تأثیرپذیری فراوان از هنر آن ها، هیچ توجهی به سبک طبیعت بی جان نکردند؟ دلایل ظهور این سبک در آثار میرزا بابا با تأخیر دو سده ای چه بود؟ با این هدف که، خط ربط میان رواج واقع گرایی و موردتوجه قرار دادن طبیعت در آثار وارثان «کلک بهزاد» در دوره صفویه که نقطه عطفی در تاریخ نگارگری ایرانی محسوب می شود، تا خلق اولین پرده طبیعت بی جان در دو سده بعد از این تحولات به دست آید.
Modern Business Model Based on Cloud Computing(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Emerging Technologies in Accounting, Auditing and Finance,Vol. ۲, No ۳, Autumn ۲۰۲۴
15-37
حوزههای تخصصی:
Objectives: This research aims to investigate the relationship between family firms and working capital management. Working capital management involves the management of current assets and liabilities to achieve a balance that maximizes shareholder returns on investments. Methodology/Design/Approach: This applied study employs a causal correlational methodology. The statistical population consists of all firms listed on the Tehran Stock Exchange. Using systematic elimination sampling, 136 firms were selected as the research sample and analyzed over a ten-year period from 2014 to 2023. Findings: The results indicate an inverse relationship between family firms and the cash conversion cycle. Additionally, there is a direct relationship between family firms and the period for collecting receivables. Furthermore, a direct relationship exists between family firms and the inventory turnover period, while an inverse relationship is observed between family firms and the period for debt repayment. Innovation: This research contributes to the existing literature by providing insights into how family ownership influences working capital management practices. It highlights the unique dynamics of family firms in managing their operating cycles compared to non-family firms, offering practical implications for stakeholders in understanding how ownership structure can affect financial performance.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی و درمان مبتنی بر رابطه والد_کودک بر کارکردهای اجرایی و علائم اضطرابی کودکان مضطرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثریخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک بر کارکردهای اجرایی و علائم اضطرابی کودکان مضطرب انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران کودکان مضطرب شرکت پالایش نفت شهر بندرعباس در سال 1402 بودند که براساس ملاک های ورود و خروج 45 نفر واجد شرایط ورود به مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه ازمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه های رتبه بندی رفتاری کارکردهای اجرائی جیوآ و همکاران (2000) و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس- فرم والدین (1998) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس مختلط نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه کنترل با درمان مبتنی بر ذهنی سازی و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک در کارکردهای اجرایی و علائم اضطرابی کودکان مضطرب وجود دارد و درمان مبتنی بر ذهنی سازی و رابطه والد-کودک منجر به کاهش علائم اضطرابی، و افزایش کارکردهای اجرایی در کودکان مضطرب شده است. همچنین درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک موثرتر از درمان مبتنی بر ذهنی سازی در کاهش علائم اضطرابی است. بنابراین باتوجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که از برنامه های درمانی مبتنی بر ذهنی سازی و رابطه والد-کودک می توان به عنوان مداخله ی مناسب در جهت بهبود کارکردهای اجرایی و کاهش علائم اضطرابی در کودکان مضطرب استفاده کرد.
مسأله تجلی در خوشنویسیِ اسلامی؛ با تکیه بر اصول صفا و شأن
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
۴۱۰-۳۸۷
حوزههای تخصصی:
مفهوم «تجلی» یکی از مفاهیم بنیادین حکمت و عرفان اسلامی است که ریشه در قرآن کریم و روایات معصومین (ع) دارد و از همین معبر، وارد زبان ذوقی عرفای مسلمان، خصوصاً ابن عربی، هم اهتمام ویژه ای به آن پیدا می کنند. با وصف این، از آنجاکه مسأله تجلی در هنر، جایگاه خاصی در مباحث عرفانی می یابد و چون یکی از اصول اساسی هنر خوشنویسی همانا «صفا» است و تا زنگار از قلب زدوده نشود و صفا حاصل نگردد، نقشی در آن متجلی نخواهد شد؛ لذا به نظر می رسد که از معبر همین مفهوم تجلی، پیوند وثیقی میان عرفان و خوشنویسی برقرار می شود. برهمین مبنا، پژوهش حاضر کوشیده است تا به این دو پرسش پاسخ دهد؛ 1. تجلی چیست و چه جایگاهی در متون مقدس و عرفانی ما دارد؟ 2. رابطه تجلی با مبانی نظری خوشنویسی اسلامی، خصوصاً «صفا» و «شأن» چیست؟ روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است که براساس داده های کتابخانه ای انجام شده است؛ لذا برای رسیدن به پاسخ روشنِ این دو پرسش و برقراری پلی میان عرفان و خوشنویسی اسلامی و یافتن شأن عرفانیِ «تجلی» در آن، ابتدا به معنای تجلی در منابع دینی همچون آیات و روایات پرداخته شده و سپس در متون عرفانی (نزد ابن عربی و عرفای پیش از او) معنای آن را پی گرفته است. در ادامه، به مقوله تقدس در خوشنویسی پرداخته شده و از ثنای اصول دوازده گانه حاکم بر آن (طبق متن آداب المشق باباشاه اصفهانی) ارتباط «تجلی» با «صفا» و «شأن» در خوش نویسی اسلامی و نسبتش با حُسن یا زیبایی آن بررسی شده است.
نخستین استقرارهای دوره نوسنگی بی سفال در منطقه کُهگیلویه: شواهدی از تپهل بی بی زلیخایی
حوزههای تخصصی:
منطقه زاگرس و کوه پایه های آن، به ویژه بخش های مرکزی و در مناطقی مانند کرمانشاه، لرستان و ایلام، بیشترین شواهد مربوط به دوره نوسنگی و گذار از سیستم معیشتی مبتنی بر شکار و گردآوری خوراک به یکجانشینی و اهلی کردن گیاهان و حیوانات را به دست داده است. در مقایسه با زاگرس مرکزی، بخش های جنوبی زاگرس کمتر موردتوجه پژوهشگران بوده و دانسته های ما اندک. تپه بی بی زلیخایی نخستین محوطه کاوش شده دوره نوسنگی در منطقه کُهگیلویه در بخش های جنوبی زاگرس است که آگاهی های جدیدی را به دست می دهد. پی بردن به جوانب گوناگون زندگی دوره نوسنگی بی سفال در محوطه، به دست آوردن بقایای گیاهی و جانوری برای بازسازی معیشت اقتصادی مردمان دوره نوسنگی و از طرفی بازسازی زیست بوم باستانی منطقه در اوایل دوره هُولوسِن و به دست آوردن نمونه هایی برای تاریخ گذاری مطلق جهت تعیین قدمت محوطه از مهم ترین اهداف این پژوهش است. مهم ترین پرسش های پژوهش شامل: آیا استقرار در تپه بی بی زلیخایی فقط مربوط به نوسنگی بی سفال است؟ نوع استقرار و طول مدت آن در این محوطه چقدر است؟ و معیشت اقتصادی مردمان بی بی زلیخایی تا چه اندازه براساس گردآوری و شکار و چه اندازه براساس کِشت آگاهانه و پرورش و نگه داری حیوانات بوده است؟ مهم ترین فرضیات این پژوهش عبارتند از: براساس مجموعه دست ابزارهای سنگی گردآوری شده و یافت نشدن سفال های قدیمیِ هم زمان، فرض ما این است که این تپه متعلق به دوره نوسنگی بی سفال بوده و با توجه به ویژگی های بوم شناختی محوطه فرض دیگر ما این است که نظام معیشتی ساکنان بی بی زلیخایی ترکیبی از دامداری، گردآوری دانه های گیاهی و غلات وحشی، شکار پستانداران کوچک جثه و در مقیاس کوچک ماهیگیری بوده است. روش پژوهش در این نوشتار توصیفی- تحلیلی است؛ به این معنا بخشی هایی که مرتبط با یافته های کاوشِ محوطه است را تا حد امکان توصیف نموده و سپس آن ها را در بستر مناسب خود ارزیابی و تحلیل می کنیم. نتایج آزمایش های کربن 14 نشان می دهد که محوطه بی بی زلیخایی و منطقه کُهگیلویه دست کم از نیمه اول هزاره هشتم پیش ازمیلاد مورد سکونت قرار گرفته است.
ترجمه فرهنگی در ادبیات نمایشی دوران پهلوی اول و دوم (1330-1300) با نگاهی به دو نمایشنامه از رفیع حالتی و معزالدیوان فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۳
۱۶۶-۱۳۷
حوزههای تخصصی:
رفیع حالتی و معزالدیوان فکری دو نمایشنامه نویس ایرانی دوران پهلوی هستند که در آثار خود متون مختلفی را از زبانهای خارجی به فارسی ترجمه فرهنگی کرده اند. بنابراین با هدف مطالعه چگونگی «کنش» ترجمه فرهنگی این دو نمایشنامه نویس در دو نمایشنامه «اصفهانی چلمن» از حالتی که ترجمه ای فرهنگی از «یک نوکر و دو ارباب» کارلو گلدونی است و نمایشنامه «عبدالله» از فکری براساس نمایشنامه «ارنانی» ویکتورهوگو مورد بازخوانی قرار می گیرد. پژوهش با هدف کاربردی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای براساس روش کیفی و ماهیت آمیزه ای از دو روش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی فراهم شده است که به این سؤال پاسخ دهد. حالتی و فکری در راستای جذب و طرد فرهنگی دوران خود در رویارویی با متون غربی چگونه عمل کرده اند. در نتیجه با وجود کمبودهای هر دو اثر، بحث حالتی در جایگزینی عناصر فرهنگی «خودی» نسبت به «دیگری» از فکری موفقتر به نظر می رسد. عناصر بسیاری در گفت وگو با سپهر فرهنگی مقصد در کار حالتی ترجمه شده است؛ اما در کار فکری متن مقصد در مرز باقی می ماند و فکری عناصر جایگزین متناسبی برای متن مبدأ ندارد.