مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۵۳۰٬۷۸۲ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۴
69 - 94
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، چهار شعر غنایی با مضمون مشترک پاییز، سروده چهار شاعر مختلف یعنی دانیل فریزر (-1987)، مارتین ملون (- 1963). قدمعلی سرامی (-1322) و فاضل نظری (-1358) با رویکردی بومگرایانه مورد بررسی قرار می گیرند تا به این پرسش پاسخ داده شود که هریک از این چهار شعر تا چه اندازه ای نگرانی های محیط زیستی بشر همچون تغییرات اقلیمی، انقراض گونه های مختلف گیاهی و جانوری، آلودگی آب و آلودگی هوا را در کانون توجه خود قرار داده اند. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی است. یافته ها نشان می دهند که فریزر و ملون، مضمون پاییز را همچون تکیه گاهی به کار می گیرند تا دستکاری های نسنجیده بشر را در روند طبیعی آفرینش مورد انتقاد قرار داده و نقش ویرانگر او را در محیط زیست و فضای در دسترس زمین ، به باد انتقاد گیرند در حالیکه سرامی و نظری، پاییز را در تقابل با بهار، همچون استعاره ای به کار می گیرند تا احوالات درونی و عواطف خود را توصیف کنند و بیشتر تمرکزشان برروی گوینده یا اول شخص مفردی است که در اشعارشان با ضمیر منفصل «من» یا ضمیر متّصل «-م» جلوه می نماید و در سروده های خود، بشر را در جایگاهِ تقابل با طبیعت نمی نشانند.
تحلیل رُمان «عشق و چیزهای دیگر» بر اساس مثلث عشق استرنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۴
117 - 136
حوزههای تخصصی:
استرنبرگ در نظریه مثلث عشق به بررسی انواع روابط پایدار و ناپایدار عاشقانه زوجین می پردازد. مصطفی مستور یکی از عاشقانه نویسان معاصر است که عشق، نقطه کانونی داستان های او است. مستور، در رمان "عشق و چیزهای دیگر" ماجرای تقابل عشق و چیزهای دیگر را روایت می کند. هدف این پژوهش تحلیل این رمان بر اساس نظریه مثلّث عشق است که سعی دارد با روش توصیفی-تحلیلی به این سؤال پاسخ دهد: بر اساس نظریه مثلّث عشق در رمان عشق و چیزهای دیگر چه نوع عشق هایی، با چه مؤلّفه ها و ویژگی هایی وجود دارد؟ در این رمان هر کدام از شخصیّت ها با تکیه کلام ها و دیالوگ هایی که دارند ضمن اینکه بخشی از وجود خود را منعکس می کنند، دیدگاه خود را درباره عشق و مفاهیمی دیگر چون ثروت، انتقام، گذشت، وفاداری و ... بیان می دارند. چهار شخصیّت، روایتِ اصلی داستان را در قالب گفت و گو با تقویت کشمکش و ایجاد تعلیق، به پیش می برند و گاهی اوقات با خرده روایت ها شرایط پذیرش پیرنگ را برای ذهن مخاطب فراهم می سازند. دل مشغولی بیش از حد هانی -شخصیت اصلی داستان- شرایط را برایش تیره تر می کند. عشق او به پرستو و پیدا شدن اسکندر و ازدواجش با پرستو تبلوری از عشق و چیزهای دیگر در وجود او است
نشانه شناسی کهن الگوی زن وحشی با توجه به شخصیت فرانک و تهمینه براساس تقابل و تشابه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۰)
131 - 156
حوزههای تخصصی:
از آغاز پیدایش دانش نشانه شناسی در جهان بیش از چند دهه می گذرد که در این زمینه از چشم اندازهای گوناگون به شناسایی و بررسی نشانه ها پرداخته شده است. نشانه شناسی روشی پژوهشی است که سعی در تأویل معنا از صورت دارد. تقابل، در زبان شناسی و نشانه شناسی و نیز در نقد ساختارگرایی و پساساختارگرایی، عنصری اساسی و مفهومی کلیدی است که در تفسیر و تأویل معنا به آن توجه می شود. کهن الگویی زن وحشی مبحث جدیدی است که از یافته های یونگ اخذ شده است. کلمه «وحشی» به مفهوم منفی امروزیِ آن، یعنی مهارشدنی نیست. این کهن الگو به مفهوم مادر ازلی و نخستین موجود سلاله مادر با ویژگی یاریگر، خردمند و پرورنده... است. مقاله حاضر به موضوع نشانه شناسی و تقابل و کهن الگوی زن وحشی با توجه به شخصیت فرانک و تهمینه می پردازد. در این پژوهش با توجه به کهن الگوی زن وحشی، شخصیت فرانک یاریگر نیک، در برابر عنصر شر (ضحاک) و ازنظر خویشکاری مادرانه از جنبه ای شبیه و ازجهتی در تقابل با تهمینه است. فرانک نماد مادر پرورنده و تهمینه نماد مادر فروگیرنده است؛ بنابراین شخصیت فرانک در برابر تهمینه در تقابل است. در این پژوهش، نماد به عنوان یک عنصر نشانه شناسی به درک کهن الگو کمک می کند. نشانه شناسیِ نمادهای سپندارمذ، آناهیتا، گاو برمایه، پری و... در این دو داستان، فهم ما را از داستان پذیرفتنی تر می کند. تقابل نور و تاریکی را می توان به صورت پنهان در خویشکاری فرانک یافت، صورت دیگری از آشتی ناپذیری نیک و بد که زیربنای اساطیر ایرانی است.
La notion de genre dans le degrés zéro de l'écriture .(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Dans Le Degré zéro de l'écriture, Roland Barthes se penche sur la notion d'une "écriture blanche", un style littéraire minimaliste qui aspire à se libérer des traditions et des conventions stylistiques héritées du passé. L'écriture blanche se veut neutre, transparente, dépouillée de tout artifice et des contraintes imposées par les genres littéraires. Barthes introduit les concepts clés de langue, de style et d'écriture, et examine comment ils interagissent et influencent la production littéraire. L'idée de l'écriture blanche, pour Barthes, est une tentative de rompre avec ces contraintes formelles et d'échapper aux classifications rigides des genres littéraires. Cependant, même cette écriture qui se veut neutre et dépourvue de style finit par être influencée par l'histoire et absorbée par la société. Ainsi, elle perd progressivement son caractère neutre et libre, devenant à son tour un nouveau cadre stylistique récupéré par les conventions littéraires. À travers Le Degré zéro de l'écriture, Barthes propose une réflexion profonde sur la difficulté, voire l'impossibilité, de créer une écriture totalement affranchie des contraintes historiques et sociales, tout en redéfinissant les rapports entre l'écrivain, son style, et la société.
Ecriture féminine en France et en Iran: de la définition aux stratégies discursives(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
L’écriture féminine est un moyen pour les femmes de s’exprimer, de se libérer des discours dominants masculin, et de revendiquer leurs places dans les créations littéraires. Théorisée par Hélène Cixous, ce type d’écriture existe depuis l’invention de la langue par l’humain, car elle relève du regard féminins, mais réprimée par le phallocentrisme. Les termes péjoratifs comme « féminisme » par Alexandre Dumas et « bas-bleus » par Barbey Aurevilly montrent les revendications des femmes à la fin du XVIIIe et au XIXe siècle. Elle est classifiée en trois générations en Iran et en France. La première génération commence avec Rabia Balkhi et Marie de France. La deuxième, liée au féminisme du XIXe siècle, apparaît avec des personnages audacieux comme « Lélia » de George Sand et de nouveaux thèmes comme l’identité féminine redéfinie par Parvin Etesami. La troisième génération commence avec la deuxième vague féministe et l’apparition de « Le deuxième sexe » de Simone de Beauvoir, ainsi que le débat sur la dualité de la langue neutralisée/sexualisée et une poétique phallocentrique. Hélène Cixous et Luce Irigaray ont défini les caractéristiques d’une langue féminine. Des exemples incluent « Claudine en ménage » de Colette et « L’île d’errance » de Simine Daneshvar. Julia Kristeva a approfondi ce débat en introduisant la mouvance du sujet dans la chora sémiotique, menant à une transformation perpétuelle. Cette théorie s’applique dans «La femme gelée» d’Annie Ernaux et «On s’y fera» de Zoya Pirzad, montrant des exemples contrastés entre la France et l’Iran.
La sociocritique de l’errance dans Désert de J.M.G. Le Clézio(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Désert de Jean-Marie Gustave Le Clézio, représente d’abord l’extermination des hommes bleus du Maroc par la colonie française et ensuite la situation de leur descendante dans le monde contemporain qui souffre toujours de la colonisation des pays occidentaux. La situation conduit les protagonistes des deux récits entrelacés du roman à l’errance. Dans la recherche présente, pour mieux cerner l’errance de ces peuples, eu égard l’univers social du roman, nous nous proposons de recourir à l’approche sociocritique de Pierre V. Zima. Appuyant sur le rôle intermédiaire de la langue, cette méthode nous aide à repérer dans le texte littéraire, les traces de la situation sociale et donc comprendre l’errance dans Désert au niveau textuel. Bien que certains critiques lui reprochent d’être retiré des affaires de son temps, nous pouvons constater le contraire dans son œuvre : il n’est pas indifférent à propos des problèmes sociaux de son époque. Dans son œuvre on peut remarquer l’évocation des événements importants au vingtième et vingt-unième siècles comme les deux Guerres Mondiales, la colonisation, la décolonisation et les révoltes sociaux.
احتمالِ اشاره فردوسی به جوی مولیانِ رودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
97 - 112
حوزههای تخصصی:
شاعران به بهانه های گوناگون از شعرایِ پیشین یا همعصرِ خود یاد یا به آنها اشاره می کنند. در کنارِ فوایدِ تاریخی گوناگون، گاهی می توان در گشودنِ گره های معنایی و تصحیحی نیز از این نمونه ها کمک گرفت. این یادکردها و اشارات بیشتر در میان شاعرانِ درباری رواج داشته و عمدتاً بازتاب دهنده رقابت ها و طبع آزمایی های شاعرانه بوده است. از آنجا که فردوسی شاعرِ دربار نبوده و گونه شعری شاهنامه نیز نَقلی است، نمی توان نمونه های چندان چشمگیری از این نمونه ها در آن یافت. غیر از دقیقی که پیشروی فردوسی در سرودن شاهنامه ابومنصوری بوده، فردوسی فقط یک بار در سخن از به نظم درآوردن کلیله و دمنه از رودکی نیز یاد کرده است. در کنارِ این یادکرد می توان با قیدِ احتمال، یک اشاره نیز به دست داد که تاکنون مغفول بوده است. پادشاهی هرمزد نوشین روان در شاهنامه، خطبه ای غنایی با زبانی کنایی و چندپهلو دارد. بیتی از این خطبه می تواند یادآورِ مطلعِ قصیده «جوی مولیان» و دارای ایهامی به چنگ نوازی رودکی باشد. این مسئله در دست نویس های شاهنامه بر نویسش های بیتِ فردوسی تأثیر نهاده و مصحِحان را نیز بر سر گزینشِ نویسش های «باد» و «بوی» و «یاد» به تردید افکنده است. در این مقاله کوشش شده است با درنگ بر معنا و بافتِ چندپهلویِ خطبه پادشاهی هرمزد نوشین روان، گزارش هایِ پیشینِ این بخش از شاهنامه را نقد شود. سپس، در کنارِ به دست دادنِ اشاره احتمالیِ فردوسی به مطلعِ قصیده جوی مولیان، نویسش هایِ «باد» و «بویِ یار» در اشاره فردوسی و بیتِ رودکی توجیه معنایی و نسخه شناختی شده است.
Self-Knowledge and Avicenna’s Floating Man Thought Experiment(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
119 - 136
حوزههای تخصصی:
Avicenna’s floating man thought experiment has been examined and criticized for over a thousand years from various philosophical perspectives. While traditional and modern criticisms exist, the latter primarily focus on the confusion between epistemology and ontology. The ontological dimensions have received significant attention, but the epistemological aspects remain underexplored. I propose a modern critique suggesting that if valid, the thought experiment may not support substance dualism. However, some modest versions could bolster modest dualism, which posits that mental properties are distinct from physical ones, without adhering to Cartesian concepts. I present seven versions of the thought experiment. The first differs from Avicenna’s original and focuses on the individuation of self and body, but is vulnerable to modern critiques due to its conflation of ontological and epistemic aspects. The remaining six versions avoid this issue and do not assert that the mind is an immaterial substance. The second version examines epistemic differences between basic self-knowledge and knowledge of the body. The third addresses self-referential and self-verifying aspects of self-knowledge. The fourth explores modal properties, while the fifth highlights the self's necessary relationship to self-knowledge. The sixth emphasizes the environmental neutrality of basic self-knowledge, and the final version utilizes the self as a critical reasoner. I also support and revise these six versions with eleven general remarks.
امکان سنجی جواز «جعاله بر ترک فعل»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۸)
437 - 454
حوزههای تخصصی:
«جعاله» یکی از اعمال حقوقی شناخته شده نزد حقوق دانان اسلامی است که در آن همواره سخن از قرار دادن جُعل در مقابل انجام فعلی معین بوده است؛ درحالی که گاه در عالم واقع، ترک برخی افعال مطلوب افراد است و در مقابلِ این ترک فعل حاضر به پرداخت جُعل نیز می باشند. علی الخصوص آن که امروزه می توان به این امر به عنوان یکی از مهمترین سیاست های پیشگیرانه و کنترل کننده مفاسد اجتماعی نیز نگریست. بدین معنا که با تعیین و اعطای پاداش های قابل توجه، می توان شهروندان را بر ترک رفتارهای مفسده آمیز ترغیب نمود. علی هذا، سؤال جستار پیش رو این است که در صورت وضع چنین قراردادی، آیا می توان جعاله بر ترک فعل را مورد تأیید شارع و قانون گذار دانسته و حکم به جواز آن داد؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که اولاً، با دقت نظر در ادله شرعی، علاوه بر آن که آیاتی از قرآن کریم به نحو عام، جعاله بر ترک فعل را تأیید نموده است، برخی از روایات بر جواز چنین قراردادی صراحتاً دلالت نموده اند. ثانیاً، عقلا جعاله بر ترک فعل را در سطح کلان، راهکاری برای کاهش آسیب های اجتماعی در جامعه می دانند. ثالثاً، دقت نظر در فلسفه جعاله، مؤیدی بر این مسأله است که غرض از جعاله، تحقق مطلوب و موضوع جعاله است و این مطلوب علاوه بر آن که در قالب فعل ایجابی مشروعیت دارد، به همان نحو می تواند در قالب فعل سلبی شکل بگیرد. رابعاً و در نهایت، با توجه به رواج عرفی جعاله بر ترک فعل و عدم نهی صریح شارع نسبت به آن، می توان بر جواز چنین قراردادی قائل شد.
کنکاشی در فرایند نظارت شورای نگهبان بر بودجه دو مرحله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۸)
641 - 668
حوزههای تخصصی:
بنابر اصل 94 قانون اساسی، شورای نگهبان صلاحیت نظارت بر مصوبات مجلس شورای اسلامی از جهت عدم مغایرت با قانون اساسی و شرع را داراست. از طرفی، بنابر اصل 52 بودجه سالانه کل کشور از طرف دولت تهیه و به تصویب مجلس شورای اسلامی می رسد، لذا بودجه سالانه کل کشور نیز باید مورد نظارت شورای نگهبان واقع شود. در دیگر سو، ساز و کار تصویب طرح ها و لوایح در مجلس شورای اسلامی بنابر اصل 65 قانون اساسی باید در قالب قانون آیین نامه داخلی تعیین شود. در قانون مذکور، ساز و کار تصویب قانون بودجه ابتدا به صورت یک مرحله ای تنظیم شده بود، امّا پس از اصلاح ساختار بودجه در قالب تصویب قانون اصلاح مواد 180 و 182 قانون آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی در تاریخ 1401/10/14، این ساز و کار تغییر نمود و در قالب دو مرحله طراحی شد . قانون اخیرالذکر علاوه بر ایجاد تغییر در فرآیند تهیه و تصویب قانون بودجه، در فرآیند نظارت بر آن توسط شورای نگهبان نیز اثرگذار است. از این روی، پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی در صدد پاسخ به این پرسش است که نظارت شورای نگهبان بر بودجه دومرحله ای دچار چه تغییراتی شده است؟ برای پاسخ به این پرسش ابتدا هر یک از دو مرحله مذکور مورد واکاوی قرار گرفته و سپس مبتنی بر آن تغییرات ناظر به فرایند نظارت شورای نگهبان به تفکیک تغییرات ماهوی و شکلی تحلیل شده است. تغییرات ماهوی در نحوه نظارت شورا شامل تغییر تعداد ملاک ها و تغییر ماهیت ملاک های سابق می باشد که در نتیجه آن دو ملاک جدید افزوده شده و ماهیت چهار ملاک دگرگون گردیده است. تغییرات شکلی نیز به صورت تغییر در زمان اعمال ملاک ها نمایان شده است؛ به این صورت که پس از دو مرحله ای شدن نظام تصویب بودجه، دو ملاک صرفاً در مرحله اول، دو ملاک صرفاً در مرحله دوم و سایر ملاک ها در هر دو مرحله قابل اعمال است.
طراحی الگوی رشد رفتارهای اخلاقی تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی رشد اخلاق تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی بر اساس نظریه داده بنیاد بود که از روش کیفی، مدل سیستماتیک و بر اساس مدل کرسول 2012 استفاده شد. شرکت کنندگان در پژوهش حاضر، متخصصان حوزه ابتدائی و اخلاق بودند. نمونه گیری هدفمند بوده و پس از 12 مصاحبه اشباع نظری به دست آمد و تا 16 مصاحبه ادامه پیدا کرد. بررسی اعتبار یافته ها از روش مثلث سازی و هماهنگی بین مصاحبه شونده، مصاحبه گر و متخصص داده بنیاد به دست آمد. نتایج تحلیل اطلاعات کیفی از کدگذاری باز، محوری و گزینشی نشان داد که 406 گزاره مفهومی اولیه با 51 مقوله فرعی و 21 مقوله اصلی در قالب ابعاد 6 گانه شامل: پدیده اصلی (رشد اخلاق تحصیلی)، مقوله محوری (تقلب، اهمال کاری، دروغ گویی، احترام، مسئولیت پذیری، صداقت تحصیلی، همکاری و انضباط)؛ موجبات علّی (خانواده، مدرسه، معلم، رسانه، یادگیری مشاهده ای، محتوای درسی)، شرایط زمینه ای (نیازسنجی، آسیب شناسی، فرصت های زمینه ساز، ویژگی های فردی زمینه ساز)، راهبردها (راهبردهای مربوط به خانواده، مدرسه ای، آموزشی، انگیزشی و راهبردهای مربوط به تدریس)، شرایط مداخله گر (عوامل ارزشی، عوامل فناورانه و عوامل اجتماعی) و پیامدها (فردی و اجتماعی) شناسایی شدند. یکپارچه سازی مقوله ها بر مبنای روابط موجود بین آن ها، حول محور رشد اخلاق تحصیلی، شکل دهنده مدل مفهومی است که الگوی رشد اخلاق تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی را انعکاس می دهد و درنهایت توجه به این پدیده ها در رشد اخلاق تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدائی مؤثر است.
تحلیل تصویرشناختی دختری در پاریس اثر شوشا گاپی: میان کلیشه سازی و واقع گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویرشناسی، رویکردی در ادبیات تطبیقی است که به بررسی چگونگی شکل گیری و بازنمایی «دیگری» در بستر تعاملات فرهنگی می پردازد و دریچه ای تازه به درک هویت ها و تفاوت های میان فرهنگی می گشاید. پژوهش حاضر به تحلیل تصویرشناسانه بازنمایی «دیگری» در کتاب دختری در پاریس اثر شوشا گاپی پرداخته است. این تحقیق با بهره گیری از نظریات دانیل هانری پاژو در حوزه ی تصویرشناسی، به بررسی واکنش های «مشاهده گر» در مواجهه با فرهنگ و جامعه پاریس پرداخته و تلاش می کند تا مشخص کند آیا گاپی در بازنمایی های خود گرفتار کلیشه ها و پیش داوری های رایج بوده یا از آن ها فراتر رفته است. بر اساس این نظریات، سه نوع نگاه در مواجهه با «دیگری» قابل تشخیص است: جنون، ترس و علقه. نتیجه پژوهش نشان می دهد که نگاه گاپی به «دیگری» به نگاه علقه ای نزدیک است، جایی که فرهنگ بیگانه نه برتر از فرهنگ «مشاهده گر» تلقی می شود و نه فروتر از آن، بلکه تعاملی دوسویه و هم سطح میان «مشاهده گر» و «مشاهده شده» شکل می گیرد. گاپی با تجربه ی زیسته طولانی مدت خود در پاریس، از کلیشه ها و اسطوره های مرسوم سفرنامه نویسان دوره قاجار فاصله گرفته و توانسته به کلیشه زدایی بپردازد. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و با تمرکز بر جنبه های مختلف زندگی اجتماعی و فرهنگی مانند زندگی دانشجویی، نظام آموزشی، بحران مسکن و هنر، به واکاوی دقیق تری از «من» و «دیگری» پرداخته است. این پژوهش نشان می دهد که گاپی نه تنها موفق شده است تصویری واقع گرایانه تر از جامعه پاریس ارائه دهد، بلکه توانسته است از خلال این مواجهه ی فرهنگی، به شناختی عمیق تر از هویت خود نیز دست یابد.
واکاوی اندیشه ی انتقادی دررمان های مهاجرت تماما مخصوص از عباس معروفی و عراقی فی باریس از ساموئل شمعون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
265 - 297
حوزههای تخصصی:
مکتب تطبیقی اروپای شرقی تحت تأثیر فلسفه مارکسیستی زیرساخت های جامعه یعنی زمینه های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را باعث پدیدآمدن روساخت های فرهنگی می داند.نظر به اهمیت ادبیات مهاجرت،دراین جستار با هدف بررسی مقوله های آسیب زای مهاجرت،اندیشه انتقادی نویسندگان دو رمان تماما مخصوص از عباس معروفی و عراقی فی باریس از ساموئل شمعون بررسی شده است.باتوجه به اینکه در این دو رمان همسانی هایی در طرح وقایع تاریخی و مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دیده می شود، با تکیه بر روش توصیف و تحلیل بر پایه الگوی مکتب اروپای شرقی، بسترهای اجتماعی و سیاسی و مسائل فرهنگی مؤثر بر شرایط مهاجر موردواکاوی قرارگرفته است.رهیافت پژوهش نشان می دهد:نویسندگان با طرح مسأله ناامنی و شئ انگاری، نمودی از جبر شرایط را به تصویرکشیده اند که این امر در ارتباط با حوادث تاریخی کشورهای مهاجرفرست است. همچنین با انتقاد از حکومت ها و به چالش کشیدن تفکر ایدئولوژیک و بیان مسأله آزادی اندیشه و ارتباط آن با حوادث تاریخی کشورهای خود به انتقاد از خفقان اجتماعی و سیاسی پرداخته و با طرح مسائل فرهنگی در قالب گسست فرهنگی، سرگردانی و از خودبیگانگی مهاجران ترسیم نموده ند.
درآمدی بر روش های علم شناسی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جلال الدین محمّد مولوی، شاعر عارف و عالم صاحب نظر قرن هفتم هجری، در آثار و اشعار خود درباره علم، حکمت و معرفت، مباحث نظری و معرفتیِ جامعی عرضه کرده که از نظرگاه علم روش شناسی که زیرمجموعه علم منطق و معرفت شناسی است، قابلیت توجّه و بررسی مستقل دارد. در پژوهش حاضر، مجموعه اشعار و اندیشه های مولوی، به طور ویژه در مثنوی، در خصوص علم شناسی به روش اسنادی استخراج، و با الگوهای مختلف منطقی دسته بندی و روش شناسی شده و رهیافت های او در شناخت و شناسایی علوم معرّفی گشته است. دستاورد پژوهش آن است که مولوی در آثار خود به طور کلّی و در غالب موارد از دو روش و رهیافت منطقی (علمی) و ادبی برای معرّفی علوم یا علم شناسی استفاده می کند که در این پژوهش فقط عمده ترین شیوه های او از منظر اوّل مورد معرّفی و تحلیل اجمالی واقع شده است. تقسیم و طبقه بندی، تطبیق و مقایسه، تحلیل و آسیب شناسی، توصیف و نشانه شناسی، مهمترین و عمده ترین شیوه های مولوی در معرّفی علم و عالمان است که از مجموعه این روش ها در جهت القای معارف و اقناع مخاطب بهره می گیرد.
نسخه ای نوشناخته از کتاب انیس الناس با شناختی تازه از مولف آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۲
135 - 178
حوزههای تخصصی:
کتاب انیس النّاس یا رساله در اخلاق و سیاست، از آثار قرن نهم هجری با موضوع حکمت عملی است. تاکنون دو نسخه از این کتاب شناسایی شده است. هر دستنویس با عنوانی متفاوت از دیگری و منتسب به مؤلفی متفاوت در فهرست های نسخ خطی ثبت شده است. هدف این مقاله مشخص نمودن مؤلف اصلی کتاب انیس النّاس، معرفی نسخه های یافت شده از کتاب و اثبات لزوم توجه به تحریر دوم آن است. بنابراین ضمن نقل اظهارنظرهای موجود درباره انتساب اثر به مؤلف، آنچه درباره مؤلف اصلی کتاب، قوام الدّین محمّد یزدی و آثار او به دست آمده است، عرضه و بررسی خواهد شد. سپس ضمن معرفی تحریرهای موجود با مقایسه متن آن ها، به این موضوع می پردازیم که تحریر دوم چگونه می تواند به رفع ابهام و افتادگی های تحریر اول که در نسخه چاپی هم ظاهر شده کمک کند و به این ترتیب اثبات می شود که مؤلف کتاب انیس النّاس، قوام الدّین محمّد یزدی است و جهت دست یافتن به متنی صحیح تر از کتاب انیس النّاس لازم است، متن نسخه نوشناخته مورد توجّه و مقایسه با متن تحریر اول قرار گیرد.
معنای زندگی و تراژدیِ انتخاب؛ مقایسه تحلیلی باب برزویه طبیب کلیله و دمنه و اعتراف تالستوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۲)
17 - 29
حوزههای تخصصی:
تالستوی (در کتاب اعتراف) تجربه خود از مواجهه با پوچی زندگی را در اوج شهرت و ثروت، روایت می کند. او ضمن این روایت به داستانی شرقی (که اصلی هندی دارد) اشاره دارد که در باب برزویه طبیب کتاب کلیله و دمنه نیز آمده است. وجه ارجاع او به این داستان هنگامه استیصال او در حل مسئله پوچی زندگی است اما کلیله و دمنه آن را تمثیلی برای لزوم توجه به کار آخرت می آورد. گویی در هر دو متن در مقابل هلاکت، راه بدیل برای مسافر، ایمان به آرمانی ابدی است. این مقاله ضمن نقل روایت کلیله و دمنه و شرح حال نگاری تالستوی بر مبنای این داستان مدعی است دقیقه ای در آن داستان وجود دارد که هر دو نویسنده مغفول نهاده اند و آن دوراهه مانعه الجمع و ناگزیر پیش روی آدمی (در شکل آن مسافر) است: توسل به امری عینی و متعالی برای معنادارکردن زندگی و دیگری فقدان معنای عینی برای وجود (از جمله وجود ”من“) و آنگاه معنادهی به زندگی (جعل معنا) با تکیه بر خرده لذت های آنی و دم غنیمت شمردن. مقاله حاضر در ادامه با نقل دیدگاه های تعالی گرایانی همچون کریگ و ضدتعالی گرایانی همچون تیلور و ادواردز و کِلمکه، این دوراهه و انتخاب را به عنوان یکی از تراژدی ها در زندگی آدمی در زمینه معنای زندگی برجسته کرده و معتقد است حتی با فرض رد تعالی گرایی و معنای کیهانی می توان به نحوی زندگیِ این جایی را ارزشمند دانست. این جستار با نقدهایی از فلو بر روایت تالستوی به پایان می رسد.
اخلاق کیفرگرایی از منظر مقاصد شریعت شاطبی و فایده گرایی بنتام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۹
101 - 114
حوزههای تخصصی:
کیفردهی، توجیه مجازات و نسبت کیفردهی با عدالت از جمله مباحثی مهم هستند که در فلسفه اخلاق و مباحث فقهی مورد توجه اندیشمندان بوده اند. در مقاله حاضر، ابتدا، تعریف کیفرگرایی و هدف از آن بیان شده است. سپس، نظریه های شاطبی و جرمی بنتام در باب مجازات بیان شده اند و پس از بحثی تطبیقی، نظریه بنتام از موضع شاطبی نقد و بررسی شده است. در فایده گراییِ بنتام، کیفردادن به خودی خودی رنج محسوب می شود؛ مگر اینکه نفع آن بر ضرر آن غلبه کند. در مواقعی هم که موجب بیشترین نفع برای بیشترین افراد می شود، مجازات کردن مطلوب است؛ اگرچه موجب بی عدالتی شود. بر مبنای کیفرگرایی شاطبی، مجرم باید مجازات شود. یکی از مهم ترین دلایل آن بازدارندگی مجازات کردن است. اگر در موقعیت هایی نادر هم موجب بازدارندگی نشود، باز هم باید مجازات شود؛ زیرا چه بسا دارای مصالحی باشد که بر ما مخفی هستند. می توان با نظریه کیفرگرایی شاطبی که در قیاس با فایده گرایی کلاسیک رویکردی قاعده محور دارد، نظریه کیفرگرایی بنتام را نقد کرد و اشکال هایی از جمله زیر سؤال رفتن مبحث عدالت در کیفردهی را وارد دانست. در کنار آن، سه تفاوت مهم میان مقاصد شریعت شاطبی با کیفرگراییِ فایده گرایانه بنتام بررسی شده اند که به نوعی قوت و برتری مقاصد شریعت بر فایده گرایی را نشان می دهند. این تفاوت ها عبارت اند از: 1. معیارهای زمانی مصلحت، 2. انحصار لذت فایده گرایان در لذات مادی و جامعیت لذات (مادی و معنوی) در مقاصد شریعت و 3. فرع بودن اعتبار دین بر دنیا در فایده گرایی و تقدم دین بر دنیا در مقاصد شریعت مدنظر؛ به گونه ای که دین اساس و پایه مصالح دیگر است.
بررسی آرای رواقی مارکوس اورلیوس مبتنی بر تحلیل آماری کتاب تأملات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
205 - 224
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مکتب رواقی که ماهیتی اخلاقی دارد، به عنوان نوعی شیوه زندگی مورد توجه قرار گرفته است. آراء و باورهای مارکوس اورلیوس که از مهم ترین فلاسفه رواقی است از تنها اثر باقیمانده او یعنی تأملات قابل استخراج است. در این مقاله تلاش شده است تا با بررسی و تحلیل آماری باورهای اورلیوس، میزان اهمیت و تأکید وی بر باورها و عقاید مختلف رواقی معین گردد. با این شیوه می توان تصویری بهتر از باورها و عقاید اورلیوس داشت. آراء و اندیشه های وی در بخش های مختلف شامل جهان شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی و اخلاق تقسیم بندی شده است. هر یک از باورهای او با ارجاع دقیق به جملات خود وی مستند شده و ارتباط میان باورهای مختلف وی از این طریق به خوبی مشخص شده است. با نگاه آماری به کتاب تأملات باید گفت که اورلیوس نه فیلسوف مرگ، بلکه فیلسوف اخلاق و زندگی بوده است و رواقی گری نه فلسفه عزلت و انفعال سیاسی، بلکه مشوقی برای دگردوستی و مسئولیت اجتماعی می باشد. همچنین مشخص می شود که می توان کتاب تأملات را رساله ای در باب تسکین رنج و خشم نام نهاد و رواقی گری را فلسفه ای برای آرامش دانست؛ نه فلسفه ای برای تنهایی و کناره گیری.
نقش پناهندگان در مناقشه های مرزی میان ایران و روم و پیشبرد اهداف سیاسی و نظامی ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۳
59 - 80
حوزههای تخصصی:
ساسانیان در کنار روم دو قدرت مطرح دنیای باستان بودند که بیشترین مناسبات دوستانه و یا خصمانه را با یکدیگر داشتند. در این بین گاه شاهد مهاجرت و حضور دائمی و یا موقتی برخی افراد در سرزمین های مزبور بودیم که البته همواره این آمدوشد، قانونی و از روی میل و اختیار نبود؛ بلکه افرادی بنابر مسائل گوناگون به دنبال مکانی امن برای حفظ جان و یا مال خود و یا یافتن موقعیت ازدست رفته به سرزمین های بیگانه پناهنده می شدند و قدرت ها نیز بنا به دلایل گوناگون و با توجه به مزایایی که این پناهندگان برای آن ها داشتند، آنها را پذیرا می گشتند. در این پژوهش سعی بر آن است که با مطالعه و بررسی و استفاده از منابع دست اول موجود و همچنین بهره بری از پژوهش های متأخر و با روش تاریخی و رویکرد توصیفی-تحلیلی با توصیف جایگاه و موقعیت پناهجویان به شرح تأثیراتی که این پناهندگان در روابط خارجی دولت های مزبور و به ویژه پیشبرد اهداف توسعه طلبانه و برخوردهای نظامی ساسانیان به منظور سلطه بر مناطق مورد مناقشه داشتند، بپردازیم. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بیش از هرچیز آنچه در پذیرش پناهندگان و نگرش مطلوب بدان ها از سوی دولت ساسانی و رومی مورد نظر بوده؛ نقشی است که این پناهجویان به عنوان اقلیت های دینی ساکن در مناطقِ مورد مناقشه، شخصیت های برجسته نظامی و حتی افراد منتسب به خانواده سلطنتی و حکمرانان در سهولت تسلط بر مناطق مرزی و پیروزی در نبردها داشتند. به نحوی که به سبب جایگاهی که این افراد در بین هم میهنان خویش و یا نیروی نظامی کشور خود داشتند و البته به دلیل بهره مندی از مهارت ها و آگاهی نظامی، در مواقعی می توانستند سبب جلب نیروهای دشمن شده و دولت های میزبان و به ویژه ساسانیان از شهرت و آگاهی آنها در برخوردهای نظامی و نفوذ در مناطق مورد نظر بهره جویند.
ماجرای کشته شدن سیمیتقو در اشنویه
حوزههای تخصصی:
اسماعیل سیمیتقو که پس از برادرش جعفر به ریاست ایل شکاک از عشایر غرب آذربایجان رسیده بود از دوران مشروطیت تا جنگ جهانی اول مشغول غارت در روستاها و شهرهای غرب آذربایجان بود. در جنگ جهانی اول ابتدائا به روسها متمایل شده سپس تغییر مسیر داده متمایل به عثمانی شد. پس از فاجعه جیلولوق و نبود حاکمیت قوی دولت در منطقه، سیمیتقو شهرهای اورمیه و سلماس را تصرف کرده و به ازار و اذیت مردم پرداخت. جنگهای متمادی قشون دولتی با سیمیتقو بالاخره منجر به شکست وی شده آواره کوههای مرزی ترکیه و عراق شد. وی در سال 1305 دوباره به سلماس حمله کرده که نتیجه ای در بر نداشت. سیمیتقو در تیر 1309 در اشنویه کشته شد. این مقاله به شرح روایتهای مختلف از چگونگی کشته شدن وی می پردازد.