فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۸٬۰۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
ابوزید عبدالرحمن ابن خلدون (۸۰۸- ۷۳۲ه / ۱۴۰۶–۱۳۳۲م) یکی از بزرگترین اندیشمندان گران مایه اسلامی است که کتاب «العبر» در هفت جلد به او تعلق دارد. مقدمه این کتاب یکی از عظیم ترین شاهکارهای فلسفی، تاریخی و جامعه شناسی در عالم اسلام بشمار می رود و نام ابن خلدون نیز به خاطر همین پیشگفتار پرآوازه گشته است. همچنین مرتبه فلسفی ابن خلدون تقریباً بطور کامل تحت الشعاع شهرت وی در مقام جامعه شناس و نظریه پرداز تاریخ قرار گرفته است. وی از مورخانی است که جامعه را از منظر «روان شناسی» نگاه کرده و تلاش دارد که حوادث اجتماعی را از راه تحلیل روانی در جامعه مطالعه کند. بر این اساس این پژوهش به دنبال بررسی روانشناسی اجتماعی و سیاسی از دیدگاه ابن خلدون می باشد.
اعتبارسنجی تاریخی دو سریال درچشم باد و عمارت فرنگی (مطالعه موردی دوره رضاشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ ازجمله عرصه هایی است که به دلیل جذابیت و شکل روایت گونه خود، ازطرف پر مخاطب ترین وتأثیرگذارترین رسانه، یعنی سینما و تلویزیون، برای داستان پردازی و جذب مخاطب استفاده می شود. این گستردگی مخاطب، تعاملی دوسویه را میان تاریخ و رسانه، درجهت ارائه صحیح تاریخ به مردم ایجاد می نماید. شیوه این تعامل دارای اهمیت و برای کارشناس تاریخ مهم است که همراه با صداقت و وفاداری فیلم ساز به متن تاریخ باشد. دغدغه اصلی این پژوهش میزان وفاداری کارگردانان دو سریال درچشم باد و عمارت فرنگی (دو سریال دهه 80 شمسی) به متن تاریخ در بازنمایی شخصیت های دوران رضاشاه، می باشد. این پژوهش با روشی تطبیقی – تحلیلی به بررسی و اعتبارسنجی این دو سریال پرداخته تا نشان دهد که اطلاعات تاریخی ارائه شده در این دو سریال در مورد شخصیت های تاریخی از لحاظ چهره پردازی، گفتار و کنش آن ها در فضای تاریخی مورد نظر تا چه حد با منابع تاریخی انطباق دارد. یافته های پژوهش حاکی از این است که فیلم سازان در تصویر گری گوشه هایی از تاریخ این دوره و بازنمایی شخصیت های آن گاه به متن تاریخ وفادار بوده و گاه راه اغراق، زیاده گویی و یا کم گویی را پیموده اند و شخصیت های تاریخی را به منظور جذب مخاطب تنزل و یا تقدس بخشیده اند.
دریاچهٔ هامون در روایات ملی ایران و جایگاه آن در آخرالزمانی زردشتی
حوزههای تخصصی:
دریاچهٔ هامون در روایات ملی ایران و بخصوص در ارتباط با رروایات مرتبط به آخرالزمان شناسی زردشتی رابطهٔ تنگاتنگی دارد. نام این دریاچه در عصر اوستایی متآخر بطور فزاینده ای به همراه رود هیرمند و منطقهٔ سیستان تکرار می شود. در این تحقیق کوشیده شده است نقش و اهمیت هامون در روایات ملی ایران از جنبه های مختلف مذهبی، سیاسی و آخرالزمان شناسی زردشتی پرداخته شود. وعدهٔ ظهور سه منجی زردشتی در آب کیانسه (صورت پهلوی دریاچهٔ هامون) داده شده است و پیروان دین زردشتی برای این دریاچه احترام خاصی قائل بوده اند، همچنین در متون اوستایی و پهلوی به نذز شاهان و مردمان برای اناهیتا/اناهید اشاراتی شده است. این روایات تا سالیان متمادی در بین مردم سیستان رواج داشته اند، همچنین رسم اوشیدر در بین مردم این منطقه و اطلاق نام هامون به دریاچه می تواند ریشهٔ زردشتی داشته باشد.
پتروگرافی مقطع نازک مواد سرامیکی
حوزههای تخصصی:
پتروگرافی مقطع نازک روشی برای مطالعه و طبقه بندی ساختارهای رسی است. این روش در بررسی طیف گسترده ای از مواد، شامل سنگ ها، مواد معدنی، سفال، سرباره ها، بتن، آجر، اندود (مخلوطی از آهک یا گچ) مورداستفاده قرار می گیرد. اطلاعات به دست آمده از پتروگرافی، سبب شناخت برخی جنبه های مهم مطالعات سفال ازجمله منشأ و فن تولید آن ها خواهد شد. مقطع نازک، به وسیله ی برش قطعه کوچکی از نمونه موردمطالعه ساخته شده، سپس به سطح صافی از تیغه (لام) میکروسکوپ شیشه ای چسبانده و سطح آن تا رسیدن به ضخامت استاندارد (25-30 میکرومتر) پولیش شده و نهایتاً با استفاده از میکروسکوپ پلاریزان مقاطع آماده شده، مورد مطالعه قرار می گیرد. در ضخامت استاندارد، اجزاء معدنی موجود در بافت سفال با طیف های رنگی مختلف ظاهر شده و بر اساس خواص نوری مشخص شناسایی می شوند در این مقاله به اهداف پتروگرافی سفال، تاریخچه پتروگرافی مقطع نازک و فرازهایی در پتروگرافی مقطع نازک مواد سرامیکی شامل: روش تهیه مقطع نازک و بررسی و آنالیز آنها پرداخته شده است.
در شیبِ کوه و ساحل دریاخاستگاه و تغییرات مفهومی اصطلاح سیف در جغرافیای تاریخی خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیای تاریخی سواحل خلیج فارس، با وجود پژوهش های صورت گرفته، هنوز جنبه های ناشناخته ای دارد که پژوهش در آن ها، به کسب آگاهی های تازه درباره تاریخ تعاملات فرهنگی و تمدنی این منطقه می انجامد؛ مانند اصطلاح سیف (sīf) که در تعدادی از متون جغرافیای تاریخی، برای توصیف بخش های بزرگی از سواحل شمالی خلیج فارس به کار رفته است و فرهنگ های لغت آن را واژه ای عربی فرض کرده اند. مقاله حاضر با این پیش فرض که منشأ یک جای نام را در گام نخست، باید در ارتباط با جغرافیای تاریخی منطقه مربوط جستجو کرد، به طرح این پرسش پرداخته که اصطلاح سیف چه ارتباطی با جغرافیای تاریخی سواحل شمالی خلیج فارس داشته و از نظر مصداقی، در گذر زمان، دچار چه تغییراتی شده است؟ بررسی شواهد جغرافیایی و تاریخی و زبانی نشان می دهد که اصطلاح سیف ریشه در جغرافیای تاریخی سواحل خلیج فارس و زبان فارسی دارد و از قرن چهارم قمری/دهم میلادی به بعد، از نامی برای کل سواحل فارس قدیم، به نامی برای ناحیه ساحلی شیف، در شمال بوشهر امروزی، تغییر یافته است. این پژوهش با روش تاریخی انجام شده و در گردآوری اطلاعات، از تکنیک کتابخانه ای و پژوهش های شفاهی استفاده شده است.
نگاهی به روابط طریقت مولویه و دولت عثمانی در عصر اصلاحات...
حوزههای تخصصی:
مولویه یکی از مهم ترین طریقت های صوفی در امپراتوری عثمانی است، که بررسی روابط آن با این دولت، جهت روشن ساختن زاویه ای دیگر از پیوند عمیق عثمانی ها با فرق صوفیه، از اهمیت به سزایی برخوردار است. از این روی مقاله ی حاضر بر آن است تا ضمن نگاهی به پیشینه ی روابط فرقه ی مولویه با سلاطین عثمانی، به بررسی روابط این طریقت با سلیم سوم و محمود دوم بپردازد، یعنی عصری که مولویه رسماً به تشکیلات دولتی راه یافته است. مهم ترین سؤالات فرعی عبارتند از؛ روابط مولویه و سلیم سوم چگونه بوده است؟ ورود مولویه در تشکیلات رسمی دولت محمود دوم چگونه تحقق یافت؟ چه ارتباطی میان مولویه و نوسازی ارتش عثمانی وجود دارد؟ بر اساس یافته های این پژوهش از نخستین سال های تأسیس دولت عثمانی میان این دولت و طریقت نام برده رابطه ی تنگاتنگی وجود داشته است، با توجه به این پیشینه و کارنامه ی نسبتاً مثبتی که مولویان از خود به جای نهاده بودند، سلیم و محمود در اجرای برنامه ی اصلاحی شان مولویه را رسماً جایگزین بکتاشیه در ارتش عثمانی کردند. این پژوهش با استفاده از مهم ترین منابع و مآخذ موجود در تاریخ و ادبیات مولویه، و عثمانی، به روش توصیفی، و مقایسه و تحلیل متون صورت گرفته است.
نقش جندی شاپور در پیشرفت پزشکی در ایران باستان
حوزههای تخصصی:
دانش پزشکی از دیرباز در تاریخ کهن ما ریشه دوانیده است. در متون کهن مذهبی مؤثرترین شیوهٔ درمان خواندن اوراد مذهبی ذکرشده است. در متون فارسی میانهٔ زردشتی آگاهی های مختصری دربارهٔ پزشکی و درمان آمده است؛ بااین وجود همین آگاهی های اندک و ناچیز چشم انداز گسترده ای را پیش رو قرار می دهد و با کمک آن می توان تااندازه ای به چگونگی پزشکی و درمان درآن روزگار پی برد. نام گندی شاپور در اصل به معنی (وِ اندوشاه پور) بهتر از انطاکیه شاپور است و به همین نام محلی در حوالی شوش و دزفول و شوشتر کنونی قرار داشته است که بعد از اشاعهٔ مذهب نسطوری محل تجمع علمای مسیحی گردید و به احتمال قوی اردشیر بابکان آن را به نام پسرش بنا نهاد. شاپور اول آن را تکمیل نمود و به روزگار انوشیروان شهرت جهانی یافت. نگارنده در این مقاله سعی دارد تا به پزشکی در ایران باستان و در ادامهٔ به چگونگی به وجود آمدن جندی شاپور و تحولات آن بپردازد.
جایگاه علم پزشکی در دانشگاه جندی شاپور و تأثیر آن بر مراکز علمیِ تمدن اسلامی
حوزههای تخصصی:
شکل گیری تمدن های مهم در فلات ایران در قالب امپراتوری های بزرگ در جهان سیاسی آن زمان و اقتدار سیاسی، نظامی، اقتصادی و حتی فرهنگی آن در طی ادوار مختلف تاریخی، سبب آن گردیده است که در گزارش های مورخین، سیاحان و جغرافیا نویسان همواره از شکوه و عظمت شهرهای ایرانی با نقش های متفاوت سیاسی، فرهنگی، اقتصادی در صدر شهرهای جهان عصر خود یاد شود، اما در این میان جندی شاپور دارای ویژگی خاصی است که نه تنها در تاریخ ایران بلکه جهان منحصر به فرد است و آن جایگاه علمی این شهر بخصوص از بُعد پزشکی است، به گونه ای که در زمان ساسانیان از این شهر به عنوان شهر بقراط یاد شده است. سقوط ساسانیان عامل تضعیف علمی این دانشگاه نگردید بلکه تأثیر این دانشگاه در شکل گیری و رونق تمدن اسلامی سبب شده است که در گزارش های متعدد از مورخین اسلامی از آن به عنوان بزرگترین و مشهورترین شهر دانشگاهی و پزشکی عصر خود یاد شود که توانسته بود بعد از مدت ها بر سیادت علمی شهر اسکندریه پایان دهد، دانشگاه پزشکی جندی شاپور با پیوند دانش پزشکی ایرانی، هندی، یونانی – سریانی و پذیرش و تربیت دانشجویان متعدد از چهار گوشه جهان به نوعی اولین دانشگاه بین المللی را به وجود آورد که میراث آن تا مدت ها بر دانش پزشکی و تربیت پزشکان نامی همچون ابن سینا و... مشهود بود. با این اوصاف این مقاله در نظر دارد با تکیه بر گزارش های مورخین اسلامی از جایگاه علم پزشکی در دانشگاه جندی شاپور و اساتید و پزشکان نامی آن، چگونگی شکل گیری این دانشگاه بین المللی در شهر جندی شاپور و تاثیر آن بر دانش پزشکی را مورد بررسی قراردهد. بنابراین در این مقاله از روش تاریخی و مطالعه توصیفی – تحلیلی استفاده شده است که هدف بر آن است با تکیه بر اسناد تاریخی به بررسی موضوع پرداخته شود.
سپاه بهداشت و گسترش بهداشت در ایران؛ مطالعه موردی سالهای1345تا 1350ش
حوزههای تخصصی:
وضعیت بهداشت و سلامتِ کشور ایران طی قرن نوزده تا اوایل قرن بیستم، از وضعیت خوبی برخوردار نبود و مردم با مشکلاتی عدیده در زمینه بهداشت، سلامت، معیشت و درمان روبرو بودند. در این میان، وضعیت روستاها و شهرهای حاشیه ای به مراتب وخیم تر از مناطق اصلی شهری بود. سطح سواد و میزان درآمد مردم برروند وضعیت نامطلوب سلامت جامعه ایرانی، تأثیری مضاعف داشت و همین موضوع، زمینه ها ی تشکیل سپاه بهداشت را فراهم آورد؛ البته در این میان نباید از اهداف سیاسی تأسیس این نهاد نیز غافل ماند. بعد از تأسیس سپاه بهداشت و فعالیت نیروهای مربوطه در مناطق مختلف، وضعیت تا حدودی بهتر شد و مردم نقاط دور دست نیز توانستند از امکانات و خدمات بهداشتی استفاده کند. مقاله حاضر با بهره گیری از شیوه تحلیلی- توصیفی و استفاده از منابع اصلی (کتاب و اسناد)، درصدد است تا به این سئوال پاسخ دهد: سپاه بهدشت چه تأثیری بر وضیعت بهداشت عمومی ایران در دوره پهلوی دوم نهاد؟ بر اساس یافته ها ی پژوهش، این نهاد بعد از مدتی تلاش و فعالیت، کارکرد اصلی خود را از دست داد و به جریانی تبلیغاتی مبدل گردید.
حکمرانان مادی در متون نوآشوری ؛ارایه فهرست جدید از شاهان وحکمرانان مادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اطلاعات باستان شناسی و تاریخی در مورد مادها در منابع کلاسیک یونانی محدود می باشد. با توجه به تناقضاتی که در این منابع درباب اسامی و توالی شاهان و حکمرانان مادی وجود دارد- به عنوان مثال هردوت از چهار شاه مادی و کتسیاس از نه شاه مادی یاد می کند که تنهاهر دو مورخ در باب شاه آخر با هم همخوانی دارند- در این نوشتار سعی شده که این اختلافات برمبنای متون نوآشوری مورد بررسی قرار گیرد. برای نیل به این هدف، استفاده از روش پروپوسوگرافی{ ""نام تبارشناسی"" : یعنی روش مطالعه ای که دربردارنده تاریخ سیاسی،اجتماعی، مطالعه نهادهای فرهنگی-اجتماعی و نسب شناسی می باشد}مدنظر قرار گرفته است. براساس آنچه در متون نوآشوری مربوط به سال های 855-600 ق.م آمده، فهرست جدیدی از شاهان و حکمرانان مادی گردآوری شده که در آن از شش حکمران مادی صحبت می شود، که سه شاه اول با نامی در ارتباط و مقایسه با دیوکس هرودت و شاه چهارم در مقایسه با فرورتیش، شاه پنجم اوماکیشتر با کیاخارس و ایشتومگو با آستیاگس مقایسه و یکسان سازی شده اند و موراد مشابه و متناقض بیان گردیده اند.
مطبوعات و دیپلماسی عمومی در ایران(از قاجار تا پهلوی اول)
حوزههای تخصصی:
نقش ارزشمند مطبوعات در قالب یک ابزار دیپلماسی عمومی در خاستگاه زمانی آن (قرن نوزدهم) در عصر قاجار ریشه دوانید. در این میان به وسیله انگیزش مشترک روزنامه نگاران و دولتمردان ایرانی در میان افکار عمومی جایگاه مطبوعات به طور موثر ترویج یافت. افزون بر این، دولت های خارجی به عنوان انجمنی برای پیشبرد و یا حفاظت از منافع خود در ایران، نه تنها به روزنامه های رسمی و روزنامه های تولید شده در ایران، بلکه در سطح کلی به مطبوعات ایرانی (گاه خارج از ایران) واکنش نشان دادند. در دهه1930م. حکومت پهلوی اول مطبوعات را به عنوان بخشی از سیاست ارتباط جمعیِ دولتی بزرگ، تکمیل نمود که در نهایت شامل فناوری های جدیدی همچون رادیو در راستای دیپلماسی عمومی بود. در این مطالعه سعی بر آن است تا در این حوزه مبتنی بر مطالب آرشیوی، گزارش مطبوعات و خاطرات، تصویری واضح از این جریان ارائه شود.
کیفیت بازنمایی اندیشه ایرانشهری در سنت تاریخ نگاری عصر صفوی (مبانی تکوین دگرباره امر سیاسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصر صفوی دوره ای مهم در صورتبندی گفتمان هویت سیاسی- اجتماعی ایران است. در این دوران، پس از سال ها فترت، حکومتی مستقل، فراگیر، انحصاری، قدرتمند و دارای ایدئولوژی ویژه سیاسی شکل گرفته و با کاربست سخت و نرم افزارهای قدرت جامعه را همسو با خویش متحول نمود. مدارهای سازنده سیاست و امر سیاسی در عصر صفوی دستخوش بازاندیشی و مفصل بندی دگرباره گردید. در این دوره اندیشه و عمل سیاسی- اجتماعی ایرانیان، صورتی آمیزه ای و درهم پیچیده یافت. از دید نگارندگان، اندیشه و کنش سیاسی صفویان، از پنج کیان تصوف، تشیع، ایران بودگی (بازیابی مفهوم ایران و سنت شاهی آرمانی ایرانی)، سنت خلافت اسلامی و موج نوپدید مدرنیته و تمدن غرب سازمان یافته بود. نوشتار پیش رو با به پرسش گرفتن این مبنای نوین حکومت داری، به دنبال فهم کیفیت احیای سنت ایرانشهری در اندیشه سیاسی دوران صفوی است. در این راستا و بر پایه فرضیه نوشتار، در عصر صفوی در پارادایمی ترکیبی، گونه ای خاص از امر سیاسی، هویت سیاسی- اجتماعی و مبنایی نوین برای مشروعیت سیاسی بنیاد نهاده شده که در سنت تاریخ نگاری آن نمود جدی یافته و متضمن احیا و بازتولید اندیشه سیاسی ایرانشهری یا شاه آرمانی ایرانی گردید. برای تدقیق بیشتر و یافتن پیکره ای قابل احصا، تمرکز بر روی سه اثر مهم عالم آرای عباسی، نقاوه الآثار و عالم آرای شاه اسماعیل است. چارچوب نظری نوشتار مبتنی بر رهیافت تحلیل گفتمان (انتقادی) به ویژه خوانشی است که نورمن فرکلاف از آن ارائه می دهد.
نقش علماء در ترویج عزاداری عصر صفوی و جلوگیری از بدعتهای آن
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ ایران اسلامی با رسمیت یافتن مذهب تشیع در عصر صفوی، بسیاری از مجتهدان و علما برای انجام امورات حکومت و مأموریتهایی چون صدر، شیخ الاسلام و سایر مقامات قضایی (به عنوان نماینده تام الاختیار شاه در اجرای حقوق عمومی و کیفری و بسیاری از امور) نقش مهمی ایفا نمودند. این علما و فقهای دین نقش بسیار قابل توجهی در حفظ و ترویج مذهب و مسایل مربوط به آن داشته اند که باید مورد بررسی دقیق قرار گیرند. بنابراین در ابتدا این سوالات را طرح می کنیم که آیا علما در ترویج یا تأیید یا حتی مقابله با عزاداری و بدعتهای آن نقشی داشته اند؟ و در صورت مثبت بودن پاسخ چگونه و با چه سیاستی این نقش را ایفا می نمودند؟ تلاش شده است با نگاهی تاریخی دیدگاه و نگرش روحانیون را به برگزاری این مراسم مذهبی بر اساس آثار به جا مانده از آنها بررسی شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد این علما در ترویج و تأیید سبک های عزاداری و واکنش نسبت به تحریف ها و آسیب های بوجود آمده در برهه هایی از دوران صفویان نقش های متفاوتی ایفاء نموده اند.
سیمای زن در سروده های چهار شاعر منتخب عصر عباسی: عباس بن اَحنف، ابوالعتاهیه، دعبل و متنبّی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عصر عباسی، محل تلاقی فرهنگ های مختلف و تحول های ژرف فرهنگی و ادبی و هنری است. شعر عربی نیز در این دوره، به ویژه از منظر محتوا، دگرگون شد و شاعران نیز نقش های اجتماعی گوناگون را پذیرفتند. با توجه به جایگاه زنان در تحول های اجتماعی عصر عباسی، این نوشتار می کوشد با روش وصفی تحلیلی شخصیت زن را در سروده های چهار شاعر منتخب عصر اوّل و دوم عباسی، یعنی: عباس بن اَحنف (103 192ق)، ابوالعتاهیه (130 211ق)، دعبل خزاعی (148 246ق) و متنب ّی (303 354ق) که هرکدام دارای سبک خاصی در اشعار خود بوده اند، مورد بررسی قرار دهد.
یافته های این پژوهش، نشانگر آن است که زن در تلقی شاعران این دوره، غالباً یک موجود غیرعقلانی است که از او برای رونق غزل بهره برده اند و در موارد متعددی نیز ویژگی های زنان به ابزاری برای روزی جستن شاعران و مدح و هجو دیگران تبدیل شده است.
تبیین موقعیت ناهمگون هنرمندان و صنعت گران در جامعه عصر تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی تحولات تاریخی ایران همواره بر نقش و جایگاه اقشاری همچون سیاست مداران، نظامیان و روحانیون تأکید شده است؛ اما در این میان اقشاری چون هنرمندان و صنعت گران نیز وجود داشتند که در طی ادوار مختلف از جمله دوره حاکمیت تیموریان بر ایران (913-771ق) نقش و سهم قابل توجهی را در شکل گیری این تحولات ایفا نمودند. شکوفایی و فراگیر شدن هنر و صنعت در این دوره و کارآمدی هنرمندان و صنعت گران در عرصه های مختلف سبب شد تا این گروه از جایگاه و موقعیت متفاوتی نسبت به دیگر ادوار برخوردار شوند. از یک سو توجه و اشتغال به هنر و صنعت در بین طبقات مختلف از بالاترین سطوح اجتماعی تا افرادی با خاستگاه غلا می مانع از قرار گرفتن هنرمندان و صنعت گران این دوره در یک مرتبه اجتماعی معین گردید. از سوی دیگر تفاوت در ملّیّت، خاستگاه اجتماعی، سطح رفاهی و معیشتی، نگرش های اعتقادی و اخلاقی، قابلیت ها و توانمندی های علمی و فنی آنان و همچنین میزان شهرت ایشان در بین مردم، ناهمگونی و عدم ثبات در موقعیت اجتماعی این قشر را شدت بخشیدند. تحقیق حاضر با هدف بازنمایی زوایای مختلف زندگی فردی و اجتماع ی هنرمن دان و صنعت گران در جامع ه تی موری بررسی موارد مذکور می پردازد. نتایج این بررسی از لحاظ مطالعات تاریخ اجتماعی ایران و شناسایی جایگاه این قشر در نظام اجتماعی این دوره با توجه به کمبود اطلاعات تاریخی در این زمینه حائ ز اهمیت است. در همین راستا روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای سه دسته منابع و اسناد تاریخی، اجتماعی و هنری است.
پژوهشی در دانش بومی کشاورزی ایران با تکیه بر سه کتاب باقی مانده از قرن دهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معلومات کشاورزی در زمانهای گذشته در میان خانوادههای کشاورز ایرانی، به صورت شفاهی منتقل می شد. از این رو،کتاب هایاندکی در حوزه کشاورزی تالیف شده و بر جای مانده است. در این نوشتار تلاش می شود با بررسی سه کتاب ارشاد الزراعه، معرفت فلاحتورساله طریق قسمت آب ُقلب،میزان دانش و درجه پیشرفت و مهارت کشاورزان ایرانی در استفاده از آب، زمین، شرایط اقلیمی، رعایت توالی و آیش در کشت انواع محصولات، اعتلای کیفیت محصولات، دفع آفات حیوانی و طبیعی،انبار کردن و نگهداری انواع محصولات و میوه ها و استفاده درست از منابع آبی نمایانده شود. مهارتی که علیرغم پیشرفت های علمی در زمینه کشاورزی، هنوز هم می تواند برای کشاورزی امروزایران، بسیارمفید و کارساز باشد.
تحلیل خطبه فدکیه بر اساس نظریه کنش گفتاری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
خطبه فدکیه به عنوان یک ارتباط زبانی تحقق یافته در بافت و زمینه تاریخی مشخص، یکی از گفتمان های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پس از رحلت پیامبر اعظم(ص) را تشکیل می دهد. یکی از روش های تحلیل این گونه متون، به عنوان بخشی از میراث دینی، استفاده از تحلیل کارگفتی و بررسی متن در چارچوب کنش گفتاری است. بر اساس این نظریه، گوینده که همواره در بافتی خاص سخن می گوید، هنگام سخن گفتن علاوه بر ادای کلمات و بر زبان جاری ساختن الفاظ در قالب گزاره های مختلف، کنش هایی هم انجام می دهد که آن ها را به پنج دسته بیانی، انشایی، تعهدی، احساسی و اعلامی تقسیم کرده اند. این جستار که به تحلیل متن خطبه فدکیه بر اساس نظریه کنش گفتاری پرداخته، به این نتیجه رسیده است که کنش های اعلامی و بیانی بیش از دیگر کنش ها در این خطبه به چشم می خورد و با توجه به بافت پیرامونی ایراد این خطبه و زمینه های تاریخی آن، این فراوانی را می توان بدین معنا گرفت که حضرت فاطمه(س) پس از رحلت پیامبر(ص) در صدد احیای سنت وی و تبیین احکام و دستورات اسلام بوده است.
آسیب شناسی کیفیت به کارگیری تاریخ در تفاسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده
بخش وسیعی از گزاره های موجود در تفاسیر، مرتبط با حوزه تاریخ است. اما ناظر به اینکه مفسران قرآن، خود را مورخ نمی پندارند، معمولاً در نقل وقایع تاریخی سبکی واحد را اتخاذ می کنند. این سبک که از سنت علمی تفسیر نگاری پیشینیان الگوگیری شده است، موجب گشته که نمود مسائل تاریخی در تفاسیر حتی در دوران حاضر به شکل تکرار پیوسته و یکنواخت روایات تاریخی باشد. زمانی که این نگرش سنتی به تاریخ با رویکردهای امروزین علم تاریخ مقایسه می گردد به سادگی عقب ماندن تفسیر در این حوزه خاص که توأم با برخی از آسیب هاست نتیجه گرفته می شود. در این مقاله با نگاهی انتقادی به نگرش تاریخی مفسران، به دنبال بیان آسیب های موجود در این نگاه و همچنین ایجاد حس نیاز به شکل گیری تحولاتی اساسی در نحوه به کارگیری تاریخ در تفاسیر قرآن هستیم.
کرامیه و غزنویان؛ فراز و فرود کرامیه
حوزههای تخصصی:
غزنویان در ابتدا توسط کرامیه با اسلام آشنایی پیدا کرده بودند و بعد از کسب قدرت در خراسان، محمود غزنوی بنا به اهداف سیاسی و به دست آوردن مشروعیت از خلافت عباسی، رهبر فرقه ی کرّامیه درآن زمان ابوبکر محمدبن اسحاق محمشاد را به ریاست نیشابور برگزید. اما عملکرد کرامیه در مدت ریاست شان و نیز اقدامات خاندان میکالی رؤسای سابق نیشابور در تضعیف کرامیه و هم چنین بی فایده بودن کرامیه برای محمود بعد از رسیدن به اهدافش، سبب برکناری آن ها از ریاست شهر شد و این مسئله باعث کاهش قدرت کرّامیان شد تا در نهایت، در سال 488ه.ق براثر درگیری مذهبی ای که در نیشابور پدید آمد، آن ها برای همیشه از نیشابور بیرون رانده شدند. این پژوهش با شیوه ی توصیفی تحلیلی و با روش گردآوری کتابخانه ای درصدد است تا روابط کرامیه و غرنویان را تحلیل کند و هم چنین علل برکشیده شدن کرامیه به ریاست شهر نیشابور و هم چنین علل برکناری آنان را بررسی کند.
گاهنگاری مطلق (14C) و نسبی محوطه دوه گُز خوی با استفاده از روش طیف سنج جرمی شتاب دهنده (AMS)؛ شواهدی از دوره مس و سنگ انتقالی، دالما و پیزدلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به وجود برخی سوالات و ابهامات موجود در گاهنگاری باستان شناختی شمال غرب ایران، این محوطه به عنوان یکی از محوطه های کلیدی پیش از تاریخ این منطقه برای کاوش انتخاب گردید. در این پژوهش سعی بر آن است تا با ارائه گاهنگاری دقیق و لایه نگاری منسجم به ابهامات اساسی از جمله وضعیت فرهنگی منطقه در دوران نوسنگی جدید/مس و سنگ انتقالی، مس و سنگ قدیم (دالما) و نیز مشخص شدن وضعیت منطقه در دوران مس و سنگ میانی و جدید پرداخته شود. در این پژوهش با استفاده از گاهنگاری مطلق کربن 14 و روش طیف سنج جرمی شتاب دهنده (AMS) شش نمونه از قطعات ذغال جهت تاریخگذاری مطلق مورد آنالیز قرار گرفته است که نتایج بدست آمده توانسته به برخی از ابهامات جدول گاهنگاری شمال غرب ایران پاسخ گوید. قبل از کاوش های کول تپه هادیشهر و دوه گُز خوی هیچ گونه گاهنگاری دقیقی برای بازه زمانی حد فاصل حسنلو دوره VIII (پیزدلی) و حسنلو دوره VII (یانیق) ارائه نگردیده است. همان گونه که کاوش ها و مطالعات پیشین بازگو می کنند حسنلو دوره VIII تا VII یک بازه زمانی هزار ساله را در بر می گیرند، اما نکته اساسی در این رابطه، وجود تنها دو دوره یعنی دوره پیزدلی و یانیق (کورا – ارس II) خود حاوی یکسری ابهامات فراوانی است، چراکه بر اساس مطالعات و کاوش های جدید مشخص گردیده است که چندین دوره در حد فاصل حسنلو VIII و VII قابل تاریخگذاری است. همین موضوع یکی از ایرادات اساسی در ارتباط با جدول گاهنگاری است که برای باستان شناسی پیش از تاریخ این منطقه ارایه گردیده است. نتایج آنالیزها در نهایت بازه زمانی 5400-5000 ق.م. را برای دوره مسو سنگ انتقالی (Dava Göz I)، 5000-4500 ق.م. برای دوره مس و سنگ قدیم یا همان دوره دالما (Dava Göz II)، 4500-4200 ق.م. برای دوره مس و سنگ میانی و جدید 1 یا همان دوره پیزدلی (Dava Göz III) و در نهایت بازه زمانی 4200-3800/3700 ق.م. برای دوره مس و سنگ جدید 2 (Dava Göz IV) پیشنهاد می دهند.