فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۸٬۰۰۹ مورد.
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵
51 - 68
حوزههای تخصصی:
شهرستان رومشگان واقع در غرب استان لرستان، از مناطق تقریباً ناشناخته در باستان شناسی ایران است. با وجود این که در این منطقه آثار و استقرارهای متعددی از دوره اشکانی دیده می شود، اما تاکنون پژوهش و تحقیق هدفمندی در این رابطه انجام نشده است. یقیناً مطالعه و بررسی این استقرارها می تواند افق روشن تری از وضعیت مادی-فرهنگی منطقه و همچنین چگونگی تعاملات فرهنگی آن با مناطق همجوار بدست دهد. بدین منظور، در این مقاله یافته های سفالی اشکانی به دست آمده از بررسی محوطه های استقراری رومشگان مورد مطالعه، گونه شناسی، مقایسه و تحلیل قرار گرفته اند که در نتیجه، آن چهار نوع سفال معمولی، جلینگی، منقوش و لعاب دار شناسایی شد. مطالعه و مقایسه تطبیقی سفال ها نشان می دهد که فرهنگ مادی این منطقه طی دوره اشکانی، با وجود تأثیرپذیری از برخی ویژگی های بومی-محلی، در نهایت بخشی از گستره فرهنگی غرب کشور به شمار می رود. از دیگر نتایج تحقیق روشن شدن ارتباط فرهنگ سفالگری این منطقه با حوزه های فرهنگی همجوار مانند: جنوب غرب، شمال غرب و بین النهرین است.
استقرارهای دوره مس سنگی حوضه آبریزگاورود در شرق زاگرس مرکزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵
1 - 16
حوزههای تخصصی:
دشت میان کوهی گاورود با ۹۸۵ کیلومتر مربع مساحت در قسمت شرقی زاگرس مرکزی در شمال شهرستان سنقر به لحاظ دارا بودن شرایط زیست محیطی مناسب استقرارهای زیادی در دوران روستانشینی (مس سنگی) را در خود جای داده است. ارتباط فرهنگی این دشت همواره با حضور گونه های سفالی منطقه ای (گودین)، سه گابی و دالمایی آشکار و همچنین، تکامل و هم زمانی فرهنگ های مس سنگی این منطقه با زاگرس مرکزی با توجه به میان کوهی بودن این دشت نمایان است. در این پژوهش، به تحلیل عوامل زیست محیطی مرتبط با الگوی استقراری پرداخته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که انتخاب محل استقرار در دشت گاورود تابع شرایط مناسب زیست محیطی، آب وهوایی و قابلیت زمین بوده است. بر این اساس، می توان دریافت که تراکم زیاد منابع آبی نظیر چشمه ها و سراب ها در دره های میان کوهی در گستره گاورود و پراکندگی آن ها، شرایط مساعدی را برای شکل گیری جوامع مس سنگی فراهم آورده است. همچنین، به نظر می رسد، نفوذ فرهنگ فرامنطقه ای دالما توانایی این دشت را در تأمین مایحتاج زندگی و وارد عرصه ارتباطات فرامنطقه ای می کند.
بررسی آثار توفیق سبحانی در ارتباط با تاریخ و فرهنگ عثمانی و ترکیه
حوزههای تخصصی:
مقوله فرهنگ به عنوان یک عنصر مهم در مناسبات انسانی حدّ و مرزی را نمی شناسد و در طول تاریخ موجب نزدیکی ملّت ها بوده است. از همین رو شناخت فرهنگ ها و خرده فرهنگ های مختلف همواره از سوی ساکنان سرزمین های مختلف یک خواسته اساسی است. دو سرزمین ایران و عثمانی هرچند به لحاظ سیاسی در برهه های مختلفی از تاریخ دچار چالش و تنش های بسیار بودند، اما از نظر فرهنگی در تبادل فرهنگی به سر می برده اند و تأثیر و تأثّر دوسویه با بررسی های دقیق قابل مشاهده است. از این رو در دوران معاصر حرکتی از سوی فرهیختگان هر دو سمت آغاز شده است تا علاوه بر شناخت تاریخ و سرزمین مجاور خویش در صدد بازیابی عناصر فرهنگی متعلق به فرهنگ خودی در سرزمین بیگانه باشند. در ایران نیز در همین زمینه و بستر کسان بسیاری به تکاپو و تلاش افتادند تا بتوانند با حرکت به سمت ترکیه که باقی مانده ای از دولت بزرگ عثمانی است، هر چه بیشتر عناصر فرهنگ ایران را هویدا سازند. می توان از کسانی همچون مجتبی مینوی، محمد امین ریاحی و توفیق سبحانی در این ارتباط یاد کرد. تکیه اصلی در این مقاله بر روی توفیق سبحانی است تا مشخص شود این فرد تا چه حدی در ارتباط با ترک شناسی و عثمانی شناسی فعالیت داشته است. همچنین برای بازیابی عناصر فرهنگ ایرانی در عثمانی و ترکیه چه کرده و از این رهگذر چه آورده هایی را برای میهن خود به ارمغان آورده است. سبحانی با توجه به حوزه تخصصی خود بیشتر در عرصه ادبیات و مولوی پژوهی و تصوّف ورود کرده است. ضمن آنکه فهرست نویسی نسخه های خطی کتابخانه های ترکیه از کارهای شاخص اوست.
حدود مفاهیم «جبر» و «اختیار» در متون پهلوی و رابطة آن ها با نقش انسان در تاریخ در اندیشة مزدیسنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه مزدیسنا، بسان دیگر مکاتب دینی و فلسفی، جایگاه بسیار ویژه ای برای موضوع «جبر» و «اختیار» در نظر داشته است. با بررسی متون کهن برای شناخت این آیین که شامل ریگ ودا و اوستا و متون پهلوی است، می توان ردپای سه گونه تفکر را در پدیدآمدن دیدگاه مزدیسنا، دربارة نقش ارادة انسان درتاریخ و حدود آن تشخیص داد. نخست نقش بغ دختان و ایزدان در رفتار و کردار انسان که بی شک تأثیرپذیرفته از اندیشه های پیش از زردشت بوده و حضور همه جانبة آن ها در زندگی انسان، محدودکنندة اختیار انسانی است؛ دوم دیدگاه خود زردشت و به رسمیت شناختن و برجسته کردن ارادة انسانی از دیدگاه اوست؛ سوم نقش اندیشه های سایر ملل که از مهم ترین آن ها دیدگاه های نجومی و ستاره شناسی بابلی و همچنین آموزه های گنوسی است که تأثیر آن ها را در متون ایرانی کهن می توان دید. اندیشه مزدیسنا متأثر از مجموعه ای از این عوامل بازتاب دهنده، روایتی بوده که در آن نه جبر همه جانبه ای بر رفتار انسانی حاکم بوده و نه انسان دارای اختیار مطلق در ساخت سرنوشت خویش است.
در متون پهلوی، کوشش می شود تا این دو گرایش فکری متضاد با یکدیگر آشتی داده شود: راه حل این مشکل درتقسیم بندی بخت آدمی به امور دنیوی و مینوی جستجو شده است؛ امور دنیوی را به جبر و تقدیر و امور مینوی را به اختیار و کردارهای آدمی منتسب کرده اند.
واکاوی تأثیر متقابل نظام اداری و ساختار قدرت در دوره امویان و مقایسه آن با عصر اول عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهاد اداری به عنوان یکی از ملزومات تداوم ساختار سیاسی حکومت، در تثبیت اقتدار خلافت اموی و عباسی (عصر اول) نقش داشته است. با توجه به تکوین نظام اداری در دوره اموی و استمرار قدرت بنی امیه تا حدود یک قرن و نیز تکامل این نظام در دوره عباسی، پژوهش حاضر به واکاوی نقش، تأثیر و رابطه متقابل دیوان سالاری و اقتدار سیاسی در استمرار قدرت خلافت اموی و عباسی می پردازد. یافته های این پژوهش که به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از مفهوم اقتدار سنتی وبر انجام شده است، نشان می دهد که حکومت اموی با الگوبرداری از نظام اداری امپراتوری های ساسانی و بیزانس، مشخصات پاتریمونیالیسم یافت، اما مشکلات داخلی، اختلاف های مذهبی و نابرابری اجتماعی از موانع عمده ارتقای دیوانسالاری در این دوره بود. درحالی که حکومت عباسی با اقتدار خلیفه، تقسیم وظایف، گسترش دواوین، تمرکز نظام اداری و کنترل دیوانسالاران توسعه یافت؛ شیوه حکومتی ای که وبر آن را نظام پاتریمونیال بوروکراتیک نامیده است.
مروری بر حضور اساطیر ایرانی در شعر عصر سلجوقی با محوریّت اشعار خاقانی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره ها بخشی عمده ای از فرهنگ ملّت ها را تشکیل می دهند و همین امر باعث شده که هنرمندان و بخصوص شاعران از این پدیده تأثیر بسیار پذیرند. شعر فارسی در نخستین دوران شکوفایی خویش، یعنی عصر سامانی و اوایل عصر غزنوی، شاهد توجه چشمگیر و مثبت شاعران به اساطیر و نیز حماسه های ایرانی است، امّا با تحکیم قدرت دولت های غزنوی و به ویژه سلجوقی در ایران، شاهد کاهش یافتن- امّا نه قطع شدن- توجّه به اساطیر و حماسه های ایرانی هستیم. یکی از مهم ترین شیوه های توجّه شاعران این دوره به اساطیر، پایه قرار دادن شخصیّت ها و روایت های اساطیر ایرانی برای تصویرسازی های شعری است که لزوماً هم تصویرسازی های مثبت نبودند و بسیار اتفاق می افتاد که شاعران، برای بزرگداشت ممدوح خویش، به کوچک شمردن شخصیّت های اساطیر ایرانی می پرداختند. همچنین در این دوران، شاهد جایگزینی روایت ها و شخصیّت های سامی و اسلامی به جای اساطیر ایرانی هستیم. خاقانی شروانی، شاعر بزرگ قرن ششم هجری، نمونه ای کامل از شعر عصر سلجوقی و مختصّات آن است. در این مقاله برآنیم که با جست وجو در اشعار خاقانی، به بررسی شیوه کاربرد اساطیر ایرانی در شعر عصر سلجوقی با شیوه تحلیلی بپردازیم.
نقش دارالترجمه طلیطله در انتقال علوم اسلامی به غرب
حوزههای تخصصی:
فتوحات مسلمانان در قلمروی امپراتوری بیزانس منجر به کشمکش بین آن ها و مسیحیان شد و بعدها با بی نتیجه ماندن توهین و افترا از طرف آبای کلیسا به اسلام و مسلمانان و جنگهای صلیبی، ترجمه متون عربی به لاتین در دستور کار قرار گرفت. دارالترجمه طلیطله اولین مرکز ترجمه علوم به شمار می رفت که توسط اسقف اعظم ریموند در سال 478 ق تأسیس شد. این مرکز که با هدف ترجمه دانش مسلمانان از عربی به لاتین شکل گرفته بود، با تلاش افرادی مانند دوم ینگو گ وندیسالوو و جرارد کرمونایی ادامه یافت و آثار مختلفی در زمینه فلسفه، طب، ریاضیات و نجوم ترجمه شد. پژوهش حاضر با روش تاریخی و با تکیه بر منابع متقدم جغرافیایی، تاریخی و پژوهش های نوین ابتدا سعی در تبیین موقعیت جغرافیایی طلیطله دارد و دلایل انتخاب آن را به عنوان دارالترجمه می کاود، سپس به معرفی مترجمین و ترجمه های آن ها پرداخته است. بررسی ها نشان می دهد طلیطله پیش از حضور مسیحیان دارای کتابخانه بزرگی بود، ضمن اینکه حضور یهودیان، موازرب (مستعربان اسپانیا) و افرادی که به زبان های عربی، عبری و لاتین مسلط بودند سبب شد تا به عنوان اولین مرکز ترجمه در اسپانیا تبدیل شود.
طبقات نگاری، شیوه ای از تاریخ نگاری اسلامی و تأثیرپذیری از ساختارهای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبقات نگاری، شیوه ای از تاریخ نگاری اسلامی محسوب می شود که به خصوص برای زیست نگاری بسیار مورد استفاده نویسندگان مسلمان قرار گرفته است. این شیوه، در طی سده های متوالی، از قرن سوم هجری تا دوره معاصر حیات داشته و سبک ها و روش های مختلفی را تجربه نموده است. نویسندگان، در اصناف و رشته های مختلف، برای ارائه داده های رجالی، تاریخی و زندگینامه ای از این قالب بسیار سود بردند که حاصل آن، حجم بزرگی از میراث مکتوب اسلامی می باشد. صاحبان این آثار، تحت تأثیر فضای اجتماعی و سیاسی زمانه و باورهای خویش، روشهای مختلفی را برای طبقه بندی کتابها انتخاب می کردند. در این نوشته با درنظر داشتن چگونگی شکل گیری طبقات نگاری اسلامی و شیوه های مختلف آن، مراحل طبقات نگاری و تأثیر فضای اجتماعی بر نویسندگان بررسی شده است. در بخش پایانی هم امکان برقراری ارتباط بین طبقات نگاری و مسئله طبقات اجتماعی جامعه اسلامی مورد توجه قرار گرفته است.
مرکب آهن مازو: بررسی روش ساخت، خوردگی و روش های درمان خوردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدفپژوهش حاضر، آشنایی با مرکب آهن مازو، روش ساخت، خوردگی این مرکب و روش های درمان خوردگی آن، در آثار نگارش شده بر روی تکیه گاه (محمل) کاغذی می باشد. هدف دیگر، رفع و یا به حداقل رساندن آسیب ناشی از کاربرد روش های حفاظتی، با استفاده از انتخاب و به کارگیری روش درمان مناسب هنگام برخورد با آثار دارای خوردگی مرکب آهن مازو و کنترل خوردگی مرکب در آن ها است که البته این امر با داشتن آشنایی از روش های موجود میسر می گردد.
روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش، پژوهشی بنیادی است که جمع آوری داده ها در آن بر پایة اطلاعات حاصل از مطالعات کتابخانه ای و پایگاه داده ها انجام شده است و تحلیل و بررسی ها بر اساس داده های به دست آمده از این مطالعات، صورت گرفته است. مطالعه و پژوهش در خصوص مرکب آهن مازو و روش های درمان خوردگی آن، به صورت پراکنده در تحقیقات انجام شده است. در این پژوهش، این مطالعات متمرکز و طبقه بندی شده و مزایا و معایب هر روش نیز ذکرشده است.
یافته ها و نتایج پژوهش: مرکب آهن مازو از چهار جزء اصلی زاج، مازو، صمغ عربی و آب تشکیل شده است. اکسیداسیون فلزِ کاتالیست و هیدرولیزِ اسیدی دو علت اصلی تخریب آثار نگارش شده با مرکب آهن مازو می باشند. دو روش فیزیکی و شیمیایی (آبی- غیرآبی) برای حفاظت آثار حاوی مرکب آهن مازو به کاررفته اند. هرکدام از روش های استفاده شده دارای معایب و مزایای خاص خود است و هیچ کدام به طور کامل، تضمین کنندة حفاظت از مرکب در طولانی مدت نمی باشند.
باستان گرایی در نهضت فرهنگی شعوبیه
حوزههای تخصصی:
شعوبیه از نهضت های مهم در تاریخ و تمدن اسلامی است. پس از روی کار آمدن امویان اصل بزرگ برابری و مساوات که از زمان پیامبر(ص) و در حکومت علوی (ع) مبنا قرار گرفته بود؛ جای خود را به برتری نژاد عرب بر سایر اقوام و تحقیر موالی و ملل دیگر بخصوص ایرانیان داد. نهضت شعوبیه اولین حرکت در برابر موج برتری جویی اعراب بود و برای رسیدن به اهداف خود مراحلی همچون: حزب عربی، حزب تسویه و نهضت شعوبیه را طی کرد. در این میان نخبگان ایرانی برای تجدید استقلال و احیاء فرهنگ باستانی ایران تلاش نمودند و با اقدامات خود حس ملیت و انتقام را در ایرانیان برانگیختند. شعوبیه برای نشر عقاید خود و تحریک حس ملی ایرانیان اغلب از ابزار شعر و ادبیات استفاده کردند. این مقاله درصد است با روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و منابع به بررسی موضوع بپردازد.
روند رواج و برگزیدن نام های کیانی در میان شاهان و شاهزاده گان سلاجقهٔ روم
حوزههای تخصصی:
حکومت سلاجقهٔ روم در حدود 470 ه . ق با جدا شدن از حکومت سلجوقیان بزرگ به همت یکی از بزرگان این خاندان به نام سلیمان بن قتلمش در بخشی از سرزمین جدایی ناپذیر روم در قلب امپراتوری بیزانس یعنی در منطقه آسیای صغیر تاسیس گردید. با تاسیس این سلسله شاهد نفوذ، احیا و گسترش هویت فرهنگ ایرانی، زبان فارسی و به کار گیری روش سیاست-مداری و احیای سنت های ایرانشهری و مشروعیت گزینی در خارج از مرز های ایرانشهر و درون سرزمین روم رقیب جهانگشای ایران پیش از اسلام هستیم اما شاید مهم ترین موضوع مرتبط با اندیشه ایرانی و احیای سنت های ایران باستان در حکومت سلجوقیان روم حضور اسامی ایرانی و شاهنامه ای بخصوص نام شاهان کیانی در اسامی پادشاهان و شاهزاده گان سلجوقی هستیم روند رواج نام های کیانی که با سلطنت غیاث الدین کیخسرو اول هفتمین سلطان این سلسله آغاز گردید، تا پایان دوران سلاجقه در نام شاهان و شاهزادگان سلجوقی تکرار می شود. چرایی و چگونگی نفوذ عناصر ایرانی و نام های کیانی، پرسش اساسی در این پژوهش است که با رویکردی تحلیلی و تفسیری، تلاش شده به شناسایی عوامل مؤثر و میزان نقش این عوامل در اشاعه اندیشه ایرانی گرایی در میان سلاجقه روم پرداخته شود و به علل و چگونگی انتخاب نام های پادشاهان حماسی ایران توسط سلاجقه روم پاسخ داده شود.
ساختار و گونه های نهادهای علمی و آموزشی افریقیه در عصر بنوحفص (625 941ق)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بنوحفص (625 941ق) که ابتدا به عنوان والی دولت موحدین (515 668ق) بر تونس فرمان می راندند با زوال موحدین، اعلام استقلال کردند و ابوزکریای اول (625 647ق) با انتخاب شهر تونس به عنوان پایتخت افریقیه، اداره امور این سرزمین را به دست گرفت. در این زمان، حمله مغول در شرق، ادامه جنگ های صلیبی در مصر و شام، سقوط تدریجی اندلس به دنبال نبرد عقاب (609ق) و آشفتگی مغرب اقصی در آستانه استیلای بنی مرین (614 869ق) باعث کندی حرکت علمی و رکود مراکز و نهادهای آموزشی جهان اسلام شده بود. استقرار دولت بنوحفص و تأمین امنیت منطقه تونس و حمایت امرای بنوحفص و اختصاص اوقاف، زمینه ساز مهاجرت دانشمندان از اندلس و سایر نقاط جهان اسلام به افریقیه شد که گسترش علوم و معارف اسلامی، راه اندازی کتاب خانه های غنی، تأسیس نهادهای آموزشی و بالندگی جامع زیتونه و مدرسه شماعیه را به دنبال داشت. این نوشتار گذشته از ارائه گزارشی تاریخی در این باره، به اصول و مبانی آموزش حفصیان با تکیه بر مذهب مالکی، رویکردهای علمی آموزشی در قلمرو حفصیان و گونه شناسی مراکز علمی و آموزشی تأسیس شده در قلمرو حکومتی آن ها می پردازد.
کارکرد نهاد حِسبَه در برقراری امنیت اجتماعی شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نهاد های تشکیلات اداری حکومت های مسلمان که در برقراری بخشی از امنیت اجتماعی شهرها و حفظ اخلاق عمومی و سلامت فضای کسب و کار و رعایت امور شرعی در جامعه، نقش مهمی برعهده داشت، دیوان احتساب یا حِسبه بود. این نهاد بنابر ضرورت اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه، وابسته به تشکیلات قضایی پدید آمد، اما گستره وظایف آنْ امور اقتصادی، اجتماعی و امنیت عمومی جامعه اسلامی را دربرگرفت. در این مقاله ضمن تبیین کارکردهای مختلف نهاد حِسبَه، نقش آن در تأمین امنیت اجتماعی و حفظ ارزش ها و هنجارهای دینی در جامعه بررسی می شود. یافته پژوهش نشان می دهد که برآیند کارکردهای این نهاد در حوزه نظارت بر اجرای مسائل شرعی و حفظ اخلاقیات جامعه و در حوزه اقتصادی که حفظ نظم و سلامت امور اقتصادی و نظارت بر عملکرد اصناف و بازاریان بود، به برقراری امنیت اجتماعی شهرها منجر می شد.
درآمدی بر ظرفیت سنجی تمدنی آیات فقهی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیات فقهی قرآن به عنوان بخشی از آموزه های دینی و نیز سرچشمه اولیه دانش فقه افزون بر تعیین تکلیف مکلفان دارای پیامدها و کارکردهای اجتماعی هم است. این پیامدها به صورت مستقیم و غیرمستقیم نظام های مختلف تشکیل دهنده یک جامعه را از خود متأثر می سازد و اثرپذیری نظام ها از این مؤلفه ها به نوبه خود به اثرپذیری یک تمدن از آنها می انجامد. این نوشتار با مبنا قرار دادن تقسیم بندی مرحوم شهید صدر از مباحث فقهی؛ یعنی تقسیم فقه به چهار باب اصلی عبادات، اموال، آداب شخصی و آداب عمومی با چند زیرشاخه فرعی، کوشیده است دلالت های اجتماعی و بالمآل تمدنی آیات فقهی قرآن را بر سه نظام منتخب؛ یعنی نظام فرهنگی و نظام سیاسی و نظام اقتصادی مورد بررسی قرار دهد. یافته های این تحقیق حکایتگر آن است که این آیات دربردارنده انبوهی از کارکردهای اجتماعی و تمدنی است که می توان آن را ظرفیت تمدنی نامید.
بررسی تطبیقی گزارش منابع منتخب از فضائل ائمه اطهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده
با بررسی نقلیات مورخان مشهور (ابن سعد در الطبقات الکبری، بلاذری در انساب الاشراف، یعقوبی در تاریخ یعقوبی، طبری در تاریخ الرسل و الملوک و مسعودی در مروج الذهب)، می توان به گزینشی بودن گزارش ایشان از حیات ائمه و تلاشی که برای تأثیر بر ذهنیت مخاطبان انجام گرفته، رسید. فضائل ائمه نیز از این رویکرد مستثنا نیست. در این مقاله به بررسی چگونگی انعکاس فضائل ائمه و اینکه این امر چگونه قابل تحلیل است؟ و نیز ترکیب گزارش مورخان از فضائل ایشان چیست؟ و همچنین رویکرد هر منبع جهت القاء ذهنیت خاص نسبت فضائل ائمه به چه شکل است؟ می پردازیم. نکته مشترک تمام منابع منتخب انحصار بیان فضائل ائمه، به امامان نخستین و عدم توجه به سایر امامان است. گویا فضیلت رابطه ناپیدایی با قرابت زمانی به رسول خدا’ دارد و هرچه فاصله بیشتر می شود، فضائل ائمه هم کمرنگ تر می شود. هر یک از این پنج منبع رویکرد متفاوتی در گزارش فضائل ایشان در پیش گرفته اند.
تصویر زن ایرانی در سفرنامه های فرانسویان از اوایل دوره قاجار تا انقلاب مشروطه بر اساس نظریه بازنمایی استوارت هال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفرنامه نویسان فرانسوی عصر قاجار در گزارش های خود، به مسأله ی زنان توجه ویژه ای نشان داده اند. از آن جایی که زنان شهری کارکردی متفاوت با زنان روستایی در ایران داشتند، این موضوع بازتابی جدی در سفرنامه های آنان داشت. پژوهش حاضر، با استفاده از نظریه ی بازنمایی استوارت هال و روش توصیفی تحلیلی تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که نگرش سفرنامه نویسان فرانسوی نسبت به زنان ایران در دوره قاجار چگونه بوده است؟ در پاسخ می توان این مدعا را مطرح کرد که دو نگرش کلی در مقوله ی زن از این سفرنامه ها قابل استنباط است: نگرش تحسین آمیز و دیگر، نگاه شرق شناسانه نسبت به زن ایرانی. نگاه نخست، بیشتر مثبت و نگاه دوم تا حدودی منفی است. یافته های دیگر پژوهش نشان می دهد که هرچند سیاحان فرانسوی در سفرنامه هایشان، زن ایرانی را از جهات متعددی مورد توجه و گاه آنان را مورد ستایش قرارداده اند و توصیف های آنان با توجه به محدودیت هایشان در مطالعه ی زنان جامع بوده است؛ ولی در بازنمایی این مؤلفه ها چندان موفق عمل نکرده اند.
خوانش بینامتنی داستان عاشیقی اصلی و کرم: تغییر و تطور نقش قهرمان در یک سنت ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی سیر تغییر و تطور شخصیت پردازی قهرمانان در سنت شفاهی عاشیقی، در فرایند گذار از نوع ادبی حماسی به نوع ادبی داستان عاشیقی است. از این رو این پرسش مطرح می شود که تغییر و تطور گذار جامعه از موقعیت های مختلف تاریخی، چگونه در شخصیت پردازی قهرمانان داستان های ترکی تاثیر داشته است؟ در این راستا، به داستان عاشیقی اصلی و کرم می پردازیم که محصول سنت شفاهی عاشیقی ترکی است و در قفقاز، آناتولی، آسیای صغیر، ایران و حتی ارمنستان و گرجستان گسترده شده است. مدعای اصلی بر این امر استوار است که با مطالعه ی شواهد ادبی این گذار، می توان ردپای تبدیل روحیه ی جهانگیری ترکان کوچ نشین به زندگی ساده ی روستانشینی یا شهرنشینی و تغییر برداشت از زن و خانواده را بازجست. سایر یافته های پژوهش نشان می دهد؛ شخصیت شناسی هر یک از این انواع ادبی و مطالعه ی نوع روابط قدرت میان این شخصیت ها تا اندازه ای می تواند بیانگر ارزش های جامعه ی مخاطبین اثر و آفرینندگان آن ها باشد.
در شیبِ کوه و ساحل دریاخاستگاه و تغییرات مفهومی اصطلاح سیف در جغرافیای تاریخی خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیای تاریخی سواحل خلیج فارس، با وجود پژوهش های صورت گرفته، هنوز جنبه های ناشناخته ای دارد که پژوهش در آن ها، به کسب آگاهی های تازه درباره تاریخ تعاملات فرهنگی و تمدنی این منطقه می انجامد؛ مانند اصطلاح سیف (sīf) که در تعدادی از متون جغرافیای تاریخی، برای توصیف بخش های بزرگی از سواحل شمالی خلیج فارس به کار رفته است و فرهنگ های لغت آن را واژه ای عربی فرض کرده اند. مقاله حاضر با این پیش فرض که منشأ یک جای نام را در گام نخست، باید در ارتباط با جغرافیای تاریخی منطقه مربوط جستجو کرد، به طرح این پرسش پرداخته که اصطلاح سیف چه ارتباطی با جغرافیای تاریخی سواحل شمالی خلیج فارس داشته و از نظر مصداقی، در گذر زمان، دچار چه تغییراتی شده است؟ بررسی شواهد جغرافیایی و تاریخی و زبانی نشان می دهد که اصطلاح سیف ریشه در جغرافیای تاریخی سواحل خلیج فارس و زبان فارسی دارد و از قرن چهارم قمری/دهم میلادی به بعد، از نامی برای کل سواحل فارس قدیم، به نامی برای ناحیه ساحلی شیف، در شمال بوشهر امروزی، تغییر یافته است. این پژوهش با روش تاریخی انجام شده و در گردآوری اطلاعات، از تکنیک کتابخانه ای و پژوهش های شفاهی استفاده شده است.
بررسی «پدیدارشناختی مفهوم وحشی» با تکیه بر مفهوم وحشی در مطالعات تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«وحشی» از جمله مفاهیم کلیدی است که در آثار تاریخ نگارانه، به کرات استعمال شده است؛ لیکن تا کنون درباره آن تفکر و تعمق نشده است. این مفهوم آن چنان نزد عقل سلیم انسانها بدیهی انگاشته شده است که توان اندیشیدن به آن را از مورخان سلب کرده است. از این رو بازاندیشی در خصوص چنین مفاهیمی، ضروری به نظر می رسد. لذا مقاله حاضر با اتخاذ روش پدیدارشناسی هوسرلی درصدد است تا پیرامون این اصطلاح به تفکر بپردازد. در ابتدا، با تعلیق و اپوخه وحشی تصورات ماتقدم متعارف کسانی چون کریستنسن، باسورث، گروسه، مورگان و ... رها شد و متعاقب آن شناسایی نوئم و نوئز آغاز شد. حال این مفهوم وحشی معطوف به چه معنا و دلالت هایی است که باید با اپوخه کردن(تعلیق کردن) آن، به سوی ماهیت اصیل آن ره پیدا کنیم؟ با مطالعه و بررسی جوامع به اصطلاح «وحشی» در مطالعات تاریخ نگارانه، این نتیجه حاصل شد که نوئم آنان در زمره صحراگردان بوده اند و متمدنان به عنوان نوئز وحشی را برساخته اند. مقاله حاضر به چگونگی برساخته شدن مفهوم وحشی می پردازد و سعی دارد تا از ماهیت پدیدار وحشی پرده بردارد.
شناسایی و طبقه بندی نقوش حیوانی موجود در قالی های تیموریان هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرش بافیِ هندوستان تا قبل از حاکمیت تیموریان، از تشکیلات منسجم برخوردار نبود. حمایت سلاطینِ خوش قریحه تیموریِ هند، برپایی کارگاه های درباری و بافت تولیدات نفیس را در پی داشت. نقوش حیوانی موجود در فرش های هند از تنوع و ترکیب بندی های گوناگون برخوردار است. شناسایی گونه های نقوش حیوانی در قالی های تیموریانِ هند و طبقه بندی آن ها براساس چگونگی کاربست، سوال اصلی این پژوهش است. جستجوی عوامل تاثیرگذار بر توسعه قالیبافی به صورت یک ساختار منسجم در قلمرو هندوستانِ عصرِ تیموری ضرورت مطالعه حاضر است. نتیجه پژوهش اینکه، الگوبرداری از قالی های وارداتی ایران به هند، فرهنگ- هنر و اساطیر کهن هندی، جغرافیای بومی و تمایل به ثبت صحنه های روزمره و درباری از عوامل موثر بر توسعه و بومی گرایی فرش بافیِ هند بوده است. قالی های هندی تیموریان براساس نقوش موجود در متن و حاشیه قابل تقسیم بندی به انواع مختلفی هستند؛ همچنین سلیقه و فرهنگ بومی هنرمندان بر انتخاب گونه های طبیعی و اساطیری حیوانات تصویرشده در فرش ها و طبقه بندی آنها موثر بوده است. گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و مشاهده صورت پذیرفته و روش پژوهش توصیفی-تحلیلی می باشد.