فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۸٬۰۰۹ مورد.
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
91 - 113
حوزههای تخصصی:
سنگ مزارهای تاریخی، یافته های ارزشمندی در مطالعات باستان شناختی هستند که بر اساس آن ها می توان به جنبه های مختلف جوامع گذشته پی برد. تاکنون هیچ بررسی باستان شناختی هدفمندی که به شناسایی و مطالعه منجسم گورستان هفت مرقدان بپردازد، انجام نشده است. بنابراین، مطالعه این گورستان می تواند نشان دهد که روستای باغچه بهی در شهرستان بوکان از اواسط دوره قاجاریه به بعد اهمیت درخور توجهی یافته است. فرض بر آن است که با اتکاء به سنگ مزارهای گورستان باغچه بهی می توان به اعتقادات و آداب و رسوم مردم منطقه و همچنین علت ایجاد آرایه های مختلف بر روی سنگ مزارها توسط هنرمندان حجار پی برد. این سنگ مزارها به عنوان نمونه ای از یک جامعه آماری، از لحاظ زمانی و ریخت شناسی قابل مقایسه با دیگر سنگ مزارهای کُردستان مُکریان هستند. هدف نوشتار حاضر، مطالعه و ارزیابی موضوع و دستیابی به نتایج مطلوب در راستای پاسخ دهی به این سؤالات است: مطالعه کتیبه های ادبی، نقشمایه های غنی و فرم سنگ مزارهای گورستان هفت مرقدان از لحاظ تنوع و کیفیت آثار، کدام نتایج مهم فرهنگی و اجتماعی عصر خویش را بازگو می کنند؟ افراد شاخص به خاک سپرده شده در این گورستان چه کسانی بوده اند و در تاریخ منطقه بهی و مُکریان چه نقشی داشته اند؟ نتایج مطالعات میدانی و کتابخانه ای نشان می دهد که سنگ مزارهای هفت مرقدان بیانگر علایق، اعتقادات و در واقع نمودی از فرهنگ جامعه مُکریان در دوره قاجار و پهلوی است. همچنین، با تأکید بر سنگ مزارها و شواهد نوشتاری روستای باغچه بهی و مناطق اطراف آن، که بعدها به منطقه فیض الله بیگی شهرت یافت، می توان دریافت که از دوره محمدشاه قاجار از اهمیت سیاسی و مذهبی قابل توجهی در سطح مُکریان برخوردار بوده است.
بررسی تحلیلی عملکرد دولت پهلوی در سربازگیری و نظام وظیفه اجباری ایل بختیاری (1304-1320ش/1925-1941م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
212 - 248
حوزههای تخصصی:
حضور فعالانه ایلات و عشایر در تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران، یکی از مهم ترین مسائل تاریخ ایران است. این نقش آفرینی آنها در دوره پهلوی و به ویژه سیاست های رضاشاه با مشکلاتی روبه رو شد که زیست ایلات و عشایر را به چالش کشید و آنها را در وضعیت ویژه ای قرار داد. دولت پهلوی در سه پروژه دولت سازی، ملت سازی، و مدرن سازی با ایلات و عشایر درگیر شد و درصدد شکل دادن به نوع خاصی از هویت ملی مطابق با الگوهای غربی برآمد. سربازگیری و خدمت نظام وظیفه اجباری، بخشی از تلاش های گسترده تر رضاشاه برای تمرکز قدرت و ترویج ناسیونالیسم بود. این سیاست با مقاومت اقشار مختلف جامعه ازجمله ایل بختیاری که آن را نقض حقوق و در تعارض منافع خود می دانستند، مواجه شد. براین اساس، پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سؤال است که مشکلات و چالش های سربازی و نظام وظیفه اجباری در ایل بختیاری در دوره پهلوی چه بود و چه نتایجی در پی داشت؟ نتایج پژوهش نشان می دهد اجرای قانون نظام وظیفه اجباری در ایل بختیاری مشکلات مهم انسانی و فرهنگی، طبیعی و جغرافیایی و مدیریتی و حتی اعتباری و مالی داشته است. این مشکلات اگرچه اجرای این قانون را در ایل بختیاری کُند و زمان بر نمود اما تا پایان دوره پادشاهی رضاشاه مورد تأکید حاکمیت بود. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و براساس منابع تاریخی، روزنامه ها و اسناد و مدارک آرشیوی به این موضوع می پردازد.
Analysis of the Kurdish Tale "Shirzad Shirdil" Based on Joseph Campbell's Theory of the Hero's Journey(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۱ - Serial Number ۹, June ۲۰۲۴
91 - 107
حوزههای تخصصی:
The present article, which has been written in a descriptive-analytical manner based on field studies in the field of popular literature, examines the oral and Kurdish tale "Shirzad Shirdil," which has not yet been fully documented, based on Joseph Campbell's (1904-1987) theory of the hero's journey. It aligns the stages of the tale with this theory and also addresses some of its symbols. The importance of the present subject is due to the cultural-literary value of folk tales and the interdisciplinary position of Campbell's theory. The main question is: How and to what extent do the stages of this tale correspond to the hero's journey? The hypothesis is that although this tale does not have all the stages of Campbell's hero's journey, it has most of them. Based on the research findings, since Shirzad is accompanied by the older dimension of his existence – Malek-Ahmad - both dimensions must necessarily attain transcendence. Therefore, to complete the hero's journey, the repetition of a stage such as the meeting with the goddess, the passage through the belly of the whale, the ultimate boon, the apotheosis, and the master of two worlds is sometimes manifested. Additionally, this tale lacks the stages of the hero's refusal of return, the magical flight, and the rescue from without.
Investigating the History of Making Islamic Glass in the 5th and 6th Centuries of the Islamic Era(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۲ - Serial Number ۱۰, August ۲۰۲۴
41 - 56
حوزههای تخصصی:
In the 5th and 6th centuries A.H., glassmaking in the Islamic era reached its peak of growth and prosperity in Islamic lands and was accompanied by innovations in the field of construction and decoration, which became the inspiration for glassmaking in the world after this period. This article aims to introduce and categorize innovations in the methods of producing and decorating glass products from the fifth and sixth centuries of Hijra. This research is descriptive-analytical with a library method. The results show in the 5th and 6th centuries of Hijri, Islamic glassmaking underwent significant transformation and innovation, evident in four key areas: color and raw materials, form and manufacturing methods, decorations, and applications. Islamic glassmaking in Iran, Iraq, Syria, and Egypt exhibited distinct technical features compared to the preceding era, which in Iran ceased with the Mongol invasion in the 7th century AH, subsequently shifting to the glassmaking centers of Iraq, Syria, and Egypt.
Review on Proto Elamite Tablets(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۱ - Serial Number ۹, June ۲۰۲۴
25 - 43
حوزههای تخصصی:
In the second half of the fourth millennium BC. Southwest Asia underwent social changes, the result of which was the emergence of writing. In these developments, the cuneiform script in the south of the Mesopotamia and the Proto Elamite in the Iranian plateau progressed rapidly to such an extent that at the beginning of Elamite was scattered throughout the Iranian plateau. These writing systems were used for administrative and accounting purposes, and despite the fact that most of their signs are different from each other; there are important similarities between the two. Chalcolithic era, the best period in which you can see the idea of trading's and keeping of account; for the first time in this course, tools are seen which called them Token; it seems that the tokens in a variety of forms and counting symbols refer to a specific concept. The end of this period coincides with the Proto Elamites era in the south and southwest of Iran. Domestic production in the Neolithic period gave his place to the production of a workshop in the Chalcolithic era, which causes a lot of production. In the present study, firstly, will be investigated, small clay counters and then the Proto Elamite texts.
A Cylindrical Seal from Susa IVA(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۴, Issue ۷, July ۲۰۲۴
37 - 45
حوزههای تخصصی:
In archaeological finds, seals are generally considered as one of the most important data bearing important economic, political and even artistic information of relevant time periods. Moreover, the iconography of seals plays an informative role to explore the main characteristics of seals or sealing in order to better understand the social, economic or even the administrative contexts of the societies to which they belonged to. Different styles in the different space and times are known in terms of pictography that can help researchers understand the characteristics of a time period better in the absence of sufficient information. The ancient city of Susa with a rich collection of seals related to different historical-cultural periods is one of the most important ancient sites in Iran which have been used as clues to decipher or interpret that can guide researchers in the stylistics and iconology of seals from its neighboring areas. The cylindrical seal No. 1841 has been registered in the catalogue of the National Museum of Iran with an “unknown” location. The similarity of the image engraved on this seal to those found on seals obtained from Susa was the reason the author came up with this article in order to introducethe seal and specify iconography and stylistics and finally its date and origin with a comparative study. The present study tries to answer the research questions: “What style and time period can be considered for the iconography of the cylindrical seal in the National Museum?” and “Is it possible to prove that it belongs to the city of Susa according to the iconography of the image of the relevant seal?” Studies that have been conducted with the comparative method and with the approach of the image analysis, the IVA style of Susa is considered for it leading to the conclusion that this seal probably belonged to Susa itself.
میراث فرهنگی به مثابه پدیده اجتماعی: رویکردی نو در مطالعات تاریخی فرهنگی پروژه های سدسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
109 - 125
حوزههای تخصصی:
توسعه در جهان امروز بر پایه حفظ ثروت های اجتماعی و زیست محیطی پیش می رود تا نیازهای زمان حال را بدون به خطر انداختن امکانات و آسایش نسل های آینده برطرف سازد. این طرز نگرش برخاسته از فرهنگ پایداری است که مفهوم توسعه پایدار مبتنی بر سه رکن پایداری اقتصادی، اجتماعی و محیطی را شکل داده است. حفظ میراث فرهنگی در توسعه پایدار نقش مهمی دارد، زیرا نه تنها به حفظ هویت فرهنگی، تقویت ملی گرایی، پیوند بین نسل ها و معنابخشی به حیات اجتماعی کمک می کند، بلکه منافع اقتصادی نیز به همراه دارد که می تواند جوامع محلی را منتفع سازد. پروژه های توسعه ای، به طور خاص طرح های مدیریت منابع آب، مانند احداث سد و شبکه های آبیاری و زهکشی، در صورت بی توجهی به میراث فرهنگی، یک تهدید جدی برای این ثروت ملی محسوب می شوند که با مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی می توان تا اندازه زیادی آن را خنثی کرد. این مقاله به بررسی اهمیت مسئولیت پذیری اجتماعی در پروژه های مدیریت منابع آب به منظور حفاظت از میراث فرهنگی می پردازد، زیرا تجارب موجود نشان می دهد، عموماً این موضوع در مطالعات اجتماعی مرتبط با طرح های مذکور مغفول مانده است.
بررسی جایگاه مکاتب طب در ایران باستان (مبتنی بر مکتب پزشکی سینایی ایران: مکتب هگمتانه / اکباتان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
147 - 170
حوزههای تخصصی:
طب دانشی است که به وسیله آن می توان بر کیفیات تن آدمی آگاهی یافت. معادل دقیق طب کلمه فیزیک است، ولی برای این که در سطح جهانی قابل درک باشد معادل «پزشکی» برای آن به کار رفته است. پزشکی با حالات مختلف بدن، سروکار دارد و بدین ترتیب شاخه ای از طبیعیات است. در کتاب مقدس زرتشتیان، اوستا از سه گروه درمانگری نام برده شده است؛ «کارد پزشکی(جراح)» (Av:karǝto-Baēšaza-)، «گیاه پزشکی» (Av:urvarō- Baēšaza-) و «مانسر پزشکی» (روان درمانگر، روان درمانی) (Av: maθrō- Baēšaza-). در این کتاب، «ثَریته» از خاندان «سام» (Av: Sāma-) نخستین پزشک است و «اهورامزدا کاردی» مرصع به او عنایت می کند تا با آن کارد عمل جراحی انجام دهد. از وضعیت پزشکی در دوران هخامنشیان و اشکانیان به واسطه نوشته های مورخان یونانی آگاهی هایی در دست است و از پزشکی دوره ساسانیان اطلاعات خوبی باقی مانده است. در این پژوهش به بخش مهمی از سهم ایرانیان باستان در گسترش و ارتقاء دانش بشری، یعنی به پزشکی و روش های بهداشتی و درمانی در ایران باستان پرداخته می شود. پرسش های برخاسته از این جستار چنین است که: سرمنشأ طب در ایران باستان از کجا بوده است؟ آیا طب در ایران باستان متأثر از تعلیمات دینی بوده؟ و رابطه فرهنگ و مداوا در ایران باستان به چه شکل و صورتی بوده است؟ فرضیات این پژوهش چنین خواهد بود که طب در ایران باستان متأثر از تمدن های باستانی نظیر یونان بوده است. طب در این دوران متأثر از دین زرتشتی و در ادوار بعد متأثر از اسلام بوده است و نحوه مداوا در هر جامعه متأثر از فرهنگ آن جامعه است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است. تا پیش از کنار رفتن پرده های تاریک تاریخ ایران باستان و اکتشافات جدید باستان شناسان در کهن جلگه بین النهرین و دره های نیل و سند و فلات ایران، اکثراً بر آن بودند که اندیشه های علمی از حکما و فلاسفه یونان سرچشمه گرفته، اما شواهد تاریخی نشان می دهد که با ظهور زرتشت ایرانیان، دور تازه ای از خلاقیت علمی خود را به نمایش گذاشتند و در این رابطه، مشخص ترین نمونه آن تأسیس «مکتب هگمتانه یا اکباتان» است.
Study and Analysis of the Inscriptions Arrays of Imam Mosque in Tehran(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۳ - Serial Number ۱۱, December ۲۰۲۴
1 - 14
حوزههای تخصصی:
Calligraphy in Islamic art is regarded as sacred due to its connection with the divine word. The Quran itself references the sanctity of the pen, the value of writing, and swears by them. Inscriptions are the only visual elements that directly carry meaning and hold significant importance in the architectural structures of the Islamic period in Iran from both visual and content perspectives. The aim of this paper is to achieve favorable results in response to the following questions: What were the goals and exp Study and Analysis of the Inscriptions Arrays of Imam Mosque in Tehran.ectations of the designers and writers in composing and designing the inscriptions? What elements and components shaped the themes of the mosque's inscriptions? The results of field and library studies indicate that the artists' goal in writing and designing the inscriptions was to create a building worthy of the Muslim community that would attract the attention of every viewer and provide spiritual tranquility. Additionally, the expectation of the designers and writers in composing these inscriptions was to immortalize their memory in the field of art and architecture. Based on the study and analysis of the inscriptions, it appears that most of the inscriptions in Imam (Shah) Mosque are derived from the Quran and contain poems praising FathAliShah, the names of Qajar kings, the names of artists, poets, and verses that indicate the date of the building's construction
بررسی اقتصاد شوشتر در دوره پهلوی اول: با تأکید بر صنعت و کشاورزی (1304-1320ش/1925-1941م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۵)
6 - 30
حوزههای تخصصی:
شوشتر همواره یکی از مهم ترین مراکز کشاورزی و تجاری خوزستان و بیش از 13 قرن مرکز ایالت خوزستان بود؛ ولی در دوره پهلوی اول، به دلیل انتقال مرکزیت خوزستان از شوشتر به اهواز و دَرپیِ آن ازدست رفتن موقعیت سیاسی اش، روند نزولی پیدا کرد و زمینه انحطاط اقتصادی اش فراهم شد. افزون براین بروز بحران هایی در کشاورزی و صنعت شوشتر سبب شد تا اقتصاد این شهر رشد نکند.هدف: بررسی وضعیت اقتصادی شوشتر در دوره پهلوی اول با تأکید بر بخش صنعت و کشاورزی و تحلیل عوامل رشدنکردن دو بخش مذکور.روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتاب خانه ای، اسناد و مدارک آرشیوی و مصاحبه انجام شده است.یافته ها و نتایج پژوهش: عوامل گوناگون داخلی نظیر نبود سرمایه گذاری مناسب در کشاورزی شوشتر، وقوع بلایای طبیعی، و صنعتی نشدن سبب شد تا اقتصاد شوشتر درزمینه کشاورزی رشد نکند. ازجمله موانع رشد صنعت شوشتر در دوره پهلوی اول هم، عوامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بود.
بررسی تأثیرات گفتمان نظام حاکمیتی ایران و عراق در تداوم جنگ تحمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲
207 - 239
حوزههای تخصصی:
برخی کارشناسان و حتی فرماندهان جنگ، براین باورند که ایران می باید بعد از فتح خرمشهر در سال1361 شرایطی مثل قطعنامه 598 را می پذیرفت و به جنگ خاتمه می داد؛ زیرا با فتح خرمشهر و عقب نشینی عراق به مرزهای اولیه این امکان محقق شده بود و ایران می توانست با یک مانور سیاسی جنگ را تمام کند. اما چرا این امر اتفاق نیفتاد و جنگ ادامه پیدا کرد، پرسشی است که در این پژوهش براساس تحلیل گفتمان نظام حاکمیتی دو کشور ایران و عراق به آن پرداخته خواهد شد. مدعای مطرح شده در پژوهش حاضر به عدم تحقق خواسته ها و اهداف طرفین درگیردر جنگ تأکید دارد. پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به ﺗﺮﺳیﻢ و تفسیر ﻓﻀﺎی گفتمانی ﺣﺎکﻢ ﺑﺮکﺸﻮر ایﺮان در مقطع ﺟﻨﮓ بعد از فتح خرمشهر خواهد پرداخت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که دﻻیل تداوم ﺟﻨﮓ بعد از فتح خرمشهر در خرداد 1361، حاصل تغییرات در نظام گفتمان حاکمیتی ایران از ﮔﻔﺘﻤﺎن ﻣﺼﻠﺤﺖﮔﺮای اﺳﻼﻣی به گفتمان آرﻣﺎن ﮔﺮایی ارزشﻣﺤﻮر مبتنی بر مباحث ایدئولوژیک و اعتقادی بوده است. شیوه جمع آوری اطلاعات و داده های تحقیق نیز روش پژوهش در منابع اسنادی وکتابخانه ای است.
تحلیل نقادانه مرمت کتیبه معرق سنگ و کاشی خدایخانه مسجد عتیق شیراز با تأکید بر اصالت فرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
۲۸۷-۲۵۷
حوزههای تخصصی:
مسجد عتیق شیراز از مساجد تاریخی ایران است و دارای تزئینات منحصربه فردی ازجمله کتیبه معرق سنگ و کاشی خدایخانه است که توسط «پیر یحیی صوفی» از خوشنویسان به نام قرن هشتم هجری قمری نوشته شده است. این کتیبه با توجه به منابع تاریخی، بارها بازسازی شده، اما در این کتیبه برخی از موارد با مرمت هایی مواجه هستند که بدون رعایت اسلوب نگارش کتیبه اصلی، کتیبه موردنظر بازسازی شده است که باعث خدشه وارد کردن به اصالت اثر تاریخی و منجر به بروز اشتباه شده است؛ برای این اساس، پرسش های پژوهش عبارتنداز: در بازسازی های انجام شده برروی کتیبه معرق سنگ و کاشی خدایخانه مسجد عتیق شیراز تا چه میزان به موضوع اصالت و ممانعت از جعل کتیبه توجه شده است؟ در بازسازی کتیبه معرق سنگ و کاشی خدایخانه مسجد عتیق شیراز مرمتگر تا چه میزان اصول کتیبه نویسی پیر یحیی صوفی را رعایت کرده است؟ در راستای پاسخ به پرسش های مطرح شده در این پژوهش، به بررسی بخش های بازسازی شده کتیبه معرق خدایخانه پرداخته شده است. بخش های مرمتی بازبینی شدند و با دیگر آثار پیریحیی صوفی مقایسه گردید. روش پژوهش، از نوع پژوهش های کیفی، گردآوری مبتنی بر مطالعات کتابخانه ایی و میدانی و روش مطالعه داده ها تطبیقی و تحلیلی است. نتایج یافته ها، نشان دهنده این موضوع است که در بازسازی کتیبه معرق برخی بخش ها ، تفاوت هایی با خط پیر یحیی صوفی وجود دارد؛ این مسئله نشان دهنده عدم شناخت کتیبه از نظر ساختاری و یا رویکرد سلیقه ای در مرمت کتیبه و مداخله افراطی در مرمت کتیبه ها که باعث خدشه وارد نمودن به اصالت اثر موردنظر است.
گاه نگاری شهرهای کهن با استفاده از سال یابی نجومی مطالعه موردی: تاریخ بنای شهر ساسانیِ گور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مواردی از بررسی های باستان شناسانه شهرهای کهن، مواد و داده های کافی برای یک تاریخ گذاری دقیق به دست نمی آید و گاه نگاری یا زمان بنیاد این شهرها با تردید و تخمین همراه می گردد. روش «سال یابی نجومی» برای تفسیر و تکمیل داده های باستان شناختی و تحلیل های هندسی و یافتن توالی ساخت وسازها در مجموعه های باستانی در سطح جهان چند دهه ای هست که مورد توجه قرار گرفته و آن را به کار بسته اند؛ در حالی که این شیوه گاه نگاری در ایران هنوز در آغاز راهِ خود است. هدف مقاله حاضر آن است که برای نخستین بار با استفاده از روش سال یابی نجومی، تاریخ دقیق ساختِ یکی از شهرهای کهن ایرانی یعنی شهر «گور» را معین نماید. شهر باستانی «گ ور» از شهرهای دوره ساسانی است که تا امروز، تاریخ دقیق بنای آن مجهول مانده است. این شهر، بارویی مدوّر و چهار دروازه داشته است که دروازه های آن به نام ستارگان نام گذاری شده بودند. پرسش پیش رو این است که چگونه می توان با فرضِ مرتبط بودن سَمتِ محور دروازه ها با موقعیت ستاره های همنام خود ، به تاریخ بنای شهر گور دست یافت؟ این تحقیق علاوه بر آن که می تواند به موضوع سال یابی نجومی در باستان شناسی ایران غنا بخشد، از آن جهت که نظریه جدیدی در مورد شیوه طرح اندازی شهرهای ساسانی ارائه می دهد نیز دارای اهمیت است. همچنین برای حفاظتِ بهتر از شهرهای کهن، شناخت و آگاهی از میراث علمی تجربه شده در طراحی آن ها ضرورت پیدا می کند.بدین منظور ابتدا موقعیت چهار دروازه شهر طبق گزارش های باستان شناسی و بر مبنای اندازه گیری های میدانی مشخص گردید، سپس در یک محدود تاریخی، جهت گیریِ محور دروازه ها با سَمتِ ستارگان به صورتِ کمّی به کمک نرم افزار نجومیِ شبیه سازِ آسمان سنجیده شده و مورد تحلیل علّی قرار گرفته است.نتایج این پژوهش نشان می دهد که طرح اندازی شهر گور در روز 21 دسامبر سال 224 میلادی، هم زمان با انقلاب زمستانی انجام گرفته است. بررسی های تنجیمی نیز، داده های رصدی را برای سال ساختِ یادشده تثبیت می کند و مؤید آن است که جانمایی چهار دروازه شهر، بر اساس پیکربندی سیاره ای منحصربه فردی که در پایان پاییزِ این سال برقرار بوده و بر اساس زوایایِ سَمتِ خورشید و بهرام (مریخ) و هرمزد (مشتری) و همچنین طول دایره البروجی این اجرام آسمانی انجام شده است.
Presenting the Design Model Based on the Knowledge of the Components Affecting the Sense of Belonging to Place in the Contemporary Houses of Tehran (Narmak 60s and 70s)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۳ - Serial Number ۱۱, December ۲۰۲۴
79 - 95
حوزههای تخصصی:
The objective of this research is to present a designing model based on cognition of effective components on the sense of belonging to place in contemporary houses in Tehran (Narmak 60s and 70s). The method of conducting the research was considered as a causal method in terms of practical purpose and in terms of implementation and analysis. Using the panel data (PD) method, the research was tested and analysed. The Hierarchical Multiple Regression (HMR) was used for the analysis of the data. Random selection method was employed to select individuals as research sample. The areas of sampling included 1. Houses in Central Narmak, 2. Houses in North part of Narmak and, 3. Houses in Western Narmak. Based on review of opinions and replies of the sample and on the obtained weights, it can be clearly seen that the criterion of concentration is in the first place, the criterion of spatial qualities, accessibility and permeability as the second important and influential criterion in the development and improvement of the recognition model of the components affecting the sense of belonging to the place and the criterion of the sense of physical belonging the place has been mentioned as the third important and influential criterion in the development and improvement of the recognition model of the components affecting the sense of belonging to the place.
زیبایی شناسی شهرهای اسطوره ای شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
35 - 65
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی، گنجینه اندیشه های کهن ایرانی درباره جهان و بنیادهای زندگی است. اندیشه هایی که در ساخت هویت ایرانیان، ایجاد نهادهای اجتماعی و ساختارهای مهم سیاسی، و ساخت شهرها و خانه ها مؤثر بوده اند. در گذشته همیشه جنبه های قدسی در ساختن شهرها و خانه ها اهمیت داشته است. شهر چونان نمونه زمینی بهشت باید زیبا و منظم و استوار ساخته می شد. در این مقاله کوشیدیم نخست معیارهای کلی زیبایی شناسی ایرانیان کهن را بشناسیم سپس معیارهای زیبایی شناسی شهرهای اسطوره ای مانند «کنگ دژ» و «سیاوش گرد» و «ورجمکرد» را بشناسیم و در گام بعدی با ذکر نمونه هایی از ساختار شهرهای کهن، نقش زیبایی و اهمیت تناظر با بهشت آسمانی را در ساخت این شهرها نشان دهیم. خلاصه دست آوردهای پژوهش از این قرار است: دین مزدایی سرچشمه اصول زیبایی شناسی ایرانیان است که بر اساس آن، هرمزد مبدأ زیبایی است و زیبایی به معنی مانند شدن به هرمزد است و اصول زیبایی عبارت اند از: 1. کروی بودن؛ 2. روشن بودن؛ 3. مرکزگرایی؛ 4. و شباهت جزء به کل. ساختمان شهرها و خانه ها، دارای تقارن، تناسب و روشنی بود، و هدف غایی در ساخت شهر و خانه، فراهم کردن پناهگاهی استوار، خوش آب وهوا و بهشت گونه برای مردمان بود تا آفریدگان هرمزد ایمن و شاد زندگی کنند و با آبادانی جهان، اهریمن را شکست دهند.
یافته هایی جدید از فرهنگ خراسان بزرگ (بلخی-مروی) در جنوب خراسان براساس شواهدی از محوطه سرتخته باراز قاینات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنوب خراسان و بالأخص منطقه قاینات، در سال های اخیر موردتوجه ویژه باستان شناسان قرار گرفته است. بررسی هایی که در دهه اخیر انجام گرفته، اطلاعات ارزشمندی را از این منطقه در اختیار جامعه باستان شناسی قرار داده است. جایگاه ویژه جغرافیایی و ارتباطی این منطقه به عنوان یک گذرگاه طبیعی میان آسیای مرکزی و شمال خراسان با جنوب شرق و فلات مرکزی ایران، موجب اهمیت ویژه آن در دوره های مختلف، بالأخص اوایل هزاره دوم پیش ازمیلاد گشته است. از مهم ترین تحولات هزاره دوم پیش ازمیلاد گسترش فرهنگی وارداتی به نام «فرهنگ خراسان بزرگ» (بلخی-مروی) در نیمه شرقی ایران است. یافته های اخیر نشان می دهند که این فرهنگ بخش هایی از جنوب خراسان را دربرگرفته است. داده های به دست آمده در محوطه های رزه درمیان، گوند فردوس و بکندای طبس شاهد این مدعاست که قبلاً به آن ها پرداخته شده است. محوطه سرتخته باراز یکی از استقرارهایی است که در کنار محوطه های نام برده دارای شواهدی از فرهنگ خراسان بزرگ در خراسان جنوبی است که کمتر موردتوجه قرار گرفته و در این پژوهش سعی بر آن است تا به معرفی این محوطه و گسترش فرهنگ خراسان بزرگ در منطقه جنوب خراسان پرداخته شود. این محوطه در منطقه قاینات در شمال خراسان جنوبی و در ناحیه ای کوهستانی واقع شده و به دلیل نزدیکی به مناطق روستایی، مورد آسیب فراوانی قرار گرفته است. این پژوهش در دو بخش میدانی و کتابخانه ای، با روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. داده های اصلی پژوهش، طی بررسی منطقه قاینات در 1395 ه .ش. به دست آمده است. در مرحله بعدی این داده ها طی مطالعات کتابخانه ای مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته اند. هدف از این نوشتار، تبیین گسترش فرهنگ خراسان بزرگ در جنوب خراسان با توجه به شواهد به دست آمده از این فرهنگ در محوطه سرتخته باراز است. به نظر می رسد که فرهنگ مذکور در نیمه اول هزاره دوم پیش ازمیلاد در جنوب خراسان گسترش داشته است.
انسان نالِدی: بینش های جدید درباره شجره نامه پیچیده انسان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
1 - 17
حوزههای تخصصی:
قطعات اسکلتی سنگواره شده نشان می دهد خانواده انسان نماها در حدود هفت میلیون سال پیش وجود داشته اند. در طی سال های گذشته سابقه سنگواره ای انسان های اولیه و استرالوپیته کوس ها به سرعت افزایش یافته است و این شواهد انباشته دیدگاه ما را درباره پیدایش جنسمان تغییر داده است. ساختار غار رایزینگ استار، بخشی از محوطه میراث جهانی گهواره بشریت در آفریقای جنوبی، برای سال ها توسط غارنوردان مورد کاوش قرار گرفته بود، ولی به هیچ سنگواره ای از آنجا اشاره نشده بود. این موضوع در سپتامبر 2013 (اوایل پاییز ۱۳۹۲) تغییر کرد، زمانی که دو غارنورد آفریقای جنوبی، نخستین استخوان های سنگواره ای شناخته شده از چیزی را که اکنون انسان نالدی نامیده می شود، در آن یافتند. مجموعه نالدی غنی ترین مجموعه از انسان نماهایی است که تا به حال در آفریقا کشف شده است. انسان نالدی به همان اندازه که دانش ما را ارتقاء می دهد، پیچیدگی شجره نامه انسان و ناآگاهی ما درباره انسان باستانی را نیز برجسته می کند. در این پژوهش تلاش بر آن شده تا با کمک تازه ترین یافته ها و داده ها، پژوهشگران پارسی زبان را با این گونه انسانی آشنا کنیم. عرصه ورودمان کتابخانه ای و روش پژوهش اسنادی است. نخست درباره کشف و شناسایی این گونه انسانی سخن خواهیم گفت و در ادامه به بررسی ریخت شناسی او در مقایسه با دیگر گونه های انسانی می پردازیم. انجام تدفین توسط انسان نالدی را از نظر می گذرانیم و سرانجام حکاکی های منتسب به او را بحث و بررسی خواهیم کرد. بی شک آگاهی از این اکتشافات تازه که نور بیشتری بر خاستگاه انسان ها می تاباند، ما را در فهم درست درخت تبارزایی انسان و پیچیدگی آن یاری رسان خواهد بود.
سفرهای دریایی گپ از بندرهای جنوبی ایران به شرق آفریقا طی قرون 18 تا 20 میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۳)
116 - 139
حوزههای تخصصی:
هدف: عرضه اطلاعات بکر و دست اول از سفرهای دریایی از بندرهای جنوبی ایران به شرق آفریقا در ادوار متأخر.در این مقاله ارتباطات دریایی بندرهای جنوبی ایران و سواحل و جزایر شرق آفریقا طی قرون هجده تا بیست میلادی که عمدتاً بر صادرات و واردات برخی اقلام تجاری و پرطرفدار متمرکز بوده است، براساس منابع موجود بررسی شده است.پرسش های اصلی مقاله عبارت اند از:1- «این سفرهای طولانی و توأم با مخاطرات اساساً برمبنای چه هدفی سازمان دهی می شده اند؟»2- «این سفرها از چه مسیری انجام می شده اند؟»3- «آیا سفرهای گپ صرفاً اقتصادمحور بوده اند یا نتایج دیگری نیز به دنبال داشته اند؟»فرضیه اصلی پژوهش عبارت است از: «ایرانیان و بومیان سواحل و جزایر شرق آفریقا تأثیر و تأثر متقابل فرهنگی و اجتماعی بر یکدیگر داشته اند».روش/رویکرد پژوهش: این مقاله با بهره گیری توأمان از روش تحقیقِ تلفیقیِ توصیفی–تحلیلی و روش کیفی (با تکیه بر مصاحبه های ساختارمند با برخی از ناخدایان کهن سال) نوشته شده است.یافته ها و نتیجه گیری: رسوخ نرم و تدریجی شاخصه هایی از فرهنگ ایرانی دربین بومیان سواحل و جزایر شرق آفریقا ازطریق سفرهای دریایی موسوم به گپ، نمادی از دیپلماسی موفق و پویای فرهنگ فراملی ایران طی چند سده گذشته به شمار می رود. سفرهای دریانوردان ایرانی به شرق آفریقا در قرون متأخر، علاوه بر دستاوردهای اقتصادی پیوندهایی را هم در عرصه های فرهنگی-اجتماعی بین سواحل جنوبی ایران و شرق آفریقا رقم زده است که ردِّپای تأثیرات ماندگار آن هنوز در مناطقی در سواحل شرق آفریقا نظیر زنگبار، پِمبا، مومباسا و مالیندی، و شهرهای ایرانی واقع در سواحل خلیج فارس و دریای عمان مشهود است.
کاروانسراهای انار، کرمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
97 - 118
حوزههای تخصصی:
کاروانسراها نقش کلیدی در رشد و رونق تجارت، گسترش روابط فرهنگی و اشاعه سنن و ایجاد شناخت و تفاهم فرهنگی در طول تاریخ ایران داشته اند. ایجاد شبکه گسترده کاروانسراها در ایران با معماری خاص و متاثر از اقلیم و زیست محیط، راه حلی بسیار حیاتی برای ایجاد، گسترش و انسجام شبکه های تجاری در داخل ایران شده و این مهم از دوران صفویه با ساخت کاروانسراهای معروف به شاه عباسی در اقصا نقاط ایران، به اوج خود رسید. معماری خاص کاروانسراها و اهمیت و جایگاه آنان در تاریخ معماری ایران تا جایی است که در سال 1402، پنجاه و شش کاروانسرای ایرانی در فهرست آثار میراث جهانی، به ثبت رسیده است. استان کرمان یکی از غنی ترین استان های ایران از لحاظ توالی و تسلسل تاریخی و آثار تاریخی شاخص است که جایگاه ویژه ای در مطالعات باستان شناختی و تاریخ معماری دارد؛ ولی متاسفانه نواحی شمالی آن به ویژه شهرستان انار، کمتر مورد توجه باستان شناسان و پژوهشگران حوزه میراث فرهنگی، قرار گرفته بود. در سال 1399 این شهرستان توسط پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری مورد بررسی قرار گرفت و تعداد 120 اثر مختلف از ادوار گوناگون تاریخی، مورد شناسایی قرار گرفت. بناهای تاریخی جایگاه شاخصی در میان آثار شناسایی شده داشتند و دو کاروانسرای آستانه و بیاض که موضوع مقاله حاضر هستند، در این بررسی شناسایی که در ادامه معرفی می گردند. این دو کاروانسرا به دوره صفوی تعلق داشته و در ادوار گوناگون به خصوص در دوره قاجار و در دوره معاصر مورد مرمت و بازسازی کامل، قرار گرفته اند.
شکل گیری، توسعه و اضمحلال شهر تاریخی دهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
۱۸۷-۱۵۳
حوزههای تخصصی:
«دهدشت» یکی از شاخص ترین شهر های تاریخی جنوب غرب ایران است که در دوره شکوفایی خود، مرکز ناحیه ای به حساب می آمد که از دوره ساسانی و بعد از آن با نام های «بلادشاپور» و «کهگیلویه» از اهمیت به سزایی برخوردار بود. این شهر جزو معدود شهر های تاریخی ایران است که با وجود تحولات تاریخی متعدد، هنوز می توان آن را سالم ترین شهر تاریخی با معماری سنگی کشور دانست. دهدشت در دوران شکوفایی خود، دارای تمام مؤلفه های یک شهر، شامل: ارگ حکومتی، برج و بارو، مسجد جامع، مدرسه، کاروانسرا، حمام، بازار، میدان و سایر بنا های عام المنفعه و بیش از هزار درب خانه مسکونی بوده است. هدف از پژوهش پیشِ رو، درک و تبیین تاریخ و چگونگی شکل گیری، توسعه و زوال این شهر ارزشمند تاریخی است. در این پژوهش که به روش تاریخی- تحلیلی انجام گرفت، تلاش بر آن بود تا با مقایسه نتایج مطالعات میدانی، مواد فرهنگی (سکه، معماری، یافته های سفالی، کتیبه و نوشته های سنگ قبر ها) و داده های اسنادی (منابع مکتوب) به این پرسش پاسخ گفته شود که، سیر تاریخی و نحوه شکل گیری، توسعه و اضمحلال شهر تاریخی دهدشت چگونه بوده است؟ نتایج به دست آمده، حکایت از روند رو به رشد دهدشت از سده های میانه اسلامی و اوج ترقی و شکوفایی آن در دوره صفویه و زوال تدریجی شهر پس از این دوره دارد. نتایج مطالعات میدانی هم چنین مشخص ساخت که احتمالاً استقرار اولیه شهر ابتدا در محله ای که امروزه «محله رواق» نام دارد، شکل گرفته و بعداً در دوره صفوی تمرکز و رونق شهر در بخش شرقی (اصلی) بیشتر می شود و بخش غربی آن (محله رواق) از رونق اولیه خود می افتد. امروزه شهر تاریخی دهدشت باوجود وسعت و عظمت بقایای معماری آن، خالی از سکنه و متروک باقی مانده است.