فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت موضوع احساس امنیت اجتماعی زنان تحقیقات زیادی در چند دهه اخیر در این باره انجام شده است. تعدد و تنوع تحقیقات انجام شده و نتایج متناقض حاصل از آن ها و نداشتن یافته واحد از یک سو، ممکن است، این تصور را ایجاد نماید که انجام این تحقیقات بیهوده و موجب اتلاف هزینه می گردد. بنابراین نیاز به انجام تحقیقات ترکیبی مثل فراتحلیل برای جمع بندی و خلاصه کردن نتایج این تحقیقات در این حوزه احساس می شود. اصلی ترین سؤال این تحقیق این است که مهم ترین عوامل موثر بر احساس امنیت اجتماعی زنان در تحقیقات انجام شده در ایران کدم اند؟ روش: روش تحقیق مقاله حاضر، فراتحلیل می باشد. جامعه آماری تحقیق همه ی مقالات معتبر علمی هستند که در سال های 1380 تا 1393 با موضوع احساس امنیت اجتماعی زنان منتشر شدند. در نهایت 33 مقاله انتخاب و با نرم افزار جامع فراتحلیل، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: یافته های تحقیق نشان داد که استفاده از رسانه های جمعی، دینداری و حجاب و پوشش مناسب، به نسبت سایر متغیرها، تأثیر بیشتری بر احساس امنیت اجتماعی زنان در ایران دارد. نتایج اندازه اثر نشان داد که رابطه استفاده از رسانه-های جمعی و احساس امنیت اجتماعی زنان، در مطالعات مرور شده معادل 47/0 مثبت و معنادار می باشد. رابطه دینداری و احساس امنیت اجتماعی زنان، در مطالعات بررسی شده معادل 39/0 مثبت و معنادار می باشد. نتایج اثرات ترکیبی نشان می-دهد که رابطه حجاب و پوشش مناسب و احساس امنیت اجتماعی زنان در مطالعات مرور شده حدود 38/0، مثبت و معنادار بود.
پیش بینی تحمل پریشانی بر اساس مولفه های ارتباطی خانواده مبدأ در زنان مطلقه و غیر مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی تحمل پریشانی بر اساس مولفه های ارتباطی خانواده مبدا در زنان مطلقه و غیرمطلقه بود. روش پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش همه زنان مطلقه و غیرمطلقه شهر تهران در سال 1395 بودند. نمونه شامل 300 زن (150زن مطلقه و 150 زن غیرمطلقه) بود که به روش نمونه گیری تصادفی از بین مراجعان به مراکز قضایی خانواده و خانه سلامت شهدای صادقیه منطقه 3 تهران انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از مقیاس خانواده اصلی (هاوستات و همکاران،1985) و پرسش نامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر،2005) استفاده شد. داده ها از روش تحلیل رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل گردید. نتایج نشان دادند که زنان غیر مطلقه از نظر ابعاد الگوهای ارتباطی و تحمل پریشانی وضعیتی بهتر را برای خود گزارش کردند و رضایت خاطر بیش تری داشتند و زنان مطلقه نسبت به زنان غیر مطلقه از الگوهای ارتباطی آشفته تر و از نظر تحمل پریشانی در سطح پایین تری بودند.
بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان سرپرست خانوار در معرض آسیب های مختلف روانشناختی و اجتماعی هستند که کیفیت زندگی آنها را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف از این پژوهش، بررسی اثر بخشی مداخله مبتنی بر آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره بهزیستی شهرستان میبد بود. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی از نوع طرح های دوگروهی پیش آزمون و پس آزمون با گروه گنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان بی سرپرست تحت پوشش اداره بهزیستی شهرستان میبد تشکیل می دادند که تعداد 30 نفر از این افراد با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش طی دوازده جلسه دو ساعته، دو بار در هفته، تحت آموزش مهارت های زندگی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکردند. هر دو گروه قبل و بعد از اجرای آموزش، به تکمیل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی پرداختند. در نهایت داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون کوواریانس چند راهه (مانکووا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های زندگی در افزایش کیفیت زندگی شرکت کنندگان گروه آزمایش تاثیر معنی داری داشت. این تأثیر در هر چهار زیر مقیاس این متغیر نیز معنی دار بود. با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که برای ارتقای کیفیت زندگی زنان بی سرپرست می توان از آموزش مهارت های زندگی استفاده کرد.
سن ایده آل ازدواج و عوامل تعیین کننده ی آن در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند رو به افزایش سن ازدواج یکی از ابعاد مهم تحولات اخیر ازدواج و خانواده در ایران بوده است. هماهنگ و توأم با روند تأخیر در سن ازدواج، نگرش های اجتماعی نسبت به سن مطلوب و ایده آل ازدواج نیز تغییراتی کرده است. مقاله ی حاضر، نگرش ها و ایده آل های اجتماعی مرتبط با سن مناسب ازدواج دختران و پسران و عوامل مؤثر بر آن را تحلیل و بررسی می کند. داده های تحقیق از طریق پیمایش در بین دو گ روه از زنان ازدواج کرده واقع در سنین 49-15 ساله (به تعداد 480 نفر) و دختران مجرد در سنین 29-18 ساله (به تعداد 240 نفر) در شهر یزد گردآوری شده است. به منظور تبیین تفاوت های نگرشی زنان در خصوص ایده آل های مربوط به زمان بندی ازدواج، نقش تعیین کننده عوامل مختلفی نظیر وضعیت تأهل، تحصیلات پاسخ گو، تحصیلات والدین، خودتحقق بخشی، نگرش به برابری جنسیتی، فردگرایی و... ارزیابی و تحلیل شده است. یافته های مطالعه نشان می دهد، میانگین دامنه ی سنی مطلوب ازدواج دختران و پسران از نظر زنان شهر یزد به ترتیب 22/5 و 27/5 سال است. همچنین متغیرهای تحصیلات پاسخ گو، تحصیلات والدین، خودتحقق بخشی، نگرش به برابری جنسیتی، فردگرایی و سرمایه ی فرهنگی رابطه ی مستقیم و معنادار و در مقابل، متغیر پای بندی به ارزش های دینی رابطه ی معکوس و معناداری با نگرش به حداقل و حداکثر سن مناسب ازدواج دختران دارند.
رابطه ی آگاهی از حقوق شهروندی و کیفیّت زندگی در بین زنان 44-25 سال شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیّت زندگی در ایران بویژه در بین زنان، در وضعیّت مطلوبی نیست. با توجه به اینکه تحقق کیفیت زندگی در شاخص های عینی و ذهنی، پیوند نزدیکی با آگاهی شهروندان از حقوق شهروندی شان دارد، این تحقیق تلاش کرده است تا رابطه آگاهی از حقوق شهروندی و کیفیت زندگی را مورد بررسی قرار دهد. روش انجام پژوهش، پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، زنان 25-44سال شهر شیراز می باشد که 400 نفر به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق جهت سنجش کیفیت زندگی، پرسشنامه کیفیّت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL) است و ابزار تحقیق جهت سنجش آگاهی از حقوق شهروندی، پرسشنامه پژوهشگر ساخته و مشتمل بر سه بُعد حقوق مدنی، حقوق سیاسی و حقوق اجتماعی با استناد به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است که با استفاده اعتبار محتوا تعیین اعتبار شده و با استفاده از آزمون مجدّد، تحلیل پایایی گردید. نتایج توصیفی تحقیق نشان می دهند، کیفیّت زندگی زنان در سطح متوسّط است. نتایج تحلیلی تحقیق نشان دادند، رابطه معنادار و مثبتی بین آگاهی از حقوق شهروندی و کیفیت زندگی وجود دارد. به علاوه، در بین متغیّرهای زمینه ای و جمعیّتی، تنها متغیّر تحصیلات دانشگاهی رابطه معناداری با کیفیت زندگی دارد. نتیجه گیری این تحقیق این است که در راستای ارتقای کیفیّت زندگی زنان باید آگاهی آنان از حقوق شهروندی شان که در قانون اساسی کشور انعکاس یافته است، افزایش یابد.
اهمیت سنجی شاخص های حکم روایی خوب شهری از دیدگاه زنان مطالعة موردی: شهر زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی گسترش روزافزون شهر ها، بشر برای مدیریت و ادارة آن ها راهی جز زمینه سازی برای توسعة دموکراسی نداشته است و در این راه به شکل تازه ای از حاکمیت دست یافته است که برخی آن را در حد اختراع و ابداع جدید در برقراری نظام اجتماعی نوین دانسته اند. هدف مقالة حاضر، بررسی مؤلفه های حکم روایی خوب شهری از دیدگاه زنان در شهر زابل است که با روش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتاب خانه ای و بررسی های میدانی و نیز بهره گیری از شیوة AHP انجام شده است. برای انتخاب شاخص های حکم روایی شهری نیز از میان شاخص های 24 گانة سازمان ملل متحد، پنج شاخص کلی و مهم (مشارکت، تساوی، اثر بخشی، پاسخ گویی، و امنیت)، که هستة اصلی این شاخص ها را تشکیل داده و از طرف همة سازمان ها پذیرفته شده، انتخاب شده است. نتایج به دست آمده اهمیت و اولویت بندی شاخص های حکم روایی خوب شهری در سطح شهر زابل از نظر زنان را به این صورت نشان می دهد که شاخص امنیت در رتبة اول، تساوی در رتبة دوم، مشارکت در رتبة سوم، پاسخ گویی در رتبة چهارم، و اثربخشی در رتبة پنجم قرار دارد
تاثیر باورهای جنسیتی زنان شهر تهران بر ایفای نقش خانه داری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه تأثیر باورهای جنسیتی زنان شهری بر ایفای نقش خانه داری بود که با روش پیمایش، نمونه ای 200 نفره از زنان زنان متأهل و خانه دار سنین 20 تا 70 سال مرکز شهر تهران(منطقه 12) در سال 1391 مورد بررسی قرار گرفتند. روش این پژوهش از نظر هدف، توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری، شامل تمام زنان متأهل گروه های سنی و منطقه یادشده بود. از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد و هر ناحیه از منطقه 12 شهر تهران به عنوان یک خوشه در نظر گرفته و حجم نمونه از 6 ناحیه از منطقه 12 شهرداری تهران با استفاده از فرمول کوکران محاسبه و بدست آمد. ابزار پژوهشی پرسش نامه ای محقق ساخته بود که پس از اعتباریابی و پایایی سنجی، در خوشه های درنظر گرفته شده (نواحی منطقه 12 شهر تهران) اجرا شد. پرسش نامه یادشده، براساس بررسی دیدگاههای گوناگون مربوط به باورهای جنسیتی و نقش خانه داری طراحی و تدوین شد تا روابط بین متغیرها را در قالب تعداد 9 فرضیه مورد سنجش قرار دهد. یافته های پژوهش نشان داد باورهای زنان به سرپرستی انحصاری مرد در خانواده، تعهد به تربیت فرزند، الزام تمکین از شوهر، وظیفه مردان در تامین اقتصاد خانواده، فرهنگ مرد سالاری در خانواده و باورهای جنسیتی سنتی زنان با گرایش به ایفای نقش خانه داری آن ها رابطه دارد و هم چنین، بین باورهای جنسیتی و گرایش به ایفای نقش خانه داری زنان در سنین گوناگون، تحصیلات و طول مدت ازدواج مختلف، تفاوت وجود دارد. مقایسه نتایج ناشی از این پژوهش و بررسی چارچوب و مدل نظری این پژوهش، بیانگر همسویی نتایج با پژوهش های مشابه در مورد فرضیه های مطرح شده بود.
تبیین شکاف در رفتار و نگرش زنان نسبت به الگوی همسرگزینی در شهر کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول چند دهه گذشته نوسازی اثرات غیر قابل انکاری بر رخساره زندگی اجتماعی انسان از جمله خانواده و ازدواج گذاشته است. با توجه به ماهیت متفاوت اجتماعات انسانی، انتظار نمی رود که تغییرات در همه جوامع به طرز یکسانی ظاهر شده باشد. هدف از این مقاله بررسی و تبیین شکاف در رفتار و نگرش زنان در خصوص الگوی همسرگزینی در بستر اقتصادی اجتماعی و فرهنگی شهر کوهدشت است. ساکنان این منطقه از نظر ترکیب قومی و فرهنگی لُر و لَک هستند. فقر مطالعات در زمینه الگوهای همسرگزینی در میان زنان این گروه قومی ضرورت این مطالعه را اجتناب ناپذیر می سازد. داده ها حاصل پیمایشی است که در فروردین 1392 بر نمونه ای بالغ بر 395 زن دست کم یکبار ازدواج کرده ساکن در خانوارهای معمولی شهر کوهدشت انجام شد. روش نمونه گیری ترکیبی از روش های خوشه ای چند مرحله ای، تصادفی و تصادفی سیستماتیک است. نتایج نشان می دهد که نگرش بیش از نیمی از زنان، متفاوت از تجربه آن ها در خصوص انتخاب همسر است. بر پایه این بررسی، پایگاه اقتصادی اجتماعی زنان، وضعیت اشتغال، سن ازدواج، پایبندی به ارزش های خانواده بزرگ و استقلال زنان، بیشترین تأثیر را در تبیین شکاف در رفتار و نگرش زنان نسبت به الگوی انتخاب همسر دارند. نتایج بیانگر این واقعیت است که ترکیبی از مشخصه های اقتصادی اجتماعی، جمعیتی و عوامل و زمینه های قومی فرهنگی تبیین بهتری از شکاف در رفتار و نگرش زنان نسبت به الگوهای همسرگزینی به دست می دهد.
بررسی عوامل موثر بر جایگاه زنان در ساختار قدرت نهاد خانواده (نمونه موردی: زنان متأهل شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تا چند دهه قبل شکل مسلط خانواده در ایران، خانواده ی گسترده تابع سنت و مذهب بود، که ریاست اصلی آن در اختیار پدر بود، اما تغییرات اجتماعی ناشی از انقلاب صنعتی با ایجاد تغییراتی در نقش های اجتماعی زنان، زمینه را جهت تغییر ساختار قدرت در خانواده را فراهم نمود و سیستم مردسالاری سنتی را با چالش هایی مواجه ساخت. موقعیت زنان نیز از نظر تحصیلات و پایگاه اقتصادی اجتماعی بهبود یافت و به دستیابی آنان در کنترل منابع و قدرت تصمیم گیری در خانواده منجر گردید .با توجه به اصل مشورت، این واقعیتی غیرقابل انکار است که اگر هر دو همسر در تصمیم گیری ها مشارکت داشته باشند، نتایج بهتری نیز حاصل خواهد شد. پژوهش حاضر با استفاده از رویه ی پیمایش و پرسشنامه در شهر شیراز، انجام می شود. جمعیت نمونه 600 نفر از زنان متاهل هستند که از طریق نمونه گیری طبقه بندی سهمیه ای انتخاب شدند. واکاوی داده ها با استفاده از تکنیک های رگرسیون تک متغیره، چند متغیره و F تست نشانگر آن است که بین میزان پذیرش ارزش های دینی در باب خانواده، دینداری، تحصیلات زن، شوهر و والدین، منزلت شغلی مرد با ساختار قدرت در خانواده ارتباط معناداری وجود دارد. از بین این عوامل ارزش های دینی در باب و تحصیلات مادر به ترتیب بیشترین تأثیر را بر ساختار قدرت در خانواده دارند.
بررسی رابطة سلامت عمومی با فرسودگی شغلی و کفایت اجتماعی معلمان زن مدارس ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1392-1393(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطة بین سلامت عمومی با فرسودگی شغلی و کفایت اجتماعی معلمان زن مدارس ابتدایی در شهر تهران انجام شده است. در این تحقیق از پرسش نامة 28 سؤالی GHQ، که برای سنجش سلامت عمومی به کار می رود، استفاده شده است. هم چنین برای سنجش فرسودگی شغلی (MBI) از پرسش نامة 25 سؤالی مسلچ، شامل چهار خرده آزمون (خستگی عاطفی، مسخ شخصیت، عملکرد شخصی، و درگیری) استفاده شده است و در نهایت برای سنجش کفایت اجتماعی از پرسش نامة الگوی چهاربعدی کفایت اجتماعی فلنر، شامل 47 پرسش، استفاده شده است. داده های خام گردآوری شده از طریق روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی تجزیه و تحلیل شده است. برای تحلیل های استنباطی از رگرسیون سادة تک متغیره استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داده است که بین سلامت عمومی و فرسودگی شغلی ارتباط معکوس و معناداری وجود دارد؛ به این معنی که با افزایش سلامت عمومی، فرسودگی شغلی کاهش و با کاهش میزان سلامت عمومی، فرسودگی شغلی افزایش می یابد، اما بین سلامت عمومی و کفایت اجتماعی ارتباط معناداری وجود ندارد
بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر ترجیح باروری زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله تبیین عوامل جامعه شناختی مؤثر بر ترجیح باروری زنان در شهر کرمان است. روش پژوهش از نوع پیمایش و برای آزمون فرضیات از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. نمونه آماری شامل342 زن متأهل شاغل در سازمانهای دولتی شهر کرمان است که با شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد که نگرش منفی پاسخگویان نسبت به آینده جامعه (51/0) بیشترین همبستگی را با ترجیح باروری دارد؛ پس از آن سهم فردگرایی (305/0-)، منفعت طلبی (24/0-)، نگرش نسبت به فرزند (29/0)، خردگرایی (16/0-) و رضایتمندی زناشویی (28/0) محاسبه شده است. متغیرهای میزان مطالعه، تحصیلات، درامد و استفاده از رسانه به شکل غیر مستقیم ترجیح باروری زنان را تحت تأثیر قرار می دهد. مبتنی بر یافته ها مهمترین عامل اثربخش بر ترجیح باروری زنان نگرش منفی آنها نسبت به آینده است که به شکل غیر مستقیم تحت تأثیر میزان درامد (42/0)، میزان استفاده از رسانه ها (33/0) و میزان تحصیلات (39/0) است. پیشنهاد می شود با پرداختن به ابعاد معنوی فرزندآوری و تقویت پیامهای امیدبخش در رسانه ها و دانشگاه ها، نگرش زنان نسبت به باروری مثبت، و از کالاگون شدن پدیده فرزندآوری جلوگیری شود.
بررسی مقایسه ای بهزیستی روان شناختی و دل زدگی زناشویی و ابعاد آنها در زنان شاغل و غیر شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به حضور روزافزون زنان در عرصه اجتماع و اهمیت سلامت روانی آنها و ارتباط آن بازندگی زناشویی، این تحقیق با هدف مقایسه بهزیستی روان شناختی و دل زدگی زناشویی زنان شاغل و غیر شاغل در سال 1393 انجام شده است.
روش: به همین منظور تعداد 175 نفر از معلمان ابتدائی شاغل در مدارس شهر کرج و 175 نفر زنان خانه دار شهر کرج به صورت خوشه ای و تصادفی انتخاب شده است. سپس آنان با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف و دل زدگی زناشویی پاینز مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از جمع آوری داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون تی مستقل برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: تحلیل های آماری گویای آن بود که زنان شاغل بهزیستی روانشناختی بالاتری برخورداربودند (p<0/01)؛ ولی در دلزدگی زناشویی این تفاوت در زنان خانه دار بیشتر بود (p<0/05). همچنین زنان شاغل در همه مولفه های بهزیستی روانشناختی به غیر از مولفه های رشد شخصی و خود مختاری از زنان خانه دار وضعیت بهتری داشتند. مقایسه ابعاد دلزدگی زناشویی نشان داد زنان شاغل فقط در بعد دلزدگی روانی تفاوت معنی داری با زنان خانه دار داشتند و در ابعاد دیگر تفاوت معنی داری بین این دو گروه وجود نداشت.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد اگر شغل دارای ویژگی منفی مثل ساعات کاری طولانی و استرس و فشارهای زیاد نباشد تأثیرات مثبتی بر بهزیستی روان شناختی زنان دارد. از سوی دیگر اشتغال باعث خستگی و دل زدگی زناشویی بیشتری در زنان شاغل نشده بود، لذا فراهم نمودن زمینه های مشارکت اجتماعی و اشتغال زائی متناسب با شأن زنان در تأمین بهزیستی آنان مؤثر است.
بررسی عوامل مرتبط با احساس امنیت اجتماعی زنان (مورد مطالعه: زنان ساکن مجتمع های مسکونی مهرشهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش روند مهاجرت به شهر ایلام و توسعه فیزیکی این شهر، ساختار جوان جمعیت و رسیدن به سن ازدواج و نیاز به مسکن، و نیز عدم وجود زمین کافی برای ساخت مسکن خانوارهای جدید، توجه به احداث مجتمع های مسکونی را در این شهر حائز اهمیت نموده است. با این وجود ایجاد چنین طرح های انبوه و عظیمی، همراه با نوع معماری و فشرده بودن فضای آنها، پیامدها و مشکلات دیگری را با خود به همراه دارد که از مهمترین آنها، عدم احساس امنیت در بین ساکنین این مجتمع ها می باشد. این مساله ذهن بسیاری از اندیشمندان، آسیب شناسان اجتماعی و نهادهای ذیربط را به خود مشغول نموده است. در این راستا این مقاله، به شیوه پیمایشی و با توزیع پرسش نامه در بین 274 نفر، به بررسی احساس امنیت اجتماعی زنان ساکن مجتمع های مسکونی مهر شهر ایلام و عوامل مرتبط با آن پرداخته است. بررسی فرضیه ها بیانگر آن است که متغیرهای میزان رضایت از عملکرد ناجا، کنترل اجتماعی، سرمایه اجتماعی و جهت گیری مذهبی با احساس امنیت اجتماعی، همبستگی مستقیم، متوسط، و در سطح 99 درصد معنی داری دارد. همچنین رابطه معنی داری بین متغیر راهبرد کنارآمدن با محیط و متغیر وابسته مشاهده نمی شود. تفسیر نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره نشان می دهد که متغیرهای میزان رضایت از عملکرد ناجا و سرمایه اجتماعی تقریباً 32 درصد از تغییرات متغیر وابسته یعنی احساس امنیت را تبیین نموده اند. در مجموع، ارزیابی یافته ها نشان می دهد که مدل پژوهش حاضر از قدرت تبیین و پیش بینی متوسطی برخوردار است.
سالخوردگی جمعیت: یک مسئله ی اجتماعی جمعیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سالخوردگی جمعیت پدیده ای جدید در بسیاری از کشورهای جهان است، هر چند که بین مناطق مختلف جهان در این زمینه تفاوت هایی وجود دارد. به طوری که شدیدترین میزان کاهش باروری و سریع ترین نرخ های سالخوردگی جمعیت در کشورهای در حال توسعه در حال رخ دادن است. در ایران نیز کاهش چشمگیر نرخ باروری در دهه ی هفتاد و تداوم و تشدید آن در دهه ی هشتاد ترکیب سنی جمعیت را در آینده ی نزدیک سالخورده می کند. سرعت و شدت زیاد کاهش باروری در ایران با شیب تندتری از سایر کشورها مشاهده می شود. در ایران، در سال 1394 حدود 10 درصد جمعیت بالای 60 سال سن داشته اند. در 35 سال آینده یعنی سال 1429، درصد سالخوردگی جمعیت ایران به 33 درصد افزایش خواهد یافت. آنچه این روند را در ایران مسئله آمیز می کند، نبود یک سیاست جامع جمعیتی و سند سالمندی است. اکنون نیز در صورت بی توجهی و سهل انگاری و فقدان برنامه ریزی، در آینده ی نزدیک نیز با مشکلات انبوه جمعیت سالخوردگان به ویژه زنان مواجه خواهیم شد. در این مقاله تلاش می ش ود پدیده ی سالخوردگی در ایران در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گیرد. در ادامه، برای درک صحیح و درست از نگرانی های موجود میان کارشناسان در خصوص سیاست گذاری و اجرای سیاست های جمعیتی، پس از مرور مهم ترین مطالعات انجام شده در زمینه ی سالخوردگی جمعیت، به ابعاد و شاخص های سالخوردگی جمعیت اشاره می شود.
بررسی روایی مدیریت زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از متدینان به استناد روایتی از پیامبر (ص) مبنی بر «لن یفلح قوم ولوا امرهم امراة» دو مدعا را مطرح می کنند: اول عدم مشروعیت مدیریت زنان و دوم ناکارآمدی مدیریت آنها. سؤال این است که آیا با استناد به این روایت می توان ناکارآمدی مدیریت زنان را نتیجه گرفت؟ با بررسی روایت، چنین استنتاج می شود که «روایت لن یفلح» به لحاظ سندی اطمینان آور نیست و برساخته و متأخر از زمان پیامبر (ص) و مخالف قرآن است. ضمن آنکه با انگیزه ی شخصی ابوبکره به منظور فرار از شرکت در جنگ جمل صادر شده است. حتی با فرض پذیرش سند و قضیه ی خارجیه دانستن آن و اغماض از داستان ملکه ی سبا، مفاد این روایت تنها می تواند ناکارآمدی زنان را در سطح حکومت و زمامداری ثابت کند و به هیچ وجه توان اثبات ناکارآمدی زنان برای مدیریت های پایین تر از زمامداری را نخواهد داشت. هر چند که این گونه مدیریت ها نیز برای زنان رجحان ندارد مگر در موارد ضروری. اولویت زنان انجام دادن وظایف همسری و مادری برای حفظ بنیان خانواده است. روش تحقیق، کتابخانه ای و بهره گیری از شیوه ی اجتهاد حوزوی است.
مطالعه کیفیت زندگی سرپرستان خانوار شهر زنجان در سال 1392(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال مطالعه و بررسی جامعه شناختی کیفیت زندگی سرپرستان خانوارهای شهرستان زنجان می باشد. سوال اصلی تحقیق این بوده که وضعیت کیفیت زندگی خانواده ها و خانوارهای شهرستان زنجان چگونه بوده و عوامل موثر در تغییر کیفیت زندگی سرپرستان خانوارهای شهر زنجان چیست؟
روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر با روش کمی انجام و به شیوه پیمایشی اجرا گردیده است که ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بوده است. جامعه آماری تحقیق، کلیه سرپرستان خانوارهای شهرستان زنجان می باشد که تعداد آنها 110943 خانوار می باشد که با استفاده از فرمول کوکران، 390 خانوار به عنوان نمونه انتخاب گردیده و سرپرستان آنها مورد بررسی قرار گرفته اند.
یافته های تحقیق: بر اساس تحلیل داده های جمع آوری شده، بین اغلب متغیرهای زمینه ای(همانند سن، سواد، تاهل و ... ) با متغیر سبک زندگی و مولفه های آن رابطه معنادار وجود داشت. همچنین بین متغیرهای اعتماد اجتماعی، کیفیت زندگی و سبک زندگی و مولفه های آن رابطه معناداری وجود داشت.
سزارین انتخابی واکاوی تجربه ی زیسته ی نمونه ای از زنان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، گرایش زنان ایرانی به وضع حمل از طریق سزارین به اندازه ای عمومیت یافته که این پدیده از سطح یک رفتار شخصی فراتر رفته و توجه پژوهشگران حوزه ی علوم اجتماعی را به خود جلب کرده است. در این نوشتار، برخی زمینه های مرتبط با شکل گیری گرایش زنان باردار به انجام دادن سزارین غیردرمانی و تجربه ی زیسته ی آنها در این خصوص تحلیل شده است. بدین منظور در چارچوب پارادایم تفسیری و با بهره گیری از روش کیفی با 15 نفر از زنانی که در زمان تحقیق در بیمارستان لاله شهر تهران تحت عمل سزارین قرار گرفته بودند، مصاحبه شد. نتایج، بیانگر آن است که ترس از درد و عوارض زایمان طبیعی که در طول دوران بارداری توسط اطرافیان و پزشک معالج برساخته می شود، موجب می شود زنان باردار بدون ضرورت درمانی یا پزشکی خاصی سزارین غیردرمانی را انتخاب کنند. نکته ی مهم این است که پزشک معالج هیچ یک از مشارکت کنندگان در تحقیق نسبت به آموزش هایی که زنان باردار را از نظر جسمانی و روانی برای زمان طبیعی آماده سازد یا نسبت به آن مطلع سازد، راهنمایی نکرده اند. در مجموع به نظر می رسد، افزایش آگاهی درباره ی سودمندی و عوارض منفی هر دو نوع زایمان، بهبود کیفیت زایمان طبیعی، آشنایی با روش های جدید زایمان طبیعی مانند زایمان در آب و تحت پوشش بیمه های درمانی قرار گرفتن، توسعه ی فرهنگی طب سنتی و طب مکمل، ایجاد قواعدی برای نظارت بر سزاری نهای غیر درمانی و در نهایت توانمندشدن شناختی، شخصیتی و جسمانی زنان می تواند گرایش به سزارین را تعدیل کند.
فراتحلیل 4 دهه پژوهش در حوزه مشارکت زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
حوزههای تخصصی:
مسئله مشارکت زنان از سرفصلهای مورد توجه در عرصه های پژوهشی کشور طی دهه های اخیر محسوب می گردد. نگاهی کلان و جامع به کم و کیف این عرصه و ارائه تحلیلی از نحوه ی بازنمود مشارکت زنان در پژوهش ها، رسالتی است که این مقاله به دنبال تحقق آن بوده است. در این پژوهش با فراتحلیل 29 پایان نامه، 212 کتاب و123 مقاله که به ترتیب از پایگاه های اطلاعاتی ایران داک، کتابخانه ی ملی و سایت نورمگز استخراج شده، به این یافته ی مهم و اساسی در حوزه زنان نائل آمدیم که حوزه مشارکت زنان، در بدنه ی نخبگانی و دانشگاهی از بعد از انقلاب تا کنون از روند مشخصی که ذیل آن بتوان به ارائه مدلی نظامند از کم و کیف مشارکت زنان در تمامی حوزه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دست یافت، برخوردار نبوده و به صورت مشهودی تحت تأثر فضاهای گفتمانی دولتهای حاکم بوده است و متأسفانه نگاه جزئی و موردی داشتن نسبت به مشارکت زنان در عرصه های محدود(اقتصادی-سیاسی) منجر به غفلتی مهم در شکل گیری نگاهی همه جانبه به این حوزه گردیده است.
تحلیل سرمایة اجتماعی شبکة زنان روستایی در راستای توانمندسازی جوامع محلی (منطقة مورد مطالعه: روستای بزیجان، شهرستان محلات، استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی، یکی از مفاهیم اساسی توسعه اجتماعی محسوب می شود. درواقع، ظرفیت سازی و توانمندسازی روستاییان و تشکل ها، از پیش شرط های توسعة پایدار است. در این پژوهش، سرمایه اجتماعی شبکة زنان روستایی، از طریق تکمیل پرسشنامة تحلیل شبکه ای و مصاحبة مستقیم با اعضای گروه های توسعة روستایی زنان بررسی می شود. این پژوهش، در روستای بزیجان از توابع شهرستان محلات استان مرکزی صورت گرفته است. روستای بزیجان، تحت پوشش پروژة الگوی ایرانی مشارکت و توانمندسازی جوامع محلی است. پژوهش با رویکرد شبکه های اجتماعی انجام گرفت. در این راستا، کارگاه های مشارکتی بسیج منابع اجتماعی در روستا برگزار شد که خود زمینه ساز تشکیل گروه های توسعة زنان روستایی بود. به منظور تحقق توانمندسازی اجتماعی باید مؤلفه های سرمایه اجتماعی مانند مشارکت و اعتماد در میان افراد تقویت شود. در این راستا، پیوندهای اعتماد و مشارکت میان 78 زن عضو در گروه های توسعة روستایی (تمامی اعضا) در منطقة مورد بررسی با استفاده از شاخص های کمی سطح کلان شبکه بررسی شد و سرمایه اجتماعی زنان در مراحل مختلف پیش از اجرای پروژه، مرحلة گروه بندی و مرحلة تشکیل صندوق اعتباری خرد سنجش شد. نتایج نشان می دهد میزان سرمایه اجتماعی و به تبع آن، سرعت گردش پیوندهای اعتماد و مشارکت پیش از اجرای پروژه در حد متوسط بوده و طی مراحل تشکیل صندوق اعتباری خرد افزایش یافته است. از این رو، می توان گفت که اجرای این پروژه- که بر تقویت سرمایه اجتماعی تأکید دارد- میزان سرمایه اجتماعی را در شبکة روابط زنان روستای بزیجان افزایش داده است.