فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی امکان تداخل صلاحیت ذاتی دادگاه خانواده با مراجع دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در برخی دعاوی صلاحیت ذاتی دادگاه خانواده در تداخل با مراجع دیگر اعم از قضاوتی و غیرقضاوتی قرار می گیرد. در مواردی، امکان جمع صلاحیت دادگاه خانواده با مرجع دیگر و رسیدگی در هر دو مرجع به صورت هم زمان وجود دارد (اجتماع بالقوه و بالفعل)؛ در برخی موارد هر دو مرجع صالح به رسیدگی اند، اما در صورت طرح دعوی در یک مرجع نمی توان همان دعوی را هم زمان در مرجع دیگر طرح کرد (اجتماع صلاحیت ها به صورت بالقوه و عدم اجتماع به صورت بالفعل)؛ در برخی دیگر از تداخل ها، اجتماع صلاحیت ها امکان پذیر نبوده و قانون درباره ی مرجع صالح رسیدگی تعیین تکلیف می کند و علت تداخل در این موارد اقتضای رسیدگی در هر دو مرجع و ترجیح یکی بر دیگری با اعتبار معتبر است. مراجعی که صلاحیت ذاتی آنها با دادگاه خانواده امکان تداخل دارد عبارت اند از دادگاه عمومی حقوقی، دادگاه عمومی کیفری، شوراهای حل اختلاف، ادارات ثبت اسناد. نتیجه اینکه هر چند قانون گذار در تحولات جدید گام های مؤثر برای بهبود وضعیت فعلی برداشته، اما در امر صلاحیت ابهاماتی را ایجاد کرده است. حتی در امر صلح و سازش میان مراجع صلاحیت دار فوق نیز تداخل و موازی کاری هایی می توان مشاهده کرد.
مقایسه سبک هویتی و میزان شیوع اختلالات روانی در زنان زندانی بر اساس نوع جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به نظر می آید در بسیاری از مجرمان داشتن هویت شکست و مشکلات سلامت روان از علل بسیار مهم در بروز جرم و جنایت می باشد. سلامت روان زنان زندانی به عنوان یکی از گروه های در معرض خطر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. نتایج این پژوهش در صدد آن است که اختلالات روانی و سبک هویتی هویتی قابل توجه در هر گروه از مجرمان زن را پیش بینی کند و به این ترتیب اقدامات مسئولین مربوطه را در جهت کاهش احتمال وقوع مجدد جرم و بازگشت برخی مجرمان به زندان تسهیل کند. روش پژوهش: به روش نمونه گیری سهمیه ای – تصادفی، تعداد 200 نفر زن زندانی از جرائم مالی، اعمال منافی عفت ، قتل و مشارکت در قتل، سرقت و اعتیاد به مواد مخدر و حمل آن (هر کدام40 نفر) انتخاب و آزمون 90SCL-و سبک های هویتی برزونسکی به صورت گروهی روی آن ها اجرا شد. یافته ها: سبک هویت گروه مرتکب قتل و مشارکت در قتل، هنجاری و سبک هویت مجرمین منافی عفت، اطلاعاتی بود، در حالی که سبک هویت سه گروه دیگر سردرگم بود. لازم به ذکر است، که بین زنان زندانی از نظر میزان شیوع اختلالات مرتبط با ملاک های وسواس، افسردگی، فوبیا و افکار پارانوئیدی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: اکثر زنان زندانی حداقل به یک نوع اختلال روانی مبتلا هستند و اکثرا دارای سبک هویت سردرگم و هنجاری هستند، بنابراین، نیاز به تدوین برنامه های آموزشی به منظور پیشگیری، تشخیص و درمان احساس می شود.
موفقیت تحصیلی دختران : مطالعه عوامل غیرشناختی
منبع:
پژوهش زنان ۱۳۸۱ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
نقش قاعده لاضرر در حق خودداری زن از تمکین خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به محض انعقاد عقد نکاح، روابط زوجیت و حقوق و تکالیف ناشی از آن میان طرفین برقرار می شود. با وجود این فقه اسلام و بالتبع آن قانون گذار ایران در مواردی زوجه را از تمکین خاص در برابر زوج معاف دانسته است. قانون مدنی ایران صرفا در فرض ابتلای زوج به امراض مقاربتی، به صراحت عدم تمکین خاص را جایز دانسته است؛ حال آنکه فروض متعدد دیگری موضوع حکم مقنن قرار نگرفته است؛ فروضی چون تشدید بیماری زوجه یا تاخیر در بهبودی وی در نتیجه الزام به تمکین خاص، بیماری مسری زوج یا وجود برخی انحرافات جنسی در وی. در چنین مواضعی با استناد به قاعده لاضرر باید به جواز زوجه در عدم تمکین خاص حکم داد. هر چند اصلاح قوانین حاکم و به ویژه تصریح به برخی مصادیق بارز، ضروری است.
ارتقای سلامت روان و کیفیت زندگی از طریق برنامه آموزش تاب آوری برای مادران کودکان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف اثر بخشی آموزش تاب آوری بر ارتقای کیفیت زندگی و سلامت روان مادران کودکان دارای اختلال یادگیری شهرستان بهشهر در سال 91 انجام شد. روش تحقیق، آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و آزمون پیگیری بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، نمونه ای با حجم 50 نفر از میان مادرانی که در مرکز اختلال های یادگیری در سطح مدارس شهرستان بهشهر بودند، انتخاب شد که نیمی از آن ها در گروه آزمایش و نیمی دیگر در گروه کنترل قرار گرفتند. ابزارهای مورداستفاده عبارت اند از: پرسشنامه تاب آوری 25 سؤالی کانر و دیویدسون (2003)، پرسشنامه سلامت روان 28 سؤالی گلدبرگ (1972) و پرسشنامه کیفیت زندگی 36 سؤالی ویر و شربورن (1992). داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معنا داری (p<0.01) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و نشان دادند که میانگین کیفیت زندگی و سلامت روان مادرانی که تحت آموزش قرار گرفتند، از مادرانی که تحت این آموزش قرار نگرفتند، در پس آزمون و آزمون پیگیری بیشتر بود. نتایج نشان داد که برنامه آموزش تاب آوری بر ارتقای کیفیت زندگی مادران کودکان دارای اختلال یادگیری، اثرگذاراست و نیز برنامه آموزش تاب آوری بر ارتقای سلامت روان مادران کودکان دارای اختلال یادگیری اثر معنی داری دارد. لذا استفاده از این برنامه برای مادران کودکان دارای اختلال یادگیری توصیه می شود.
بررسی صحت و سقم کلیشههای منفی زنان در سازمانها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصمیم زنان
منبع:
حوراء سال ۱۳۸۸ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
ناهمگونی جنسیتی، نگرش افراد و ارتباط دختران و پسران در دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی رضایت مندی از کیفیت فضای شهری با توجه به متغیر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش سنجش میزان کیفیّت محیط با توجه به ادراک زنان از کیفیّت ، تعیین متغیرهای دارای تفاوت معنادار میان مردان و زنان و نحوه رتبه بندی متغیرهای سنجش شده در محیط توسط بانوان بود. پرسش اصلی پژوهش این بود که آیا بین کیفیّت فضای شهری و ملاحظات جنسیّتی ارتباط معناداری وجود دارد؟ کیفیّت محیط باغ خانواده با ایجاد مدل تجربی سنجش کیفیّت (درخت ارزش) با روش کل به جزء و بررسی 8 معیار ارائه شده در 4 سطح ارزیابی شد و داده ها با روش تحلیل عاملی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که میزان کیفیّت در باغ خانواده در آستانه متوسط قرار دارد در حالی که بین کیفیّت باغ از دید زنان و مردان تفاوت معناداری وجود داشت و میزان کیفیّت از دید زنان در آستانه پایین برآورده شد. همچنین کیفیّت در میان زنان و مردان جزء معیارهای عملکرد، آسایش روانی و لذّت در معیار فضای شهری و جزء معیارهای حفاظت و نظارت طبیعی در معیار امنیت با هم تفاوت معنادار دارند.
بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی روانشناختی زنان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی روان شناختی زنان روستایی شهرستان ساری بود . برای دستیابی به این هدف، شاخص های توانمندساز ی روان شناختی زنان روستایی و عوامل تاثیرگذار بر آن شناسایی شدند . جامعه آماری پژوهش شامل 111124 زن روستایی شهرستان ساری بود . نمونه گیری تصادفی طبقه ای در این مطالعه ب کاربرده شد و 270 زن روستایی انتخاب شدند . روششناسی پژوهش، ترکیبی از رو ش های کمی و توصیفی- استنباطی بود . مقدار 86/ 46 سال بوده است و 3 / 0 بدست آمد . میانگین سن زنان مورد مطالعه 33 / آلفای کرونباخ 85 درصد از زنان روستایی شهرستان ساری بی ش تر از 11 سال سابقه کار کشاورزی داشتند . میانگین تعداد اعضای خانواده 4 نفر بود. هم چنین ، 62 درصد واریانس توانمندسازی رو ان شناختی زنان روستایی شهرستان ساری به وسیله شش عامل میزان ارتباطات، میزان گرفتن وام از منابع گوناگون،
میزان مفید بودن روش ها و رهیافت ها، موانع، راهکارها و تحصیلات تبیین شد . بیش ترین اثر بر توانمندسازی روان شناختی زنان روستایی شهرستان ساری را میزان گرفتن وام از منابع گوناگون با 0 داشت . بیشترین وام را زنان روستایی اززنان دیگرگرفته بودند . مفیدترین روش / ضریب مسیر 423 در ارائه خدمات ترویجی -آموزشی به زنان روستایی شهرستان ساری، روش های گروهی مانند برگزاری کارگاههای آموزشی فرآوری محصولات کشاورزی بود . مهم ترین مانع توانمندسازی روان شناختی زنان روستایی شهرستان ساری عدم اعتماد زنان به یکدیگرو مه م ترین راهکار دادن وام واعتبارات به زنان روستایی بود.
تاثیر شخصیت مستبدانه والدین بر مشارکت مدنی زنان
حوزههای تخصصی:
مشارکت مدنی به عنوان شاخص توسعه در جوامع نوین امروزی است. سطح پایین مشارکت مدنی زنان ایرانی به عنوان نیمی از جامعه یکی از مسایل مهم جامعه ایران است که بررسی آن می تواند ما را به سرمنشا و عوامل بازدارنده این موضوع رهنمون کند. بدون شناخت موانع و برنامه ریزی در جهت ارتقای آن، مدیریت نهادمندی اجتماعی و گسترش مشارکت شهروندان میسر نخواهد بود. موضوع این مقاله بررسی جامعه شناختی تاثیر شخصیت مستبدانه والدین بر مشارکت مدنی زنان است. در بخش توصیف و تحلیل داده ها وضعیت استبداد والدین و ورودی های حاصل از فرایند اجتماعی شدن زنان، ارزش ها و نگرش ها، میزان آمادگی زنان برای عمل اجتماعی تشریح شده است. علاوه بر توصیف دو متغیر مذکور رابطه بین این دو موضوع بررسی شده است. جامعه آماری دانشجویان دختر رشته های غیر پزشکی دانشگاه تهران در سال تحصیلی 86 -1385 می باشد. ابزار تحقیق پرسش نامه است.
دکتر شهلا باقرى اشتغال زنان در ایران; بررسى عوامل اجتماعى ـ اقتصادى تأثیرگذار
منبع:
بانوان شیعه ۱۳۸۵ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
بررسی مقایسه ای: موانع فرهنگی تحقق عدالت جنسیتی (مطالعه زنان متأهل شهر تهران در سال های 1389 و 1393)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریشه اصلی نظریه های جنسیتی، سلطة مردانه است و شناختعناصر واقعی و نمادین خشونت مردان در فضای یک جامعه به طور خاص و نیز عناصر نمادین خشونت پذیری زنان و ترسیم سلسله مراتب ارزش ها در آن فضای اجتماعی برای تحلیل نابرابری جنسیتی اهمیت دارد. در این پژوهش علاوه بر متغیرهای زمینه ای، براساس نظریه های چافتز، بوردیو و هریسون، تأثیر سه متغیر مستقل گرایش به ایدئولوژی مردسالاری، فرایند جامعه پذیری جنسیتی و باورهای اعتقادی قالبی بر متغیر وابسته نابرابری جنسیتی (نابرابری زن و همسرش در سرمایه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و نمادین) بین 455 زن متأهل در هفت منطقه شهر تهران بررسی شد. جامعه نمونه پژوهش از زنان طبقه های بالا، متوسط و پایین با استفاده از روش پیمایشی و روش پرسش نامه به صورت پانل (گروهی) و مقایسه ای در سال های 1389 و 1393 انتخاب شد. براساس نتایج پیمایش ها، بین متغیرهای باورهای اعتقادی قالبی، سطح تحصیلات زن و درآمد ماهانه خانواده با نابرابری جنسیتی ارتباط قوی وجود دارد (متغیر اول، هم راستا و دو متغیر دیگر برعکس آن). همچنین دو متغیر مستقل دیگر یعنی گرایش به ایدئولوژی مردسالاری و جامعه پذیری جنسیتی نیز با نابرابری جنسیتی همبستگی دارند. در تحلیل مسیر مشخص شد که متغیرهای باورهای اعتقادی قالبی و تحصیلات و درآمد از متغیرهای بیرونی و اصلی و دو متغیر ایدئولوژی مردسالارانه و جامعه پذیری جنسیتی از متغیر های واسطه هستند. بنابراین در پژوهش دوم و پس از گذشت چهار سال از پژوهش اول مشخص شد که پذیرش نابرابری جنسیتی و نیز اندازه گرایش های جنسیتی روند کاهشی داشته است.
توسعه، برابری و جنسیت جایگاه ایران در بین کشورهای جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه توسعه سازمان ملل، در سال در سال 1990 شاخص های توسعه انسانی (HDI) را به عنوان شیوه ای برای اندازه گیری توسعه ملی، با استفاده از معرف هایی هم چون طول عمر (براساس امید زندگی)، دانش (براساس میزان باسوادی بزرگسالان و به ویژه میانگین سال های تحصیل)، و درآمد یا قدرت خرید (درآمد سرانه با توجه به هزینه محلی زندگی) معرفی کرد. علت انتخاب معرف های فوق، کاربردی بودن آن ها بود. آمار مربوط به هر معرف، به راحتی در دسترس بود و امکان مقایسه بین ملت ها را نیز فراهم می کرد. برنامه توسعه سازمان ملل بر این نکته تاکید داشت که جداول مربوط به معرف هایی چون میانگین سال های تحصیل، درآمد سرانه و ... تغییراتی را نشان می دهد که می تواند بیان گر وجود نابرابری در بعضی از بخش های یک کشور باشد. میانگین سال های تحصیل، به تدریج با معرف های مبسوط تری جایگزین شد که نشان گر درصد جمعیت در دوره ابتدایی، دبیرستان و دیگر سطوح آموزشی بود. شاخص توسعه انسانی، اگرچه میزان رفاه، رضایت و خوش بختی ساکنان یک کشور را اندازه گیری نمی کند، اما نمایه گری از پیشرفت یک کشور در جهت زندگی طولانی تر و بهداشت مناسب است و فرصت های موجود در بین شهروندان آن کشور را مشخص می سازد...