فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۲۱ تا ۳٬۰۴۰ مورد از کل ۶٬۵۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
استفاده نکردن از فضاهای شهری به دلیل ناامن بودن آن ها نه فقط به کاهش جدی کیفیت محیط می انجامد، بلکه با اصل حقوق شهروندی نیز مغایر است. در پژوهش حاضر تلاش شده است به بررسی رابطه میان ویژگی های فردی بانوان و ویژگی های اجتماعی جامعة محلی با میزان تجربة ترس از جرم در محدودة محلات مخصوص و سلامت پرداخته شود. در این زمینه، به منظور گردآوری اطلاعات از تکنیک هایی مانند پیمایش میدانی، جلسات بحث متمرکز گروهی، مصاحبة عمیق، و پرسش نامه استفاده شده است. نتایج به دست آمده از رابطة مثبت و معنادار تجربة پیشین بزه دیدگی، نمرة اضطراب کل، بی نظمی اجتماعی، تنوع خرده فرهنگی، و رابطة منفی و معنادار اعتماد به نیروی انتظامی، نوع پوشش، سرمایة اجتماعی، نظارت اجتماعی، و عدالت فضایی و اجتماعی با تجربة ترس بانوان از قربانی بزه شدن در فضاهای شهری حکایت دارد. هم چنین متغیرهای سن، تحصیلات، قومیت، رضایت اجتماعی، و مشارکت اجتماعی رابطة معناداری با ترس از جرم ندارند
ادبیات زنان و رنج زیستن
تاثیرآموزش خود دلگرم سازی بر ارتقاء مهارت های جرات ورزی و خودکار آمدی عمومی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش خوددلگرم سازی بر ارتقاء مهارت های جرات ورزی و خودکارآمدی عمومی زنان سرپرست خانوار تحت حمایت موسسه خیریه صدیقین اجرا شده است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و در قالب پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. نمونه آماری شامل 28 نفر از زنان سرپرست خانوار می باشد که به روش نمونه گیری داوطلبانه در دسترس انتخاب شدند. و این تعداد به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین گردیدند. گروه آموزش در معرض آموزش خوددلگرم سازی، در 10 جلسه120 دقیقه ای قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. دو گروه، قبل و بعد از مداخله آموزشی به وسیله پرسشنامه جرات ورزی و پرسشنامه خودکارآمدی عمومی مورد ارزشیابی قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که بین گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد و این تفاوت به سود گروه آموزش دیده می باشد. به این صورت که آموزش خوددلگرم سازی به طور معنی داری موجب افزایش میزان مهارت جرات ورزانه و میزان خودکارآمدی عمومی زنان سرپرست خانوار در گروه آزمایش شده است. آموزش خوددلگرم سازی به عنوان یک مهارت، می تواند باعث ارتقاء رفتار جرات ورزانه و ارتقاء خودکارآمدی عمومی گردد و بنابراین جهت توانمندسازی زنان سرپرست خانوار این آموزش در کنار سایر حمایت های اقتصادی و اجتماعی، توصیه می گردد .
شناسایی «تصورات قالبی جنسیتی» در شهر تهران: گسست یا تداوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله شناسایی «تصورات قالبیِ جنسیتی در سطح شهر تهران» مورد بررسی قرار می گیرد.اهمیت شناسایی تصورات قالبی جنسیتی از آن روست که شناخت آنها به مثابه جزِشناختیِ نگرش از شیوه های موثرِ فهم رفتارهای غالبِ افراد در جامعه است. مساله اصلیِ نگارنده این است که، تصورات قالبی جنسیتی در این تحقیق نسبت به تحقیقات پیشین از چه روندی پیروی می کنند؟ گسست یا تداوم. در این راستا هدف اصلی، شناسایی تصورات قالبی جنسیتی شهر تهران است. روش تحقیقِ کمی و از نوع پیمایش است. گرد آوری اطلاعات این پژوهش، از طریق مراجعه به متون و تکمیل پرسشنامه در میان 300 پاسخگو به صورت تصادفی و تحلیل آن از طریق بهره گیری از آمار های توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که ویژگی های «مهربان»، «حساس»، «ملایم»، «هیجانی»، «پیرو» و«ضعیف» به ترتیب به عنوان ویژگی هایِ غالب ِ زنانه و در مقابل، ویژگی های «با ثبات» ،«مقتدر»، «با کفایت» ،«رهبر»، «چیره دست»، «خشن» و «پرخاشگر»، به عنوان خصوصیات غالب مردانه صرف نظر از متغیرهای مستقل تحقیق معرفی شده اند. افزون بر این یافته های تحقیق مزبور در جهت تداوم داده های سایر تحقیقات، در زمینه تصورات قالبی جنسیتیِ موجود است.
زنان ممسنی (تقسیم کار و توسعه)
منبع:
آرش تیر ۱۳۶۰ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
تحلیل جنسیتی و تجربه عملی آن در ایران
منبع:
پژوهش زنان ۱۳۸۱ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
تبیین جامعه شناسی مدیریت بدن و ارتباط آن با عوامل اجتماعی و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت بدن از مفاهیم مهم در جامعه شناسی پزشکی است که امروزه در میان دختران و زنان رواج فراوانی یافته است و افراد با تغییر ویژگیهای ظاهری بدن خود به ساخت بدن اجتماعی مبادرت می ورزند. در این پژوهش به تبیین جامعه شناختی مدیریت بدن با استفاده از نظریه های گیدنز، گافمن، بوردیو، فدرستون و ترنر پرداخته شده است. این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه در سال 1395 انجام شده است. جامعه آماری تحقیق عام زنان 19 تا 44 سال شهر ایلام هستند. که نمونه ای 381 نفری بر اساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. مدیریت بدن در چهار بُعد روشهای لاغری و سلامتی، جراحیهای زیبایی، نوع لباس (پوشش) و مراقبتهای بهداشتی و آرایشی مورد بررسی قرار گرفت که به طور کلی میانگین ابعاد مدیریت بدن 978/2 بود که از دیدگاه نمونه پژوهش در سطح متوسطی قرار دارد. یافته های پژوهش نشان داد که بیشتر زنان مطالعه شده متأهل، خانه دار و متعلق به طبقه متوسط بوده اند؛ ضمن اینکه میان متغیرهای سن، مصرف رسانه ای، دینداری، مقبولیت اجتماعی و گروه های مرجع و مدیریت بدن رابطه معناداری وجود دارد.
مصاحبه علمى; فاطمه زهرا(علیها السلام); الگوى همه جانبه انسان عصر حاضر
منبع:
بانوان شیعه ۱۳۸۴ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان انطباق واقعیتِ روابط زناشویی در ایران با مفهوم رابطه ناب گیدنز؛ مورد مطالعه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گیدنز، تحولات اخیر در حوزه روابط صمیمی را در قالب فرایند تغییر شکل صمیمیت به سوی رابطه ناب توضیح می دهد و آن را فرایندی جهانی می داند. تعبیری که در بسیاری از تحلیل هایی که از تحولات خانواده و روابط زناشویی در ایران صورت می گیرد نیز مورد توجه قرار گرفته و برخی از پژوهشگران این حوزه از تغییر شکل روابط زناشویی در ایران به سمت رابطه ناب گیدنزی سخن به میان آورده اند. بر همین اساس در مقاله حاضر، که با تکیه بر یافته های یک مطالعه پیمایشی با حجم نمونه 482 نقر در شهر تهران به مرحله نگارش درآمده است، به دنبال پاسخ به این سئوال هستیم که با توجه به واقعیت روابط زناشویی در جامعه امروز ایران، آیا می توان از ایده شکل گیری رابطه ناب گیدنزی در این جامعه دفاع نمود؟ برای این منظور در مطالعه حاضر مدلی مفهومی از ابعاد مختلف رابطه ناب مورد نظر گیدنز مرکب از 5 شاخص اصلیِ «نقش های زناشویی»، «منطق زناشویی»، «اعتماد زناشویی»، «دوام زناشویی» و «اهمیت زناشویی» ساخته و این مدل را در مطالعه پیمایشی یاد شده در معرض آراء پاسخگویان قرار دادیم. نتایج حاکی از آن است که رابطه ناب مورد نظر گیدنز با میانگین درصدیِ نزدیک به 32% (در مقابل رابطه سنتی با میانگین درصدیِ بیش از 68%) تعبیر مناسبی برای توصیف وضعیت روابط زناشویی در جامعه ما فراهم نمی آورد و با توجه به عدم توازن نمرات به دست آمده برای ابعاد مختلف روابط زناشویی می توان اذعان نمود که شاخصه اصلی این جامعه را باید در ترکیب های نگرشی نامتوازن در خصوص زناشویی خلاصه نمود.
دفاع عقلانی از حقوق زن در اسلام
حوزههای تخصصی:
شناسایی کیفیِ پدیده تعارض خانواده – کار و چگونگی مدیریت آن در بین زنان معلمِ متأهلِ شهر دلوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش کیفی به ارزیابی پدیده تعارض خانواده – کار و چگونگی مدیریت آن در بین زنان معلمِ متأهل و بچه دار شهر دلوار پرداخته است. تحلیلِ مصاحبه ها نشان داد عوامل مرتبط با این تعارض و مدیریت ان را می توان در سه مقوله محوری "" سرمایه اجتماعی(نوعی و خاص) "" ، "" عوامل تکنولوژیک""، و "" خود مدیریتی فردی( مدیریت ابزاری، شناختی و عاطفی) ""؛ و یک مقوله هسته "" اجتماعی، تکنو و فردی محور بودن پدیده تعارض خانواده – کار"" جای داد. مقوله هسته بیانگر این واقعیت است که عوامل اجتماعی، تکنولوژیک و فردی، در تعامل با هم، کمیت و کیفیت تعارض تجربه شده زنان مورد مصاحبه را تحت تأثیر قرار می دهند. متناسب با ارزیابی های مصاحبه شوندگان، نبود سرمایه اجتماعی نوعی( سازمانی) زمینه تشدیدکننده این تعارض بوده، در مقابل، و ضعیت سرمایه اجتماعی خاص(خانوادگی)، به ویژه همسر، در بین مصاحبه شوندگان ناهمگون بوده، به طوریکه خانم های برخوردار از حمایت اجتماعی خاص میزان خیلی کمتری از این نوع تعارض را به نسبت سایر زنان تجربه کرده اند. عوامل تکنولوژیک که در تحقیقات پیشین اصلا مورد توجه قرار نگرفته اند، زمینه تشدید تعارض تجربه شده همه زنان مورد مصاحبه را فراهم کرده اند. تاکتیک های فردی اتخاذ شده، نیز، هر چند برای مدیرت تعارض مؤثر بوده اند، اما آنها بیشتر ابزارهایی بوده اند که با هدف تخفیفِ تنش خانوادگی در جهتِ تأیید برتری مردان و خودقربانی کردن زنان در حوزه خانواده عمل کرده اند تا اینکه کاهنده فشار مضاعفِ تعارض خانوده کار باشند.
زنان در عرصه اجتماع
فمینیسم و بک لش دو نگاه انحرافى به زن
حوزههای تخصصی:
نهضتهاى آزادىخواه و طرفدار حقوق زنان، بعد از انقلاب صنعتى، به دلیل شرایط خاص اجتماعى آن زمان تکوین یافتند و در پى آن با طراحى کنوانسیونها، معاهدات بینالمللى به همراه شعارهایى برخاسته از آن طرز تفکر و تشکیل گروهها، نهادها و مجامع طرفدار حقوق زنان نظیر دیدهبان حقوق بشر و ... به میدان حمایت و احقاق حقوق زنان آمدند و هر روز با عناوین و موضوعاتى جذاب، دیده جهانیان، خاصه زنان را به خود معطوف نمودند. لکن به دلایلى چون: یک سونگرى و زنانه انگاشتن همه امور و نادیده گرفتن بسیارى از ابعاد وجودى و حقوق فطرى زنان و ... موفق به تأمین رضایتبخش و صحیح حقوق زنان نشده و همواره ناکارآیى این محافل سیاسى در وضعیت اسفبارزنان در سراسر جهان و ظلم فاحش و قتل عام آنان در بوسنى هرزگوین، فلسطین، لبنان و افغانستان و ... مشهود است.امروزه سیاستهاى صهیونیستى در قالب «نظام بینالمللى» که همواره ادیان، سنتها و فرهنگهاى بومى جوامع را سد راه اهداف امپریالیستى خود مىدانند با شعار «توسعه جهان سوم»، بر این باورند که این توسعه باید با یک نگرش به دور از فرهنگ بومى، عقاید مذهبى و سنتهاى رایج در جوامع، در راستاى توسعه جهانى با مدلهاى غربى و ضددینى انجام گیرد و سعى دارند این هدف را از طریق قوانین بینالمللى به نحو مسالمتآمیز و تدوین معاهدات و مصوبات سازمانهاى اجتماعى و فرهنگى در کشورهاى مختلف اعمال کنند، تا با کمرنگ شدن و محو ارزشهاى بومى فرهنگ غرب را بر آن جوامع حاکم سازند.در زمینه مسائل زنان، کنوانسیون «رفع تمامى اشکال تبعیض علیه زنان»، یکى از جمله معاهداتى است که با هدف تدوین و تبیین و استاندارد نمودن ارزشها و روشها و بیشنهاى فرهنگى ـ اجتماعى عمدتا با خاستگاه غربى، از طریق تمسک جستن به مشروعیت بینالمللى تدوین گردیده است.گزارشى که در ادامه مىآید بررسى مختصرى از کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان مىباشد که شامل معرفى این کنوانسیون، شرایط الحاق یا عدم الحاق به آن و مغایرتهاى آن با قوانین و احکام و سنتها و عرف پسندیده کشور ما است.
بررسی مسائل شبهه انگیز درباره زن
حوزههای تخصصی:
بررسی ارتباط بین متغیرهای زمینه ای و نیازهای انسانی با گذران اوقات فراغت (مورد مطالعه: دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر شیراز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، بررسی رابطه بین متغیرهای زمینه ای و نیازهای انسانی با گذراندن اوقات فراغت بوده است. برای این منظور 517 دانش آموز دختر دبیرستانی شهر شیراز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه جمع آوری گردید. برای تعیین اعتبار پرسشنامه از اعتبار صوری و برای پایایی، از تکنیک آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین شغل مادر، درآمد پدر و مادر، میزان تحصیلات پدر و مادر، طبقه اجتماعی، بعد خانوار، و نیازهای ایمنی، احترام، اجتماعی و خودشکوفایی با گذران اوقات فراغت رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین در نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام به ترتیب چهار متغیر درآمد پدر کمتر از 250 هزار تومان، پدر بی درآمد و مادر بی درآمد با بتای منفی و نیاز ایمنی با بتای مثبت، روی هم توانستند 21 درصد از تغییرات متغیر وابسته را پیش بینی کنند.
مقایسه منزلت های هویتی و رضامندی زناشویی بین متأهلین شاهد و غیرشاهد دانشجو در سطح شهرستان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای رابطه بین منزلت های هویتی با رضامندی زناشویی زوج های شاهد و غیرشاهد دانشجو می پردازد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری کل دانشجویان متأهل اعم از شاهد و غیرشاهد دانشگاه های شهر کرج است و تعداد نمونه آماری، با توجه به ماهیت پژوهش، 400 نفر (200 نفر دانشجوی متأهل مرد و 200 نفر دانشجوی متأهل زن) تعیین شد. سپس از بین این دانشگاه ها، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، گروه نمونه انتخاب شدند. اطلاعات لازم برای این پژوهش، از اجرای دو آزمون پرسش نامه منزلت هویت فرد (Eom-Eis-2) و پرسش نامه رضامندی زناشویی انریچ هم زمان به دست آمده اند. برای پاسخ به فرضیه ها و سؤال های پژوهش، با توجه به ماهیت متغیرها، از روش های استنباطی شامل آزمون های Z و t برای معنی داربودن ضریب همبستگی r و آزمون Zr فیشر برای مقایسه همبستگی های دو گروهی و هم چنین آزمون t و U من ویتنی برای مقایسه میانگین ها و مجموع رتبه های دو گروه استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که هویت یافتگی با رضامندی زناشویی ارتباط مثبت و معنی داری دارد. به عبارتی، میزان رضامندی زناشویی در افرادی که از منزلت هویت یافتگی بالایی برخوردارند بیشتر است. هم چنین یافته حاکی از آن است که اختلاف همبستگی دو متغیر (رضامندی و ابعاد هویت) بین دو گروه متأهلین شاهد و غیرشاهد در بعد هویت یافتگی، به طور مثبت، معنی دار است، ولی در سایر ابعادِ هویت این اختلاف معنی دار نیست.
بررسی رابطه بین الگوی رفتار جنسی و سازگاری زوجی زنان با توجه به متغیر تعدیل کننده سن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بمنظور بررسی رابطه بین الگوی رفتار جنسی و سازگاری زوجی زنان با توجه به متغیر تعدیل کننده سن در کارکنان زن بهداشت و درمان صنعت نفت گچساران می باشد . حجم نمونه این پژوهش شامل 100 زوج ( 100 نفر از کارکنان زن و همسران شان ) بود که به گونه تصادفی انتخاب شدند . در این پژوهش برای گرد آوری داده ه ا از دو مقیاس الگوی رفتار جنسی و مقیاس عملکرد خانواده استفاده ش د. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین ناخشنودی جنسی زنان و t پیرسون و آزمون سازگاری زوجی خانواده همبستگی منفی و معنی داری وجود دارد . بین ناخشنودی جنسی مردان و سازگاری زوجی خانواده همبستگی منفی و معنی داری وجود دارد . بین سازگاری زوجی (و مؤلفه های آن ) زنان و سازگاری زوجی (و مؤلفه های آن ) مردان رابطه معنی داری وجود دارد . نتایج نشان داد که یکی از مهم ترین عوامل در زندگی زناشویی، نحوه ی رفتار جنسی زوجین است که تعیین کننده ترین عامل در سازگاری زوجین و بهبود سلامت روان شان می باشد.