فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۲٬۷۸۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
انسان ها نه صرفاً براساس منفعت طلبی صرف، بیشتر تحت تأثیر انگیزه های درونی، مانند نوع دوستی، در امر خیر مشارکت می کنند. این انگیزه ها می تواند با هم در تعارض (همراهی) قرار بگیرند و موجب تخلیه (تراکم) انگیزشی شوند. در این مقاله با استفاده از روش مطالعات تطبیقی و چندرشته ای، ابتدا انسان شناسی اقدام به امر خیر، ارائه و سپس با استفاده از تحلیل عقلی نتایج آن استخراج می شوند. بر این اساس، به کمک نظریه حرکت جوهری اشتدادی نفس ملاصدرا و نظریه فطرت شهید مطهری و نیم نگاهی به روایات و یافته های اقتصاد رفتاری، پنج مرتبه از دانی به عالی شامل غرائز نباتی، حیوانی و انسانی و فطرت انسانی و الهی در انسان پیشنهاد می شود. سعادت مراتب غریزی توسط لذت و سعادت مراتب فطری به وسیله عقل تشخیص داده می شود. طبق نظریه ملاصدرا با استکمال نفس و رسیدن به مراتب بالاتر، دادن حظ هر مرتبه درنهایت، موجب بهره بردن مراتب پایین تر و در عین حال، عدم استکمال مراتب بالاتر می شود. پدیده تخلیه انگیزشی زمانی رخ می دهد که مرتبه ای از نفس فرد تحریک شود که پایین تر از مرتبه به فعلیت رسیده وی است.
تحلیل سوگیری های جنسیتی در ارزشیابی های دانشجویان از تدریس مدرسان دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
151 - 176
حوزههای تخصصی:
بر اساس پژوهش ها انواعی از عوامل می توانند نتایج ارزشیابی های دانشجویان از تدریس اساتید را تحت تأثیر قرار دهند. هدف اصلی آزمودن این فرضیه بود که سوگیری جنسیتی می تواند نتایج ارزشیابی های دانشجویان از تدریس اساتید را تحت تأثیر قرار دهد. جامعه آماری اول پژوهش را 769 نفر از مدرسان تشکیل داده اند که طی شش نیمسال گذشته به عنوان استاد در دانشگاه کاشان تدریس کرده اند. برای نمونه گیری افزون بر کاربرد روش خوشه ای، شرط گذاری های لازم نیز متناسب با طرح و هدف تحقیق انجام شد و در نهایت نمونه ای شامل 443 استاد به دست آمد. با توجه به اینکه تعداد 3769 دانشجو طی شش نیمسال این استادان را ارزشیابی کرده بودند در نهایت نمونه ای شامل 23285 سطر داده به دست آمد. ا اول، دانشجویان پسری که استاد مرد داشته اند در مقایسه با دانشجویان دختری که استاد زن داشته اند در هر سه مؤلفه «تسلط علمی و قدرت بیان»، «مدیریت اثربخش درس و کلاس» و «انگیزش دانشجویان و احترام» استادان خویش را ضعیف تر ارزشیابی کرده اند که نشان گر سوگیری دانشجویان پسر علیه استادان مرد است. دوم، پسرانی که استاد مرد داشته اند در مقایسه با دانشجویان دختری که استاد مرد داشته اند در هر سه مؤلفه نمرات ارزشیابی کمتری که نشان گر سوگیری دانشجویان پسر نسبت به استاد غیرهمجنس است.
الگوی سنجش سطح آمادگی کاربردپذیری پژوهش های علوم انسانی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با دغدغه قابل تأملِ ایجاد رابطه اثربخش میان پژوهش با نیازهای جامعه و صنعت در حوزه علوم انسانی و اجتماعی انجام شد. هدف پژوهش توسعه الگویی برای سنجش سطح آمادگی پژوهش های علوم انسانی و اجتماعی جهت کاربردی شدن است و منطق آن ملهم از مفهوم شناخته شده سطح آمادگی فناوری است. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساخت یافته با 27 نفر از رؤسای دانشگاه ها، پژوهشگاه ها، متخصصان و سیاستگذاران حوزه علوم، تحقیقات و فناوری انجام شد. گردآوری داده ها تا حد اشباع نظری ادامه یافت و تحلیل داده ها به روش تحلیل تم انجام شد. از میان رویکردهای چهارگانه مطرح شده در قالب نسبتِ پژوهش های علوم انسانی و اجتماعی با مفهوم سطح آمادگی فناوری، رویکرد چهارم یعنی رویکرد جایگزینی مدنظر قرار گرفت. بر این اساس، به جای سطوح 9 گانه آمادگی فناوری که سطح بلوغ یک فناوری برای ورود به عرصه کاربرد را نشان می دهند، دو معیار توانمندسازی و نتایج به عنوان تم های اصلی جایگزین شدند. بر اساس الگوی توسعه یافته، آموزش، پژوهش، اشاعه و ترویج به عنوان توانمندسازها و نتایج اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و حاکمیتی به مثابه نتایج در نظر گرفته شدند. بر اساس دیدگاه سیستمی این الگو، توانمندسازها می توانند از طریق بهبود فرایندها و ظرفیت ها، به طور ضمنی زمینه ساز تحقق دستاوردها و نتایج کاربردی پژوهش های علوم انسانی و اجتماعی باشند..
دانشگاه اسلامی، یک الگوی دانشگاهی؛ مطالعه ای بر اساس تجربه دانشگاه امام صادق (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
147 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: پس از انقلاب اسلامی، دانشگاه نیز تحول یافت که وجهی از این تحول، ارائه الگوی دانشگاه اسلامی بود. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل تجربه دانشگاه امام صادق(ع) به عنوان یکی از مصادیق دانشگاه اسلامی بر اساس الگوهای دانشگاهی بود. روش: روش پژوهش، تحلیل تاریخی است و شرایط امکان مندی دانشگاه امام صادق را بررسی کرده است. یافته ها: با تغییر سبک و الگوهای مرسوم دانشگاهی و تحول اجتناب ناپذیر دانشگاه اسلامی، لازم بود افق تحول دانشگاه اسلامی مشخص شود که در آن، تعامل با نیازهای جامعه و دولت عینی و ملموس باشد. دانشگاه اسلامی بیشتر در ارتباط با نیازهای نظام اسلامی(دولت) شکل گرفته بود که پس از این باید در ارتباط با نیازهای جامعه اسلامی(مردم) خود را بازآفرینی کند. نتیجه گیری: ایده دانشگاه اسلامی که پس از انقلاب اسلامی برای به خدمت گرفتن دانشگاه شکل گرفته بود، نیازمند تعامل جدّی تر با نهاد علم (دانشگاه) از سوی دانشگاه اسلامی است. در شرایطی که دانشگاه ایرانی با بحرانهای جدّی مواجه است، دانشگاه اسلامی می تواند به عنوان یک الگوی دانشگاهی، به حل برخی از این بحرانها بیندیشد. دانشگاه امام صادق با پیگیری عمیق تر فضای علمی میان رشته ای که ویژگی اصلی آن، تعهد نسبت به مسائل جامعه است، می تواند تجربه مفیدی برای آموزش عالی در ایران باشد.
تحلیل داده برای سیاست گذاری: کارب ست تحلیل شبکه های اجتماعی در تشکیل و تحلیل اکوسیستم وب سایت های ایرانی صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری معاصر به دلیل عواملی مانند افزایش سفرهای جهانی، بهبود زیرساخت ها و پذیرش گسترده فناوری دیجیتال، در حال گذراندن یک مرحله تحول آفرین است. این رشد تصاعدی بخش گردشگری را به بستری مناسب برای تحولات نوظهور تبدیل کرده است. درک رفتار کاربر به یک عامل موفقیت حیاتی برای کسب وکارها در صنعت گردشگری برای جذب مخاطبان، افزایش رضایت و اطمینان از وفاداری تبدیل شده است. بااین حال، کمبود قابل توجهی در تحقیقات جامع در این زمینه وجود دارد که چالش هایی را برای تصمیم گیری مبتنی بر داده و انطباق با چشم انداز در حال تحول ایجاد می کند. این مقاله با استفاده از تحلیل شبکه های اجتماعی به بررسی و تحلیل شبکه ارتباطی وب سایت های گردشگری ایران و درک رفتار مصرفی کاربران ایرانی خدمات گردشگری می پردازد. این مطالعه هشت جامعه متمایز از وب سایت های گردشگری یعنی انجمن های خرید بلیت و تور، اقامت (هتل)، تاکسی اینترنتی، اقامت (سوییت و کلبه)، خوراکی و آشپزی، مکان یابی، بلیت اتوبوس و تورهای خارجی و مهاجرت را شناسایی می کند. این تحقیق از طریق تجزیه وتحلیل روابط بین این جوامع، بینش های ارزشمندی را در مورد ارتباطات متقابل و الگوهای ارتباطی در اکوسیستم گردشگری ارائه می دهد. این یافته ها با ارائه بینش های عملی و پیشنهادهای سیاستی برای ذی نفعان صنعت به هموارکردن راه برای آینده های پایدار و نوآور کمک می کند.
مناسبات هرمنوتیک تجدد و فلسفه علوم انسانی در آرای رضا داوری اردکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۷
35 - 48
حوزههای تخصصی:
رضا داوری اردکانی (1312-) در طول بیش از پنج دهه حضور فعال در فلسفه و علوم انسانی معاصر ایران کوشیده است تا به فهم و تحلیل و آسیب شناسی تجربه ایران معاصر در مواجهه با تجدد (مدرنیته) و فلسفه و علوم انسانی همبسته با آن بپردازد. خوانش دکتر داوری از مناسبات تجدد، فلسفه و علوم انسانی، همگرایی زیادی با جریان های فلسفه قاره ای و پُست پوزیتیویستی (post−positivistic) در فلسفه علوم انسانی دارد. این نوشتار بر آن است تا با اتخاذ رویکرد هرمنوتیکی (با تأکید بر هرمنوتیک دیلتای) و با تحلیل متون منتشرشده از دکتر داوری به صورت بندی مناسبات فلسفه و تجدد و علوم انسانی در آرای وی بپردازد. داوری در آثار مختلف خود، «تجدد» را بسط تام و تمام تاریخِ غربی می داند. تاریخ غربی، همان تاریخ متافیزیک است که از زمانه افلاطون تاکنون دو هزار و پانصد سال بر اندیشه غربی سیطره دارد. نهال تجدد در قرن پانزدهم و شانزدهم دراین زمین رشد یافت و فلسفه از زمان فرانسیس بیکن تا دوره معاصر بیان «هرمنوتیک تجدد» بوده است . این مقاله با اتکا به سنت هرمنوتیکی در فلسفه علوم انسانی قاره ای (با تأکید بر دیلتای) درصدد نشان دادن این معناست که میان فهم دکتر داوری از تجدد با طرح بنیادهای علوم انسانی، نوعی ارتباط وثیق تاریخی – مفهومی وجود دارد. تجدد «تجربه زیسته» جهان تاریخی− اجتماعی انسان مدرن اروپایی است که در فلسفه و علوم انسانی مدرن از رنسانس به بعد صورت بندی مفهومی خود را یافته است. بیان مؤلفه های علم شناختی فلسفی دکتر داوری متناسب با تجربه زیسته ایران معاصر که از آن به «وضع تجددمآبی» شده گام دیگر این مقاله است. وضع تجددمآبی که علوم انسانی متناسب با خود را صورت بندی می کند، ریشه در تجربه زیسته مدرنیزاسیون ایران معاصر (و به تعبیر داوری، تجدد وارونه) دارد. بازخوانی تجربه تجدد و علم همبسته با آن در ایران معاصر با تأکید بر مفهوم خرد توسعه در بستر تجربه ایران پساانقلابی و مناسبات دین و علوم انسانی در سطوح معرفتی، نهادی و گفتمانی در تجربه فکریِ داوریِ متأخّر نشان می دهد که مواجهه فلسفی با علوم انسانی در ایران معاصر چه دشواری هایی پیش رو دارد.
واکاوی فهم ادراک شده اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان پیرامون تدریس اثربخش در سیستم مدیریت آموزش (LMS) در دوران پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
91 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش فهم تجارب زیسته اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان پیرامون تدریس اثربخش در سامانه مدیریت آموزشی بود.روش پژوهش: پژوهش کیفی حاضر با رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. داده ها با استفاده از نمونه گیری هدف مند و مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با دوازده نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان فعال در سامانه مدیریت آموزشی در سال تحصیلی 401- 400 گردآوری شد. و بر اساس الگوی کلایزی تحلیل گردید. یافته ها: پس از استخراج و دسته بندی موضوعی، تدریس اثربخش در چهار مضمون اصلی و چهارده مضمون فرعی شناسایی شد. اصول تدریس اثربخش در مضمون اصول فناورانه شامل انتخاب راهبردهای تدریس فناور محور، طرح درس الکترونیکی، ارائه تکالیف متناسب و ارائه بازخورد در سامانه و اصول پداگوژیکی شامل تعامل استاد- دانشجو، مشارکت دانشجویان با یکدیگر، توجه به تفاوت های فردی و پژوهش محوری تدریس بود. موانع تدریس اثربخش در مضمون موانع فناورانه شامل ناکارآمدی برای برخی دروس، کمبود متخصص ICT، محدودیت دسترسی به اینترنت و فراهم نبودن زیرساخت ها و موانع پداگوژیگی شامل فقدان شایستگی های موردنیاز و اعتبار پایین نتایج ارزیابیها بود.نتیجه گیری: بستر تدریس اثربخش در سامانه مدیریت آموزشی فراهم نبوده و نیازمند رفع موانع مذکور، توجه به اصول بیان شده و ایجاد شایستگی های لازم آموزش برخط در مدرسان و دانشجومعلمان است.
بررسی تاریخی اصل عدم تکلّف در سیره نبی مکرّم اسلام(ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، واکاوی سیره و روش نبی مکرم اسلام(ص) در خصوص شخص متکلّف که دارای شخصیت دوگانه در مراودات اجتماعی است، بود. روش: روش تحقیق در این مقاله، روش تحلیل داده ها و بررسی آیات و روایات به صورت تطبیقی است؛ زیرا تحقیقات موجود در این زمینه بیشتر به جنبه فردی این خصیصه توجه داشته اند، در حالی که توجه به اثرات اجتماعی این موضوع در منظر روایات بیشتر مورد توجه واقع شده است. یافته ها: در این پژوهش، ویژگی های شخص متکلّف که موجب نابهنجاری اجتماعی می شوند، شناسایی و در بیانات معصومین(ع) تبیین شد و راهکارهای مواجهه با آنها ارائه شد تا راهنمایی برای بهتر زیستن در جامعه مدنی اسلامی باشد. نتیجه گیری: ویژگی هایی که برای شخص متکلّف در روایات ذکر شده است، نشان از آن دارد که بعد اجتماعی این صفت رذیله، از بعد فردی آن، با اهمیت تر است. همچنین روشن شد که نبی مکرم اسلام(ص) این نوع رفتار نابهنجار را ناپسند دانسته وکاملاً طرد فرموده اند.
اعتبار مالیاتی؛ ابزاری جذاب برای ارتقای شدت تحقیق و توسعه در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتبار مالیاتی؛ ابزاری جذاب برای ارتقای شدت تحقیق و توسعه در کشور،اعتبار مالیاتی؛ ابزاری جذاب برای ارتقای شدت تحقیق و توسعه در کشور،اعتبار مالیاتی؛ ابزاری جذاب برای ارتقای شدت تحقیق و توسعه در کشور
جایگاه «تفسیر» و «تبیین» در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین گرایی و تفسیرگرایی دو جریان عمده در علوم انسانی هستند که اختلافات فراوانی میان فیلسوفان علوم انسانی پدید آورده اند. این مسئله با تعابیر مختلفی از قبیل علت گرایی و دلیل گرایی، علت کاوی و معناکاوی، قانون محوری و قاعده محوری و امثال آن بیان شده است. قرائت های مختلفی از جایگاه و رابطه این دو در علوم انسانی ارائه شده است. مسئله اصلی مقاله حاضر این است که آیا این ها دو کارکرد متعارض هستند یا دو کارکرد مستقل؟ یا اینکه یکی به دیگری قابل تحویل است؟ به تعبیر دیگر، آیا پذیرش تبیین در علوم انسانی ملازم با انکار تفسیر و بالعکس دفاع از تفسیر ملازم با انکار تبیین است؟ یا آنکه برای داشتن فهمی واقع بینانه از کنش های انسانی به هر دو نیاز داریم؟ در این نوشتار به روش تحلیلی و فلسفی ضمن نقد سه دیدگاه «عینیت تفسیر و تبیین»، «تبیین به جای تفسیر» و «تفسیر به جای تبیین»، از ایده ضرورت هر دو کارکرد برای کشف حقیقت و دسترسی به واقعیت در مطالعات کنش های انسانی دفاع کردیم و نشان دادیم که هیچ یک از این دو نمی تواند ما را از دیگری بی نیاز کند.
تحلیل لایه ای علل ناپایداری تالاب های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۴
5 - 39
حوزههای تخصصی:
تالاب ها به عنوان یکی از غنی ترین اکوسیستم های کره زمین، بیشترین تنوع زیستی را به خود اختصاص داده اند. امروزه با گذر زمان و افزایش جمعیت انسانی، بهره برداری از منابع تالاب ها و سرزمین های پیرامونی آن با شدت و حجم بالایی در حال انجام بوده که آثار جبران ناپذیری بر پیکره تالاب ها وارد کرده است؛ به طوری که از مجموع 1028 تالاب بین المللی ثبت شده، 55 تالاب در لیست مونترو قرار گرفته اند که حدود 5 درصد از مساحت کل تالاب ها را شامل می شود. در این میان ایران با 6 تالاب در معرض خطر جدی، در وضعیت ناپایداری قرار دارد. بر همین اساس بررسی علل ناپایداری تالاب های ایران مسئله ای است که هدف تحقیق حاضر را شکل داده و تلاش می کند تا به بررسی و مطالعه این علل در سطحی فراتر از آنچه تاکنون به آنها پرداخته شده، بپردازد. ازاین رو به کمک روش تحلیل لایه ای علت ها که یک روش مبتنی بر آینده پژوهشی است، در چهار سطح لیتانی، سیستمی، گفتمان و استعاره به مطالعه و بررسی علل ناپایداری تالاب ها در ایران پرداخته است. سطح جغرافیایی مورد مطالعه کل تالاب های ایران و جامعه آماری نیز کارشناسان و صاحب نظران حوزه محیط زیست و تالاب ها در دو سطح کارشناسان اجرایی و پژوهشگران هستند. نتایج تحقیق نشان داد که ریشه ناپایداری تالاب های ایران را باید در سطحی فراتر از لایه های اولیه و قابل لمس جستجو کرد. به این معنا که آنچه سبب به هم خوردن تعادل اکوسیستم تالاب های ایران شده است، صرفاً عوامل اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و زیست محیطی – کالبدی نیست بلکه تحت تأثیر باور انسان گرایی یا اومانیسم یعنی مرکزیت بخشیدن به انسان در طبیعت و شکل گیری گفتمان یا نگاه کالاوارگی، ابزاری و اقتصادی به تالاب هاست.
تحلیل ساختاری ارتباط اخلاق حرفه ای و خودکارامدی شغلی با رضایت شغلی با نقش واسطه ای توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای توسعه حرفه ای در رابطه اخلاق حرفه ای و خودکارامدی شغلی بر رضایت شغلی اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران بودند که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای با اختصاص متناسب، 245 نفر به صورت تصادفی مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه توسعه حرفه ای پورکریمی(1389)؛ اخلاق حرفه ای اعضای هیئت علمی پورکریمی و همکاران(1398)؛ رضایت شغلی قموشی و پورکریمی(1401) و خودکارامدی شغلی بندورا(1977) استفاده شد. پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برای پرسشنامه توسعه حرفه ای 94/0=α؛ اخلاق حرفه ای 95/0=α؛ رضایت شغلی 80/0=α و خودکارامدی شغلی 86/0=α به دست آمد. روایی ابزار با استفاده از روایی سازه(تحلیل عاملی تأییدی) تأیید شد. یافته ها: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که مدل پژوهش از برازش مناسب برخوردار است. نتیجه گیری: مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از عدم معناداری تأثیر اخلاق حرفه ای بر رضایت شغلی(0.19=γ)، است. اخلاق حرفه ای بر توسعه حرفه ای (0.24=γ)؛ خودکارامدی شغلی بر رضایت شغلی(0.57=γ) و خودکارامدی شغلی بر توسعه حرفه ای(0.65=γ)، تأثیر مثبت و معناداری داشته است و توسعه حرفه ای بر رضایت شغلی(0.34- =β) تأثیر منفی داشته است. تأثیر غیر مستقیم و منفی اخلاق حرفه ای بر رضایت شغلی با میانجی گری توسعه حرفه ای(0.08-) معنادار نبوده؛ همچنین تأثیر غیر مستقیم و منفی خودکارامدی شغلی بر رضایت شغلی با میانجی گری توسعه حرفه ای(0.22-) معنادار بوده است.
بررسی ادراک فارغ التحصیلان تحصیلات تکمیلی از ویژگی های منفی اساتید دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
131 - 164
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ادراک و تجربه دانش آموختگان تحصیلات تکمیلی از ویژگی های منفی اساتید دانشگاه صورت پذیرفت. روش: روش تحقیق، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. افراد مورد مطالعه، دانش آموختگان کارشناسی ارشد و دکتری در سالهای 1390 تا 1399 (دهه 90) بودند که از میان ایشان، بر اساس روش نمونه گیری در دسترس، 20 نفر به عنوان مشارکت کننده انتخاب شده و برای گردآوری اطلاعات از ایشان از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل یافته ها از روش کلایزی استفاده شد. یافته ها: پس از تحلیل و تنظیم نتایج، ویژگی های منفی اساتید در قالب سه مضمون اصلی و 44 مضمون فرعی دسته بندی شد؛ که مضامین اصلی شامل «عیوب اخلاقی و ضعفهای شخصیتی»، «نقایص آموزشی و کلاس داری» و «ایرادات و قصورات پژوهشی» می باشند. نتیجه گیری: از نظر دانش آموختگان تحصیلات تکمیلی مورد مصاحبه در این پژوهش، ضعفها و قصورات شخصیتی، آموزشی و پژوهشی در برخی از اساتید خدشه به جایگاه ایشان وارد آورده و از نفوذ علمی و تربیتی ایشان بر دانشجویان کاسته است؛ بر این اساس، از اساتید انتظار می رود تا با نظر به این ویژگی ها، همواره پیش و بیش از دیگرسازی، مسیر رشد و خودسازی را دغدغه مندانه بپیمایند.
الزامات بین المللی شدن کسب وکارهای صنایع خلاق و فرهنگی (با تمرکز بر کسب وکارهای محتوای دیجیتال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت محتوای دیجیتال ضمن آنکه در انتقال فکر و فرهنگ کشورها به سایر ملت ها نقش کلیدی دارد می تواند به لحاظ اقتصادی نیز منافع بسیاری را به همراه داشتهباشد. امروزه تولیدات صنعت محتوای دیجیتال به راحتی امکان انتشار در بستر اینترنت و حضور در بازار گسترده جهانی را دارا هستند. جهت استفاده هرچه بیشتر از منافع این حوزه لازم است تا ابتدا الزامات بین المللی شدن کسب و کارهای این حوزه با بهره گیری از نمونه های موفق احصا شود و سپس برای توسعه این موارد برنامه ریزی گردد. هدف این پژوهش شناسایی الزامات فعالیت بین المللی کسب وکارهای محتوای دیجیتال کشور است. بدین منظور مبتنی بر روش مطالعه موردی چندگانه ۶ کسب وکار حوزه محتوای دیجیتال و دارای تجربه حضور در بازارهای جهانی، در بازه زمانی اسفند ۱۴۰۱ تا اردیبهشت ۱۴۰۲ موردمطالعه قرار گرفت. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه و سایر منابع مکمل با روش تحلیل مضمون صورت گرفته و درنهایت ۸ الزام کلی احصا گردید. در مرحله بعد موارد شناسایی شده با روش اهمیت-عملکرد اولویت بندی گردید. الزام های دارای اولویت عبارت اند از: "شناخت بازار (وجود بازار، تبلیغات مناسب و مخاطبشناسی) "، "تأمین و پرورش نیروی انسانی موردنیاز (نیروی متخصص داخلی و نیروی بومی در شعب خارج از کشور) " و "مناسب بودن و ثبات شرایط داخلی کشور".
روش های نظریه پردازی براساس متون دینی در مطالعات علوم انسانی (مرور بازه 1380 تا 1400 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه پردازی براساس متون دینی (قرآن و حدیث)، بعد از توسعه و تعمیق مباحث امکان و همچنین ضرورت و مبانی تولید دانش دینی، به شکلی جدی مدنظر قرار گرفت؛ بنابراین در سال های اخیر آثار متعددی منتشر شده اند که به دنبال استخدام، محک و ابداع فرایندهایی برای استنباط نظریه های علمی از متون دینی هستند. شناخت این تلاش ها کمک شایانی به همه دغدغه مندان عرصه نظریه پردازی اسلامی می کند تا ضمن بهره گیری از داده ها و روش های تولیدشده، از آن ها برای تکامل این مسیر استفاده کنند، اما با این همه، این آثار را افراد متعدد، در رشته های مختلف علوم انسانی، در مراکز علمی متعدد و در نشریات علمی گوناگون تألیف کرده اند؛ از این رو آگاهی از مجموعه داده های این قلمرو نیازمند مطالعه ای به روش «مرور روایتی» است تا بستر شناخت بهتر و معرفی میزان راه پیموده شده و مقایسه روش های ابداعی یا استخدامی فراهم شود؛ بنابراین مقاله حاضر به شناخت و معرفی روش هایی پرداخته است که منتج به نظریه پردازی علمی از متون دینی می شوند یا دست کم ارائه دهندگان، به غرض نظریه پردازی از متون دینی طراحی و عرضه کرده اند. همچنین نشان می دهد در مقالات و کتاب هایی که به زبان فارسی در بازه 1380 تا ابتدای 1400 شمسی در ایران منتشر شده اند، پانزده روش برای نظریه پردازی از متون دینی، استخدام یا ابداع شده اند. در این میان، نیمی از نظریه پردازی ها با دو روش تحلیل محتوای کیفی و نظریه داده بنیاد انجام شده اند.
دلالت های رویکرد قابلیت های انسانی در آموزش عالی: روش فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
55 - 76
حوزههای تخصصی:
آموزش عالی به مثابه یکی از کانون های پیشرفت جامعه و زمینه ساز پیشرفت در سایر حوزه ها مورد توجه قرار گرفته، و بنابراین کیفیت این نهاد و میزان دستیابی به اهداف آن از اهمیت بالایی برخوردار است. این مهم، با توجه به تغییر پارادایم های توسعه از توسعه اقتصادی به توسعه انسانی بیش از پیش خود را نشان می دهد چرا که در توسعه انسانی نیز، انسان، محور و هدف توسعه است و رویکردی که بر آن تأکید می کند تحت عنوان رویکرد قابلیت ها معرفی می شود. رویکرد قابلیت ها رویکردی کامل تر، کل نگرتر و متحول کننده تر نسبت به رویکرهای پیشین به آموزش مانند رویکرد سرمایه انسانی و حقوق در طراحی برنامه آموزشیِ آموزش عالی ارائه می دهد زیرا با نیازهای زمینه ای از پیش تعیین شده محدود نشده است. با نگاهی به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر بر دلالت های رویکرد قابلیت های انسانی در آموزش عالی تمرکز می کند. در روش شناسی پژوهش، از رویکرد فراترکیب بهره گرفته شده است. بدین منظور با جستجو در 16 پایگاه علمی معتبر، 1945 مقاله اولیه در فاصله زمانی 1979 تا 2022 و 1358 تا 1402 شناسایی و 12 مقاله مرتبط انتخاب شد و مورد بررسی و کدگذاری قرار گرفت. فراترکیب مطالعات پیشین نشان می دهد دلالت های رویکرد قابلیت ها در آموزش عالی را می توان ذیل چهار مقوله قابلیت های زمینه ای، قابلیت های رفتاری، قابلیت های آموزشی و قابلیت های اقتصادی-رفاهی دسته بندی کرد. مقولات فرعی (قابلیت ها) شناسایی شده نیز شامل 20 مفهوم هستند.
بررسی نظریه «کارکردگرایی صحیح» پلنتینگا به عنوان شرط ضروری معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف نوشتار حاضر، بررسی یکی از دیدگاههای مهم در تحلیل معرفت؛ یعنی دیدگاه نوین پلنتینگا، با عنوان کارکردگرایی صحیح بود. روش: این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی- انتقادی از طریق گردآوری اطلاعات، مطالعه آثار مکتوب و تحلیل مفاهیم، گزاره ها و استدلالات انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که دیدگاههای سابق (اعم از درون گرایانه و برون گرایانه) به دلیل نادیده گرفتن کارکرد درستِ قوای شناختی به عنوان شرط ضروری معرفت، صدق یک باور را نمی توانند تضمین کنند. اما دیدگاه پلنتینگا افزون بر کارکردگرایی درست، متضمن عناصر دیگری همچون نقشه طراحی خوب و محیط شناختی مناسب است. البته دیدگاه پلنتینگا خالی از انتقادات نبوده است. مهم ترین انتقاداتی که نسبت به دیدگاه وی مطرح شده اند، عبارتند از: «مَرد مُرداب» و «مسئله دقت». در این نوشتار، نابسندگیِ دیدگاههای سابق نشان داده شده و همچنین عناصر و مقوّمات دیدگاه پلنتینگا توضیح داده شده و سپس «مَرد مُرداب» و «مسئله دقت» بررسی شدند. پلنتینگا در مواجهه با مسئله دقت، تقریرهای متفاوتی از کارکردگرایی درست ارائه کرد. نتیجه گیری: بررسی اشکالات و پاسخهای طرفین نشان داد که تحلیل نهایی پلنتینگا در مواجهه با این دو انتقاد، قابل دفاع است.
روش شناسی تکوینی: نگاهی تحولی به پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حوزهٔ شناخت علمی چگونگی دستیابی به واقعیت و شیوهٔ دسترسی به یافته ها گاه اهمیت بیشتری از خود یافته ها دارد، چراکه اعتبار و سودمندی یافته ها وابسته به روش هایی است که محققان در فرآیند تحقیق به کار می گیرند. روش شناسی تکوینی نگاهی هدفمند به پژوهش است که با مبنا قراردهی فلسفهٔ اسلامی به صورت عام و حکمت متعالیه صدرایی به صورت خاص کوشش دارد واقعیت (گذشته/حال/ آینده) را مورد شناسایی قرار دهد. این روش شناسی مبتنی بر فرانظریه تکوینی است که با قبول مبانی اساسی حکمت صدرایی (اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری) منطقی را پیشنهاد می دهد تا راهنمای پژوهشگران برای ورود به علوم تجربی انسانی- اجتماعی در بستر اندیشه اسلامی باشد. روش این پژوهش هستاریابی تکوینی از نوع هستارانگاری توصیفی- استنتاجی است که در آن پژوهشگر با تشریح مؤلفه های فرانظریه تکوینی و روش شناسی مفروض در این فرانظریه تلاش نموده است، دستگاهی شناختاری با عنوان دستگاه «مختصات کروی تکوینی» را پیشنهاد دهد. این دستگاه فضایی توپولوژیک را فراهم می آورد که مختصات رویدادهای مشاهده شده که با عنوان هستار از آن یاد می شود، قابل بازنمایی کمی، کیفی، مکان مندی، زمان مندی، اثرگذاری، اثرپذیری و دیگر مختصاتی که امکان شناخت رویدادهای درون فردی و بیرون فردی و تبادل فرد و کرانمندی های او یا آنچه او را احاطه کرده است را فراهم می آورد. در این مقاله ابتدا با معرفی رویکرد تکوینی، فرانظریه تکوینی و دستگاه مختصات کروی تکوینی به روش های پژوهش در این رویکرد اشاره خواهد شد و با استنتاج ویژگی های روش شناسی تکوینی، تلویحات این روش شناسی برای علوم انسانی و اجتماعی در بستر اندیشه های اسلامی موردبحث قرار می گیرد. حسب نظر مؤلف این نگارش، روش شناسی تکوینی رهیافتی قابل توجه در مواجهه با پرسش دشوار چیستی روش شناسی و چگونگی پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی اسلامی است.
نفوذ به قلب آسیا؛ تحلیل انتقادیِ کتاب تاریخ آسیای میانه (از مغولستان تا خوارزم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
95 - 123
حوزههای تخصصی:
بخشی از آسیا که به واسطه دلایل متنوع سیاسی و جغرافیایی با عناوین مختلفی نظیر آسیای میانه، آسیای مرکزی و قلب آسیا نامبردار گشته است پس از فروپاشی شوروی و شکل گیری کشورهای مستقل جدید در این منطقه هم فرصت های جدیدی را از جنبه های مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و مذهبی برای بازیگران عمده سیاست جهانی فراهم کرد و هم ابهاماتی را از جهت چگونگیِ بهره گیری از این فرصت ها پدید آورد. از آنجایی که دانش تاریخ در هسته کانونی برای حل هر مسأله ای در مناسبات بشری قرار دارد، مطالعه و بررسی تاریخ این منطقه نیز در کانون توجه برخی نهادهای سیاسی و مجامع آکادمیک قرار گرفت. تاریخ آسیای میانه (از مغولستان تا خوارزم) اثر اِسوَت سوچِک از جمله آثار تاریخ پژوهانه ای است که روایتی از 14 قرن تاریخ این منطقه را عرضه می کند. نویسنده در صدد است مقدمه ای تاریخی به دست دهد تا برای سیاست مداران، روزنامه نگاران، بازرگانان و پژوهش گران روزنه ای برای نفوذ به تاریخ کمتر شناخته شده این بخش از جغرافیای جهان باز کند. مقاله حاضر می کوشد به روش تحلیلی، یک ارزیابی انتقادی از تاریخ نگری نویسنده و متن ترجمه شده ارائه کند.
بازخوانی میراث بلاغت قدیم در پرتو پژوهش های زبانشناسی جدید خوانشی در کتاب «البِنیَهُ المُتِحَوِّلَهُ فی البَلاغه العَربیهِ»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
125 - 148
حوزههای تخصصی:
امروزه در چگونگی بهره گرفتن از میراث بلاغت قدیم در محافل علمی، میان پژوهشگران اختلاف نظر است. گروهی براین باورند که باید این میراث بلاغی را کناری نهاد و با بلاغت جدید غربی همگام شد. گروهی دیگر بر این باورند که باید بلاغت قدیم را اصل قرار داد و از یافته های زبانشناسی و سبک شناسی کمک گرفت و بین این دو ارتباط برقرار کرد. کتاب«البِنیَهُ المُتِحَوِّلَهُ فی البَلاغهِ العَربیهِ» نوشته أسامه البُحَیری تلاش می کند تا دیدگاه دوم را اساس کار خود قرار دهد تا پلی بین بلاغت قدیم و یافته های جدید زبانی و بلاغی ایجاد کند. این مقاله با کمک گرفتن از روش توصیفی تحلیلی در پی آن است تا پس از نقد شکلی کتاب، دیدگاه های نویسنده را استخراج و سپس به تحلیل آن ها بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که تغییر در تقسیم بندی سکاکی، توجه به مساله خروج از مقتضای ظاهر در علم بدیع، توجه به ساختار داخلی متن، پرداختن به نقش خواننده در هنجارگریزی و پر رنگ شدن هنجارگریزی در گفتمان ادبی معاصر از مهمترین ویژگی های کتاب است. اشکال های تایپی فراوان، انتخاب فونت نامناسب، نداشتن فهرست اعلام و ابیات و اشعار، از مهمترین کاستی های کتاب است. نویسنده در مقدمه کتاب تاکید دارد که در تحلیل بلاغی خود متن را اساس قرار داده، اما در کتاب اثری از اساس قرار دادن متن به عنوان یک واحد تحلیل بلاغی نیست.