فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۷۴۱ تا ۹٬۷۶۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
منبع:
حسابداری دولتی سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
181 - 200
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف: منطبق بر تئوری انتخاب عمومی، یکی از استراتژی های مدیریت حسابرسان شرکت هایی با مالکیت دولتی، انحراف توجه حسابرس از حساب های مدیریت شده به حساب های پاک (بدون تحریف) یا حساب هایی که حاوی تحریف غیر از حساب های مدیریت شده هستند، به منظور تأثیرگذاری بر توانایی حسابرس به منظور کشف تقلب است. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از منظر داده ها، توصیفی- پیمایشی و از منظر هدف، از نوع کاربردی می باشد که از ابزار سناریو اس تفاده شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه حسابرسان شاغل در موسسات و سازمان حسابرسی و نمونه پژوهش 106 نفر حسابرس در مقطع زمانی سال 1400 می باشند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای آزمون فرضیه ها از تحلیل واریانس تک متغیره و یک نمونه استفاده شد. یافته های پژوهش: نتایج نشان می دهد که حسابرسان در مواجه با صورت های مالی حاوی تحریف ناشی از استراتژی حذف معاملات و استراتژی دستکاری شواهد، در خصوص شرکت های با مالکیت دولتی در مقایسه با شرکت های با مالکیت خصوصی، به احتمال بیشتری چنین قضاوت می کنند که اشتباه شناسایی شده غیر عمدی است. نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: نتایج این پژوهش نشان داد روشی از تقلب (از قلم افتادگی صاحبکار یا حذف) شناسایی می شود که در آن مدیران احتمالاً از آن استفاده می کنند، از سوی دیگر، از نظر حسابرسان بعید به نظر می رسند که عمدی باشد و نتایج می تواند به حسابرسانی که شرکت هایی با مالکیت دولتی را حسابرسی می نمایند، کمک کند تا قضاوتی که می نمایند با لحاظ کردن اشتباه کشف شده و نگاه ویژه به انتخاب عمومی دولت و استراتژی از قلم افتادگی صاحبکار باشد.
ارائه الگوی توسعه سرمایه انسانی نسل 4.0 در شهرداری تهران با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
115 - 134
حوزههای تخصصی:
اانقلاب نسل چهارم فناوری، به طور قابل توجهی فرآیندهای سازمانی را متحول کرده است. جهت دست یابی به موفقیت در چنین شرایطی، توسعه سرمایه انسانی سازگار با این نسل یک ضرورت غیرقابل انکار است. پژوهش حاضر با هدف طراحی و ارائه الگوی توسعه سرمایه انسانی نسل 4.0 در شهرداری تهران صورت گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری داده ها از نوع اکتشافی است که با رویکرد آمیخته (کیفی- کمی) مورد تحلیل قرار گرفته است. در مرحله اول جهت شناسایی مؤلفه های الگو، از روش کیفی و مصاحبه های عمیق استفاده شد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی، 17 نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیران ارشد شهرداری های شهر تهران بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. در مرحله دوم جهت برازش الگوی طراحی شده در بخش کیفی، از روش کمی و رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری این بخش شامل مدیران، کارشناسان و کارکنان شهرداری های تهران بزرگ بودند که 336 نفر با فرمول کلاین (2005) و به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این بخش پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل داده های بخش کیفی به روش کدگذاری و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا و تحلیل داده های بخش کمی با نرم افزار اسمارت پی. ال. اس انجام شد. نتایج بخش کیفی نشان داد الگوی سرمایه انسانی نسل 4.0 شامل 64 کد اولیه، 11 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی شایستگی دیجیتال، مهارت های دیجیتال، سازمان دیجیتال و منابع دیجیتال است. نتایج بخش کمی الگوی طراحی شده از تناسب قابل قبولی برخوردار است.
تبیین اثرات برنامه های توسعه شهری بر سرمایه اجتماعی در مواجهه با جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۶
۱۱۷-۱۰۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: فرایند سریع شهری شدن در جهان و به ویژه کشورهای در حال توسعه و نحوه مواجهه با جهانی شدن از مهمترین موضوعاتی است که شهرسازی ایران را با چالش جدی مواجه کرده است. این موضوع سبب شده برنامه ریزی شهری در ایران در ده های گذشته توان مواجهه با چالش های برخاسته از جهانی شدن را نداشته و به طور کامل تحت سیطره ی آن در آمده است. یکی از الگوهای رویارویی با این چالش، تعمیق بخشی به افزایش سرمایه اجتماعی در جامعه است، این پژوهش در پی آن ست که نقش برنامه های توسعه شهری را از منظر توجه به مفهوم سرمایه ی اجتماعی در مواجهه با جهانی شدن تبیین کند و اینکه آیا می توان اثرات منفی جهانی شدن را در برنامه های شهری از طریق تقویت سرمایه ی اجتماعی تعدیل کرد. روش پژوهش: این تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی با رویکردی ترکیبی (کمّی و کیفی) است و واحد آن در بُعد کیفی بهره گیری از متخصصین و مدیران حوزه ی برنامه ریزی شهری در شهر تهران و در بعُد کمی با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 356 نفر مورد سوال قرار گرفته اند. همچنین، سند پایه در این پژوهش آخرین طرح جامع تهران است.
الگوی جامع عوامل مؤثر برشکاف بین انتظارات حسابرسان و استفاده کنندگان گزارش های مالی: رهیافت زمینه بنیان چندوجهی و معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در تلاش است با استفاده از روش کیفی زمینه بنیان چندوجهی، الگوی جامع، شکاف بین انتظارات حسابرسان و استفاده کنندگان گزارش های مالی را تبیین نماید. روش: جامعه آماری پژوهش شامل اساتید دانشگاهی، شرکای مؤسسات حسابرسی وگروهی از استفاده کنندگان گزارش های مالی می باشدکه با استفاده از روش زمینه بنیان چند وجهی و نمونه گیری ترکیبی هدفمند، 42 مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته انجام گردید. به منظور اعتبار سنجی مدل از رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری و برای برازش مدل از نرم افزار PLS استفاده شده است. یافته ها: عوامل علی مؤثر بر ایجاد شکاف انتظارات شامل شکاف فردی و دانشی، انتظارات غیرمنطقی، پیچیدگی محیط کسب وکار می باشد و عوامل زمینه ای شامل عملکرد نامطلوب حسابرسان، استانداردهای ناکارآمد، نبود نظارت کافی بر عملکرد حسابرسان و شکاف قانونی ناشی از واگرایی در تفسیر قوانین و مقررات می باشد. نتیجه گیری: اقتصاد دولتی و غیررقابتی وعوامل مدیریتی و سیاسی به ترتیب با ضریب 658/0 و 601/0 بیشترین تأثیر و طیف گسترده استفاده کنندگان و شکاف دانشی بین گروه های مختلف ذینفعان به ترتیب با ضریب 270/0 و 394/0 کمترین تأثیر را در ایجاد شکاف بین انتظارات حسابرسان و استفاده کنندگان گزارش های مالی دارند.
معاملات با اشخاص وابسته و حق الزحمه غیر منتظره حسابرسی شرکت های زیان ده؛ آزمون اثر تعدیلی ساختار مالکیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۳
177 - 205
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی اثر ساختار مالکیت در تعدیل ارتباط میان معاملات با اشخاص وابسته و حق الزحمه غیر منتظره حسابرسی در شرکت های زیان ده پرداخته است. در این مسیر و به منظور حصول اهداف پژوهش؛ اطلاعات 71 شرکت برای یک دوره ده ساله از ابتدای سال 1389 تا پایان سال 1398 استخراج، متغیرهای پژوهش محاسبه و آزمون های آماری لازم صورت گرفت. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بوده و طرح آن از نوع تجربی و با استفاده از رویکرد پس رویدادی است. یافته ها بیان داشت یک ارتباط مثبت و معنادار میان معاملات با اشخاص وابسته و حق الزحمه غیر منتظره حسابرسی وجود داشته و استقلال هیات مدیره و دوگانگی نقش مدیرعامل بر این ارتباط، بصورت معناداری اثرگذار است. از طرفی اندازه هیات مدیره و ثبات مدیرعامل؛ بر این ارتباط اثر معناداری نداشتند. بر این اساس می توان بیان داشت معاملات با اشخاص وابسته موجب افزایش هزینه های غیر منتظره حسابرسی شده و استقلال هیات مدیره و دوگانگی نقش مدیرعامل موجب کاهش ارتباط میان معاملات با اشخاص وابسته و هزینه های غیر منتظره حسابرسی می شوند.
بررسی تأثیر درماندگی مالی و فرصت های رشد بر محافظه کاری حسابداری با نقش تعدیل گری بیش اطمینانی مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
177 - 208
حوزههای تخصصی:
محافظه کاری اقدامی است که در شرایط عدم اطمینان و محدود کردن رفتارهای خوش بینانه مدیریت در جهت افزایش قابلیت اتکای گزارش های مالی از آن بهره گرفته می شود. درماندگی مالی و فرصت های رشد از جمله عواملی هستند که می توانند باعث بهبود سطح محافظه کاری حسابداری شوند. در این میان انتظار می رود خصوصیات رفتاری مدیران بر رابطه میان درماندگی مالی و فرصت های رشد با محافظه کاری حسابداری تأثیر داشته باشد. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر بیش اطمینانی مدیریت بر ارتباط بین درماندگی مالی، فرصت های رشد و محافظه کاری حسابداری می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد، متغیر درماندگی مالی و فرصت های رشد بر محافظه کاری تأثیر مثبت و معناداری دارند. بیش اطمینانی مدیریت بر رابطه بین درماندگی مالی و محافظه کاری تأثیر معناداری ندارد ولی رابطه بین فرصت های رشد و محافظه کاری را تعدیل کرده و تأثیر منفی و معناداری بر رابطه بین آن ها دارد. به عبارت دیگر، مدیران با وضعیت مالی نامطلوب، چشم انداز مثبتی به وضعیت آتی شرکت نداشته و سطح محافظه کاری را افزایش می دهند. همچنین مدیران شرکت های بزرگ و در حال رشد، جهت حداقل کردن هزینه های سیاسی و اجتماعی خود، تمایل به انتخاب رویه های حسابداری محافظه کارانه تر دارند. از طرفی مدیران بیش اطمینان، نسبت به وضعیت آتی شرکت خوش بین بوده و سطح محافظه کاری حسابداری را کاهش می دهند.
ارائه مدلی برای ارزیابی گزارشگری ریسک شرکتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
1 - 29
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش شناسایی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های گزارشگری ریسک و ارائه مدلی برای ارزیابی گزارشگری ریسک شرکتی در ایران است. روش: در راستای اهداف پژوهش، ابتدا با بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان، ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های حاکم بر گزارشگری ریسک شرکتی استخراج و با استفاده از تکنیک دلفی فازی مورد اجماع و غربالگری قرار گرفت ؛ سپس با به کارگیری رویکرد ترکیبی دیمتل و فرایند تحلیل شبکه ای (دنپ)، روابط بین معیارها مشخص و اولویت بندی و وزن دهی آن ها صورت پذیرفت. یافته ها : نتایج پژوهش حاکی از اجماع خبرگان بر پذیرش تمام شاخص ها در مرحله دلفی فازی است. بر اساس دیدگاه خبرگان، بعد کیفیت افشای ریسک اهمیت بیشتری نسبت به ابعاد ساختار متن و کمیت افشای ریسک دارد و شاخص های پوشش، چشم انداز و اندازه اثر اقتصادی افشای ریسک، بیشترین وزن را به خود اختصاص داده اند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهند گزارش ریسک های اصلی شرکت، نحوه مدیریت این ریسک ها و کمی کردن اثرات آنها، در درجه بالاتری از اهمیت قرار دارند. با توجه به اثرگذاری بعد کیفیت و اثرپذیری ابعاد ساختار متن و کمیت افشای ریسک، توجه به بهبود کیفیت افشای ریسک می تواند ساختار متن و کمیت افشای ریسک را نیز بهبود بخشد. نتایج این پژوهش می تواند در ارزیابی، مقایسه و رتبه بندی گزارش های ریسک شرکت ها و تدوین ضوابط و رهنمودهای افشای اطلاعات ریسک توسط نهادهای نظارتی، افشای مناسب تر اطلاعات ریسک توسط شرکت ها و افزایش آگاهی ذینفعان از وضعیت ریسک شرکت و بهبود تصمیم گیری آنها مؤثر باشد.
ابعاد و مؤلفه های حکومت داری از منظر امام خمینی (رحمهالله) با رویکرد دانش مدیریت دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
11 - 62
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال دستیابی به الگوی اکتشافی از مدیریت قرآن کریم نسبت به رفتارهای روانی ناسازگار مشرکان و منافقان با استفاده از روش داده بنیاد است. بر این اساس، ابتدا رفتارهای روانی ناسازگارانهی این افراد، کلامی و کرداری، از آیات قرآن کریم، استخراج، مقوله بندی و تحلیل شد. برای دستیابی به شیوه های مدیریت روانی در مواجهه با رفتارهای ناسالم، گردآوری داده ها با مطالعه متن قرآن کریم از ابتدا تا آخر صورت پذیرفت و تحلیل داده ها در سه مرحله شناسه گذاری باز، محوری و انتخابی با مراجعه به تفاسیر مهم شیعی و رعایت ضوابط و قواعد تفسیر انجام شد. از نتایج این مطالعه، تبیین پنج رفتار ناسازگار «دلیل تراشی، فرافکنی، بی ارزش سازی، استهزاء و عقلی سازی» در میان مشرکان و سه رفتار «دلیل تراشی، فرافکنی و واکنش سازی» در میان منافقان است. 10 روش مدیریت رفتار در چهار سطح 1) پیشگیری -پیشگیری از وقوع رفتار ناسازگار، آگاه سازی، تفسیر رفتار 2) مرحله مداهنه – اطمینان بخشی، مدارا برای حساسیت زدایی 3) مرحله عملی -صحنهسازی، 4) مرحله قاطعانه - افشاسازی، محرومیت از امتیازات و تغییر محیط است.
اهمیت اخلاق و تاثیر آن در حرفه حسابداری
حوزههای تخصصی:
اطلاع از همه اطلاعات مالی شرکت که گاها محرمانه نیز می باشد باعث گردیده تا حسابداران به عنوان کارکنان کلیدی شرکت ها و موسسات شناخته شوند و از قدرتی برخوردار گردند که هر عمل آنها بر ارتقا و درک استفاده کنندگان از اطلاعات مالی شرکت تاثیرگذار باشد. به طبع هر اشتباه آنها نیز می تواند باعث تنزل شرکت و اشتباه استفاده کنندگان از اطلاعات مالی شرکت شود. پس رعایت اصول اخلاقی در این حرفه از اهمیت خاصی برخوردار است. البته رعایت اصول اخلاق حرفه ای در جریان حسابرسی نیز الزامی است. در صورت عدم رعایت الزامات اخلاقی توسط در حسابرسی، بهتر است فعالیت حسابرسی متوقف شود. اخلاق و رفتار اخلاقی بیشتر به اصول کلی مانند صداقت، درستکاری و غیره اشاره دارد و آنرا علم معاشرت با خلق تعریف کرده اند. با توجه به اهمیت ارزش های اخلاقی در دین مبین اسلام، هدف مطالعه حاضر تبیین جایگاه و نقش دین اسلام و لزوم رعایت اصول اخلاقی در رفع مشکلات حرفه حسابداری و رعایت آیین اخلاق حرفه ای حسابداری می باشد. در این مقاله پس از بیان تعریفی از حسابداری و اخلاق به لزوم رعایت موازین اخلاقی و پرداخته و اهم موارد عنوان شده در آیین نامه رفتار حرفه ای که مجموعه ای خاص از قوانین و مقرراتی است که توسط نهادهای حاکمیتی حسابداران رسمی تعیین می شود، پرداخته خواهد شد.
E-evaluation of professional skills: Comparative study of different technological choices by video conference: Case of the CRMEF of Taza(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
To ensure the continuity of the training activity within the framework of the specific precau-tions for the Covid 19 health crisis , the regional centers for training and education profes-sions, such as universities and schools, have radically reversed their training strategy, from face-to-face training to alternating training mode known as `` hybrid training mode '', the training of which is provided remotely one week and face-to-face during the following week and vice versa. In this sense, digital platforms of social networks and videoconferencing soft-ware have been mobilized to succeed in the mission of trainers. The objective of this article is to verify the contribution of videoconferencing software '' on training practices on the one hand and on the development of trainees' skills on the other hand, in order to trace a training methodology based on technological choices aimed at guar-anteeing maximum socio-professional performance. Finally, we confirm that despite the satisfaction of the majority of trainees 87% with respect to the advantages of videoconferencing tools in the process of assessing skills, technical, spa-tiotemporal and organizational disparities were noted among trainers compared to the use of digital tools in the evaluation (only 53% agree), or also in relation to the transition from one technological choice to another.
Technopedagogical evaluation of a digital device for the continuing training of teachers in Morocco: Case of the e-takwine platform(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Moroccan education system has undergone several reforms in recent years, thus concluded by the strategic vision, especially project 9 which has valued the continuing training of educational actors and framework law 51-17 in articles 34 and 35 which valued the continuous development of skills of teachers in Morocco, In this perspective the Ministry of National Education has reserved significant budgets to operationalize the continuing training of teachers on the one hand and it is committed to a Moroccan-American partnership within the framework of the Millennium project Challenge Account-Morocco. By committing to the establishment-challenge project, the ministry has set up a set of priorities, in particular the operationalization of the digital strategy for schools declared by decree 2.20.474, thus benefiting from the contribution of digital and while trying to overcome some constraints related to face-to-face training, a new regime that is continuous online training is implemented, it is the e-takwine platform. In addition, given the interest that evaluation represents for maintaining and improving the quality of a digital training device, we opted in this research, by evaluating the technopedagogical modality of e-takwine reserved at the start of the continuing training of novice teachers in Morocco and then developed for the training of all second cycle teachers from the start of the 2021-2022 school year. The sampling of our research is represented by 362 professors from the region of Fés –Meknes belonging to two different teaching cycles, and who followed their training for three months in six training modules in a more or less assiduous manner, Similarly, to conduct our survey, we administered two online questionnaires to participating teachers, in order to judge the functionality and ergonomics of the platform being researched. Finally, confirming to us that despite the satisfaction of the majority of participants with respect to the functional quality and the contribution of the device, some difficulties were noted at the levels: technical (compatibility, accessibility), functional or even with regard to technological knowledge.
تأثیر مدیریت دانش مشتری بر خلق ارزش سازمانی در تجارت الکترونیک B2C(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
254 - 275
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه روزافزون فناوری های اطلاعاتی در فضای تجارت الکترونیک، پتانسیل زیادی را در افزایش ارتباط با مشتریان و امکان تبادل دانش تعاملی بین مشتریان و سازمان ها برای خلق ارزش فراهم می کند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش مدیریت دانش مشتری بر خلق ارزش سازمانی در تجارت الکترونیک B2C است.
روش: نوع پژوهش مبتنی بر پارادایم کیفی کمّی است. در بخش کیفی، از روش تحلیل تم استفاده شد. جمع آوری داده ها از طریق مرور ادبیات و انجام 16 مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدیران تجارت الکترونیک B2C، به شناسایی و دسته بندی مؤلفه های سازنده انجامید که همه کدگذاری شدند. در بخش کمّی با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار پی ال اس، فرضیه های پژوهش روی 392 نفر از مدیران و کارشناسان شرکت های فعال در حوزه تجارت الکترونیک B2C آزمون شد.
یافته ها: با توجه به یافته های بخش کیفی، عوامل سازنده متغیرهای مدیریت دانش مشتری و خلق ارزش سازمانی شناسایی و دسته بندی شدند. در مرحله کمّی پژوهش، تأثیر ابعاد مدیریت دانش مشتری بر خلق ارزش سازمانی تأیید شد.
نتیجه گیری: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که ابعاد متغیر مدیریت دانش مشتری (دانش از مشتری، دانش برای مشتری و دانش درباره مشتری) بر خلق ارزش سازمانی در تجارت الکترونیک (نوآور بودن، کارایی، حفظ مشتری و خدمات تکمیلی) تأثیرگذار است که بیشترین تأثیر، مربوط به رابطه دانش از مشتری بر نوآور بودن، خدمات تکمیلی و کارایی و کمترین تأثیر مربوط به رابطه دانش از مشتری بر حفظ مشتری و همچنین، دانش درباره مشتری بر خدمات تکمیلی است.
The Impact of Effective Corporate Governance on the Relationship between Tax Gap and Future Profit Changes in Iranian Economy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In most countries, taxation plays a very important role as one of the main means of government in the economy. Most of the state's revenue sources are taxed, through which redistribution for the three purposes of allocating economic benefits. Income and economic stability are used. Due to differences in tax laws and regulations and accepted accounting principles and principles, what may be considered from the perspective of income and expense accounting theories may not necessarily be from the perspective of income and expense tax laws. It should be noted, however, that the purpose of determining profits in the preparation of financial statements from an accounting perspective is to Determining the source of tax calculation is different in tax laws (Karbassi Yazdi and Rasekh Saleh, 2013). It accounts for a large share of Iran's GDP, so addressing it can play an important role in achieving the ultimate goals of macro policies (Khajavi et al., 2010). With the formation of agency relations, the conflict of interest between Managers, shareholders on the one hand, and other stakeholders (such as the government) on the other. Yat is not the same as determinate tax (tax gap). Two goals are conceivable. While this gap is expected to affect the quality of reported earnings for investors, the greater the difference, the lower the firm's profitability. And affect future profits of companies.
Performance Analysis of Global Hedge Funds(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this paper is to provide an overview research on the hedge fund performance. In the first step, we review recent studies and put them into a joint evaluation of hedge fund performance. Stressful market conditions have a negative impact on HF performance in terms of alphas as the majority of HF strategies do not provide significant excess returns. This study examines the performance of hedging funds that are active in the world and evaluates the feasibility of its creation in Iran. for the first time, the international data of hedging funds from Barclay hedge, Eurkhedge, database during the last 20 years were examined. The statistical population of the present study was international hedging funds during the years 2000 to 2020. The sample size according to the screening method and after removing the pert observations is equal to 150 international hedging funds. In this study, Spss, Amoz, Lisrel software were used. Has been. The results of hedge fund data analysis using multivariate regression at 90% confidence level show that there is a significant and positive relationship between AUM and fund returns. Other research results also show that cost stickiness has a positive effect on the efficiency of hedging funds.
مسئولیت پذیری اجتماعی و ارزش آفرینی نقدی با تاکید بر نقش تعدیلی استراتژی کسب وکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۳
27 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزش گذاری مسئولیت پذیری اجتماعی و ابعاد آن به شیوه ای نوین و تاثیر آن بر ارزش آفرینی نقدی شرکت ها، با تاکید بر نقش تعدیل کنندگی استراتژی کسب وکار است. بدین منظور از یک شاخص ترکیبی؛ پایه گذاری شده بر متغیرهای حسابداری، مبتنی بر روش میانگین رتبه بندی دهکی، جهت تعیین ارزش مسئولیت پذیری اجتماعی و ابعاد آن استفاده شده است. ارزش افزوده نقدی، مبنایی جهت سنجش ارزش آفرینی نقدی شرکت ها می باشد. منطبق با چارچوب نظری مایلز و اسنو (2003، 1978)؛ استراتژی های تدافعی، تحلیل گر و تهاجمی به دو حالت امتیاز و نوع استراتژی، مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه آماری شامل 104 شرکت طی دوره ی زمانی 1389 تا 1397 است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از الگوی رگرسیون خطی چند متغیره و شیوه داده های ترکیبی استفاده گردیده است. نتایج نشان می دهد مسئولیت پذیری اجتماعی و ابعاد اقتصادی، اخلاقی و قانونی آن تاثیر مثبت و معناداری بر ارزش آفرینی نقدی شرکت ها دارد و استراتژی کسب وکار این رابطه را به طور مثبت و معنادار تحت تاثیر قرار می دهد. همچنین نتایج نشان می دهد هرچه استراتژی کسب وکار تهاجمی تر باشد، تاثیر قوی تری بر رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و ابعاد آن، با ارزش آفرینی نقدی دارد. پژوهش حاضر به دلایلی چند، به وسعت اطلاعات پژوهشی می افزاید. در این پژوهش به بررسی ارتباط مسئولیت پذیری اجتماعی و ابعاد آن با ارزش آفرینی نقدی شرکت ها پرداخته شده است. از آنجا که گنجاندن متغیرهای تعدیلی در رابطه مسئولیت پذیری اجتماعی و عملکرد به تبیین این ارتباط، و افزایش قابلیت اطمینان نتایج کمک می کند، استراتژی های تجاری به عنوان یکی از این عوامل، مورد بررسی قرار گرفته است. این امر می تواند درک عمیق تری برای مدیران از اثرگذاری تعهدات اجتماعی بر ارزش آفرینی شرکت ها، در سایه استراتژی های مختلف تجاری فراهم سازد.
اولویت بندی و ارائه مدل عوامل کلیدی موفقیت در طراحی و توسعه محصول مشترک جدید در صنعت هوافضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
124 - 156
حوزههای تخصصی:
طراحی و توسعه محصول مشترک یکی از راهبردهای موثر در کاهش هزینه، زمان، ریسک و دستیابی به قابلیت های مکمل می باشد. از طرفی این راهبرد به علت پیچیدگی در اجرای همزمان دو فرایند طراحی و توسعه محصول و شراکت دارای عوامل تاثیرگذار متعددی است که بدون آنها نمی توان توقع عملکرد موفق داشت. لذا شناسایی عوامل کلیدی موفقیت یکی از مهم ترین گام های برنامه ریزی و اجرای موفق در طراحی و توسعه محصول مشترک است، زیرا بدون درک این عوامل شرکا نمی تواند برنامه ریزی درستی برای شراکت داشته باشند. این پژوهش درصدد شناسایی و اولویت بندی عوامل کلیدی موفقیت در طراحی و توسعه محصول مشترک جدید می باشد. در همین راستا ابتدا با استفاده از ادبیات و مصاحبه با تعدادی از کارشناسان ذی ربط در صنعت هوافضا عوامل متعددی استخراج شده و سپس به روش دلفی فازی عوامل نهایی شده و با استفاده از روش «تحلیل شبکه ای فازی» اولویت بندی و «دیمتیل» روابط آنها بیان شده است. از نگاه فرایندی عوامل «ارزیابی شراکت»، عوامل «داخلی هر شریک» و عوامل «گروهای طراحی» به ترتیب اولویت یک تا سه بوده و همچنین از بین کل عوامل شناسایی شده، «برخورداری از فرهنگ سازمانی مبتنی بر همکاری»، «احترام و اعتماد متقابل»، «تعیین نقش ها و تخصیص وظایف در فرایند توسعه محصول»، «نهادهای میانجی»، «تدوین راهبردهای خروج از شراکت»، «پشتیبانی مدیریت ارشد»، «تنظیم قراردادهای حل مسئله و ارزیابی»، «مهارت مذاکره»، «برخورداری از مهارت ها و انعطاف پذیری شناختی و سازمانی» و «تعهد اعضای تیم» جز ده عامل کلیدی موفقیت می باشند.
A VAR Model for the Macroeconomic Indicators Restatements Predicting: Introduction to Macroaccounting Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The emergence of a new theory of"macroaccounting" with a new wave of accounting research over the last decade tries to explain and use the Aggregate information of interim accounting statements in economic forecasts. Macroaccounting theory suggests that economists and macroeconomic forecasters use Aggregate accounting information at the macroeconomic level. For example, accounting earning is used to predict GDP, cost stickiness is used to predict unemployment, and the ratio of book value to market value is used to predict inflation. Earnings growth dispersion contains information about trends in labor reallocation, unemployment change, and, ultimately, aggregate output. initial macroeconomic estimates released by the Central bank of Islamic Republic of Iran and Planning and Budget Organization and Statistical Center of Iran do not fully incorporate this information. Accordingly, the present study, based on macroaccounting theory, has examined the Predicting Restatements in Macroeconomic Indicators using Accounting Information. The population of this study includes all companies listed in the TSE. Due to the seasonality of the data and the fit of the models in a time series, the observations reach 40 times (2008:1to2018:4). The research method is based on time series data, VARtechnique. the The results suggest that earnings growth dispersion provides related data about final GDP growth. The results suggest that after considering the effect of other influential factors, specifically real initial GDP, earnings growth dispersion is useful in forecasting future GDP changes. The findings are important for economists and policymakers to have more accurate economic estimation and prediction by applying for accounting Information.
بررسی نقش کیفیت حاکمیت شرکتی بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت ها و اجتناب مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالی سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
125 - 97
حوزههای تخصصی:
مسئولیت اجتماعی شرکت ها از مولفه های اثرگذار مرتبط با اخلاق کسب و کار است که به نقش شرکت ها درحوزه اجتماع می پردازد. مسئولیت اجتماعی شرکت ها مجموعه وظایف و تعهداتی است که شرکت بایستی در جهت حفظ، مراقبت و کمک به جامعه ای که در آن فعالیت می کند، انجام دهد. این پژوهش به بررسی ارتباط بین عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت و اجتناب مالیاتی با تاکید بر نقش کیفیت حاکمیت شرکت ها در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادر تهران می پردازد. این پژوهش از نوع کاربردی و توصیفی پس رویدادی است. جامعه آماری پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی ۱۳۹۸-۱۳۹۳ می باشد که با استفاده از روش حذف سیستماتیک، تعداد ۱۲۷ شرکت به عنوان نمونه آماری تعیین گردید. برای آزمون فرضیه های پژوهش، از روش رگرسیون چند متغیره با استفاده از داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که بین عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت و اجتناب مالیاتی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین کیفیت حاکمیت شرکتی نقش میانجی در رابطه بین عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت و اجتناب مالیاتی دارد.
تأثیر انواع سرمایه بر توسعه صنعت گردشگری در کشورهای منتخب جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۶ تابستان ۱۰ شماره ۱۰۳
77 - 106
حوزههای تخصصی:
گردشگری از متنوع ترین و بزرگترین صنایع جهان و مهم ترین منبع درآمدی و ایجاد فرصت های شغلی در بسیاری از کشورها است. بنابراین، بررسی تعیین کننده های توسعه گردشگری در مباحث اقتصادی از اهمیت به سزایی برخوردار است. در این راستا، تحقیق حاضر سعی نمود با استفاده از داده های تابلویی و به روش گشتاورهای تعمیم یافته به بررسی تأثیر انواع سرمایه شامل سرمایه طبیعی، سرمایه فیزیکی، سرمایه انسانی، سرمایه مالی، نوآوری و سرمایه مستقیم خارجی بر توسعه صنعت گردشگری در دو گروه از کشورهای منتخب درحال توسعه و توسعه یافته و نوظهور طی دوره 2017-2007 بپردازد. نتایج مدل برآوردی تحقیق نشان داد، یک درصد افزایش انباشت سرمایه های طبیعی، فیزیکی، انسانی، مالی، نوآوری و سرمایه مستقیم خارجی به ترتیب موجب افزایش 063/0، 181/0، 052/0، 089/0، 128/0 و 066/0 درصدی درآمد کشورهای منتخب درحال توسعه از محل گردشگری بین المللی می گردد. همچنین، یک درصد افزایش انباشت سرمایه های طبیعی، فیزیکی، انسانی، مالی، نوآوری و سرمایه مستقیم خارجی به ترتیب موجب افزایش 113/0، 104/0، 080/0، 055/0، 091/0و 118/0 درصدی درآمد کشورهای منتخب توسعه یافته و نوظهور از محل گردشگری بین المللی می گردد. به علاوه، تأثیر متغیرهای کنترلی جهانی شدن، ثبات سیاسی و نرخ ارز واقعی بر توسعه صنعت گردشگری در هر دو گروه از کشورهای منتخب مثبت و معنادار است.
بررسی نقش میانجی بدبینی سازمانی در رابطه بین بی نزاکتی در محیط کار و سکوت سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال دوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
97 - 115
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی بدبینی سازمانی در رابطه بین بی نزاکتی در محیط کار و سکوت سازمانی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه های استان چهارمحال و بختیاری به تعداد ۲۲۵۵ نفر می باشد. با توجه به حجم هر منطقه با استفاده از فرمول کوکران 660 نفر حجم نمونه انتخاب گردید و افراد نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم هر طبقه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های مورد نیاز در این پژوهش از پرسشنامه های استاندارد استفاده گردید و روایی و پایایی آنها مورد آزمون قرار گرفت که از روایی و پایایی بالایی برخوردار بوده اند. جهت بررسی فرضیات پژوهش از روش بررسی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر به روش حداقل مربعات جزئی به کمک نرم افزار PLS- warp استفاده گردید. نتایج حاصل از تحلیل های انجام شده در پژوهش نشان داد که بی نزاکتی در محیط کار بر سکوت سازمانی تأثیر معنادار مثبت دارد که ضریب تأثیر آن 77/0 می باشد. با توجه به خروجی نرم افزار وارپ بی نزاکتی در محیط کار بر بدبینی سازمانی تأثیر معنادار مثبت دارد که ضریب تأثیر آن 66/0 می باشد و همچنین تأثیر بی نزاکتی در محیط کار بر سکوت سازمانی از طریق بدبینی سازمانی مثبت با ضریب تأثیر 88/0 می باشد.