ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
۹۸۱.

طراحی و تبیین الگوی حکمرانی شبکه ای هوشمند در مدیریت شهری در شهرداری های خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمرانی شبکه ای حکمرانی هوشمند مدیریت شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۶۲
مطالعه حاضر با هدف طراحی و تبیین الگوی حکمرانی شبکه ای هوشمند در مدیریت شهری در شهرداری های خراسان شمالی انجام شد. این مطالعه از نظر هدف کاربردی-توسعه ای، از نظر روش و بازه زمانی گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایش مقطعی و از نظر طرح پژوهشی، یک پژوهش آمیخته می باشد. جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل اساتید مدیریت شهری و مدیران شهرداری های خراسان شمالی است که 15 نفر به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شده اند مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت. جامعه آماری بخش کمی شامل مدیران و کارشناسان شهرداری های خراسان شمالی است که با فرمول کوکران، حجم نمونه 278 نفر برآورد شد و نمونه گیری با روش تصادفی ساده انجام گردید. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیم ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی مصاحبه براساس چهار معیار اعتبارپذیری، انتقال پذیری، تاییدپذیری و اطمینان پذیری تایید گردید و پایایی بخش کیفی با محاسبه ضریب هولستی به میزان 713/0 مطلوب برآورد گردید. روایی بخش کمی با روش های روایی صوری (دیدگاه داوران)، روایی همگرا (بالای 5/0) و روایی واگرا بررسی شد. پایایی پرسشنامه نیز با برآورد آلفای کرونباخ، ضریب رو و پایایی ترکیبی (بالای 7/0) مطلوب ارزیابی شد. تحلیل داده ها در بخش کیفی با روش تحلیل مضمون و در بخش کمی با روش حداقل مربعات جزئی انجام شد. یافته های پژوهشی نشان داد عوامل مدیریتی، عوامل فنی حکمرانی شبکه ای هوشمند، شفافیت مدیریت شهری و مشارکت شهروندان الکترونیک بر حکمرانی شبکه ای هوشمند تاثیر دارند. حکمرانی شبکه ای هوشمند بر راهبرد مدیریت هوشمند شهری موثر است. خدمات هوشمند شهری در این رابطه نقش زمینه ای و بسترساز دارند و مدیریت شهری سنتی نیز یک عامل مداخله گر است. در پایان راهبرد مدیریت هوشمند شهری منجر به پیامدهایی نظیر عملکرد زیست محیطی، عملکرد اقتصادی و عملکرد اجتماعی و حکمروایی خوب شهری می شود.
۹۸۲.

ارائه مدل ارتقاء توان رزمی ارتش جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر تأمین مالی مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ارتقاء توان رزمی آجا تامین مالی تامین مالی مطلوب آجا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۳۹
ارتقاء توان رزمی در نیروهای مسلح از اهداف راهبردی و مهم برای کشور ها به شمار رفته و تامین مالی مطلوب همواره برای تحقق این هدف به عنوان یک عامل حیاتی و تاثیرگذار مورد توجه بوده است. لذا هدف از این پژوهش ارائه مدل ارتقاء توان رزمی ارتش جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر تأمین مالی مطلوب می باشد. تحقیق حاضر، یک تحقیق آمیخته (کمی کیفی)، توصیفی،-پیمایشی با ماهیت کاربردی و از لحاظ زمانی مقطعی می باشد. جامعه آماری پژوهش ارتش جمهوری اسلامی ایران می باشد . در این پژوهش برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای، برای تحلیل آنها از پرسشنامه دلفی فازی و فرایند تحلیل رتبه ای است. نتایج تحقیق نشان داد که به طور کلی سه رویکرد دولت محور، مبتنی بر مشارکت عمومی – خصوصی و رویکرد مبتنی بر برون سپاری و خصوصی سازی برای تأمین مالی ارتش جمهوری اسلامی ایران وجود دارد. طبق مدل استخراج شده، مهم ترین مؤلفه های دولت محور عبارتند از: تهاتر دارایی های راکد با بنگاه های اقتصادی زود بازده(تولیدی، خدماتی، بازدگانی) و کسب درآمد از محل آموزش و یاددهی فنون نظامی (المللی). در رویکرد مشارکت دولت با بخش خصوصی مهمترین مؤلفه ها عبارتند از، تولیدات دانش بنیان و بهره برداری از آنها با مشارکت بخش خصوصی، برون سپاری و ایجاد تامین مالی از طریق اوراق مشارکت. و مهمترین مؤلفه های برون سپاری و خصوصی سازی عبارت اند از: خدمات آموزشی، بهداشتی، نظامی در راستای کسب درآمد در بیرون از سازمان، ایجاد توانایی جدید در دارایی و امکانات، لذا استفاده از مؤلفه های به دست آمده در تامین مالی آجا، علاوه بر افزایش توان رزمی می تواند در شکوفایی اقتصادی کشور نیز کمک می نماید.
۹۸۳.

تاکتیک ها و تکنیک های نظامی و روان شناختی امام حسین(علیه السلام) در عاشورا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امام حسین (ع) قیام عاشورا تکنیک های نظامی فنون روان شناختی اصول رهبری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۳۷
هدف: هدف این نوشتار، بررسی تاکتیک های نظامی و روان شناختی امام حسین (علیه السلام) در قیام عاشوراست. پرداختن به این موضوع می تواند به دست یابی به روش های فکری و نظامی اسلامی کمک کند. روش ها: این مقاله، یک پژوهش تحلیل محتوا است که در سه مرحله(گردآوری داده ها، کدگذاری باز و تحلیل داده ها، استخراج مفاهیم و مقوله) انجام شده است. به منظور گردآوری داده ها (خطبه ها و گفتگوها و دستورات) از روش اسنادی و فن کتابخانه ای بهره برده شده است. یافته ها: قیام امام حسین(علیه السلام) در زمانی رخ داد که جامعه ی اسلامی، به گونه ای مشهود از مسیر الهی منحرف شده و فضای جامعه با تعالیم و احکام اسلامی ناهم سو بوده و اسلام در معرض نابودی و تحریف قرار داشت. در واقع با تشخیص عدم صلاحیت حاکمیت وقت به عنوان چالش اصلی جامعه و در نظر داشتن زمینه ها و علل آن، راه حلی اساسی مدنظر بوده است که با تاکتیک های نظامی و روان شناختی فوق العاده همراه بوده است. این تاکتیک ها و تکنیک ها شامل: ارزیابی دقیق از میدان نبرد، استقاده مناسب و صحیح از عوارض زمین، چینش آرایش نظامی برنامه ریزی شده در مقابله با حملات ناگهانی دشمن، خواندن اشعار حماسی، تبیین هویت و جایگاه معنوی خاندان مطهر اهل بیت (علیه السلام)، افشای باطل و تحقیر نسب دشمن، ایجاد شکاف و دوقطبی سازی دشمن، بصیرت محوری و اخلاق مداری بیشترین بهره را از عدم توازن طرفین جنگ و شرایط سخت و تحمیل شده، ببرد.
۹۸۴.

تحلیل روندهای کلیدی در زنجیره تولید فولاد ایران: کاوشی نظام مند در روندهای پیش رو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روند فولاد زنجیره ارزش آینده صنعت سبز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۵۸
رشد سریع و درهم تنیدگیِ غیرقابل کنترل تغییرات در دنیای امروز، سازمان ها و جوامع را ناگزیر می کند تا هوشمندانه به ترسیم تصاویر و سناریوهای مختلف از آینده های محتمل و مطلوب بپردازند و فعالانه در جهت تحقق بهترین نتایج گام بردارند. اهمیت این موضوع در صنایع راهبردی همچون صنعت فولاد دوچندان است، زیرا این صنعت نقشی حیاتی در اقتصاد و توسعه کشورها دارد. یکی از پیش شرط های اساسی آینده نگری، شناسایی مهم ترین روندهای کلان21 تأثیرگذار و ارزیابی تعاملات احتمالی آن هاست. در این پژوهش، به منظور شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر زنجیره تولید صنعت فولاد ایران و روندهای اصلی شکل دهنده آینده این صنعت در افق پنج ساله، ابتدا مرور نظام مندی بر اسناد معتبر و مرتبط انجام گردید و داده ها در قالب یک مدل تحلیلی دسته بندی شدند. درنهایت، هشت روند تأثیرگذار اصلی شناسایی شد که در میان آن ها، افزایش اهمیت مباحث زیست محیطی - به ویژه در زمینه پایداری و کاهش آلایندگی - برجسته تر بود. سپس، دلایل تأثیرگذاری این روندها بر تولید فولاد و زنجیره ارزش پایین دست بررسی شد. در پایان، توصیه های سیاستی مرتبط برای مواجهه با چالش ها و بهره برداری از فرصت ها ارائه گردید. این مطالعه، دیدگاه های ارزشمندی برای ذی نفعان صنعت فولاد به منظور برنامه ریزی استراتژیک و حرکت به سمت صنعتی سبز و پایدار فراهم می آورد.
۹۸۵.

شناسایی ظرفیت ها و راهکارهای بهره برداری از میراث ارامنه در توسعه گردشگری استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استان چهارمحال و بختیاری ارامنه گردشگری روستا میراث ارامنه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۹
زمینه و هدف : میراث ارامنه در ایران، به عنوان بخشی از هویت مشترک ایرانی-ارمنی، قابلیت تبدیل شدن به جاذبه ای منحصربه فرد برای گردشگری دارد. این پژوهش به بررسی میراث ارامنه در استان چهارمحال و بختیاری پرداخته و راهکارهایی برای تقویت گردشگری با تأکید بر این میراث ارائه کرده است. روش شناسی : داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۲۰ نفر از مشارکت کنندگان و بررسی اسناد معتبر، جمع آوری و با روش تحلیل مضمون تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که ۱۵ روستای این استان پتانسیل لازم برای گردشگری مبتنی بر میراث ارامنه دارند. میراث ملموس شناسایی شده در این مناطق در شش دسته شامل کلیساها، گورستان های تاریخی، جواهرات سنتی، خانه های قدیمی، قلعه ها و سنگ قبرها تقسیم بندی شدند. همچنین، میراث ناملموس در هفت دسته ازجمله مهارت تولید هنرهای دستی و صنایع دستی توسط ارامنه، میراث های ادبی، غذاهای سنتی، بازی های سنتی، لباس های سنتی ارامنه چهارمحال و بختیاری، برگزاری رویدادها و جشنواره ها در زمان اسکان ارامنه و مهارت کشت و کار و زراعت طبقه بندی گردید. نتیجه گیری و پیشنهادات : راهکارهای استخراج شده در پنج محور کلی شامل حفاظت و مرمت جاذبه ها، توسعه زیرساخت ها، برگزاری رویدادهای فرهنگی، توانمندسازی جامعه محلی و بازاریابی هدفمند ارائه شدند. این مطالعه بر لزوم تدوین برنامه یکپارچه گردشگری با مشارکت ذی نفعان محلی و نهادهای ملی تأکید دارد. نوآوری و اصالت : مرور پیشینه پژوهش بیان گر آن است که اکثر پژوهش ها با هدف تاریخی یا هنری جنبه های میراث ارامنه دراستان چهارمحال و بختیاری پرداخته اند. اما پژوهشی به طور جامع و با رویکرد گردشگری، به شناسایی و تدوین راهکارهای عملیاتی برای رونق گردشگری با تأکید بر میراث ارامنه در استان چهارمحال و بختیاری پرداخته نشده است.
۹۸۶.

اولویت بندی فناوری های چند کاناله در ایجاد خلق ارزش مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فناوری های موبایل بازاریابی وب سایت ها فناوری های چند-کاناله ارزش مشترک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۳
هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی فناوری های چند کاناله ای است که در ایجاد ارزش مشترک نقش دارند در این تحقیق از نرم افزار MICMAC که یک نرم افزار به روش کیفی است بهره گرفته شده است. لذا جامعه آماری این پژوهش 15 نفر از خبرگان و مدیران اجرایی حوزه ی فروش و بازاریابی با سابقه بالاتر از 10 سال فعالیت اجرایی و با تحصیلات کارشناسی ارشد و بالاتر می باشد، که به فناوری های شناسایی شده از 0 تا 3 در ماتریس میک مک امتیاز دادند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که فناوری های وب سایت ها، تبلیغات گوگل، بازاریابی موبایل و رسانه های اجتماعی به ترتیب رتبه های 1 تا 4 با تاثیرگذاری مستقیم بر خلق ارزش مشترک به خود اختصاص داده، و سیستم مدیریت ارتباط با مشتری و بلاکچین رتبه های آخر را کسب کرده اند؛ همچنین در بخش تأثیرپذیری یا وابستگی مشخص گردید که فناوری های موبایل، مرکز تلفن، وب سایت ها رتبه 1 تا 3 را کسب کردند و سیستم اتوماسیون رتبه آخر را کسب کرده است. بنابراین، نقش فناوری های بازاریابی چند کاناله در خلق ارزش مشترک برای شرکت هایی که هدفشان ارتقای تجارب مشتری، هدایت معاملات و در نهایت دستیابی به موفقیت تجاری بوده، از طریق اولویت دهی فناوری های وب سایت ها، تبلیغات گوگل، بازاریابی موبایل و رسانه های اجتماعی ضروری است.
۹۸۷.

Quantitative Explanation of the Position of Electronic Recommendation Advertising Strategy among Advertising Strategies in Shaping the Mental Image of Bank Customers(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Advertising Advertising Strategies Brand Mental Image Day Bank E-WOM E-Recommendation Advertising

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۲۹
Purpose : The customers’ behavior is influenced by their mental image of the Banks. Information resources are one of the factors that shape this mental image. Electronic word of mouth (eWOM) is considered a powerful advertising tool and an important and influential resource of information on the attitudes and behavior of customers. The aim of the present research is to investigate the position of eWOM among the advertising strategies that shape the mental image of customers at Bank Day branches in the western part of the country. Method : This research is applied in terms of purpose and descriptive and analytical in terms of nature. It is also a field survey in terms of data collection. The background of the research was compiled through library resources and web browsing. Then, 8 options and 9 criteria were identified, and a decision matrix questionnaire was designed. Therefore, the researcher’s decision matrix was used to collect data, and its content validity was confirmed by professors. The statistical population of this research consisted of all experts working at Bank Day Gharb branches in the country. In this study, 23 experts were selected using purposive and snowball sampling. Findings : Data analysis was performed using Taxonomy software. The results showed that the eWOM advertising strategy ranked third among the advertising strategies, following television advertising and internet advertising, in shaping the customer's mental image. Conclusion : Based on the research findings, the electronic recommendation advertising strategy is considered an important advertising strategy in shaping the mental image of Bank Day customers. There is a need for skilled managers to design appropriate websites and social networks and provide the necessary preparations for its development.
۹۸۸.

بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی در رابطۀ بین تقاضای شغلی و ابهام نقش با رفاه کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تقاضای شغلی ابهام نقش رفاه خودکارآمدی دانشگاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۳۵
بهبود رفاه و حمایت از کارکنان سبب موفقیت سازمان شده است اگر سازمان کارکنان را مورد حمایت خود قرار داده آنها احساس تعهد بیشتری به سازمان داشته و در جهت فزایش عملکرد و دستیابی به اهداف سازمان تلاش می کنند. یافتن عوامل موثر بر رفاه کارکنان امری ضروری است و به سازمان ها جهت بهبود عملکرد و رسیدن به موفقیت کمک نموده است، از این رو این پژوهش در پی آزمون مدلی ازعوامل علی موثر بر رفاه کارکنان با میانجی گری خودکارآمدی در کارکنان دانشگاه رازی کرمانشاه بوده است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها توصیفی- پیمایشی بوده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که روایی صوری، روایی همگرا و روایی افتراقی متغیرها مورد بررسی قرار گرفته است. تحلیل داده ها با استفاده از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری با روش حداقل مربعات جزئی از طریق نرم افزار Smart PLs3 انجام شده است.جامعه آماری شامل کلیه ی کارکنان دانشگاه رازی کرمانشاه که شامل 490 نفر بوده است و با استفاده از جدول مورگان 215 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شده اند. یافته ها نشان داد که چالش های شغلی و ابهام نقش هم به صورت مستقیم و هم با میانجی گری خودکارآمدی بر رفاه کارکنان موثر بوده است. با توجه به یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت که تقاضاهای شغلی بیش از حد و ابهام در نقش کارکنان توانسته است خستگی عاطفی را افزایش و درگیری کاری کارکنان را کم کرده که این دو سبب کاهش رفاه کارکنان شده است.
۹۸۹.

شناسایی و تحلیل آینده پژوهانه زیرساخت ها در تحقق مقاصد گردشگری هوشمند در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آینده پژوهی زیرساخت های گردشگری شهر هوشمند گردشگری هوشمند مقصد گردشگری هوشمند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۵۰
مقدمه در پی تحولات ناشی از فناوری اطلاعات، گردشگری هوشمند به عنوان یکی از شکل های نوظهور گردشگری، به گامی متمایز در تکامل فناوری اطلاعات و ارتباطات در گردشگری تبدیل شده و ابعاد فیزیکی و حکمرانی گردشگری در حال ورود به عرصه بازی دیجیتال هستند. این مفهوم در مناطقی از جمله آسیا و اروپا به طور گسترده ای به یک اولویت استراتژیک در راستای توسعه گردشگری تبدیل شده و هم اکنون کشورهای مختلفی از سراسر جهان پروژه هایی را در جهت تحقق این نوع از گردشگری آغاز کرده اند. آمارها نشان می دهد اگر چه مفهوم هوشمندی در صنعت گردشگری سابقه ای طولانی ندارد، حجم بازار سفرهای هوشمند در جهان در سال 2023 رقمی در حدود 28/8 میلیارد دلار آمریکا را به ثبت رسانده است و با در نظر داشتن نرخ رشد مرکب سالانه 16 درصد، این مقدار به حدود 126/8 در سال 2033 خواهد رسید. در نتیجه، گردشگری هوشمند و مزایای متعدد آن برای گردشگران، ساکنان، مدیران و سایر ذی نفعان مقصد ضرورت اقدام در جهت پیشبرد اهداف و توسعه آن را برجسته ساخته است. در این مسیر بسترسازی و فراهم کردن زیرساخت های این نسل از گردشگری اولین گام در تحقق گردشگری هوشمند است که این موضوع در روند سیاست گذاری و سرمایه گذاری بسیاری از کشورها نیز مد نظر قرار گرفته است. لذا تحقق گردشگری هوشمند مستلزم وجود زیرساخت های مناسب در مقیاس مختلف است که به عنوان پایه ای برای توسعه و اجرای استراتژی های نوآورانه در گردشگری عمل می کنند و دستیابی به مزایای پایداری، رقابت پذیری و رضایت ذی نفعان را امکان پذیر می سازند.  در ایران، علی رغم پتانسیل های فراوان گردشگری، تحقق مقاصد گردشگری هوشمند با چالش هایی مواجه است. توسعه گردشگری به عنوان یکی از بخش های مهم اقتصادی کشور، نیازمند توجه ویژه به زیرساخت های مدرن و فناوری های نوین است. در این راستا، مطالعه حاضر با بهره گیری از نظرات خبرگان در حوزه های گردشگری و فناوری اطلاعات و ارتباطات در قالب مصاحبه های نیمه ساختاریافته تلاش دارد تا مهم ترین زیرساخت های مورد نیاز برای تحقق مقاصد گردشگری هوشمند در ایران را شناسایی کند و با مشخص کردن روابط بین عوامل و تأثیرات آن ها بر یکدیگر در قالب تحلیل آینده پژوهی، از طریق ارائه راهکارها و پیشنهادهای کاربردی گامی مؤثر در جهت توسعه این مفهوم بردارد. مواد و روش ها پژوهش حاضر به روش آمیخته انجام شده است. بخش اول انجام پژوهش از نوع کیفی بوده و با روش تحلیل مضمون انجام شده است و هدف آن، شناسایی زیرساخت های پیش نیاز تحقق گردشگری هوشمند با درنظر داشتن شرایط روز کشور ایران است. به این منظور برای جمع آوری داده ها، ابزار مصاحبه انتخاب شد و برای انتخاب خبرگان به منظور انجام مصاحبه، از روش قضاوتی و در دسترس استفاده شد که با تکنیک گلوله برفی ادامه پیدا کرد. به این ترتیب، با افرادی که همگی فعالان حوزه هوشمندسازی یا گردشگری در شهر تهران بودند، ارتباط برقرار و جلسات مصاحبه ای با سؤال های نیمه ساختار یافته برگزار شد و بعد از مصاحبه با 12 نفر، اشباع داده ها حاصل شد.  سپس برای تجزیه و تحلیل داده ها و استخراج مضامین از فرایندی جامع متشکل از 6 گام استفاده شد. در گام اول لازم است پژوهشگر با عمق و غنای محتوا کاملاً آشنا شود. در گام دوم، از کدها برای تقسیم داده های متنی به قسمت های قابل فهم تر استفاده می شود. سپس در گام سوم کدهای مختلف در قالب مضامین مرتب می شوند و در گام چهارم این مضامین پالایش می شوند. در گام پنجم مضامین کشف شده بر اساس اهداف و ادبیات تحقیق تعریف و نام گذاری شده و در گام ششم به عنوان آخرین گام از تحلیل، تحلیل و تدوین گزارش نهایی صورت می گیرد.  سپس در فاز بعد برای بررسی شبکه زیرساخت ها و اثرگذاری آن ها بر یکدیگر در مسیر تحقق و پیاده سازی و انجام تحلیل آینده پژوهی در این زمینه، از تحلیل کمّی تأثیرات متقابل به کمک نرم افزار میک مک استفاده شد. در این راستا زیرساخت های شناسایی شده در بخش اول، در قالب ماتریس هایی طراحی شده و از خبرگان خواسته شد برای مشخص کردن تأثیرات متقابل هر بخش از زیرساخت ها، این ماتریس ها را تکمیل کنند. یافته ها در مجموعه نهایی 15 مضمون شناسایی شد و بر اساس مصاحبه های انجام شده با افراد آگاه و مطالعه پیشینه تحقیق، زیرساخت های بسترساز تحقق گردشگری هوشمند به دو دسته کلی فیزیکی و دیجیتال به عنوان مضامین فراگیر تقسیم بندی شدند. زیرساخت های فیزیکی براساس مضامین سازمان دهنده شامل سیستم های حمل ونقل هوشمند، امکانات و ابزارهای خدماتی و اقامتی هوشمند، فضای شهری هوشمند، جاذبه های گردشگری مجهز، تجهیزات ایمنی و امنیت فیزیکی و مراکز اطلاع رسانی و فرهنگی هستند. تحلیل تأثیرات متقابل این دسته از زیرساخت ها نشان داد حدود 67 درصد از این زیرساخت ها با یکدیگر تأثیرات متقابل دارند و از بین آن ها سخت افزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات بیشترین تأثیر را بر سایر مؤلفه ها دارد. در کنار زیرساخت های فیزیکی، توسعه زیرساخت های دیجیتال نیز اهمیت بسزایی در تحقق گردشگری هوشمند دارد. براساس مضامین سازمان دهنده این زیرساخت ها شامل ابزارهای بهره برداری از کلان داده ها، ابزارهای هوشمند مدیریتی دربرگیرنده داشبوردها و دستیارهای هوشمند، سامانه های اطلاعاتی گردشگری، اینترنت رایگان و در دسترس، پلتفرم های آنلاین رزرو و برنامه ریزی، سیستم های پرداخت هوشمند، امنیت دیجیتال و حفاظت از داده های گردشگران و شبکه یکپارچه دستگاه های متصل هستند. تحلیل تأثیرات متقابل این دسته از زیرساخت ها نیز نشان داد حدود 71 درصد از این زیرساخت ها با یکدیگر تأثیرات متقابل دارند و از بین آن ها اینترنت در دسترس و امنیت دیجیتال بیشترین تأثیر را بر سایر مؤلفه ها دارد. نتیجه گیری گردشگری هوشمند یکی از انواع نوظهور در صنعت گردشگری است که مزایای متعدد آن ضرورت اقدام در جهت پیشبرد اهداف و توسعه آن را برجسته ساخته است. در این زمینه بسترسازی و فراهم کردن زیرساخت های این نسل از گردشگری اولین گام در تحقق گردشگری هوشمند است. در این راستا در پژوهش حاضر زیرساخت های پیش نیاز برای تحقق گردشگری هوشمند به وسیله انجام مصاحبه با خبرگان و به کارگیری تحلیل مضمون استخراج شد. نتیجه این اقدام به مجموعه دسته بندی شده ای از 15 مضمون سازمان دهنده در قالب 2 مضمون فراگیر منجر شد. براساس یافته ها، توسعه زیرساخت های فیزیکی اولین بُعد از بسترسازی در مسیر تحقق مقاصد گردشگری هوشمند است که با پشتیبانی از کارکردهای گردشگری هوشمند در مقصد از جمله امکان فراهم کردن امکان جمع آوری و ارائه اطلاعات بلادرنگ و دسترسی به آن ها، برقراری ارتباطات مؤثر و افزایش امنیت و راحتی موجب بهبود کیفیت و ارتقای سطح خدمات در مقصد می شود که افزایش رضایت گردشگران و بهبود تجربه آنان را به دنبال دارد. به کارگیری این سخت افزارها ضمن پشتیبانی از تجربه ای توأم با فناوری برای گردشگران، به مدیران کمک می کند تا برنامه ریزی بهتری داشته باشند و منابع را به صورت بهینه تری مدیریت کنند. دومین بُعد از بسترسازی برای دستیابی به مقاصد گردشگری هوشمند نیز توسعه زیرساخت های دیجیتال است که به کارگیری آن ها در کنار زیرساخت های فیزیکی علاوه بر ارتقای تجربه گردشگران و رضایت آن ها، به مدیریت کارآمد مقصد، استفاده بهینه منابع و کاهش هزینه ها منجر می شود. در نهایت، زیرساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات به توسعه پایدار، رقابت پذیری و رشد اقتصادی جوامع میزبان کمک می کند. از این رو، سرمایه گذاری در این حوزه و بهره گیری از نوآوری های تکنولوژیکی می تواند به ارتقای کیفیت خدمات گردشگری و جذب بیشتر گردشگران منجر شود. یافته های این پژوهش نشان داد تحقق مقاصد هوشمند گردشگری نیازمند رویکردی جامع است که در آن زیرساخت های فیزیکی و دیجیتال به عنوان دو بُعد مکمل و به صورت هم افزا عمل کنند و علاوه بر تسهیل عملیات مدیریت هوشمند مقصد، نیازهای اساسی گردشگران را برآورده سازند و در نهایت، تجربه کلی سفر را بهبود بخشند. علاوه بر این، نتایج تحقیق تأکید می کند که زیرساخت های فیزیکی و دیجیتال باید در چهارچوب یک استراتژی یکپارچه و به گونه ای طراحی شوند که نه تنها نیازهای حال حاضر را برآورده سازند، بلکه ظرفیت انعطاف پذیری و انطباق با فناوری های نوظهور در آینده را نیز داشته باشند.  در نهایت می توان گفت که در تکمیل تحقیقات پیشین که غالباً بر تحلیل وضعیت موجود یا شناسایی موانع تمرکز داشتند، پژوهش فعلی با شناسایی جامع ابعاد زیرساخت های لازم، مدلی یکپارچه برای رسیدن به نقطه ایده آل ارائه داد که مسیر روشنی برای طراحی و پیاده سازی استراتژی های هوشمندسازی مقاصد گردشگری فراهم می کند. در نهایت، پیشنهاد می شود سیاست گذاران و مدیران گردشگری کشور، برنامه ریزی جامعی را برای اولویت بخشی به توسعه زیرساخت های بسترساز گردشگری هوشمند تدوین کنند. تحقق این اهداف می تواند به مواردی نظیر ایجاد اشتغال و افزایش رفاه اجتماعی منجر شود که همه از اهداف کلان توسعه ملی به شمار می آیند.
۹۹۰.

تأثیر مدیریت یکپارچه شهری بر زیست پذیری شهر تبریز: شناسایی راهکارها و تحلیل تأثیرات آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمرانی شهری زیست پذیری شهری شهر تبریز مدیریت یکپارچه شهری مشارکت شهروندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۵۲
مقدمه در شهر تبریز، نبود مدیریت یکپارچه شهری به وضوح در مسائل شهری نمود پیدا کرده است. یکی از مشکلات اساسی، تعدد نهادهای تصمیم گیرنده بدون هماهنگی مؤثر میان آن ها است. شهرداری، شورای شهر، سازمان های خدماتی، پلیس راهور، شرکت های خصوصی و نهادهای دولتی، هر یک در حوزه هایی از مدیریت شهری نقش دارند، اما نبود ساختاری منسجم برای ایجاد هماهنگی میان این بخش ها به عملکرد جزیره ای منجر شده است. این ناهماهنگی باعث شده است که برخی پروژه های شهری دچار تأخیرهای طولانی مدت، اتلاف منابع مالی و نارضایتی شهروندان شوند. برای مثال، پروژه های عمرانی مانند توسعه حمل ونقل عمومی، نوسازی بافت فرسوده و توسعه فضاهای سبز به دلیل نبود یک سیاست واحد و هماهنگ میان دستگاه های اجرایی یا متوقف شده یا با کیفیت نامناسب اجرا شده اند. مشکلات مرتبط با مدیریت پسماند، آلودگی هوا و توسعه نامتوازن شهری نیز در تبریز قابل توجه است. این شهر در سال های اخیر با افزایش آلودگی هوا به دلیل رشد بی رویه خودروهای شخصی، عدم توسعه متناسب حمل ونقل عمومی و نبود سیستم مدیریت هوشمند ترافیک مواجه شده است. در کنار این، توزیع نامتوازن خدمات شهری در محلات مختلف تبریز نشان می دهد عدالت فضایی در تخصیص منابع رعایت نشده است؛ مناطقی در شمال و جنوب شهر همچنان با کمبود زیرساخت های آموزشی، درمانی و فضای سبز مواجه اند، در حالی که برخی دیگر از مناطق توسعه یافته تر، از این امکانات به طور کامل بهره مند هستند. این امر به افزایش شکاف اجتماعی و جغرافیایی در سطح شهر منجر شده و باعث کاهش سطح زیست پذیری شهروندان در مناطق کم برخوردار شده است. علاوه بر این، ضعف در مشارکت شهروندان در تصمیم گیری های شهری از دیگر مشکلات مدیریت شهری تبریز است. فرایندهای سیاست گذاری شهری معمولاً از بالا به پایین و بدون جلب نظر و مشارکت فعال شهروندان و گروه های محلی صورت می گیرد. این موضوع سبب شده است که بسیاری از تصمیمات شهری با مقاومت اجتماعی روبه رو شود و میزان اثربخشی آن ها کاهش یابد. نبود شفافیت در تصمیم گیری های شهری و دسترسی ناکافی به اطلاعات درباره بودجه ها، پروژه های توسعه ای و تصمیمات کلان شهری نیز از دیگر عوامل کاهش اعتماد عمومی به مدیریت شهری تبریز است. در چنین شرایطی، نبود مدیریت یکپارچه شهری به یکی از دغدغه های اصلی در حکمرانی تبریز تبدیل شده است. نبود یک سیستم هماهنگ که بتواند تمامی نهادهای شهری را تحت یک چارچوب مدیریتی واحد گرد هم آورد، مانعی جدی در مسیر بهبود کیفیت زندگی شهروندان و ارتقای زیست پذیری تبریز ایجاد کرده است. این مسئله ضرورت بررسی علمی و دقیق چگونگی تأثیر مدیریت یکپارچه شهری بر زیست پذیری تبریز را برجسته می کند. مواد و روش ها این پژوهش از روش تحقیق ترکیبی (کیفی کمی) استفاده می کند که شامل تحلیل محتوای سیاست های شهری، بررسی اسناد، مصاحبه با مدیران شهری و تحلیل آماری داده های جمع آوری شده از شهروندان تبریزی است. در بخش کیفی، تحلیل محتوای گزارش های شهرداری و مصاحبه با ۲۰ نفر از متخصصان شهری انجام شد. در بخش کمی، پیمایش میدانی با پرسشنامه استاندارد از ۳۸۳ نفر از شهروندان تبریزی انجام گرفت و داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) تحلیل شد. نتایج نشان داد حکمرانی شهری، حمل ونقل، زیرساخت ها و اقتصاد شهری تأثیر زیادی بر زیست پذیری دارند. روش ترکیبی به کار رفته سبب افزایش دقت و جامعیت تحقیق و ارائه راهکارهای عملی برای بهبود مدیریت شهری و ارتقای زیست پذیری تبریز شد. یافته ها نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد تمامی متغیرهای مستقل تأثیر مستقیم و غیرمستقیم معناداری بر زیست پذیری شهری دارند. قدرت پیش بینی بالای مدل تحقیق با مقدار Q² بالای 0/5 برای همه متغیرها، نشان دهنده قابلیت پیش بینی بالا است. حکمرانی شهری با اثر کلی 0/65 و حمل ونقل و زیرساخت ها با اثر کلی 0/62، قوی ترین تأثیر را بر زیست پذیری شهری دارند، که اهمیت سیاست گذاری های حکمرانی و توسعه زیرساخت های پایدار را تأکید می کند. میانجی های تحقیق نقش کلیدی در انتقال تأثیرات به زیست پذیری دارند؛ شفافیت مدیریتی با اثر غیرمستقیم 0/23 و اثر کلی 0/54، پایداری زیرساختی با اثر کلی 0/59 و مشارکت عمومی با اثر کلی 0/52، همگی به طور معناداری بر بهبود زیست پذیری تأثیر می گذارند. همچنین، مدیریت یکپارچه شهری با اثر کلی 0/47 و عدالت فضایی با اثر کلی 0/55، نشان دهنده اهمیت هماهنگی در تصمیم گیری ها و دسترسی عادلانه به خدمات هستند. محیط زیست شهری با اثر کلی 0/43 نیز بر اهمیت حفظ منابع طبیعی و کاهش آلودگی تأکید دارد. در نهایت، این تحلیل نشان می دهد برای ارتقای زیست پذیری شهری، سیاست گذاران باید بر سه محور کلیدی تمرکز کنند: شفافیت و حکمرانی شهری، توسعه زیرساخت های پایدار و تقویت مشارکت عمومی. ایجاد یک سیستم یکپارچه در مدیریت شهری همراه با سیاست های اقتصادی و زیرساختی هوشمند، بهبود شرایط زیست محیطی و افزایش نقش مردم در تصمیم گیری ها می تواند زیست پذیری شهری را به طور چشمگیری ارتقا دهد. نتیجه گیری بهبود وضعیت زیست پذیری شهر تبریز نیازمند اجرای مجموعه ای از راهکارهای مدیریتی و برنامه ریزی شهری است. تقویت مدیریت یکپارچه شهری از طریق هماهنگی میان شهرداری، سازمان های خدماتی و بخش خصوصی می تواند از موازی کاری ها و هدررفت منابع جلوگیری کند. افزایش شفافیت در تصمیم گیری های شهری و ایجاد سامانه های نظارت مردمی باعث افزایش اعتماد عمومی و بهبود کارایی مدیریت شهری خواهد شد. توسعه زیرساخت های حمل ونقل عمومی با تمرکز بر گسترش خطوط مترو، مسیرهای پیاده روی و دوچرخه سواری نه تنها تراکم ترافیکی را کاهش می دهد، بلکه به بهبود کیفیت هوای شهر نیز کمک می کند. در حوزه عدالت فضایی، تمرکززدایی از خدمات شهری و ایجاد زیرساخت های مناسب در مناطق کم برخوردار تبریز باید در اولویت قرار گیرد تا توزیع متعادل خدمات شهری محقق شود. بهبود مشارکت شهروندی از طریق برنامه های آموزشی و تشویق نهادهای محلی به دخالت در تصمیم گیری های شهری می تواند نقش مردم را در فرایندهای توسعه شهری تقویت کند. در بخش محیط زیست شهری، برنامه ریزی برای افزایش سرانه فضای سبز، مدیریت بهینه پسماند شهری و کنترل آلودگی های صوتی و زیست محیطی ضروری است. در نهایت، برای تقویت اقتصاد شهری، حمایت از کسب وکارهای نوپا، توسعه فضاهای اقتصادی پایدار و جذب سرمایه گذاری در پروژه های شهری می تواند به رشد اقتصادی تبریز و افزایش اشتغال شهری کمک کند.
۹۹۱.

ارزیابی علل افزایش زمان و هزینه مگاپروژه ها با استفاده از رویکرد یکپارچه مبتنی بر روش های بهترین-بدترین و مارکوس توسعه یافته بر اساس تئوری اعداد Z(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مگاپروژه مدیریت پروژه FMEA تصمیم گیری چندمعیاره روش بهترین-بدترین MARCOS تئوری اعداد Z

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۴۰
مقدمه و اهداف: مگاپروژه ها به عنوان سرمایه گذاری های پیچیده و در مقیاس بزرگ تعریف می شوند و توسعه و ساخت آن ها سال ها به طول می انجامد. افزایش زمان و هزینه رایج ترین چالش ها در مگاپروژه ها در سراسر جهان هستند. افزایش هزینه نسبت به بودجه برنامه ریزی شده و افزایش زمان نسبت به برنامه زمان بندی، عوامل شکست بسیاری از مگاپروژه ها هستند. هدف این پژوهش ارائه یک چارچوب یکپارچه جهت ارزیابی علل افزایش زمان و هزینه در مگاپروژه ها است. روش ها: در این پژوهش، برای اولین بار جهت تجزیه و تحلیل علل افزایش زمان و هزینه مگاپروژه ها از رویکرد یکپارچه روش FMEA مبتنی بر روش های بهترین-بدترین و مارکوس توسعه یافته بر اساس تئوری اعداد Z در سه فاز استفاده شده است. در فاز اول این رویکرد و بر اساس ادبیات، علل و ریسک ها با استفاده از روش FMEA شناسایی شده و عوامل تعیین کننده امتیاز RPN مقدار دهی می شوند. در فاز دوم، با بهره گیری از روش بهترین-بدترین توسعه یافته بر اساس تئوری اعداد Z، وزن های شاخص ها محاسبه می شوند. سپس در فاز سوم و با توجه به خروجی های فاز های قبل، گزینه ها با استفاده از روش مارکوس توسعه یافته بر اساس تئوری اعداد Z اولویت بندی می شوند. علاوه بر تخصیص وزن های مختلف به شاخص ها و در نظر گرفتن عدم قطعیت، قابلیت اطمینان نیز به واسطه تئوری اعداد Z در این رویکرد در نظر گرفته شده است. یافته ها: رویکرد پیشنهادی این تحقیق در ارزیابی علل افزایش زمان و هزینه مگاپروژه ها پیاده سازی گردید و ۱۷ علت شکست در برنامه زمان بندی و افزایش هزینه در مگاپروژه ها، با استفاده از رویکرد یکپارچه Z-BWM-MARCOS ارزیابی و اولویت بندی شدند. بر اساس نتایج، برنامه ریزی و زمان بندی ضعیف، کمبود نیروی کار ماهر و طراحی ضعیف شبکه همکاری تامین کنندگان به عنوان علل اصلی شناسایی شده اند. تخصیص نادرست منابع، شناسایی نادرست ریسک ها و ایجاد گلوگاه هایی در اجرای مگاپروژه از جمله پیامد های برنامه ریزی و زمان بندی ضعیف در مگاپروژه ها است. پیاده سازی استراتژی هایی نظیر استفاده از ابزارهای پیشرفته مدیریت پروژه و هوش مصنوعی برای پیش بینی دقیق تر، یکپارچه سازی مدیریت ریسک برای پیش بینی عدم قطعیت ها و تاخیرهای احتمالی، اجرای برنامه ریزی مشترک با مشارکت تمام ذینفعان برای یکپارچه و همسوسازی اهداف و انجام ممیزی های منظم برنامه های پروژه برای شناسایی انحرافات و اصلاح آن ها به حل این مشکل کمک می کند. کمبود نیروی کار ماهر مستقیماً بر بهره وری، کیفیت کار و پایبندی به برنامه های زمانی در مگاپروژه ها تأثیر می گذارد. استراتژی هایی نظیر، سرمایه گذاری در برنامه های توسعه و ارتقاء مهارت نیروی کار، پیش بینی تقاضای نیروی کار و پیاده سازی نظام مدیریت عملکرد و جبران خدمات کارکنان عادلانه و شفاف، به رفع این مسئله کمک می کنند. طراحی ضعیف شبکه همکاری تامین کنندگان، باعث ایجاد اختلال در فرآیندهای تامین و تحویل شده و منجر به کمبود مواد اولیه، تأخیرات و افزایش هزینه های غیرمنتظره می شود. ایجاد سیستم متمرکز مدیریت زنجیره تأمین، توسعه روابط استراتژیک بلندمدت با تأمین کنندگان کلیدی بر اساس اهداف مشترک، استفاده از فناوری بلاک چین برای ردیابی و افزایش شفافیت در زنجیره تأمین و پیاده سازی اصول زنجیره تأمین ناب برای کاهش اتلاف و ساده سازی فرآیندها از جمله استراتژی های مقابله با این مسئله هستند. برای اعتبارسنجی روش پیشنهادی، نتایج ارزیابی علل با برخی روش های موجود در ادبیات نظیر FMEA، مارکوس فازی و روش توسعه یافته مورا بر اساس تئوری اعداد Z مقایسه شد، که نتایج نشان می دهد برخی کاستی های روش های FMEA و مارکوس فازی نظیر عدم ارائه رتبه بندی کامل گزینه ها، در رویکرد پیشنهادی به واسطه در نظر گرفتن عدم اطمینان در کنار عدم قطعیت پوشش داده شده است. همچنین نتایج رویکرد پیشنهادی با روش مورا توسعه یافته بر اساس تئوری اعداد Z در اولویت بندی علل شکست تقریبا مشابه بوده و ضریب همبستگی ۰.۹۰۹ را نشان می دهد. نتیجه گیری: مگاپروژه ها مستعد افزایش قابل توجه هزینه ها و تأخیرهای زمانی هستند که این موضوع، چالش های مهمی را برای مدیریت پروژه به همراه دارند. نتایج حاصل از رویکرد پیشنهادی نشانگر قابلیت و برتری آن در مقایسه با سایر روش ها نظیر FMEA و مارکوس فازی در تعیین علل اصلی علل افزایش هزینه ها و تأخیرهای زمانی مگاپروژه ها بوده است.
۹۹۲.

طراحی مدل عوامل بنیادین ناهمسانی اطلاعاتی در بستر نظریه نمایندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: طراحی مدل ناهمسانی اطلاعات شفافیت نظریه نمایندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۲
هدف: این پژوهش، ارائه ی مدلی جامع و کل نگر برای شناسایی و تحلیل عوامل بنیادین ناهم سانی اطلاعاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، با رویکرد تلفیقی کمّی–کیفی در چارچوب نظریه نمایندگی است. نابرابری اطلاعات میان مدیران و سهامداران، تحت تأثیر ساختار مالکیت، انگیزه های فردی و فضای نهادی وفرهنگی، می تواند موجب افزایش هزینه های نمایندگی و کاهش شفافیت شود. این مطالعه با تلفیق منسجم یافته های پیشین، تصویری کل نگر از ریشه های این پدیده ارائه می دهد. روش: این پژوهش کاربردی با رویکرد تلفیقی کمی- کیفی و روش پیمایشی انجام شد؛ ابتدا بر مبنای چارچوب نظریه نمایندگی و اطلاعات نامتقارن، با مرور نظام مند ادبیات و تحلیل محتوای ساختاریافته متون و مقررات گزارشگری مالی، و نیز با انجام مصاحبه های نیمه ساخت یافته با خبرگان حسابداری و گزارشگری مالی، متغیرهای بنیادین ناهم سانی اطلاعاتی شناسایی و پرسشنامه ای بر مبنای آن ها تدوین و پس از تأیید روایی صوری و محتوایی توسط جمعی از اساتید و کارشناسان، آماده شد. جامعه آماری تحقیق شامل اعضای هیئت علمی و اساتید اقتصاد، مدیریت مالی ،حسابداری و آمار دانشگاه های تهران ، کارشناسان بورس اوراق بهادار و نهادهای مالی و حسابرسی مستقر در استان تهران و مدیران مالی و حسابداری شرکت های بورس اوراق بهادار تهران بودند که روش نمونه گیری گروهی به عنوان نمونه انتخاب شدند. در مجموع تعداد 168 نفر به پرسشنامه ها به صورت کامل پاسخ دادند که در تحلیل داده های پژوهشی مورد استفاده قرار گرفت داده های جمع آوری شده ابتدا از طریق شاخص های توصیفی و استنباطی و ضریب آلفای کرونباخ برای سنجش ویژگی های اولیه و قابلیت اعتماد داده ها ارزیابی شد و سپس با تحلیل عاملی اکتشافی، متغیرها به عوامل محدود و بنیادین ناهم سانی اطلاعاتی تقلیل یافتند. این فرایند تحلیلی، بستری مستحکم و منسجم برای طراحی مدل نهایی عوامل بنیادین ناهم سانی اطلاعاتی فراهم آورد. یافته ها: در مدل ارائه شده 4 عامل که 90.306 درصد از واریانس کل متغیرها را تبیین کردند و 40 متغیر با تعیین بارعاملی بصورت رتبه بندی شده بعنوان عوامل موثر بر عدم تقارن اطلاعاتی شرکت های بورسی شناسایی شد. عوامل سازمانی و ساختاری با مجموع بارعاملی 7.49 و تبیین 28.14 درصد از تبیین واریانس، عوامل قانونی و حقوقی با مجموع بارعاملی7.37و تبیین22.746درصد از واریانس کل، عوامل اقتصادی،مالی و ساختار بازار با مجموع بارعاملی7.05و تبیین20.38 درصد از واریانس کل، عوامل مدیریتی با مجموع بارعاملی62.6و تبیین19.04درصد ار واریانس کل، به ترتیب مهمترین عوامل موثر بر عدم تقارن داخلی در شرکت های بورسی تعیین شدند. این چهار عامل 306/90 درصد از واریانس کل متغیرها را تبیین کردند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که برای کاهش معنادار سطح عدم تقارن اطلاعاتی، تنها تمرکز بر ابزارهای سنتی نظیر بهبود گزارشگری مالی کافی نیست. بلکه ضروری است سیاست گذاران و مدیران شرکت ها، مجموعه ای هماهنگ از اقدامات در حوزه های متنوعی همچون تقویت کنترل های داخلی، بهبود ساختار هیئت مدیره، ارتقاء شفافیت قوانین افشا، بهبود شرایط رقابتی بازار، اصلاح نظام پاداش و ترویج فرهنگ شفافیت را در دستور کار قرار دهند. نتایج این پژوهش می تواند برای سازمان بورس و اوراق بهادار، نهادهای ناظر مالی، حسابرسان مستقل، و همچنین مدیران ارشد شرکت ها به عنوان نقشه ای جامع از عوامل مؤثر بر عدم تقارن اطلاعاتی ایفای نقش کند و مبنایی برای تدوین سیاست ها و مداخلات اثربخش در جهت بهبود محیط اطلاعاتی بازار سرمایه فراهم آورد. همچنین، پیشنهاد می شود پژوهش های آتی با بهره گیری از رویکردهای مقایسه ای و مدل سازی ساختاری، روابط علّی میان عوامل شناسایی شده را بررسی کنند تا بستر سیاست گذاری مبتنی بر شواهد علمی بیش از پیش تقویت شود.
۹۹۳.

مرور نظام مند الزامات و موانع مهربانی سازمانی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهربانی سازمانی الزامات موانع مرور سیستماتیک فراترکیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۹
مهربانی سازمانی پدیدهای مثبت است که می تواند سازمان ها را با سهولت بسیار در راستای دستیابی به مزیت رقابتی نائل آورد. مطالعه حاضر با هدف شناسایی الزامات و موانع مهربانی سازمانی در بیمارستان های استان هرات، انجام شده است. در این پژوهش با به کارگیری رویکرد مرور سیستماتیک و فراترکیب کیفی، به تحلیل یافته های پژوهشگران قبلی با گام های هفت گانه ساندلوسکی و باروسو پرداخته شده است. با توجه به نو بودن، منبعی در راستای این پژوهش در پایگاه های فارسی یافت نشد. تعداد 223 متن علمی معتبر به زبان انگلیسی شناسایی و تعداد 33 مورد بررسی نهایی قرار گرفت. جهت غربالگری مطالعات از چارچوب پریسما استفاده شد. تعیین صلاحیت و اعتبارسنجی با استفاده از مقیاس کسپ انجام پذیرفت. در مجموع 278 مفهوم اولیه با استفاده از نرم افزار مکس کیودا 2024 استخراج شد که الزامات مهربانی-سازمانی مشتمل بر 182 مفهوم اولیه و برای موانع مهربانی سازمانی نیز 96 مفهوم اولیه شناسائی شد. برای تأیید مدل طراحی شده در بیمارستان های استان هرات، با مدیران اداری و کادر درمان این سازمان مصاحبه و به روش تحلیل تماتیک مورد بررسی قرار گرفت. به منظور سنجش پایایی الگوی پژوهش، از شاخص کاپا استفاده شد. روایی پژوهش توسط خبرگان سازمانی و دانشگاهی، با استفاده از نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا تایید شد.
۹۹۴.

تبیین مدل مقصد هوشمند گردشگری (مطالعه موردی: شرکت های گردشگری شهر تهران)

کلیدواژه‌ها: مدل مقصد هوشمند گردشگری هوشمند اکوسیستم فشار رقابتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۷۹
تحولات فناوری در سال های اخیر، صنعت گردشگری را به شدت تحت تأثیر قرار داده است و استفاده از فناوری های هوشمند در بین ذی نفعان گردشگری گسترش یافته است. در مقصدهای گردشگری هوشمند از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای بهبود تجربیات بازدیدکنندگان و ارتقای عملکرد سازمانی استفاده می شود. توسعه یک اکوسیستم هوشمند نیازمند مشارکت و احساس تعهد تمام ذی نفعان است. این مقاله عوامل موثر بر پذیرش مدل مقصد هوشمند توسط شرکت های گردشگری باتوجه به رویکردی اکوسیستمی را موردبررسی قرار می دهد. طبق مطالعات مختلف، شرکت های گردشگری، ذی نفعان کلیدی توسعه و اجرای مدل مقصد هوشمند در یک منطقه هستند. این مطالعه براساس چارچوب فناوری، سازمان، محیط و مدل پذیرش فناوری، پیشنهاد می نماید که حمایت از توسعه پروژه مقصد هوشمند در منطقه موردمطالعه و انگیزه پیوستن به آن تحت تأثیر عوامل تکنولوژیکی، سازمانی و محیطی می باشد. تحقیق حاضر باتوجه به هدف از نوع کاربردی بوده و باتوجه روش از نوع توصیفی- پیمایشی و به صورت کمی می باشد. جامعه آماری این مطالعه کارکنان و مدیران کسب و کارهای گردشگری شهر تهران است که تعداد 200 نفر به عنوان نمونه و به روش دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از روش پرسشنامه استفاده شد. این پژوهش شامل هفت متغیر مزایای خاص، فشار رقابتی، حمایت از پروژه مقصد، تعهد به توسعه محلی، قصد پذیرش، سودمندی ادراک شده و سهولت ادراک شده می باشد. در نهایت به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری و نرم افزار 3 Smart-PLS استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که قصد پیوستن به پروژه مقصد هوشمند، تحت تأثیر سودمندی ادراک شده و سهولت پذیرش است؛ در حالی که حمایت عمومی برای توسعه پروژه هوشمند تحت تأثیر تعهد به توسعه محلی است. در نهایت، سودمندی ادارک شده از مدل مقصد هوشمند، تحت تأثیر عوامل تکنولوژیکی (سهولت ادراک شده در پذیرش و مزایای خاص) و محیطی (فشار رقابتی) قرار دارد. این تحقیق به درک چگونگی اتخاذ مدل های مقصد هوشمند توسط شرکت های گردشگری کمک می کند و بر نقش آن ها به عنوان سهامداران کلیدی در توسعه منطقه ای تأکید می نماید 
۹۹۵.

سنجش نگرش جامعه میزبان به توسعه گردشگری در مناطق خشک (مطالعه موردی: شهرستان طبس)

کلیدواژه‌ها: گردشگری جامعه میزبان ساکنین محلی شهرستان طبس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۸۲
یکی از عوامل موثر در توسعه گردشگری، توجه به جامعه میزبان در محیط های گردشگری و میزان رضایتمندی و خشنودی آنها از این فعالیت است. روابط بین جامعه محلی و گردشگران در یک مقصد بسیار پیچیده است و می تواند چالش های زیادی را برای ذینفعان ایجاد کند. سنجش نگرش و دیدگاه های جامعه میزبان نسبت به تاثیرات و نتایج گردشگری، در برنامه ریزی های مرتبط با گردشگری ضروری است. شهرستان طبس، با داشتن جاذبه های گردشگری طبیعی و انسانی، از مقصدهای گردشگری کشور به شمار می رود. در این پژوهش به سنجش و تحلیل نگرش های جامعه میزبان شهرستان طبس نسبت به گردشگری و پیامدهای آن پرداخته شده است. پژوهش از نوع کاربردی بوده و جامعه آماری آن، ساکنین محلی و نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران برابر با 347 نفر است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ها و تحلیل های آماری شامل آزمون های سنجش معناداری، رگرسیون و همبستگی، استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که ساکنین شهرستان طبس، گرایش و نگرش مثبتی در رابطه با گردشگران و توسعه گردشگری در این شهرستان دارند. از دیدگاه جامعه میزبان ورود گردشگر به شهرستان طبس سبب افزایش فرصت های شغلی (60/3) افزایش درآمد (55/3) و افزایش تنوع شغلی (25/3) می شود. همچنین نگرش مردم نسبت به گردشگری در ابعاد زیست محیطی، کالبدی و اجتماعی - فرهنگی نیز تقریبا مثبت بوده و معتقدند که در مجموع گردشگری تاثیرات مثبتی بر جامعه داشته است.
۹۹۶.

مدل یابی روابط ساختاری لفاظی گری مدیران با بینش رفتاری کارکنان و اوباش گری سازمانی: نقش میانجی سوگیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لفاظی گری مدیران بینش رفتاری کارکنان اوباشگری سازمانی سوگیری های شناختی مدل سازی معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۳۲
این پژوهش با هدف بررسی و مدل یابی روابط ساختاری میان لفاظی گری مدیران، بینش رفتاری کارکنان و اوباش گری سازمانی با نقش میانجی سوگیری های شناختی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اجرایی شهرداری در سال 1403 بود. از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و جهت تعیین حجم نمونه از نرم افزار جی پاور استفاده شد. این نرم افزار با درنظرگرفتن اثرات متغیرهای میانجی و تعداد متغیرهای موجود در مدل، حجم نمونه مناسب را محاسبه کرد و نمونه ای به تعداد 350 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس لفاظی گری مدیران کلیاسمان و باآنک (2015)، مقیاس بینش رفتاری کارکنان گاجن، کواستنر و زاکرمن (2011)، مقیاس اوباش گری سازمانی حسینی و یوسفی (2020) و مقیاس سوگیری های شناختی تورسکای و کانمن (1974) بود. پایایی ابزارها با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید و روایی آنها با تحلیل عاملی تأییدی بررسی شد. داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که لفاظی گری مدیران، تأثیر مثبت و معناداری بر بینش رفتاری کارکنان دارد. همچنین، نقش میانجی سوگیری های شناختی در رابطه بین لفاظی گری مدیران و اوباش گری سازمانی تأیید شد. نتایج نشان می دهد که مدیران باید از لفاظی های انگیزشی و شفاف برای بهبود بینش کارکنان استفاده کنند و از ایجاد سوءبرداشت و سوگیری های شناختی میان کارکنان جلوگیری نمایند. همچنین، تقویت بینش مثبت کارکنان می تواند به کاهش رفتارهای مخرب در سازمان منجر شود.
۹۹۷.

اثر رهبری زامبی بر سکوت سازمانی؛ با نقش میانجی صخره شیشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری زامبی صخره شیشه ای سکوت سازمانی کمیته امداد امام خمینی (ره) کردستان مراکز نیکوکاری زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۳۷
سکوت سازمانی، یکی از چالش های مهم در محیط های کاری معاصر است و عومل متعددی بر تشدید آن در سازمان اثرگذار است، بنابراین، پژوهش پیش رو با هدف تعیین میزان اثرات رهبری زامبی بر سکوت سازمانی با نقش میانجی صخره شیشه ای انجام شد. ازنظر فلسفی، اثبات گرایانه با رویکرد قیاسی، راهبرد توصیفی، از  نوع کمّی و مقطعی بوده و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان زن کمیته امداد امام خمینی(ره) استان کردستان و مراکز نیکوکاری می باشد. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای بوده و با استفاده از روش کوهن تعداد 107 نفر از کارکنان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. پایایی مدل اندازه گیری ازطریق بارهای عاملی، پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ، همچنین روایی همگرا با معیار AVE و روایی واگرا توسط شاخص HTMT بررسی و تأیید شد. نتایج تحلیل داده ها با نرم افزار پی.ال.اس نشان داد که رهبری زامبی به طورمستقیم و غیرمستقیم ازطریق متغیر میانجی صخره شیشه ای بر سکوت سازمانی اثرگذار است. همچنین، نتایج آزمون تحلیل واریانس با نرم افزار اس.پی.اس.اس نشان داد که بین میانگین نظرات ازلحاظ متغیرهای محل خدمت، تجربه و نوع استخدام تفاوت معنادار وجود دارد. درخصوص سایر متغیرها تفاوتی مشاهده نشد. جنبه نوآوری پژوهش این است که مطالعات پیشین متغیرهای مذکور را در فرهنگ های غربی بررسی کرده اند. لیکن پژوهش حاضر متغیرها را به طور هم زمان و در فرهنگ و بستر غیرغربی (ایران) بررسی کرد.
۹۹۸.

ارزیابی سطح بلوغ مدیریت دانش در آرشیوهای دیداری شنیداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آرشیوهای دیداری شنیداری بلوغ مدیریت دانش مدل بلوغ مدیریت دانش اِی پی کیوسی مدیریت دانش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۴۴
هدف: ارزیابی سطح بلوغ مدیریت دانش در آرشیوهای دیداری شنیداری کشور بر اساس مدل سطح بلوغ مدیریت دانش اِی پی کیوسی. مدیریت دانش در این مراکز نقش مهمی در حفظ میراث دیداری شنیداری کشور ایفا می کند، اما وضعیت بلوغ آن تاکنون مورد بررسی جامع قرار نگرفته است. روش پژوهش: این پژوهش از نوع پژوهش کمّی و روش گردآوری داده ها از نوع میدانی با راهبرد شیوه های ترکیبی و هدف تحقیق و توسعه (اکتشاف و فهم) با ابزار پرسشنامه استاندارد مدل سطح بلوغ مدیریت دانش اِی پی کیوسی است. جامعه پژوهش ، 11 سازمان بزرگ آرشیوی دیداری شنیداری در کشور است که بر اساس سرشماری انتخاب شدند. تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون فریدمن و آزمون t تک نمونه ای انجام شد تا رتبه بندی معیارهای بلوغ مدیریت دانش مشخص شود. همچنین برای تبیین انتخاب مدل سطح بلوغ مدیریت دانش اِی پی کیوسی از بین سایر مدل های بلوغ مدیریت دانش، از روش تاپسیس استفاده شد. یافته ها: در ارزیابی سطح بلوغ مدیریت دانش بر اساس مدل اِی پی کیوسی، مراکز آرشیوی سازمان صداوسیما (اداره کل آرشیو، آرشیو فضای مجازی و آرشیو پرس تی وی)؛ کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی؛ مرکز اسناد و موزه های صنعت نفت؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ مرکز اسناد و کتابخانه آستان قدس رضوی؛ آرشیو ارتش جمهوری اسلامی و آلبوم خانه کاخ گلستان در سطح یک؛ پژوهشکده تاریخ معاصر ( مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران) در سطح دوم؛ سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران (آرشیو ملی) در سطح سوم رتبه بندی شدند. هیچکدام از مراکز آرشیوی امتیاز سطح چهارم و سطح پنجم را کسب نکردند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه در خصوص رتبه بندی سطح بلوغ مدیریت دانش در آرشیوهای دیداری شنیداری بزرگ کشور، می توان گفت که اکثر سازمان های آرشیوی دیداری شنیداری نیازمند برنامه ای جامع در حوزه مدیریت دانش به منظور آگاهی رسانی و شناسایی فرصت ها برای ارتقاء سطح بلوغ مدیریت دانش هستند. دانش حیاتی در این گونه سازمان ها نیازمند توجه و شناسایی است. چراکه این نوع دانش از نوع تخصصی و نیازمند مدیریت ویژه برای حفظ میراث دیداری و شنیداری کشور است. اصالت/ارزش: این مطالعه نخستین پژوهش در زمینه ارزیابی سطح بلوغ مدیریت دانش در آرشیوهای دیداری شنیداری کشور است که مبتنی بر مدل سطح بلوغ مدیریت دانش مرکز بهره وری و کیفیت آمریکا و با پرسشنامه استاندارد این مدل انجام می شود.
۹۹۹.

شناسایی پیامدهای اقتصاد گیگ در بستر پلتفرمها با رویکرد فراترکیب با تاکید بر چالش های منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد گیگ پلتفرم تغییرات کار پیامدها رویکرد فراترکیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۵
  در چند سال اخیر رشد چشم گیر در عرصه فناوری و دیجیتال موجب پدید آمدن شکل تازه ای از مشاغل در جهان شده است که در حال حاضر به شکل یک اقتصاد تأثیرگذار درآمده و تحت عنوان " اقتصاد گیگ " شناخته می شود. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی پیامدهای اقتصاد گیگ در بستر پلتفرم ها با رویکرد فراترکیب با تاکید بر چالش های منابع انسانی می باشد. این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای؛ از لحاظ ماهیت و سبک تحلیل مؤلفه ها، جزء پژوهش های کیفی و براساس جمع آوری داده ها، اسنادی است. از منظر روش انجام پژوهش، تحلیلی- توصیفی است و مؤلفه های پژوهش با استفاده از روش کیفی فراترکیب هفت مرحله ای ساندلوسکی و باروسو جمع آوری و تحلیل شده اند. به منظور شناسایی پیامدهای اقتصاد گیگ پژوهشگران به جستجوی سیستماتیک پژوهش های انجام شده مربوط به این پیامدها در 4 پایگاه علمی ساینس دایرکت، امرالد، وایلی، سیج و همچنین پایگاه استنادی اسکوپوس بین سال های 2010 تا 2024 پرداختند. در بررسی های اولیه، تعداد 117 منبع یافت شد که پس از طی مراحل غربال گری و اعتبارسنجی و بهره گیری از ابزار CASP در نهایت 21 مقاله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با استفاده از روش کدگذاری، پیامدهای اقتصاد گیگ شناسایی و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا ترسیم گردید. برای بررسی کیفیت یا پایایی شاخص ها از ضریب کاپا در نرم افزار SPSS استفاده شده است که در پژوهش حاضر برابر با 80/0 است که نشان دهنده پایایی مناسب شاخص های این پژوهش می باشد. در مجموع 2 پیامد اصلی شامل پیامدهای مثبت و منفی اقتصاد گیگ و 34 پیامد فرعی اقتصاد گیگ شناسایی شده است.
۱۰۰۰.

شناسایی ابعاد و مؤلفه های رشد سرمایه انسانی داوطلب در نهادهای مردم نهاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه سرمایه انسانی رشد سرمایه انسانی سازمان مردم نهاد هیئت های مذهبی دانشجویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۴
حفظ و نگهداشت سرمایه انسانی در سازمان ها و مجموعه های غیرانتفاعی و مردم نهاد یکی از چالش های مهم این مجموعه هاست. یکی از مهمترین عوامل حفظ سرمایه انسانی در این سازمان ها، ایجاد امکان توسعه و رشد افراد است، به نحوی که ضمن اثربخشی عملکرد این افراد در مجموعه آنها احساس رشد و پیشرفت فردی نیز داشته باشند. هیأت مذهبی به عنوان یکی از نهادهای اصیل دینی و البته گسترده در سطح جامعه نقش مهمی در بهبود فرهنگ دارد. رشدیافتگی فردی و نیز انگیزش حاصل از رضایت از فعالیت در این مجموعه ها از سوی خدام، نقش مهمی در عملکرد موفق هیأت به عنوان یکی از ارکان فرهنگی جامعه دارد. در این پژوهش با مطالعه موردی هیئات دانشجویی، سعی شد تا ابعاد و مولفه های رشد خدام مورد بررسی قرار گیرد. در این تحقیق ضمن انجام مصاحبه با 12 نفر از خبرگان میدانی و صاحب نظران و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مضمون، مدل نهایی تدوین شود. پس از تحلیل مصاحبه ها، تعداد 62 مضمون پایه، 19 مضمون سازمان دهنده و 6 مضمون فراگیر به دست آمد. در نهایت، ابعاد ابعاد و مولفه های رشد خدام در قالب مضامین فراگیر تحت عنوان جذب (شامل ملاک و زمینه های جذب)، شناسایی نیازهای رشد ی(شامل سطوح و اولویت بندی نیازها)، طراحی و تدوین برنامه های رشد ی(شامل اهداف، طرح ها، انتخاب روش ها و ملاحظاتی در طراحی)، اجرای برنامه های رشد ی(شامل مجریان، مقومات و تسهیل گرها، موانع و چالش ها و ملاحظات)، ارزشیابی برنامه های رشد ی و پیامدهای رشد خدام (شامل پیامدهای فردی و گروهی، نهادی و محیطی) بیان شد

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان