فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۴۱ تا ۶٬۴۶۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش قدرت ارتباط برند در ارزش درک شده برندهای خرده فروشی در فروشگاه های لوازم خانگی می باشد. پژوهش حاضر کاربردی با روش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری در این تحقیق کلیه خریداران برندهای خرده فروشی در فروشگاه های لوازم خانگی تهران می باشند. حجم نمونه 196 بدست آمده و 200 پرسشنامه در مجموع جمع آوری شده است. در تحقیق حاضر برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن توسط اساتید مورد تایید قرار گرفته است. آلفای کرونباخ بدست آمده نشان می دهد که پرسشنامه موردنظر دارای پایایی قابل قبول است. جهت تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد کیفیت ادراک شده، وفاداری برند و تداعی گرها از قدرت ارتباط برند بر ارزش درک شده برندهای خرده فروشی در فروشگاه های لوازم خانگی به طور مستقیم تاثیر گذار است و آگاهی از برند بر ارزش درک شده برندهای خرده فروشی در فروشگاه های لوازم خانگی به طور مستقیم موثر نمی باشد.
بررسی واکنش های حسابرسان داخلی به خطرهای تقلب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۲
119 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف : طبق استانداردهای بین المللی اجرای حرفه ای حسابرسی داخلی، حسابرسان داخلی باید دانش کافی درباره ارزیابی خطر تقلب داشته، احتمال رخداد اشتباهات، تقلب ها یا موارد عدم رعایت بااهمیت را در اعمال مراقبت حرفه ای در نظر گرفته و احتمال وقوع تقلب و چگونگی مدیریت آن توسط سازمان را ارزیابی کنند. نظر به ضرورت مبارزه با تقلب و نقش حسابرسان داخلی در شرکت ها و با عنایت به نوپا بودن حسابرسی داخلی در ایران و نامشخص بودن واکنش آنان به خطرهای تقلب و عدم انجام پژوهش های داخلی مشابه در گذشته، این پژوهش، به بررسی واکنش های حسابرسان داخلی به خطرهای تقلب در ایران می پردازد. روش : جامعه آماری این پژوهش، 106 مدیر حسابرسی داخلی شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران هستند که آرای آنان در سال 1400 از طریق پرسشنامه گردآوری شده است. یافته ها : نتایج تجزیه وتحلیل آماری، نشان می دهد که از دیدگاه مدیران حسابرسی داخلی، حسابرسان داخلی در حوزه تقلب و واکنش به خطرهای تقلب، فاقد صلاحیت های حرفه ای لازم و کافی بوده، با فنون پیشگیری از تقلب و کشف تقلب آشنایی لازم را ندارند، خطرهای تقلب در شرکت ها را ارزیابی نکرده و از ابزارهای نوین برای واکنش به خطرهای تقلب استفاده نمی کنند. نتیجه گیری : طبق آرای مدیران حسابرسی داخلی، حسابرسان داخلی، به ریسک های تقلب، واکنش های مناسبی نشان نمی دهند.
اکتشاف و تحلیل درونی نظام یافته عوامل کلان فرهنگی مرتبط با موفقیت و شکست سازمان در زمان دورکاری؛ رویکرد تحلیل مقوله
حوزههای تخصصی:
شیوع بیماری کووید-۱۹ از حدود دو سال گذشته، بسیاری از سازمان ها و دولت ها را ناگزیر از تدوین و پیاده سازی فرآیند دورکاری از منزل به صورت حداکثری نمود. به دلیل ماهیت بحرانی موضوع، سازمان های کمی از آمادگی لازم برای اجرای فرآیند دورکاری برخوردار بودند؛ لذا این مسئله، چالش های متعددی را برای اثربخشی عملکردی سازمان ها ایجاد نموده است. در این پژوهش با رویکرد اکتشافی به این سوال پاسخ داده خواهد شد که مهم ترین عوامل فرهنگی مرتبط با موفقیت و شکست اقدامات دورکاری در موضوع اثربخشی عملکرد سازمانی چیست. برای پاسخ به این پرسش از تحلیل داده های جمع آوری شده از مصاحبه نیمه ساختارمند با افراد یک سازمان دورکار استفاده شده است. افراد مورد مصاحبه، کارکنان و مدیران سازمان می باشند و سوالات مصاحبه به صورت پایان باز و آزاد پرسیده شده است. برای تحلیل داده ها از کدگذاری به روش تحلیل مضمون استفاده شده و مضامین اصلی به عنوان اصلی ترین عوامل فرهنگی در رفتار سازمانی مورد بحث قرار می گیرد. نتایج پژوهش نشان می دهد که مواردی چون احساس عدالت در سازمان، فرهنگ ارتقای شغلی، انعطاف پذیری سازمان و نگرش نسبت به پاداش و جبران خدمات از جمله مهم ترین عوامل تعیین کننده موفقیت یا شکست دورکاری در سازمان از نظر کارکنان هستند. در طرف مقابل، نحوه نظارت بر عملکرد کارکنان و ارتباطات سازمانی از منظر مدیران به عنوان مهم ترین عوامل مطرح شده است.
استفاده از فناوری های نوین برای بهبود فرآیندهای لجستیک و توزیع در کسب وکارهای خرده فروشی
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی چگونگی به کارگیری فناوری های نوین برای بهبود فرآیندهای لجستیک و توزیع در کسب وکارهای خرده فروشی است که منجر به افزایش کارایی، کاهش هزینه ها و افزایش رضایت مشتریان می شود. این تحقیق از طراحی کیفی استفاده کرده و بر مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مدیران و کارکنان بخش های لجستیک و توزیع در کسب وکارهای خرده فروشی مختلف متمرکز بود. شرکت کنندگان بر اساس معیارهایی از پیش تعیین شده برای تأمین تنوع در تجربیات و دیدگاه ها انتخاب شدند. چهار مقوله اصلی شناسایی شد: فناوری های نوین، بهبود فرآیندها، تأثیرات اجتماعی-اقتصادی، و چالش ها و راهکارها. هر مقوله شامل زیرمقوله ها و مفاهیم خاصی بود که شامل سیستم های مدیریت انبار، پلتفرم های تجزیه و تحلیل داده، راهکارهای ارتباطی، بهینه سازی توزیع، مدیریت موجودی، افزایش رضایت مشتری، تأثیر بر اشتغال، پایداری زیست محیطی، توسعه اقتصادی، موانع فناورانه، مقاومت سازمانی، و مسائل حقوقی و امنیتی می شود. این مطالعه به این نتیجه رسید که استفاده استراتژیک از فناوری های نوین در لجستیک و توزیع خرده فروشی می تواند به طور چشمگیری به افزایش کارایی و پایداری عملیاتی کمک کند. با این حال، برای غلبه بر چالش های پیاده سازی، تمرکز بر توسعه مهارت ها، تطبیق فرهنگ سازمانی و برنامه ریزی استراتژیک ضروری است.
ارائه الگوی بهینه سازی فین تک براساس شاخص های هوش مصنوعی در بازار مالی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش ارائه الگوی بهینه سازی فین تک براساس شاخص های هوش مصنوعی در بازار مالی بوده است. پژوهش به علت ارائه الگو از نوع پژوهش های اکتشافی است و چون بهره وران از نتایج آن استفاده می کنند، کاربردی تلقی می شود. الگوریتم ژنتیک مرتب سازی نامغلوب (NSGA-II) به عنوان یک روش فراابتکاری برای حل 9 شبیه سازی مسئله مورد استفاده قرار گرفت سپس جوابهای بدست آمده از این روش با روش اپسیلن محدودیت مقایسه شدند، ارتباط بین جواب ها نشاندهنده آن است که الگوریتم توسعه داده شده NSGA-II توانایی رسیدن به جواب مناسب در زمان کوتاه تر در مقایسه با روش اپسیلن محدودیت علی الخصوص برای تست مسئله های بزرگ مقیاس را دارا می باشد. نتایج حاصل از حل مدل ریاضی پیشنهادی با ارائه نه شبیه سازی مسئله به وسیله الگوریتم های مورد نظر بیان شده و در نرم افزار GAMS و MATLAB حل گردید. مدلی که در این تحقیق در نظر گرفته شده است یک مدل دو هدفه برای حداقل سازی حرکات بین سلولی و خرید فین تک (تشکیل سلول) و بیشینه سازی روابط عملگرهای هوش مصنوعی با ملاحظات شبکه ای و کارایی عملگرها بر روی فین تک ها (تخصیص عملگر) می باشد. این الگو، نه تنها بهبود در کارایی فین تک ها را فراهم می کند بلکه با ارائه رویکردی نوین و مؤثر، امکان تطبیق با چالش های مختلف بازار مالی را نیز فراهم می سازد. از این رو، استفاده از این الگوی بهینه سازی می تواند به بهبود عملکرد و سودآوری در بازار مالی کمک کرده و به توسعه و پیشرفت در فضای مالی کمک نماید.
میزان دستیابی به اهداف پیش بینی شده وزارت بهداشت در پیاده سازی سامانه پرونده الکترونیک سلامت از دیدگاه کاربران نهایی در استان آذربایجان غربی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرونده الکترونیک سلامت از فناوری های بنیادین در نظام سلامت هر کشور محسوب می شود. این فناوری داده هایی را فراهم می کند که در سطح فردی (بیمار) مبنایی برای ارائه خدمات سلامت و در سطح سازمانی و فراسازمانی مبنایی برای تصمیم گیری های کلان، سیاست گذاری و مدیریت خدمات سلامت محسوب می شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی میزان دستیابی سامانه پرونده الکترونیک سلامت (سپاس) در ایران به اهداف پیش بینی شده وزارت بهداشت و بررسی محیط کاری کنونی این پرونده از دیدگاه کاربران نهایی است. روش ها: مطالعه حاضر از نوع مقطعی بود که در سال 1400 انجام شد. شرکت کنندگان شامل 70 نفر از کاربران سپاس در 28 بیمارستان استان آذربایجان غربی بودند. داده ها با پرسشنامه محقق ساخته گردآوری و با کمک آمار توصیفی و تحلیلی بررسی شد. یافته ها: براساس یافته های پژوهش، از نظر کاربران اهداف پیش بینی شده وزارت بهداشت در حیطه رضایت مندی (4/1 ± 3/3) بیشتر از سایر حیطه ها حاصل شده است. همچنین، این سامانه در دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده در حیطه مدیریت اطلاعات (2/1 ± 6/2) به اندازه سایر موارد موفق نبوده است. از سوی دیگر، از نظر شرایط فعلی محیط کاری سپاس، حیطه اقتصادی (3/1 ± 6/3) بالاترین امتیاز را از کاربران سپاس دریافت کرده است. نتیجه گیری: سپاس از لحاظ دستیابی به اهداف پیش بینی شده در حیطه های مورد بررسی در سطح متوسط قرار دارد. برنامه ریزی و سیاست گذاری برای ارتقاء سپاس بر اساس شرایط فعلی محیط کاری باید در اولویت توسعه دهندگان این سامانه و وزارت بهداشت قرار گیرد.
بررسی تاثیر مدیریت زنجیره تامین بر بهبود عملکرد سازمانی با توجه به نقش میانجی مزیت رقابتی: مورد مطالعه شرکت مجتمع صنایع آلومینیوم جنوب (سالکو)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر مدیریت زنجیره تامین بر بهبود عملکرد سازمانی با توجه به نقش میانجی مزیت رقابتی(مورد مطالعه شرکت مجتمع صنایع آلومینیم جنوب) می باشد. روش پژوهش حاضر تحلیلی توصیفی از نوع پیمایشی و از نظر هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری تحقیق، شامل کارکنان شرکت مجتمع صنایع آلومینیوم جنوب به تعداد 2300 نفر می باشد. در این پژوهش حجم نمونه ها با استفاده از فرمول کوکران و از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم نمونه، 341 نفر به عنوان نمونه تعیین شد. ابزار پژوهش در این تحقیق شامل سه پرسشنامه استاندارد مدیریت زنجیره تامین لی و همکاران(2006)، پرسشنامه استاندارد پرسشنامه مزیت رقابتی لی و همکاران(2006) و پرسشنامه استاندارد عملکرد سازمانی پاترسون(2005) بوده است. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوا و روایی سازه و پایایی پرسشنامه های مذکور بر اساس ضریب الفای کرونباخ مورد ارزیابی و تأیید قرار گرفت. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری" و به طور اخص تکنیک تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس به بررسی مسیرهای مشخص شده پژوهش مطابق با مدل مفهومی پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان داد مدیریت زنجیره تامین بر بهبود عملکرد سازمانی مورد مطالعه شرکت مجتمع صنایع آلومینیوم جنوب تاثیر مثبت داشته و مزیت رقابتی نقش واسطه ای را در تاثیر گذاری مدیریت زنجیره تامین بر بهبود عملکرد سازمانی ایفا می نماید.
الگوی مدیریت منابع انسانی دانش محور در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹
262 - 241
حوزههای تخصصی:
امروزه در تمامی سازمان ها، مدیریت دانش و مدیریت منابع انسانی به عنوان مفاهیم مکمل و دیده می شوند. مدیریت منابع انسانی دانش محور یکی از الزامات اصلی و اساسی سازمان های دولتی است که در بسیاری از جوامع، پیاده سازی و بکارگیری شده است. هدف اصلی تحقیق حاضر، ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی دانش محور در سازمان های دولتی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی، ترکیبی یا آمیخته است. رویکرد مورد استفاده در تحقیق، رویکرد مت والی تبیینی است که در آن، ابتدا داده ها و اطلاعات کمّی گردآوری و تحلیل می شوند، و سپس اطلاعات کیفی مورد بررسی قرار می گیرند. در فاز اول مطالعه، از روش تحلیل محتوای کمّی، و در فاز دوم به منظور طراحی الگوی مربوطه از روش کیفی نظریه داده بنیاد بهره برده شده است. مطابق با یافته های تحقیق، در فاز اول از میان 214 تحقیق مرتبط، 28 تحقیق اصلی یا معیار شناسایی و مورد تحلیل قرار گرفتند. در فاز دوم، داده ها و اطلاعات از طریق نمونه گیری هدفمند، از 12 تن از خبرگان این حوزه با استفاده از ابزار مصاحبه های نیمه ساختاریافته استخراج شدند. گزاره های مستخرج با استفاده از رهیافت نظامند استراوس و کوربین کدگذاری شدند که در نهایت، 137 کد باز، 63 کد محوری و 20 کد انتخابی حاصل شدند. مطابق با الگوی حاصله می توان نتیجه گرفت که منابع انسانی دانش محور، وابسته به شیوه های مدیریت منابع انسانی است که مجموعه ای از شیوه های مورد استفاده سازمان برای مدیریت منابع انسانی از طریق تسهیل توسعه شایستگی ها و مدیریت دانش را در بر می گیرد و ضمن ایجاد سرمایه فکری دانش محور؛ سازمانی یادگیرنده و چا
تحلیل تأثیر مدیریت منابع انسانی سبز و مسئولیت اجتماعی شرکت بر عملکرد پایدار با نقش میانجی رفتار شهروندی محیط زیست محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تحلیل تأثیر مدیریت منابع انسانی سبز و مسئولیت اجتماعی شرکت بر عملکرد پایدار با تأکید بر نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی محیط زیست محور می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان شرکت فولاد آلیاژی استان یزد (150 نفر) بودند که با فرمول کوکران و از طریق نمونه گیری تصادفی ساده (108 نفر) انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه بوده است. روایی و پایایی پرسش نامه ها حاکی از آن بوده که ابزارهای اندازه گیری از روایی و پایایی مناسب برخوردار است. نتایج نشان داد مدیریت منابع انسانی سبز بر رفتار شهروندی سازمانی محیط زیست محور و عملکرد پایدار به ترتیب تأثیر متوسط، مستقیم و معنی دار و تأثیر ضعیف، مستقیم و غیرمستقیم، و معنی دار دارد، مسئولیت اجتماعی شرکت بر رفتار شهروندی سازمانی محیط زیست محور و عملکرد پایدار به ترتیب تأثیر ضعیف، مستقیم و معنی دار و تأثیر ضعیف، مستقیم، غیرمستقیم و معنی دار دارد و همچنین رفتار شهروندی سازمانی محیط زیست محور بر عملکرد پایدار تأثیری مستقیم و غیرمستقیم و قوی دارد. در نهایت رفتار شهروندی سازمانی محیط زیست محور می تواند نقش میانجی گری را در تأثیرگذاری مدیریت منابع انسانی سبز بر عملکرد پایدار و همچنین مسئولیت اجتماعی شرکت بر عملکرد پایدار ایفا کند. با وجود مدل طراحی می توان انتظار داشت که شرکت مذکور بتواند به منظور افزایش عملکرد پایدار به افزایش سطح مدیریت منابع انسانی سبز و مسئولیت اجتماعی شرکت خود بپردازد و اگر بخواهد تأثیرگذاری بیشتری بر آن نیز داشته باشد بایستی بتواند نقش متغیر رفتار شهروندی سازمانی محیط زیست محور نیز توجه کند.
طراحی و اعتبارسنجی مدل ارتباطات بلندمدت خریدار-فروشنده در منطقه های آزاد تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۱)
161 - 182
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی مدل ارتباطات بلندمدت خریدار-فروشنده در منطقه های آزاد تجاری انجام شده است. این مطالعه از منظر هدف یک پژوهش کاربردی-توسعه ای و از منظر روش گردآوری داده ها یک پژوهش پیمایش مقطعی است. برای دستیابی به هدف از طرح پژوهش آمیخته اکتشافی استفاده شده است. جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل 17 نفر از خبرگان و مدیران عالی منطقه های آزاد تجاری و استادان بازاریابی است. نمونه گیری در بخش کیفی با روش هدفمند انجام شده و تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافته است. در بخش کمّی نیز از دیدگاه 288 نفر از کارشناسان منطقه های آزاد تجاری استفاده شده است. حجم نمونه با روش اندازه اثر و توان آزمون تعیین و برای نمونه گیری از روش خوشه ای-تصادفی بهره گرفته شده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته است. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون با نرم افزار Maxqda، مدل سازی ساختاری-تفسیری با نرم افزار Micmac و حداقل مربعات جزئی با نرم افزار Smart PLS استفاده شده است. نتایج نشان داده است که عوامل دولتی، مدیریتی، محیطی و ساختاری بر بازاریابی رابطه ای و راهبرد بازاریابی در منطقه های آزاد تجاری تأثیر می گذارند. بازاریابی رابطه ای و راهبرد بازاریابی نیز بر مشتری گرایی، شخصی سازی روابط و هم آفرینی ارزش تأثیر می گذارد و در نهایت، به ارتباطات بلندمدت خریدار-فروشنده در منطقه های آزاد تجاری منجر می شوند.
اثر اتخاذ دیدگاه و انگیزه ها بر تردید حرفه ای حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سطح مناسبی از تردید حرفه ای برای یک حسابرسی با کیفیت بالا ضروری است، برای این منظور، پژوهش حاضر با چشم انداز بهبود تردید حرفه ای حسابرسان به بررسی اثر اتخاذ دیدگاه و انگیزه ها بر تردید حرفه ای حسابرسان هنگام حسابرسی برآوردهای پیچیده پرداخته است. این پژوهش روش های مختلفی را بررسی می کند که اتخاذ دیدگاه (مدیریت و بازرس) و انگیزه ها (فاقد انگیزه، پاداش و جریمه) برای تأثیرگذاری بر تردید حرفه ای حسابرسان ترکیب می شوند. داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه با مشارکت 234 نفر از حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی و موسسات حسابرسی معتمد بورس اوراق بهادار تهران، از طریق نمونه گیری تصادفی جمع آوری شدند. به منظور بررسی فرضیه ها از آزمون تحلیل واریانس و نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد در غیاب انگیزه، اتخاذ دیدگاه مدیریت، سبب افزایش تردید حرفه ای حسابرسان هنگام بررسی مناسب بودن مفروضات مدیریت، می شود و اتخاذ دیدگاه بازرس، سبب افزایش تردید حرفه ای حسابرسان هنگام بررسی نیاز به جمع آوری شواهد اضافی، می شود. همچنین شواهدی بدست آمده است مبنی بر اینکه استفاده از انگیزه ها همراه با اتخاذ دیدگاه سبب افزایش تردید حرفه ای حسابرسان در موقعیت های مختلف می شود. این پژوهش ادبیات را با تغییر تمرکز از یک دیدگاه واحد به مقایسه دو رویکرد اتخاذ دیدگاه گسترش می دهد و در مورد اینکه چگونه هر یک از این رویکردها تردید حرفه ای را افزایش می دهند، بحث می کند.
شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در رشد و توسعه شرکت های دانش بنیان با رویکرد سیاست گذاری و خط مشی گذاری مدیریتی با روش نقشه شناخت فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
84 - 115
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در رشد و توسعه شرکت های دانش بنیان بارویکرد سیاست گذاری و خط مشی گذاری مدیریتی با روش FCM انجام پذیرفت. این پژوهش درزمره تحقیقات کاربردی است که با رویکرد توصیفی و اکتشافی انجام شده و از نظر داده های گردآوری شده دارای ماهیت آمیخته به صورت کیفی و کمی و از نظر فلسفه تحقیق دارای رویکرد قیاسی استقرایی است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان هستند که بر اساس اصل کفایت نظری 30 نفر از آنان با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کمی پرسشنامه و در بخش کیفی مصاحبه است که روایی و پایایی آن ها به ترتیب با روش روایی محتوایی و بازآزمون برای پرسشنامه ها و روایی نظری و پایایی درون کدگذار میان کدگذار برای مصاحبه ها، تایید شد. روش تحلیل در بخش کیفی روش تحلیل محتوا و کدگذاری با نرم افزار Atlas.ti است و در بخش کمی پژوهش تحلیل داده ها با رویکرد FCM انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ارائه انواع برنامه های حمایتی موثر مانند معافیت کامل مالیاتی، تخصیص اعتبار مالیاتی و سیاست گرنت تحقیق و توسعه، افزایش سطح تسهیلات صندوق نوآوری و شکوفایی، حمایت گسترده مالی و عملی از طرح های بنیاد نخبگان و صندوق حمایت از فناوران و تشکیل کوریدور علمی و فناوری، مهمترین عوامل توسعه شرکت های دانش بنیان هستند.
توسعه مدل برند شهری با هدف ایجاد توسعه پایدار با رویکرد منابع انسانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
71 - 99
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار یکی از مهمترین اهداف پیش روی مدیران شهری است و از طرفی امروزه گردشگری شهری نیز یکی از ارکان اصلی و محرک اقتصادی بسیاری از شهرهاست که نقش مهمی در اشتغال، درآم د و توسعه پایدار شهری بر عهده دارد. لهذا هدف تحقیق، توسعه مدل برند شهری با هدف توسعه پایدار با در نظر گرفتن متغیر مدیران شهری می باشد که به عنوان عامل انسانی می تواند بسیار اثرگذار باشد. جامعه آماری در این پژوهش در بخش مرور سیستماتیک ادبیات تحقیق شامل کلیه پژوهش های موجود در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی، در بخش پانل دلفی شامل اساتید خبره دانشگاه و صاحب نظران در حوزه موضوع پژوهش جامعه آماری در مرحله آزمون مدل، شامل مدیران تمامی دوایر شهرداری ، اعضای شورای شهر می باشند که در سه شهر آمل ، بابل ، محمودآباد فعالیت می کنند. نمونه گیری برای تعیین پانل به روش غیر احتمالی قضاوتی و گلولی و در مرحله آزمون مدل به روش خوشهای تصادفی به روش خوشه ای صورت گرفت. ابزارگردآوری پرسشنامه است. برای بررسی روایی پرسشنامه از روایی محتوایی، تحلیل عاملی، روایی همگرایی و افتراقی استفاده شد. مقدار آلفای کرونباخ بیش از 0.70 بدست آمد. جهت توسعه مدل در گام اول از روش مطالعات سیتماتیک ادبیات موضوعی تحقیق و سپس روش دلفی استفاده شد و در گام دوم جهت تعیین درجه تناسب مدل مفهومی از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها نشان داد که روابط مثبت و معنی داری بین متغیرهای مدل وجود داشته و مدل مورد ادعا از برازش مناسبی برخوردار بوده است.
تأثیر الگوهای تصمیم گیری احساسی سرمایه گذاران بر عملکرد شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
205 - 227
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از فرض های بسیار مهمِ فرضیه بازار کارا، عقلانیت سرمایه گذار است؛ در حالی که نتایج پژوهش های انجام شده در حوزه مالی رفتاری خلاف آن را نشان می دهد. عقلانی نبودن رفتار سرمایه گذاران، نشئت گرفته است از ریسک موجود در بازارهایی با کارایی کمتر که آن ها را به تصمیم گیری بر اساس احساسات خود وادار می کند. تصمیم گیری احساسی سرمایه گذاران نیز بر عملکرد شرکت اثر می گذارد. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر دوسوگیری رفتاری سرمایه گذاران، شامل «زیان گریزی» به عنوان شاخصی از احساسات منفی و «اعتمادبه نفس بیش ازحد» به عنوان شاخصی از احساسات مثبت بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. روش: بر همین اساس دو فرضیه تدوین شد. با استفاده از روش غربالگری، نمونه ای متشکل از ۱۵۶ شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سال های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۹ انتخاب و برای آزمون فرضیه ها، از مدل رگرسیونی چند متغیره به روش داده های ترکیبی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دهنده ارتباط منفی زیان گریزی سرمایه گذاران با عملکرد اقتصادی شرکت و ارتباط مثبت اعتمادبه نفس بیش ازحد سرمایه گذاران با عملکرد بازار شرکت است. همچنین مشخص شد که در بازار سرمایه ایران، سوگیری اعتمادبه نفس بیش ازحد سرمایه گذاران بر سوگیری زیان گریزی آن ها به میزان چشمگیری غلبه دارد. نتیجه گیری: سوگیری زیان گریزی، به عدم فروش سرمایه گذاری زیان ده به علت ترس از تحقق زیان منجر می شود. بدبینی و وضعیت نامطلوب بازار بورس اوراق بهادار، سرمایه گذار را در انتخاب های سرمایه گذاری استراتژیک خود، به سمت زیان گریزی سوق می دهد و موجب کاهش عملکرد اقتصادی شرکت می شود. همچنین سوگیری اعتمادبه نفس بیش ازحد، باعث می شود که سرمایه گذاران بدون دقت و توجه کافی و فقط بر اساس معیارهای ساده ای که در ذهن خود مدنظر دارند و مهم می پندارند، ریسک مرتبط با دارایی ها را دست کم بگیرند که به طور غیرمنطقی، باعث افزایش تقاضای آن ها برای اوراق بهادار پرخطر می شود. این افزایش تقاضا به افزایش قیمت اوراق بهادار و به دنبال آن، افزایش ارزش شرکت منجر می شود.
بررسی تأثیر سلبریتی های رسانه اجتماعی و روابط فرااجتماعی با آن ها بر قصد خرید دنبال کنندگان (مورد مطالعه: رسانه اجتماعی اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
86 - 109
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مطالعه و بررسی تأثیر سلبریتی های رسانه اجتماعی و روابط فرااجتماعی با آن ها بر قصد خرید دنبال کنندگان در رسانه اینستاگرام است.
روش: از لحاظ هدف، پژوهش حاضر کاربردی است. جامعه در دست بررسی آن، تمامی افراد دنبال کننده سلبریتی ها در رسانه اینستاگرام در کشور ایران است. برای سنجش متغیرهای پژوهش و گردآوری داده ها، از پرسش نامه ۲۱ سؤالی استاندارد استفاده شد که پایایی و روایی آن به تأیید رسید. داده ها به کمک روش میدانی جمع آوری شد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، در نهایت ۴۳۰ پرسش نامه تجزیه وتحلیل شد. برای بررسی روابط بین اجزای مدل، از روش معادلات ساختاری استفاده شد. فرضیه ها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین سلبریتی رسانه اجتماعی با روابط فرااجتماعی، همانندسازی دنبال کنندگان و قصد خرید دنبال کنندگان رابطه معناداری وجود دارد. بین روابط فرااجتماعی پیروان و سلبریتی با همانندسازی، رابطه مثبت وجود دارد؛ اما با قصد خرید رابطه مثبت ندارد. همانندسازی دنبال کنندگان و استفاده از پلتفرم رسانه اجتماعی بر قصد خرید دنبال کنندگان رابطه مثبتی دارد. استفاده از پلتفرم رسانه اجتماعی، همانندسازی دنبال کنندگان و روابط فرااجتماعی بر قصد خرید دنبال کنندگان را تعدیل نمی کند. استفاده از پلتفرم رسانه اجتماعی، تأثیر سلبریتی بر قصد خرید دنبال کنندگان را تعدیل می کند.
نتیجه گیری: در این پژوهش تلاش شد که ارتباط بین سلبریتی های رسانه اجتماعی و روابط فرااجتماعی با آنان بر قصد خرید دنبال کنندگان بررسی شود. بر اساس نتایج، سلبریتی های رسانه اجتماعی نفوذ گسترده ای در جامعه ایران دارند و این موضوع انکارناپذیر است. از این رو مدیران و بازاریابان باید از فرصت سلبریتی ها و رسانه های اجتماعی مورداستفاده آنان، برای تولید محتوای جذاب و فراهم کردن بستر نگرش مثبت به برند خود استفاده حداکثری کنند؛ زیرا ضمن دوچندان شدن اثربخشی تبلیغ، در زمان و هزینه های بازاریابان صرفه جویی خواهد شد.
بررسی تاثیر کیفیت سود بر وجوه نقد نگهداری شده با تاکید بر نقش ارزش شرکت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
کیفیت سود از عوامل مهم و تأثیرگذار بر میزان نگهدارى وجه در نقد شرکتها است. نتایج برخى از پژوهش هاى قبلى نشان داده است که افزایش کیفیت اطلاعات حسابدارى، باعث کاهش میزان نگهدارى وجه نقد شرکتها مى گردد. از این رو، هدف اصلى مقاله حاضر، بررسى رابطه کیفیت سود (متغیر مستقل) و میزان نگهدارى وجه نقد (متغیر وابسته) و ارزش شرکت (متغیر تعدیلی) و در بورس اوراق بهادار تهران است. جامعه آماری شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. قلمرو زمانی پژوهش یک دوره 5 ساله از سال 1396 تا 1400 و نمونه آماری پژوهش شامل 158 شرکت غیرمالی است که به روش حذف سیستماتیک انتخاب گردید که با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره مورد آزمون با استفاده از نرم افزارهای EXCEL و EVIEWS قرار گرفته است. یافته های فرضیه های فرعی اول بین کیفیت سود و وجوه نقد نگهداری شده و فرضیه دوم کیفیت سود و ارزش شرکت نشان می دهد که تاثیر مثبت و معناداری دارد.
ارزیابی تکنیک و تاکتیک های به کار گرفته شده در فضای مجازی و تاثیر آن بر واکسیناسیون در کشور
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارزیابی تکنیک و تاکتیک های به کار گرفته شده در فضای مجازی و تاثیر آن بر واکسیناسیون در کشور می باشد. روش تحقیق به صورت کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شده و تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز به روش استراوس و کوربین و مدل پارادایمی انجام گرفته است. نمونه گیری به روش نمونه گیری نظری و با بهره مندی از تکنیک های هدفمند (قضاوتی) انجام شده است. جامعه آماری مطابق با الگوی نظام مند نظریه داده بنیاد، از میان خبرگان و مدیران با سابقه فعال در حوزه واکسیناسیون انتخاب شدند. نتایج تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها طی فرایند کدگذاری باز، محوری و انتخابی منتج به ارزیابی تکنیک و تاکتیک های به کار گرفته شده در فضای مجازی و تاثیر آن بر واکسیناسیون در کشوربر مبنای نظریه پردازی داده بنیاد گردید، یافته های این پژوهش حاکی از آن است که مدیران با ارزیابی تکنیک و تاکتیک های به کار گرفته شده در فضای مجازی و تاثیر آن بر واکسیناسیون در کشور ضمن توجه به تمامی مقوله ها و زیرمقوله های شناسایی شده در این پژوهش، با استفاده از مدل ارایه شده و اطلاعات و داده های تاکتیک های به کار گرفته شده در فضای مجازی و تاثیر آن بر واکسیناسیون در کشور، برای برنامه ریزی تمامی فرایندهای این حوزه تلاش کنند. این پژوهش لزوم توجه به الگوهای تاکتیک های به کار گرفته شده در فضای مجازی و تاثیر آن بر واکسیناسیون در کشور را نشان میدهد
رابطه نظارت کارآمد با گزارشگری مالی متقلبانه در شرکت های با مالکیت خانوادگی
حوزههای تخصصی:
بیش از نیمی از عاملان تقلب در صورت های مالی مدیریت هستند. نظارت ناکارآمد، فرصتی را برای مدیران فراهم می کند تا رفتار متقلبانه داشته باشند. هدف این تحقیق بررسی رابطه نظارت ناکارآمد با گزارشگری مالی متقلبانه در شرکت های با مالکیت خانوادگی است. پژوهش انجام شده ازنظر نوع هدف، جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش ازنظر ماهیت و محتوایی علت و معلولی هست. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ها از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 165 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دوره ی زمانی 10 ساله بین سال های 1391 تا 1400 مورد تحقیق قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد بین نظارت کارآمد (شاخص کیفیت کنترل داخلی و مالکیت نهادی) و گزارشگری مالی متقلبانه رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. همچنین بین مالکیت خانوادگی و گزارشگری مالی متقلبانه رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد؛ اما مالکیت خانوادگی بر رابطه بین نظارت کارآمد و گزارشگری مالی متقلبانه تأثیر معنی داری ندارد.
پاسخگویی عمومی مؤسسات حسابرسی: واکاوی دیدگاه حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و استخراج دیدگاه حسابرسان درباره پیشران ها و پسران های پیش روی مؤسسات حسابرسی در پاسخگویی به ذینفعان گزارش های حسابرسی است. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد تحلیلتم انجام شده است. شرکای مؤسسات حسابرسی مشارکت کنندگان پژوهش حاضر بودند که به روش گلوله برفی انتخاب شدند. داده ها ازطریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان جمع آوری شدند و تا زمان دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت. در پژوهش حاضر، پس از انجام 17 مصاحبه، اشباع نظری محرز شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهند از دیدگاه خبرگان، شاخصه های انجمن های حرفه ای فعال، جایگاه اجتماعی حسابرسان، تمایل به هم ریختی با صنعت، علامت دهی، روحیه ریسک پذیری، پاسخ خواهی ذینفعان، بستر قانونی، عوامل ساختاری و کمیته حسابرسی فعال به عنوان پیشران های پاسخگویی و شاخص های طرح دعاوی حقوقی، ارتقای انتظارات ذینفعان، منابع مالی ناکافی، نشت اطلاعاتی، کیفیت حسابرسی و ناهمگونی ادراکات نهادهای ناظر به عنوان پسران های ایجاد شفافیت و پاسخگویی به ذینفعان گزارش های حسابرسی مطرح شدند. این پژوهش بینش ارزشمندی برای توسعه مبانی نظری پاسخگویی به ذینفعان در مؤسسات حسابرسی فراهم می کند. این موضوع می تواند به حرفه حسابرسی و تدوین کنندگان استانداردها برای بهبود بستر قانونی برای تقویت نظارت در مؤسسات حسابرسی آنها کمک کند.
تحلیل انتقادی گفتمان حمایت از برند ایرانی در اسناد بالادستی رسانه ملی تحت پارادایم توسعه فرهنگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
13 - 34
حوزههای تخصصی:
این پژوهش جهت شناسایی سیر تحول گفتمانی حمایت از برند ایرانی در اسناد رسانه ملی به روش تحلیل انتقادی گفتمان مبتنی بر نظریه لاکلا و موف و و دستورالعمل جوپ و نوریس در سطح توصیف واژگانی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی، و در جهت توسعه و تقویت حمایت از برند ایرانی در اسناد بالادستی رسانه ملی انجام پذیرفت. با توجه به اهداف و سؤالات پژوهش و براساس دو معیار ذهنی و عینی سند چشم انداز 1404 به عنوان سند مورد مطالعه انتخاب شد. به منظور احصاء اعتبار سند و این که نمونه انتخابی بتواند معرف معتبری برای تحلیل باشد از نظرات کارشناسان و دست اندرکاران حوزه رسانه ملی استفاده گردید. در نهایت، دستاوردهای پژوهش حاکی از آن بود که رسانه ملی به عنوان یک نهاد اطلاعاتی و ارتباطی تاکنون کمتر از ظرفیت های گفتمان سازی و اقناع گری افکار عمومی در جهت حمایت از برندهای ایرانی بهره برداری کرده است و صرفاً با یک مجموعه دستور العمل های الزام آور و غیراقناع گر به حمایت از سیاست های اقتصاد مقاومتی مبادرت ورزیده است. به نظر می رسد که ضروری است با رویکرد نوینی باز تنظیم اسناد در کانون توجه قرار گیرد؛ تا بتوان انتظار داشت که با رویکرد توانمندسازی می توان قائل به وجدانی سازی و درونی کردن فعالیت های اجتماعی بود و در بستر پارادایم توسعه فرهنگی، می توان دیدگاه نوسازی را نسبت به مفهوم برند و برند ایرانی بسط و گسترش داد. از این طریق است که می شود مناسبات نوینی را پی ریزی کرد و با برانگیختن حساسیت های فطری جامعه در جهت تقویت عرق ملی، انتخاب برند ایرانی را جایگزین انتخاب های دیگر قرار داد.