
مقالات
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی روشهای تدریس همیاری و کاوشگری بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان دختر پایه پنجم شهرخرم آباد انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از تمامی دانش آموزان دختر پایه پنجم شهر خرم آباد که به صورت تصادفی انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک کنترل) قرار گرفتند. از میان جامعه آماری تعداد 30 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند، این 30 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی در سه گروه جایی داده شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه یادگیری خودراهبر و پروتکل آموزش کاوشگری در 10 جلسه 90 دقیقه ای و پروتکل آموزش همیاری در 9 جلسه 90 دقیقه ای بود. پردازش داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام شد. نتایج نشان داد که روش تدریس همیاری و روش تدریس کاوشگری بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان دختر پایه پنجم شهرخرم آباد تأثیر معناداری دارد.
مقایسه نگرش زبان آموزان در استفاده از روش های آموزشی مبتنی بر چند رسانه ای، فراشناختی و اجتماعی -فرهنگی در یادگیری واژگان زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادگیری واژگان نقش مهمی در فراگیری هر زبانی دارد، چه زبان اول، چه زبان دوم یا خارجی، در واقع کلمات بلوک های ساختمانی اساسی هستند که یادگیری زبان دوم بر اساس آنها ساخته می شود این به عنوان یک جزء حیاتی از توانایی های زبان عمل می کند. هدف پژوهش، مقایسه اثر تکنیکهای مبتنی بر نظریه های چندرسانه ای، اجتماعی-فرهنگی و فراشناختی بر نگرش افراد در یادگیری واژگان زبان انگلیسی است. روش تحقیق شبه آزمایشی بود. برای گردآوری داده ها از روش پرسشنامه و مصاحبه استفاده شد. جامعه آماری کلیه زبان آموزان مؤسسه های آموزشی زبان انگلیسی شهر قم بودند نمونه آماری به صورت تصادفی 16 نفر برای گروه آزمایش انتخاب شدند. در گروه آزمایش، از تکنیکهای مختلف، طی 8 جلسه مورد استفاده قرار گرفت. روش تحلیل آماری ناپارامتریک با استفاده از نرم افزار spss نسخه 22 برای داده ها انجام شد. یافته ها نشان داد که نگرش افراد نسبت به تکنیکهای مبتنی برحوزه های مطرح شده برای یادآوری و بازشناسی واژگان متفاوت هست، نتیجه گیری اینکه تکنیکهای آموزشی مطرح شده به گونه متفاوت در نگرش افراد در رابطه با یادگیری واژگان موثر هستند.
بررسی دیدگاه آموزگاران مقطع ابتدایی در خصوص نقش الزامات برنامه درسی در طراحی آموزش فلسفه به کودکان: مطالعه موردی آموزگاران ابتدایی شهر ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش بررسی دیدگاه آموزگاران مقطع ابتدایی در خصوص نقش الزامات برنامه درسی در طراحی آموزش فلسفه به کودکان بود. به منظور دست یابی به این هدف از روش توصیفی - همبستگی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش آموزگاران ابتدایی شهر ملایر بود. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه 42 سوالی و 9 بعدی سالمی (1396) در طیف پنج درجه ای لیکرت استفاده شد. پایایی این پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ 960/0 محاسبه شد. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد؛ بین مولفه های الزامات طراحی برنامه درسی آموزش فلسفه به کودکان از دیدگاه آموزگاران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد، مقادیر t به دست آمده حاکی از معنادار بودن ضریب مسیر تمامی مولفه ها در ارتباط با الزامات طراحی برنامه ریزی درسی آموزش فلسفه به کودکان است.
واکاوی چالش های آموزش مجازی در دوران همه گیری کووید-19 از دیدگاه والدین دانش آموزان: یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه گیری کووید-19، مدارس و سایر مراکز آموزشی را با تعطیلی مواجه کرد و آموزش مجازی جایگزین آموزش حضوری شد. انتقال یک باره آموزش از مدرسه به خانه چالش های فراوانی را برای آموزش و یادگیری ایجاد کرد. بنابراین پژوهش حاضر باهدف واکاوی چالش های آموزش مجازی در دوران همه گیری کووید-19 از دیدگاه والدین دانش آموزان دوره ابتدایی صورت گرفت. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری پژوهش تمامی والدین دانش آموزان استان خراسان جنوبی در سال تحصیلی 01-1400 به تعداد 91874 نفر بودند که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند و با انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با 51نفر از والدین دانش آموزان، داده های اخذشده به اشباع نظری رسید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از راهبرد هفت مرحله ای کلایزی (۲۰۰۲) و نرم افزار MAXQDA11 استفاده شد. هم چنین جهت اعتباریابی داده های پژوهش از ملاک های چهارگانه گوبا ولینکلن (1985) استفاده شد. نهایتاً 88 کدباز استخراج گردید که با تجزیه و تحلیل کدها، تجارب والدین دانش آموزان دوره ابتدایی در قالب چهار مضمون اصلی شامل چالش های ناظر به محیط و زیرساخت، دانش آموزان، والدین و معلمان دسته بندی شد. نتایج پژوهش ضمن تبیین ضرورت توجه به آموزش مجازی و چالش های اساسی آن، این مهم را متوجه متصدیان تعلیم و تربیت می کند تا در راستای رفع این چالش ها اهتمام ورزند.
رژیم های حقیقت و عوامل شکل دهنده روابط قدرت - دانش در صورت بندی های گفتمانی تربیت معلم از تأسیس دارالفنون تا تأسیس دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی رژیم های حقیقت و عوامل مؤثر در صورت بندی های گفتمانی شکل دهنده روابط قدرت - دانش در تربیت معلم ایران از تاسسیس دارالفنون تا دانشگاه فرهگیان است.به همین منظور، با استفاده از روش تبارشناسی فوکویی و مفروضه مربوط به آن، به بررسی وقایعی درسیر تحولات تاریخی - سیاسی در ایران که به تولید رژیم های از حقیقت بعنوان گفتمان غالب شده وبه تحولاتی در شکل تربیت معلم وآموزش معلم منجر گردیده ، اشاره می گردد. یافته ها نشان می دهند که در دوره های مختلف، رزیم های حقیقتی همچون "ملای مکتب دار"، "معلم باسواد"، "معلم متخصص و با سواد" و "معلم ملی گرای" «معلم انقلابی» عنوان رژیم های از حقیقت به گفتمانهای در زمینه تربیت معلم همچون مکتب خانه، دارالفنون ، دانشسرای تربیت معلم برجسته شده است برای نمونه ، با ظهور انقلاب اسلامی، بعنوان یک رابطه قدرت- دانش در تاریخ تحولات تاریخی – سیاسی ایران گفتمان "معلم اسلامی و انقلابی" به عنوان گفتمان برجسته ورژیم هایی از حقیقت در تربیت معلم مورد توجه قرار گرفت که نهایتا به پیدایش دانشگاه فرهگیان انجامید. با این تحلیل می وان گفت با تغیر وتحولات تاریخی- سیاسی در جامعه ایران ، در روند سیر تکوین تعلیم وتربیت، رژیم های از حقیقت جایگزین رژیم های حقیقت گذشته شده و منجر به طرد یا تضعیف گفتمانهای قبلی در تربیت معلم گردیده است. از این رو چنین چرخشی دررژیم های حقیقت ناشی از روابط- قدرت ودانش بوده که به یک چنین گفتمانهای در حوزه آموزش وپرورش و تربیت معلم دامن زده است.
رابطه بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی نقش تعدیلگری میزان استفاده از فضای مجازی و جنسیت در کودکان شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی نقش تعدیلگری ساعات استفاده از فضای مجازی و جنسیت در کودکان شهر سنندج بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر ماهیت جزء تحقیقات کمی میباشد و از نظر هدف کاربردی و از نظر نمونه گیری تصادفی ساده متناسب با حجم و گردآوری داده ها توصیفی-پیماشی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان پایه اول تا پنجم ابتدایی در دبستان پسرانه راه دانش به تعداد350 دانش آموز و دبستان دخترانه پروین اعتصامی به تعداد 370 دانش آموز واقع در شهر سنندج می باشند که با روش فرمول کوکران تعداد نمونه آماری به 250 نفر دانش آموز کاهش یافت. پرسشنامه های استاندارد استفاده از فضای مجازی لی و همکاران (2008) و بهزیستی هیجانی کییز و ماگیارمو (۲۰۰۳) در میان نمونه های مورد نظر توزیع و پس از جمع آوری آنها با استفاده از نرم افزار PLS به تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده پرداخته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که 1-بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی رابطه معناداری وجود دارد 2-جنسیت نقش تعدیل گری بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی ایفا می کند و 3-ساعات استفاده از فضای مجازی نقش تعدیل گری بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی ایفا می کند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی نقش تعدیلگری ساعات استفاده از فضای مجازی و جنسیت در کودکان شهر سنندج رابطه معناداری وجود دارد.
مرور نظامند ابزارهای مورد استفاده در سنجش مهارت های تفکر خلاق ریاضیاتی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه روزافزون به مهارت تفکر خلاق ریاضیاتی در آموزش ریاضیات، نیاز و علاقه به بررسی چگونگی سنجش این مهارت نیز افزایش یافته است. مطالعه حاضر با یک مرور نظامند بر اساس دستورالعمل پریزما به بررسی چگونگی سنجش تفکر خلاق ریاضیاتی در ادبیات موضوعی موجود پرداخته است. پس از غربالگری مطالعات و ارزیابی کیفیت آنها، نهایتا ۵۵ مطالعه از چهار منظر شامل: مقطع آموزشی، مفاهیم ریاضی، ابزار اندازه گیری، شواهد پایایی و روایی مورد بررسی و مرور دقیق قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مطالعات بیشتر در مقطع متوسطه اول انجام شده است. تعداد مطالعات مقطع ابتدایی بسیار محدود است. بعلاوه، نتایج نشان داد که موضوع هندسه و اندازه گیری بیشتر از سایر موضوعات در حوزه سنجش تفکر خلاق ریاضیاتی استفاده شده است. به نظر می رسد ماهیت تجسمی هندسه، آن را به موضوع محبوب برای سنجش خلاقیت در ریاضیات تبدیل کرده است. از میان ابزارهای سنجشی، سوالات بازپاسخ فراوانی بیشتری داشتند. همچنین برخی مطالعات از سوالات بازپاسخ مبتنی بر ریاضیات قومی استفاده کرده بودند. بررسی های مربوط به روایی و پایایی نشان داد که کمتر از نیمی از مطالعات شواهد پایایی و حدود نیمی از مطالعات شواهد روایی را گزارش کرده اند. بیشترین روایی گزارش شده، مربوط به روایی محتوایی است. این مرور نظامند در شناسایی شکاف های تحقیقاتی موجود در زمینه سنجش تفکر خلاق ریاضیاتی به کار می رود و می تواند به توسعه روش های بهتر و موثرتر در این حوزه کمک کند.
نقش مدیران مراکز یادگیری محلی در پیشبرد اهداف و نیازهای جامعه محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی نقش مدیران مراکز یادگیری محلی در پیشبرد اهداف و نیازهای جامعه محلی انجام شده است. این پژوهش را میتوان در زمره پژوهش های رویکرد کیفی و روش آن را پدیدارشناسانه از نوع تفسیری قرار داد. میدان پژوهش، تمامی مدیران مراکز یادگیری محلی می باشند که با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده اند. با استفاده از دو روش فوق، در مجموع 26 نفر از میدان پژوهش مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و همه آنها مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافته های پژوهش با توجه به نظرات مشارکت کنندگان و به تفکیک سوالات موردنظر به سه بخش تقسیم شدند. در بخش مدیران در شناخت نیازها و مسائل مراکز یادگیری محلی بطور کلی 10 مقوله اصلی و 41 زیرمقوله استخراج شد. مقولات اصلی در این بخش عبارتند از نیازسنجی، شناخت محله و جامعه محلی، دغدغه های آموزشی، دغدغه های مالی، بررسی نیازهای اقتصادی مرکز، بررسی امکانات مرکز، بررسی مسائل اجرایی در نرکز، محتوای کتب، دوره های ضمن خدمت، بازخوردگیری. در ارتباط با نقش مدیران در پیشبرد اهداف مراکز یادگیری محلی نیز 5 مقوله اصلی و 18 زیرمقوله استخراج شد که مقولات اصلی عبارتند از توان جلب همکاری برای حل مسائل، ارتقای امکانات محیطی، ارتقای امکانات آموزشی، همه جانبه نگری مسائل، کمک به ایجاد کارآفرینی. همچنین در ارتباط با ارزیابی مدیران نسبت به میزان دستیابی به اهداف نیز 4 مقوله اصلی و 11 زیرمقوله استخراج گردید کهمقولات اصلی شامل رضایت از کیفیت اهداف، رضایت از نحوه انتقال اهداف به جامعه محلی، رضایت میزان تحقق اهداف، رضایت از دوره های ضمن خدمت برای مدیران می باشد. بطور کلی نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که مدیران مراکز یادگیری محلی نقش بسزایی در شناخت نیازهای جامعه محلی داشته و از طریق تعامل همه جانبه ای که با فراگیرانف اموزش دهندگان و مسئولین دارند، در پیشبرد اهداف بسیار موثر خواهند بود.
نقش میانجی نسبیت گرایی اخلاقی در رابطه ماکیاولیسم ، صفت صداقت-تواضع با بی صداقتی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی روابطه ماکیاولیسم و صفت صداقت-تواضع بر بی صداقتی تحصیلی با نقش میانجی نسبیت گرایی اخلاقی در بین دانشجویان دانشکده ادبیات دانشگاه ارومیه انجام شد. این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه ی دانشجویان دانشکده ادبیات دانشگاه ارومیه به تعداد 1200 نفر بودند که 327 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه ماک چهار (1970)، پرسشنامه شخصیتی هگزاکو (2004)، پرسشنامه بی صداقتی تحصیلی بشیر و بلا (2018) و پرسشنامه نسبیت گرایی اخلاقی کولیر-اسپرول و همکاران (2019) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت و شاخص های برازش مدل استخراج و مدل پژوهش تأیید گردید. نتایج نشان داد اثرات مستقیم ماکیاولیسم بر نسبیت گرایی اخلاقی با مقدار 052/0، صفت صداقت-تواضع بر نسبیت گرایی اخلاقی 45/0، ماکیاولیسم بر بی صداقتی تحصیلی 092/0 و صفت صداقت-تواضع بر بی صداقتی تحصیلی 116/0 معنادار می باشند. اما اثر نسبیت گرایی اخلاقی بر بی صداقتی تحصیلی 12/0 معنادار نمی باشد. هم چنین اثرات غیرمستقیم ماکیاولیسم و صفت صداقت-تواضع با واسطه گری نسبیت گرایی اخلاقی بر بی صداقتی تحصیلی به ترتیب 0139/ 0و 018/0- نیز معنادار نبود. با این وجود می توان از طریق ارائه برنامه های آموزشی بر بنیاد ماکیاولیسم، صفت صداقت-تواضع به جلوگیری از بی صداقتی تحصیلی در دانشجویان و کاهش آن کمک کرد.
بررسی اثربخشی استفاده از نگاشت های مفهومی بر مهارت دانشجویان در گفتار به زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر با استفاده از روش شبه آزمایشی بررسی امکان به کارگیری نگاشت مفهومی به عنوان ابزار تدریس مهارت گفتار زبان انگلیسی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 119 فراگیر زبان انگلیسی بودند که از این میان با استفاده از نمونه گیری در دسترس تعداد 30 دانشجوی پسر و 30 دانشجوی دختر در سطح متوسط و پیشرفته زبان انگلیسی پس از دریافت آزمون مقدماتی تعیین سطح کمبریج به عنوان پیش آزمون سنجش انتخاب شدند. نگاشت مفهومی برای گروه آزمایش در مرحله پیش گفتار و با هدف ساماندهی مفاهیم و خط فکری شرکت کنندگان اعمال شد در حالی که در گروه کنترل همه مراحل تدریس به شیوه سنتی انجام پذیرفت. تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده با استفاده از آزمون کوواریانس نشان داد که استفاده از نگاشت مفهومی در جهت توسعه مهارت های گفتاری دانشجویان موثر است زیرا زبان آموزان را برای منابع واژگانی و ایده های مرتبط با موضوعات گفتاری آماده می کند. . همچنین بررسی داده ها نشان می دهد که تفاوت معناداری بین گروه های پسر و دختر در ساخت و استفاده از نگاشت های مفهومی وجود ندارد. این یافته ها نشان میدهد که معلمان زبان انگلیسی ممکن است نیاز داشته باشند که تأثیر مثبت نگاشت های مفهومی بر بهبود مهارت گفتاری زبان آموزان زبان انگلیسی را در نظر بگیرند و فرصتها ی بیشتر ی بر ای تعامل برای آنها فراهم کنند. [1] Concept maps