فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۰۱ تا ۳٬۵۲۰ مورد از کل ۵۵٬۹۱۳ مورد.
منبع:
بررسی های بازرگانی خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۱۲۵
73 - 92
حوزههای تخصصی:
تصویر ذهنی مشتریان از یک فروشگاه پیامدهای بسیار مهمی در بقا و کسب مزیت رقابتی این کسب وکارها ایفا می کند. مطالعه حاضر نیز با هدف طراحی و اعتبارسنجی مدل تصویر ذهنی مشتریان از فروشگاه با رویکرد آمیخته اکتشافی در فروشگاه هایپراستار در شهر تهران صورت گرفت. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی-توسعه ای است و از لحاظ ماهیت و شکل اجراء به صورت توصیفی-پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان نظری (اساتید مدیریت بازاریابی) و تجربی (مدیران فروشگاه های هایپراستار در شهر تهران) و مشتریان فروشگاه های پراستار در شهر تهران است. نمونه گیری با استفاده از روش نمونه گیری نظری صورت گرفت و در نهایت با 10 نفر اشباع نظری حاصل شد. سپس پرسشنامه محقق ساخته در میان 384 نفر از مشتریان به صورت تصادفی توزیع گردید. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه می باشد. جهت تحلیل مصاحبه های تخصصی از روش نظریه پردازی داده بنیاد (گراندد تئوری) و نرم افزار MaxQDA انجام شد. اعتبارسنجی مدل نیر با روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SMART PLS انجام گرفت. بر اساس مدل پارادایمی پژوهش، مدیریت تجربه مشتری، هم آفرینی ارزش با مشتری و مشتری محوری عوامل زیربنایی موثر بر تصویر ذهنی مشتریان از فروشگاه هستند. این تصویر ذهنی بر استراتژی برندسازی و برندسازی داخلی فروشگاه اثر می گذارد. البته باید در نظر داشت مسئولیت اجتماعی فروشگاه در این رابطه نقش مداخله گر دارد و آمیخته بازاریابی فروشگاه نیز شرایط زمینه ای را فراهم می آورد. از طریق استراتژی برندسازی و برندسازی داخلی می توان پیامدهای رفتاری مانند رضایت، وفاداری و اعتماد مشتریان دست پیدا کرد.
مدل کیفیت حسابرسی مبتنی بررویکرد رفتاری و سازو کار شرکتی در بازار سرمایه ایران با استفاده از روش داده بنیان و آزمون کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
27 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش طراحی الگوی کیفیت حسابرسی مبتنی بر رویکرد رفتاری و مکانیزم حاکمیت شرکتی با هدف مطلوبیت پاسخ گویی و پاسخ خواهی در بازار سرمایه براساس تحلیل داده بنیاد می باشد.
روش: لزوم شناسایی مولفه های رویکرد رفتاری و تبیین اثررویکرد رفتاری (حسابرسان مستقل) بر کیفیت حسابرسی انجام شد. جامعه آماری پژوهش خبرگان حرفه حسابرسی هستند که از طریق روش نمونه گیری نظری (گلوله برفی) به منظور دستیابی به اشباع نظری با 20 نفر از آنها مصاحبه عمیق انجام شد. داده های لازم جمع آوری گردید و شناسایی مولفه های اصلی از طریق کد گذاری باز، انتخابی و محوری انجام گرفت و در نهایت مدل پژوهش بر اساس چارچوب نظری طراحی شد.
یافته ها: شناسایی مولفه های اصلی از طریق کد گذاری باز، انتخابی و محوری انجام گرفت و در نهایت مدل پژوهش بر اساس چارچوب نظری طراحی شد.
نتیجه گیری: هشت مولفه اصلی موثر برکیفیت حسابرسی از بعد رویکرد رفتاری است که عبارتند از:
1-بازبینی و اصلاحات قوانین و مقررات 2- پایبندی و رعایت آیین رفتار حرفه ای 3-رویکرد رفتاری استانداردهای حسابداری 4-رویکرد رفتاری مسئولین تهیه اطلاعات مالی 5-رویکرد رفتاری سرمایه گذاران و سایر ذینفعان 6-ضوابط نظام راهبری بنگاه 7- رویکرد رفتاری حسابرسان 8- رویکرد رفتاری استانداردهای حسابرسی
تاثیر عدم قطعیت سیاست اقتصادی بر رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و تصمیمات سرمایه گذاری
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲ (جلد ۲)
284 - 297
حوزههای تخصصی:
دستیابی و حفظ انعطاف پذیری مالی برای شرکت ها ارزشمند است، زیرا به آن ها اجازه می دهد برنامه های سرمایه گذاری خود را حتی در مواجهه با شوک های منفی دنبال کنند. در واقع، انعطاف پذیری مالی برای شرکت ها زمانی ارزشمندتر است که محدودیت های تامین مالی الزام آورتر می شوند و مانع تحقق برنامه های سرمایه گذاری شان می شوند پیامدهای محدودیت های مالی برای تصمیمات بودجه بندی سرمایه شرکت ها را می توان به عنوان اثر هزینه بالاتر و در دسترس بودن محدود تامین مالی خارجی برای شرکت ها در نظر گرفت. بنابراین شرکت ها در مواجهه با عدم اطمینان و خطرات ورشکستگی افزایش یافته در نتیجه، زمانی که دسترسی آنها به منابع خارجی به دلیل عدم تقارن اطلاعاتی محدود است، سرمایه گذاری کمتری انجام می دهند. از این رو با توجه به مطالب فوق این تحقیق به دنبال بررسی این موضوع است که آیا عدم قطعیت سیاست اقتصادی بر رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و تصمیمات سرمایه گذاری تأثیر دارد؟ جامعه آماری تحقیق 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده که بین بازه زمانی، 11 سال متوالی از سال 1391 تا 1401 با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره به آزمون فرضیه ها پرداخته شد. با توجه به نتایج آزمون فرضیه متغیر مشخص گردید بین کیفیت گزارشگری مالی و تصمیمات سرمایه گذاری رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد همچنین در دیگر یافته های تحقیق مشخص گردید عدم قطعیت سیاست اقتصادی رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و تصمیمات سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را تعدیل می نماید.
موانع شناسی رفتاری در پیاده سازی طرح های تحولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
55 - 71
حوزههای تخصصی:
موانع متعددی برای پیاده سازی طرح های تحولی وجود دارد. مهم ترین آن ها موانع رفتاری در سازمان ها است. بررسی موانع بیشتر قائم به فرایند، تهیه و تدوین، ابعاد فنی و توجیهی طرح های تحولی محوریت اصلی بوده امّا مراحل اجرا و پیاده سازی این طرح ها نادیده گرفته شده است. به همین منظور، هدف پژوهش شناخت موانع رفتاری مرحله پیاده سازی طرح های تحولی در بانک شهر است. پژوهش از نظر هدف توسعه ای و از نظر نوع روش توصیفی- اکتشافی است. راهبرد پژوهش نظریه داده بنیاد مبتنی بر رهیافت ظاهرشونده گلیزر است. مشارکت کنندگان در پژوهش، شامل مدیران ارشد و اعضای هیأت مدیره، مجریان و کارشناسان خبره بانک شهر است که با منطق اشباع نظری با 13 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. شیوه تحلیل داده ها کدگذاری باز، انتخابی و نظری بوده است. یافته های پژوهش بیان می کند که موانع رفتاری پیاده سازی طرح های تحولی در بانک شهر در سه دسته کلی موانع قبل برنامه ریزی، موانع حین برنامه ریزی و موانع زمان پیاده سازی برنامه ریزی قرار می گیرند که هر یک از مقولات، مفاهیم و کدهای مشخصی تشکیل شده اند. در پیاده سازی طرح های تحولی موانع شناسایی شده باید به دقت درنظر گرفته شوند.
دیدگاه های صاحبان شرکت ها در استفاده از بازاریابی الکترنیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
151 - 169
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف، شناسایی دیدگاه های صاحبان شرکت ها در استفاده از بازاریابی دیجیتال با استفاده از تکنیک کاربست کیو در شرکت های تولیدی شهر کرمانشاه انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، پژوهشی اکتشافی و از نظر نوع استفاده، کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه خبرگان در شرکت های تولیدی شهر کرمانشاه است که تعداد آنها 650 شرکت فعال می باشد که در زمینه فناوری دیجیتال در زمینه بازاریابی نیز فعالیت دارند. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری هدفمند غیر احتمالی از نوع گلوله برفی می باشد. از بین این افراد تا رسیدن به اشباع نظری تعداد 15 انتخاب شدند و به روش مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند سوالات مصاحبه را جواب دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودا برای کدگذاری باز و از SPSS 28 برای تحلیل عاملی استفاده شد. با توجه به مصاحبه های انجام شده، می توان گفت که 31 مفهوم از مصاحبه ها استخراج شد که با استفاده از تحلیل عاملی کیو سبب پیدایش دو عامل شدند. نتایج نشان داد دو الگوی ذهنی وجود دارد که شامل الگوی کاربرد محور، الگوی مدیریت و مشتری محور می باشد. پیشنهاد می شود مدیران شرکت ها فرصت های بازاریابی دیجیتال را با متخصصین این امر در شرکت خود ارزیابی نماند و با تست کردن آزمایشی این فرصت ها میزان موفقیت آنها را بسنجند و در صورت موفقیت با به کارگیری آن در سوددهی شرکت خود مفید واقع گردند.
راهبردهای عملیاتی جهت بررسی عملکرد مکانیکی بتن به کمک شبکه عصبی و هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی پیش بینی خواص مقاومتی بتن به کمک انواع مختلف شبکه های عصبی انجام گرفت. داده های موردمطالعه در این پژوهش از بانک اطلاعاتی 127 طرح اختلاط جمع آوری شده است. داده های ورودی شامل سن بتن برحسب روز، میزان درشت دانه، ریزدانه، سیمان، آب، روان کننده برحسب کیلوگرم بر سانتی متر مکعب بوده است و داده های هدف شامل مقاومت فشاری بوده است.روش شناسی پژوهش: در این پژوهش سعی شده با مطالعه آماری نمونه های آزمایشگاهی بتن جهت پروژه های گوناگون مدل هایی ساخته شود تا بتواند پیش بینی مناسبی جهت تخمین خواص مقاومتی بتن داشته باشد. استفاده از هوش مصنوعی به عنوان یک روش مدرن جایگاه ویژه ای در علوم مهندسی دارد. در این پژوهش داده های مورداستفاده ابتدا نرمال سازی شدند و سپس داده های موردنظر با استفاده از الگوریتم لورنبرگ مارکوارت مورد آزمایش قرار گرفت.یافته ها: معیارهای ارزیابی مدل های شبکه عصبی مصنوعی با استفاده از ارزیابی و خطا به دست آمد و نتایج نشان داد استفاده از 10 لایه مخفی دارای بیشترین ضریب همبستگی و کمترین خطا بوده است. ساختار این شبکه به صورت پرسپترون چندلایه بوده است.اصالت/ارزش افزوده علمی: نتایج نشان داد برای شبکه عصبی ساخته شده مقدار ضریب همبستگی، ریشه میانگین، مربعات خطا و میانگین خطای مطلق شبکه عصبی مصنوعی ساخته شده به ترتیب برابر است با 0/95، 1/9 بوده است.
بحران سلامت و کیفیت حسابرسی: آیا سودآوری صنایع دارویی ریسک پذیر تغییر کرد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
186 - 210
حوزههای تخصصی:
در شرایط بحران، نقش نظارت و حسابرسی پر رنگ تر می شود. پژوهش های مالی نشان داده که بین میزان ریسک پذیری و سود رابطه مستقیمی وجود دارد و هر چقدر میزان سودآوری در صنعتی بیشتر باشد، میزان ریسک آن نیز بالاتر است. بحران سلامت در سال 2019 همه صنایع و به خصوص صنعت دارو را با نوساناتی رو به رو کرد. در این بین حسابرسان نیز نظارت خود را افزایش دادند. هدف از این پژوهش بررسی رابطه ریسک پذیری مالی و سودآوری در شرکت های بورسی موجود در صنعت دارو با توجه به بحران سلامت و کیفیت حسابرسی است. برای تحلیل داده ها از روش رگرسیون چند متغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که ریسک پذیری مالی با سودآوری در سطح اطمینان 95 درصد رابطه معناداری دارد. شرایط کرونا ویروس گرچه بر سودآوری در سطح اطمینان 95 درصد تاثیر گذار بود، اما بر رابطه ریسک پذیری مالی با سودآوری تاثیر معناداری نداشت. کیفیت حسابرسی بر رابطه ریسک پذیری مالی و سودآوری تأثیرگذار بود. در همه شرایط باید علاوه بر در نظر گرفتن ریسک پذیری مالی، بحران های موجود، کیفیت حسابرسی و سایر عوامل اثرگذار در جهت بهبود سودآوری شرکت ها مورد توجه قرار گیرند.
شناسایی عوامل مؤثر بر پذیرش سیستم های اطلاعاتی از دیدگاه حسابداران شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
حسابداری مدیریت راهبردی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
83 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر پذیرش سیستم های اطلاعاتی از دیدگاه حسابداران شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و نحوه گردآوری داده ها توصیفی -پیمایشی است که از پرسشنامه استاندارد Venkatesh., et al. (2003) برای متغیرهای مربوط به مدل یکپارچه پذیرش به کارگیری فناوری و از پرسشنامه Goodhue., & Thompson. (1995) برای متغیر فناوری مناسب درک شده و از پرسشنامه استاندارد دیماجیو و پاول برای متغیرهای مربوط به فشارهای نهادی استفاده شد (Greenwood., & Meyer. 2008). تحلیل و سنجش مدل با استفاده از مدل معادلات ساختاری انجام شد و نرم افزار مورداستفاده در این پژوهش برای تحلیل، اسمارت پی آل 3 بود. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه توزیع شده میان حسابداران شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری و تعداد 200 پرسشنامه مورد تائید مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت نتایج دست آمده نشان داد که همه سازه های مدل (انتظار عملکرد، انتظار تلاش، فناوری مناسب درک شده، خود کارآمدی، فشار اجباری و فشار تقلیدی) به جز سازه شرایط تسهیل گر در تحقیق در پذیرش سیستم اطلاعاتی حسابداری رابطه مثبت و مستقیم دارد. از طرفی متغیرهای تعدیل گر سن، جنس و صنعت بر تمایلات رفتاری حسابداران در پذیرش سیستم تأثیرگذار بود و آن را تعدیل کرد اما متغیر تجربه در خود کارآمدی باعث تعدیل رابطه نشد.
اثرات سیاست های پولی و مالی بر آلاینده های زیست محیطی در ایران: رویکرد غیر خطی
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط زیست تحت تأثیر عوامل مختلفی است یکی از عوامل قابل توجه سیاست های پولی و مالی می باشد. از این رو مطالعه حاضر به تأثیرات سیاست های پولی و مالی بر آلاینده های زیست محیطی در ایران با استفاده از رویکرد غیر خطی طی سال های 2020-1980 پرداخته است. نتایج مطالعه نشان می دهد در کوتاه مدت انتشار آلاینده زیست محیطی کربن دی اکسید دوره قبل، نرخ رشد اقتصادی، نرخ ذخایر قانونی و نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی اثر مثبت بر انتشار آلاینده زیست محیطی داشته و هزینه های دولت اثر منفی در انتشار دی اکسید کربن داشته است. تأثیرات غیر خطی انتشار دی اکسید کربن دوره قبل، شوک مثبت نرخ رشد اقتصادی، شوک مثبت نرخ رشد اقتصادی دوره قبل، شوک منفی نرخ رشد اقتصادی دوره قبل، شوک مثبت هزینه های دولت، شوک منفی هزینه های دولت، شوک منفی نرخ ذخایر قانونی، شوک مثبت نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی و شوک منفی نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی تأثیر مثبت در انتشار دی اکسید کربن داشته و شوک منفی هزینه دولت در دوره قبل و شوک منفی نرخ ذخایر قانونی تأثیر منفی بر انتشار دی اکسید کربن در کوتاه مدت داشته است. در بلند مدت انتشار آلاینده دی اکسید کربن دوره قبل، شوک منفی هزینه دولت در دوره قبل و شوک مثبت نرخ ذخایر قانونی اثر منفی در انتشار دی اکسید کربن داشته و شوک مثبت نرخ رشد اقتصادی دوره قبل، شوک منفی نرخ رشد اقتصادی، شوک منفی نرخ ذخایر قانونی، شوک مثبت نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی و شوک منفی نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی اثر مثبت در انتشار دی اکسید کربن داشته است.
بیست و پنج سال روش شناسی علم طراحی در پژوهش های حسابداری: تحلیل کتاب سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۱
97 - 137
حوزههای تخصصی:
روش شناسی علم طراحی، رهیافتی راه حل محور برای تعقیب پژوهش هایی است که فراتر از فهم وضع موجود، به دنبال خلق وضع مطلوب از طریق ارائه مصنوعات نوآورانه و بدیع است. با وجود کاربرد گسترده این روش شناسی در دیگر رشته های فنی و مدیریتی و البته گذشت بیش از دو دهه از نخستین پژوهش علم طراحی در حسابداری، ظرفیت آن به قدر مقتضی شناخته نشد، مگر در چند سال اخیر که با استقبال بی سابقه پژوهشگران حسابداری مواجه گردید. باهدف واکاوی روندهای موضوعی، شناسایی کنشگران اثرگذار و نیز نگاشت ساختار فکری و مفهومی پژوهش های حسابداری مرتبط با روش شناسی علم طراحی، در این پژوهش برای نخستین بار، با استفاده از فنون هم واژگانی، هم نویسندگی، مصورسازی نقشه علمی و ابرواژگان، به تحلیل کتاب شناختی 51 مقاله منتشره تا سال 2023 در مجلات نمایه شده در آخرین فهرست شورای رؤسای دانشکده های علوم مالی استرالیا در نرم افزارهای ووس ویور، مایکروسافت اکسل و زبان پایتون پرداخته شد. طبق یافته های این مطالعه، بیش از نیمی از تولیدات پژوهشی مربوط به سال های 2020 تا 2023 است که دلالت بر اقبال نوظهور پژوهشگران حسابداری به این روش شناسی دارد. غالب ترین حوزه های موضوعی در مقالات علم طراحی، حسابرسی و کنترل است که با کاربرد فناوری های نوین و تکنیک های تحلیل شناسی داده ها همراه بوده است. پراستنادترین اثر، مقاله «روش شناسی پژوهش علم طراحی و کاربرد آن در پژوهش سیستم های اطلاعاتی حسابداری» اثر گویدو گیرتس (2011) که تاکنون 140 استناد صرفاً در پایگاه داده اسکوپس دریافت کرده است. پرکارترین نویسنده میکلوس وسارهلی با 6 مقاله است که هم زمان بیشترین ارتباطات علمی را با سایر نویسندگان این حوزه داشته و دانشگاه محل فعالیت وی، یعنی دانشگاه ایالتی نیوجرسی امریکا، با 8 مقاله، پرکارترین دانشگاه شناخته شد. گویدو گیرتس با دریافت 177 ارجاع از دو مقاله خود، پراستنادترین نویسنده در حوزه علم طراحی در پژوهش حسابداری شناخته می شود که به این واسطه، دانشگاه متبوع وی یعنی دانشگاه دلور امریکا نیز پر استنادترین دانشگاه به حساب می آید. کشور امریکا مجموعاً با 33 مقاله و 555 ارجاع پرکارترین و پرارجاع ترین مقالات را به خود اختصاص داده است. مجله بین المللی سیستم های اطلاعاتی حسابداری با انتشار 20 مقاله و دریافت 464 ارجاع، بیشترین تعداد نشر و ارجاع را دارد. یافته های پژوهش حاضر، با آشکارسازی عوامل و روابط کتابشناختی و جهت گیری موضوعی پژوهش های علم طراحی در حسابداری، ضمن آگاهی بخشی به پژوهشگران و سیاست گذاران علمی از وضعیت و روند این روش شناسی، مبنایی برای توسعه و تعقیب پژوهش های راه حل محور و کاربردی در قلمرو حسابداری فراهم می نماید.
نقش بانک ها در اثرگذاری سیاست های پولی بر متغیرهای کلان اقتصاد در مدل تعادل عمومی پویای تصادفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: یکی از عوامل رشد ریسک در بانک ها، سیاست پولی انبساطی نادرست است که منجر به اثرات نامطلوب بر فعالیت های اقتصادی و سطح قیمت ها می شود. در این پژوهش سعی شده است که نقش بانک ها در اثرگذاری سیاست های پولی بر متغیرهای کلان اقتصادی در اقتصاد ایران مورد بررسی قرار گیرد. روش پژوهش: برای رسیدن به این هدف و بررسی تأثیر سیاست پولی بر متغیرهای واقعی و سطوح قیمتی در اقتصاد ایران، از مدل تعادل عمومی تصادفی پویا (DSGE) و اطلاعات سیستم بانکی استفاده شده است. مدل مورد بررسی در این مقاله دارای چهار بخش خانوار، بنگاه های اقتصادی (که شامل بنگاه های تولیدکننده کالای میانی، بنگاه های تولیدکننده کالای نهایی مصرفی و سرمایه ای و بنگاه های امین می شود)، بانک و مقام پولی (بانک مرکزی و دولت) می باشد. یافته های پژوهش: نتایج بدست آمده نشان می دهد که شوک سیاست پولی انبساطی موجب شده است که تولید، تورم، مصرف بخش خصوصی، سرمایه گذاری، ارزش خالص در اقتصاد و وام دهی افزایش یابد. دیگر نتیجه بدست آمده از مدل مورد بررسی نشان می دهد که شوک اعتباری و افزایش قدرت وام دهی بانک ها موجب افزایش تولید، مصرف بخش خصوصی، سرمایه گذاری، ارزش خالص و کل وام و کاهش سطح تورم می شود. در آخر نیز، زمانی که به دلیل افزایش تورم و کاهش مصرف و سرمایه گذاری، شوکی اتفاق می افتد، این شوک موجب افزایش حجم وام میشود در حالی سطح تولید تقریبا ثابت می ماند.
استراتژی های کسب وکار صنعت سینمای ایران؛ مدل کسب وکار صنعت سینمای ایران در بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
54 - 84
حوزههای تخصصی:
هدف: سینما به عنوان یک صنعت رسانه ای جا افتاده، مدل های کسب وکار متنوعی را تجربه کرده است؛ هرچند وضعیت آن در شرایط ایدئالی قرار ندارد. با پیش آمدن شرایط پاندمی در جهان، سینما یکی از تجارت های پُرسودی بود که آسیب شدیدی دید. هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل کسب وکار سینمای ایران، در وضعیت بحران، به ویژه در وضعیت پاندمی است.روش: این پژوهش کاربردی، اکتشافی و کیفی است. جامعه آماری آن، فعالان حوزه سینما و مالکان و مدیران کسب وکارهای سینمایی بود و نمونه گیری با روش گلوله برفی و تا رسیدن به حد اشباع نظری انجام گرفت. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه با ۱۵ نفر از فعالان حوزه سینما و مالکان و مدیران کسب وکارهای سینمایی، با استفاده از تحلیل مضمون انجام و کدگذاری شد.یافته ها: بر اساس نتایج مشتریان (مخاطبان) کسب وکار سینما، در هر دو وضعیت عادی و پاندمیک، طبقه متوسط شهری هستند. فیلم سازان در وضعیت پاندمیک، به ساخت سریال روی آورده اند. هزینه ها در وضعیت پاندمیک تغییری نکرده است؛ اما دستمزد بازیگر افزایش یافته است. اکران آنلاین در پلتفرم ها و تولیدات VODها، اصلیترین جریان درآمدی در زمان پاندمی و مقوله کمدی و سرگرمی، مهم ترین ارزش پیشنهادی سینمای ایران بوده است.نتیجه گیری: نشناختن مخاطب، اصلی ترین چالش سینمای ایران در حوزه مدیریت کسب وکار است. تأثیرات شرایط پاندمی بر کسب وکار سینمای ایران، اگرچه کاهش تولید و ضربه های مالی و ریزش مخاطب بود؛ از طرفی فرصت های زیادی را همچون بهبود بسترهای توزیع، قالب های جدید سرگرمی، بهینه شدن تولید با استفاده از تکنولوژی، جلب سرمایه، تغییر بازار و حتی بهبود رابطه دولت و سینما و تبلیغات تخصصی تر ایجاد کرد.
Designing the Quantum Curriculum Leadership Model in Farhangian University: A Mixed Method Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The principles and concepts of the quantum theory have been extensively developed and have become a paradigm in various disciplines, including management and leadership sciences. This is particularly evident in management leadership of educational organizations within universities. Universities must restructure their management leadership methods to effectively address issues and align with the successful higher education systems of other countries. The present study aimed to design a model of quantum curriculum leadership at Farahangian University. The research design was mixed-methods, with an exploratory approach in the qualitative section and a descriptive-correlational approach in the quantitative section. The qualitative section included professors of educational sciences and administrators as experts, while the quantitative section included all professors of educational sciences from Farhangian University. The sample size in the qualitative section was 17 interviewees (faculty members) selected through purposive sampling based on saturation principle, and in the quantitative section, it was 283 individuals selected through cluster random sampling. Data collection tools in the qualitative section consisted of semi-structured interviews, and in the quantitative section, a researcher-made questionnaire with 135 items derived from theoretical foundations, research background, and experts’ interviews. In the qualitative section, validity was assessed through expert judgment, and reliability was assessed through test-retest and internal consistency. In the quantitative section, content validity, structural validity, and reliability were assessed using Cronbach's alpha and composite reliability, indicating the validity and reliability of the instruments. Data analysis in the qualitative section involved grounded theory analysis, while in the quantitative section, descriptive and inferential statistics (Kolmogorov-Smirnov test, Index values and Path analysis) were used. The results of the Kolmogorov-Smirnov test indicated that these assumptions were confirmed (p> 0.05). The findings of the study also showed that the presented model is a good fit. The findings revealed that quantum curriculum leadership consists of two factors including dimensions and components; causal conditions including planning in the higher education system and evaluation of quantum curriculum; and consequences including learning and professional development. The strategies include managerial, applied education, and executive organization, while the context includes environmental, economic, and scientific factors. The obstacles include technology, concentrated education, and structured organization.
اثربخشی کلاس درس معکوس مبتنی بر بارشناختی بر یادگیری خود تنظیم دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
101 - 113
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه کسب مهارت های لازم برای یادگیری خودتنظیم یکی از اهداف برنامه های آموزشی به شمار می آید و تبدیل "یاددهی" به "یادگیری" امری ضروری تلقی می شود؛ بنابراین محیط های آموزشی باید به طورجدی بر اهمیت کسب این مهارت ها تأکید نمایند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی کلاس درس معکوس مبتنی بر بار شناختی بر یادگیری خودتنظیم دانشجویان انجام گرفت.روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر کارشناسی رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان چابهار در نیمسال اول سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 402 نفر بودند. انتخاب نمونه موردنیاز پژوهش به صورت هدفمند از میان دانشجویانی که واحد درسی پژوهش و توسعه حرفه ای را اخذ کرده بودند انجام شد و با روش قرعه کشی در گروه های آزمایش و کنترل (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه یادگیری خودتنظیم Pintrich and De Groot (1990) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.یافته ها: یافته ها نشان داد بین میانگین نمرات پس آزمون و پیگیری یادگیری خودتنظیم در گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین معنی که آموزش به شیوه کلاس درس معکوس مبتنی بر بار شناختی تأثیر مثبتی بر یادگیری خودتنظیم دانشجویان داشته است (05/0 p<). با توجه به یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت کلاس درس معکوس مبتنی بر بار شناختی می تواند در افزایش یادگیری خودتنظیم دانشجویان مؤثر باشد.نتیجه گیری: درنتیجه به کار بردن این شیوه آموزشی در دانشگاه ها می تواند کلاس های درس را فراگیرمحور کند و دانشجویان را ترغیب نماید تا در یادگیری خود فعال باشند.
تأثیر بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد بر کارایی و اثربخشی منابع مالی در دانشگاه ها
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد بر کارایی و اثر بخشی منابع مالی در دانشگاه ها می باشد. تحقیق حاضر از لحاظ روش ماهیتی پیمایشی- توصیفی و از لحاظ هدف، ساختاری کاربردی دارد.برای گردآوری داده های مورد نیاز، از مطالعات کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه خبرگان) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل اساتید دانشگاه، خبرگان، مدیران مالی و کارشناسان حسابداری دانشگاه های با سابقه کاری و پژوهشی مرتبط می باشد. پایایی و روایی پرسشنامه نیز با استفاده از روش های آماری و ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. جهت دستیابی به هدف تحقیق در ابتدا با استفاده از روش دلفی، عوامل موثر بر بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد بر کارایی و اثر بخشی منابع مالی در دانشگاه ها شناسایی شده و سپس وزن هر یک از عوامل شناسایی شده با کمک روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تعیین گردید. در نهایت عوامل موثر بر بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد بر کارایی و اثر بخشی منابع مالی در دانشگاه ها با استفاده از روش ISM مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. با توجه به نتایج پژوهش، مهمترین عوامل موثر بر بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد برکارایی و اثربخشی منابع مالی در دانشگاه ها به ترتیب، شاخص های اقتصادی (با وزن 24/0) ، سیاست های سازمانی (با وزن 212/0)، فرآیند های داخلی (با وزن 149/0)، فساد سیستمی(با وزن 133/0)، نقش مجریان و سیاستگذاران دستگاه ( با وزن 124/0)، منابع و امکانات (با وزن 093/0 ) و سیاست های بازدارنده (با وزن 064/0) بودند.
بررسی محرک های کلان شاخص کل بورس با نگرشی غیرخطی در قالب مدل رگرسیون آستانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۷)
145 - 172
حوزههای تخصصی:
شاخص کل بورس تهران در دوره های مختلف از یک عامل محرک، اثرات متفاوت و نامتقارنی را پذیرفته است از این رو مطالعه عوامل اثرگذار بر شاخص کل بورس تهران با رویکرد خطی نتایج مطلوبی را به دست نخواهد داد و بایستی از رویکرد غیرخطی برای بررسی محرک های شاخص کل بورس استفاده کرد. بنابراین در این پژوهش به بررسی رفتار نامتقارن عوامل کلان اقتصادی بر شاخص کل بورس تهران با رویکرد غیرخطی در قالب مدل رگرسیون آستانه ای با به کارگیری داده های ماهانه طی سال های 1395 تا 1401 پرداخته می شود. درنتیجه متغیرهای نرخ بهره بین بانکی و نرخ ارز نقش متغیر آستانه ای را ایفا کردند و اثرات نامتقارن متغیرهای کلان اقتصادی بر بازار سهام حول این متغیرهای آستانه هویدا گردید. بنابراین سیاست گذار در بازار سهام بایستی به این اثرات نامتقارن توجه ویژه ای داشته باشد، چرا که دیده می شود که یک متغیر اثرات متفاوتی بر بازار سهام در رژیم های مختلف داشته است. مثلا نرخ بهره بین بانکی در دورانی که از حد آستانه 18 درصد پایین تر است اثر منفی قوی تری بر شاخص کل داشته نسبت به زمانی که نرخ بهره بین بانکی بالاتر از حد آستانه 18 درصد بوده است. توجه به این اثرگذاری نامتقارن متغیرهای کلان اقتصادی سبب کاهش خطا در سیاست گذاری در بازار سهام خواهد شد.
هزینه های نمایندگی و ارتباط ریسک درماندگی مالی با ریسک سقوط قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۵)
87 - 112
حوزههای تخصصی:
ریسک سقوط قیمت سهام که احتمال کاهش شدید و ناگهانی قیمت را نشان می دهد، تحت تاثیر ریسک درماندگی مالی قرار می گیرد و هزینه های نمایندگی این ارتباط را تشدید می کند. بررسی تجربی این موضوع هدف پژوهش حاضر است. برای دستیابی به هدف پژوهش، داده های 211 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران، طی یک دوره 10 ساله از 1391 الی 1400 انتخاب و برای آزمون فرضیه از روش رگرسیون خطی چند متغیره و الگوی داده های ترکیبی استفاده شده است. یافته ها نشان داد، ریسک درماندگی مالی (معیار مبتنی بر اطلاعات بازاری)، موجب افزایش ریسک سقوط قیمت سهام نمی شود. همچنین، وجود هزینه های نمایندگی ارتباط بین ریسک درماندگی مالی و ریسک سقوط قیمت سهام را تشدید نمی کند. علاوه بر این آزمون و تحلیل های اضافی نشان داد ریسک درماندگی مالی (معیار مبتنی بر اطلاعات حسابداری آلتمن) موجب افزایش ریسک سقوط قیمت سهام (معیار چولگی منفی بازده سهام) می شود. بررسی تاثیر هزینه های نمایندگی بر ارتباط بین ریسک درماندگی مالی و ریسک سقوط قیمت سهام و اندازه گیری ریسک سقوط با دو معیار چولگی منفی بازده سهام و نوسان پایین به بالا، ریسک درماندگی مالی با دو معیار مرتون و آلتمن، همچنین تعدیل هزینه های نمایندگی هر شرکت، با متوسط صنعت، نوآوری پژوهش تلقی می شود.
ارتقای توان رقابت پذیری صنعت لوازم خانگی ایران بر مبنای مطالعه تطبیقی برنامه ها و سیاست های کشورهای منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۱۲۵
1 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی محیط کسب و کار صنعت لوازم خانگی ایران نشان می دهد که این صنعت، از قدرت رقابت پذیری اندک در بازارهای داخلی و خارجی رنج می برد، از این رو پژوهش حاضر ضمن بررسی تجربیات کشورهای منتخب در صنعت لوازم خانگی جهان (مشتمل بر کشورهای کره جنوبی، چین، کشورهای آ.سه.آن، ترکیه و هندوستان) به تحلیل برنامه های سیاستی اولویت دار از منظر خبرگان صنعت لوازم خانگی کشور با هدف تدوین توصیه های سیاستی برای ارتقای قدرت رقابت پذیری صنعت لوازم خانگی کشور می پردازد.
روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف پژوهش از نوع کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها متکی بر روش مطالعه تطبیقی و روش توصیفی-پیمایشی است. از این رو در فاز نخست، مطالعه تطبیقی کشورهای پیشگام و موفق صنعت لوازم خانگی مد نظر قرار گرفته و اهم برنامه ها و سیاست های توسعه ای صنعت لوازم خانگی این کشورها (شامل کره جنوبی، چین، کشورهای آ.سه.آن، ترکیه و هندوستان) ارائه گردیده است. در فاز دوم پژوهش، نشست ها و مصاحبه هایی در راستای تبیین اهداف و سیاست های ارتقای قدرت رقابت پذیری صنعت لوازم خانگی کشور با خبرگان صنعت برگزار گردیده و محور های کلیدی توسعه توان رقابتی این صنعت احصاء گردید. سپس در فاز سوم بر اساس تجمیع یافته های حاصل از فاز اول و دوم مطالعه حاضر و با کمک پرسشنامه تدوین شده مبتنی بر مدل QCD، سیاست های ارتقای قدرت رقابت پذیری صنعت لوازم خانگی کشور بر اساس نظرات خبرگان و فعالان صنعت اولویت بندی شد.
نتیجه گیری: بنابر مطالعات صورت گرفته در خصوص برنامه های توسعه ای کشورهای منتخب و نقطه نظرات دریافت شده از خبرگان و فعالان صنعت لوازم خانگی در قالب مصاحبه و پرسش نامه، مشخص شد که ارکان هزینه و کیفیت از اولویت بالاتری نسبت به رکن تحویل به موقع در این صنعت برخوردار هستند. از نظر خبرگان اصلاح ساختاری صنعت لوازم خانگی مبتنی بر بهبود صرفه های مقیاس و تنوع از طریق پیگیری سیاست های تولید دست جمعی، ادغام و اکتساب ضروری بوده است. پس از موضوع اصلاح ساختاری صنعت لوازم خانگی، توسعه فناوری و تحقیق و توسعه اهمیت می یابد که از طریق تدوین چارچوب های حمایتی از تحقیق و توسعه شرکت های فعال و ایجاد مشوق های ویژه شرکت های دانش بنیان و نوپای فعال در صنعت لوازم خانگی قابل دستیابی است. در ادامه اولویت های احصاء شده، توسعه مهارت های نیروی انسانی، توسعه شبکه تامین، توسعه استانداردها، توسعه خدمات متصل به تولید و توسعه و تکمیل زیرساخت های لجستیک و رهگیری ضرورت یافته است. لذا با در نظر گرفتن برنامه های سیاستی سایر کشورها و همچنین نتایج حاصل از ارزیابی پرسشنامه های توزیع شده میان خبرگان و مصاحبه های صورت گرفته با فعالان صنعت لوازم خانگی، محورهای اقدامات و برنامه های ارتقای قدرت رقابت پذیری صنعت لوازم خانگی کشور را می توان در محورهای اساسی سیاست گذاری مشتمل بر«اصلاح ساختار بنگاهی و بهبود صرفه های مقیاس و تنوع»، «تبیین نقشه راه رقابت پذیری بر مبنای توسعه و تکمیل شبکه تامین (خصوصا قطعه سازی)»، «تقویت رقابت پذیری تولید و زنجیره ارزش با تمرکز بر ادغام ها و تشکیل کنسرسیوم و گروه های کسب و کار»، «توصیه برای تقویت رقابت پذیری حلقه های متصل به تولید» و «ارتقای رقابت پذیری محصول در ابعاد فناورانه از طریق تحقیق و توسعه مشترک» مد نظر قرار داد.
ارائه مدل عوامل پیش بین در کاربست حسابرسی مستمر با رویکرد تجمیع ریسک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۶
۵۷۵-۵۳۸
حوزههای تخصصی:
در محیط حسابرسی مستمر، فعالیت های حسابرسی مستمر مبتنی بر فناوری اطلاعات به عنوان بخشی از ارزیابی مستمر کنترل و ریسک شرکت است. تحقیق حاضر با هدف ارائه مدل عوامل پیش بین در کاربست حسابرسی مستمر با رویکرد تجمیع ریسک در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار انجام شده است. این تحقیق از منظر پارادایم شناسی در فاز اکتشاف مدل تفسیری ودرفاز آزمون مدل اثبات گرا و به لحاظ کلی پراگماتیسم و به لحاظ مخاطب شناسی کاربردی است. نمونه پژوهش در فاز کیفی خبرگان حوزه دانشگاهی شامل اساتید دانشگاه اعضای هیات علمی رشته حسابداری و حسابرسان شرکت ها هستند که در مجموع از15 نفر خبره برای جمع آوری داده های کیفی مبادرت به مصاحبه شده است. رویکرد تحقیق آمیخته و استراتژی به کارگرفته شده تحلیل مضمون به روش کلارک (2006) با به کارگیری نرم افزار MAXQDA است. پرسشنامه تحقیق جهت جمع آوری داده های کمی مطابق با تحلیل عاملی اکتشافی تدوین شد. دربخش کمی نیز با استفاده از نرم افزار تعیین حجم نمونه G power در سطح آلفای 1/0و توان آزمون 85/ 0درصد 190 نفر به عنوان نمونه نهایی تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند .آزمون تحلیل مسیر مدل اکتشاف شده نیز مطابق با الگوریتم مدل سازی معادلات ساختاری واریانس محور با استفاده از نرم افزارهای SPSS, Smart:PLS, مورد بررسی قرارگرفت. یافته های پژوهش نشان داد 27 شاخص و 6 پیش بین ریسک مالی، فرهنگ حسابرسی مستمر، فناوری حسابرسی ، ریسک عملیاتی، حسابرسی منظم، بهبود تصمیم گیری ریسک به عنوان ارکان اصلی حسابرسی مستمر شناسایی گردیدند. اعتبارسنجی اثبات گرایانه روابط مدل، نشان دهنده ی معنادار بودن روابط مدل ارائه شده است.
تاثیر متغیر در زمان عوامل کلان اقتصادی بر احساس سرمایه گذار: بررسی نقش تحریم، برجام و کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۵)
133 - 156
حوزههای تخصصی:
احساس سرمایه گذار نقشی مهم در بازارهای مالی داشته و مطالعه عوامل موثر بر آن حائز اهمیت است. از این رو پژوهش حاضر با استفاده از روش TVP-SVAR-SV به مطالعه اثر متغیر در زمان عوامل کلان اقتصادی بر احساس سرمایه گذار در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1401:3-1383:1 با تواتر فصلی پرداخته است. یافته ها نشان داد تأثیر شوک های عوامل کلان بر احساس سرمایه گذاران در کوتاه مدت منفی بوده است. بعد از 1393:1، نرخ ارز اثری مثبت بر احساس سرمایه گذار در میان مدت داشته است. تولید ناخالص داخلی و تورم نیز اثری مثبت در میان مدت داشته اند. نوسان واکنش احساس سرمایه گذار به شوک قیمت نفت در کوتاه مدت، بیش از سایر عوامل بوده و بیشترین واکنش مربوط به افت قیمت نفت در سال 1387 بوده است. نقدینگی در مقایسه با سایر عوامل، بیشترین تاثیر بر احساس سرمایه گذار را در کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت داشته است. مطالعه واکنش احساس سرمایه گذار به شوک عوامل کلان اقتصادی در سه رویداد تحریم سال 1391، برجام و همزمانی کووید 19 و خروج آمریکا از برجام نشان می دهد واکنش احساس سرمایه گذار به شوک هر یک از عوامل در هر سه رویداد مشابه بوده و هیچ عاملی اثر پایدار مثبت یا منفی بر احساس سرمایه گذاران نداشته است. در رویداد اول (سوم) نسبت به دو رویداد دیگر، واکنش احساس سرمایه گذار به شوک متغیرهای کلان (جز تورم) قویتر (ضعیف تر) بوده است. یافته ها نشان داد استفاده از رویکردهای ایستا ممکن است نتایج گمراه کننده در خصوص اثر عوامل کلان اقتصادی بر احساس سرمایه گذار به همراه داشته باشد. بعلاوه اثرپذیری قوی احساس سرمایه گذار از خود در مقایسه با متغیرهای کلان، رفتار سرمایه گذاران را بهتر توضیح می دهد.