فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۸۱ تا ۳٬۵۰۰ مورد از کل ۵۵٬۹۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه دوسوتوانی سازمانی به عنوان پاسخی به افزایش رقابت در بازار شناخته می شود و تحقق آن مستلزم به کارگیری همزمان اکتشاف و بهره برداری است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع دوسوتوانی سازمانی در شرکت های بیمه گر بخش خصوصی کشور صورت گرفته است. روش شناسی: رویکرد پژوهش حاضر آمیخته (کیفی- کمی) است؛ در بخش کیفی با روش تحلیل مضمون و مصاحبه با 13 نفر از خبرگان صنعت، موانع دوسوتوانی در صنعت بیمه شناسایی و در بخش کمی با روش دیمتل فازی به بررسی میزان اثرگذاری و اثرپذیری هر یک از موانع پرداخته شده است. یافته ها: موانع دوسوتوانی سازمانی شامل بیست و سه مضمون فرعی و شش مضمون اصلی؛ موانع طرح کسب و کار، موانع فرهنگی سازمان، موانع محیط خارجی، موانع مدیریت منابع انسانی، محدودیت های کارکنان و محدودیت های مدیران است و در این بین اثرگذارترین مضمون، موانع طرح کسب و کار است و محدودیت های کارکنان در انتهای طیف اثرگذاری قرار دارد. ارزش/ اصالت پژوهش: شناسایی موانع دوسوتوانی سازمانی در بخش خصوصی صنعت بیمه که پیش از این مورد مطالعه قرار نگرفته بود و شناخت اولویت بندی آن ها، موقعیت مناسبی برای شرکت های بیمه گر برای تحقق همزمان بهره بردای و اکتشاف فراهم می آورد. پیشنهادهای اجرایی/ پژوهشی: در این پژوهش یک برنامه عملیاتی برای رفع موانع دوسوتوانی سازمانی به ترتیب اهمیت و تاثیرگذاری آن ها تدوین و پیاده سازی شده است.
شناسایی پیامدهای استفاده از داشبوردهای راهبردی مدیریت با روش FCM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر و پیامد های استفاده از داشبوردهای راهبردی مدیریت با روش FCM انجام پذیرفت. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش حاضر، به صورت کمی و کیفی انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی و اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران سازمان های دولتی و اساتید دانشگاهی بودند و اعضای نمونه با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری انتخاب شدند. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی، از روش تحلیل محتوا و کدگذاری و در بخش کمّی، از روش نقشه شناختی فازی بهره برده شد. یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر آن است که بهبود کارایی و اثربخشی سازمانی، مهم ترین عامل مؤثر بر استفاده از داشبورد های راهبردی مدیریتی است. همچنین افزایش سرعت تصمیم و کاهش هزینه اشتباهات تصمیم مهم ترین پیامد آن است. ارزش/ اصالت پژوهش: این پژوهش یکی از جدیدترین پدیده های سازمانی تحت عنوان داشبورد های راهبردی مدیریتی را بررسی کرده است. پژوه ش های دیگر در این زمینه یا به طراحی داشبورد مدیریتی پرداخته اند یا داشبوردهای راهبردی مدیریت را با عوامل دیگر سنجیده اند؛ اما پژوهش حاضر با شناسایی عوامل مؤثر و پیامد های استفاده از داشبوردهای راهبردی مدیریت، راه کارهایی را ارائه می کند که مدیران از نحوه استفاده داشبوردهای راهبردی مدیریت آگاه شوند.
معرفی و آزمون مدل رشد ZZ برای ارزش گذاری سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش قصد دارد ضمن معرفی مدلی جدید برای ارزش گذاری سهام تحت عنوان مدل رشد ZZ، قدرت آن را نسبت به مدل گوردون اندازه گیری نماید. برای آزمون قدرت این مدل در تعیین ارزش منصفانه سهام شرکت های پذیرفته شده ایرانی، پس از محاسبه میانگین نرخ رشد و دوره بازگشت سرمایه موردنیاز شرکت ها و با توجه به درآمد هر سهم آنها در سال های مالی 1399 تا 1401، ارزش سهام شرکت ها در سال های مذکور با استفاده از مدل نامبرده برآورد شده است. در مرحله بعد، از مدل گوردون برای تعیین ارزش سهام بهره گرفته شده است. در نهایت، ارزش های برآوردی سهام شرکت های منتخب با استفاده از این دو مدل و میزان انحراف هریک از آنها از میانگین قیمت بازار تعدیل شده سهام، از طریق روش مقایسه میانگین های دو گروه مستقل، با یکدیگر قیاس شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در هریک از صنایع مورد بررسی، میانگین انحراف ارزش های برآوردی سهم ها با استفاده از مدل رشد ZZ از میانگین قیمت بازار تعدیل شده آنها، در مقایسه با حالتی که از مدل گوردون برای تعیین ارزش سهام شرکت ها استفاده می شود، به طور معنی داری پایین تر است. بنابراین، کاملاً مشهود است که مدل رشد ZZ در مقایسه با مدل گوردون، توانسته است ارزش سهام شرکت ها را با دقت بالاتری برآورد نماید.
نقش اخبار مثبت و منفی در بروز حباب قیمتی بر اساس گزارشگری مالی در دوره قبل و بعد از تصاحب (مطالعه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
255 - 282
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی مسئله حباب قیمتی بر اساس گزارشگری مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره قبل و بعد از تصاحب بوده است. یکی از استراتژی ها که در بازار سرمایه ایران، در طول دوره های اخیر به جهت برنامه خصوصی سازی صنایع دولتی و به تبع آن بزرگ شدن شرکت های سرمایه گذاری رو به افزایش است، استراتژی تصاحب است. این استراتژی، ازجمله استراتژی های شرکت ها جهت افزایش موقعیت رقابتی خود در راستای حداکثرکردن ثروت سهامداران است. خرید و تصاحب شرکت ها می تواند به عنوان فرصت معاملاتی تلقی گردد و خریدار به وسیله آن ازکاهش سهم بازار جلوگیری کرده و مانع ورود رقیب جدید می گردد. در این مطالعه از اطلاعات مربوط به شرکت های واگذار شده برای دوره زمانی 1401-1392 استفاده شده است. نتایج بدست آمده بیانگر این بوده است که رابطه مثبت بین افزایش در قیمت سهام و تصاحب وجود داشته است و در مدل رگرسیون لاجیت برآورد شده مشاهده شد که افزایش یک درصدی در تصاحب می تواند منجر به افزایش 6.5 درصدی در افزایش در قیمت و حباب قیمتی و واکنش متفاوت شرکت ها به اخبار مثبت و منفی شود. بر این اساس نتایج آزمون حاکی از این است که بین تصاحب و بروز حباب قیمتی ارتباط وجود دارد و در شرکت هایی که تصاحب و تغییر در مالکیت دارند احتمال بروز حباب قیمتی بیشتر است.
الگوی ظرفیت سازی نهادی در زمینه خط و مشی گذاری مشارکت شهروندی در حوزه محیط زیست: رویکرد نوین در مدیریت سبز منابع محیط زیست(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
1 - 18
حوزههای تخصصی:
ظرفیت سازمان ها در جلب مشارکت شهروندان در امور شهری و زیست محیطی در سالیان اخیر موردتوجه ویژه قرارگرفته است. لذا پژوهش حاضر به دنبال بررسی و واکاوی مؤلفه های الگوی ظرفیت سازی نهادی در زمینه خط و مشی گذاری مشارکت شهروندی در حوزه محیط زیست بود. به این منظور از رویکرد پژوهش کیفی و روش سنتز پژوهی برای دستیابی به هدف پژوهش حاضر استفاده شد. قلمرو پژوهش کلیه مقالاتی هستند (190 مقاله) که در فاصله سالیان اخیر در مورد ظرفیت سازی نهادی و خط و مشی گذاری مشارکت شهروندان در زمینه محیط زیست و مفاهیم مرتبط در پایگاه های تخصصی و علمی ارائه شده اند. نمونه پژوهش 25 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد موردمطالعه، گردآوری شده اند. با تجزیه وتحلیل داده ها، شاخص ها و مؤلفه های الگوی ظرفیت سازی نهادی در زمینه خط و مشی گذاری مشارکت شهروندی در حوزه محیط زیست در چهار کد منتخب و 11 محور مؤلفه های اجتماعی- اقتصادی (مشتمل بر هویت شهروندی سبز، کنش پذیری مشارکتی- انتفاعی شهروندان، بومی سازی ظرفیت های نهادی مبتنی بر محیط زیست)، مؤلفه های اجرایی- عملکردی (مشتمل بر ایجاد و تقویت نهادهای مردم پایه زیست محیطی، آگاهی بخشی و ارتقا سواد زیست محیطی، تسهیل دسترسی زیست محیطی شهری)، مؤلفه های مدیریتی- سازمانی (مشتمل بر شبکه سازی بین نهادهای مؤثر، نظارت بر برنامه های مشارکت زیست محیطی، ترسیم برنامه مدیریت راهبردی سبز)، مؤلفه های قانونی- حقوقی (مشتمل بر تعیین هنجارهای زیست محیطی، بازنگری قوانین و آیین نامه های مشارکت نهادی) مرتبط مورد سازمان دهی قرار گرفت.
تأثیر اشتراک دانش بر نوآوری دوسوتوان با نقش میانجی سرمایه فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مدیریت تحول سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
165 - 201
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیر اشتراک دانش بر نوآوری دو سوتوان با نقش میانجی سرمایه فکری بوده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه مدیران شرکت های دانش بنیان مرکز رشد دانشگاه فردوسی مشهد با تعداد 153 نفر است؛ با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس فرمول کوکران، 110 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده های پژوهش، پرسشنامه Zahng, Wang & Han (2022) بوده است. روایی صوری پرسشنامه، از طریق اظهار نظر 10 نفر از خبرگان دانشگاهی تایید شد. همچنین، جهت روایی سازه (روایی همگرا و واگرا) بر اساس معیار میانگین واریانس استخراج شده و پایایی ترکیبی بررسی و تایید شد. برای محاسبه پایایی پرسشنامه، ضریب آلفای کرونباخ به کار برده شد. بالاتر بودن این ضریب برای تمامی متغیرها از7/0 نشان دهنده این است که ابزار اندازه گیری استفاده شده پایایی قابل قبول دارد. برای تجزیه و تحلیل متغیرهای جمعیت شناختی و آمار توصیفی از نرم افزار spss و جهت تحلیل آمار استنباطی از نرم افزار smart pls 3 استفاده شد. نتایج نشان داد، تاثیر اشتراک دانش بر تمام ابعاد سرمایه فکری (سرمایه انسانی، ساختاری و رابطه ای) معنادار بوده است. ابعاد سرمایه فکری بر ابعاد نوآوری دوسوتوان (نوآوری اکتشافی و بهره برداری) معنادار گزارش شد. ولی تاثیر اشتراک دانش بر نوآوری دوسوتوان و ابعاد آن معنادار نبود. از طرفی، تاثیر اشتراک دانش بر نوآوری اکتشافی و بهره برداری با میانجی گری سرمایه انسانی و ساختاری معنادار بوده است. سرمایه رابطه ای در تاثیر اشتراک دانش بر نوآوری اکتشافی تاثیر معناداری داشته اما این تاثیرگذاری بر نوآوری بهره برداری معنادار نبوده است.
طراحی راهبردهای تدافعی فراموشی برند در صنعت لوازم خانگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
52 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف: برندها با گذشت زمان و قدیمی شدن، فراموش می شوند. فراموشی برند یکی از چالش های اساسی کسب و کارها است که می تواند به تاثیرات منفی قابل توجهی بر روی عملکرد و سودآوری کسب و کار داشته باشد. پژوهش حاضر نیز با هدف طراحی راهبردهای تدافعی فراموشی برند در صنعت لوازم خانگی ایران انجام شده است.روش شناسی : رویکرد تحقیق حاضر کیفی، ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ ماهیت و روش توصیفی است. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی و مدیران با سابقه صنعت لوازم خانگی ایران بوده است. روش نمونه گیری نیز بصورت نمونه گیری گلوله برفی بوده است در این پژوهش از روش تحلیل مضمون شش مرحله ای براون و کلارک برای کدگذاری و تجزیه وتحلیل یافته ها استفاده شده است.یافته ها: در این تحقیق پس از تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده از مصاحبه ها با روش تحلیل مضمون در نتیجه 69 مضمون پایه در 14 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر دسته بندی شدند. راهبردهای تدافعی فراموشی برند عبارتند از: استراتژی دانش، پژوهش محور و فناورانه، استراتژی موضع یابی مجدد، استراتژی کاهش، استراتژی مشارکت، استراتژی بازارگرایی. با توجه به مقوله هایی که به دست آمده است می توان گفت هریک از مقوله های اصلی با توجه به دسته بندی که داشته اند می تواند به شرکت های و صنعت لوازم خانگی کمک کند تا در جهت جلب بر طرف کردن علل فراموشی برند و از استراتژی های تدافعی برای پیشگیری از فراموشی برند استفاده کنند و این باعث سودآوری برای شرکت و همچنین پیشرفت و توسعه کسب و کار می شود.
مدیریت سبد سرمایه گذاری در شرایط خرسی و گاوی: کاربردی از الگوی Asymmetric TVP-VAR در صنایع بزرگ منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۷
49 - 84
حوزههای تخصصی:
با توجه به ارتباط میان صنایع فعال در بورس اوراق بهادار تهران، تشکیل پرتفولیوی بهینه متشکل از شرکت های فعال در این صنایع، مستلزم مطالعه دقیق ارتباط و نحوه اثرگذاری صنایع بر یکدیگر در طول زمان است. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان شش گروه صنعت بزرگ در شرایط گاوی، خرسی و حالت عمومی بازار در طول زمان و تشکیل سبد بهینه با استفاده از معیار حداقل ارتباط، حداقل واریانس و حداقل همبستگی است. هدف پژوهش با استفاده از داده های روزانه صنایع مورد بررسی طی دوره 30/6/1392 تا 10/7/1402 و از طریق مدل خودرگرسیون برداری نامتقارن با پارامترهای متغیر در زمان محقق شده است. نتایج حاکی از عدم تقارن ارتباط صنایع در حالت های گاوی و خرسی بوده و نحوه و شدت این ارتباط در گذر زمان تغییر یافته است. ضمن افزایش شدت ارتباط در سال های اخیر، شدت این ارتباط در شرایط خرسی بیشتر بوده است. صنعت فرآورده های نفتی در دو حالت عمومی و گاوی نقش پیشرو بازار را ایفا کرده است و در حالت خرسی صنعت شیمیایی این نقش را داشته است. از طرف دیگر، صنعت خودرو در هر سه حالت مورد بررسی، پذیرنده ریسک بوده است. بررسی ارتباط دو به دو صنایع، حاکی از آن است که نقش صنایع به عنوان ارسال کننده و پذیرنده خالص ریسک به صورت متغیر در زمان بوده است. در این پژوهش، میانگین وزن بهینه صنایع بر اساس هر یک از سه معیار مورد بررسی برآورد شده است. سپس میزان اثربخشی پوشش ریسک هر پرتفوی بهینه و بازده تجمیعی آن مشخص شده است.
صندوق های مالی جسورانه دریچه ای به سوی تأمین مالی کسب وکارهای نوپا در سایه تورش های رفتاری سرمایه گذاران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: تأمین مالی همواره یکی از مسائل و مشکلات کسب وکارهای نوپا و استارت آپ ها بوده است. از آنجا که روش های تأمین مالی سنّتی نمی تواند پاسخگوی نیازهای مالی و موفقیت این کسب وکارها باشد، به نظر می رسد کسب وکارهای نوپا روش های تأمین مالی منحصر به خود را می طلبند. این در حالی است که خطاهای تصمیم گیری سرمایه گذاران هم در شرایط اقتصادی و سیاسی ایران بسیار حائز اهمیت است و تورش های رفتاری را مهم جلوه داده است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی روش های تأمین مالی کسب وکارهای نوپا با تمرکز بر صندوق های مالی جسورانه و در سایه تورش های رفتاری است.
روش: روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات با مطالعه کتابخانه ای انجام شده است.
یافته ها: مزیت های عمده صندوق های مالی جسورانه نسبت به سایر روش های تأمین مالی ابتدا انعطاف پذیری این شیوه تأمین مالی در میزان و نحوه بازپرداخت آن است. ضمن اینکه، در این شیوه تأمین مالی ریسک مبنای کار قرار می گیرد و صندوقی که تأمین مالی انجام می دهد، بر مدیریت ریسک اشراف کامل دارد. در صندوق های مالی جسورانه، مدیریت ریسک نقش بسیار مهمی ایفا می کند. چراکه به هر اندازه سوء مدیریت در مدیریت سرمایه گذاری ها بیشتر شود، به همان اندازه نیز صندوق های جسورانه بیشتر ضرر خواهند کرد. در واقع چنانچه اندازه ریسک صندوق از یک ثبات نسبی برخوردار باشد، میزان موفقیت صندوق نیز در بازار بیشتر خواهد شد. همچنین می توان به استراتژی های مدیریت سرمایه گذاری که به حفظ مقدار سرمایه در یک حالت تعادل یا ثبات منجر می شود، اشاره کرد. یعنی همیشه برای صندوق یک مقدار از سرمایه به عنوان سرمایه ثابت در حساب صندوق نگهداری شود. یکی دیگر از عامل های زیربنایی در بهبود عملکرد صندوق های جسورانه ایران در شرایط ریسک، پیش بینی ریسک مالی است. با توجه به اینکه ریسک مالی یکی از خطراتی است که در سرمایه گذاری باید مورد توجه قرار بگیرد، این مفهوم در صورت تخمین و تحلیل نادرست می تواند منجربه از دست دادن سرمایه برای صندوق ها شود. برای پیش بینی و همچنین کنترل ریسک های مالی در صندوق ها پیشنهاد می شود که صندوق ها می بایست خطرات را شناسایی کرده و میزان تأثیر هر یک از آن ها را نیز اندازه گیری کنند.
نتیجه گیری: در بحث های مالیه رفتاری، در صندوق های جسورانه ایران، ویژگی های رفتاری که بر تصمیم گیری های سرمایه گذاران موثر هستند، به طور ویژه ای می بایست مورد بررسی قرار گیرد. در مباحث تأمین مالی کسب وکارهای نوپا در ایران و صندوق های مالی جسورانه، نوع تصمیم گیری سرمایه گذاران و عوامل موثر بر تصمیم گیری آنها، با در نظر گرفتن تورش های رفتاری، بسیار حایز اهمیت است. البته انواع خطاهای ادراکی و چگونگی تاثیر این خطاها بر تصمیم گیری مالی برای تأمین مالی در بازارهای مالی ایران هم بسیار مهم است، بدین دلیل که تصمیم های سرمایه گذاران تحت تاثیر خطاهای مختلفی قرار می گیرد.
طراحی الگوی حکمرانی دیجیتالی آموزش و پرورش: یک مطالعه سنتز پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۱
55 - 83
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی حکمرانی دیجیتالی آموزش وپرورش انجام شده است. روش پژوهش حاضر کیفی و ازنظر هدف، بنیادی است که از روش سنتزپژوهی Sandelowski and Barroso (2007) استفاده کرده است. جامعه پژوهش حاضر را اسناد و مدارک علمی (مقالات، پایان نامه ها، رساله ها، کتب و گزارش های کاری) قابل دسترس در پایگاه های علمی معتبر داخلی و خارجی در بازه زمانی 2015 تا 2023 تشکیل داده است که از میان آن ها تعداد 30 سند علمی به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و تحلیل شدند. برای تحلیل یافته ها، ابتدا کدها از متن استخراج و سپس مقوله ها شکل گرفتند. درنهایت، الگوی حکمرانی دیجیتالی آموزش وپرورش طراحی شد. برای اعتبار یافته های پژوهش از روش روایی توصیفی و تفسیری (فرایند ساخت یافته نگارش و ثبت یافته ها و ابزار حیاتی Glynn (2006)) و برای سنجش پایایی کدها، از روش توافق بین دو کدگذار استفاده و 48/81 محاسبه شد. نتایج حاکی از طراحی مدل در 13 مقوله برای حکمرانی دیجیتالی آموزش وپرورش شد که شامل رویکرد حکمرانی دیجیتالی، زیرساخت ها و فناوری های سخت دیجیتالی، پلتفرم ها و فناوری های نرم دیجیتالی، برنامه درسی و محتوایی دیجیتالی، کنشگران حکمرانی دیجیتالی و همچنین شایستگی های حکمرانی دیجیتالی، فرایندها و رویه های حکمرانی، خط مشی گذاری، هنجارها، قوانین و مقررات و تنظیم گری دیجیتالی، گره ها و نقاط اتصال عناصر و عوامل، پایش و نظارت دیجیتالی و درنهایت بافتار زمینه ای حکمرانی دیجیتالی آموزش وپرورش بوده است. می توان نتیجه گرفت حکمرانی به عنوان یک علم در ادغام با فناوری دیجیتال، حکمرانی دیجیتالی آموزش وپرورش را به عنوان راه حلی مناسب برای نظام مسائل کنونی آموزش وپرورش معرفی می کند.
طراحی مدل شناختی نگه داشت کارمندان دانشی در شرکت های فناور و دانش بنیان پارک علم و فناوری یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۶
29 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف: در صنایع در حال رشد، کارکنان دانشی به دلیل ارزش بالای دانش و تخصص شان، نقش اساسی در موفقیت سازمان ها ایفا می کنند. ترک خدمت این کارکنان می تواند هزینه های مادی و معنوی بالایی برای سازمان ها به همراه داشته باشد. بنابراین، هدف این پژوهش شناسایی عوامل تأثیرگذار بر حفظ و نگه داشت کارکنان مستعد و دانشی است.روش پژوهش: این پژوهش به صورت آمیخته انجام شده است؛ در مرحله ی نخست، از طریق مرور ادبیات به عنوان بخش کیفی، (58) عامل مؤثر بر ماندگاری استعدادها شناسایی شد. جامعه آماری شامل متخصصین شرکت های فناور، دانش بنیان و مدیران و کارشناسان پردیس های پارک علم و فناوری یزد است و نمونه گیری به صورت نمونه در دسترس انجام شد. در مرحله ی دوم، با استفاده از روش کمی، نظرات (17) نفر از خبرگان پارک علم و فناوری و دانشگاهی از طریق پرسش نامه گردآوری و با روش نقشه شناختی فازی شهودی تجزیه وتحلیل گردید. روابط بین عوامل با استفاده از نرم افزار FCMapper تعیین و در نرم افزار Pajek ترسیم شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل مؤثر بر نگه داشت کارکنان دانشی در چهار بعد محیطی، سازمانی، فردی و شغلی تقسیم بندی شدند. در تحقیقات سرفرازی و همکاران نیز عوامل مؤثر بر نگه داشت کارکنان دانشی به چهار گروه فوق تقسیم بندی شده است. در بعد محیطی سه عامل «فرصت های شغلی در بازار کار»، «مهاجرت» و «زندگی شخصی و خانوادگی فرد» به دلیل داشتن بالاترین درجه مرکزیت، به عنوان مهم ترین عوامل مؤثر در بعد محیطی شناخته شدند.نتیجه گیری: «فرصت های شغلی در بازار کار» بیش ترین میزان مرکزیت و تأثیرگذاری، بر «مهاجرت» اثر گذاشته و سبب تغییر در آن شده است. ازآن جهت که ویژگی های شخصیتی از بیش ترین درجه مرکزیت در بین عوامل بعد سازمانی برخوردار است، مهم ترین عامل مؤثر بر نگهداشت کارکنان کلیدی در بعد سازمانی شناسایی شد. «مدیریت مسیر شغلی، ارتقا و توسعه شغلی» با تأثیرپذیری از «ویژگی های شخصیتی مدیرعامل و سرپرست»، بر «توانمندسازی کارکنان دانشی» اثر گذاشته و درنهایت افزایش ماندگاری کارکنان دانشی را به دنبال دارد. توانمندی های تخصصی کارکنان دانشی و مستعد سازمان بالاترین میزان درجه مرکزیت را در بین عوامل بعد فردی دارد، مهم ترین عامل در این بعد معرفی می گردد.اصالت/ارزش: سازمان ها برای استخدام و نگهداشت کارکنان دانشی، به این عوامل کلیدی توجه ویژه داشته و با برنامه ریزی راهبردی، ماندگاری این کارکنان را تضمین نمایند.
بررسی روابط علی بین آموزش کارآفرینانه و اشتغال زایی پایدار در دانشگاه های آزاد اسلامی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
348 - 366
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی روابط علی بین آموزش کارآفرینانه و اشتغال زایی پایدار در دانشگاه های آزاد اسلامی شهر تهران می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 272 نفر از اعضای هیئت علمی علوم انسانی دانشگاه های آزاد اسلامی شهر تهران می باشد. نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای انجام شد. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر، شامل پرسشنامه محقق ساخته برگرفته از روش کیفی می باشد که متغیر آموزش کارآفرینانه شامل 3 بعد (هدف، ساختار و روش) و متغیر اشتغال زایی پایدار شامل 2 بعد (سازمانی و محیطی) می باشد. پایایی تحقیق با استفاده از معیار آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت و تأیید شد. جهت برازش مدل مفهومی تحقیق از نرم افزار Lisrel استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که با توجه به مقادیر ضرایب استاندارد و ضرایب معناداری تی (بالاتر از 2.58) می توان گفت که بین عوامل روابط مستقیم وجود دارد.
طراحی الگوی رهبری امنیت مدار دانشگاه علوم پزشکی مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
298 - 313
حوزههای تخصصی:
هدف طراحی الگوی رهبری امنیت مدار دانشگاه علوم پزشکی مازندران می باشد که از نظر جهت گیری پژوهشی، مطالعه ای بنیادین و از نظر روش تحلیل داده ها، آمیخته اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید و خبرگان مطلع در حوزه مدیریت منابع انسانی و اعضاء هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مازندران می باشد. نمونه برداری در این پژوهش به صورت در دسترس بود. بر اساس موضوع داده ها و اطلاعات از طریق مطالعات مقدماتی، مصاحبه ها ی نیمه ساختاریافته جمع آوری و نمونه گیری تا رسیدن به حد کفایت و اشباع نظری ادامه پیدا کرد و پس از انجام 8 مصاحبه و رسیدن به حد اشباع نظری، به مصاحبه ها پایان داده شد.اطلاعات به دست امده توسط نرم افزار MAXQDA2020 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داده است که در مدل ارائه شده در خصوص الگوی رهبری امنیت مدار دانشگاه علوم پزشکی مازندران از میان عوامل علی (مولفه ها ی مقبولیت و احترام به ارزشها)، مقوله محوری ها یی (فراهم آوردن کاوش از طریق تأکید بر رشد و رسیدگی به وظایف و موقعیت ها از طریق یک روش مثبت) شرایط زمینه ای (حمایت از کارکنان)، مداخله گر (توجه نسبت به سیاست های سازمان) عوامل راهبردی (اعمال نفوذ بر افکار زیر دستان) و پیامدها (ایجاد روحیه و انگیزه در کارمندان) بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
مدلی برای سنجش توانمندی مدیران با تأکید بر سازه های حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
428 - 460
حوزههای تخصصی:
هدف: از آنجایی که مدیران مرکز ثقل نظریه های ریشه داری همچون نظریه نمایندگی، مباشرت و قراردادها محسوب می شوند، مفهوم اثرگذاری و اندازه گیری توانمندی مدیران، همواره در کانون توجه ویژه پژوهشگران قرار گرفته است. دیدگاه غالب طی سال های اخیر، تأکید دارد که توانمندی مدیران، خود را در عملکرد شرکت نمایان می سازد؛ بنابراین اندازه گیری توانمندی مدیران، به تفکیک عملکرد مدیر از عملکرد شرکت بستگی دارد و هر اندازه که سهم مدیر از عملکرد شرکت بیشتر باشد، توانمندتر شناخته می شود. پژوهش حاضر درصدد طراحی و اجرای مدلی برای اندازه گیری این مفهوم، بر اساس سازه های حسابداری با توجه به شرایط ویژه کشور برآمده است.روش: به منظور طراحی مدل سنجش توانمندی مدیران، از روش های بررسی نظام مند ادبیات پژوهش، تحلیل تفسیری مصاحبه با خبرگان و روش توصیفی استفاده شده است. در روش پژوهش مرور نظام مند، از مطالعات و مقالات داخلی و خارجی و منابع و پایگاه های اطلاعاتی معتبر، براساس واژگان کلیدی مرتبط استفاده شده است. برای اجرای روش پژوهش تحلیل تفسیری، مصاحبه با خبرگان، مشتمل بر گروه های مدیران اجرایی، مدیران مالی، حسابرسان مستقل و داخلی و دانشگاهیان، به روش نمونه گیری هدفمند انجام شده است. به منظور اجرا و اعتبارسنجی مدل، از اطلاعات شرکت های حاضر در بازارهای بورس و فرابورس ایران، به عنوان جامعه آماری استفاده شده است که با در نظر گرفتن محدودیت ها، تعداد ۱۵۸ شرکت، در قالب ۱۲ صنعت، طی بازه زمانی ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۰ انتخاب شده است. به منظور ارزیابی اعتبار پژوهش، بررسی چندجانبه لحاظ شده و از ابعاد روش، داده ها و پژوهشگر، رویکردهای متفاوت اجرا شده است.یافته ها: براساس یافته های پژوهش، شاخص های عملکرد (متغیر وابسته) در سه حوزه عملیاتی، تأمین مالی و تقسیم سود است. این شاخص ها، جنبه های متفاوت عملکرد یک شرکت را متناسب با فرایند تصمیم گیری مدیران و واقعیت های موجود در شرکت ها ارائه می دهند. متغیرهای اندازه شرکت، سن شرکت، درصد سهام داران نهادی فعال، فروش صادراتی و معاملات با اشخاص وابسته، به عنوان متغیرهای اثرگذار بر عملکرد در سطح هر شرکت (ویژگی های ذاتی هر شرکت متغیر مستقل) تعیین شد. در نظر گرفتن شرایط محیطی و شاخص های عملکرد، در تعیین این متغیرها حائز اهمیت است. با اجرای مدل رگرسیون توبیت، باقی مانده مدل به عنوان توانمندی مدیران شناخته می شود و به نوعی سهم مدیر از عملکرد شرکت اندازه گیری شده است. به منظور اعتبارسنجی، مدل طراحی شده با مدل دمرجیان و همکاران (۲۰۱۲) که بر اساس پیشینه پژوهش پُرکاربردترین مدل است، از لحاظ آماره لگاریتم درست نمایی و معیارهای اطلاعاتی، از جمله معیار آکائیک، شوآرز و حنان کوئین، در سطح کلیه مشاهدات و هر صنعت مقایسه و مشخص شد که مدل طراحی شده از برازش مناسب تری برخوردار است.نتیجه گیری: به طور کلی با توجه به ترکیب شاخص های عملکرد سه گانه عملیاتی، تأمین مالی و تقسیم سود و لحاظ کردن تأثیر ساختار سهام داری و معاملات با اشخاص وابسته در مدل، سنجش توانمندی مدیران، به گونه ای مناسب تر اندازه گیری شده است و نتایج آن می تواند مبنایی برای انتخاب مدیران و تعیین روش های پرداخت به آن ها باشد.
طراحی الگوی شایستگی های فرماندهان پلیس با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۹
65 - 96
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از دغدغه های اصلی در فرماندهی انتظامی، انتخاب و انتصاب افراد شایسته در سمت فرماندهان آینده در پلیس می باشد. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر، طراحی الگوی شایستگی های فرماندهان پلیس با رویکرد آینده پژوهی است.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر ماهیت داده ها آمیخته و از حیث هدف کاربردی است که در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است. در بخش کیفی تعداد 16 نفراز مشارکت کنندگان شامل اساتید خبره، فرماندهان، مدیران بازرسی و اعضای هیأت علمی دانشگاه با روش نمونه گیری گلوله برفی، انتخاب و برای روایی این بخش از روایی محتوا، و سنجش پایایی از روش رائو و پری استفاده شد. پس از تحلیل مضمون داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا20 ، پرسشنامه محقق ساخته طراحی و در بخش کمی مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری در این بخش فرماندهان و مدیران فراجا دارای جایگاه سرتیپی و بالاتر به تعداد 275 نفر می باشند که تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران160نفرمحاسبه شد.نمونه گیری در این بخش به صورت تصادفی ساده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس22 و آزمون های رگرسیون خطی چندگانه و شاخص معیار افزونگی صورت گرفت، روایی پرسشنامه با استفاده از روایی سازه و ضریب پایایی آلفای کرونباخ 76/. محاسبه شد. یافته ها: با پیاده سازی مصاحبه های انجام شده با مشارکت کنندگان، در عملیات کدگذاری، محققان به تبیین شاخص ها، مفاهیم و بعد ها پرداختند. با تحلیل محتوای مصاحبه ها در نهایت، 63 شاخص، 14 مؤلفه و 5 بعد به دست آمد.نتایج: با توجه به مقدار ضریب بتای استاندارد شده و سطح معناداری، کلیه متغیرها در شایستگی فرماندهان پلیس اثرگذار بودند. اما میزان اثرگذاری هریک متفاوت بوده، به طوری که شایستگی هوشمندی با ضریب بتای استاندارد شده 932/. در رتبه اول، شایستگی دانشی با ضریب بتای 735/. در رتبه دوم و شایستگی شخصیتی و رفتاری با ضریب بتای 725/. در رتبه سوم، قرار گرفت و به ترتیب در ادامه شایستگی امنیتی-انتظامی با ضریب بتای 681/0 و در نهایت شایستگی محیطی با ضریب بتای 557/0 به ترتیب در رتبه اثرگذاری چهارم تا پنجم قرار گرفتند."مقاله فوق در فهرست آماده انتشار می باشد"
مدیریت استعداد دانشجویان خلبانی: شایستگی های محوری و الزامات گزینش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
139 - 174
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه منابع انسانی مستعد، یکی از عوامل کلیدیِ بهبود عملکرد سازمانی و کاهش هزینه ها در مشاغل پیچیده شناخته می شوند. شناسایی و جذب این افراد، به ویژه در حرفه هایی مانند خلبانی که به مهارت های چندبُعدی نیاز دارد، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگی های محوری و الزامات گزینش استعداد دانشجویان خلبانی انجام شده است.
روش: این مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی و استراتژی استقرایی، ابتدا به بررسی ادبیات مرتبط با مدیریت استعداد، استعدادیابی و شایستگی های موردنیاز خلبانان پرداخته است. سپس با ۹ نفر از استادان خلبانی که در آموزش خلبانی تجربه مدیریتی داشتند، مصاحبه های نیمه ساختاریافته صورت گرفت. داده های گردآوری شده از ادبیات و مصاحبه ها با روش تحلیل مضمون و به کمک نرم افزار مکس کیوا ۲۰۲۰ تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که عوامل مؤثر برگزینش استعداد دانشجویان خلبانی مشتمل بر ۹ مضمون فراگیر، ۳۸ مضمون سازمان دهنده و ۱۵۴ مضمون پایه است. این عوامل ابعاد متنوعی دارند، از جمله: عوامل محیطی (برون سازمانی)، عوامل سازمانی، عوامل فرهنگی، عوامل شغلی، سیاست گذاری گزینش و معتبرسازی گزینش که مهارت های فردی، وضعیت اقتصادی، جنبه های روانی و فرهنگی جامعه و ویژگی های شغلی و سازمانی را پوشش می دهند. پیش بینی کننده ها نیز در انتخاب خلبانان نقش حیاتی دارند و عبارت اند از: ارزیابی توانمندی های فنی و جسمانی، ارزیابی های شناختی، روان شناختی و اجتماعی. همچنین شایستگی های محوری شناسایی شده که در موفقیت حرفه خلبانی عوامل کلیدی محسوب می شوند، عبارت اند از: شایستگی های روانی حرکتی، هوانوردی، شخصیتی، جسمانی، شناختی و اجتماعی.
نتیجه گیری: کاربرد یافته های این پژوهش در فرایند گزینش متقاضیان خلبانی در نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، می تواند به ارتقا و بهبود فرایند استعدادیابی و همچنین، سیاست گذاری و برنامه ریزی در این زمینه کمک شایانی کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که استفاده از ابزارهای نوین مانند شبیه سازهای پروازی، هوش مصنوعی و آزمون های روان شناختی، در کنار روش های سنتی مانند تحلیل بیوگرافی، دقت پیش بینی گزینش خلبانان را افزایش می دهد. درنهایت، پیشنهاد می شود که سازمان های هوانوردی با استفاده از روش های ترکیبی و ارزیابی های جامع، شایستگی های مختلف متقاضیان را شناسایی کنند و فرایند گزینش خود را با توجه به وضعیت های اقتصادی و اجتماعی جامعه بهبود بخشند تا علاوه بر کاهش هزینه ها، ایمنی و عملکرد سازمانی را ارتقا دهند.
تأثیر جهت گیری محیط زیستی بر عملکرد تجاری کسب وکار الکترونیکی با نقش میانجی آمیخته بازاریابی سبز و راهبردهای محیط زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
41 - 54
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه دنیا با چالش های محیط زیستی مواجه شده و نگرانی هایی درمورد چگونگی استفاده از منابع به وجود آمده است. ازآنجایی که امروزه عملکرد محیط زیستی بنگاه ها و پیروی از قوانین محیط زیستی به عنوان یک مزیت رقابتی برای بنگاه ها محسوب می شود و ازطرفی بازاریابی سبز با اعمال نقش مسئولیت اجتماعی- محیط زیستی در شرکت ها به منظور دست یابی به توسعه پایدار، سعی در کاهش اثرات نهایی خود بر محیط زیست دارد؛ ازاین رو، درشرایطی که موضوعات «سبز» برای تصمیم گیرندگان شرکتی اهمیت فزاینده ای پیداکرده است، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر جهت گیری محیط زیستی بر عملکرد تجاری کسب وکار الکترونیکی با نقش میانجی آمیخته بازاریابی سبز و استراتژی های محیط زیستی است.روش شناسی: جامعه آماری پژوهش شامل تمام کارکنان و مدیران شرکت های فعال در کسب وکارهای کوچک و متوسط درحوزه الکترونیک به تعداد 235 نفر بودند. حجم نمونه آماری بااستفاده از جدول کرجسی و مورگان به تعداد 144 نفر به دست آمد که به صورت تصادفی دردسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسش نامه بود. پرسش نامه در سه بخش، نامه همراه، اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش های اصلی تنظیم گردید. در بخش اول، تحت عنوان نامه همراه، علاوه بر بیان عنوان پژوهش، هدف از گردآوری اطلاعات به وسیله پرسش نامه و ضرورت همکاری صمیمانه پاسخ دهندگان در تکمیل پرسشنامه توضیح داده شد. بخش جمعیت شناختی شامل پرسش هایی درمورد مشخصات عمومی پاسخ دهندگان ازقبیل جنسیت، وضعیت تأهل، تحصیلات و سن بود. آخرین بخش نیز شامل پرسش هایی درمورد متغیرهای اصلی پژوهش بود که از مقیاس های استاندارد بهره گرفته شد. روایی پرسشنامه با استفاده از معیارهای روایی همگرا و واگرا و پایایی آن نیز با ضریب آلفای کرونباخ بررسی گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با کمک نرم افزارهای SPSS و PLS انجام گرفته است.یافته ها: نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که جهت گیری محیط زیستی بر عملکرد شرکت تأثیر مثبت و معناداری دارد. جهت گیری محیط زیستی بر بازاریابی سبز تأثیر مثبت و معناداری دارد. جهت گیری محیط زیستی بر استراتژی سازگار با محیط زیست تأثیر مثبت و معناداری دارد. بازاریابی سبز بر عملکرد تجاری تأثیر مثبت و معناداری دارد. استراتژی سازگار با محیط زیست بر عملکرد تجاری تأثیر مثبت و معناداری دارد. جهت گیری محیط زیستی نقش واسطه ای بین بازاریابی سبز و عملکرد تجاری شرکت دارد. درنهایت، نقش واسطه ای جهت گیری محیط زیستی بین راهبرد سازگاری و عملکرد تجاری شرکت تأیید شد.نتیجه گیری/ دستاوردها: با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، پیشنهادهایی به صاحبان مشاغل و فعالان در حوزه کسب وکار ارائه می شود تا به منظور بهبود عملکرد خود درحوزه فروش و رشد و توسعه بازار خود، علاوه بر اتخاذ استراتژی های مناسب درحوزه های عملیاتی نظیر استراتژی بازاریابی مناسب، جهت گیری اصولی و صحیحی درخصوص محیط زیست نیز موردتوجه قرار دهند.
شناسایی نقاط تماس گردشگران خارجی در طول سفر مشتری بر اساس مدل پنج اِی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
114 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف: سفر مشتری و نقاط تماس به مفاهیمی مهم در بازاریابی و به ویژه تجربه مشتری تبدیل شده است. سفر مشتری که در برگیرنده سه مرحله پیش از خرید، حین خرید و پساخرید است، شامل نقاط تماس بسیاری است که در هر نقطه، ذی نفعان متعدد می توانند بر تجربه مشتریان تأثیر بگذارند. در گردشگری نیز، بررسی و شناسایی نقاط تماس گردشگران در سراسر سفر مشتری و تجربه آنان در هر یک از این نقاط تماس، می تواند به مدیران مقصدها و کسب وکارهای گردشگری، در جهت طراحی تجربه ای ماندگار برای گردشگران، یاری رساند. مدل پنج اِی، مدلی است که تجربه مشتری در طول سفر مشتری را در چارچوب گام های آگاهی، جذابیت، پرسش، اقدام و دفاع بررسی می کند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی نقاط تماس گردشگران بازدیدکننده از ایران با استفاده از مدل پنج اِی است.روش: این پژوهش از نوع ابداکتیو است. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس و گلوله برفی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه گردشگران خارجی بودند که طی چهار سال اخیر به ایران سفر کرده بودند و در اینستاگرام حساب کاربری داشتند. گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق با هر یک از مشارکت کنندگان انجام گرفت؛ به گونه ای که بتوانند تجربه خود را بیان کنند. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از روش تحلیل مضمون استفاده شد. بر این اساس، پس از مطالعه مکرر مصاحبه ها و استخراج کدها، کدهای مشابه دسته بندی و در نتیجه تم های فرعی پدیدار شدند. ۲۳ تم شناسایی شده، در پنج تم اصلی آگاهی، جذب، پرسش، اقدام و دفاع دسته بندی شدند.یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش ۲۳ تم فرعی طی پنج مرحله به دست آمد که عبارت اند از: ۱. مرحله آگاهی: شبکه ارتباطی با ایرانیان، توصیه مثبت دوستان و دیگر گردشگران، کتاب های درسی و داستانی، اخبار و رسانه های جمعی و نوستالژی و ارتباط با گذشته؛ ۲. مرحله جذب: ناشناخته بودن ایران نسبت به دیگر کشورهای جهان، تجربه مستقیم تاریخ، جذابیت ارتباط با مردم، غذا و آداب و رسوم ایران و مقرون به صرفه بودن سفر به ایران. ۳. مرحله پرسش، تجربه دوستان سفر کرده به ایران، اطلاعات گردشگران در رسانه های اجتماعی، سایت ها و کتاب های بین المللی، تماس با آژانس های مسافرتی، محتواهای کاربر ساخته ایرانیان در رسانه های اجتماعی؛ ۴. مرحله اقدام: تمایل به تجربه بی واسطه و انفرادی، زیستن زندگی یک ایرانی، کشف زیبایی های تاریخی و فرهنگی.5. مرحله دفاع: توصیه به دیگران، دفاع از ایران در برابر نظرهای منفی، نیت برای بازدید مجدد، همراه ساختن دیگران در سفرهای بعدی، تولید محتوا در رسانه های اجتماعی و حساس شدن به اخبار ایران.نتیجه گیری: در تمامی مراحل سفر مشتری، به ویژه مراحل آگاهی و پرسش، به تبلیغات و تولید محتوا و حضور در رسانه های اجتماعی نیاز بسیاری وجود دارد. این امر تأثیر بسیاری بر آگاهی گردشگران از مقصد و در نتیجه بر تصمیم گیری آنان خواهد گذاشت. همچنین، یافته ها نشان می دهد که با وجود استفاده از تکنولوژی و نوآوری در ارائه خدمات، باید بر جاذبه های منحصربه فرد و تجربه های اصیل تمرکز و اصالت را حفظ کرد. علاوه براین، دفاع کنندگان از برند در رسانه های اجتماعی عاملی بسیار مهم برای اثرگذاری بر تصمیم گردشگران بالقوه برای سفر به ایران هستند.
ریسک آب و بازده سهام شرکت های معدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
232 - 258
حوزههای تخصصی:
هدف: جهان در قرن بیست ویکم، در مسیر توسعه پایدار با مجموعه بزرگی از چالش های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی، همچون تغییرات آب وهوا و کاهش دسترسی به منابع طبیعی مواجه است. دسترسی به منابع پایدار آب، یکی از چالش های جدی شرکت های آب بر (وابسته به آب) است. صنایع معدنی یکی از مصرف کنندگان بزرگ آب هستند که در اثر وقوع بحران آب، به شدت تحت تأثیر قرار می گیرند. هدف پژوهش حاضر، آزمون قیمت گذاری ریسک آب در شرکت های معدنی بورس اوراق بهادار تهران و برآورد افت ارزش سهام آن ها، در صورت وقوع بحران آب است.روش: نظر به اینکه منابع آب در دسترس، به میزان بارش حوزه آبریز وابسته است، ریسک آب با استفاده از شاخص بارش استاندارد (SPI) اندازه گیری شده است و اثر آن بر بازده سهام، پس از کنترل اثر متغیرهای سودآوری، اهرم مالی، اندازه شرکت و شدت سرمایه گذاری، با استفاده از رگرسیون داده های ترکیبی پویا و داده های فصلی ۱۱ شرکت طی سال های ۱۳۸۷ تا ۱۴۰۱ بررسی شده است. بر این اساس، زیان محتمل در صورت وقوع سناریوی بحران آب با استفاده از آزمون تنش، در چارچوب ارزش در معرض خطر محاسبه شده است. همچنین، اثر شاخص خطر خشک سالی، اندازه شرکت و کوواریانس بازده بازار با SPI بر ارزش در معرض خطر شرکت ها بررسی شد (شاخص ریسک بحران آب، به عنوان متغیر سناریو و سایر متغیرها، به عنوان متغیرهای غیرسناریو لحاظ شده است).یافته ها: معناداری اثر ریسک بحران آب بر بازده سهام شرکت های معدنی، از قیمت گذاری ریسک مذکور و تأیید توان این عامل ریسک برای تبیین تغییرات بازده مقطعی سهام این شرکت ها حکایت دارد. یافته ها نشان می دهد که در صورت وقوع بحران آب، شرکت های معدنی، بین ۱۵ تا ۴۵ درصد ارزش خود را از دست خواهند داد؛ به طوری که یک واحد افزایش ریسک آب، باعث می شود که بازده اضافی سهام شرکت در سه فصل آتی، حدود ۳ درصد کاهش یابد. میزان خشک سالی/ بارش فقط تا ۳ فصل بر بازده سهام شرکت مؤثر است و اثر بلندمدت آن نزدیک صفر است. همچنین، رابطه مستقیمی میان شاخص خطر خشک سالی و ارزش در معرض خطر شرکت های معدنی مشاهده نشد. بررسی بیشتر حکایت دارد از وجود رابطه محکم ارزش در معرض خطر و ضریب هم بستگی SPI و بازده بازار؛ بدین مفهوم که ضریب هم بستگی بالاتر SPI و بازده بازار در وضعیت بحران آب، به ارزش در معرض خطر بیشتر شرکت ها منجر خواهد شد. این موضوع را می توان به بخشی از ریسک آب مربوط دانست که کلیت بازار را تحت تأثیر قرار می دهد.نتیجه گیری: ریسک آب می تواند تغییرات بازده مقطعی سهام شرکت های معدنی را توضیح دهد. طبق شواهد تجربی به دست آمده، با وجود قرارگیری شرکت ها در مناطق یکسان از منظر خشک سالی، اثرپذیری ارزش در معرض خطر بازده سهام شرکت های معدنی با یکدیگر متفاوت است؛ بدین معنا که در صورت وقوع بحران منابع آب، عوامل دیگری غیر از خشک سالی بر ریسک آب اثرگذارند.
تکامل حکمرانی سالم در بستر خط مشی گذاری عمومی
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۷
111 - 133
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، نگرانی های فزاینده ای در مورد مسائل سیاسی در بحث حکمرانی به وجود آمده است. کشورهای مختلفی به منظور توسعه و بهبود شرایط خویش، ملزم به استقرار حکمرانی سالم هستند. حکمرانی سالم یا مطلوب، به عنوان جدیدترین نوع حکمرانی است که در راستای بهبود ظرفیت دولت، مردم و نهادهای مختلف برای حل مسائل و ایجاد توسعه تلاش می نماید. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی و شناسایی ابعاد، مؤلفه و شاخص های حکمرانی سالم در بستر خط مشی گذاری عمومی است که با استفاده از رویکرد کیفی نظریه داده بنیاد به بررسی آن می پردازد. پژوهش حاضر از نوع بنیادی و روش تحقیق بکار رفته در آن کیفی است. مشارکت کنندگان آن، خبرگانی از حوزه های دانشگاهی و سازمان های دولتی هستند که در این زمینه، دارای چندین سال سابقه علمی و اجرایی می باشند. این افراد با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند مورد شناسایی و مصاحبه قرار گرفتند و مطابق با قاعده اشباع نظری، 12 خبره در مصاحبه های نیمه ساختاریافته مشارکت داشتند که صحبت های آن ها در قالب گزاره هایی دسته بندی، و جهت تحلیل در مراحل بعدی مورداستفاده قرار گرفتند. هریک از گزاره ها مطابق با رهیافت نظام مند استراوس و کوربین در قالب 103 کد باز، 39 کد محوری و 10 کد انتخابی مقوله بندی شدند. از نتایج تحقیق حاضر می توان به نقش مهم حکمرانی سالم در ایجاد اشکال نوآورانه و جدید اقدام جمعی با هدف حل مسائل پیچیده خط مشی عمومی، کمک به دانش عمومی، ارائه خدمات عمومی مؤثر، توسعه پایدار، شهروندمحوری و... اشاره کرد که به عنوان مجموعه ای از نتایجی هستند که از تکامل حکمرانی سالم در بستر خط مشی گذاری عمومی حاصل می شوند.