فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۸۱ تا ۳٬۵۰۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
منبع:
اقتصاد شهری سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
35 - 54
حوزههای تخصصی:
قیمت املاک تجاری برای صاحبان املاک، سرمایه گذاران بخش مسکن و بانک ها دارای اهمیت ویژه است و ممکن است بیانگر بازده سرمایه گذاری های آن ها باشد. از طرف دیگر، افزایش قیمت املاک آثار رفاهی، اقتصادی و اجتماعی زیادی نیز به دنبال دارد و از این نظر نیز همواره مورد توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان بوده است؛ اما بررسی قیمت املاک تجاری موضوعی پیچیده است؛ زیرا املاک کالاهایی چندوجهی هستند و متغیرهای متعدد محیطی، فیزیکی و اقتصادی بر قیمت آن ها تأثیر می گذارند. این مقاله با کنار هم قرار دادن یک مدل هدانیک از متغیرهای محیطی و فیزیکی تأثیرگذار و یک سری از متغیرهای اقتصادی، تلاش می کند بررسی جامعی از عوامل تأثیرگذار بر قیمت املاک تجاری انجام دهد. برای این منظور، منطقه ثامن شهر مشهد به عنوان مورد مطالعه انتخاب شد که به دلیل ویژگی های ساختاری، مذهبی و فرهنگی، بعضاً اختلاف قیمتی جالب توجه نسبت به سایر مناطق مشهد دارد و در داخل این منطقه نیز اختلاف کیفی و قیمتی زیادی بین املاک تجاری وجود دارد. در این راستا، یک نمونه تصادفی از 161 ملک تجاری در منطقه ثامن مشهد انتخاب شدند و با استفاده از مدل رگرسیون حداقل مربعات معمولی (OLS)، تأثیر هر یک از عوامل مختلف محیطی و فیزیکی و اقتصادی بر قیمت این املاک در سال 1402 بررسی شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد میزان اجاره ملک، نوع سند، فاصله تا حرم مطهر، فاصله تا پارکینگ عمومی و طبقه استقرار ملک در مراکز خرید از مهم ترین متغیرهای تأثیرگذار بر قیمت املاک تجاری هستند.
طراحی و ارائه الگوی مفهومی هوشمندسازی سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان های دولتی به دلیل متغیر بودن شرایط، تغییر سریع در کاربرد فناوری ها و پویایی محیط و دشواری برنامه ریزی و تصمیم گیری در سطوح راهبردی و عملیاتی، برای چابکی و پاسخ سریع به تحولات و حل مسائل پیچیده و کاهش عدم قطعیت، نیازمند دستیابی به هوشمندی و توانایی تصمیم گیری هوشمند و انطباق با محیط هستند. هوشمندسازی به سازمان ها کمک می کند تا یاد بگیرند چگونه به تغییرات محیطی پاسخ بدهند و از راهبردهای دانش محور برای مواجهه با ابهام بهره ببرند. در همین راستا با توجه به محدودیت منابع و ادبیات مرتبط با موضوع مورد مطالعه در سطح کشور و فقدان الگوی مفهومی روشن و کاربردی برای هوشمندسازی سازمان های دولتی، مطالعه حاضر با هدف مفهوم شناسی سازمان های هوشمند و دستیابی به الگوی مفهومی برای تبیین مفاهیم و چارچوب نظری هوشمندسازی سازمان در بخش دولتی ایران و پاسخگویی به نیاز دانشی مدیران در خصوص تدوین نقشه راه مطالعات آینده و سیاست گذاری در زمینه هوشمندسازی نیروها انجام شد. برای انجام مطالعه حاضر از روش کیفی فراترکیب استفاده شد. بر اساس نتایج، عوامل زمینه ای و محیطی هوشمندسازی با شش مولفه (توسعه سرمایه فکری و دانشی، منابع هوشمندسازی، قابلیت های رهبری هوشمند، توسعه سرمایه انسانی هوشمند و فرهنگ سازمانی کار هوشمند)، عوامل حاکمیتی مداخله گر با دو مولفه (سیاست های امنیتی و دفاع سایبری ملی و سیاست های فناورانه و اقتصاد دانش بنیان دولت)، راهبردهای هوشمندسازی با پنج مولفه (قابلیت تکامل خودکار محل کار هوشمند، ظرفیت فناورانه توانمندساز، هوشمندی اجتماعی، یادگیری فعال و نوآوری مستمر) و پیامدهای هوشمندسازی با سه مولفه (پیش روندگی پایدار، ارتقاء بهر ه وری و رقابت پذیری) استخراج شد.
الگوی مفهومی نظام ایمنی هوانوردی نیروهای مسلح برگرفته از فرامین و تدابیر فرمانده معظم کل قوا (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷)
43 - 65
حوزههای تخصصی:
ایمنی یکی از مهمترین مؤلفه های مبنایی هر سازمان به ویژه در سازمان های نیروهای مسلح به شمار می رود، چرا که اساس و پایه ی هر سازمان متشکل از نیروی انسانی و تجهیزات در اختیار آن می باشد و فرماندهان و مسئولین سازمان های نیروهای مسلح سعی دارند تا با بکارگیری پیاده سازی نظام ایمنی اثربخش نسبت به حفظ سرمایه های انسانی و مادی خود اقدام نمایند. با توجه به آنکه با ظهور فناوری های نوین، ماهیت مخاطرات نیز به تبع آن در تغییر می نماید و از طرفی وقوع سوانح هوایی بطور مستقیم در توان رزم ن.م اثر منفی و مستقیم دارد لذا توجه بیش از پیش در پرداختن به این مقوله را از سوی فرماندهان می طلبد. هدف این پژوهش کوشش در جهت ارتقاء و تحول ایمنی هوانوردی در ن.م با الهام از فرامین و تدابیر فرماندهی معظم کل قوا (مد ظله العالی) می باشد. در این راستا با جمع آوری کلیه تدابیر و فرامین معظم له و مصاحبه با خبرگان این حوزه و انجام تحلیل محتوی ( تحلیل کیفی با استفاده از نرم افزار MAXQDA) اقدام شده است. در نهایت نتایج حاصل از تحقیق منجر به کشف راهکارهای ارتقاء ایمنی، اجزاء و عناصر مرتبط با آن و در نهایت ایجاد مدل مفهومی به منظور بهره برداری در حوزه نظام ایمنی هوانوردی نیروهای مسلح شده است.
ارزش گذاری پروژه های برون سپاری با استفاده از اختیارهای حقیقی (مطالعه موردی: شرکت آب و فاضلاب مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سازمان ها برای استفاده از فرصت ها، ناگزیر به ایجاد ساختاری منعطف، بهره مندی از امکانات بیرون سازمانی و به عبارتی برون سپاری هستند. یک قرارداد برون سپاری باید بتواند عدم قطعیت های قرارداد را مدیریت کند و برای شرکت انعطاف پذیری در انتخاب گزینه های مختلف در شرایط گوناگون را فراهم کند؛ رویکرد اختیارهای حقیقی به عنوان یکی از گزینه های در دسترس این شرایط را فراهم می کند. در این پژوهش با استفاده از رویکرد مدل سازی ریاضی، به ارزش گذاری پروژه برون سپاری کاهش هدررفت آب به کمک اختیارهای حقیقی و مقایسه آن با رویکرد ارزش کنونی خالص پرداخته شده است. به طوری که ابتدا ارزش خالص تصمیم برون سپاری را با مقایسه دو حالت برون سپاری و عدم برون سپاری به دست آورده و سپس، اختیار ترک موجود در قرارداد برون سپاری را شناسایی گردیده است. برای ارزش گذاری اختیار از تکنیک دوجمله ای با دو دارایی پایه استفاده شده و درنهایت برای برآورد ارزش کل پروژه، ارزش اختیار به ارزش خالص تصمیم برون سپاری افزوده شده است. همچنین برای اولین بار، شناسایی اختیارهای متن قرارداد برون سپاری و ارزش گذاری اختیارهای اخذشده در شرایط خاص موردبررسی و تحلیل قرارگرفته است. نتایج حاکی است که با افزایش تغییرپذیری جریان های نقدی، نرخ بهره بدون ریسک و قیمت اعمال اختیار، ارزش اختیار به ترتیب، نوسان می کند، افزایش و کاهش می یابد. با توجه به یافته ها پیشنهاد می شود در تحلیل پروژه ها، اختیارهای حقیقی موجود در قراردادها نیز مورد تحلیل قرار گیرد تا امکان بهبود خروجی ها فراهم گردد.
مدل بازاریابی رویداد محور دربازارهای صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
267 - 292
حوزههای تخصصی:
بازاریابان اغلب به دنبال فرصت هایی برای ایجاد روابط احساسی ارزشمند با مشتریان و مصرف کنندگان هستند که رویدادها می توانند چنین فرصت هایی را فراهم کنند. از طرفی با مطالعه ی بازارهای صنعتی، کیفیت رابطه میان خریدار و تامین کننده از مهمترین عوامل موفقیت در این بازارها ذکر شده است. در نتیجه استفاده از بازاریابی رویداد محور با توجه به ویژگی های آن (تجربی،تعاملی،هدفمند و مرتبط بودن) در مقایسه با تبلیغات انبوه، کاملا معقول به نظر میرسد. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل بازاریابی رویداد محور در بازارهای صنعتی انجام گردیده است. در این راستا ابتدا ادبیات تحقیق مورد تحلیل قرار گرفته و با استخراج متغیرهای موثر بر بازاریابی رویداد محور، مدل اولیه تدوین گردید. سپس با نظرسنجی از خبرگان صنعت و دانشگاه اصلاحات لازم انجام گرفت و در مرحله آخر، مدل نهایی در اولین جشنواره و نمایشگاه ملی فولاد ایران که شرکت هایی با تخصص های مختلف از سراسر کشور در آن حضور داشتند، مورد تست قرار گرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و بر اساس روش، توصیفی- پیمایشی میباشد. جامعه آماری در مرحله خبره سنجی از بین خبرگان صنعت و دانشگاه و در مرحله تست مدل تعداد 395 نفر از شرکت کنندگان در اولین جشنواره ملی فولاد ایران می باشند. به منظور تحلیل داده ها، در قسمت استنباطی، جهت تحلیل عاملی تأییدی از نرم افزار لیزرل و برای آمار توصیفی از نرم افزار اس پی اس اس استفاده شده است. نتایج نشان می دهند تبادل اطلاعات، و درگیر شدن در رویداد از مهمترین پیشایندها، تصویر و تجربه ماندگار رویداد از مهمترین ابعاد، و افزایش وفاداری (تصمیم بر شرکت مجدد و تبلیغ شفاهی) و بهبود کیفیت روابط از مهمترین دستاوردهای بازاریابی رویداد محور در بازارهای صنعتی می باشد. در پایان، با توجه به نتایج خبره سنجی و تحلیل داده ها، پیشنهادات پژوهشی و کاربردی ارائه گردیده است.
ارائه الگوی تأثیرگذاران بازاریابی در شبکه اجتماعی (مورد مطالعه: صنعت مد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرکت ها برای انتخاب تأثیرگذار مناسب و گرفتن یک بازخورد خوب به اطلاعاتی بیش از تعداد لایک و کامنت نیاز دارند؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر ارائه الگویی از تأثیرگذاران بازاریابی و مشخصات آنها در شبکه اجتماعی اینستاگرام در صنعت مد برای رسیدن به بهترین تأثیرگذار است. در این مطالعه روش گردآوری داده ها به دو روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. برای گردآوری داده های بخش کیفی از مصاحبه های نیمه ساختار یافته استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود که از نتایج بخش کیفی تدوین و بین 172 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی غیراحتمالی توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی پژوهش از تحلیل محتوای کیفی استقرایی، برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کمّی از آمار توصیفی و برای بررسی سؤال های پژوهش از آمار استنباطی و روش حداقل مربعات جزئی (PLS) به کمک نرم افزارهای SPSS و SMARTPLS استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تأثیرگذاران بازاریابی در شبکه های اجتماعی دو ویژگی اصلی دارند: ویژگی های مربوط به شخصیت و ویژگی های مربوط به بازاریابی. بازاریابی تأثیرگذار نمونه ای از بازاریابی در بستر شبکه های اجتماعی است که شامل پیشنهاد و معرفی محصول و خدمات با تأثیرگذاران است. این تأثیرگذاری بر بازار بیشتر برگرفته از تخصص، شهرت و یا محبوبیت افراد است. در این پژوهش نیز ویژگی ها و مشخصه های بیشتری به عنوان ویژگی های افراد تأثیرگذار در شبکه اجتماعی اینستاگرام شناسایی و تعیین شد که در پژوهش های مشابه یافت نشد. یافته های این پژوهش به کسب و کارها در صنعت مد کمک می کند تا با شناسایی دقیق ویژگی های شخصیتی و بازاریابی تأثیرگذاران اینستاگرام انتخاب های هوشمندانه تری را در راستای بهبود اثربخشی کمپین های بازاریابی و افزایش تعامل با مخاطبان هدف داشته باشند. همچنین، این نتایج می تواند استراتژی های بازاریابی دیجیتال را بهینه و اعتماد مشتریان به برندها را تقویت کند.
طراحی مدل مجاهدت سازمانی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
169 - 193
حوزههای تخصصی:
بی انگیزگی و کم رنگ شدن اعتماد بین حاکمیت و کارکنان(دولتی-خصوصی) یکی از مسائل مهم نظام مدیریتی کشور می باشد که از کارسازترین راهبردها برای خروج از این بحران، روحیه مجاهدانه کارکنان می باشد. این تحقیق با روش کیفی داده بنیاد انجام گرفته و ابزار اصلی جمع آوری داده ها مصاحبه می باشد.داده ها با نرم افزار اطلس تی کد گذاری شده و روش نمونه گیری با تکنیک هدفمند و گلوله برفی از جامعه آماری مدیران و نخبگان دانشگاهی استان آغ انجام گرفته است.نتایج این مطالعه به شناسایی 169 کد ،20 مفهوم و 6 مقوله اصلی منجر شدند.یافته ها در 6 طبقه شامل شرایط علی،زمینه ای،مداخله گر،پدیده مرکزی، راهبرد ها و پیامد ها دسته بندی گردید. یافته ها حاکی از آن است که جنگ ترکیبی-رسانه ای ، مدیریت نااهلان،ریاکاری،فساد و فرهنگ مسموم سازمانی بعنوان عوامل مداخله گر ،رهبری شورانگیز،توانمند سازی کارکنان و سیاست های انگیزشی بعنوان عوامل علی و کرامت محوری و تکلیف محوری بعنوان راهبرد کارکنان برای مجاهدت سازمانی می باشد
الگویِ هوشمندِ پایشِ تخلفات سازمانی در فراجا با استفاده از هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
37 - 66
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : امروزه مقابله با تخلفات سازمانی در حوزه های مختلف سازمانی به چالشی اساسی تبدیل شده و استفاده از هوش مصنوعی می تواند راهگشای مشکلات موجود باشد. از این رو این پژوهش با هدف طراحیِ الگویِ هوشمندِ پایشِ تخلفات سازمانی در فراجا با استفاده از هوش مصنوعی انجام شد. روش شناسی: تحقیق حاضر از حیث ماهیت کاربردی و از لحاظ روش، به صورت کیفی انجام شد. مشارکت کنندگان شامل 17 نفر از صاحب نظران و خبرگان در حوزه های نظارت و بازرسی و فناوری های نوین در فراجا بودند. با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند در دوازدهمین نفر اشباع نظری حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل مضمون و الگوریتم های هوش مصنوعی مانند یادگیری ماشین، پردازش زبان طبیعی، خوشه بندی، تحلیل شبکه های عصبی و بهینه سازی برای پردازش و تحلیل داده های کیفی، شناسایی الگوها و استخراج معیارهای کلیدی استفاده شد. روایی محتوایی از طریق تأیید و بررسی داده ها توسط متخصصین مختلف در زمینه های مرتبط و پایایی از طریق استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و الگوریتم های تحلیل داده به دست آمد. برای اطمینان از صحت و دقت نتایج، از تحلیل های مقایسه ای و شبیه سازی های رایانه ای با استفاده از تکنیک های هوش مصنوعی استفاده شد. یافته ها : نشان داد که در فرایند تدوین الگوی مربوطه بایستی تعداد 30 معیار ارزیابی، 6 مولفه ساختاری و 2 پارامتر کلیدی مد نظر باشد. مولفه های ساختاری عبارت بودند از: 1- پایش عملکرد کارکنان، 2- نظارت بر رفتار مالی، 3- کنترل ارتباطات دیجیتال، 4- کشف ناهنجاری های رفتاری، 5- تحلیل شبکه ای ارتباطات و 6- پایش اسناد و داده های سازمانی. نتایج: نتایج این تحقیق نشان می دهد که به کارگیری هوش مصنوعی در فراجا می تواند به طور مؤثر به پایش و پیشگیری از تخلفات سازمانی کمک نماید. کارکردهای هوش مصنوعی قادرند به شبیه سازی الگوهای مجرمانه، تجزیه وتحلیل رفتارهای غیرعادی و شناسایی تخلفات در زمان واقعی بپردازند. پیاده سازی سیستم های هوشمند نظارتی و بهره برداری از تکنیک های تحلیلی همچون تحلیل شبکه ای و شبیه سازی می تواند موجب بهبود شفافیت، مسئولیت پذیری و اثربخشی در فراجا شود و زمینه های فساد و تخلف را به طور چشمگیری کاهش دهد.
شناسایی و اولویت بندی مسائل راهبردی کشور در حوزه علم و فناوری کسب و کار(استارت آپی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۸)
151 - 176
حوزههای تخصصی:
ارائه تصویری جامع از وضعیت استارت آپ ها در یک کشور، می تواند به برنامه ریزی مطلوب در این حوزه، کمک نماید. تاکنون تحقیق جامعی در این حوزه انجام نشده است .در این پژوهش، با استفاده از روش تحقیق کیفی و براساس نظرات خبرگان حوزه های فناوری و نوآوری، حکمرانی فناورانه، فناوری استارتاپها و اقتصاد به بررسی موضوع پرداخته شده است. در این راستا جایگاه علم و فناوری استارتاپی در اسناد بالادستی شامل فرمایشات مقام معظم رهبری، اصول قانون اساسی، سیاست های کلی و سند الگوی پایه اسلامی ایرانی و ... مورد بررسی قرار گرفته است. هدف این پژوهش، شناسایی مسائل راهبردی و اولویت بندی آن است. در این راستا با استفاده از روش کیفی و بهره گیری از مصاحبه با 10 تن از خبرگان و مطالعه کتابخانه ای به شناسایی کدها(295 عدد) پرداخته شد و مسائل راهبردی استخراج شد. مسائل راهبردی بعد از انجام کدگذاری محوری احصا شدند که عبارتنداز: بسترسازی، چابک سازی، تعامل گرایی، نهادینه سازی، نیروی انسانی، نوآوری، کاربردسازی، سیاستگذاری، زیرساخت سازی، هماهنگ سازی، اعتمادسازی، آموزش، دسترس پذیری، انحصارگرایی، قانون محوری، امنیت محوری، فناوری محوری، حمایت گری و تامین مالی. سپس ظرفیت های بالفعل و بالقوه در این زمینه شناسایی شده و نهایتا با استفاده از روش تحقیق کمی(آزمون فریدمن) به رتبه بندی مسائل راهبردی پرداخته شده و اهم مسائل حوزه علم و فناوری در زمینه اقتصاد و کسب و کار و استارت آپ ها معرفی شدند. تهدیدات ناشی از تحریم های بین المللی و ضعف در برنامه ریزی مالی و ضعف اقتصادی با توجه به تورم حاکم من جمله مسائل مورد تاکید در تحلیل کیفی بودند. یافته های تحلیل کمی نیز نشان داد که در حوزه کسب و کارها از منظر اهمیت به ترتیب نوآوری، چابک سازی، کاربردسازی، زیرساخت سازی، سیاستگذاری، تعامل گرایی، بسترسازی، نیروی سازی و نهادینه سازی در رتبه های 1 تا 9 قرار می گیرند.
ارائه مدل تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی از طریق رفتار فردی ایده آل کارکنان سازمان های دولتی با رویکرد کیفی
حوزههای تخصصی:
تحقق اهداف متمایز و متعالی انقلاب اسلامی در سایه دشمنی های استکبار جهانی و فشارهای اقتصادی و همچنین در راستای رشد و کمال آحاد جامعه و بسط عدالت، منوط به استفاده از الگوی اقتصادی متناسب با آن است. الگوی معرفی شده در شرایط کنونی کشور توسط مقاوم معظم رهبری، الگوی اقتصاد مقاومتی می باشد. بی شک اجرای الگوی اقتصاد مقاومتی، مستلزم تشکیل سرمایه های انسانی و اجتماعی مناسب، محیط مناسب و داشتن الگوی رفتاری است. لذا پژوهش حاضر به دنبال ارائه الگوی رفتار فردی ایده آل کارکنان سازمان ها درجهت تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی با بهره گیری از نظریه داده بنیاد می باشد.پژوهش حاضر از نظر فلسفه کیفی با رویکرد استقرایی بوده و به لحاظ ماهییت پژوهشی اکتشافی است. در این پژوهش محقق با روش داده بنیاد و با استفاده از نرم افزار maxqda2018 داده های جمع آوری شده را دسته بندی وکد گذاری نموده است. در پژوهش حاضر 10 خبره (مصاحبه شونده) که غالباً اساتید دانشگاه و مدیران اجرایی و کارشناسان دستگاه های دولتی بوده اند، منبع تحقیق را تشکیل داده اند.یافته های پژوهش حاکی از آن است که مدل رفتاری کارکنان سازمان های دولتی در جهت تحقق الگوی اقتصاد مقاومتی دارای ابعاد اصلی ارزش، نگرش و رفتار در سطح فرد و فرهنگ، ساختار و فرآیند در سطح سازمان می باشد که خود به مقوله های فرعی تقسیم می شوند. سپس با توجه به نتایج به دست آمده شرایط علّی، مقوله محوری، زمینه، راهبرد، شرایط مداخله گر و پیامد الگوی رفتاری در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی به روش نظریه داده بنیاد استخراج گردیده اند.
بررسی تأثیر قصد ترک شغل حسابرس بر کیفیت حسابرسی، تصمیمات غیراخلاقی و عملکرد حسابرسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
68 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف: فشار فصلی مؤسسات حسابرسی به عنوان یک عامل کلیدی فرسودگی شغلی حسابرسان شناخته شده است. حجم کاری ناشی از چنین فشاری ممکن است منجر به افزایش ترک شغل در مؤسسات حسابرسی شود که می تواند بر کیفیت حسابرسی و عملکرد مؤسسه تأثیر بگذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر قصد ترک شغل حسابرس بر کیفیت حسابرسی، تصمیمات غیراخلاقی و عملکرد حسابرسی به اجرا درآمده است.
روش شناسی: پژوهش حاضر از حیث هدف، با توجه به اهداف پژوهش جزو پژوهش های کاربردی می باشد. از منظر گردآوری داده ها، پژوهش حاضر در مجموعه پژوهش های میدانی و پیمایشی قرار می گیرد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه حسابداران رسمی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران می باشند. با توجه به محدود بودن جامعه برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد. این پژوهش در سال 1402 انجام شده است.
یافته ها: نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه ها با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی ال اس نشان می دهد که قصد ترک شغل حسابرس بر کیفیت حسابرسی، تصمیمات غیر اخلاقی حسابرسان و در نهایت بر عملکرد حسابرسی تاثیر معنی داری دارد.
دانش افزایی: در این پژوهش با بررسی قصد ترک شغل حسابرسان در بازارهای در حال توسعه ای مانند ایران با استفاده از نظریه های سازمانی برای درک بهتر این موضوع، به مطالعات حسابداری رفتاری می افزاید. این پژوهش شکاف ادبیات مربوط به فرسودگی شغلی در بازارهای در حال توسعه را نیز پر می کند. تحقیقات صورت گرفته در داخل کمتر به موضوع تصمیمات غیر اخلاقی حسابرسان توجه نموده اند.
شناسایی عوامل موثر در درگیری مشتری بر قصد خرید محصولات سازگار با محیط زیست در صنعت مد و لباس پایدار (مطالعه موردی: مشتریان چرم مشهد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
118 - 139
حوزههای تخصصی:
صنعت مد یکی از تاثیرگذارترین صنعت ها بر محیط زیست است. به نظر می رسد که این یک صنعت بسیار مصرف کننده با نرخ بازیافت نسبتاً پایین است. از طرفی سبک زندگی سبز به عنوان یکی از سبک های زندگی مدرن و دغدغه بسیاری از مصرف کنندگان، بخش مهمی از فعالیت های بازاریابان را به خود اختصاص داده است. لذا هدف از انجام این پژوهش شناسایی عوامل موثر در درگیری مشتری بر قصد خرید محصولات سازگار با محیط زیست در صنعت مد و لباس پایدار است. این پژوهش از نظر روش پیمایشی و در حیطه تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش، مشتریان چرم مشهد در نمایندگی های شهر مازندران است، که به روش نمونه گیری تصادفی ساده مشتریان انتخاب شده است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ای با 22 سوال بود که روایی صوری آن با استفاده از نظر خبرگان، روایی سازه آن با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و در نهایت، پایایی آن با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ تایید شد. تحلیل داده ها با کمک آزمون معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS22 و لیزرل انجام شد. نتایج در پایان حاکی از آن است که متغیرهای آگاهی مد، ریسک ادراک شده و ارزش پایدار تاثیر معناداری بر درگیری مشتری دارد؛ همچنین درگیری مشتری تاثیر معناداری بر قصد خرید محصولات سازگار با محیط زیست در صنعت مد و لباس پایدار در بین مشتریان چرم مشهد دارد.
بررسی تأثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر ارزش ویژه برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، رسانه های اجتماعی تمامی جوانب زندگی مردم را در برگرفته اند و امکان برقراری ارتباطات گسترده را فراهم کرده اند. لذا کسب وکارها نیز به انجام فعالیت های بازاریابی در رسانه های اجتماعی گرایش پیدا کرده اند تا ارتباط خود با مشتریان را تسهیل کنند. یکی از اهداف مهمی که کسب وکارها با انجام این فعالیت های بازاریابی دنبال می کنند، دستیابی به ارزشی ویژه در ذهن مشتریان است. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مستقیم فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر ارزش ویژه برند و تأثیر غیرمستقیم این فعالیت ها بر ارزش ویژه برند از طریق اعتماد به برند و درگیری مشتری با برند است. پژوهش حاضر از نظر نوع استفاده کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی-همبستگی است. داده ها با تکمیل پرسش نامه توسط 304 کاربر ایرانی اینستاگرام که حداقل صفحه یک برند پوشاک در اینستاگرام را دنبال می کنند، جمع آوری شده است. هم چنین، برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی با کمک نرم افزار SPSS25 و از مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی با کمک نرم افزارSmartPLS3 استفاده شده است. در نهایت، با توجه به نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، تأثیر مثبت و معنادار فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر ارزش ویژه برند، بر اعتماد به برند و بر درگیری مشتری با برند و هم چنین تأثیر مثبت و معنادار اعتماد به برند بر درگیری مشتری با برند و هردو بر ارزش ویژه برند تأیید شده است. اعتماد به برند و درگیری مشتری با برند نیز به عنوان واسطه گرهای جزئی در رابطه بین فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی و ارزش ویژه برند اثبات شده اند.
ارائه الگوی توسعه پایداری شرکتی بر مبنای اخلاق حرفه ای مدیران و کارکنان بانک صادرات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
93 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف ارائه الگوی توسعه پایداری شرکتی بر مبنای اخلاق حرفه ای مدیران و کارکنان بانک صادرات ایران انجام شده است. روش پژوهش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی- توسعه ای و از لحاظ روش جمع آوری داده ها روش تحقیق کیفی است. برای انتخاب جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش، و ایجاد مولفه های مدل نهایی الگو، پژوهشگر تلاش دارد تا با مصاحبه با خبرگان و مدیران و کارشناسان ارشد بانک صادرات ایران است که با 17 نفر خبره حجم نمونه بر اساس رسیدن به اشباع نظری با 17 مصاحبه تعیین شد. ابزار اصلی گردآوری داده ها در بخش میدانی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته است. برای تحلیل داده ها از روش در نخستین گام پژوهش، به کدگذاری مصاحبه های تخصصی پژوهش با استفاده از تحلیل کیفی مضمون با نرم افزار مکس کیودی و روش دلفی فازی با نرم افزار متلب تحلیل ساختاری-تفسیری با نرم افزار میک مک استفاده شده است. یافته ها: بر اساس نتایج بدست آمده از تحلیل مضمون داده های کیفی، عواملی شامل عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، عوامل زیست محیطی، عوامل استراتژی ک، عوامل اخلاق حرفه ای، افشای پایداری، مدیریت منابع انسانی سبز، مدیریت زنجیره تأمین، خلق ارزش پایدار، و عوامل روانی به عنوان مضامین اصلی الگوی پایداری شرکتی با رویکرد اخلاق حرفه ای در بانک صادرات شناسایی شدند. نتیجه گیری: براساس نمودار قدرت نفوذ-وابستگی متغیرهای عوامل استراتژیک، مدیریت سبز منابع انسانی، عوامل روانی و اخلاق حرفه ای قدرت نفوذ بالایی داشته و تاثیرپذیری کمی دارند و در ناحیه متغیرهای مستقل قرار گرفته است. متغیرهای پایداری شرکتی، و مدیریت زنجیره تامین نیز از وابستگی بالا اما نفوذ اندکی برخوردار است بنابراین متغیرهای وابسته محسوب می شوند. متغیرهای ملاحظات اقتصادی، ملاحظات زیست محیطی، ملاحظات اجتماعی، افشاء پایدار و خلق ارزش پایدار نیز قدرت نفوذ و میزان وابستگی بالایی دارد بنابراین متغیرهای پیوندی هستند.
اثر تعدیل کننده نوسان بازار مالی بر رابطه میان میانگین -واریانس بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
167 - 192
حوزههای تخصصی:
نوسان بازار مالی یک شاخص مهم برای اندازه گیری خطر در بازار است که تأثیر مهمی در تصمیم سرمایه گذاران جهت سنجش خطر، مدیریت سبد سرمایه گذاری و قیمت گذاری دارد و دغدغه مشترک تنظیم کنندگان مقررات دولتی، سرمایه گذاران و بازارهای سرمایه است. مبادله میانگین واریانس در دوره های که نوسان بازار مالی قوی است همبستگی منفی بین بازده سهام و تغییرات نوسانات وجود دارد، زیرا بازده مورد انتظار با واریانس شرطی بازده در دوره ای که نوسانات ضعیف است مرتبط است. هدف این پژوهش ارائه مدلی مبتنی براثر تعدیل کننده نوسان بازار مالی و رابطه میانگین واریانس بازده سهام است. جامعه آماری این پژوهش را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل می دهد که بر اساس روش حذفی سیستماتیک، تعداد 112 شرکت طی سال های 1400-1394 به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی می باشد. تجزیه وتحلیل داده را با استفاده از مدل رگرسیونی چندمتغیره ارائه شده در پژوهش به کمک نرم افزار استتا و ایویوزانجام شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیات پژوهش نشان داد نوسانات بازار مالی رابطه معناداری با میانگین واریانس بازده سهام دارد. مقدار نوسان کل نیز بر میانگین واریانس پیش بینی نشده بازده سهام تأثیر مثبت داشته که نشان می دهد که قیمت سهام موردتوجه سرمایه گذاران به بازار سهام بوده و باعث کاهش ریسک سرمایه گذاری و شوک های نامطلوب بازار سهام افزایش حجم معاملات بازده سهام نیز افزایش داشته است. همچنین متغیرهای نرخ ارز، تورم، رشد تولید واقعی توانسته است میانگین واریانس بازده سهام را افزایش دهند.
طراحی و ارزیابی مدل ساختاری عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک در بانکهای پذیرفته شده در بورس (مورد مطالعه: منابع انسانی بانک های پذیرفته شده در بورس در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
69 - 92
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر درصدد ارائه مدل ساختاری عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک در بانکهای پذیرفته شده در بورس (مورد مطالعه: منابع انسانی بانک های پذیرفته شده در بورس در شهر تهران) است. لذا از راهبرد پژوهش آمیخته و از نوع طرح متوالی اکتشافی(کیفی-کمی) استفاده شد. در فاز کیفی تحقیق با استفاده از پارادایم گرندد تئوری [1] و انجام مصاحبه نیمه ساخت یافته با 15 نفر از خبرگان حوزه مرتبط با موضوع که از طریق روش نمونه گیری هدفمند(در گام اول) و نظری(در گام دوم) انتخاب شده بودند؛ نسبت به برساخت مدل پارادایمی مبادرت شد. در فاز کمی با استفاده از روش مطالعه پیمایشی، داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و نیز از طریق قائده برآورد حجم نمونه کوکران و نیز روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی از روی 384 نفر از منابع انسانی بانک های بورسی در شهر تهران گردآوری و با استفاده از نرم افزار spss26 و Smart_PLS3 مورد آزمون و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها ضمن آنکه بیانکر آن بود که بین شاخص کل و نیز عناصر ششگانه مدل ساختاری عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک در بانک های پذیرفته شده در بورس در میان منابع انسانی بانک های پذیرفته شده در شهر تهران بر حسب وضع موجود و وضع مطلوب تفاوت معناداری را در سطح خطای 0.01 تشان داده است( (P<0/01 بیانگر آن بود که مدل تجربی ساختاری(مسیر) و اندازه گیری انعکاسی عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک در بانک های پذیرفته شده در بورس از برازش و همانندی برخوردار می باشد.
ارتقاء قابلیت حکمرانی صنعتی با گونه شناسی صنایع ایران در چارچوب ابتکار ایلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
132 - 160
حوزههای تخصصی:
پیشرفت پایدار صنعتی مستلزم ریشه یابی عمیق مساله های صنعتی کشور و بهبود مستمر سازوکارهای پشتیبان برای مواجهه با آن هاست. سیستم طبقه بندی صنعتی، خطوط راهنمای کلی را برای تحلیل و صورت بندی مساله ها و توسعه سازوکارهای پشتیبان فراهم می آورد. بر این اساس، ارائه یک طبقه بندی از واحدهای صنعتی کشور مبتنی بر نوع مساله های صنعت کشور و سازوکارهای ایجادکننده آن ، ارتقاء قابلیت حکمرانی صنعتی را به دنبال خواهد داشت. این پژوهش سعی دارد با ارزیابی انتقادی پیامدها و کشف نقطه کورهای گونه شناسی های رایج، با ارائه یک منطق گونه شناسی از وضعیت موجود صنایع کشور و ترسیم یک تصویر کلان و قابل فهم از وضعیت عمومی صنایع، قابلیت تحلیل و صورت بندی مساله ها در حکمرانی صنعتی کشور را ارتقاء دهد. این مطالعه با روش شناسی گونه شناسی با رویکرد قیاسی - استقرایی با دیدگاه روایت پژوهانه انجام شده است. بر این اساس، صنایع کشور بر اساس چگونگی تاثیرپذیری از میدان نیروی نظم های اقتصادی جهانی غالب، با توجه به معیارهایی هم چون، سهم منابع طبیعی در محصول تولیدی، وابستگی به منابع و ارز ارزان و قابلیت خلق ارزش افزوده با استفاده از نیروی کار ماهر و تحصیل کرده، به یازده گونه در سه طبقه اصلیِ صنایع منبع پایه، صنایع حمایت پایه و صنایع قابلیت پایه طبقه بندی شده اند. این طبقه بندی، دستگاه تحلیلی نسبتا منسجمی را برای صورت بندی و حل مساله های صنعتی کشور متناسب با ویژگی های هر طبقه، در اختیار دستگاه حکمرانی کشور قرار خواهد داد. در این چارچوب، متناظر با هر یک از گونه های صنعتی مضمون های راهبردی و خردمایه های کلان حکمرانی صنعتی استخراج و ارائه شده اند.
بررسی عوامل موثر در مدل تعهد بالای سازمانی در سازمانهای دولتی متولی امور آموزشی و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی عوامل مؤثر در مدل تعهد بالای سازمانی در سازمانهای دولتی متولی امور آموزشی و فرهنگی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش اجرای پژوهش, پیمایشی و از نوع همبستگی؛ و به طور مشخص مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و کارشناسان سازمان های دولتی متولی امور آموزشی و فرهنگی می باشد که به تعداد 396 نفر از شهر تهران، در نظر گرفته شد و با استفاده از روش تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران 195 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر پرسشنامه ساخته محقق می باشد. جهت تأیید مدل نهایی پژوهش، تحلیل عاملی تأییدی انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS؛ و به منظور طراحی مدل نهایی پژوهش از نرم افزار AMOS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که مؤلفه های گزینش و استخدام، آموزش، جبران خدمت، شرایط شغلی و وجدان کاری در مدل نهایی ارزشیابی سازنده گرایی تأثیرگذار بوده و نشان از برازش مناسب مدل پیشنهادی می باشد.
بررسی تأثیر جنسیت کمیته حسابرسی و هزینه حقوق صاحبان سهام بر پایداری سود
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۸ (جلد ۱)
217 - 230
حوزههای تخصصی:
فرآیند اندازه گیرى سود و نتیجه آن، نقش مهمى در اداره شرکت داشته و همچنین اهمیت ویژه ای برای استفاده کنندگان صورت هاى مالى دارد. از آنجا که محاسبه سود شرکت ها، متأثر از روش های برآوردى حسابدارى بوده و تهیه صورت هاى مالى به عهده مدیریت واحد تجارى است، ممکن است بنا به دلایل مختلف که در فوق به آن اشاره شد، مدیریت اقدام به مدیریت سود نماید. بنابراین هدف این مطالعه تأثیر جنسیت کمیته حسابرسی و هزینه حقوق صاحبان سهام بر پایداری سود است. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه مورد مطالعه، شامل 152 شرکت پذیرفته شده طی سال های 1397 تا 1401 است. روش پژوهش توصیفی و از نظر ارتباط بین متغیرها علی-همبستگی است و از نظر هدف کاربردی و از لحاظ رویداد، پس رویدادی است. برای پردازش و آزمون فرضیه ها از روش رگرسیونی و داده های تابلویی و همچنین مدل اثرات ثابت استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل فرضیه های پژوهش نشان داد که هزینه حقوق صاحبان سهام بر پایداری سود تأثیر منفی و معنا داری دارد و جنسیت کمیته حسابرسی بر پایداری سود تأثیر منفی و معناداری دارد.
تاثیر حسابداری مدیریت و شاخصهای ارزیابی عملکرد در ارائه وضعیت شرکت به ذینفعان
حوزههای تخصصی:
حسابداری مدیریت یک بخش نوظهور در حسابداری بوده که استفاده از آن به سرعت در حال گسترش می باشد.در شرایط اقتصادی این روزهای کشورمان و دنیای امروز، استفاده از اطلاعات حسابداری مدیریت در تصمیم سازی مدیران و ذینفعان نقش بسزایی خواهد داشت. اما گزارشات حسابداری مدیریت در شرایط فعلی بیانگر تمام واقعیت های سازمان نمی باشد و نمی تواند انحرافات احتمالی را به طور صریح و روشن در اختیار تصمیم گیرندگان سازمان قرار دهد.دلیل آن عدم ارائه گزارشات غیرمالی همراه اطلاعات مالی از تمام سطوح سازمان می باشد.گزارش های مالی که با اطلاعات، معیارها و شاخص-های غیر مالی همراه باشد، نقش مهمی در کمک به مدیریت در استفاده صحیح از منابع و سرمایه های سازمان ایفا خواهد کرد. عدم آموزش به ذینفعان داخلی و خارجی و همچنین مدیران و حسابداران در خصوص تاثیرات گزارشات حسابداری مدیریت و همچنین عدم وضوح و اطمینان از نتایج این گزارشات در نزد مدیران سازمان و مقاومت های احتمالی کارکنان در چگونگی برخورد مدیران با نتایج اطلاعات و داده های حسابداری مدیریت، بزرگترین چالش سازمان ها در ارائه اطلاعات این بخش از حسابداری در سازمان می باشد. در همین راستا این پژوهش سعی داشته با کمک از جامعه آماری شامل حسابداران ارشد، مدیران مالی، مدیرانی فنی و مهندسی و میانی نقش شاخصهای غیرمالی، بودجه و تطبیق بودجه، سیستم های جامع ( ERP) و کدینگ حسابداری را تدوین گزارشات حسابداری مدیریت بررسی و استفاده از شاخص های غیرمالی سطوح سازمان و فرآیند ممیزی آنرا را بررسی نموده و در نهایت ارائه این داده ها را راهگشای مدیران در ارائه نتایج عملکرد خود به ذینفعان سازمان و تصمیم سازی ایشان می داند.