فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
59 - 87
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین تهدیداتی که بر ساختار حکمرانی شهری تأثیرگذار است، تهدیدات نوین در عرصه جنگ ترکیبی است؛ جایی که پدیده شهر و زیست شهری در آن از جایگاه مهمی برخوردار است. جنگ ترکیبی شامل خلق اثری هم افزای حاصل از تنیدگی تهدیدات اقتصادی، نظامی، اجتماعی و رسانه ای است که سبب زمان زدودگی و فرسایش نظام حکمرانی شهری می شود و نقش آن را در مدار توسعه مورد ابهام قرار می دهد؛ لذا در طراحی حکمرانی شهری مطلوب، توجه به محیط تهدیدات هیبریدی و چالش های آن از اهمیت زیادی برخوردار است. از چالش های مهم برنامه ریزی که جنگ ترکیبی در شهر ایجاد می کند وابستگی به اقتصاد هیدروکربنی در حکمرانی است که پیامدهایی در مسئله حکمرانی شهر تهران به عنوان پایتخت جمهوری اسلامی ایران داشته است. یکی دیگر از مهم ترین چالش های حکمرانی شهری در ایران کوتاه مدت بودن برنامه های توسعه ای و نبود رؤیاهای کاربردی به مثابه ابزار هماهنگ سازی سیاست گذاری است. از سوی دیگر غرب در جنگ ترکیبی علیه جمهوری اسلامی ایران در پی افق زدایی از جامعه و کوتاه مدت کردن چرخه حکمرانی است؛ فرایندی که نیاز به بازمعماری نهاد حکمرانی را خاطرنشان می کند. این مقاله با رویکردی توصیفی و تحلیلی و با استفاده از روش کیفی و مطالعات کتابخانه ای در پی آن است تا راهکارهای ترکیبی برای رویارویی با این چالش ها و بلندمدت سازی نظام حکمرانی در جهان آشوب ها را مورد بیان قرار دهد. یافته ها نشان می دهد بازطراحی نظام تخیل سیاستی و طراحی یک رؤیای مشخص و معتبر برای نظام حکمرانی در جهان آشوب ها می تواند به کامیابی کشور در محیط هیبریدی آشوب یاری برساند. در این راستا شهر را می توان به عنوان یکی از نقاط راهبردی در نظر گرفت؛ همچنین برای اصلاح نظام اقتصادی هیدروکربنی باید فرصت های شغلی به پهنه آبی جنوب کشور منتقل شود تا الگوی توسعه ای در برابر الگوی مطلوب غربی ارائه شود؛ فرایندی که با توزیع فرصت های شغلی به بهبود مسائل شهر کمک می کند و به مثابه عامل مهمی در ترسیم برنامه توسعه بلندمدت ایرانی مدنظر قرار می گیرد.
پیش بینی انتخاب محصول توسط مشتریان مبتنی بر بازاریابی عصبی با الگوریتم هوش جمعی سالپ آشوبی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مهندسی مدیریت نوین دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
38 - 59
حوزههای تخصصی:
تعیین الگوی تصمیم گیری مشتریان در خرید محصولات یکی از موارد مهم در بازاریابی است و هدف از مقاله، ارائه راهکار جدید در بازاریابی عصبی در پیش بینی انتخاب محصولات توسط مشتریان است. در این تحقیق سیگنال های مغزی از بیست وپنج نفر شرکت کننده با محدوده سنی 18 تا 38 سال در زمان مشاهده 14 محصول مختلف استفاده شده است که گروه اول شامل 10 مرد و 6 زن با گستره سنی 18 تا 23 سال، گروه دوم شامل 8 مرد و 5 زن با گستره سنی 25 تا 30 سال و گروه سوم شامل 7 مرد و 4 زن با گستره سنی 31 تا 38 سال بودند. برای انتخاب ویژگی در این مقاله الگوریتم جدیدی مبتنی بر هوش جمعی سالپ آشوبی ارائه شده است که می تواند با قدرت جستجوی بالا، ویژگی های مؤثر را مشخص نماید و برای پیش بینی نهایی از طبقه بندهای مختلف در قالب یادگیری چندتایی استفاده شده است. در مدل پیشنهادی، از روش طیف های مرتبه بالا در استخراج ویژگی ها از سیگنال مغزی استفاده شده که شامل بیش از هفتصد ویژگی است و سپس انتخاب ویژگی با الگوریتم هوش جمعی سالپ پیشنهادی تعداد ویژگی ها از 742 به 198 کاهش یافته است. نتایج نشان داده است که مدل پیشنهادی توانسته به طور میانگین در تشخیص انتخاب کاربران در همه محصولات دقت 99/75 درصد داشته باشد که نشان دهنده بهبود 75/3 درصدی نتایج نسبت به تحقیقات مشابه است.
تاثیر نوآوری بر عملکرد زیست محیطی، اجتماعی و حاکمیتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تمرکز شرکت ها بر روی مسائل پایداری در سال های اخیر در نتیجه بدتر شدن آلودگی زیست محیطی و بحران تغییرات اقلیم به طور قابل توجهی افزایش یافته است. علاقه فزاینده شرکت ها به مسائل پایداری نیز همانطور که توسط نظریه نهادی پیشنهاد شده است، نتیجه فشارهای اجتماعی برای انجام این کار است. نوآوری به طور کلی با نوآوری محیطی از نظر نوآوری های زیست محیطی یا طراحی زیست محیطی همراه است که از جمله ابزارهایی هستند که توسعه فرهنگ شرکتی پایدار را ارتقا می دهند. هدف این مطالعه بررسی رابطه بین سرمایه گذاری در نوآوری و عملکرد محیطی، اجتماعی و حاکمیتی شرکت است. تجزیه و تحلیل بر روی نمونه ه ایی از 85 شرکت بورس اوراق بهادار تهران از سال 1396 تا 1401 انجام شد. این پژوهش کمی، توصیفی، نیمه تجربی، کتابخانه ای و از نوع همبستگی می باشد. از رگرسیون چندمتغیره با اثرات ثابت سال و صنعت، و نرم افزار استاتا ورژن 17 برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که شرکت هایی که بیشتر در نوآوری سرمایه گذاری می کنند، عملکرد محیطی، اجتماعی و حاکمیتی بهتری نسبت به شرکت های کمتر نوآور نشان می دهند. این یافته ها با ادعای تئوری نهادی سازگار است که شرکت هایی که بیشتر بر مسائل پایداری متمرکز هستند، اهمیت نوآوری در دستیابی به این اهداف را تشخیص می دهند که منجر به تصویر و شهرت بهتر شرکت می شود.
ارزیابی نقش فضای کسب و کار بر احتمال تقلب در صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صورت های مالی افشاء شده توسط شرکت ها، اصلی ترین منبع اطلاعاتی برای اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری است. صورت های مالی متقلبانه باعث هدایت نامطلوب منابع مالی و تصمیمات غیر بهینه توسط سرمایه گذاران می شود. مطالعات تجربی احتمال تقلب در صورت های مالی اخیر بر متغیرهای مربوطه به شرکت متمرکز بوده اند و متغیرهای فضای کسب وکار مغفول مانده است. لذا در این مطالعه، نقش فضای کسب وکار بر احتمال تقلب در صورت های مالی صدوبیست شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طی سال های 1391-1397 با استفاده از رویکرد رگرسیونی لجستیک موردبررسی قرار گرفت و تأثیر سی ویک متغیر بر احتمال تقلب در صورت های مالی موردبررسی قرار گرفت که نه متغیر آن مربوط به فضای کسب وکار و بقیه متغیرها مربوط به سطح شرکتی بودند. نتایج نشان داد الگوی لاجیت برآورد شده حدود بیست وشش درصد از تغییرات نسبت احتمال وقوع تقلب در گزارش های مالی به عدم وقوع آن را توضیح می دهد. دو متغیر درآمد سرانه و نرخ ارز بازار آزاد از بین نه متغیر فضای کسب وکار، تأثیر معناداری بر احتمال تقلب در گزارش مالی شرکت ها دارند و با افزایش یک درصدی در درآمد سرانه، احتمال تقلب در صورت های مالی پنجاه ودو درصد کاهش و با افزایش نرخ ارز در بازار آزاد نیز احتمال تقلب در گزارش ها مالی شرکت های موردبررسی به میزان چهل وسه درصد افزایش پیدا می کند. نتایج تحقیق بیانگر اهمیت متغیرهای فضای کسب وکار به همراه متغیرهای سطح شرکتی در پیش بینی احتمال تقلب در صورت های مالی شرکت ها است.
تأثیر توانایی مدیریتی بر رابطه ریسک اعتباری و ریسک نقدینگی با احتمال نکول بانک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
27 - 50
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر توانایی مدیریتی بر رابطه ریسک اعتباری و ریسک نقدینگی با احتمال نکول بانک ها است. روش شناسی: داده های مورد نیاز از 10 بانک پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی یک دوره 12 ساله از سال های 1390 تا 1401 گردآوری و با استفاده از تکنیک های اقتصادسنجی و رگرسیون چند متغیره به تجزیه وتحلیل داده ها پرداخته شده است. یافته ها: یافته های مطالعه نشان داد هر دو ریسک اعتباری و ریسک نقدینگی تاثیر مثبت و معناداری بر احتمال نکول بانک ها دارند. همچنین مشخص شد توانایی مدیریتی تاثیر مثبت ریسک نقدینگی بر احتمال نکول بانک ها را کاهش می دهد، ولی اثری بر رابطه ریسک اعتباری و احتمال نکول بانک ها ندارد. دانش افزایی: بانک ها اهمیت بسیاری در رشد و توسعه اقتصادی کشورها دارند، از این رو ارزیابی و درک عوامل اثرگذار بر احتمال نکول بانک ها به یک موضوع مورد علاقه در پژوهش های دانشگاهی تبدیل شده است. نتیجه پژوهش می تواند برای پیشگیری از احتمال نکول بانک ها موثر باشد.
طراحی مدل بهینه سازی دوهدفه شبکه سرد و سبز زنجیره تأمین چندمحصولی، چندسطحی و چند دوره ای دارو با در نظرگرفتن ارزش زمانی پول و واردات دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
98 - 120
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: با توجه به ویژگی های خاص محصولات دارویی مثل نیمه عمر مشخص، لزوم رعایت کنترل های دمایی، حفظ ایمنی داروها در تمام مراحل، انطباق با مقررات و استانداردهای بین المللی و ارائه بهترین سطح خدمت رسانی به مصرف کنندگان، زنجیره تأمین دارو از اهمیت ویژه ای برخوردار است. امروزه در کشورهای در حال توسعه، معضلاتی که در تولید، نگهداری، واردات و توزیع دارو وجود دارد، باعث کاهش پایداری و افزایش هزینه های شبکه زنجیره تأمین و توزیع دارو شده است. پایداری که به دنبال پاسخگویی به نیازهای اقتصادی و اجتماعی امروز بدون به مخاطره انداختن محیط زیست و نیازمندی های نسل آینده است، به صورت مفهومی متشکل از سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی تعریف می شود. روش ها: این مطالعه، با توسعه یک مدل بهینه سازی دوهدفه عدد صحیح؛ ضمن ادغام فاکتورهای واردات، ارزش زمانی پول و الزامات کنترل دمایی، بهره وری عملیاتی و پایداری اقتصادی و زیست محیطی شبکه دارویی را تضمین می نماید. به عبارت دیگر، با هم افزایی بین لجستیک زنجیره سرد و اصول سبز، در عین حفظ کیفیت و یکپارچگی دارو های حساس به دما، به دنبال به حداقل رساندن هزینه ها و اثرات زیست محیطی است. هم چنین با در نظر گرفتن پیامدهای اقتصادی ارزش زمانی پول، چالش ها و پیچیدگی های ذاتی واردات بین المللی محصولات دارویی، به اتخاذ تصمیمات مقرون به صرفه اقتصادی و امکان سنجی مالی دقیق تر در طول زمان کمک می کند. در واقع، مطالعه حاضر با هدف دستیابی به تعادلی هماهنگ میان تعالی عملیاتی، دوام اقتصادی و شیوه های پایدار، مدیران و ذینفعان این صنعت را در جهت یابی چالش های چندوجهی توزیع جهانی دارو یاری می نماید.یافته ها: پس از حل مدل به کمک نرم افزار گمز و روش معیار جامع، با استفاده از مثال های عددی، مشخص شده است که (الف) واردات دارو، بیشترین نقش را در ایجاد هزینه برای شبکه سرد و سبز آن ایفا می کند. توجه به این نکته ضروری است که اگرچه داروهای تولید داخل قیمت پایین تری نسبت به نمونه وارداتی آن دارند، اما کیفیت و تأثیر آن ها بر درمان نیز به مراتب پایین تر است و همین مسأله باعث اقبال بیشتر داروهای وارداتی در میان مردم شده است. علاوه بر این، از آن جایی که حتی تولید محصولات دارویی نیز وابسته به واردات مواد اولیه می باشد و الزامات قانونی نظیر محدودیت قیمتی، سد راه تولیدکنندگان است، به نظر می رسد که تجدیدنظر در الزامات، قوانین و مقررات موجود و هم چنین بهبود تکنولوژی های تولید در بلندمدت می تواند هزینه های زنجیره را تا حدود زیادی کاهش دهد؛ اگرچه ممکن است که در کوتاه مدت برای شبکه هزینه هایی به همراه داشته باشد؛ (ب) رعایت کنترل های دمایی که امری اجتناب ناپذیر در طول عملیات زنجیره محصول استراتژیکی مثل دارو است، قطعا منجر به افزایش هزینه های آن و گرم تر شدن زمین خواهدشد و لازم است تا تصمیم گیرندگان این صنعت، در کوتاه مدت هزینه های کافی و اقدامات مناسب در مسیر بهبود تکنولوژی های نگهداری و نظارت مستمر بر سلامت و کیفیت وسایل یخچال دار را انجام دهند تا در بلندمدت از مزایای بیشتری برخوردار گردند؛ (ج) حمل نقل، در عین حال که کوچک ترین بخش از هزینه ها را تشکیل می دهد، مؤثرترین عملیات شبکه در گرم تر شدن زمین محسوب می شود. این مسأله بیش از آنکه متأثر از کیفیت، سلامت و ظرفیت وسایل نقلیه باشد در نتیجه عدم مدیریت صحیح عرضه و تقاضا و مدیریت نادرست موجودی، حاصل شده است؛ (د) از طرف دیگر، نتایج حاکی از آن است که ارزش زمانی پول و مسائلی مثل تورم، نوسانات نرخ ارز و تحریم اگرچه در کوتاه مدت و میان مدت دربردارنده هزینه بیشتر برای زنجیره خواهد بود، اما در بلندمدت نقش تعیین کننده نخواهد داشت. نتیجه گیری: در واقع مدل دو هدفه فوق نشان می دهد که بهبود عملکرد اقتصادی و زیست محیطی در بلندمدت و تحقق مدیریت پایدار زنجیره تأمین دارو، به واسطه تجدیدنظر در الزامات قانونی و استراتژی های تولید، مدیریت صحیح عرضه و تقاضا و مدیریت مناسب موجودی قابل دستیابی است.
بررسی تأثیر ارزش ادراک شده بر قصد مصرف سبز با تأکید بر حسابداری ذهنی دوبل و حساسیت مصرف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
667 - 690
حوزههای تخصصی:
هدف: مصرف سبز بیانگر مسئولیت یا مشارکت مصرف کنندگان در حفاظت از محیط زیست است. مصرف سبز یکی از مؤلفه های اصلی تأثیرگذار بر مسئولیت اجتماعی و توسعه پایدار است. امروزه، به واسطه افزایش ادراک مصرف کنندگان از اهمیت محصولات سبز، تقاضا برای این نوع محصولات روبه افزایش است. نگرش و قصد خرید مصرف کنندگان محصولات سبز، به مقدار زیادی از ادراک و باورهای آنان تأثیر می پذیرد. ترویج مصرف محصولات سبز، مستلزم درک و شناخت ارزش ادراک شده مصرف کنندگان از این قبیل محصولات و از جنبه های مختلف است. با توجه به اینکه بیشتر مصرف کنندگان از رویه های مصرف احساسی تبعیت می کنند، استفاده از مدل های سنتی برای مطالعه مصرف سبز، کارایی چندانی ندارد. نظریه حسابداری ذهنی دوبل، از جمله ابزارهایی است که می تواند نحوه تغییر عواطف و احساسات مصرف کنندگان را در طول فرایند مصرف مطالعه و بررسی کند. بر اساس این تئوری، مردم در موقع خرید از یک حساب ذهنی دوبل (ضریب تعدیل لذت و ضریب تسکین درد) استفاده می کنند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ارزش ادراک شده مصرف کنندگان بر قصد مصرف سبز آنان با تأکید بر حسابداری ذهنی دوبل و حساسیت مصرف است.روش: به لحاظ روش، پژوهش حاضر توصیفی هم بستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش مصرف کنندگان استان های فارس و خوزستان بود. داده های مورد نیاز از طریق پرسش نامه گردآوری شدند. پرسش نامه استفاده شده در مقیاس لیکرت و در دو بخش مجزا بود. بخش اول، در خصوص سؤال های اطلاعات جمعیت شناختی و بخش دوم، سؤال های مرتبط با متغیرهای پژوهش بود. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و از طریق نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه ۲۶ و آموس نسخه ۲۴ انجام شد. از ۳۱۵ پرسش نامه تکمیل شده، ۳۰۸ پرسش نامه قابلیت استفاده داشت.یافته ها: این پژوهش شامل چهار سازه اصلی به نام های منافع ادراک شده، فداکاری ادراک شده، حسابداری ذهنی دوبل و قصد مصرف سبز بود. منافع ادراک شده شامل چهار بُعد بود: ارزش کارکردی، ارزش اجتماعی، ارزش عاطفی و ارزش سبز. فداکاری ادراک شده از دو بُعد ریسک اقتصادی و ریسک زمانی تشکیل شده بود. حسابداری ذهنی دوبل، دو مؤلفه ضریب تعدیل لذت و ضریب تسکین درد را شامل شد. یافته های این پژوهش نشان داد که منافع ادراک شده، فداکاری ادراک شده و مؤلفه های حسابداری ذهنی دوبل، بر قصد مصرف سبز اثر معناداری دارند. بنا بر یافته های این پژوهش، در بین مؤلفه های منافع ادراک شده، ارزش کارکردی اهمیت بیشتری دارد. به علاوه در بین مؤلفه های فداکاری ادراک شده، ارزش مؤلفه ریسک اقتصادی بیشتر از مؤلفه ریسک زمانی است. یافته ها نشان داد که منافع ادراک شده، بیشتر از فداکاری های ادراک شده بر تصمیمات خرید اثرگذار است. همچنین مؤلفه های حسابداری ذهنی دوبل، روی رابطه بین منافع و فداکاری ادراک شده با قصد مصرف سبز، تأثیر جزئی دارد؛ بدین معنا که حسابداری ذهنی دوبل باعث می شود که منافع و فداکارهای ادراک شده مصرف کنندگان، به واسطه درجات مختلف پرداخت تغییر کند. بنابر یافته های به دست آمده، بهبود لذت مصرف سبز می تواند باعث بهبود تجربه مصرف افراد و در نتیجه کاهش درد پرداخت و سپس افزایش قصد مصرف سبز افراد شود. در نهایت حساسیت مصرف، بر رابطه بین منافع ادراک شده و قصد مصرف سبز و همچنین، ضریب تعدیل لذت و قصد مصرف سبز اثر تعدیلی می گذارد؛ به این معنا که از طریق افزایش لذت مصرف و کاهش درد پرداخت، می توان به بهبود ارزش ادراک شده مصرف کنندگان و همچنین، قصد مصرف سبز آنان امیدوار بود.نتیجه گیری: هرچه ادراک تولیدکنندگان و مصرف کنندگان از منافع ادراک شده، فداکاری ادراک شده، حسابداری ذهنی دوبل و حساسیت مصرف افزایش یابد، احتمال گسترش فرهنگ مصرف سبز نیز افزایش می یابد. همچنین تولیدکنندگان می توانند از طریق افزایش لذت مصرف و کاهش درد، مصرف محصولات سبز را توسعه دهند. برای مثال ارائه های بسته های تشویقی و حمایتی یا ارائه هدایای کوچک، می تواند قیمت محصولات سبز را برای مصرف کنندگان جذاب تر کند. درکل، استراتژی های فروش می تواند محرک مناسبی برای افزایش لذت مصرف و کاهش درد ناشی از پرداخت محصولات سبز باشد.
کاربرد شبکه های یادگیری عمیق برای طراحی فرآیند کنترل کیفیت در صنعت روغن موتور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
211 - 237
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: با توجه به پیشرفت های جدید در دنیای مدرن، استفاده از الگوهای کنترل کیفیت چندمتغیره-چندمرحله ای در صنایع تولید به عنوان موضوعی حیاتی و ضروری مطرح می شود. این پژوهش به بررسی اهمیت و ضرورت کنترل کیفیت چندمتغیره-چندمرحله ای در صنایع تولیدی با تاکید بر تولید روغن موتور پرداخته است. کیفیت روغن موتور به عنوان یک عامل بنیادین، تأثیر قابل توجهی بر عملکرد، عمر موتور، رضایت مشتریان و موقعیت محصول در بازار دارد.در این تحقیق، برای مانیتورینگ و تشخیص خطا در مولفه های کیفی، استفاده از الگوریتم های یادگیری عمیق، مد نظر قرار گرفته است. علت اصلی انتخاب الگوریتم های یادگیری عمیق به جای روش های کلاسیک آماری، نرمال نبودن داده ها و حجم بزرگ نمونه ها بوده است. این مشکلات می توانند باعث عدم دقت تخمین ها و ناپایداری تحلیل ها شوند. از طرفی، توانمندی های منحصر به فرد الگوریتم های یادگیری عمیق در تجزیه وتحلیل داده های پیچیده و استخراج ویژگی های معنادار از داده های گسترده تولید روغن موتور، دلیل اصلی بر انتخاب این الگوریتم ها است.روش ها: در این پژوهش، به منظور افزایش دقت و کنترل کیفیت مؤثر، از الگوریتم های یادگیری عمیق ترکیبی از جمله شبکه عصبی با حافظه طولانی -کوتاه مدت و شبکه عصبی پیچشی، LSTM-CNN و شبکه باقیمانده شبکه عصبی پیچشی متصل و ResNet-DenseNet برای کنترل مؤلفه های کیفی استفاده شده است. در این پژوهش، با توجه به نیاز به تحلیل و کنترل داده های پیچیده و چندمتغیره، از الگوریتم LSTM-CNN برای کنترل کیفی متغیرهای عددی و تشخیص الگوهای زمانی و توالی در داده ها استفاده شده است. همچنین، برای مدیریت و تجزیه و تحلیل داده های بصری که توزیع های غیریکنواخت و پیچیده ای دارند، از الگوریتم ResNet-DenseNet استفاده شده است. این الگوریتم ها با استفاده از ترکیبی از شبکه های عصبی با حافظه طولانی- کوتاه مدت و شبکه های پیچشی، قادر به استخراج ویژگی های معنادار و ارتباطات پیچیده میان داده ها هستند، که این امر باعث بهبود عملکرد و کارایی در فرایندهای کنترل کیفیت و تصمیم گیری هوشمند می شود. این روش قادر به تشخیص الگوهای پنهان و ارتباطات پیچیده بین متغیرها و ویژگی های کیفیتی موجود در داده ها است و قابلیت بهبود فرایندهای کنترل کیفیت و تصمیم گیری هوشمند را تسهیل می کند.یافته ها: ترکیب قابلیت های این الگوریتم ها، عملکرد فرایند کنترل کیفیت را بهبود می بخشد و نتایج بهتری نسبت به روش های تک الگوریتمی به دست می آورد؛ به علاوه از الگوریتم کلونی زنبورعسل (GBC) برای تنظیم پارامترهای الگوریتم های یادگیری عمیق LSTM-CNN و ResNet-DenseNet استفاده شده است. این الگوریتم به عنوان یک رویکرد ترکیبی عمل می کند و از مزایای الگوریتم کلونی زنبور عسل مصنوعی(ABC) و الگوریتم ژنتیک (GA) بهره می برد. این ترکیب به میزان زیادی عملکرد الگوریتم های یادگیری عمیق را در فرایندهای کنترل کیفیت بهبود می بخشد و زمان رسیدن به نتیجه مطلوب را کاهش می دهد. به منظور نمایش کاربرد عملی الگوریتم های ارائه شده در جهان واقعی، یک مطالعه موردی از صنعت تولید روغن موتور بررسی شده است. الگوریتم ترکیبی LSTM-CNN پیشنهادی در فرایند تشخیص خطا، نتیجه بهتری نسبت به الگوریتم های تکی CNN و LSTM داشته و عملکرد نتایج را به ترتیب به میزان 15 و 8 درصد ارتقا داده است؛ همچنین در مؤلفه های تصویری، الگوریتم ترکیبی پیشنهادی ResNet-DenseNet نسبت به الگوریتم های ResNet و DenseNet به ترتیب با دقت بالاتری، به میزان 10 و 15 درصد عمل کرده است.نتیجه گیری: از نظر علمی و عملی، در این پژوهش تأثیر الگوریتم های یادگیری عمیق در بهبود کیفیت و کارایی روغن موتور را مورد بررسی قرار گرفته و از روش های پیشرفته تجزیه وتحلیل داده، به ویژه الگوریتم های ترکیبی عمیق، برای شناسایی الگوهای کیفی در داده های تولید استفاده شده است.
Cultural Knowledge Integration in Tourism Higher Education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Cultural knowledge education, which includes an understanding of both tangible and intangible cultural elements, behavioral patterns, and social processes within a specific community or group, is considered essential for promoting sustainable tourism development. Tourism higher education plays a crucial role in harnessing this knowledge. However, the integration of cultural knowledge within tourism curricula has not been extensively explored in academic research. This paper, focusing on tourism higher education in Iran, seeks to examine how different components of cultural knowledge are integrated into the curricula of undergraduate, graduate, and PhD programs. Using a qualitative design, the study analyzes the curricula of these programs through documentary research. Initially, courses relevant to cultural knowledge were identified through keyword searches, followed by a qualitative content analysis of course content to pinpoint the cultural knowledge components. The results indicate that cultural knowledge is more prominently incorporated at the undergraduate level than in the postgraduate programs. Furthermore, the distribution of cultural knowledge across graduate and PhD programs is unbalanced, especially when compared to the undergraduate curriculum. Given that these postgraduate programs aim to prepare future mid-to-senior-level managers and researchers in tourism, this imbalance highlights a significant gap. Therefore, revising the curricula to better integrate diverse cultural knowledge components is a critical priority for advancing sustainable tourism development in the country.
شناسایی عوامل موثر بر تجاری سازی محصولات شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری و مراکز رشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر تجاری سازی محصولات شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری و مراکز رشد می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 12 نفر از صاحب نظران و متخصصان حوزه مراکز دانش بنیان در استان آذربایجان غربی می باشد و نمونه ها از روش نمونه گیری بصورت هدفمند انتخاب شدند. گرد آوری داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته صورت گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده های از طریق داده بنیاد و کدگذاری و از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که الگوی طراحی شده با 14 شاخص که شامل شرایط علی (عوامل مدیریتی، عوامل اطلاعاتی، عوامل مالی)، شرایط زمینه ای (قوانین و مقررات، قابلیت های فناورانه)، مقوله محوری (عوامل بازار، عوامل محصول)، راهبردها (تقویت تعاملات، توانمندی بازاریابی و فروش)، پیامدها (توسعه اقتصادی، اقتصاد دانش بنیان، توسعه کارآفرینی)، شرایط مداخله گر (عوامل فردی، عوامل فرهنگی- اجتماعی)، تبیین کننده مؤلفه های تجاری سازی محصولات شرکت های دانش بنیان می باشد، شناسایی شدند.
بررسی تأثیر کوتاه بینی مدیران بر گزارشگری پایداری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۴ (جلد ۱)
275 - 286
حوزههای تخصصی:
پایداری شرکتی مفهومی است که در سال های اخیر به عنوان یک مسئله جهانی به آن نگریسته شده است. جهان در حال حاضر با مشکلاتی از قبیل رشد جمعیت، افزایش قیمت حامل های انرژی و افزایش تقاضا برای مصرف آب و بحران های زیست محیطی مواجه است و شرکت های تجاری و انتفاعی باید به سمت پایداری و مسائل مربوط به پایداری شرکتی روی بیاورند. علاوه بر این تمایل مدیران برای سرمایه گذاری کوتاه مدت و شامل تغییر مسیر منابع از پروژه های دارای ارزش آفرینی در بلندمدت به طرح های کوتاه مدتِ افزاینده قیمت سهام بوده که معمولاً این ارزش موقتی می باشد که کوته بینی مدیران همچنین تصمیمات راهبردی مدیریت را تحت تأثیر قرار داده و دارای اثرات مخرب بر عملکرد و ارزش شرکت در بلندمدت می باشد. از این رو با توجه به مطالب فوق این تحقیق به دنبال بررسی این موضوع است که آیا کوتاه بینی مدیران بر گزارشگری پایداری تأثیر دارد؟ جامعه آماری تحقیق 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. همچنین قلمرو زمانی شامل 7 سال متوالی از سال 1395 تا 1401 است که با استفاده از رگرسوین خطی چند متغیره و داده های ترکیبی به آزمون فرضیه تحقیق پرداخته شد که نتایج یافته ها نشان داد کوته بینی مدیران و گزارشگری پایداری رابطه معنادار و معکوسی دارند.
طراحی رویکرد پیشرفته چرخه عمر محصول در شرکت های تولیدی
منبع:
حسابداری مدیریت راهبردی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 17
حوزههای تخصصی:
چرخه عمر محصول دارای اهمیت خاصی برای همه شرکت ها می باشد. همه محصولات تولیدی، چرخه عمر محصول را طی می نمایند. توجه به چرخه عمر محصول و کیفیت محصولات باعث جذب مشتری و افزایش فروش می گردد. چرخه عمر محصول دارای چهار مرحله به ترتیب، معرفی محصول، رشد محصول، اشباع ( بلوغ) و نزول می باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، طراحی رویکرد پیشرفته چرخه عمر محصول در شرکت های تولیدی است. پژوهش کیفی و از نوع اکتشافی می باشد. در پژوهش فوق، مصاحبه با 10 نفر خبره که شامل اعضای هیات علمی، حسابداران مدیریت و حسابداران به روش هدفمند انتخاب شده اند، در سال 1402 صورت گرفته و رویکرد پیشرفته چرخه عمر محصول طراحی گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد، طبق نظر خبرگان رویکرد پیشرفته چرخه عمر محصول شامل، مرحله معرفی محصول به بازار، مرحله رشد، مرحله بلوغ، مرحله باز طراحی (مهندسی مجدد) و مرحله نزول می گردد. رویکرد پیشرفته چرخه عمر محصول، به شرکت های تولیدی کمک می نماید تا با درک بهتری از موقعیت محصول خود در بازار، تصمیم های راهبردی اتخاذ نمایند. همچنین، با پیش بینی و برنامه ریزی برای مرحله بازطراحی، از افول زودهنگام محصول جلوگیری کرده و عمر مفید آن را افزایش دهند.
بررسی انتقادی تأثیر هوش مصنوعی مولد و تسلط ضریب تأثیر و شاخص های ارجاعات بر تولید محتوا و ارزیابی مجلات و محققان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیجیتالی سازی به طور چشمگیری شیوه های زندگی، کار و سازمان دهی را تغییر داده است و در حوزه علم، به کاهش هزینه های انتشار و افزایش قابل توجه تعداد مجلات و مقالات منجر شده است. این تحولات همچنین با ظهور معیارهای کمی مانند ضریب تأثیر مجله و ارجاعات در گوگل اسکالر، ارزیابی های سنتی تولیدات علمی را تحت تأثیر قرار داده اند. نظام های ارزیابی دانشگاهی با تأکید بر ایده «منتشر کن یا نابود شو»، پژوهشگران را به تولید مقالات بیشتر واداشته و رویه های مشکل ساز مانند استنادهای جعلی و تولید مقالات برون سپاری شده را تشویق کرده است. هوش مصنوعی مولد با خودکارسازی وظایف پژوهشی، این روندها را تشدید کرده و تهدیدات جدی برای جامعه علمی به همراه دارد. در این مقاله، به بررسی چالش ها و تغییراتی که دیجیتالی سازی و مدیریت الگوریتمی در نشر علمی ایجاد کرده اند، پرداخته می شود. همچنین تأثیرات منفی وابستگی به این فناوری ها بر مهارت ها و جامعه علمی مورد بحث قرار می گیرد. با توجه به این چالش ها، نیاز به حفظ تعامل فکری عمیق و توسعه مهارت های پژوهش ضروری است. این مقاله همچنین پیشنهادهایی برای تقویت تعاملات اجتماعی و برقراری استانداردهای علمی در برابر فشارهای ناشی از انتشارات سودمحور ارائه می دهد.
نگرانی از سرریز اطلاعاتی و انتخاب حسابرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
9 - 31
حوزههای تخصصی:
هدف: اشراف اطلاعاتی حسابرس بر فعالیت صاحبکاران، اطلاعات بسیاری در خصوص فعالیت شرکت ها در اختیار حسابرسان قرار می دهد. بسیاری از این اطلاعات می توانند حامل مزیت رقابتی برای شرکت ها باشند، از این رو لازم است تا حسابرس ها از حفظ امنیت اطلاعات صاحبکاران اطمینان یابند؛ چرا که حسابرسان ممکن است در نقش حامل این اطلاعات، باعث شوند تا اطلاعات صاحبکاران مختلف در اختیار یکدیگر قرار گیرد. به انتقال اطلاعات میان شرکت های گوناگون توسط حسابرس سرریز اطلاعاتی نامیده می شود. نگرانی شرکت ها از سرریز اطلاعاتی، به خصوص اطلاعاتی که دارای مزیت رقابتی برای سازمان است، می تواند پیامد هایی در پی داشته باشد. یکی از پیامدهایی که رویداد آن محتمل به نظر می رسد، این است که شرکت از انتخاب حسابرسی که شرکت هم صنعت خود آن را انتخاب کرده است بپرهیزد تا مانع از سرریز اطلاعات مهم میان دو شرکت شود. این پژوهش قصد دارد تا اثر نگرانی شرکت ها از سرریز اطلاعاتشان را بر انتخاب حسابرس بررسی کند.روش: به منظور پاسخ به این پرسش که آیا نگرانی از سرریز اطلاعاتی می تواند بر انتخاب حسابرس یکسان میان شرکت هایی که در یک صنعت فعالیت می کنند موثر باشد، ده صنعت از بورس اوراق بهادار تهران شامل پنج صنعت نوآور و پنج صنعت غیر نوآور در بازه پنج ساله 1396 لغایت 1400، مورد پژوهش واقع شدند. صنایع نوآور مورد بررسی شامل «مخابرات»، «اطلاعات و ارتباطات»، «رایانه و فعالیت های وابسته»، « ماشین آلات برقی» و « دارویی» و صنایع غیر نوآور مورد بررسی شامل «حمل و نقل و انبارداری»، «کاشی و سرامیک»، «محصولات فلزی»، «شیمیایی» و «سیمان،کچ و آهک» هستند. با توجه به این که نگرانی از سرریز اطلاعاتی تنها میان شرکت های فعال در صنعت مشابه توجیه دارد، تمامی ترکیبات دوتایی شرکت ها را در هر صنعت در نظر گرفته و اثر نگرانی از سرریز اطلاعاتی را بر انتخاب حسابرس بررسی شد. اندازه گیری نگرانی شرکت ها از سرریز اطلاعاتی میان هر جفت-شرکت، با تعریف شاخص های هزینه های تحقیق و توسعه، نوآوری، محصول جدید و افزایش در دارایی های نامشهود صورت گرفت و اثر هر یک از آن ها بر انتخاب موسسه حسابرسی یکسان با استفاده از رگرسیون لاجیت بررسی شد. در نهایت به منظور نتیجه گیری نیز با استفاده از شاخصی تحت عنوان «شدت نگرانی»، نتایج به دست آمده از شاخص های گوناگون اندازه گیری نگرانی را با یکدیگر تجمیع شدند تا به نتیجه گیری نهایی و پاسخ برای پرسش پژوهش به دست آید.یافته ها: یافته های حاصل شده از برازش رگرسیون لاجیت نشان داد که شرکت هایی که در صنعت نوآور فعال هستند، از انتخاب حسابرس یکسان با سایر شرکت های هم صنعت اجتناب می کنند. این تاثیر منفی و معنادار میان حسابرس یکسان و نگرانی از سرریز اطلاعاتی، در شاخص های دیگر اندازه گیری نگرانی از سرریز اطلاعاتی دیگر شامل محصول جدید و افزایش در دارایی های نامشهود، مشاهده شد. با این وجود، نگرانی از سرریز اطلاعاتی اندازه گیری شده با استفاده از تحمل هزینه های تحقیق و توسعه، تاثیر معناداری بر انتخاب حسابرس در میان شرکت های هم صنعت نداشت. در پایان نیز شاخص تجمیعی شدت نگرانی، تاثیر منفی و معناداری بر انتخاب حسابرس یکسان داشت و نشان داد که شرکت هایی که از سرریز اطلاعاتی نگران هستند، از انتخاب حسابرس یکسان با شرکت های هم صنعت پرهیز می کنند.نتیجه گیری: نتایج بررسی حاکی از آن بود که شرکت های نگران از سرریز اطلاعاتی، از بابت فعالیت در صنعت نوآور، افزایش در دارایی نامشهود و همچنین ارئه محصول جدید، از انتخاب موسسه حسابرسی یکسان با دیگر شرکت های هم صنعت، پرهیز می کنند؛ اما تحمل هزینه های تحقیق و توسعه به عنوان دیگر شاخص نگرانی از سرریز اطلاعاتی تاثیر معناداری بر انتخاب حسابرس یکسان میان شرکت های هم صنعت ندارد. با توجه به این که شدت نگرانی بالا، باعث اجتناب شرکت ها از انتخاب حسابرس یکسان با سایر شرکت های هم صنعت می شود، بنابراین نگرانی از سرریز اطلاعاتی به عنوان یک عامل با تاثیر معنادار بر انتخاب حسابرس معرفی شده است. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند در استانداردگذاری و تدوین آیین رفتار حرفه ای حسابرسی مورد استفاده قرار گیرد تا از طریق بهبود رویه های مربوط به حفظ امنیت اطلاعاتی صاحبکار توسط حسابرس ها، نگرانی از سرریز اطلاعاتی به میزان کمتری بر انتخاب حسابرس تاثیرگذار باشد.
بررسی تطبیقی عملکرد شرکت های پتروشیمی منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس با اسناد بالادستی حاکم بر صنعت پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
80 - 111
حوزههای تخصصی:
منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس با هدف بهره برداری از منابع عظیم نفت و گاز حوزه پارس جنوبی و توسعه فعالیت های اقتصادی در زمینه نفت، گاز و پتروشیمی در محدوده نوار ساحلی عسلویه و خلیج نایبند تأسیس شده است.این منطقه با تمرکزبر جذب سرمایه گذاری و تقویت تولیدات صنعتی،میزبان تعداد قابل توجهی از شرکت های پتروشیمی است که فعالیت آن ها در چارچوب سیاست ها و اسناد بالادستی حاکم بر صنعت پتروشیمی صورت می گیرد.مدیریت این منطقه که بر عهده سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس است،نیازمند شناخت و ارزیابی دقیق از عملکرد این شرکت ها با استناد به معیارها و اهداف تعریف شده در اسناد بالادستی می باشد.در این مقاله، با رجوع به این اسناد، شاخص های کلیدی در چهار حوزه تولید،فروش،مشتریان و منابع انسانی شناسایی و پنج سنجه شامل «ظرفیت اسمی»، «میزان تولید»، «نرخ بهره برداری»، «ارزش فروش داخلی» و «مقدار فروش بین مجتمعی» استخراج شدند.عملکرد 20 شرکت پتروشیمی منطقه با استفاده از فنون تصمیم گیری چندمتغیره MADM و نرمال سازی داده ها از طریق روش آنتروپی شانون ارزیابی و رتبه بندی گردید. همچنین، برای ارزیابی نهایی از تکنیک SAW و TOPSIS به صورت توأمان استفاده شد.نتایج به دست آمده نشان دهنده وجود فاصله عملکردی قابل توجهی بین شرکت ها و عدم تطابق برخی از آن ها با شاخص های تعیین شده در اسناد بالادستی است،به طوری که «شرکت پردیس»در رتبه اول و «صنایع سبلان»در رتبه آخر از میان 20 شرکت قرار گرفتند.این یافته ها اهمیت انطباق عملکرد شرکت ها با اهداف و شاخص های تعریف شده در اسناد بالادستی را برجسته می سازد ونشان می دهد که ارزیابی های دقیق و هدفمند می تواند در جهت بهبود عملکرد و دستیابی به اهداف کلان صنعت پتروشیمی مؤثر باشد.
مروری بر پیشرفت ها و چالش های گزارشگری پایداری در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییرات آب و هوا، کمبود منابع طبیعی، آلودگی، نابرابری های اجتماعی و نقض حقوق انسانی نشان می دهند که هنوز در رویارویی با چالش ها در جامعه وجود دارد. برای مقابله با این چالش ها و تحقق توسعه پایدار، سازمان ها متعهد به مسئولیت اجتماعی و محیطی شده اند تا عملکرد خود به صورت جامع و شفاف با در نظر گرفتن ابعاد محیطی، اجتماعی و اقتصادی را گزارش دهند. گزارشگری پایداری سازمان ها را تشویق می کند تا اطلاعات بیشتر و دقیق تری را در اختیار عموم قرار دهند و سازمان ها مسئولیت بیشتری را در جهت بهبود پایداری به عهده بگیرند. پژوهش حاضر به مرور پژوهش های انجام شده در حوزه گزارشگری پایداری در ایران و بررسی پیشرفت ها و چالش های آن پرداخته است. نتایج این پژوهش ها نشان می دهد که افشای گزارشگری پایداری در ایران پیشرفت های رو به رشدی داشته است و رابطه مثبتی بین توانایی مدیریت، مسئولیت اجتماعی، سرمایه فکری و ارزیابی کیفیت افشای پایداری و گزارشگری و عملکرد پایداری وجود دارد. همچنین پژوهش های انجام شده در خصوص ابعاد، شاخص ها و چارچوب گزارشگری پایداری توانسته است راهکاری برای شفافیت در پاسخگویی به نیاز کلیه ذینفعان در نظر گیرد. به علاوه، به نظر می رسد چالش های موجود جهت متوازن سازی انتظارات ذینفعان و ظرفیت های شرکت نیز تاحد قابل قبولی مرتفع گردیده است. در صنعت بیمه نیز رهنمودها و استانداردهای گزارشگری پایداری رو به افزایش بوده و شرکت های بیمه طیف وسیعی از ذینفعان را به عنوان مخاطبان گزارش های پایداری خود در نظر گرفته اند.
تبیین و تحلیل مخاطرات زنجیره تامین صنعت داروسازی ایران با استفاده از رویکرد ترکیبی فراترکیب و تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، تبیین وتحلیل مخاطرات زنجیره تامین صنعت داروسازی ایران می باشد. در این تحقیق از رویکرد ترکیبی فراترکیب و تحلیل مضمون استفاده شده است. رویکرد این تحقیق کیفی می باشد. درمرحله اول، با مرور نظام مند مطالعات مرتبط در 23 سال اخیر با رویکرد فراترکیب، مخاطرات زنجیره تامین در صنعت داروسازی شناسایی شدند. بدین منظور، ابتدا تعداد 100 مقاله انتخاب و پس از چندمرحله پالایش، تعداد 26 مقاله نهایی باقی ماند و مبنای انجام تحقیق قرار گرفت. درمرحله بعد، مخاطرات زنجیره تامین صنعت داروسازی ایران با روش تحلیل مضمون به دست آمد. بدین منظور مصاحبه نیمه ساختار یافته باخبرگان صنعت داروسازی ایران با روش نمونه گیری هدفمند تا اشباء نظری، با رویکرد تحلیل مضمون صورت گرفت. در مرحله آخر باترکیب نتایج فراترکیب و تحلیل مضمون، 10 مخاطره به عنوان مخاطرات نهایی صنعت داروسازی ایران به دست آمد. براساس نتایج، مخاطرات زنجیره تامین صنعت داروسازی ایران عبارت اند از: مخاطرات محیطی؛ مشکلات تامین ارز و پرداخت های مالی خارجی؛ عدم تامین به موقع مواد اولیه؛ پیچیدگی و ناسازگاری سیستم های اطلاعاتی؛ کیفیت پایین مواد اولیه و محصول؛ در دسترس نبودن دارو و تحویل به موقع آن؛ حمل ونقل و بیمه ها؛ فناوری های بخش توزیع؛ نوسانات بخش تقاضا؛ افزایش قیمت مواد اولیه و دارو. از 10 مخاطره به دست آمده، مخاطرات محیطی، مشکلات تامین ارز و پرداخت های مالی خارجی، افزایش قیمت مواد اولیه و دارو و حمل و نقل وبیمه ها، (به دلیل داشتن بیشترین فراوانی در هر دو روش فراترکیب و تحلیل مضمون) تاثیر بیشتری بر زنجیره تامین دارند. بنابراین ذینفعان زنجیره تامین داروسازی ایران، برای بهبود عملکرد زنجیره تامین باید بر روی این مخاطرات تمرکز نموده و برای مدیریت آنها برنامه ریزی نمایند.
ارائه مدل رفتارهای ایثارگرانه رهبران در سازمان؛ رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
511 - 534
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مهم ترین مباحث مطرح در ادبیات مدیریت و رهبری، مفهوم ایثارگری است و به دلیل پیامدهای متعدد و مثبتی که برای آن برشمرده شده است، سازمان ها نیاز دارند تا سبک های رهبری مبتنی بر فداکاری را توسعه دهند. با وجود مصداق ها و مثال های متعدد در خصوص ایثارگری مدیران، رهبران و کارکنان و اهمیت این پدیده در کسب وکار، سازمان های دولتی و سایر محیط ها، ایثار به عنوان یکی از رفتارهای سازمانی و دلالت های رهبری آن، از نظر پژوهشی مغفول مانده است و پژوهش نظام مند در این زمینه می تواند ابعاد و زوایای بروز رفتارهای ایثارگرانه در سازمان ها را برای ما روشن سازد.
روش: پژوهش حاضر بر مبنای پارادایم تفسیری و مبتنی بر روش مدل سازی ساختاری تفسیری است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و برای گردآوری داده ها از مصاحبه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، مدیران بخش دولتی است و روش نمونه گیری، از نوع هدفمند است.
یافته ها: مدل مفهومی رفتارهای ایثارگرانه در سازمان، مشتمل بر یازده مؤلفه است که عبارت اند از: «خودپنداره مثبت»، «تاب آوری»، «ابرازگری اجتماعی» و «انگیزه خدمت»، «همدلی و هم دردی»، «آگاهی و شناخت»، «هدفمندی و آرمان گرایی»، «وحدت و هویت جمعی»، «یادگیری و سرایت اجتماعی»، «ارزش های جوهری» و «شرایط بحرانی». بر اساس یافته ها، دو بُعد آگاهی و شناخت و وحدت جمعی، مؤلفه های مبنایی مدل هستند؛ زیرا بر کلیه مؤلفه های دیگر تأثیرگذارند و از سوی دیگر نیز با یکدیگر رابطه دوطرفه دارند؛ یعنی علاوه براینکه در مؤلفه های دیگر مدل عاملی تأثیرگذارند، بر یکدیگر نیز اثرگذارند. همچنین بر اساس مدل مذکور، دو مؤلفه همدلی و هم دردی و یادگیری و سرایت اجتماعی در رتبه بعدی قرار گرفته اند. این دو مؤلفه نیز با یکدیگر رابطه متقابل دارند و علاوه براین، از مؤلفه شرایط بحرانی که در رتبه بعدی قرار دارد، تأثیر می پذیرند. در واقع، شرایط بحرانی، علاوه براینکه بر مؤلفه های سطح بالاتر خود اثر می گذارد، بر مؤلفه های سطح پایین تر نیز اثرگذار است و این بیانگر نفوذ چشمگیر این متغیر در مدل است. مؤلفه انگیزه خدمت، مؤلفه ای است که در سطح پنجم مدل قرار دارد و همان طور که جهت پیکان ها نشان می دهد، این مؤلفه به سه مؤلفه شرایط بحرانی، ارزش های جوهری و هدفمندی و آرمان گرایی وابسته است؛ بدین معنا که انگیزه خدمت به عنوان یکی از پیشایندهای بروز رفتارهای ایثارگرانه، از بروز شرایط بحرانی و نیز وجود ارزش های جوهری و اهداف و آرمان های فرد تأثیر می پذیرد. سه مؤلفه باقی مانده در مدل، یعنی خودپنداره مثبت، تاب آوری و ابرازگری اجتماعی، نسبت به سایر مؤلفه ها کمترین نفوذ و بیشترین وابستگی را دارند که بیانگر اثرپذیری بیشتر آن ها از سایر مؤلفه های مدل است. مؤلفه ابرازگری اجتماعی، وابسته ترین مؤلفه در مدل مذکور است؛ به این معنا که تمایل فرد برای ابرازگری اجتماعی، به همه مؤلفه های دیگر مدل، به استثنای تاب آوری وابسته است؛ زیرا تاب آوری فرد، بر ابرازگری اجتماعی وی تأثیری ندارد.
نتیجه گیری: دو مؤلفه از مؤلفه های یازده گانه شناسایی شده در پژوهش، در ناحیه پیوندی قرار گرفته اند که عبارت اند از: «همدلی و هم دردی»، «آگاهی و شناخت». این مؤلفه ها، غیرایستا و پویا محسوب می شوند؛ بدین معنا که هر تغییری در آن ها می تواند کل سیستم را تحت تأثیر قرار دهد و در نهایت، بازخور سیستم نیز می تواند آن ها را دوباره تغییر دهد. مؤلفه هایی که در ناحیه مستقل ماتریس نفوذ هم بستگی قرار گرفته اند، شامل پنج مؤلفه «هدفمندی و آرمان گرایی»، «وحدت و هویت جمعی»، «یادگیری و سرایت اجتماعی»، «ارزش های جوهری» و «شرایط بحرانی» است که بیانگر قدرت نفوذ و هدایت زیاد این مؤلفه ها در مدل است. همچنین با توجه به ماتریس نفوذ – وابستگی به دست آمده در پژوهش حاضر، مؤلفه های «خودپنداره مثبت»، «تاب آوری»، «ابرازگری اجتماعی» و «انگیزه خدمت» در ناحیه وابستگی قرار گرفته اند که گویای میزان وابستگی زیاد این مؤلفه ها به سایر مؤلفه های نمودار است. در واقع می توان گفت که برای تحقق مؤلفه های مذکور، مؤلفه های زیادی دخالت دارند و خود این مؤلفه ها، بر سایر مؤلفه های مدل کمترین تأثیر را می گذارند. علاوه براین، بر اساس ماتریس خوددریافتی به دست آمده در پژوهش، می توان نتیجه گرفت که مؤلفه «ابرازگری اجتماعی» در مدل، کمترین میزان تأثیرگذاری را دارد.
Interpretive Structural Modeling of Social Network Marketing Based on Gaining a Competitive Advantage of Startup Travel Service Companies(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۵, No. ۹, Summer & Fall ۲۰۲۴
88 - 109
حوزههای تخصصی:
Purpose: This research aims to identify the factors affecting social network marketing based on gaining a competitive advantage and designing a model related to the communication between them.Method: This research is applied in its purpose, and conducted using a mixed approach (qualitative and quantitative). In the qualitative phase, first by reviewing the literature in the field of social network marketing and using the meta-combination method, the factors affecting it were identified and divided into three categories. subsequently, the relationships between these factors were determined and analytically analyzed using the interpretative structural modeling approach. In the modeling section, a questionnaire was distributed among experts selected through snowball sampling.Findings: The results of this research led to the classification of factors affecting social network marketing based on gaining competitive advantage and designing a model of these factors. In this model, the categories of organizational and structural resources (responsiveness to customers, service quality), marketing (attracting more customers, efficiency), and competitive advantage based on social media (branding, profitability), indicate the factors and the way of communication and interaction of these factors.Conclusion: Finally, the interpretation of the model, analysis of its levels, and the relationships among dimensions were discussed and solutions were provided in this regard.
تعیین ویژگی ها و سطوح بیمۀ درمان تکمیلی و برآورد تمایل به پرداخت مصرف کنندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
189 - 206
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: به رغم اهمیت بالای بیمه درمان تکمیلی، یکی از موانع گسترش آن، مشخص نبودن میزان تمایل به پرداخت برای این نوع بیمه نامه است. بی توجهی به محاسبات بیمه ای در قانون و دیدگاه های حمایتی سیاست گذاران در این زمینه، به تعیین حق بیمه ها ازسوی مراجع بیمه گر منجر می شود و به همین دلیل ممکن است با هزینه های انجام شده تطابق نداشته باشد. بر این اساس، هدف اصلی در این مقاله شناسایی عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت مصرف کنندگان بیمه درمان تکمیلی، و برآورد میزان تمایل به پرداخت آنهاست.روش شناسی: در راستای پاسخگویی به این اهداف از روش های مطالعه کتابخانه ای، پانل خبرگی و روش آزمون انتخاب گسسته در کنار روش تحلیل توأمان استفاده گرفته شد.یافته ها: براساس نتایج بخش کیفی، هشت ویژگی برای بسته بیمه درمانی در چهار سطح استخراج شد. یافته های بخش کمّی نیز نشان داد افراد در شهر تهران بیشترین میزان مطلوبیت را از پوشش خدمات بستری به دست می آورند. این مطلوبیت در خدمات بستری بخش خصوصی بیشتر از بخش عمومی است. به علاوه پوشش خدمات سرپایی نیز نسبت به سایر ویژگی ها وزن بیشتری در ترجیحات افراد دارد. همچنین مطلوبیت و تمایل به پرداخت در مورد پوشش خدمات دندان پزشکی، قابل توجه و در مورد پوشش مراقبت های طولانی مدت، خدمات پاراکلینیکی و توان بخشی در حد متوسط ارزیابی شد. تجهیزات پزشکی کمترین مطلوبیت را برای افراد ایجاد می کند و وجود این ویژگی در بسته تحت پوشش بیمه درمان تکمیلی کمترین تأثیر را در تمایل به پرداخت مردم دارد. همچنین حق بیمه تأثیری منفی بر انتخاب بیمه درمان تکمیلی دارد. همچنین، یافته ها نشان داد که ویژگی های دموگرافیک (زمینه ای) و اجتماعی– اقتصادی بیمه شده ها می تواند بر ترجیحات افراد مؤثر باشد.نتیجه گیری: بیشترین تمایل به پرداخت افراد، برای «خدمات دندان پزشکی» و «ارائه مراقبت در منزل» و «تعدد مراکز درمانی تحت قرارداد» است که باید در تنظیم قراردادها مورد توجه بیمه گران قرار گیرد.