فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۸۱ تا ۵٬۶۰۰ مورد از کل ۵۵٬۶۰۸ مورد.
منبع:
مهندسی مدیریت نوین دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
201 - 228
حوزههای تخصصی:
با ظهور پدیده ای به نام «انقلاب صنعتی چهارم»، سیستم ها، فناوری ها و کاربردهای آن، کشورهای توسعه یافته مانند: آلمان، آمریکا، ژاپن و برخی از کشورهای درحال توسعه مانند: چین، هند، تلاش به ایجاد زیرساخت های مناسب، ارزیابی و ارتقاء میزان آمادگی خود جهت ورود مؤلفه های انقلاب صنعتی چهارم در صنایع گوناگون نموده تا از طریق دیجیتال سازی به کسب مزایای فراوان آن دست یابند؛ بنابراین، ارزیابی میزان آمادگی سازمان ها و صنایع برای ورود به این انقلاب صنعتی دیجیتال، ضروری است که در راستای آن، استراتژی های لازم برای نیل به میزان آمادگی مطلوب برای پیاده سازی فناوری ها و سیستم های انقلاب صنعتی چهارم تعیین گردد. ازاین رو، پژوهش حاضر پس از مرور گسترده ادبیات تحقیق با هدف معرفی برترین مدل های آمادگی سازمان برای ورود به انقلاب صنعتی چهارم و سپس ارزیابی آنها، به صنعتگران و سازمان ها در استفاده از مدل های آمادگی مناسب یاری خواهد رساند. نتایج نشان می دهد که برترین مدل بر اساس شش معیار ارزیابی پژوهش، مدل آمادگی ایمپالس بوده و با فاصله اندک در رتبه دوم، مدل آمادگی دانشگاه وارویک قرار دارد.
بررسی تاثیر سودمندی درک شده، سهولت استفاده، لذت، اعتماد و نفوذ اجتماعی بر قصد استفاده با نقش میانجی نگرش مصرف کننده (مورد مطالعه: مشتریان برق خورشیدی خانگی شهر یزد)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق بررسی تاثیر سودمندی درک شده، سهولت استفاده، لذت، اعتماد و نفوذ اجتماعی بر قصد استفاده با نقش میانجی نگرش مصرف کننده می باشد. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر چگونگی گردآوری اطلاعات توصیفی و از شاخه پیمایشی است. داده های تحقیق از طریق سوالات پنج گزینه ای لیکرت موجود در پرسشنامه تحقیق جمع آوری شده است. درپژوهش حاضر به منظورتجزیه وتحلیل داده های حاصل از پرسشنامه، متناسب با نیاز آماری از نرم افزار آماری SPSS.V24 و از نرم افزار معادلات ساختاری pls.V3 در قالب دو بخش آمارتوصیفی و استنباطی بصورت رگرسیون خطی و چندگانه استفاده گردیده است. جامعه ی مورد پژوهش شامل تعداد مشتریان برق خورشیدی خانگی شهر یزد که 730 نفر می باشد. جهت محاسبه حجم نمونه موردنیاز برای پژوهش با استفاده از فرمول کوکران در سطح اطمینان 5 درصد برابر با 384 نفر بدست آمده است. نمونه مورد مطالعه به روش در دسترس جمع آوری شده است.نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای نتایج پژوهش نشان می دهد که متغییر سودمندی درک شده بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی با نقش میانجی نگرش مشتریان(203/0) سهولت استفاده بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی با نقش میانجی نگرش مشتریان(228/0) لذت بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی با نقش میانجی نگرش مشتریان(114/0) اعتماد بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی با نقش میانجی نگرش مشتریان(117/0) نفوذ اجتماعی بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی با نقش میانجی نگرش مشتریان(303/0) نگرش مشتریان بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی(190/0) سودمندی درک شده بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی(136/0) سهولت استفاده بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی(107/0) لذت بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی(271/0) اعتماد بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی(364/0) نفوذ اجتماعی بر قصد استفاده (132/0)در مشتریان برق خورشیدی خانگی تاثیر معنادار دارد.
تأثیر شاخص های کلان اقتصادی بر نوسانات بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به تبیین اثرگذاری تأثیر برخی شاخص های کلان اقتصادی بر نوسانات بازده سهام می پردازد. قیمت گذاری مصنوعی نرخ ارز در سال های قبل از بحران و جلوگیری از تعدیل آن متناسب با شرایط اقتصادی یکی از دلایل اصلی بحران ارزی اخیر می باشد. همچنین محاسبه شاخص فشار بازار ارز حاکی از آن است که بالاترین اعداد به دست آمده برای این شاخص مربوط به زمانی است که شکاف بین نرخ ارز آزاد با نرخ ارز رسمی زیاد شده است، همچنین براساس نتایج، سیاست مداخله بانک مرکزی نقش موفقی در خنثی ساختن فشار بازار ارز نداشته است. براساس نتایج تخمین مدل SVAR؛ یک تکانه وارده از ناحیه رشد درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت، به اندازه 64 درصد همچنین نتایج نشان داد تأثیر نوسانات نرخ ارز بر نوسانات بازده سهام مثبت و معنادار است که بیانگر آن است که همبستگی بالایی میان بازدهی در بازده سهام و بازار نرخ ارز وجود دارد. همچنین علامت مثبت ضریب بیانگر اثر مثبت و معنی دار نرخ بهره بر تغییرپذیری بازده سهام است. این نتیجه نشان می دهد که نرخ بهره بالاتر منجر به نوسانات بیشتر در بازده سهام شده است. در نهایت تولید ناخالص داخلی سرانه در هیچ کدام از سطوح خطای 1، 5 و 10 درصد معنادار نبوده است که بیانگر آن است که بر نوسانات بازده سهام اثر معنی داری نداشته است.
بررسی نقش میانجی ارزش های اخلاقی و سرمایه فکری در ارتباط میزان استفاده از شبکه اجتماعی با نگرش فرد نسبت به تصویر بدنی خود در دانشجویان رشته تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی ارتباط میزان استفاده از شبکه اجتماعی با نگرش فرد نسبت به تصویر بدنی خود در دانشجویان رشته تربیت بدنی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران با در نظر گرفتن نقش میانجی ارزشهای اخلاقی و سرمایه فکری بود. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نوع توصیفی- همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری و جامعه آماری شامل دانشجویان رشته تربیت بدنی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران در مقاطع کارشناسی و تحصیلات تکمیلی به تعداد 340 نفر بود. حجم نمونه با توج ه ب ه رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری، تعداد 5 تا 10 آزمودنی ب ه ازای ه ر سوال و شرط حداقل 100 آزمودنی (پیشنهاد گورسوچ) و نهایتا 181 نفر تعیین و روش نمونه گیری بصورت تصادفی طبقه ای انجام شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه استاندارد شده با 22 سوال و با پایایی قابل قبول بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی و با کمک نرم افزارهای آماری SPSS26 و PLS Smart 3.0 استفاده شد. نتایج نشان داد که ارزشهای اخلاقی و سرمایه فکری دارای نقش میانجی در ارتباط بین میزان استفاده از شبکه اجتماعی با نگرش نسبت به تصویر بدنی می باشند. بنابراین دانشجویان رشته تربیت بدنی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران می توانند با اجرای برنامه های مرتبط با استفاده اصولی و مناسب از شبکه های اجتماعی به رشد و توسعه فردی فعلی و آینده شان و شکل گیری نگرش سازنده و اثربخش نسبت به تصویر بدنی خود و احترام به ارزشهای اخلاقی و حفظ این ارزشها برای رسیدن به سطح مطلوبی از عملکرد فردی و اجتماعی مبادرت نمایند.
تاثیر هوش های چندگانه بر قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان در حسابرسی با توجه به نقش میانجی فرهنگ سازمانی حسابرسان
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال سوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۲
66 - 87
حوزههای تخصصی:
هدف، بررسی تاثیر هوش های چندگانه بر قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان در حسابرسی با توجه به نقش میانجی فرهنگ سازمانی حسابرسان می باشد. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و بر حسب نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی – پیمایشی می باشد. قلمرو مکانی و زمانی تحقیق، موسسات حسابرسی در سال 1401 و 1402 می باشند. جامعه آماری، حسابداران رسمی و مدیران حرفه ای در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران می باشند. که تعداد جامعه آماری برابر 1300 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر 297 نفر تعیین شده است. جهت گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه، استفاده شده است. در این پژوهش روایی پرسشنامه با استفاده از روایی همگرا و روایی واگرا بررسی شد. همچنین پایایی متغیرها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی که برای تمامی متغیرها بیشتر از 0.7 بوده است. نرم افزار مورد استفاده برای انجام تحلیل داده ها SPSS و Smart PLS4 می باشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیات تحقیق حاکی از آنست که هوش های چندگانه(هوش سازمانی، هوش معنوی و هوش عاطفی) بر قضاوت و تصمیم گیری و همچنین فرهنگ سازمانی حسابرسان تاثیر دارد. و فرهنگ سازمانی حسابرسان بر قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان تاثیر دارد. در نهایت، فرهنگ سازمانی حسابرسان در تاثیر هوش های چندگانه بر قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان نقش میانجی دارد.
بررسی تاثیر تنوع جنسیتی در هیأت مدیره بر اجتناب مالیاتی، با در نظر گرفتن نقش تعدیل گری مسئولیت پذیری اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تنوع جنسیتی در هیأت مدیره بر اجتناب مالیاتی، با در نظر گرفتن نقش تعدیل گری مسئولیت پذیری اجتماعی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های1393-1400 است.
روش: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند، از این میان، 105 شرکت به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. از تحلیل آماری رگرسیون خطی چندمتغیره برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده گردید. برای آزمون فرضیه ها نیز از داده های تابلویی استفاده شده است.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که تنوع جنسیتی در هیأت مدیره، رابطه مثبت و معناداری با مسئولیت پذیری اجتماعی دارد. همچنین تنوع جنسیتی در هیأت مدیره، رابطه منفی و معناداری با اجتناب مالیاتی دارد. مسئولیت پذیری اجتماعی رابطه بین تنوع جنسیتی در هیات مدیره، با اجتناب مالیاتی را تشدید می کند.
نتیجه گیری: به مدیران، سرمایه گذاران و اعتباردهندگان پیشنهاد می شود با وجود تأثیر تنوع جنسیتی در هیأت مدیره، به منظور جلوگیری از اعمال رفتار فرصت طلبانه مدیران و اجتناب مالیاتی شرکت، در تصمیم گیری های خود به تنوع جنسیتی در هیأت مدیره توجه بیشتری کنند. به حسابرسان مالیاتی نیز توصیه می شود به شرکت هایی که فعالیت های غیرمسئولانه اجتماعی دارند، توجه بیشتری نشان دهند؛ زیرا امکان فعالیت های اجتناب مالیاتی در آن شرکت ها بیشتر از دیگران است. مدیران شرکت هایی که مسئولیت اجتماعی بیشتری داشته اند، می توانند با ارائه صورت های مالی شفاف و با پررنگ نشان دادن اینکه در برابر سهامداران احساس مسئولیت بیشتری دارند، برای جذب سرمایه بیشتر اقدام کنند.
تأثیر طراحی محیط مدارس با رویکرد معماری طبیعت محور بر یادگیری دانش آموزان در شهر ایذه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت توسعه سبز سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
129 - 138
حوزههای تخصصی:
مدارس نمونه بارزی از محیط های یادگیری محسوب می شوند که طراحی و نوع معماری آنها می توان در یادگیری دانش آموران موثر باشد. در این راستا معماری مبتنی بر طبیعت یعنی معماری بیوفیلیک می تواند یک الگوی مناسب جهت بررسی باشد. هدف این تحقیق بررسی تاثیر شاخص های معماری بیوفیلیک در یادگیری دانش آموزان به صورت مطالعه موردی در مدارس شهر ایذه است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات میدانی با استفاده از ابزار پرسش نامه است. روایی پرسش نامه از طریق نخبگان انجام و پایایی نیز با آلفای کرونباخ بیشتر از 70/0 تایید شد. جامعه آماری تحقیق را دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر ایذه تشکیل داده است.با توجه به حجم جامعه آماری، حجم نمونه 194 نفر تعیین شد. پرسشگری تحلیل ها در نرم افزار spssانجام شد. نتیجه آزمون نشان داد که معماری بیوفیلیک در محیط مدارس از دیدگاه دانش آموزان، تاثیرگذاری قابل توجه ای می تواند در یادگیری داشته باشند. نتیجه تایید نمود که وجود فضای سبز در مدرسه با میانگین 685/4 ، دسترسی مدرسه به نور طبیعی خورشید با میانگین 639/4 و الهام از طبیعت در طراحی پنجره ها، درها و... با میانگین 572/4 به عنوان مهمترین شاخص های تاثیرگذار معماری بیوفیلیک در یادگیری دانش آموزان شناخته شده است. همچنین نتیجه تحلیل واریانس تایید نمود که در سطح کمتر از 05/0 میان دانش آموزان در زمینه تاثیرگذاری شاخص های معماری بیوفیلیک در یادگیری، تفاوت معناداری وجود دارد که بیشترین تفاوت نیز مربوط به دانش آموزان پایه تحصیلی سوم با میانگین 443/4 بوده است.
نقش نظریه غرقگی در بازی های تبلیغاتی ویروسی با تاکید بر اشتراک گذاری اطلاعات شخصی و ارسال بازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش نظریه غرقگی در بازی های تبلیغاتی ویروسی با تاکید بر اشتراک گذاری اطلاعات شخصی و ارسال بازی در نظر گرفته شد. با استفاده از یک کمپین بازاریابی ویروسی از 765 شرکت کننده 393 نفر روی لینک بازی ارسالی از طریق ایمیل کلیک کردند اما 288 نفر در بازی شرکت کردند 141 نفر سؤالات را پاسخ داده، دوستان خود را به بازی دعوت، و یا اطلاعات شخصی خود را به اشتراک گذاشتند. جهت بررسی نقش نظریه غرقگی بر ارسال بازی از رگرسیون پواسون و بر اشتراک گذاری اطلاعات شخصی از رگرسیون لجستیک از طریق نرم افزار ایویوز استفاده شد. بازیکنان با لذت درونی و غوطه وری روان شناختی (ابعاد غرقگی) تمایل دارند افراد بیشتری را به بازی دعوت و اطلاعات شخصی بیشتری درباره خود به اشتراک بگذارند. درک ارزش جایزه نیز به طور مثبت با رفتارهای ارسال بازی مرتبط است، اگرچه با اشتراک گذاری اطلاعات شخصی مرتبط نیست. یعنی به نظر می رسد که بازیکنان زمانی که انگیزه بیرونی (جوایز) دارند با افراد بیشتری در مورد بازی ارتباط برقرار می کنند، اما به احتمال زیاد اطلاعات شخصی خود را با برند به اشتراک نمی گذارند. از طرفی، بازیکنانی که انگیزه بیرونی (جوایز) دارند همچنان نگرانی های قابل توجهی در مورد حریم خصوصی دارند. در مقابل، غرقگی ارتباط مثبتی با به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی دارد و نشان می دهد که بازیکنان کاملاً غوطه ور تمایل دارند "خود را گم کنند" و نگرانی های آگانه تر خود را فراموش کنند در نتیجه، به نظر می رسد احتمال بیشتری دارد که اطلاعات شخصی را با برند به اشتراک بگذارند. شرکت هایی که می خواهند اطلاعات شخصی مشتریان را به دست آورند، باید بیشتر بر طراحی عناصر بازی تا جوایز، تمرکز کنند. به گونه ای که غوطه ور شدن روانی بازیکنان را برانگیزد.
ارائه چارچوبی برای توسعه تجارت اجتماعی با رویکرد فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
506 - 530
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه پیچی دگی و دگرگونی های فزاینده فضای کسب وکار که از توسعه فناوری اطلاعات و ظهور ابزارهای تع املی تحت وب 2 نشئت گرفته است، به شکل گیری بسترهایی همچون شبکه و رسانه اجتماعی منجر شده است که علاوه بر تغییر دادن فرایندهای حوزه بازاریابی و تجارت الکترونیک، باعث شده است تا بنگاه ها برای سازگاری با این محیط و کسب مزیت رقابتی، به انتخاب ابزارها و استراتژی های تهاجمی تر تمایل بیشتری داشته باشند. در این بین، انتخاب و توسعه تجارت اجتماعی که در بستر همین تحولات گسترده رخ داده است، برای انتخاب یکی از این ابزارها سودمند است. هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی برای توسعه تجارت اجتماعی با رویکرد فراترکیب است.
روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی است، از لحاظ ماهیت و روش توصیفی به شمار می رود و از نگاه هدف توسعه ای محسوب می شود. برای جمع آوری و غربالگری منابع، در یک دوره ده ساله، بین سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰، از روش فراترکیب استفاده شد و در این بین، از مجموع ۲۲۱ سند مرتبط با موضوع، ۷۶ مقاله بررسی شد.
یافته ها: پس از تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش با روش تحلیل مضمون، در نهایت 33 مضمون پایه، 9 مضمون فرعی و 3 مضمون اصلی با عنوان «ارزش آفرینی اجتماعی»، «هم افزایی فناورانه» و «هنجارسازی اجتماعی» کشف و برچسب گذاری شد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که برای توسعه تجارت اجتماعی، می بایست به این عوامل توجه ویژه ای کرد: اعتمادسازی اجتماعی، بازاریابی شبکه ای، ارزش آفرینی مشترک، ریسک کنترل شده، تعاملات محتوا محور، حمایت اجتماعی، ارتباط اجتماعی و ارزشی با مشتری، تبادل تجربه های شناختی عاطفی، پشتیبانی پلتفرمی، تولید تعاملی محتوا و اشتراک گذاری اجتماعی، بازتولید سرمایه اجتماعی و توسعه تعاملات اجتماعی.
ارائه مدل هوشمند تعیین قیمت فولاد با رویکرد ترکیبی نظریه بازی ها و الگوریتم های یادگیری ماشین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
478 - 507
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت زنجیره تأمین نوعی مدیریت سازمانی مدرن است که جریان اطلاعات، جریان سرمایه و مشارکت های تجاری را در زنجیره تأمین سازمان دهی و برنامه ریزی می کند و به اطلاعات کامل تجاری و بازار نیاز دارد (کویین و همکاران، 2012)؛ با این حال، هزینه به دست آوردن شرکت های زنجیره تأمین و اطلاعات محصول با روش های سنتی، بسیار سنگین است. فناوری اطلاعات نیرویی را برای شرکت ها فراهم می کند تا مدیریت زنجیره تأمین را پیاده سازی کنند و زنجیره تأمین را به راحتی به اشتراک بگذارند. همه شرکت ها در زنجیره تأمین، می توانند از طریق مدیریت اطلاعات ارزش ایجاد کنند (حسین نیاشاواکی و همکاران، 2023). استفاده از رویکردهای هوشمند برای پیش بینی قیمت و میزان تقاضا، عملکرد تحویل تأمین کننده، دقت پیش بینی تقاضا، افزایش دقت برنامه ریزی کارخانه و پیش بینی تقاضا برای محصولات جدید را بهبود می دهد و باعث می شود که ریسک تأمین کننده، هزینه حمل ونقل، هزینه های موجودی و عملیات و زمان پاسخ گویی کاهش یابد (تیرکلایی و همکاران، 2021). در مدیریت زنجیره تأمین، پیش بینی دقیق تقاضا که از قیمت تبعیت می کند، موضوعی حیاتی است که می تواند هزینه موجودی را کاهش دهد و سطح خدمات مطلوب را به دست آورد (زوقاق و همکاران، 2020). رویکردهای هوشمند قیمت گذاری در زنجیره تأمین، به شرکت های زنجیره تأمین کمک می کند تا با توجه به دانش به دست آمده، کیفیت نحوه ارائه محصول خود را در مدیریت زنجیره تأمین تطبیق دهند (کوتسیوپولوس و همکاران، 2021). در صنعت فولاد و مدیریت زنجیره تأمین، شناسایی و مدل سازی نوسان های بازار فولاد بسیار مهم است. با توجه به زنجیره عمودی در این صنعت و تعامل مابین بازیکنان این صنعت، از نظریه بازی برای مدل سازی قیمت بهینه بهره برده شده است. از طرفی با توجه به اینکه برای رسیدن به تعادل، به تعامل بازیکنان و تکرار بازی نیاز است، از مدل های شبکه عصبی برای تکرار بازی استفاده شده است. در ادامه با توجه به شرایط خاص کشور در خصوص تحریم های شدید در صنعت فلزات، متغیر تحریم به عنوان عامل تعدیل در مدل سازی قیمت این صنعت در نظر گرفته شده است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است. بازه زمانی پژوهش برای پیش بینی قیمت فولاد و محاسبه شاخص تحریم، داده های فصلی سال های 2011 تا 2020 بوده است. نرم افزار استفاده شده در این پژوهش، نرم افزار متلب است.
یافته ها: برای پیش بینی قیمت فولاد، از سه شبکه عصبی بیزین، بردارهای پشتیبان و پاد انتشار گراسبرگ بهره گرفته شد. نتایج بیانگر این واقعیت است که مدل پاد انتشار گراسبرگ، در پیش بینی قیمت فولاد دقت بیشتری دارد. در ادامه، قیمت پیش بینی شده وارد فرایند نظریه بازی ها شد و نقطه تعادل نش مدل تعیین شد. با توجه به شرایط خاص کشور، متغیر تحریم در مدل نظریه بازی ها وارد شد. نتایج نشان داد که حضور تحریم ها در مدل، باعث افزایش قیمت ها و کاهش تولید در صنعت فولاد شده است. با توجه به اینکه در پژوهش حاضر، تغییرات قیمت ناشی از تغییرات عرضه و تقاضا، در حضور تحریم ها بررسی شد، به علت کاهش عرضه و افزایش سطح تحریم، سطح قیمت ها با رشد فزاینده ای نسبت به تغییرات عرضه مواجه شد؛ در نتیجه می توان گفت که فولاد یک نهاده کم کشش است. این امر موجب می شود که هر گونه اخلال در زنجیره تأمین فولاد، افزایش شدید قیمت این کالا و تلاطم در بازار آن را در پی داشته باشد. در نتیجه، این امر حساسیت مدیریت زنجیره تأمین در محصول فولاد را دوچندان می کند. بر این اساس، لازم است که از دیدگاهی سیستمی و پویا در سیاست های تنظیم بازار، سیاست های تأمین مواد اولیه و حمل ونقل، انبارداری و... بهره گیری شود. باید توجه شود که استفاده از رویکردهای هوشمند و یادگیری ماشینی، در راستای هماهنگ سازی این امور نقش بسزایی را ایفا می کند.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه در پژوهش حاضر از رویکرد استکلبرگ استفاده شده است، نتایج به ترتیب ورود بازیکنان به بازی، بر تعادل نش حساس است. تدوین قوانین و مقررات نظارت ورود به بازار در این صنعت باید بررسی شود؛ زیرا صنعت فولاد جزء صنایعی است که هزینه های ورود و خروج سنگینی دارد. با توجه به نتایج پژوهش، بایستی نظارت بر ورود و خروج بازیکنان در این صنعت، در کانون توجه سیاست گذاران و مدیران این صنعت قرار گیرد و تلاش شود که قواعد بازی و استانداردهایی برای فعالان این بازار تدوین شود.
شناسایی تکنیک های بررسی حسابداری قضایی: کاربست فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: حسابداری قضایی روند جدیدی برای شناسایی تقلب است که از اصول و روش های قابل اعتمادی برای به دست آوردن حقایق یا داده های کافی استفاده می کند. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی تکنیک های بررسی حسابداری قضایی بوده است.روش: با رویکرد پژوهش کیفی و ابزار فراترکیب که مشتمل بر مراحل هفتگانه سندلوسکی و بارسو است، به ارزیابی و تحلیل نظام مند ۸۴ مورد از یافته های پژوهش های پیشین پرداخته شده است. در همین راستا نظر 15 نفر از خبرگان به وسیله پرسشنامه جمع آوری شده و با استفاده از روش کمی آنتروپی شانون به تعیین ضریب تکنیک های شناسایی شده پرداخته شده است.یافته ها: از بین تکنیک های بررسی: استفاده از نرم افزارهای تخصصی ، بررسی نظریه های تفلب ، بررسی اسناد ، تجزیه وتحلیل نسبت ها ، تجزیه وتحلیل نسبت ، کنترل کیفیت ، نقد و بررسی و کنترل مسیر و بررسی کلاهبرداری بر روی عدد و مخرج به ترتیب رتبه های 1تا 10 را دریافت کرده اند.نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش، کمک شایانی به کشف تقلب، کلاهبرداری و اعمال مجرمانه در مراحل تحقیقاتی حسابداران قضایی در رابطه با اشخاص ذی ربط و همچنین قضاوت آن ها نسبت به موارد می کند.دانش افزایی: این مطالعه نیاز به مشارکت و به کارگیری خدمات یک حسابدار قضایی را برای بررسی، ارزیابی سوابق و سیستم های کنترل داخلی را برای ذینفعان توصیه می کند.
ارزیابی و تحلیل عوامل مؤثر بر مدیریت استعداد در شرکت ملی صنایع پتروشیمی با استفاده از معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی و تحلیل عوامل مؤثر بر مدیریت استعداد در شرکت ملی صنایع پتروشیمی، با استفاده از معادلات ساختاری انجام شده است. این پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی و جزء پژوهش های توصیفی - پیمایشی است. محقق با رویکرد کمی و ﺑﺎ ﻣﺮور دﻗﯿﻖ ادﺑﯿﺎت و ﺗﺎریخچه ﻣﺪیریت اﺳﺘﻌﺪاد، پژوهش ها، ﻣﻘﺎﻻت و ﮐﺘﺐ ﻣﺘﻌﺪد داﺧﻠﯽ و ﺧﺎرﺟﯽ و همچنین، با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، مصاحبه به روش میدانی و هدفمند با 18 نفر از استادان دانشگاه و متخصصان صنعت پتروشیمی، به جمع آوری اطلاعات پرداخته است. سپس؛ با استفاده از تکنیک 3 مرحله ای دلفی و شاخص های آمار توصیفی؛ ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های نهایی (58 شاخص، 15 مؤلفه و 5 بعد) استخراج گردید. سپس، محقق با استفاده از معادلات ساختاری به تحلیل داده های کمی پرداخته و شاخص ها، مؤلفه ها و ابعاد مؤثر بر نظام مدیریت استعداد در شرکت ملی صنایع پتروشیمی را آزمون کرده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کارکنان شرکت ملی صنایع پتروشیمی، مشتمل بر 368 نفر است که براساس فرمول محاسبه حجم نمونه کوکران، تعداد 188 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی- طبقه ای انتخاب گردید. در این پژوهش؛ به منظور تعیین پایایی آزمون، از روش آلفای کرونباخ و تصنیف و جهت بررسی روایی سازه، تحلیل عاملی تأییدی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج بیانگر آن است که ابعاد؛ عوامل درون سازمانی و عوامل برون سازمانی به عنوان متغیر مستقل و همچنین ابعاد؛ شناسایی، جذب، توسعه و نگهداشت به عنوان متغیرهای متأثر از مدیریت استعداد، شناسایی شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که میان وضعیت موجود و مطلوب مدیریت استعداد در شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران، در همه ابعاد تفاوت معنی داری وجود ندارد.
شناسایی و تبیین عوامل پیشایندی و پسایندی مدیریت ذره بینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین عوامل پیشایندی و پسایندی مدیریت ذره بینی در سازمان های دولتی استان لرستان انجام پذیرفته است. این پژوهش که به طور همزمان دو رویکرد کمی و کیفی را مورد استفاده قرار داده است، براساس هدف، کاربردی و به لحاظ روش، اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش، مدیران سازمان های دولتی استان لرستان و استادان دانشگاه لرستان بودند که اعضای نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و براساس اصل کفایت نظری، دیدگاه و نظرات 30 نفر از آنان، بررسی گردید، اطلاعات و داده های موردنیاز، جمع آوری و اشباع نظری حاصل شد. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن ها مورد تأیید قرار گرفت. در بخش کیفی، داده های به دست آمده از مصاحبه با نرم افزار Atlas.ti و روش کدگذاری تحلیل شد و عوامل پیشایندی و پسایندی مدیریت ذره بینی مورد شناسایی قرار گرفت. در بخش کمی نیز، با استفاده از روشDelphi Fuzzy تعیین اولویت این عوامل، انجام پذیرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در این بین، عدم اعتماد مدیر به کارکنان، احساس ترس مدیر و نگرش منفی وی به تفویض اختیار، به عنوان مهم ترین عوامل پیشایندی مدیریت ذره بینی و افزایش استرس کارکنان، وابسته شدن کارکنان به دستورات مدیر و ترک سازمان، به عنوان مهم ترین عوامل پسایندی این سبک از مدیریت در سازمان های دولتی شناسایی گردید.
بررسی نقش میانجی ارزش ویژه برند در تأثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر پاسخ مشتری (مورد مطالعه: برند لاکچری درسا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
47 - 74
حوزههای تخصصی:
توسعه رسانه های اجتماعی، صاحبان کسب وکارها را به تفکر پیرامون این رسانه ها به عنوان ابزاری جهت ارتباط هرچه بیشتر با مشتریان و معرفی محصولات و خدمات خود واداشته است. یکی از چالش های مهم در این زمینه، اندازه گیری تأثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر موفقیت یک برند می باشد. ازاین رو، هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر بازاریابی رسانه های اجتماعی بر ارزش ویژه برند و رفتار مصرف کننده در بین مشتریان برند درسا که دنبال کننده صفحات این برند در رسانه های اجتماعی نیز هستند، می باشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی بوده که به صورت پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کاربران رسانه های اجتماعی که صفحات رسمی برند درسا را در این رسانه ها دنبال می کنند می باشند. از طرفی دیگر، علت انتخاب چرم درسا این است که این برند در رسانه های اجتماعی مخصوصاً اینستاگرام به ارائه فعالیت های تبلیغاتی و برندسازی مشغول است. در این پژوهش حجم نمونه 200 نفر می باشد. همچنین در این تحقیق از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان روش نمونه گیری استفاده شده است. بر اساس نتایج مقدار معناداری و ضرایب مسیر، بازاریابی رسانه های اجتماعی بر پاسخ مشتری و ارزش ویژه برند تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین ارزش ویژه برند بر پاسخ مشتری تأثیر مثبت و معناداری دارد. زیرا مقدار معناداری تمامی فرضیه های مستقیم تحقیق در سطح اطمینان 95 درصد از 1.96 بزرگ تر می باشد. همچنین در این تحقیق جهت بررسی فرضیه چهارم تحقیق از شاخص VAF یا همان شمول واریانس استفاده شده است. با توجه به اعداد به دست آمده می توان نتیجه گرفت که ارزش ویژه برند در تأثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر پاسخ مشتری در برندهای لاکچری نقش میانجیگری کامل دارد؛ یعنی متغیر میانجی ما تمام اثر متغیر مستقل بر وابسته را منوط به حضور خود می کند.
توسعه صادرات محصولات پتروشیمی ایران در کشورهای عضو موافقت نامه تجاری اکوتا با استفاده از مدل پشتیبان تصمیم و رویکرد پیچیدگی اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۸
121 - 169
حوزههای تخصصی:
مهم ترین مزیت نسبی اقتصاد ایران از دیرباز صادرات نفت خام و گاز طبیعی بوده است. با توجه به ماهیت خام این محصولات، تخصص در تولید و صادرات این محصولات ره آورد قابل توجهی برای رشد اقتصادی پایدار اقتصاد ایران نخواهد داشت. یکی از راهکارها، نفوذ به صنایع پایین دستی این محصولات است که مهم ترین آن ها توسعه صنعت پتروشیمی می باشد. در این مطالعه سعی شده است با استفاده از رویکرد تلفیقی مدل پشتیبان تصمیم-پیچیدگی اقتصادی، فرصت های صادراتی ایران در صنعت پتروشیمی به چهار کشور عضو موافقتنامه تجاری اکوتا شامل افغانستان، پاکستان، تاجیکستان و ترکیه بررسی شود. نتایج تحقیق نشان می دهد، مهم ترین فرصت های صادراتی جذاب ایران در بازار ترکیه و سپس پاکستان وجود دارد که قسمت اعظم آن مربوط به صادرات نفت خام و گاز طبیعی و یا سایر محصولات بالادستی صنعت پتروشیمی می باشد. در محصولات میان دستی و پایین دستی صنعت پتروشیمی، که ایران عملکرد صادراتی مناسبی در بازار جهانی دارد، اما نتوانسته است در کشورهای مذکور به خوبی نفوذ کند. نتایج تحقیق نشان می دهد، این محصولات نیز بازار قابل توجهی در کشورهای ترکیه و پاکستان دارند و هم نرخ تعرفه آن ها به طور میانگین کوچکتر از پنج درصد می باشد. بر این اساس فرصت های صادراتی بالقوه های برای توسعه صادرات محصولات میان دستی و پایین دستی در بازار این کشورها وجود دارد.
کاربرد فناوری در پژوهش های علوم تربیتی و علوم اجتماعی
منبع:
مدیریت دانشگاهی سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
47 - 16
حوزههای تخصصی:
اخیراً نرم افزارهایی که به منظور کمک در انجام مراحل مختلف پژوهش های کمی و کیفی طراحی شده اند، رشد کم سابقه ای داشته است. لذا هدف مقاله حاضر بررسی کاربردهای مختلف رایانه و اینترنت در مراحل مختلف پژوهش های علوم تربیتی و علوم اجتماعی است. روش پژوهش در این مطالعه، کتابخانه ای است. جامعه این تحقیق شامل کلیه سایت ها، کتب، مقالات و اسناد مکتوب می باشد. نتایج مطالعات با ابزار فیش برداری و فرم ها، ثبت و نگهداری و در پایان به طبقه بندی و بهره برداری از آن ها اقدام شده است. یافته ها نشان داد که استفاده از نرم افزارهای پژوهشی، رایانه و اینترنت در مراحل مختلف پژوهش، باعث رفع بسیاری از نگرانی های ناشی از کمبود زمان در جریان پژوهش می شود. علاوه براین، بهره گیری از ابزارهای استاندارد تحلیل داده ها برای اطمینان از صحت نتایج لازم و ضروری است. بنابراین، اینترنت، رایانه و نرم افزارهای تحلیل می تواند در همه مراحل تحقیق محققان را یاری کند. رایانه، اینترنت و نرم افزارها با نظارت بر مسیر انجام پژوهش به استانداردسازی پژوهش ها منجر می شوند.
تحولات آموزش عالی و انقلاب صنعتی چهارم
منبع:
مدیریت دانشگاهی سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
153 - 100
حوزههای تخصصی:
انقلاب صنعتی چهارم تغییر و تحول را در کلیه نظام های معرفت، ثروت، قدرت و منزلت زندگی بشر اجتناب ناپذیر نموده و به تبع آن آموزش عالی را به جهت پاسخگویی نیازهای محلی- جهانی به بازاندیشی در ساختارها و نظام های خود فرا خوانده است. لذا پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل و رویکردی نوین از آموزش نظام دانشگاهی متناسب با مبانی فکری انقلاب صنعتی چهارم و وب 04 تدوین شده است. این تحقیق در چارچوب رویکرد کیفی (سنتز پژوهی/مروری سیستماتیک بر متون) و با بهره گیری از روش تحلیلی-ترکیبی انجام شده است. به همین منظور مقالات نمایه شده در مجلات معتبر با موضوع «آموزش 04» «انقلاب صنعتی 04» «وب04» به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. با راهبرد جستجوی برگزیده، تعداد 50 مقاله بازیابی و بعد از آن با توجه به معیار همتایی مقالات با هدف پژوهش، تعداد 42 مقاله انتخاب و با استفاده از روش های تحلیل مقایسه ای و تحلیل مضمون (تم) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان از تحلیل مقایسه ای چهار عصر انقلاب صنعتی، فناوری های وب و نسل های آموزش و همچنین تحلیل مضمون؛ 1مضمون فراگیر، 9مضمون سازمان دهنده و 44 مضمون پایه دارد. نتایج نشان از ضرورت تحول در رویکردها و مدل های آموزشی دانشگاه ها و آموزش عالی به سمت آموزش دانشگاهی 04 با رویکرد ناشی از مبانی نظری انقلاب صنعتی چهارم و فناوری های وب همزیستی (04) دارد. در پایان راه حل های نوآورانه ای برای آموزش عالی ایران در فضای انقلاب صنعتی چهارم ارائه گردید.
Cucumber Leaf Disease Detection and Classification Using a Deep Convolutional Neural Network(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Due to obstruction in photosynthesis, the leaves of the plants get affected by the disease. Powdery mildew is the main disease in cucumber plants which generally occurs in the middle and late stages. Cucumber plant leaves are affected by various diseases, such as powdery mildew, downy mildew and Alternaria leaf spot, which ultimately affect the photosynthesis process; that’s why it is necessary to detect diseases at the right time to prevent the loss of plants. This paper aims to identify and classify diseases of cucumber leaves at the right time using a deep convolutional neural network (DCNN). In this work, the Deep-CNN model based on disease classification is used to enhance the performance of the ResNet50 model. The proposed model generates the most accurate results for cucumber disease detection using data enhancement based on a different data set. The data augmentation method plays an important role in enhancing the characteristics of cucumber leaves. Due to the requirements of the large number of parameters and the expensive computations required to modify standard CNNs, the pytorch library was used in this work which provides a wide range of deep learning algorithms. To assess the model accuracy large quantity of four types of healthy and diseased leaves and specific parameters such as batch size and epochs were compared with various machine learning algorithms such as support vector machine method, self-organizing map, convolutional neural network and proposed method in which the proposed DCNN model gave better results.
Net Asset Value (NAV) Prediction using Dense Residual Models(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Net Asset Value (NAV) has long been a key performance metric for mutual fund investors. Due to the considerable fluctuation in the NAV value, it is risky for investors to make investment decisions. As a result, accurate and reliable NAV forecasts can help investors make better decisions and profit. In this research, we have analysed and compared the NAV prediction performance of our proposed deep learning models, such as N-BEATS and NBSL, with the FLANN model in both univariate and multivariate settings for five Indian mutual funds for forecast periods of 15, 20, 45, 63, 126, and 252 days using RMSE, MAPE, and R2 as evaluation metrics. A large forecast horizon was chosen to assess the model's consistency, reliability, and accuracy. The result reveals that the N-BEATS model outperforms the FLANN and NBSL models in the univariate setting for all datasets and all prediction horizons. In a multivariate setting, the outcome demonstrates that the N-BEATS model outperforms the FLANN model across all datasets and prediction horizons. The result also shows that, as the number of forecast days grew, our suggested models, notably N-BEATS, maintained consistency and attained the highest R2 value throughout the longest forecast duration.
Designing an Analytical Model for Assessing Supply Chain Re-silience to different Types of Risks: Case Study of Iran Petro-chemical Industries(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of the study is to develop and test an analytical model for resilience assessment of supply chain risks against the risks of system and its individual tiers. In this regard a multi-method research approach is adopted as follows: By using data envelopment analysis (DEA) and fuzzy set theory, a fuzzy network DEA model has been proposed to assess risk in overall supply chains and their individual tiers. The proposed model is tested by surveying of 130 people as selective petrochemical companies in Iran. The survey results show a substantial variation in resilience ratings between the overall petrochemical supply chains and their individual tiers. The research findings indicate that system resilience is not necessarily indicative of the resilience of its individual tiers. On the other hand, high efficiency scores in supply chain tiers have limited influence on overall resilience of supply chain. The proposed analytical model enables the assessment of supply chain flexibility at different levels for a wide range of supply chain risks in upstream, downstream and downstream process-es.