فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
با تشکیل امپراتوری هخامنشیان، مرزهای ایران در جنوب و جنوب شرقی، خلیج فارس و دریای عمان تثبیت شد. اهمیت استراتژیکی این حوزه دریایی که از هزاره های پیش از میلاد آشکار شده بود، حاکمان ایران را به نقش آفرینی نظامی و اقتصادی در نیمه شمالی و جنوبی خلیج فارس واداشت. بررسی جایگاه این حوزه دریایی از دیدگاه نظامی و اقتصادی و اثر آن بر سیاست های کوتاه مدت و بلندمدت دولت هخامنشی هدف اصلی این نوشتار است. ایجاد همگرایی و امنیت جمعی بدون تحمیل الگوهای فرهنگی و اقتصادی، تقویت نظامی و شکوفایی بازرگانی دریایی از دستاوردهای حضور هخامنشیان در این منطقه راهبردی بود.
هویت و حوزه های مفهومی روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر هویت از جایگاهی مهم در علوم اجتماعی برخوردار شده است. در روابط بین الملل نیز به طور خاص از دهه 1990 تاکنون مباحث متعدد و دامنه دار حول هویت مطرح شده است. سوال اصلی این مقاله این است که هویت یا به بیانی بهتر، نگرش هویتمحور چه تاثیری بر مقوله های بنیادین روابط بین الملل دارد. به این منظور ابتدا در مقدمه بحث به اهمیت هویت در دهه اخیر و مباحث فرانظری و نظری درباره آن در روابط بینالملل میپردازیم. سپس مفهوم هویت را به طور خاص مد نظر قرار داده، میکوشیم دقایق بحث در باره آن را مشخص سازیم.
تحول گفتمانی قدرت (جستارهایی در باب تحول مفهومی قدرت در دوران کلاسیک، میانه، مدرن و پسامدرن)
حوزههای تخصصی:
مطهری و سوسیالیسم دموکراتیک
حوزههای تخصصی:
نشریه عصر ما در شمارههاى اخیر خود مقالاتى را از نویسندهاى بىنام به چاپ مىرساند که به بازنگرى و تفسیر آراء شهید مطهرى اختصاص دارد. در این دو شماره، نویسنده ادعا کرده است که شهید مطهرى با نظریه سوسیالیسم دموکراتیک و آراء نئومارکسیستهاى غربى موافقت کرده و نقد «سوسیالیسم واقعاً موجود» را به همه اشکال سوسیالیسم و عدالت اجتماعى تعمیم نداده و فقط کاستىهاى آن را در مورد دموکراسى را نقد کرده است.
روابط بین الملل به عنوان موضوعی میان رشته ای، جامعه شناسی و روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه، تاریخ و جامعهشناسی هریک اثرگذاری ویژهای بر رشته روابط بینالملل داشتهاند. جوهر روابط بینالملل بهگونهای است که بدون اتکا به دیگر علوم توانایی تبیین و تحلیل واقعیتهای جامعه بینالمللی را نداشت و به همین دلیل از دیگر علوم بهره برد. در میان علوم اجتماعی، نخست فلسفه علم و شناختشناسی و سپس تاریخ و بعد از آن جامعهشناسی بیش از علوم دیگر در تحول دیدگاههای روابط بینالملل مؤثر واقع شدند. جامعهشناسی تا اندازهای در این حوزه مؤثر واقع شد که مدعی گردید بحثهای انحصاری سیاست مانند قدرت، سلطه، دولت و حزب موضوعاتی صرفاً جامعهشناختی بوده و دوام و قوام سیاست و روابط بینالملل بدانها وابسته است. به هر روی آنچه روشن است اینکه هرگاه روابط بینالملل داعیه استقلال صرف خود را داشته است به کمترین مرتبه از نظر قوام و استحکام سقوط کرده است.
ماهیت دولت در ایران
حوزههای تخصصی:
مبانی مشروعیت در اندیشه سیاسی غرب و اسلام
حوزههای تخصصی:
از جمله دغدغههایی که پیوسته ذهن سیاستمدران را به خود مشغول داشته، مسئله مشروعیت حکومتها است. ازاینرو، همواره در پی تأمین پاسخی برای این پرسش است که: چرا باید از حکومتها اطاعت کرد و حکومت این حق را از کجا بهدست آورده است؟ برای پاسخ به این پرسش، نویسنده ابتدا دیدگاههای دانشمندان غربی و سپس نظرات علمای اسلامی اعم از اهل سنت و تشیع را درباره مبانی مشروعیت شرح میدهد، سپس نتیجه میگیرد: 1. همه پاسخهای دانشمندان غربی به مسئله مشروعیت، در واقع پاسخی است به مسئله توجیه سلطه و اقتدار موجود. ازاینرو، از پاسخ به این سؤال که: «به چه دلیلی همه شهروندان (موافقان و مخالفان) باید دستورهای حکومت را رعایت کنند»، ناتوانند؛ 2. مشروعیت به معنای مقبولیت، قرارداد اجتماعی، توسعه، قانونی بودن، رضایت عمومی و اراده عمومی نیست، بلکه به معنای حقانیت است؛ 3 . حکومتی مشروع است که هدفها و ارزشهای اخلاقی را دنبال کند و حاکمیتش در طول حاکمیت خداوند باشد؛ 4. بنیان مشروعیت حکومت در اندیشه دینی با مشروعیت در اندیشه غیردینی متفاوت است، بهگونهایکه اندیشه غیردینی بیشتر به مقبولیت عمومی توجه دارد. در نهایت نویسنده پس از بررسی مبانی مشروعیت در اندیشه سیاسی غرب و اسلام، به این نتیجه میرسد که حکومت مردمسالاری دینی پیشنهادی امام خمینی، جمع میان مقبولیت و حقانیت است.
جدال اخلاق و سیاست در اندیشه خواجه نصیرالدین طوسی و نیکولو ماکیاولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه رابطه اخلاق و سیاست و ایجاد یک نوع تعامل میان نظریه اخلاقی و نظریه سیاسی، یکی از مسائل مهم علمی در حوزه فلسفه سیاسی است. خواجه نصیرالدین طوسی و نیکولو ماکیاولی ازجمله فیلسوفان و مردان سیاسی هستند که در دو سنت فکری متفاوت (اسلام و غرب)، در مطالعات فلسفی و سیاسی خود به جرح و تعدیل رابطه اخلاق و سیاست پرداخته اند. این مقاله صرف نظر از تفاوتهای ضروری و خاص دو سنت فکری، با توجه به مشترکات عمومی و مبتنی بر مسائل مشترک اجتماعی- سیاسی، ضمن تحلیل روزگار پرآشوب و نابسامانِِ هر دو متفکر و مقایسه نظریات اخلاقی و سیاسی آنها، بر آن است تا نشان دهد که چرا و چگونه خواجه نصیر و ماکیاولی نظریه خود را با غایاتی متفاوت، یکی آرمان گرایانه، معطوف به جامعه اسلامی و فرا این جهانی، و دیگری واقع گرایانه، معطوف به ایتالیای زمان خود و این جهانی ارائه می دهد. افزون براین، در این مقاله تلاش شده است با الهام از رویکرد کلان اسپریگنز و هرمنوتیک متن، در فهم منطق درونیِ نظریه های سیاسی، ضمن کالبد شکافی آراء اخلاقی و سیاسی هر یک از دو متفکر اسلام و غرب، از طریق تحلیل مبانی اخلاقی و سیاسی هر یک نشان داده شود که چرا و چگونه راهبرد سیاسی این دو متفکر، علیرغم اعتقاد به اخلاق دو سطحی و نقطه عزیمت واحد، به غایاتی متفاوت در رهیافت رابطه اخلاق و سیاست، رسیده است.
نشانه شناسی جریان فکری سیاسی اصول گرایی« با تاکید بر واژه مردم »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با استفاده از نظریات نشانه شناختی ساختگرا در حوزه سیاست تلاش شده تا واژه مردم به عنوان یک نشانه در جریان فکری ـ سیاسی اصولگرایی تعریف شده و حدود و ویژگی های آن مشخص شود. به همین منظور ابتدا ساختار درونی نشانه و سپس جایگاه نشانه در کلیت نظام زبان از دید فردینانددو سوسور، زبان شناس سوئیسی بررسی و تشریح شده است. در ادامه دیدگاه رولان بارت در زمینه چگونگی کارکرد نشانه ها، دو مفهوم معنای صریح و معنای ضمنی و مفهوم اسطوره و ارتباط آن با دلالت ضمنی تشریح شده است. سپس با ارجاع به مباحث نظری فوق، جریان سیاسی ـ فکری اصول گرایی جریان به عنوان متن مورد تحلیل نشانه شناختی قرار گرفته است. به همین منظور رابطه بین دو جزء نشانه های اصول گرایی (دال و مدلول) و رابطه نشانه های این نظام با یکدیگر تشریح شده است. در ادامه دلالت های واژه مردم از یک منظر نشانه شناختی مورد بررسی قرار گرفته و مدلول های مختلف آن در بافت ها و متن های متفاوت بیان شده است. در همین راستا نشانه هایی همچون اسلام و قوانین الهی، ولایت فقیه و رابطه جانشینی آن با حکومت دموکراتیک یا سکولاریستی غربی در کلام صاحبنظران اصول گرا مورد بررسی قرار گرفته است.
تفسیر دین و تاثیر آن بر مفهوم آزادی در اندیشه سیاسی محمد مجتهد شبستری و محمد تقی مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، متخصصان و عالمان حوزه دین و سیاست با مسائل جدید علمی، آراء سیاسی تازه و روش های نوینِ تفسیرِ متون دینی روبرو شدند. در این میان، محمدتقی مصباح یزدی و محمد مجتهد شبستری با استفاده از روش های سنتی یا هرمنوتیکی به سراغ متون دینی رفتند. آنها با بهره گیری از روش های مختلف و قصد و نیت متفاوت، دو گونه فهم و تفسیر از متون دینی و مقولاتی چون آزادی عرضه می کنند. نگارندگان در این مقاله با بهره گیری از روش هرمنوتیک قصدگرای کوئنتین اسکینر و پرداختن به نیت و انگیزه این دو شخصیت سیاسی-مذهبی، به علت اصلی اختلاف آنها در تفسیر متون دینی و تاثیر این برداشت و تفسیر بر مقوله آزادی در آراء سیاسی آنها می پردازند. مجتهد شبستری با اتخاذ روش تفسیری و هرمنوتیکی و با قصد حفظ ایمان و انسانیت مومنان و تغییر وضع موجود، دین را به گونه ای تفسیر می کند که قابلیت پذیرش آزادی و شرایط سیاسی-اجتماعی باز توام با مدارا و تساهل را داشته باشد. مصباح یزدی نیز با تاکید بر روش سنتی و فقه محور، به قصد حفظ جایگاه دین در حوزه مسائل سیاسی و اجتماعی و با توجه به اینکه معتقد است دین برنامه جامع و کاملی برای تمام امور دنیوی و اخروی انسان دارد، آزادی انسان را محدود و آن را وسیله ای برای رسیدن به هدف های متعالی تری که دین تعیین کرده است می داند و اوضاع سیاسی-اجتماعی لیبرال را نفی می کند.
ساخت یابی روشنفکری دینی؛ «مطالعه موردی مهندس بازرگان»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این بررسی سعی دارد با الهام از نظریه ساختار بندی به مطالعه روشن فکری دینی ونمونه مهندس مهدی بازرگان بپردازد. روشنفکران دینی به عنوان یکی از جریان های فکری ایران معاصر علاوه براینکه خود محصول شرایط جامعه در حال گذار هستند با اندیشه وعمل خود در شکل دهی به ذهنیت و نهاد ها وروبط سیاسی نیز نقش ایفا نمودند. با توجه به اینکه روشنفکران نسل های پیشین درساحت اندیشه وعمل به انسجامی دست نیافتند. نیروهای ظهور یافتندکه بعدها به روشنفکران دینی معروف شدند. آنان مدعی سنتز جدیدی از تلفیق سنت ومدرنیته بودند واز آنجایی که جهان سنتی ومدرن به شکلی که وجود داشت ارضای شان نمی کرد. با گزینش گری در پی بنیانگذاری جامعه وسیاستی آرمانی بر اساس مولفه های دینی ومدرن برآمدند وبدین ترتیب، کنش آنان بر تحولات سیاسی چند دهه اخیر ایران تاثیر مهمی بر جای گذارده است.
لیبرالیسم آرمان گرا
حوزههای تخصصی:
معرفى لیبرالیسم در ایران همراه با کاستىها و نارسایىهایى است که غالباً موجب بدفهمى نسبت به لیبرالیسم شده است. محافظهکاران نولیبرال در دهههاى اخیر برابرى و همبستگى را موجب تضعیف آزادى فردى دانستهاند؛ حال آنکه بدون برابرى و همبستگى، آزادى در جامعه تحقق عینى نخواهد یافت. این سه مقوله در پیوند نزدیک و چند سویه با یکدیگر قرار دارند.
مدرنیته، جهانی شدن و بحران هویت
حوزههای تخصصی:
نیروی دریایی ایران در دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور ایران به دلیل وجود دو حوزه دریایی خلیج فارس و دریای عمان در جنوب و دریای خزر در شمال، موقعیت بسیار مناسبی برای تامین ناوگان دریایی داشت؛ به عبارت دیگر این دو آبراه در تثبیت موقعیت اقتصادی و سیاسی ایران در منطقه نقش بسیار مهمی ایفا می کردند. پادشاهان نخستین دوره قاجاری پس از دوره ای طولانی کشمکش و جنگ های داخلی و پس از سقوط صفویان کوشیدند تا در خلیج فارس ناوگان دریایی تاسیس کنند. در این مقاله کوشش شده است تا با استناد به منابع تاریخی و اسناد و مدارک موجود، چگونگی شکل گیری نیروی دریایی ایران در دوره قاجار بررسی شود. از آنجایی که پیشینه شکل گیری نیروی دریایی به دوره افشاری می رسد، نخست به کوشش های نادرشاه افشار برای تشکیل ناوگان دریایی و سپس به نقش فریدون میرزا، والی فارس، در دوره محمدشاه قاجار پرداخته می شود. اگرچه کوشش فریدون میرزا به نتیجه نرسید، زمینـه مناسبی را برای فعالیت های بعدی ایجاد کرد و امیرکبیر، صدراعظم مشهور دوره ناصری، در اندیشه تحقق این آرزو برآمد و برای تاسیس نیروی دریایی کارهایی بسیار جدی انجام داد.
فرهنگ سیاسی؛ یک بررسی مفهومی و نظری
حوزههای تخصصی:
مفهوم فرهنگ سیاسی هرچند از مدت ها قبل در ادبیات سیاسی و اجتماعی غرب مورد توجه و شناسایی قرار گرفته است، اما در ادبیات سیاسی و اجتماعی ایران، با وجود تلاش هایی که انجام پذیرفته، چندان شناخته شده نیست و این در حالی است که شناخت نگرش های سیاسی جامعه، یکی از مسائل مهم برای برنامه ریزان سیاسی و اجتماعی و اندیشمندانی است که دغدغه توسعه ی کشور را دارند. این مسئله بطور کلی انجام تحقیق پیرامون موضوع فرهنگ سیاسی را ضروری می سازد. هدف این مقاله، بررسی مفهوم فرهنگ سیاسی و برخی موضوعات مرتبط با آن، از جنبه ای نظری می باشد. در این پژوهش، چیستی و چگونگی روند شکل گیری مفهوم فرهنگ سیاسی از گذشته تا به امروز و انواع آن و نیز چگونگی ارتباط این مفهوم با مواردی چون: تحول و دگرگونی ، ساختار سیاسی، و توسعه سیاسی و نیز دلایل اصلی اهمیت رهیافت فرهنگ سیاسی مورد بررسی قرار می گیرند. ضمنا، روش تحقیق این مقاله، توصیفی تحلیلی می باشد.