فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۲۱ تا ۵٬۵۴۰ مورد از کل ۳۱٬۹۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
عوامل پیدایی و پایایی سکولاریسم در جهان مسیحی
حوزههای تخصصی:
سکولاریسم یکی از ویزگیهای فرهنگ، تمدن و نظامهای سیاسی جهان غرب در یکی دو سده گذشته بوده و است و بازتابهای بسیار فراوانی در حیات سیاسی و اجتماعی این گونه نظامها بر جای گذاشته و به اجمال، باعث انزوای نقش مذهب و خنثی کردن حضور عینی آن در این عرصه ها شده است. اساساً سکولاریسم در ظروف زمانی و مکانی حاکمیت کلیسا و آبای آن در قرون وسطی شکل گرفت و بستر و خاستگاه ظهور آن بر ویرانه های الهیات دگماتیک و جزم اندیش و دانش ستیز مسیحیت استوار شد و عملکرد سوء ارباب کلیسا به این روند شتاب خاصی بخشید. نوشتار حاضر تلاش دارد از دیدگاههای عام و کلی و همچنین، دیدگاههای خاص و جزئی، به عوامل پیدایی و پایایی سکولاریسم و روند سکولاریزاسیون در بستر فرهنگ مسیحیت اشاره کند و آنها را به تفکیک عوامل دینی، عوامل تاریخی، اجتماعی و سیاسی، و عوامل نظری و معرفتی تبیین کند و تأثیر این مفهوم هم پیوند با لیبرالیسم را در عرصه نظری و عملی سیاست و نظامهای سیاسی غرب بازکاوی کند.
پست صهیونیسم و تأثیرآن بر آینده اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پست صهیونیسم یکی از جریان های فکری در بین یهودیان و روشنفکران اسرائیلی طی دو دهه اخیر است. درباره تاثیر این جریان فکری بر صهیونیسم و آینده اسرائیل اختلاف نظر وجود دارد. برخی آن را برای اسرائیل مثبت و راهی برای برون رفت از بحرانها می داند و برخی آن را منفی و متزلزل کننده بنیادهای فکری صهیونیسم و نظریه دولت یهود و در نتیجه بی ثبات کننده اسرائیل معرفی می کنند. در این مقاله سعی شده است با توجه به این دو دیدگاه و با توجه به تاثیر و تاثر متقابل بین پست صهیونیسم و تحولات سیاسی و اجتماعی در اسرائیل تاثیر پست صهیونیسم بر آینده اسرائیل تبیین شود.
بررسی تطبیقی وضعیت شاخص توسعه ی انسانی در کشورهای شبه قاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی وضعیت توسعهی انسانی هر کشور، میتواند راهنمای مسئولان آن جامعه برای تدوین سیاستهای مناسب اقتصادی همچون ایجاد اشتغال، توزیع عادلانهی درآمد، حذف انحصارات، تخصیص بهینهی منابع و هزینهها، کاهش فقر و شتاب در دگرگونیهای نهادی باشد. این مقاله بر آن است تا با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی وضعیت کشورهای شبه قاره هند (هند، بنگلادش، پاکستان، نپال، میانمار و بوتان) را به لحاظ شاخص توسعه ی انسانی بررسی و تحلیل نماید. نتایج تحقیق نشان می دهد، کشورهای شبه قاره ی هند در وضعیت مناسبی به لحاظ شاخص توسعه ی انسانی قرار ندارند؛ زیرا تنها دو کشور هند و بوتان به ترتیب با مقدار شاخص توسعه انسانی 548/ 0 و 522/0 در گروه کشورهای با توسعه ی انسانی متوسط قرار میگیرند و کشورهای پاکستان، بنگلادش، میانمار و نپال به ترتیب با مقدار شاخص توسعه ی انسانی 504/0، 500/0، 483/0 و 458/0 در گروه کشورهای با توسعه ی انسانی پایین قرار می گیرند که این نشان دهنده ی پایین بودن درآمدها، کیفیت پایین زندگی، پایین بودن استانداردهای زندگی است.
نوشرق شناسی؛ بازتحلیلی از نشانه های تغییر در روند شرق شناسی سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد است ضمن تحلیل و نقد شرق شناسی ادوارد سعید، نشان دهد از هنگام انتشار شرق شناسی در سال 1978، موقعیت اسلام در فضای جهانی به شدت تغییر کرده و در کانون توجه نظریه پردازان سیاست جهانی قرار گرفته است. انقلاب اسلامی ایران، معضل حل نشده فلسطین و گرایش هرچه بیشتر مقاومت فلسطین به اسلام و شعارهای اسلامی در جریان انتفاضه ها، نبرد مجاهدان افغان در مقابل ابرقدرت کمونیست، ایجاد جنبش های اسلامی در جای جای جهان اسلام، عملیات تروریستی تحت پوشش اسلام و از همه مهم تر عملیات یازدهم سپتامبر و واکنش قهرآمیز غرب طی اشغال دو کشور اسلامی افغانستان و عراق، همه و همه موقعیت اسلام و غرب را در فضای جهانی به شدت تغییر داده است. این تغییرات با دسته هایی دیگر از تحولات در فضای جهانی همراه شد که در پی انتشار فزاینده امواج جهانی شدن به وجود آمده است. ضمن بررسی همه این عوامل، این نوشته در پی بررسی این نکته است که آیا این تحولات اساسی توانسته شرق شناسی را وارد پارادایم جدیدی کند که گرچه از پارادایم قبلی موارد زیادی را به ارث برده امادر عین حال قوانین و ساختارهای جدیدی را با خود به ارمغان آورده باشد. در پایان، نگاه های سالم دیگری که اخیراً در غرب مطرح شده مورد کنکاش قرار می گیرد تا ضمن ردِ نظریه ثنویت غرب و اسلام، جایگزین های موفقی هم برای آن معرفی شده باشد
آیا دموکراسی لیبرال، جهان شمول است؟
حوزههای تخصصی:
جهانشمول بودن دموکراسى لیبرال امروزه بیشتر از سوى توسعهگرایان تبلیغ مىشود. اما این دیدگاه از عنصر تنوع فرهنگى و تاریخى در تحلیل پدیدهها غافل است و از این رو با اصل قرار دادن مسیر نوگرایى در غرب، خواهان از میان رفتن گوناگونى و همسانسازى جوامع غیرغربى، براى رسیدن به مدل توسعه لیبرال دموکراسى است. نویسنده از پایهها و پیشفرضهاى این نظریه پرده بر مىدارد و ضمن بررسى انتقادى آن، به تفصیل از نقش عمده صهیونیسم و فرماسونرى در ارائه این تفکر سخن مىگوید. از این رو، نویسنده معتقد است که در برخورد با الگوى توسعه غربى باید به گزینش عالمانه و متناسب با فرهنگ خودى دست زد و به دلیل پیچیدگىهاى موضوع، این گزینش سخت دشوار و پرمخاطره است.(1)آیا مقارن شدن تجدد در غرب با نفى سنتها حاکى از آن است که تجددگرایى الزاماً با حفظ نهادهاى سنتى ناسازگار است؟ آیا همه جوامع محکوم به پیمودن راهى هستند که در غرب طى شده است؟ تمدن غرب مدتهاست که خود را در چنین موضعى مىداند و این اعتقاد نادرست براى برخى از اندیشمندان غربى پدید آمده است که تمدن غرب قافلهسالار و پیشتاز تمدنهاى بشرى است و جوامع دیگر دوران طفولیت خود را سپرى مىکنند و چارهاى جز پیمودن راه غربیان را ندارند. جوامع غربى نه تنها نهادهاى سیاسى و اقتصادى بلکه راه و رسم زندگى و فرهنگ خود را نیز جهانشمول و قابل تسرى به همه جوامع مىدانند. تلاش بىوقفه غرب براى تحمیل نظام دموکراسى لیبرال بر دیگر جوامع را مىتوان نمادى از امپریالیسم سیاسى غرب دانست. ریشهیابى چنین بینشى حایز اهمیت فراوان است و لازم است مورد نقد و بررسى علمى قرار گیرد.
تعریف نسل سوم
راهبرد سیاسی و امنیتی ایالات متحدة آمریکا در قبال چین ( ٢٠١٢ ٢٠٠٨) بر اساس تئوری موازنه نرم
حوزههای تخصصی:
در آغاز قرن بیست ویکم، آمریکا با خیزش اقتصادی و نظامی چین رو به رو شد؛ کشوری که هم اکنون رقیب آمریکاست و در آینده ای نزدیک تهدیدی برای او در نظام جهانی تلقی خواهد شد. هم اکنون عواملی نظیر نفوذ اقتصادی این کشور نوظهور در مناطق مختلف جهان و عضویت دائمی و دارا بودن حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل از یک سو و حجم وافر بدهی های مالی و کاهش مستمر نفوذ اقتصادی و سیاسی آمریکا در جهان، از سوی دیگر، که مواجهه و مقابله مستقیم آمریکا با این کشور را دشوار کرده است ، ذهن راهبردشناسان آمریکایی را برای مقابله با چین به خود مشغول کرده است. بنابراین در این مقاله تلاش شده است راهبرد های سیاسی و امنیتی آمریکا از سال 2008 تا 2012 در قبال خیزش اقتصادی، نظامی و سیاسی چین بررسی شود. در پژوهش حاضر اعتقاد بر این است که آمریکا با بهره گیری از نظریه موازنه نرم، درصدد است از سلطه نظامی چین و فرامنطقه ای شدن قدرت چین جلو گیری کند. در این راستا آمریکا از طریق برقراری روابط گسترده نظامی و متعهد کردن کشورهای پیرامونی چین به خود، استفاده از مناطق چالش زا به عنوان ابزاری برای فشار بر این کشور، بهره گیری از سازمان ها و نهادهای بین المللی و منطقه ای برای افزایش هزینه های سیاسی و اقتصادی چین و رقابت با چین در مناطق مختلف جهان برای کاهش نفوذ این کشور، به دنبال مهار و انزوای دولت پکن است.
جایگاه سیاست دریایی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استراتژی دریایی نقش اساسی سیاست دریایی را مشخص می سازد. توجه به دریا و مسایل و توسعه آن نقش اساسی در توسعه منطقه ای و پایدار دارد و دولتها همیشه در تلاش بوده اند به نحوی به دریا دسترسی داشته باشند . جمهوری اسلامی ایران به دلیل نداشتن استراتژی دریایی و داشتن سیاست برّی یا خشکی در برنامه ها هنوز نسبت به توسعه قلمرو دریایی و جزایر و بنادر آن بی توجهی دارد و آثار این غفلت در جزایر و بنادر مشهود است .و حتی در تهیه طرح آمایش سرزمین این نگاه به دریا تغییر نیافته است. دراین تحقیق تلاش شده است علل این بی توجهی مشخص گردد و راهکارهای عملی برای تغییر این دیدگاه ارائه شود.
دفاعیه ای معرفت شناختی از انحصار گرایی دینی
حوزههای تخصصی:
نگاهی به نگرش و روش سیستمی در حل مسائل سیستم های فرهنگی - اجتماعی
حوزههای تخصصی:
مقایسه دیدگاه آیه الله جوادی آملی و آیه الله مصباح یزدی در زمینه «ادله اثبات ولایت فقیه»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ولایت فقیه به عنوان نظریه سیاسی اسلام در عصر غیبت از جانب بسیاری از فقها و اندیشمندان شیعی مطرح گردیده و برای اثبات آن دلایل مختلفی اعم از نقلی و عقلی ارائه شده است. در مقابل نیز کسانی مخالف این نظریه بوده و ادله مذکور را برای اثبات آن ناکافی دانسته اند. در شرایط حاضر که نظامی با محوریت این نظریه در کشور اسلامی ایران شکل گرفته، تبیین ادله اثبات آن امری مهم و ضروری است. در میان فقها و اندیشمندان به نام معاصر، حضرات آیات جوادی آملی و مصباح یزدی از جمله شخصیت هایی هستند که آرا و نظرات آنان هم در مجامع حوزوی و هم در مجامع دانشگاهی مورد توجه ویژه است. از این رو، مقایسه دیدگاه این دو شخصیت در مورد ادله اثبات ولایت فقیه می تواند ضمن روشن کردن برخی دقت ها و ظرافت های علمی این بحث، به تبیین و تثبیت هر چه بیشتر این نظریه کمک کند. از این رو مقاله حاضر با نظرداشت چنین هدفی تلاش کرده با روش تحلیل اسناد و بررسی نسبتاً جامع و کامل آثار این دو شخصیت، دیدگاه آنها را در باب ادله اثبات ولایت فقیه بررسی و مقایسه نماید.