فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱۱٬۸۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از تحولات مهم پس از فتوحات اعراب، گسترش تدریجی اسلام و در نتیجه تبدیل مسلمانان به جمعیت غالب در سراسر فلات ایران بود. با این وجود به گواهی منابع مختلف در برخی مناطق مانند فارس عده ی زیادی از زرتشتیان بدون تمایز خاص با مسلمانان، زندگی نسبتاً آرام و مسالمت آمیز همراه با همگرایی را سپری می کردند. در شکل گیری این وضعیت زمینه ها، علل و مؤلفه های چندی اثرگذار بوده اند. سیاست همراه با تساهل و تسامح و اهتمام به حمایت و حفظ حقوق غیرمسلمانان و نیز مقابله با گروه ها و افراد تندرو از سوی آل بویه به ویژه در دوره قدرت، امکان زیادی جهت آخرین حضور پررنگ زرتشتیان در عرصه اجتماعی فراهم آورد. این رویکرد حکومت با دستورات دینی مبنی بر لزوم رعایت حقوق اهل ذمه و نیز وجود پاره ای تشابهات در اعمال و اندیشه ها و نیز فرهنگ و آداب ورسوم ریشه دار ایرانی که دچار تغییر چندانی نشده بودند، باوجود پاره ای مخالفت ها، تقویت گردید. هردو گروه مسلمان و زرتشتی میراث دار فرهنگ مشترکی بودند که به صورت طبیعی ایشان را جامعه ای واحد نشان داده سبب ایجاد رابطه عمدتاً مسالمت آمیز و همگرایانه گردید که در عرصه اجتماعی تاًثیر گذار بوده است. مهم ترین دستاورد پژوهش حاضر را می توان معرفی علل و مؤلفه هایی که به ایجاد جامعه ای به دور از تنش های مخرب انجامید دانست. در این جستار سعی داریم عوامل مؤثر در شکل گیری روابطی مبتنی بر همگرایی بین دو گروه در عصر آل بویه در ایالت فارس را با روش توصیفی تحلیلی با رویکردی تاریخی و تکیه بر مطالعات کتابخانه ای تبیین نماییم.
مراحل سه گانه تحول دولت در ایران دوره ناصرالدین شاه قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره ناصرالدین شاه از منظر اندیشه و کنش سیاسی دربردارندة وضعیت گذار از سلطنت مطلقه به سبک جدید است. این دگرگونی در قالب ظهور سوژه های جدید و طرح گزارة دولت مدرن و جدایی دولت از دربار هویدا شد. مسئله نوشتار حاضر در قالب پرسش های زیر صورت بندی و طراحی می شود که گفتمان دولت مدرن در دوره ناصری چه بود؟ گزاره های این گفتمان به کدام امر ارجاع می دهد و چه سوژه هایی به بیان گزاره های آن پرداختند؟ استراتژی های گفتمان چگونه شکل گرفت و چه کردارهایی زمینه تداوم گفتمان را شکل داد؟ مسلّم است که ناصرالدین شاه در 1276ه.ق در حکمی شش وزیر را به ریاست وزارتخانه ها منصوب کرد که در برابر شاه مسئول بودند. بیست و دو سال این وزارتخانه ها در حال ادغام و تغییر بودند و قوانین جدیدی نوشته می شد تا اینکه شاه قاجار متأثر از سفرهای فرنگ در فرمانی به وزراء اعلام کرد در هر قسم از امور دولت از جزئی و کلّی مختار و مجازند و هرچه را وزراء صلاح بدانند شاه قاجار فرامین آنان را مردود نخواهد کرد. این تغییر سخن در باب حاکمیت و الگوی اداره امور به دربار محدود نماند بلکه از وظایف پادشاه در برابر مردم هم سخن گفته شد. هم زمان نیروهای اجتماعی از جمله متفکران جدید از قانون و ملت سخن گفتند و نقد را به دربار کشاندند. این رخداد به معنای نوعی گسست از وضع پیشین قابل تفسیر است، گسستی که در پی شکل گیری گروهی از متفکران جدید و البته با تغییر شیوه سخن گفتن آنان دربارة دربار رخ داد و نشانه های آن به دربار هم کشیده شد.
واکاوی مفهوم جهاد و مصادیق آن در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهاد در دین مبین اسلام از تکالیفی است که با شرایط خاص و رعایت ضوابط ویژه و کاملاً برنامه ریزی شده انجام می گیرد و به سبب ماهیت اجتماعی، سیاسی و امنیتی اش بدون حضور حاکم اسلامی امکان پذیر نیست؛ چنانکه مشروعیت آن منوط به اذن امام معصوم (ع) در عصر خود و فقیه عادل در عصر غیبت است. در دوره صفویه نیز جهاد از سوی اکثر فقها در زمان غیبت جایز شمرده نمی شد. با وجود این، در تمام دوره صفویه جهاد به عنوان یک شعار و محرک در جنگ ها شناخته می شد و مورد استفاده قرار می گرفت. از این رو، این مفهوم و مصادیق اش در دوره صفویه نیاز به بررسی و واکاوی دارد. در نتیجه، این مقاله، حولِ محور این پرسش شکل گرفته که جهاد در دوره صفویه در چه معنا و مفهومی به کار رفته و چه مصادیقی داشته است؟ در پاسخ، مقاله این مدعا را طرح می کند که با وجود مخالفت اکثر علما و فقهای عصر صفوی، مبنی بر جایز نبودن جهاد در عصر غیبت، شاهان صفوی متناسب با شرایط پیش آمده یا از فقها اذن جهاد می گرفتند و یا بدون اذن آنها، با شعار جهاد به نبرد با دشمنان داخلی و خارجی، اعم از مسلمان و غیرمسلمان می پرداختند. این پژوهش با تکیه بر رساله های فقهی، نامه ها، اسناد و منابع تاریخی و با روش توصیفی - تحلیلی سعی در تبیین و واکاوی مفهوم جهاد و مصادیق آن در دوره صفویه دارد.
نمودهای اجتماعی تساهل در دوره سلجوقیان؛ تبیین کنش حکمرانان سلجوقی با شیعیان امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکید بر نقش ساختار سیاسی در مواجه با گروه های اجتماعی و مذهبی از آن جهت است که در دوره سلجوقی نهاد سیاسی در عمل نهاد مذهب و مناسبات اجتماعی را تحت تاثیر خود قرار می دهد. تا آنجا که امکان داشت سلسله مراتب مذهبی در چارچوب حکومت متشکل می شود و امور مذهبی تحت نظارت وزیر قرار می گیرد. این پژوهش با رویکرد مسئله محور تلاش دارد به تبیین کنش و بینش حکمرانان سلجوقی نسبت به گروه اجتماعی شیعیان امامیه بپردازد. یافته های پژوهش حاکی از آنست که امامیان در عرصه اجتماعی دارای حقوق و آزادی های نسبی در زمینه برگزاری مراسم های مذهبی، برگزاری جلسات وعظ، خطابه و مناظره برخوردار بودند. نهادهای فرهنگی شیعیان همچون مدارس و مساجد در شهرهای مختلف فعال بود. حضور رجال و علمای شیعه در مناصب اداری شهری همچون قضاوت، نقابت و مناصب اداری کشوری همچون وزارت و حضور در دیوان ها به رسمیت شناخته شده بود. دستاوردهای پژوهش دلایل متعددی در اتخاذ رویکرد متساهلانه سلجوقیان نسبت به امامیان را نشان می دهد.
بازشناسی جغرافیای سیاسی سرحدات حکومت طاهریان (با تأکید بر نقش ناهمواری های جغرافیایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیا به عنوان بستر تاریخ همواره نقش مهمی در شکل دهی به تحولات تاریخی ایفا کرده است. بیان وضعیت جغرافیایی یک منطقه از حیث موقعیت و اقلیم سبب درک بهتر رویدادهای سیاسی می شود و حتی بسیاری از مجهولات و نکات مبهم تاریخی را قابل فهم خواهد کرد. این پژوهش، از نوع پژوهش های کیفی و به دنبال یافتن عوامل جغرافیایی مؤثر بر شکل گیری حدود سرحدّات حکومت طاهریان است. اتکا منابع تاریخی بر ارائة گزارش رویدادهای سیاسی، ناخواسته سبب کم توجهی مورّخان و راویان به مکان شکل گیری آن حوادث شده است. بر این اساس برای بازشناسی قلمرو طاهریان از منابع غیرتاریخ نگارانه، به ویژه کتاب های جغرافیایی استفاده شده است. تاکنون نقش عوامل جغرافیایی در تشکیل سرحدات حکومت طاهریان، موضوع پژوهش مستقلی قرار نگرفته و فقط در چند کتاب مرتبط با تاریخ سلسله طاهری به صورت گذرا و کلی به حدود جغرافیای سیاسی آنان اشاراتی شده است. در نوشته حاضر سرحدات طاهریان بر مبنای جهت های چهارگانه و با حفظ ترتیب تاریخی حاکمان طاهری دوباره ترسیم شده است. در پایان با مراجعه به نقشه های موجود در چند اطلس معتبر داخلی و خارجی، میزان انطباق گزارش های منابع مکتوب و نقشه های مزبور اعتبارسنجی نقشه ای جدید پیشنهاد شده است.
تحلیل انتقادی روایت های منتخب پهلوی گرایان و طرفداران دکتر مصدق در باره واقعه 28 مرداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در باره روند تکوین، شکل گیری و ماهیّت واقعه 28 مرداد 1332، روایت های گوناگونی، که گاه متعارض و کاملاً وارونه می نماید، ارائه شده است. در مقاله حاضر تلاش می شود، با تحلیل انتقادی روایت های برگزیده پهلوی گرایان و طرفداران دکتر محمد مصدق، دلایل و فرایندهایی ردیابی شود که، راویان را به کانون سازی، شخصیّت پردازی و برجسته سازی پیرامون واقعه 28 مرداد 1332 رهنمون ساخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، نگاه متفاوت راویان، که از زاویه دید ویژه ای نشئت می گرفته است، شبکه های معنایی و محتوایی گوناگونی را از واقعه 28 مرداد ارائه داده است؛ تاجایی که، گروهی از راویان، واقعه 28 مرداد را «کودتا» دانسته، آن را نکوهش کرده اند و شماری دیگر، آن را به مثابه «قیام و رستاخیز ملّی» مورد ستایش قرار داده اند. مدّعای پژوهش حاضر این است که: علایق، خاستگاه و جایگاه خانوادگی، عقیدتی- ایدئولوژیکی، سیاسی و اجتماعی راویان، زوایای دید و شبکه های معنایی و محتوایی گوناگونی را در آثار و نوشته های آنها پدید آورده؛ موجب شده است تا، در تحلیل گفتمانیِ دلایل بروز واقعه 28 مرداد، به برجسته سازی ها و حاشیه رانی ها، کانون سازی ها و شخصیّت پردازی های دلخواه دست بزنند.
بررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی روزگار میر سید علی همدانی (714-786 ه . ق)
حوزههای تخصصی:
میر سید علی همدانی (714-786 ه . ق) از عرفای مشهور قرن هشتم است، که در علوم مختلف تبحر داشت، وی در زمینه مذهبی و عرفانی آثار ارزنده ای داشت. که تعداد آن ها از صدرساله و کتاب تجاوز می کند. میر سید علی پایه گذار فرقه همدانیه در عرفان می باشد که توانست بر برخی فرقه های بعد از خود نیز تأثیر بگذارد. پژوهش حاضر با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی با واکاوی اوضاع سیاسی، فرهنگی، اجتماعی حاکم در دوران حیات این عارف و اندیشمند مسلمان بدین یافته ها دست یافته است که در پی درگیری ها و آشفتگی های سیاسی دوران ایلخانی و دوران پس از آن (حکومت های محلی) و دوره تیمور، نزاع و زد و خوردهای بین حاکمان محلی، قدرت گیری فئودال ها حیات اجتماعی ایران دوره هایی از بحران را پشت سر گذاشته است، که سبب ظهور شاخه های تصوف و نیز مهاجرت های بزرگی گشته است. از جمله مکان های مورد توجه هندوستان بود که میر سید علی با مهاجرت به آنجا و با احیاگری فرقه ای صوفی در گسترش اسلام صوفی منشانه در هندوستان تأثیر داشته است.
بررسی روند شکل گیری تشکیلات اداری مغول ها در ایران با تاکید بر دوره چینتمور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیرات غلبه و حکمرانی مغول ها در ایران، از جنبه های مختلف درخور بررسی است. از جمله این تاثیرات نحوه مدیریت و شیوه راهبرد بخش های اداری است. مغول ها در هنگام ورود به ایران، روش اداری خاص خود را داشتند و به طبع، در تشکیلات موجود در ایران دگرگونی هایی ایجاد کردند. در نتیجه با حکمرانی مغول ها، تشکیلات کهن اداری ایرانی اسلامی دگرگون شد. در برابر این تشکیلات و عناصر جدید، سنت های کهن اداری ایرانی اسلامی چه دگرگونی هایی پیدا کرد؟ چنین به نظر می رسد که با وجود به کارگیری کاربدستان ایرانی در نظام اداری مغول ها در ایران که امری ناگزیر بود، اصطکاک و تناقض و تباین میان این عناصر محتمل بود. این عامل موجب شد که در روزگار نخستین سلطه مغول، بر پیچیدگی رویدادهای دیوانی و نحوه تلفیق تشکیلات اداری مغول ها با تشکیلات ایرانی اسلامی افزوده شود. گزارش این تحول به قلم دیوانسالاران ایرانی که بی تردید، ذهنیت ایرانی را در متن وارد کرده اند نیز به ابهامات موجود افزون خواهد شد. ازاین رو، این مقاله درصدد است تا با بازخوانی ویژگی تشکیلات مغول ها و تشکیلات اداری ایرانی اسلامی از یک سو و بررسی گزارش مورخان ایرانی از رویدادهای اداری و سیاسی در روزگار نخستینِ ایجاد تشکیلات مغول ها در ایران از سوی دیگر، روند تحولات و دگرگونی هایی را که در تشکیلات اداری ایران در مواجه با مغول ها به وجود آمد، تبیین کند.
طاعون در ایران عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پاسخ گویی به نیازهای طبی در هر جامعه ای در قالب نظام طبی آن جامعه عملی می گردد لذا پژوهش حاضر براساس این مسئله شکل گرفته است که رویکرد شناختی و رفتاری در مقابله با بیماری مسری طاعون در جامعه ایران عصر صفوی در چه فضایی از گفتمان طبی و بر اساس چه روش هایی صورت می گرفت و بروز آن چه مصائبی را به دنبال داشت؟ یافته های پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی-تحلیلی نشان می دهد که نظام طب ایران عصر صفوی در مواجهه با بیماری طاعون از حوزه های مختلف معرفتی طب جالینوسی با طرز تفکر اخلاطی، طب مبتنی بر اصول تفکر اسلامی و طب عامیانه رایج در میان مردم بهره می برد. به لحاظ شناختی، عدم شناخت و ناآگاهی نسبت به عامل بیماری زا، سردرگمی در رویکرد رفتاری و شیوه های درمانی را به دنبال داشت ازاین رو پیشگیری از ابتلا به بیماری به شکل های گوناگون در اولویت قرار داشت و شیوه های مختلف درمانی نیز نه برای علاج منشأ و اصل بیماری که اغلب برای رفع عوارض و نشانه ها مورداستفاده قرار می گرفت. نتیجه متعاقب بروز طاعون در جامعه عصر صفوی، تلفات جمعیتی، مشکلات اقتصادی، قحطی و ناامنی راه ها بود.
زمینه ها و پیامد های مهاجرت نخبگان ایالت فارس نمونه پژوهی: خاندان هاﺷﻤیﮥ شیراز ( 1207تا1245ق/1792تا 1829م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل و واکاوی رویدادهای تاریخ ایران که بخش اعظمی از آن خاندان محور تلقی می شود، مستلزم شناخت نخبگان و خاندان های محلی و دیوانی، تبیین روابط آنان با حکومت ها و همچنین فهم جابه جایی و تحرک این کانون اثرگذار است. این جستار با رویکردی تاریخی و با تأکید بر پدیدﮤ سیاسی و اجتماعی مهاجرت، تلاش می کند زمینه ها و پیامدهای مهاجرت خاندان هاشمیه شیراز (1207تا1245ق/ 1792تا 1829م) را تبیین کند. یافته های پژوهش نشان می دهند که فروپاشی ﺳﻠﺴﻠﮥ زندیه، جابه جایی کانون سیاسی و اداری قدرت از شیراز به تهران، بینش محدود و عشیره ای قاجارها و نیاز مبرم آنها به نخبگان، توانمندی تشکیلاتی و دیوانی خاندان هاشمیه، آسیب پذیرشدن حیات سیاسی و اجتماعی شهر شیراز و... باعث مهاجرت ادواری و دائمی بخش عمده ای از خاندان هاشمیه شیراز به تهران و دیگر مراکز شهری این دوره شد. به طور کلی کمک بخشی به استقرار و تثبیت پایه های قدرت قاجارها، مشروعیت آفرینی و ﻏﻠﺒﮥ حکومت بر بحران های پیش رو، قلع وقمع خاندان هاﺷﻤیﮥ شیراز در زمان فتحعلی شاه، استمراریافتن و درعین حال سهیم شدن این خاندان در شکل بخشی به پاره ای از تحولات سیاسی این دوره و پس ازآن، ازجمله پیامدهای غالب این مهاجرت ها بود.
عوامل دیرپایی دوران حکومت غوریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدرت سیاسی غوریان با دوران حکمرانی خاندان شنسبانیه شناخته شده است. این خاندان دست کم از سال 401تا612ق/1011تا1215م حکومت کردند و پس ازآن نیز برای سال های طولانی، بازماندگان آنها در شبه قارﮤ هند حکومت کردند. این بررسی پژوهشی توصیفی تحلیلی در حوزﮤ مطالعات تاریخی، کتابخانه ای، است. هدف پژوهش نیز شناخت و ارزیابی عوامل طولانی بودن قدرت سیاسی و نظامی غوریان و دیرپایی استقرار سیاسی آنان در سرزمین های شرقی خلافت اسلامی است. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد این عوامل در وجوه مختلف و به نوﺑﮥ خود هریک در پایداری طولانی مدت حکومت غوریان سهم داشته اند. توان دفاعی و تهاجمی غوریان، موقعیت و گسترﮤ جغرافیایی، محبوبیت نسبی خاندان شنسبانی در میان غوریان، توان مالی و اقتصادی غوریان، اسلام آوردن غوریان، حمایت خلافت عباسی از غوریان، حکومت خانوادگی ﺳﻠﺴﻠﮥ غوریان، وجود مراکز چندگاﻧﮥ حکومت و اوضاع سیاسی پیرامونی از مهم ترین این عوامل بودند.
اصلاحات ارضی و مسئله سلب مالکیت از مالکان زن(1341-1351ش)؛ مطالعه موردی: غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف کلی مقاله حاضر تبیین تحول وضعیت اربابان و مالکان زن در جریان اصلاحات ارضی و نشان دادن چرایی و چگونگی سلب مالکیت از زنان و نیز، پیامدهای آن است. روش/ رویکرد پژوهش:رویکرد تحقیق حاضر کیفی است. داده ها بر پایه اسناد و منابع کتابخانه ای و براساس نمونه گیری هدفمند گردآوری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش گراندد تئوری استفاده شد. یافته های پژوهش:یافته ها نشان می دهد در جریان اصلاحات ارضی در ابعاد وسیعی از زنان سلب مالکیت شده است. مهم ترین عوامل سلب مالکیت از زنان عبارت اند از: قانون اصلاحات ارضی، غایب بودن مالکان زن، حق نسق و نسق بندی که در عرف جامعه روستایی و مردسالار ایران حقوقی مردانه تلقی می شد و درنهایت سقوط نظام ارباب رعیتی. سلب مالکیت از زنان پیامدهای متعددی داشت؛ سلطه پذیری و انقیاد زنان روستایی، نابرابری زنان روستایی با زنان شهری، خودسوزی زنان روستایی و گسترش مالکیت حقوقی ازجمله پیامدهای حذف زنان از نظام مالکیت زمین در مناطق روستایی بود.
چرایی حکومت فرهادمیرزا معتمدالدوله بر کردستان و پیامدهای آن (1284تا1291ق/1867تا1874م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمان قدرت یابی خاندان اردلان، ایالت کردستان ایران تحت حاکمیت بنی اردلان اداره می شد و حکمرانان آن مناسبات خود را با دولت های مرکزی به نحوی تنظیم می کردند که استقلال خود را در جایگاه حکومتی محلی حفظ کنند. این خاندان تا زمان ناصرالدین شاه قاجار بر کردستان حکومت کرد؛ اما در این زمان و در راستای سیاست تمرکزگرایی ناصری و قاجاری کردن حکومت ایالات، شاهزاده فرهادمیرزا معتمدالدوله به حکومت کردستان تعیین شد و این گونه، به حیات سیاسی اردلان ها پایان داده شد. معتمدالدوله شورش های کردستان را سرکوب کرد و ناامنی را از بین برد و نظم و امنیت را در آنجا برقرار کرد. این شورش ها و ناامنی ها در اثر ناتوانی آخرین والی اردلان و خودسری های بزرگان اورامان و حملات عشایر جاف پدید آمده بود. او سپس در این ایالت، اقدامات عمرانی و اصلاحی انجام داد. در این پژوهش، دوران حکومت معتمدالدوله بر کردستان پس از برافتادن حکومت محلی اردلان و اقدامات وی در این ایالت برای تثبیت قدرت قاجارها، به شیوﮤ توصیفی تحلیلی، بررسی شده است. یاﻓﺘﮥ پژوهش نشان می دهد که تغییر سیاست قاجارها در مقابل خاندان اردلان، به سیاست تمرکز قدرت توسط دربار قاجار بستگی داشت و معتمدالدوله با مهار کانون های بحران و برقراری امنیت، در تثبیت قدرت قاجارها بر کردستان نقش مهمی ایفا کرد.
نگاهی به تأثیر نظام مالیاتی بر شورش غریب شاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شورش های اعتراض آمیز که واکنشی به اوضاع نامطلوب حاکم بر جامعه محسوب می شوند، علت های مختلفی دارند که بازشناسی آنها رهیافتی به زندگی اجتماعی مردم و بازیابی تاریخ اجتماعی است. بررسی شورش های دوره صفویه نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ به ویژه که در تاریخ نگاری این دوره، زندگی اجتماعی مردم و طبقات فرودست، جز اشاراتی واگذاشته شده است. شورش مردم گیلان در آغاز پادشاهی صفی که به نام شورش غریب شاه شناخته می شود، نمونه مهمی از شورش های گروه های فرودست است که این پژوهش علت ها و عوامل مؤثر در آن را بررسی می کند. این بررسی مبتنی بر دو دسته از گزارش ها و نوشته هاست: گزارش های مورخان دوره صفویه و نظریه ها و تحلیل های پژوهشگران معاصر. بررسی دقیق گزار ش ها نشان می دهد که شورش گیلان در آغاز پادشاهی شاه صفی، به طور مشخص اعتراض به پادشاهی شاه صفی نیست بلکه ریشه ها و زمینه های آن را باید در دوره پادشاهی شاه عباس جستجو کرد. مهم ترین علت ها در نحوه حکومت و اداره ایالت گیلان و فشارهای مالیاتی در قالب گرفتن اخراجات گوناگون است که موجب سلب امنیت اقتصادی مردم این ایالت در دوره شاه عباس اول شد. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از گزارش های تاریخی و اسناد و تحلیل های پژوهشگران به موضوع می پردازد.
تحلیل چالش های اقتصادی و فرهنگی استقرار نظام مشروطه در کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی چالش اقتصادی و چالش دینی که در کاشان بر سر راه ایجاد ساختار مشروطه وجود داشت، می پردازد. بستر اقتصادی کاشان میراث دار وضعیت نابسامان اقتصادی ایران دورة قاجار بود که پذیرش نظام نوین را با مشکل مواجه می کرد. جامعة کاشان در دورة قاجار جامعه ای ایستاست با عقاید سخت مذهبی که در آن مشروطه و نظام نوین پذیرش نداشت. نوشتن دو رساله کلمات انجمنو رسالة انصافیهدر جهت تطبیق دادن مشروطه با اسلام جهت متقاعد کردن جامعه به پذیرش نظام نوین صورت گرفت. این پژوهش با استفاده از اسناد،نسخ خطی و منابع اصلی به دنبال آزمون این فرضیه است که «آیا وضعیت اقتصادی و فرهنگی کاشان در دورة قاجار بر پذیرش مشروطه در کاشان تأثیر داشته است؟». یافته های این پژوهش نشان می دهد که وضعیت اقتصادی نابسامان کاشان در دورة قاجار، چالش بزرگی بر سر راه پذیرش نظام جدید بود. وضعیت فرهنگی شهر و ساختار ایستای آن، چالش فرهنگی استقرار نظام نوین بود. نوشتن رساله انصافیه، برای اثبات انطباق مشروطه با اسلام، در جهت کمک به استقرار نظام نوین در کاشان ارزیابی می شود.
مواجهة مجلس شورای ملی و ساختار کهن قدرت: تحلیلی از واکنش دربار و شاهزادگان به اصلاحات مالی مجلس اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشدید بحران مالیِ ایران در آستانة انقلاب مشروطیت و ضرورت ساماندهی نظام مالی، این امر را در صدر دغدغه های نخستین مجلس شورای ملی قرار داد. تشکیل کمیسیون مالیه و یکی از اقدامات آن یعنی تنظیم صورتِ دخل و خرج و کاستن از حقوق و مستمری ها به این منظور صورت گرفت. این اقدامات به نوبة خود، واکنش عناصر ذی نفع ساختار کهن را به دنبال داشت و آنها را در برابر ساختار جدید و در رأس آن، نهاد پارلمان قرار داد. در مقالة پیش رو تلاش شده است ابعاد این مواجهه در بستر سیاسی اش کاویده شود. پرسش محوری آن عبارت است از این که اقدام مجلس اول در کسر حقوق و مستمری ها چه تأثیری بر مواجهة مجلس و ساختار کهن قدرت داشت؟ نقطة کانونی این تحقیق که با تکیه بر مطالب مندرج در صورت مذاکرات مجلس و مبتنی بر یک الگوی توصیفی تحلیلی مشخص شده، واکنش رده های بالایی منظومة قدرت است. نتیجه نشان می دهد که اقدام مجلس در کسر حقوق و مستمری ها، واکنش دو سطح از هستة مرکزی قدرت و وابستگان آن شامل شاه و دستگاه سلطنتی و شاهزادگان را برانگیخت. این واکنش در قالب عریضه نویسی، تحصن در مجلس و اعتراض به این نهاد نوپا جلوه یافت.
تحلیل و بررسی تکاپوهای سیاسی - اقتصادی ممالیک در دریای مدیترانه در تقابل با ایلخانان (648-923 ه . ق/1250-1517 م)
حوزههای تخصصی:
دوران سیصدساله ی فرمانروایی ممالیک بر مصر و شام، حدفاصل میان دو دولت ایوبی و عثمانی (648-923 ه . ق/1250-1517 م)، از مهم ترین ادوار سیاسی و اجتماعی و فرهنگی این منطقه به شمار می رود. از دیدگاه سیاسی سلاطین مملوک علاوه بر آنکه به مثابه سدی در برابر یورش مغولان قد برافراشتند؛ مهاجمان صلیبی را در هم شکستند و از سرزمین فلسطین بیرون راندند. ممالیک برای توسعه سیاسی – اقتصادی خود از تقابل و دشمنی با ایلخانان به عنوان یک محور اصلی بهره بردند و همه ی روابط خود با دولت های درگیر در منطقه ی مدیترانه را بر اساس این محور شکل دادند. از لشکرکشی به ارمنستان تا عهد و پیمان با اروپائیان همگی بر اساس این محور شکل گرفت و درنهایت نیز در موارد بسیاری به ممالیک نقش یک دولت واسطه گر در منطقه ی مدیترانه را داد. بر این اساس این بررسی به دنبال کنکاش در روابط سیاسی و اقتصادی ممالیک با محوریت توجه به دولت ایلخانی می باشد و همواره این سؤال مطرح می گردد که ممالیک در دریای مدیترانه چه نقش اقتصادی داشتند و جایگاه آن ها در ارتباط با حکومت های وقت چگونه بود؟ از این رو محور اصلی بحث بررسی نقش واسطه گری ممالیک با قدرت های منطقه است. نتایج نشان می دهد که سلاطین مصر در تقابل با ایلخانان با استفاده از این روش موفق بوده اند.
بررسی نظام اداری ولایات در حکومت زندیه (1163- 1209 ه . ق)
حوزههای تخصصی:
حکومت زندیه پس از یک دوره آشوب سیاسی و نظامی پس از قتل نادرشاه، در ایران بر قرار گردید. سلسله زندیه با توجه به مدت کوتاه حکمروایی و نیز محدودیت قلمرو حکومتی خود نتوانست تغییرات عمیقی در زیر ساخت های نظام های مختلف حکومتی به وجود آورد. در نتیجه نظام اداری حکومت زندیه و مناصب و مشاغل و القاب آن نیز برگرفته از همان نظام اداری حکومت های پیش از خود یعنی افشاریه و صفویه است. کریم خان کوشید با تسلط بر ولایات و نظارت بر آنان از سوی حکومت مرکزی، عملاً وحدت ملی را در ایران تحقق بخشد و از پراکندگی جلوگیری نماید. در واقع حکومت زندیه با دنبال کردن هدف ایجاد امنیت سیاسی، قضایی و نظامی در داخل ولایات؛ سعی نمود تا آرامش را در داخل مرزهای ایران ایجاد کند. تقسیمات کشوری ایران و مناصب اداری ولایات نیز در این راستا با پیروی از الگوی دوره های حکومت های قبل تنظیم شد. در این پژوهش مناصب اداری ولایات و مناصب تقسیمات کشوری با استفاده از روش توصیفی – کتابخانه ای مورد ارزیابی قرار می گیرد.
نظام مدیریت چینی- ختایی در بخارای دوره مغول
حوزههای تخصصی:
تاریخ بخارا بسیار طولانی و باشکوه بوده است اما هیچ دوره ای از تاریخ آن برای مورخ به صورت بالقوه جذاب تر از زمان حکومت مغولان (۱۲۲۰ تا ۱۲۶۰ م) نیست. طی این دوره، منطقه بخارا و شهرهای بزرگ آن به معنای واقعی کلمه از خاکستر برخاستند تا نه تنها در ترکستان بلکه در بیشتره مناطق شرقی جهان اسلام، موقعیت برتر را به دست آورند. به هر حال با وجود اهمیت خاص این موضوع، اطلاعات ما در مورد این دوره در بهترین حالت ناقص است و پیش از آنکه بتوان به نتیجه گیری قطعی درباره ی تأثیر کلی مغولان در تاریخ بخارا یا حتی خطوط اصلی تحول در این منطقه برسیم، باید به بسیاری از سؤالات اساسی جواب داده شود. بخشی که به خصوص مشکل ساز است، حوزه کمتر شناخته شده تاریخ دیوانسالاری است. ما در این زمینه با فقدان مطلق اسناد دست اول مواجهیم و اطلاعات بسیار محدودی هم که در مورد این موضوع در دست داریم، از منابع متأخر به دست آمده است. این اطلاعات به ما می گویند که یک حکومت مغولی در این ناحیه وجود داشته اما اطلاعاتی که غیر از این در اختیار ما قرار می دهند، چیزی بیشتر از اسامی حکمرانان و نایب الحکومه های مختلف و معدودی از القاب و عناوین نیست.
بررسی تأثیرات عوامل سیاسی در تغییرات سرزمینی ایل شاهسون در دوره قاجاریه (1218ق/1803م – 1304ق/1887م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایل شاهسون یکی از بزرگترین ایل های ایران است که پس از شکل گیری در دوره صفویه، دشت مغان و دامنه های سبلان را برای قشلاق و ییلاق خود برگزیدند. در دوره قاجاریه، سرزمین اصلی شاهسون ها در دشت مغان یک بار به دلیل اشغال مراتع قشلاقی آنها در جنگ های ایران و روس و بار دیگر به دلیل فشارهای متعدد سیاسی دولت روسیه دچار تغییر گردید. این مقاله بر آن است تا بر اساس گردآوری داده های مرتبط با ایل شاهسون از منابع و اسناد آرشیوی و با استفاده از روش تحقیق تاریخی، تغییرات سرزمینی و کوچ های اجباری ایل شاهسون را بر اساس تاثیرات عوامل سیاسی مورد بررسی قرار دهد. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که از دست رفتن مراتع قشلاقی(در بخش شمالی دشت مغان)، رقابت حکام محلی در سلطه بر ایلات، از دست رفتن بازارهای فروش تولیدات دامی در شهرهای مستقر در دشت مغان، اخذ مالیات اضافی، ضعف دولت مرکزی و تشویق دولت روسیه به غارتگری طوایف قدرتمند مرزی برای تحت فشار قرار دادن دولت ایران، درگیری های مرزی طوایف قدرتمند شاهسون و سپس بسته شدن مرزها، از عمده ترین دلایل جابجایی های سرزمینی طوایف گوناگون ایل شاهسون در دوره مورد نظر و ظهور وضعیت های بعدی استقرار آن طوایف در قشلاق های اختصاص یافته از سوی دولت ایران بود.