مطالب مرتبط با کلیدواژه

فرهادمیرزا معتمدالدوله


۱.

چرایی حکومت فرهادمیرزا معتمدالدوله بر کردستان و پیامدهای آن (1284تا1291ق/1867تا1874م)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قاجاریه کردستان اورامان خاندان اردلان فرهادمیرزا معتمدالدوله

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار اجتماعی
  3. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تاریخ محلی
تعداد بازدید : ۱۰۵۹ تعداد دانلود : ۷۹۱
از زمان قدرت یابی خاندان اردلان، ایالت کردستان ایران تحت حاکمیت بنی اردلان اداره می شد و حکمرانان آن مناسبات خود را با دولت های مرکزی به نحوی تنظیم می کردند که استقلال خود را در جایگاه حکومتی محلی حفظ کنند. این خاندان تا زمان ناصرالدین شاه قاجار بر کردستان حکومت کرد؛ اما در این زمان و در راستای سیاست تمرکزگرایی ناصری و قاجاری کردن حکومت ایالات، شاهزاده فرهادمیرزا معتمدالدوله به حکومت کردستان تعیین شد و این گونه، به حیات سیاسی اردلان ها پایان داده شد. معتمدالدوله شورش های کردستان را سرکوب کرد و ناامنی را از بین برد و نظم و امنیت را در آنجا برقرار کرد. این شورش ها و ناامنی ها در اثر ناتوانی آخرین والی اردلان و خودسری های بزرگان اورامان و حملات عشایر جاف پدید آمده بود. او سپس در این ایالت، اقدامات عمرانی و اصلاحی انجام داد. در این پژوهش، دوران حکومت معتمدالدوله بر کردستان پس از برافتادن حکومت محلی اردلان و اقدامات وی در این ایالت برای تثبیت قدرت قاجارها، به شیوﮤ توصیفی تحلیلی، بررسی شده است. یاﻓﺘﮥ پژوهش نشان می دهد که تغییر سیاست قاجارها در مقابل خاندان اردلان، به سیاست تمرکز قدرت توسط دربار قاجار بستگی داشت و معتمدالدوله با مهار کانون های بحران و برقراری امنیت، در تثبیت قدرت قاجارها بر کردستان نقش مهمی ایفا کرد.
۲.

زمینه ها و ابعاد بحران اورامان در دوره ناصری (1268-1287ق)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اورامان کردستان ناصرالدین شاه فرهادمیرزا معتمدالدوله والی اردلان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۵ تعداد دانلود : ۶۰۳
یکی از مهم ترین وقایع کردستان در اواخر حکومت اردلان، ناآرامی های منطقه اورامان است. حفظ امنیت این منطقه، با توجه به هم جواری با مرزهای عثمانی، از دغدغه های حکمرانان محلی کردستان و دولت مرکزی در دوره قاجار بود؛ با اینحال، در فاصله سال های 1268تا 1287ق مواردی از ناآرامی در منطقه اورامان، در منابع تاریخی بازتاب یافته است. این پژوهش، به روش اسنادی و با رویکرد توصیفی  تحلیلی، بر پایه منابع کتابخانه ای، در پی پاسخ گویی به این دو پرسش است: مهم ترین عوامل بحران اورامان کدام است؟ دولت مرکزی برای مدیریت این بحران، چه سیاستی در پیش گرفت؟ یافته این پژوهش، نشان می دهد که بحران اورامان در مجموع متأثر از مؤلفه های چندگانه قدرت طلبی های محلی برخی حکام اورامان، سیاست های نادرست و ضعف حکومت محلی اردلان و تمرکزگرایی دولت مرکزی در دوره ناصری بوده است و برخلاف برخی تحلیل ها، نمی توان انگیزه های براندازانه یا ابعاد قوم مدارانه برای آن متصور شد. انتصاب فرهادمیرزا معتمدالدوله به عنوان حاکم کردستان نیز با هدف مهار بحران در اورامان بوده است. معتمدالدوله با همراهی نیروهای اعزامی از سوی دولت مرکزی، توانست در کوتاه مدت و به روش قهرآمیز، بر این بحران غلبه کند. این امر به معنای برطرف شدن زمینه ها و پیامدهای بحران و موفقیت دولت مرکزی در مهار بحران در بلندمدت نیست.