فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۹۴۱ تا ۶٬۹۶۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
ابزار عقل برای اندیشیدن به شیوه منطقی، و هوش برای اندیشیدن به شکل انتزاعی، از مواهب خدادادی است. مکاتب مختلف بشری به گونه های متفاوتی به تبیین انسان و ویژگی های او پرداخته ولی از شناخت و تبیین همه جانبه درمورد انسان ناتوان بوده اند. اما دین اسلام به انسان به عنوان موجودی چند بعدی و دارای کارکردهای اخلاقی، توجه ویژه ای دارد. اسلام برای مدیریت رفتار انسانی، مؤمنان را به خودآگاهی، خودسازی و تهذیب و شناخت فضیلت ها و زیبایی های اخلاقی تشویق می کند که مقدمه ای برای خداشناسی است. این کنترلِ رفتارهای درونی و بیرونی، همان مدیریت هوش هیجانی است. هوش هیجانی یکی از مسائلی است که مدتی است بشر امروزی به آن توجه کرده، ولی اسلام از قرن ها پیش به زندگی بشر در ابعاد مختلف نگریسته است. قرآن کریم، نهج البلاغه، احادیث و روایات به عنوان مهم ترین منابع علمی ـ اخلاقی و تربیتی اسلام، در کنار دیگر امور زندگی، قابلیت ها و کارکرد هوش هیجانی را برای انسان ها به ویژه مؤمنان یادآور شده اند تا از طریق مدیریت عواطف و هیجانات در فعالیت های روزمره و رفتارهای انسانی ـ به خصوص در تعامل با انسان ها ـ به هدف غایی خلقت خود نزدیک شوند.
"نگاهی به نشر نوین شبهات کهن در مورد قرآن قسمت پنجم"
منبع:
نامه جامعه ۱۳۸۴ شماره ۱۵
حوزههای تخصصی:
چگونگی تغییر مذهب مردم گیلان از تشیع زیدی به تشیع دوازده امامی در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرایط طبیعی و اقلیمی گیلان در طول تاریخ سبب شده است فاتحان بزرگ تاریخ به راحتی نتوانند به این ولایت راه یابند. در نیمه دوم قرن دوم هجری مخالفان شیعیِ خلافت عباسی توانستند با نفوذ در گیلان به ترویج آیین های تشیع زیدی بپردازند. دودمان آل کیا پس از قدرتگیری در شرق گیلان به دلیل تعصب در مذهب زیدیه، سایر گروه های مذهبی را مورد آزار و اذیت خود قرار دادند و عرصه را بر فعالیت مذهبی آنها تنگ نمودند؛ همچنین حکومت صفویه که فرقه زیدیه را به عنوان رقیب مذهبی خود می نگریستند در قرن دهم گیلانیان را تحت فشار قرار داد و آنها را مجبور به پذیرش مذهب تشیع جعفری نمود. مهم ترین پرسشی که در این زمینه مطرح می شود این است که: باورهای دینی مردم گیلان مبتنی بر چه مذهبی بود و حکومت صفویه چه تاثیری در تغییر باورهای دینی مردم گیلان از تشیع زیدی به تشیع امامی داشت؟
نقد و تحلیل دیدگاههاى متصوفه درباره حدیث
حوزههای تخصصی:
تبیین سیره تربیتی امام صادق جهت ارائه الگویی برای سبک زندگی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
هدف کلی پژوهش حاضر تبیین سیره تربیتی امام صادقj جهت ارائه الگویی برای سبک زندگی اسلامی می باشد. چراکه یکی از الزامات تحقق جامعه دینی، شکل گیری سبک زندگی اسلامی از طریق ارائه و تبلیغ انواع سبک های زندگی مقبول و منطبق با آموزه های اسلامی است. سبک زندگی، نشان دهنده مجموعه جهت گیری های ارزشی، هنجا رها، خواسته ها، تمایلات و شیوه های رفتا ری جامعه است. روش مورد استفاده تحلیل محتوای کیفی است. این پژوهش حاکی از آن است که سیره تربیتی امام صادقj، نشانگر توجه ایشان به تمامی ابعاد و ساحت های تربیتی (اعتقادی، عبادی و اخلاقی؛ ساحت اجتماعی، سیاسی؛ ساحت زیستی و بدنی؛ ساحت اقتصادی و حرفه ای؛ ساحت زیبایی شناختی و هنری؛ ساحت علمی و فناورانه) بوده و به همین دلیل به عنوان اسوه حسنه، قول و فعل و تقریر ایشان می تواند الگوی مطلوبی برای شکل بخشی به سبک زندگی آحاد جامعه باشد. متناظر با پیشنهاد کاویانی و بهره گیری ایشان از دیدگاه آدلر برای ارائه الگویی تجویزی برای سبک زندگی اسلامی و متناظر با محور تنه درخت سبک زندگی، می توان با نظر به ابعاد مختلف ساحت های تربیتی مطرح گردیده، نوع نگرش به هستی، نگرش به خود و نگرش به دیگران را برای شکل گیری سبک زندگی متربیان مبتنی بر سیره تربیتی امام تصویر نمود.
بررسی امکان ارتکاب قتل عمدی از طریق ترک فعل در فقه و حقوق کیفری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترک فعل منتهی به سلب حیات از دیگری اعم از آنکه انجام آن، وظیف? تارک بوده یا نه، در هر دو حالت با شرایطی در قوانین کیفری ایران جرم است. در حالت اول که شخص در برابر دیگری تعهد و وظیفه ای ندارد، نه از بابت قتل قربانی، بلکه ترک کننده به موجب بند 1 ماده واحد? قانون مجازات خودداری از کمک به مصدومین و رفع مخاطرات جانی 1354 محکوم میشود. در حالت دوم که شخص تارک برحسب قانون، قرارداد و یا حرف? خود وظیفه داشته مانع از تاثیر اسباب وقوع قتل علیه قربانی شود، چنانچه عمداً وظیفه خود را به قصد قتل قربانی ترک کند، عمل وی قتل عمدی و مشمول ماد? 206 قانون مجازات اسلامی خواهد بود. قانون مجازات اسلامی مجموع این وظیفه و ترک فعل ناشی از آن را در جرم قتل عمدی با ذکر واژ? «کار» در بندهای سه گان? ماد? 206 ق.م.ا که به معنی رفتار میباشد، پذیرفته است. در این خصوص، عرف بین رفتار متهم و مرگ مجنی علیه رابط? علیت برقرار میکند، هرچند از نظر مادی نتوان بین این دو رابطه علیت برقرار کرد.
نگاهى به جنبشهاى اسلامى در مصر (2)
منبع:
معرفت ۱۳۷۳ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
مسئولیت مدنی سبب مجمل با رویکردی بر قانون مجازات اسلامی مصوب 1392(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای شناسایی مسئولیت هر شخص سه رکن؛ ضرر، فعل زیانبار و رابطه سببیت میان فعل و زیان وارده باید وجود داشته باشد. در این میان رکن سوم اهمیت ویژه ای دارد و عدم اثبات آن به منزله عدم مسئولیت است. احراز این رابطه در فرضی که عامل زیان، بین افراد معینی مجمل باشد، بسیار دشوار است؛ برخی در این فرض به علت عدم اثبات رابطه سببیت بین ضرر واردشده و فعل شخص معین، به عدم مسئولیت قائل شده اند که عادلانه به نظر نمی رسد؛ اما در اینجا فرض بر این است که رابطه سببیت وجود دارد و در نتیجه مسئولیت اثبات پذیر بوده و تنها مسئله مورد توجه این است که افعال زیان آور به طور همزمان محقق شده، به گونه ای که استناد ضرر به هر یک از اشخاص محتمل است. لذا با اثبات مسئولیت، در زمینه جبران خسارت روش های مختلفی پیشنهاد شده است؛ برخی تخییر قاضی در انتخاب مسئول را پذیرفته اند، برخی قائل به مسئولیت بیت المال درباره پرداخت خسارت شده اند، برخی نیز معتقدند برای تعیین مسئول نهایی باید از طریق قرعه اقدام کرد. گروه دیگری بیان کرده اند که با استناد به قاعده عدل و انصاف، می توان مسئولیت را بین همه افراد، توزیع و تسهیم کرد. از نظر قوانین موضوعه تکلیف قضیه به صراحت بیان نشده، اما تحلیل موضوع و وجود برخی زمینه ها در رابطه با سبب مجمل در قانون مجازات اسلامی (مواد 477 و 479) و امکان تسری این مباحث به مسئولیت مدنی سبب مجمل نشان می دهد که تساوی مسئولیت عاملین زیان با اندیشه حمایت از زیان دیده و عدالت توزیعی ضرر، تناسب بیشتری دارد.
تفسیر سوره حشر
وضعیت حقوقی مهریه های سنگین در نکاح دایم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در جامعه ایرانی و برخی جوامع دیگر اینچنین مرسوم شده است که برای اعتبار بیشتر ازدواج، مهریه های سنگین در نظر می گیرند و به نظر عوام هر چقدر مهر بیشتر باشد نهاد نکاح استحکام بیشتری می یابد. با صرف نظر از بار منفی این رسم و عادت از بعد اخلاقی، از نظر حقوقی نیز تعیین مهریه های سنگین می تواند پیامدهایی را به دنبال داشته باشد. وضعیت حقوقی این نوع مهریه ها موضوع مقاله حاضر است. فرضیه تحقیق آن است که سنگین بودن مهر به خودی خود موجبی برای بطلان آن نیست. ولی اگر مهر، بالاتر از توان عرفی مرد در نظر گرفته شود به گونه ای که زن در هنگام ازدواج بداند که وی قدرت فعلی برای پرداخت آن را ندارد، دیگر حق حبس نخواهد داشت. در این پژوهش به قانونگذار توصیه شده تا به عنوان ثانوی، حداکثری را برای اجرای ماده 1085 ق. م. در خصوص مهر در نظر گیرد.
مقایسه فلسفه علم تاریخ از دیدگاه ابن خلدون و استاد مطهری
حوزههای تخصصی:
عبدالرحمن ابن خلدون، تاریخ را به «ظاهر» و «باطن»، و استاد مرتضی مطهری، آن را به سه نوع «نقلی»، «علمی» و «فلسفة (نظری) تاریخ» تقسیم کرده اند. ظاهر تاریخ با تاریخ نقلی، و باطن تاریخ با تاریخ علمی، قابل تطبیق است. اما ابن خلدون، واژة معادلِ فلسفه (نظری) تاریخ براساس اصطلاح استاد مطهری را مشخص نساخته، و در این زمینه بحثی به صورت مستقیم طرح نکرده است. با وجود تأیید کلی هر دو اندیشمند نسبت به تاریخ نقلی، به نظر می رسد اعتماد شهید مطهری به مطالب تاریخ نقلی، در مقایسه با ابن خلدون بیشتر است. علی رغم آنکه قانون مندی تاریخ و اجتماع انسانی (به عنوان باطن تاریخ یا تاریخ علمی)، نزد هر دو متفکر، مسلّم می باشد، استاد مطهری، دستیابی به آن قوانین را، به دلیل پیچیدگی انسان و به ویژه جامعه انسانی، دشوار دانسته است. اما ابن خلدون، در مقام عمل، با تسامح زیاد و نقض های متعدد، اقدام به بیان قوانین اجتماعی فراوان نموده است. از سوی دیگر، برخلاف استاد مطهری، که تاریخ علمی را مبتنی بر «اصالت جامعه»، و نیز روند علم تاریخ را رو به تکامل می داند، از مطالب ابن خلدون چنین برداشتی به دست نمی آید.
اهمیت و فضیلت وساطت در ازدواج از منظر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واسطه گری در ازدواج، از مؤثرترین راه های رونق بخشی به روند ازدواج و بهبود سطح کیفی آن در جامعه است. توجه و احیاء دوباره این سنت حسنه، نیازمند شناخت اهمیت و ارزش وساطت است؛ هدفی که با تبیین جایگاه فضیلت مدارانة آن از منظر دین اسلام، با تکیه بر آیات و روایات، در این پژوهش دنبال می شود. روش تقریر داده های کتابخانه ای این مقاله توصیفی تحلیلی است. طبق بررسی های انجام شده، در مجموع شش آیه از قرآن کریم با رویکردهای پنج گانه به موضوع وساطت در ازدواج تصریح دارد: 1. دستور به وساطت؛ 2. وساطت به مثابة الگوگیری از فعل الهی؛ 3. معرفی الگوی وساطت در شرایط عادی؛ 4. معرفی الگوی وساطت در شرایط بحرانی؛ 5. تبیین آثار وساطت در کارهای خیر. در میان فرمایشات اهل بیت علیها السلام نیز تعداد 20 روایت، بر اهمیت و ارزش واسطه گری در ازدواج تأکید داشتند. روایات وساطت، به سه بخش کلی، تقسیم می شوند: الف. وساطت به عنوان حق طبیعی (ناظر به رابطة والدین و فرزندان)؛ ب. ثواب های دنیوی و اخروی وساطت؛ ج. عواقب ترک وساطت و بی توجهی به آن.
مبانی فقهی و اصولی مجمع تشخیص مصلحت نظام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مهمترین وظایف نهاد مجمع تشخیص مصلحت نظام، عبارت است از:
الف) حل معضلات نظام اسلامی (قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل یکصد و دهم، بند8).
ب) حل و فصل اختلاف میان مصوبات مجلس شورای اسلامی و نظرات شورای نگهبان (همان، اصل یکصد و دوازدهم).
بر اساس نگرش اسلامی، مبانی فقهی و اصولی تبعیت احکام الهی از مصالح و مفاسد، امری است که مورد تایید عقل و شرع است. بر این اساس، احکام الهی بر محور مصالح و مفاسد واقعی تشریع شده اند.
با توجه به اهمیت این مساله و تاثیر عمده آن، باید قاعده تبعیت احکام از مصالح و مفاسد بر اساس مسلک های گوناگون شیعه و اهل سنت مانند اشعری و معتزلی و نظرات صاحب نظرانی همچون شیخ انصاری، آخوند خراسانی و شهید صدر مورد توجه قرار گیرد تا جایگاه و نقش محوری این قاعده در استنباط احکام توسط مجتهدان و تاثیر و کارآیی به سزای آن در انجام وظایف محوله به نهاد مجمع تشخیص مصلحت نظام بیش از پیش روشن شود.
بررسی سنت استدراج در قرآن و میراث تفسیری
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در نقل سرگذشت فردی انسان و نیز اقوام و تمدن های گذشته، از حوادثی یاد می کند که به مثابه قوانینی کلی، در صورت فراهم آمدن زمینه هایش، هر زمان قابل تکرارند. یکی از این سنت ها که در آیات نسبتاً بسیاری از قرآن منعکس شده، سنت استدراج است. این سنت در هر دو حوزه فردی و اجتماعی رخ می دهد. مطالعه معناشناختی مفهوم استدراج در قرآن، و بررسی آرا و دیدگاه دانشمندان مسلمان درباره عوامل و فلسفه سنت استدراج، هدف اصلی نوشتن این مقاله است.
تحلیل حکم فقهی رخصت و عزیمت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چنان چه در شرایطی خاص، به دلیل تسهیل بر مکلف، حکمی مباح شود که قبلاً مباح نبوده است، به آن حکم، رخصت گویند؛ همچون جواز خوردن گوشت مردار برای شخص مضطر؛ لیکن به حکم کلی شرعی ای که برای عموم مکلفین، در شرایط متعارف، وضع شده است، عزیمت گویند؛ همچون حرام بودن نماز خواندن زن حائض، حرمت تصرف در مال غیر و وجوب نماز و روزه بر عموم مکلفین.
در خصوص برخی از احکام اولی که به استناد ادله ی لا حرج، لا ضرر و اضطرار، از مکلفین بر داشته می شود و حکم ثانوی تشریع می گردد، این سؤال مطرح می شود: آیا این احکام ثانوی، در حق مکلفین، رخصت است یا عزیمت؟ همچنین در مواردی که رخصت می باشد، رابطه ی رخصت با اباحه شرعی قابل بحث است.
در این مقاله، ضمن تبیین رخصت و عزیمت، ماهیت فقهی آن دو و رابطه ی رخصت با اباحه، مواردی از کاربرد این دو اصطلاح با تشریح و تبیین آراء فقهاء در باره ی برخی از احکام و قواعد فقهی، تحلیل و بررسی می گردد.