فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۷۶۱ تا ۱۲٬۷۸۰ مورد از کل ۷۶٬۸۵۷ مورد.
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
43 - 66
حوزههای تخصصی:
انسان پس از گذراندن شکل ابتدایی اجتماع، به تدریج جامعه ی بشرى را تشکیل داد. تشکیل امت و ظهور زندگی اجتماعی بشر، وی را آماده ی بهره گیری از تعالیم انبیاء و شکوفایی استعدادها نمود. پیامبران در پی رشد حیات مادی و معنوی انسان ها بودند و مفاهیم وحیانی به عنوان باورهایی ریشه دار، مسیری را فراهم کرد که در آن تمدن هایی متعالی شکل گیرد و منشأ پیشرفت بشر گردد. گرچه در میان تمدن های شناخته شده و نامدار بشری، کمتر به تمدن های دین پایه توجه شده، اما برخی پژوهش گران با در نظر گرفتن این واقعیت تاریخی، اندیشه ی دینی را عاملی اساسی در تشکیل و برپایی تمدن می دانند و معتقدند ادیان آسمانی، به شکل مستقیم یا غیر مستقیم نقش اساسی در ترکیب تمدن ها بر عهده دارند. حضرت موسی? با تبیین قانون های الهی در قالب کتاب آسمانی، زمینه را برای شکل گیری جامعه ای متمدن فراهم کرد. با توجه به نیاز همیشگی بشر به آموزه های پیامبران، بازشناخت مؤلفه هایی از شخصیت موسی? که در تمدن سازی تأثیر داشته، اهمیت ویژه ای می یابد. پرسش اصلی این تحقیق آن است که در شخصیت حضرت موسی? چه مؤلفه هایی برای تمدن سازی وجود دارد؟ برای پاسخ به این پرسش، آیات نورانی قرآن کریم مبنا قرار گرفته و این آیات، اصلی ترین منبع پژوهش حاضر است.
ارشاد «باغی» قبل از قیام مسلحانه در فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عنوان «باغی» بر گروه یا جماعتی اطلاق می شود که از اطاعت امام معصوم در معنای خاص یا حاکم جامعه اسلامی در معنای عام خارج شده اند. جواز حکم قیام مسلحانه علیه چنین افرادی که به دستور حاکم جامعه اسلامی می باشد، به مقتضای آیه نهم سوره حجرات در آرای اکثر فقها یافت می شود و نظر خلافی دراین باره دیده نمی شود، اما شارع مقدس، قبل از انجام هرگونه عملیات سرکوبی، ارشاد اهل بغی را واجب دانسته که امروزه با تغییرات اجتماعی و فرهنگی، لازم است تا ارشاد نیز در قالبی جدید و به شکل سازمان یافته نمود یابد. در پژوهش حاضر سعی شده است تا ضمن بررسی تاریخچه شیوه برخورد با باغیان توسط پیامبر9 و امامان معصوم:، ادله وجوب ارشاد جاهل به تفصیل مورد بررسی قرار گیرد و نیز شیوه های ارشاد و مراتب آن بیان گردد. نتایج این تحقیق نشان داده است ایجاد تشکیلات مناسب برای ارشاد اهل بغی و نهادمند کردن این امر از ضروریات جامعه اسلامی است که فقدان چنین ساختاری و نبود سلسله مراتب منسجم در مورد ارشاد باغی می تواند نتایج معکوسی را به بار آورد، همچنین با پر کردن خلأ های قانونی در این زمینه می توان قدرت اقناعی و استدلالی حکومت اسلامی را برای همگان ثابت نمود.
بررسی تطبیقی دیدگاه آیت الله جوادی آملی و علی عبدالرزاق درباره «خلافت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
151 - 178
حوزههای تخصصی:
مسئله خلافت و جانشینی پیامبر ص و حد اختیارات و وظایف وی از مسائل مهم و مبنایی میان اندیشمندان اسلامی است. عبدالرزاق معتقد است نه دلیل نقلی بر وجوب نصب امام و خلیفه پس از پیامبر ص وجود دارد و نه دلیل عقلی و نه اجماع. به اعتقاد وی حکومت پیامبر ص نیز صبغه الهی نداشته است! آیت الله جوادی آملی خلافت دینی را همان مقام خلیفه اللهی می داند که خداوند متعال بر اساس آیه سی ام سوره بقره، به نوع انسان با محوریت علم اسمای الهی عطا کرده است. ایشان مقام خلافت را از کرامت انسان و موجب کمال وی دانسته است. از دیدگاه ایشان، خلافت کمال حقیقی و مشکک است و هرگز قابل عزل و نصب نیست و کسی شایسته خلافت الهی و رهبری دیگر انسان هاست که دارای مراتب عالی علم اسمای الهی باشد و این مقام به انبیا و اولیای الهی : اختصاص دارد. این مقاله پس از تبیین دیدگاه علی عبدالرزاق و آیت الله جوادی آملی درباره مسئله خلافت، با روش توصیفی، تحلیلی آرای عبدالرزاق را با استفاده از معتقدات آیت الله جوادی نقد می کند. دستاورد این پژوهش نشان خواهد داد که دیدگاه عبدالرزاق درباره خلافت، اصل دین اسلام را تحت الشعاع قرار داده است.
نقش سواد رسانه ای در حفظ و ارتقای هویت دینی جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۶, Issue ۲۰, Winter ۲۰۲۰
135 - 154
حوزههای تخصصی:
سواد رسانه ای در شکل گیری هویت تعاملات انسانی بسیار تأثیرگذار است؛ به طور کلی، فرد هنگامی که به تعامل با دیگری می پردازد، هویت خویش را به عنوان یک عضو جامعه پیدا می کند. از طرف دیگر، با ظهور فناوری های نوین ارتباطی، دگرگونی بنیادینی در معاملات و ارتباطات انسانی ایجاد شد و هویت در بستر تعاملات اجتماعی تعریف شد؛ اما در جهان معاصر که بشر با سیری وصف ناپذیر از جامعه صنعتی به فراصنعتی پا نهاده، در بحث هویت و مباحث اخلاقی و ارزشی سیر قهقرایی پیدا کرده است؛ به طوری که زمینه ظهور و بروز انواع نگرانی ها، ناآرامی های روانی و اجتماعی را در پی داشته است. در این میان، دین در تمدن بشری و هویت بخشی به انسان و جامعه انسانی نقشی اساسی دارد؛ هر چند دین نیز مانند زبان و نژاد شاخه ای از فرهنگ است، ولی می توان دین را اولین منبع هویت بخشی یک جامعه محسوب نمود. از آن جا که انتقال ارزش ها از طریق ارتباطات صورت می گیرد، با ظهور فناوری های جدید نوع ارتباطات نیز دچاردستخوش و دگرگونی های بنیادین می گردد که همین گستردگی ارتباطات بدون داشتن دانشی برای مواجهه هویت دینی، جوانان ایران معاصر را با نوعی بحران مواجه کرده است. به نظر می رسد تنها راه چاره انسان جهت در امان ماندن از این عوارض، این است که گمشده اساسی خود- معنویت و هویت دینی- را هر چه زودتر یافته و به هویت حقیقی خویش پی ببرد؛ البته این کار بدون داشتن علمی برای مواجه با این وسایل ارتباطی محقق نمی شود؛ چرا که هویت دینی حول محورهایی هم چون مرز جغرافیای- سرزمین- دین و مذهب، باورها و سنن فرهنگی و زبان مشترک تعریف می شود. از طرف دیگر، دستیابی به جامعه مجازی منجر به اجتماعی شدن بیشتر و سطوح بالاتری از جامعه پذیری می شود؛ لذا نیاز به سواد رسانه ای به عنوان سلاحی برای مقابله با ایدئولوژی و رفتارهای نوپدید کنشگران اجتماعی لازم است. در این پژوهش که بر اساس پرسش اصلی پژوهش مبنی بر این که آیا سواد رسانه ای در حفظ و ارتقای هویت دینی جوانان تأثیرگذار بوده است، با روش مصاحبه توصیفی- تحلیلی انجام یافته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که استفاده از رسانه ها- به ویژه شبکه های اجتماعی مجازی- بدون داشتن دانش و مهارت سواد رسانه ای باعث تغییرات در میزان هویت دینی جوانان شده و با تغییر یا جایگزین شدن عوامل دیگر، معناسازی هویت را دستخوش تغییر نموده اند.
الگوهای کنش محور در ترجمه نهج البلاغه بر اساس رویکرد اسکوپوس (مطالعه موردی ترجمه بهرامپور 1396 ه .ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین رویکرد های نقش گرایی که در بررسی مطالعات ترجمه موردتوجه قرار گرفته، نظریه اسکوپوس است که توسط هانس ورمیر 1 در اواخر دهه هفتاد میلادی معرفی گردید. این الگو برخلاف دیگر دیدگاه های ترجمه ای که بیش تر بر نقش زبانی استوار هستند، بر نقشِ متن پای بند است. ورمیر در تفسیر رویکرد اسکوپوس، ابتدا به بیان مفاهیم بنیادی نظریه در قالب بسندگی متن در چارچوب تعادل، بحث انسجام در قالب انسجام درون متنی و بینامتنی، تحلیل فرهنگ و عناصر فرهنگی در ترجمه متن و موضوعیت تحلیل نقشی متن و بررسی عناصر و مفاهیم تأثیرگذار در متن (اطلاعاتی- بیانی و ترغیبی) می پردازد. در این میان نهج البلاغه یکی از نمودهای آشکاری است که هر یک از سبک های مختلف بیانی از مثل ها ، کنایه ها، مجازها و استعاره های مفهومی را شامل می شود. بیشتر این سبک ها و عناصر به جهت تقارن و نزدیکی به نظریه هدفمندی نقش گرایی ورمیرقابل بررسی هستند. لذا بررسی هریک از این عناصر در ترجمه بهرامپور از نهج البلاغه (1396) قابل بحث است. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی درصدد تطبیق ترجمه بهرامپور از نهج البلاغه (1396) با رویکرد کنش محور مزبور است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که بهرامپور در ترجمه حاضر سعی کرده علاوه بر صراحت گویی، مفاهیم و نمودهای خاص متن را بنابر هدفِ متن مقصد بازتاب نماید.
ﺑﺮﺭﺳی اﻣکﺎﻥ نقش و تأثیر ﺷیطان در ﺑیﻤﺎﺭی های ﺟﺴﻤی انسان ﺑﺎ ﺗکیﻪ ﺑﺮ ﺁیﻪ 41 ص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
۵۵-۶۸
حوزههای تخصصی:
موضوع این جستار، بررسی مسئله امکان نقش و ﺗأﺛیﺮ ﺷیطان در ﺑیﻤﺎﺭی های ﺟﺴﻤی انسان ﺑﺎ ﺗکیﻪ ﺑﺮ ﺁیﻪ 41 سوره ص و روایات مرتبط است. هدف، یافتن پاسخ به این پرسش است که آیا شیطان در گرفتاری های مختلف حضرت ایوب× به ویژه بیماری های جسمی او و به تبع آن سایر انسان ها نقشی داشته و اگر چنین است، ساز و کارش چگونه است؟ از جمله یافته های این پژوهش یکی اینکه تأثیر شیطان از طریق انگیزش هیجانات روانی و وسوسه انسان به انجام افعالی که نتیجه قطعی آن بیماری های جسمانی اوست، مسلم است؛ دیگر اینکه دایره مفهوم و مصداق شیطان یا شیاطین در زبان آیات و به ویژه روایات فراتر از ابلیس جِنّی است و شامل شیاطین انسی و موجودات موذی و تهدیدکننده سلامت انسان مثل انواع میکروب ها نیز می شود.
نقد قرائت آرامی- سریانی لوگزنبرگ از آیه 24 مریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
۶۹-۸۰
حوزههای تخصصی:
آیات 17 تا 36 سوره مریم بیانگر آن است که حضرت مریم÷ بعد از اینکه از شرم مواجهه با قومش به مکان دوری پناه برد و درد زایمان او را فراگرفت، خدا ایشان را با بشارت به قرارگرفتن جوی آب در زیر پا و باردادن درخت خرما تسلّی داد. امّا ظاهرًا شرم از مواجهه با قوم، چیزی نیست که به وسیله طعام و شراب تسکین یابد. لوگزنبرگ کوشیده تا بین این دو مقوله ارتباطی برقرار سازد. او معتقد به نگارش قرآن به زبان عربی آرامی است و چون با رسم الخط ابتدایی و بی نقطه و اِعراب بوده، برخی از کلمات آن تصحیف شده است، مانند «تحت» و «سریّ» در آیه 24 که تصحیف «نحیت» به معنای «زایمان» و «شریّ» به معنای «مشروع» در زبان سریانی آرامی است. امّا شواهد تاریخی نشانگر آن است که مسلمانان در قرائت قرآن تحت تأثیر زبان سریانی نبوده اند و هیچ مفسری این دو واژه را مصحّف نمی داند. همچنین کتب لغت سریانی نیز معانی موردنظر لوگزنبرگ را تأیید نمی کنند. افزون بر اینکه ارتباط این آیات توجیه های دیگری نیز دارد که پذیرفتنی تر است.
تصحیح و تحقیق رساله «الجمل فی المنطق» افضل الدین خونَجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افضل الدین محمد بن نامآور خونَجی (م. 646) از منطق دانان قرن هفتم هجری است که تألیفات منطقی ارزشمندی چون کشف الأسرار عن غوامض الأفکار ، الموجز فی المنطق ، و الجمل فی المنطق را تالیف کرده است. آنچه در این مقاله می آید تصحیح و تحقیق رساله اخیر است. کشف الأسرار ، اگر چه مهم ترین اثر وی است، ما را از دیگر آثار او بی نیاز نمی کند و از این رو ارائه متن منقّحی از آن ها، از جمله الجمل ، ضروری است. این رساله در عین اختصار تمام، چکیده ای از کشف الاسرار محسوب می شود و مدتها به عنوان متن درسی تدریس می شده است. در اهمیت این رساله همین بس که شروح متعددی بر آن نگاشته شده است. این رساله حاوی نظرات خاص خونجی در کشف الاسرار نیز می باشد. در این تصحیح، بر اساس چهار نسخه خطی و یک نسخه چاپی به روش توأم یا بینابین، سعی شده است که متن منقّحی از این اثر را فراروی محققان این دانش قرار دهد.
طراحی مدل مدیریت رفتار سیاسی سازمانی مبتنی بر اصول اخلاقی در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل مدیریت رفتار سیاسی سازمانی با رویکرد اصول اخلاقی در صنعت بانکداری بخش دولتی بوده است. بدین منظور پس از مرور ادبیات و مبانی نظری پژوهش با استفاده از تکنیک آمیخته یعنی( تحلیل مضمون و معادلات ساختاری) انجام شده است. در این پژوهش در بخش کیفی با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون به بررسی نظرات 15 نفر از خبرگان که از روئسا موفق و مدیران نمونه در صنعت بانکداری بخش دولتی در سطح صف و ستاد کشور می باشند از طریق مصاحبه باز و عمیق (نیمه ساختار یافته) به روش نمونه گیری گلوله برفی پرداخته شد. و جهت حصول اعتبار و بررسی استحکام داده های مستخرج از مصاحبه از معیارهای انتقال پذیری، قابلیت اطمینان و تایید پذیری استفاده شد. داده های مستخرج از مصاحبه های انجام شده با روش تحلیل مضمون، به صورت 164 کدهای باز (مفاهیم) و41 محوری (مقوله) در هفت عامل و در2 دسته رفتار سیاسی سازمانی و مدیریت رفتار سیاسی سازمانی با رویکرد اصول اخلاقی با استفاده از نرم افزارMAXQDA تجزیه و تحلیل شدند و از خروجی نرم افزار مدل پژوهش ترسیم گردید. در بخش کمی با استفاده از ابزار پرسشنامه و پس از سنجش روایی و پایایی و اطمینان از آن، با روش طبقه بندی و نمونه تصادفی نظرات 365 نفر از کارکنان بانکهای ملی و سپه مستقر در سطح شعب و ستاد استان تهران مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از نرم افزار LIZREL و تکنیک تحلیل عاملی تاییدی(CFA) تأثیر مدیریت رفتار سیاسی سازمانی با رویکرد اصول اخلاقی بر عوامل شش گانه شناسایی شده بروز رفتار سیاسی سازمانی مورد بررسی قرار گرفت. و بیشترین تاثیر بر روی عوامل شخصی( فردی و اخلاقی) حاصل شد. و برای تأیید پیشنهادی مدل نهایی از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار PLS استفاده شد.
قواعد در تفسیر سوره عبس بر اساس تفسیر المیزان
حوزههای تخصصی:
قواعد تفسیر، دستور العمل هایی کلی برای تفسیر قرآن مبتنی بر مبانی عقلی، نقلی و عقلایی است که با وجود آن ها تفسیر ضابطه مند می شود و با رعایت آن ها خطا در فهم معنا و مراد آیات کاهش می یابد و مفسر اگر چه ممکن است در متن تفسیر نامی از این قواعد ذکر نکرده باشد؛ لکن با تکیه به این قواعد برای بدست آوردن مراد جدی خداوند کوشش می نماید. علامه طباطبایی نیز در تفسیر المیزان با رعایت قواعد و اصول ، تفسیری ماندگار و ارزشمند را برای کسانی که خواهان فهم قران می باشند به یادگار گذاشته اند.شناخت این قواعد برای قرآن پژوهان اندیشه امری ضروری می باشد. در ایننوشتار، قواعد تفسیری به کار رفته در سوره عبس از تفسیر المیزان با استفاده از روش تبیینی-تحلیلی، استخراج شده است؛ مهم ترین قواعد به کار رفته عبارتند از: تبیین مفردات و ساختار ادبی کلمات، توجه به قرائن متصل و منفصل آیات و لزوم علم یا علمی بودن مستندات تفسیر.
کاوشی در حلّ نسبتِ تعارض نمایی قاعده «لاحرج» با اعمال حرجی اسلام؛ پاسخ ها و تحلیل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال پنجاه و دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۲۲
73 - 91
حوزههای تخصصی:
قاعده نفی حرج یکی از کارآمدترین و مهمترین قواعد فقهی به لحاظ کاربرد در ابواب گوناگون فقه است. عمومیت این قاعده با احکام مشقت زا و حرجی که در دین وجود دارد؛ ناسازگار می نماید. از این رو نوشتار حاضر در پی پاسخ به این سؤال برآمد که چگونه می توان هم ادله احکام مشقت آمیز را پذیرفت و هم ملتزم به نفی احکام حرجی در دین شد؟ نتایج این نوشتار که به شیوه توصیفی-تحلیلی و روش کتابخانه ای تهیه شده است؛ نشان می دهد از مجموع پاسخ های مطرح شده به این شبهه، چهار رویکرد قابل ارائه است: نپذیرفتن وجود احکام حرجی در دین (اشکال صغروی)، نپذیرفتن شمول بدون تخصیص قاعده (اشکال کبروی)، تصرف در معنای «حرج» و نپرداختن به اصل شبهه. در میان همه پاسخ ها، نظریه «تخصیص قاعده نفی حرج»، پاسخی مناسب و بدون اشکال است. سایر جواب ها یا اساساً مخدوش است و یا نیازمند قرائن و شواهد مکمّل و از این رو نمی توان آن ها را به عنوان پاسخی مستقل، پذیرفت.
بررسی تفسیری درخواست حضرت نوح(علیه السلام) در آیه 45 هود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
125-146
حوزههای تخصصی:
درخواست حضرت نوح × از خدای متعال در آیات 47 45 سوره هود از دیرباز تاکنون معرکه آراء متکلمان و مفسران با گرایش های گوناگون کلامی بوده که رهآورد تفسیری آن، گاه در تعارض با مقام عصمت بوده است. نوشتار پیش رو در پی آن است تا پس از تتبع در دیدگاه های تفسیری در خصوص این درخواست و بررسی و نقد آنها، دیدگاه برگزیده را به صورت استدلالی تبیین کند. تعیین دقیق چیستی، چرایی و زمان درخواست حضرت نوح × با بهره گیری از شواهد و قرائن قرآنی و مهم ترین رهیافت های کلامی و تفسیری در خصوص عدم اجابت آن درخواست از دیگر مباحثی است که در این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته است. دیدگاه برگزیده در مجموع بیانگر آن است که کافر و ظالم بودن فرزند نوح، برای آن حضرت ثابت نشده بود.
بررسی مقایسه ای صلح پایدار از نگاه مکتب واقع گرایی و اسلام
منبع:
صلح پژوهی اسلامی سال اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
۱۶۸-۱۲۷
حوزههای تخصصی:
جنگ و صلح از مفاهیم کلیدی نظریه های روابط بین الملل به شمار می روند و تبیین نظام بین الملل با استفاده از مفاهیم جنگ و صلح همواره از اهمیتی ویژه برخوردار بوده است. رئالیسم و لیبرالیسم به عنوان دو رویکرد مهم و جریان اصلی نظریه پردازی در روابط بین الملل، با توجه به مبانی هستی شناسی و انسان شناسی خویش، دیدگاه متفاوتی در زمینه شکل گیری نظام بین الملل با محوریت جنگ یا صلح داشته اند. اسلام نیز براساس مبانی هستی شناسی و انسان شناسی خویش و به عنوان دینی جهان شمول، غایت گرا و همه جانبه، رویکردی خاص و متفاوت نسبت به روابط بین الملل، مناسبات بین الملل و در نتیجه آن جایگاه جنگ و صلح در نظام بین الملل دارد و می تواند به عنوان بدیل، دیدگاه نظریه های رئالیسم و لیبرالیسم را به چالش بکشد. از این رو، پژوهش در پی بررسی مقایسه ای جایگاه مقوله صلح در مکتب اسلام در مقایسه با رویکرد عام و رئالیسم به عنوان یکی از پارادایم های مسلط نظریه پردازی در حوزه روابط بین الملل است. فرضیه پژوهش بر این مبنا استوار است که رویکرد رئالیسم با مطلق گرایی در مبانی هستی شناسی خویش، دیدگاهی تفریطی نسبت به صلح در نظام بین الملل ارائه کرده است. در حالی که اسلام با توجه به معقولیت و اعتدال در مبانی هستی شناسی خود مبرا از این ایراد است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و تحلیلی و ابزار گردآوری داده ها منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.
بررسی صلح و حقوق بشر در منظومه فقهی امام خمینی (ره)
منبع:
صلح پژوهی اسلامی سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
۴۰-۱۷
حوزههای تخصصی:
صلح و حقوق بشر دو مفهوم بسیار مهم و اساسی در روابط بین الملل امروز هستند که بسیاری از نظریه پردازی ها و راهبردها در روابط بین الملل متاثر از آنها می باشد. امروزه سازمان های بین المللی و کشورها در روابط دوجانبه و چند جانبه به دنبال ارتقاء صلح و حمایت از حقوق بشر هستند. در چنین فضایی، نگاه دولت اسلامی به این دو مقوله جهت تدوین سیاست های و برنامه های در سطح سیاست خارجی و بین المللی مهم است. بر همین اساس، در این مقاله به بررسی نگاه فقهی امام خمینی به عنوان معمار انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی به صلح و حقوق بشر پرداخته شد و نظریه فقهی امام خمینی در زمینه صلح و حقوق بشر و عناصر و محورهای مشترک این دو مفهوم استخراج گردید. در این مقاله، هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی امام خمینی در ارتباط با مفهوم صلح و مفهوم حقوق بشر نیز که منطبق با آموزه های قرآنی و اسلامی است، تبیین گردیده است.
صلح از دیدگاه عقل و نقل
منبع:
صلح پژوهی اسلامی سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
۷۰-۴۱
حوزههای تخصصی:
صلح و امنیت از دغدغه های همیشگی بشر بوده و انسان همت خویش را در مسیر دستیابی به این آرمان به کار گرفته است. هرچند در نیل به این مهم همواره توفیق چندانی نیافته و جنگ و ستیز در همیشه تاریخ بشر روزافزون بوده است. صلح در اسلام به خاطر مبانی مبتنی بر وحی از ویژگی هایی برخوردار است که نظیر آن در هیچ مکتب فلسفی یافت نمیشود. توجه به نظریه پردازی صلح از این جهت ضرورت دارد که عدم درک صحیح آن و بی توجهی به ابعاد صلح در اسلام موجب هجمه ها و شبهاتی از سوی غرب شده که دین خاتم را آیین خشونت و شمشیر معرفی نمایند. این مقاله به این پرسش اساسی پاسخ میدهد که چه راهبردهای کلانی در آموزهای اسلام تبیین شده است که براساس آن بتوان به صلح و آرامش دست یافت. این نوشتار میکوشد جامعیت و جهان شمولی اسلام و توانمندی آن در ارائه بهترین نظریه مبتنی بر صلح را بررسی نماید.
روابط ساختاری هوش اجتماعی و خودمتمایزسازی با واسطه گری دین داری معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش رابطه ساختاری هوش اجتماعی و خود متمایزسازی با واسطه گری دین داری معلمان در قالب مدلیابی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه معلمان ابتدایی شهرستان بجنورد به تعداد 1341 نفر بودند. مشارکت کنندگان به تعداد 299 نفر(135 مرد و 157 زن) و با استفاده از روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. و به سه پرسش نامه استاندارد هوش اجتماعی ترومسو (2001)، دین داری گلاک و استارک (1965) و خود متمایزسازی اسکورن و لندر (1986) پاسخ دادند. روایی و پایایی هر سه پرسش نامه مورد تأیید قرارگرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با روش تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری توسط نرم افزارهای SPSS22و AMOS16 انجام شد. نتایج نشان داد ضریب مسیر بین متغیر هوش اجتماعی و خودمتمایزسازی در مدل اثر کامل بدون حضور متغیرمیانجی معنی دار است. هم چنین یافته ها اثر مستقیم مؤلفه های هوش اجتماعی بر مؤلفه های خود متمایزسازی را تأیید می کند اما متغیر دین داری این رابطه را واسطه گری نمی کند. بر این اساس می توان هر دو متغیر دین داری و خودمتمایزسازی را پیامد مستقیم هوش اجتماعی در نظر گرفت و پیشنهاد کرد که به منظور افزایش این دو ویژگی تدابیری در جهت ارتقای مولفه های هوش اجتماعی در معلمان اندیشید.
الإیقاع وتوظیفه الدلالیّ لأجواء النزول فی قصّه بعثه موسی (ع): سوره طه نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الإیقاع هو جرس الألفاظ، وموسیقی الجمل والکلمات، وتناغم العبارات. وله أهمیّه بارزه فی خلق الأجواء العامه للآیات وتماسک بنیتها؛ حیث التناسق بین جوّ الآیات، وإیقاع الکلمات ومعانیها یعدّ من أهم الوجوه الإعجازیّه التی تزید الآیات القرآنیّه قیمهً جمالیهً. ومن هذا المنطلق، فإنّ للعنصر الإیقاعی بکافه أشکاله دور واضح فی إثراء البنیه الإیقاعیّه والبنیه الدلالیّه للآیات؛ ولاسیّما فی رسم الأجواء السائده علی النص من الناحیه العاطفیه والروحیه، فیرسم لطافه الجوّ ورهافته، حسب سیاق النص العام حیناً، ویجسّد خشونه الجوّ وصعوبته حیناً آخر. وتعتبر قصّه موسی (ع) أطول القصص القرآنیه وأکثرها تکراراً، وفیها مشاهد متعدده من حیاته (ع)؛ ومنها قصّه بعثته فی الوادی المقدّس طوی التی تمّ ذکرها فی سوره طه بالتفصیل. یتناول هذا المقال من خلال المنهج الوصفی- التحلیلی، دراسه العنصر الإیقاعی وتوظیف دلالته فی قصّه بعثه موسی (ع) القرآنیّه، لیسلّط الضوء علی أنواع الإیقاع وتوظیفه الدلالی الموافق لأجواء النزول. وانتهی بنا البحث إلی أن الإیقاع القرآنی فی هذه السوره إیقاع مرن یتغیر بتغییر الظروف، فیشتد وفق ما یتطلبه المعنی حیناً ویتسارع حیناً آخر، ویتبطأ أحیاناً ویهدأ حیناً آخر، کلّ ذلک لخلق جوّ موافق للآیات، إلا أنّ ما یغلب علی هذه السوره من الإیقاع هو الإیقاع الهادئ، نظراً لکون ما حدث فی الوادی المقدّس طوی مخیفاً؛ لیس فی طور قبول البعثه فحسب، بل فی طور إبلاغ الدعوه أیضاً. وقد خلق ترتیب الحروف والحرکات والفواصل والألفاظ فی هذه الآیات أجواءا ًهادئه لطیفه للنبیّ موسی(ع)، لیلطف بعض صعوبه الموقف فی مشهدی قبول الرساله وإبلاغ الدعوه.
راه های حل تعارض بین رضا و عدم رضا در موارد تعلق قضاء الهی به كفر و معصیت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در نگاه توحیدی، همۀ کارها حتی افعال اختیاری انسان، متعلق قضا و قدر الهی است. از سوی دیگر، با توجه به کامل مطلق بودن خدا و احسن بودن نظامش، لازم است که همواره راضی به قضای الهی باشیم. حال وظیفۀ انسان در موارد کفر و عصیان چیست؟ رضا یا عدم رضا؟ اندیشمندان اسلامی از دیرزمان پاسخ های متعددی به این مسئله داده اند که مهم ترین آنها بدین قرار است: 1. صاحب رساله قشیریه با تخصیص؛ 2. برخی عرفا با تفکیک بین قضا و مقضی؛ 3. میرداماد با تفکیک بالذات از بالعرض؛ 4. ملاصدرا با تدقیق در معنای قضاء و لازمۀ آن؛ 5. ربانی گلپایگانی با تفکیک قضاء تکوینی از قضاء تشریعی؛ 6. شهید مطهری با تفکیک کار منسوب به خدا از کار منسوب به بنده؛ 7. راه حل دیگر، توجه به ملاک رضایت و عدم رضایت؛ یعنی حسن و قبح عمل است که به نظر نگارنده ریشۀ حل مشکل است. در این نوشتار، با طرح و بررسی پاسخ های مذکور به روش توصیفی تحلیلی درصدد حل این معمای اخلاقی هستیم.
مفهوم مرگ و ماهیت دنیای پس از مرگ در تمدن های باستانی ایران، یونان و میان رودان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اینکه در ورای این زندگی و پس از مرگ چه عقوبت و سرانجامی برای انسان تدارک دیده شده، مسئله ای است که از دیرباز و دوران کهن تا امروز ذهن کنجکاو بشر را به خود مشغول داشته است. در این میان، در تمدن های کهن ایرانی، میان رودانی و یونانی که به نوعی در باراندازِ اساطیری، بر تمدن های هم عصر و پس از خود نیز اثر گذاشتند، اندیشیدن به چیستی و ماهیت مرگ و اینکه چه سرانجامی برای آدمی و غایت او در نظر داشتند، از مسائل مهمی است که در این پژوهش بر اساس بررسی اسناد و شواهد تاریخی و دینی و با رویکردی توصیفی تحلیلی درصدد پاسخگویی بدان هستیم. بدین سان با واکاوی منابع حماسی و اساطیری و متون دینی چنین برمی آید که در برخی تمدن ها، همچون میانرودان و یونان، اندیشیدن درباره مسئله مرگ و غایت آدمی با گذر زمان و برخورد با تمدن ها و دستاوردهای فرهنگیِ سایر ملل موجب پیدایش افکار منسجم و گاه متناقضی شد که در برخی موارد مشابه با یکدیگر بودند. بدین سان، اهالی دو تمدن یادشده با نگرش منفی به مرگ، جهان پس از مرگ را غالباً در زیرِ زمین و در جایی تاریک قلمداد کردند؛ اما در ایران با وجود برخی تشابهات جزئی با تمدن های یادشده، از ابتدا به دلیل ظهور دین زرتشت، کماکان مسئله مرگ و حیات پس از مرگ، ماهیت و کیفیتی یکسان و منطقی و امیدوارنه را دارا بود. همچنین افزون بر برخورد تمدن ها که موجب تشابهات در نگرش به غایت زندگی می شود برخورد با زیستگاه، اقلیم و ساختار سیاسی مدنی متفاوت، عامل مهمی است که در کل، جهان بینی انسان به فلسفه آفرینش، زندگی و دنیای پس از مرگ را شکل می دهد.
بررسیِ مقایسه ای تفکراتِ دوروتی زُئِلِه و سیمون وی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
380 - 361
حوزههای تخصصی:
سیمون وی و دوروتی زئله، متألهانِ مسیحی، هریک تقریری نو از الهیاتِ مسیحی ارائه داده اند. مقایسه آن ها نشان دهنده تشابه ها و تفاوت های مهمی در تفکراتشان است. مقاله حاضر به روش تحلیلی - مقایسه ای به مقایسه اندیشه های آن ها پرداخته است و کوشیده است نشان بدهد که آن ها با تکیه بر حساسیت های عقلانی و اخلاقیِ خود، نگاهی انتقادی به بعضی از آموزه های مهمِ مسیحی دارند. اما از سوی دیگر، دیدگاه های معنوی - عرفانی شان در پیِ رابطه ای وجودی با خداوند است. توجهِ عمیقِ آن ها به معنویت و عرفان وجهِ جالبِ الهیاتِ آن ها است که از سویی، وجهِ انتقادی و سلبیِ نگرشِ آن ها را با تأکید هایی ایجابی متعادل می کند و از سوی دیگر، نقشِ تکیه گاهِ معنوی - عرفانی را برای کنشگری در حوزه سیاسی و اجتماعی ایفا می کند. آن ها به واسطه زمانه پرغوغای خود، به مسائلِ اجتماعی و سیاسی بی اعتنا نیستند. بازنگریِ کامل در تئودیسه نظری و اتخاذِ دغدغه های جدی درباره مسائلِ اجتماعی و سیاسی از ثمراتِ این توجه است. با این حال، به نظر می رسد یکی از مهم ترین تمایزهای این دو اندیشمند در تأکیدهای متفاوتِ عرفان و معنویتِ آن ها باشد؛ عرفان و معنویتِ سیمون وی سرچشمه های معنوی تری دارد و زئله دغدغه های سیاسی تر و رهایی بخش تری را نشان می دهد.