فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۹۶۱ تا ۱۰٬۹۸۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ خرداد و تیر ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۸۸)
317 - 330
حوزههای تخصصی:
نویسنده در نوشتار پیش رو، در تلاش است دو ترجمه از قرآن را (ترجمه سیدعلی گرمارودی و حسین استادولی) که حائز رتبه اول کتاب سال 1390 شده اند؛ ضمن مقایسه، در بوته نقد و بررسی قرار دهد. وی در راستای این هدف، با بیان آیاتی از سوره های قرآن هر دو ترجمه را مطابق با چاپ سوم ترجمه استادولی و چاپ دوم ترجمه گرمارودی، بیان کرده و سپس، دیدگاه خود را مطرح می سازد.
بررسی شیوه های برگردان مثنی در چهار ترجمه قرآن کریم و قابلیت انطباق آن با ساختار دستوری زبان فارسی (مطالعه موردی ترجمه های الهی قمشه ای، آیتی، خرمشاهی و انصاریان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفاوت در ساختار دستوری میان زبان ها، همواره یکی از مباحث چالش برانگیز در ترجمه است و شاید بتوان گفت هر چه دو زبان از لحاظ اصل و ریشه از هم دورتر باشند، تفاوت دستوری میان آن ها بیشتر خواهد بود. یکی از مقوله هایی که تفاوت ساختاری در آن نمود برجسته ای دارد، مقوله شمار است. در زبان عربی به عنوان یکی از زبان های سامی برای این مقوله سه برش یعنی مفرد، مثنی و جمع وجود دارد ودر زبان فارسی که از جمله زبان های هند و اروپایی به شمار می رود، برای مقوله شمار فقط دو برش مفرد و جمع در نظر گرفته شده است. حال با توجه به این که صیغه مثنای عربی در شمار زبان فارسی معادلی ندارد، چه راهکارهایی برای برگردان آن به زبان فارسی وجود دارد؟ این جستار پس از بررسی ترجمه 150 آیه حاوی صیغه مثنی در چهار ترجمه الهی قمشه ای، آیتی، خرمشاهی و انصاریان به این نتیجه رسیده است که مترجمان در برگردان صیغه مثنی از چهار راهکار بهره جسته اند: 1. استفاده از عدد دو 2.تصریح و ذکر مرجع مثنی 3. ترجمه مثنی به مفرد4. حذف مثنی در ترجمه. از میان این شیوه ها استفاده از عدد دو در ترجمه ها بسامد بیشتری داشته است. همچنین مشخص گردید که مترجمان در اعمال این شیوه ها، گاه ساختار زبان فارسی را رعایت نکرده و این امر منجر به عدم درک صحیح معنا و یا نقض ساختار فارسی شده است.
آموزش برخطِ دانشجویان الهیات و فلسفه؛ روش ها و مسائل در دوره کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
159 - 174
حوزههای تخصصی:
تا کنون پژوهشهای مختلفی درباره مسائل فلسفی و الهیاتیِ ناظر به کرونا انجام شده است؛ اما مسئله بررسیشده در این نوشتار، آموزش فلسفه و الهیات در دوره کرونا است که تا کنون به آن پرداخته نشده است. این پژوهش از دو بخشِ آموزشی - روشی و مسائل فلسفی - الهیاتی تشکیل شده و هدف آن، پاسخ به این دو پرسش است: 1. با توجه به شیوع این همهگیری و رویآوریِ دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی به آموزش برخط، روند این آموزش چه فرصتها و تهدیدهایی بهطور خاص برای دانشجویان الهیات و فلسفه پدید آورده است؟ 2. از نگاه این دانشجویان، کرونا چه مسائل فلسفی - الهیاتی را فرارویِ بشر نهاده است؟ یافتههای این نوشتار با رهیافتی تجربی و مطالعهای میدانی گردآوری شدهاند. درباره هدف نخست، این مؤلفههای شناختی تحلیل شدند: 1. نگرش، تأثیر و انگیزش؛ 2. رصد و مهار رفتاریِ مفروض (شامل استفاده از فناوری، خودکارآمدی و قابلیت دسترسی) و 3. تعامل شناختی. در این بخش، دادهها درمجموع از 270 دانشجو به دست آمدند. یافتهها نشان دادند چگونه تبیین درست از نقش این دانشجویان بر افزایش این مؤلفهها مؤثر خواهد بود. پاسخ 157 دانشجو برای تحقق هدف دوم، اینگونه دستهبندی و تحلیل شد: 1. رشد دیدگاههای وجودی؛ 2. افزایش مسائل مربوط به معنای زندگی؛ 3. بحران فلسفه سیاسی - مدیریتی مانند دوگانه سلامت/اقتصاد؛ 4. آزمون الهی دانستنِ رنجهای نوپدیدِ بشری و 5. زمینههای تمدنی و حکومتیِ ویروس کرونا.
بررسی و تحلیل نقش شکر و وفای به عهد در شاخص های ارزشی تولید و مصرف از منظر قرآن (نگرشی نو به فرهنگ تولید و مصرف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال دوم پاییز ۱۴۰۰شماره ۱ (پیاپی ۵)
46 - 63
حوزههای تخصصی:
صلاح و فساد هر یک از شئون زندگی در سایر مسائل حیات مؤثر است؛ در اجتماعی که سیاست، فرهنگ، قضاوت، اخلاق و اقتصاد فاسد باشد، دین از فساد مبرا نیست. بازنگری و تحول هدفمند در ساختارهای نظری و عملی اقتصاد در مکتب وحی، منجر به بالندگی بیش از پیش آن شده؛ مصرف را که یکی از مؤلفه های آن است بهینه می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل نقش شکر و وفای به عهد در شاخص های ارزشی تولید و مصرف در قرآن کریم به روش تحلیل محتوا به استخراج شاخص های ارزشی مصرف از قرآن کریم همت گمارده و ثمرات آن را پی جویی نموده است. نتیجه این که: الف) تولیدات انسان در بعد مادی باید با نیت هایی همچون آبادانی و پیشرفت دنیایی، قرب الهی و خدا محوری و . . . همراه باشد؛ و از دایره رضایت خدا خارج نشود. این همان شکر گزاری است که در همه حالات ارزش ذاتی دارد. ب) تولید ومصرف لزوما برای رفع نیاز نیست؛ و این دو فقط مادیات را شامل نمی شود بلکه اعمال انسان، تولیدات او و امکانات دنیا مانند زمان و مکان هم جزء مواد مصرفی انسان هستند و انسان درباره ی کیفیت مصرف آنها باید پاسخگو باشد. ج)تولیداتی که انسان با اعمال روز مره خود بوجود می آورد، ایجادکننده امکاناتی است که در جهان آخرت مورد نیازش است؛ در راستای این نوع تولید، انسان مصرف کننده ی سرمایه و نعمت های الهی است؛ از این رو باید تولیدات انسان در راه وفای به عهد الهی و جلب رضای خداوند باشد.
ارزیابی نظریه غلام احمد پرویز در تجدیدپذیری وحیِ سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
185 - 203
حوزههای تخصصی:
در دو قرن اخیر، عده ای از متفکران مسلمان در شبه قاره هند، جنبش هایی را با اهدافی نوگرایانه پدید آوردند که به لحاظ نظری به برداشت های خاصی از دین منتهی شد. آن ها که بعدها به قرآنیون مشهور شدند، رویکردی انتقادی، در مواجهه با سنّت نبوی داشتند. نکته محوری در مباحث همه قرآنیان شبه قاره هند، تأکید بر قرآن بسندگی و بی نیازی از سنّت بود. غلام احمد پرویز، متفکر قرآنی معاصر شبه قاره، از جمله شخصت هایی است که در قرآن-بسندگی، تقریری نو نسبت به نظریه های قبلی دارد. از دیدگاه وی، وحی قرآن ثابت است و وحی سنت تجدیدپذیر. از آن جا که این نظریه، متأثر از نظریه های نواندیشانه غربی درباره وحی است و با نظریه های اسلامی تناقض دارد، نوشته حاضر، در صدد برآمد تا با روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر منابع اسلامی به بررسی و نقد نظریه اش بپردازد. بر اساس بررسی ها، نظریه پرویز چهار مولفه دارد: بر اساس آیات قرآن، فرمان های پیامبر(ص) در حوزه سنت، مانند هر انسان دیگری در معرض اشتباه قرار دارد؛ پیامبر(ص) و اصحابش برای سنتی که در قالب حدیث ثبت شده بود، اهتمامی نداشته اند؛ عقل برای تشریح جزئیات دین، تحت دلالت و هدایت قرآن، در تمام حالات کافی و وافی خواهد بود؛ طبق آیاتی از قرآن، وحی سنّت نسبت به غیر پیامبر(ص) خاصیت تعمیم پذیری دارد. نقد هایی که بر این مولفه ها وارد است، عبارتند از: آیاتی که پرویز بر اساس آن ها مدعی خطاپذیری سنّت پیامبر(ص) است، دلالتی بر این امر ندارند. برخلاف نظر وی، پیامبر(ص) و یاران او در زمان حیاتش، اهتمام فراوانی به سنت داشته اند. ...
اثبات اعجاز علمی آیه 189 اعراف و بهره گیری از آن در تبیین مبحث لقاح اسپرم و تخمک زیست شناسی پایه یازدهم
حوزههای تخصصی:
در تفسیر علمی قرآن، آیاتی که جنبه اعجازی آنها مورد بررسی قرار می گیرد، از اهمیت بیشتری برخوردارند. اعجاز قرآن، یکی از موضوعات مورد علاقه مفسران و پژوهشگران دینی در عصر حاضر است؛ زیرا به وسیله آن می توان حقانیت این دین الهی را به اثبات رساند. طرح مباحث دینی به خصوص اعجاز قرآن در کلاس درسی نیز می تواند کمک شایانی به جذب دانش آموزان به معارف دینی داشته باشد که خلاء چنین فعالیت هایی در منابع درسی محسوس است. تاکنون نکات علمی مختلفی از آیات قرآن کریم در ارتباط با مبحث خلقت انسان کشف شده است. در این مقاله پژوهشی براساس منابع کتابخانه ای، به مقایسه تطبیقی میان نظرات مفسران، لغویون و علم جنین شناسی حول آیه 189 سوره مبارکه اعراف پرداخته و با ذکر دلایل متقن، نشان داده می شود که قرآن با رازگویی، به نحوه دربرگرفتن تخمک توسط اسپرم ها، لقاح بین هسته آنها و تشکیل زیگوت اشاره کرده است. لازم به ذکر است از مطالب مرتبط با موضوع که در کتاب درسی زیست شناسی پایه یازدهم متوسطه دوم ذکرشده است، جهت تدریسی اثربخش و جذاب، استفاده کرده ایم تا بتوان به وسیله آن، دانش آموزان را با مفاهیم قرآنی آشنا نمود.
امکان وقوع فعل ویژه الهی در جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۸
1 - 24
حوزههای تخصصی:
هنگام وقوع حوادث و بلایای طبیعی، مانند کرونا، معمولاً این پرسش مطرح می شود که چرا خداوند برای جلوگیری از آنها مداخله نکرده است. در این مقاله، به این موضوع خواهیم پرداخت؛ به طور مشخص این پرسش را درنهایت پاسخ خواهیم داد که آیا فعل ویژه الهی می تواند در جهان جاری باشد؛ به عبارت دیگر، آیا جاری بودن فعل ویژه الهی در جهان و وجود قوانین طبیعت که برخی از آنها موجبیتی هم هستند در تعارض نیست؟ آنچه تحلیل و بررسی این مقاله نشان می دهد این است که فعل ویژه غیرمداخله گرایانه الهی به طور مستقیم می تواند در جهان عمل کند اما در موارد بسیار بسیار نادر.
برهان شهود مُثل بر اتحاد عاقل و معقول در دیدگاه حکیم سبزواری با رویکرد تبیینی و پاسخ به ایرادها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۹
41 - 58
حوزههای تخصصی:
اتحاد عاقل و معقول از مسائل محوری در حکمت متعالیه به شمار می آید. گرانی گاه اثبات و استنتاج از آن، مرهون توجه ژرف به روش و مبانی خاص حکمت متعالیه است. ادله اثباتی آن دست کمی از خود آن، در فاصله گرفتن از فلسفه متعارف ندارد. در این مسیر، برخی نوپژوهان با ذهنیت اشتراک روشی و مبنایی آموزه اتحاد، در دیدگاه صدرایی با دیگر حکما، به خوانش آموزه و ادله آن پرداخته و به بهانه نقد، نتیجه ای جز تولید شبهه به بار نیاورده اند. حکیم سبزواری بر اساس مبانی ویژه صدرایی دلیلی بر مبنای مشاهده عقول متکافئه به هنگام درک کلیات، بر آموزه اتحاد اقامه کرده که در آن نامی از انگاره «حقیقت و رقیقت» نبرده است. یکی از نوپژوهان سعی کرده به بهانه اعم بودن دلیل از ادعا، از زاویه ناکارآمدی کاربست حقیقت و رقیقت در اثبات آموزه، به جرح و خدش در این دلیل و به تبع آن آموزه اتحاد عاقل و معقول بپردازد. واکاوی ادعاها و بیان کیفیت تأثیر انگاره به فرض کاربست آن مورد پرس و جوی این نوشتار است. در این مسیر آشکار می شود که چگونه سطح پژوهی و سایر عوامل همسو سبب شده است، برخی پژوهش ها از مسیر تحقیق بایسته خارج و به مسیر تولید شبهه درباره عالی ترین نظریه پردازی های حکمت متعالیه رهسپار شوند.
تأملی در حقیقت قوه واهمه و ادراکات آن، بر اساس آرای صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۹
35 - 64
حوزههای تخصصی:
در فلسفه اسلامی قوه واهمه یکی از قوای باطنی معرفی شده که عملکرد آن ادراک معانی جزئی است. فیلسوفان معمولاً کارکرد این قوه باطنی را به ادراک محبت و عداوت و امثال آن از معانی نهفته در افعال ارادی انسان و حیوانات اختصاص داده اند. صدرالمتألهین دو تحول عمده در رابطه با این قوه نفسانی انجام داده است: یکی اینکه قوه واهمه انسان را همان عقل نازل به مرتبه جزئیات دانسته است؛ دوم اینکه گستره آن را به صورت مشخّص، از حد ادراک برخی معانی نهفته در افعال ارادی انسان و حیوان، به ادراک مطلق محکی معقولات ثانیه فلسفی تعمیم داده است. در این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی، نخست به بیان دیدگاه فیلسوفان پیشین درباره حقیقت قوه واهمه و قلمرو ادراکات آن پرداخته ایم. سپس ضمن بیان تفسیر صدرالمتألهین از حقیقت قوه واهمه و گستره ادراکات آن، اشکالات معطوف به این نظریه را پاسخ داده ایم. در نهایت نیز به تأثیر آن بر کیفیت دست یابی به محکی معقولات ثانیه فلسفی اشاره کرده ایم. هدف پژوهش این است که نشان دهد علم به محکی معقولات ثانیه فلسفی از طریق اتصال قوه واهمه (عقل نازل) به خارج انجام می پذیرد و برای انتزاع این دسته مفاهیم از حقایق خارجی، نیاز به طرح پیچیده برخی فیلسوفان معاصر نیست.
مدیریت بحران جریان نفاق توسط پیامبر اکرم(ص) از دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
283 - 311
حوزههای تخصصی:
مدیریت بحران به عنوان موضوعی بین رشته ای در حوزه های مختلف مدیریت سیاسی، اجتماعی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابراین رویکرد قرآن کریم به این موضوع، قابل توجه است. مطالعه آیات مدنی نشان می دهد که پیامبر اکرم(ص) در دوران حکومت مدینه، با بحران های گوناگونی مواجه بوده است. یکی از پیچیده ترین این بحران ها، اقدامات مخرب جریان نفاق در برابر پیامبر(ص) است. با توجه به جایگاه خاص پیامبر(ص) در دریافت وحی، واکنش های ایشان در برابر منافقان می تواند به عنوان الگویی مطمئن برای مدیریت بحران در جهان اسلام و جامعه بشری مورد بهره برداری قرار گیرد. مدیریت پیامبر(ص) در بحران های ایجاد شده توسط منافقان را می توان در سه مرحله کلی شامل مدیریت قبل از بحران، حین بحران و بعد از بحران ارزیابی کرد. این پژوهش بر آن است تا بر اساس مطالعه ادبیات موضوع و با رویکرد توصیفی-تحلیلی، مهم ترین بخش های این مدیریت که شامل بیان روش ها و اقدامات تنش زای منافقان و واکنش های متناسب قرآن همراه با اعلام سیاست ها و تدابیر پیامبر(ص) است را بررسی نماید. راهبردهای شش گانه به دست آمده در پژوهش حاضر، از دستاوردهای این نوشتار است.
مطالعه مفهوم قدیس در سنت مسیحی و مفهوم ولی در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۷
185 - 204
حوزههای تخصصی:
واژه قدیس در سنت مسیحی برای افرادی به کار می رود که مسیح (ع) را در خود متبلور ساخته اند و در زندگانی خود روح مسیحیت (Sainthood)را جلوه گر گشته اند. از این رو قدیس در مسیحیت، که خود دینی طریقتی می باشد مفهومی عرفانی می یابد. اما واژه ولی در عرفان اسلامی نیز چون قدیس به کسانی اطلاق می شود که به مقام فنای فی الله رسیده اند و روح محمدی (ص) را که مقام ولایت است در خود متبلور ساخته اند. در سنت مسیحی باید دو معنای شریعتی و طریقتی برای قدیس درنظر گرفت و در سنت عرفانی اسلامی هم باید معنای عام و خاص مفهوم ولی را از یکدیگر جدا ساخت. مقاله حاضر درصدد است به بررشی مفهوم قدیس در سنت مسیحی و مفهوم ولی در عرفان اسلامی بپردازد. این بررسی از نظر درجات، مراحل و چگونگی نیل انسانها به این دو مقام انجام گرفته است.
کژتابی و فراهنجاری در زبان عرفانی مولانا جلال الدین بلخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
243 - 268
حوزههای تخصصی:
کژتابی یک اصطلاح ادبی است که محمل و خاستگاه آن زبان شاعر یا نویسنده است؛ در حقیقت کژتابی و فراهنجاری شامل عبارات و جملات دو پهلویی است که دارای چند معنا و مفهوم می باشد، لذا هر هنرمند برای نشان دادن آن ها از دقایق و ظرایف آشکار و پنهانِ کمیابی بهره گرفته است . نگارنده معتقد است که با تتبع و تفحص در آثار مولانا جلال الدین بلخی به گونه های مختلفی از کژتابی و فراهنجاری(هنجارگریزی) بر می خوریم که در این مقاله آن ها را به صورت های چهارگانه، با عناوینِ: الف: کژتابی ساختاری، ب: کژتابی و فراهنجاری واژگانی ، ج: برجستگی های معنایی و کلامی، د: کژتابی و هنجارگریزی در ساختار محتوایی، دسته بندی نموده و برای هر یک از آن ها نمونه ها و مصادیق فراوانی ذکر کرده است. ما حصل کلام آن که زبان دارای کارکردها و توانمندی های زیادی است که هر زبان آور آن ها را به کار می گیرد تا مجالی برای هنر نمایی بیشتر داشته باشد. مولانا جلال الدین بلخی به عنوان شاعر خلّاق و آگاه، با استفاده از این ظرفیت های زبانی و هنرشاعری خود از آن ها بسیار بهره جسته است.
رمزگشایی کهن الگوها، عناصر اساطیری و شخصیت های عرفانی در سروده های مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰
85 - 106
حوزههای تخصصی:
به نظرمی رسد اسطوره و عرفان در نگاه نخست دو مقوله جدا و متفاوت در حیطه علوم انسانی می باشند؛ درحالی که با بررسی آن ها از منظری که در این مقاله فراروی خواننده باز می شود، این دو نه تنها از هم جدا نیستند؛ بلکه می توان گفت عرفان دنباله و تکمله اسطوره است. در این پژوهش نویسنده درصدد است تا به شیوه توصیفی – تحلیلی و روش کتابخانه ای به بررسی عناصر اسطوره ای و شخصیت ها و نمادهایی که صبغه و نمودی عرفانی در شعر اخوان دارند، بپردازد. همچنین علاوه بر شخصیت ها و نمادهای اسطوره ای ملی، شخصیت های اسطوره ای دینی و عرفانی نیز که اخوان آن ها را درجهت بیان مفاهیم خود آورده، موردبررسی قرارگیرد. نتیجه حاصل از پژوهش این است که اخوان در اشعار خود، برای بیان هرچه بهتر مضامین و مفاهیم شعری خود، از عناصر اسطوره و حماسه استفاده کرده است، این عناصر اسطوره ای از یک سو با اساطیر ایرانی و از سوی دیگر با عرفان ایرانی – اسلامی در هم آمیخته است.
اسماء وصفات الهی از دیدگاه حکیم ملّاهادی سبزواری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
۱۰۰-۸۱
حوزههای تخصصی:
موضوع دانش عرفان نظری، حقّ سبحانه تعالی است و تعیّنات ذات مطلق فقط در قالب اسماء و صفات الهی قابل شناسایی است، لذا بحث از اسماء وصفات که موجب شناخت خداوند است، ضرورت می یابد. مقاله حاضر با روش کتابخانه ای و توصیفی-تحلیلی، با مداقه درآراء سبزواری به مسئله اسماء و صفات الهی از منظر معرفت شناسی و نقش آن در ایجاد موجودات، سلوک ومعرفت الهی، به ارتباط حقّ با عالم آفرینش و نیز علم و مشیت الهی می پردازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد از منظر وحدت شخصی وجود، وجود حقیقی خداوند است وسایر موجودات نماد و شئون آن هستند که از طریق اسماء با خداوند ارتباط دارند. صفات نیز از نظر مفهوم متکثر و از نظر ذات دارای یک مصداق بوده و تعلیم اسماء، تکوینی و وجودی است. اگرچه نمی توان اسماء و صفات خداوندی را جدای از ذات باری تعالی دانست، ولی در مقام اطلاق، اسماء و صفات را می توان برای او اعتبار نمود.
آموزش و نهادهای آموزشی ادیان توحیدی در ایران عصر ساسانی؛ مطالعه موردی: یهود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام اسفند ۱۴۰۰ شماره ۲۹۱
57-68
حوزههای تخصصی:
با آنکه یکی از اقلیت های توحیدی عصر ساسانی، یهود بوده، تاکنون آموزش و نهادهای آموزشی یهود آن دوران چندان بازکاوی نشده است. موضوع این جستار بررسی آموزش و نهادهای آموزشی یهود در عصر ساسانی است، تا از این رهگذر، انواع این مراکز، پراکندگی جغرافیایی آنها، بنیان گذران و معلمان و متعلمان آنها، مواد آموزشی و دستاوردهای علمی آنها، اقتصاد آموزش آنها را معرفی شود. دستاورد این پژوهشِ بنیادی تاریخی که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، آن است که گزارش های تاریخی درباره مراکز آموزشی یهودیان، فزون تر از گزارش های موجود درباره مراکز آموزشی زرتشتیان بوده و عصر ساسانی دوران شکوفایی آموزشگاه های یهود بوده است. پراکندگی جغرافیایی این نهادها همگون نبوده و از جزئیات سازمان آموزشی شماری از این مراکز کمتر یاد شده است. محور اصلی برنامه درسی آنها آموزه های موسوی در قالب میشنا و تلمود بود. ابتنای اقتصاد این مراکز بر تبرعات یهود و مساعدت حاخام ها بوده و این مراکز را راب ها برپا می داشتند و ریاست آنها نیز با همین افراد بود. این مراکز در اقتصاد و مدیریت و اخلاق و آداب آموزشی، تحت حاکمیت و حمایت کنیسه بودند. فعالیت مدارس یهود را به سه دوره تقسیم کردند. حیات این مراکز، پرفرازوفرود بوده و بارها تعطیل و بازگشایی شده اند.
بررسی تطبیقی آراء مفسران در تفسیر «انظُرْ کَیْفَ کَذَبُوا عَلَی أَنفُسِهِمْ» و «وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ» با تأکید بر ارتباط آیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
۱۰۳-۱۲۰
حوزههای تخصصی:
مفسران در تفسیر فرازهای: «انظُرْ کَیْفَ کَذَبُوا عَلَی أَنفُسِهِمْ» و «وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ» در سوره انعام درباره امکان یا عدم امکان بیان کذب در روز قیامت و اینکه کافران در این آیه درباره چه چیزی دروغ می گویند، اختلاف نظر داشته و آراء ایشان در سه دسته اصلی قابل تقسیم است. این پژوهش با بررسی آراء و دلایل ارائه شده توسط مفسران و با توجه به ارتباط آیات نشان می دهد بیان دروغ در قیامت ممکن است. همچنین درباره اینکه مشرکان در این آیات درباره چه چیزی دروغ می گویند، نشان می دهد جدای از بحث صدق و کذبِ آرزو و وعده که توسط مفسران مطرح شده است، در این آیه احساس یا مفهومی از ابراز ایمان وجود دارد که مفسران به آن نپرداخته اند. توجه به عبارت هایی که در همین آیات و آیات قبل و بعد آنها آورده می شود، نشان می دهد مشرکان در ظاهر تسلیم شده و ایمان آورده اند و دروغ در این آیه مربوط به همین ابراز ایمان مشرکان است
نگرشی انتقادی به قاعده «حذف المتعلّق یفید العموم»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال هشتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
87 - 112
حوزههای تخصصی:
یکی از قواعدی که فقها از زمان شکل گیری علم فقه در فرایند استنباط از آن بهره جسته اند قاعده «حذف المتعلّق یفید العموم» است. با اینکه فقهای متقدم در مباحث اصولی خود این قاعده را معتبر نمی دانند، در مباحث فقهی در ابواب متعددی به آن تمسک جسته اند. در ادوار متأخر نیز فقها در تمسک به این قاعده اختلاف نظر پیدا کرده اند. ایشان برای اثبات حجیت این قاعده به ادله ای همچون فهم عرفی، اطلاق، دلالت اقتضا و ترجیح اقرب المجازات استناد کرده اند. با توجه به اینکه این قاعده، در علم فقه کاربرد گسترده ای دارد و تا کنون پژوهشی مستقل در آن صورت نگرفته است، ارائه تحقیق جامعی در این زمینه لازم می نماید. در این نوشتار که با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای انجام گرفته، پس از بررسی ادله حجیّت قاعده، این نتیجه حاصل شد که ادله مذکور برای اثبات اعتبار آن کفایت نمی کند و نمی توان به صرف حذف شدن یک متعلق، اراده عموم را نتیجه گرفت، بلکه در هر مورد باید با توجه به قراین موجود، گستره شمول معنای مراد متکلم را مشخص کرد و در صورت نبود قرینه ای معتبر باید حکم به اجمال کلام کرد.
مبانی فرازمانی بودن حدود و احکام الهی با تمرکز بر ادله و آموزه های قرآنی
حوزههای تخصصی:
اجرای حدود و احکام الهی در دوران های مختلف از مسائل بحث برانگیز در فقه اسلامی بوده است. محل منازعه در میان فقهای متقدم بیشتر حول محور اختصاص یا عدم اختصاص به متصدی معصوم یا شرط عصمت یا عدم شرطیت آن برای اجرا بوده است. در دوران معاصر با مطرح شدن دو مقوله مجزا یعنی «دانش هرمونیتک» و «حقوق بشر» این بحث نیز تحت تأثیر قرار گرفته است؛ از یک سو محور بحث ها از اختصاص به متصدی معصوم به «اختصاص به عصر بعثت» تغییر یافته است و از دیگر سو به اقتضای طرح مباحث حقوق بشردوستانه، دغدغه جلوگیری از وهن اسلام نیز به میدان دیگری برای سخن در خصوص عدم اجرای حدود تبدیل شده است. این نوشتار با روشی تحلیلی- انتقادی در صدد است با تمسک به برخی آموزه ها و دلایل مستنبط از قرآن کریم، در راستای اثبات فرازمانی بودن حدود و احکام الهی، دلایلی فراتر از اطلاق و عموم آیات را که جمهور فقها بدان پرداخته اند، مطرح نماید. یافته های این پژوهش نشان می دهد، ادله مخالفان فرازمانی بودن حدود اگر با سنجه ی قرآن کریم سنجیده شود، غیر قابل اعتنا است.
رکوعات قرآنی؛ از پیشینه تاریخی تا کاربست ها در فرهنگ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از تقسیمات متن قرآن در کنار آیه، سوره، حزب و جزء، «رکوع» نام دارد؛ مجموعه ای از آیات که در موضوع و معنا، قرابت بسیاری دارند و برخلاف غالب تقسیمات قرآنی، تعداد حروف و کلمات در تعیین دامنه اش دخالتی ندارد. رکوع با توجه به اهمیت شایان توجهی که در امر قرائت و تفسیر دارد، اما کمتر از دیگر همتایان خود مورد توجه بوده است. قدیم ترین یادکرد به یادگارمانده از رکوعات، به سده چهارم هجری بازمی گردد؛ جایی که برای نوافل شبانه ماه رمضان ، می بایست پس از فاتحهالکتاب، قطعاتی از قرآن خوانده شود. از آن پس، به تدریج کاربست و ضرورت توجه به رکوعات فزونی گرفت تا آنکه نشانه اش در حاشیه برخی مصاحف، وارد شد. نوشتار حاضر با روشی توصیفی تحلیلی، می کوشد نخست با استفاده از مطالعات خوانش متن، ارتباط رکوعات را با بحث سازماندهی متون و پاراگراف بندی به بحث گذارد. آنگاه از جایگاه رکوعات قرآنی در فرهنگ اسلامی بگوید و در پایان، فواید آن را در قالب کارکردهای قرائت قرآن (جنبه تبلیغی و تعلیمی) و نگارش تفسیر (جنبه علمی) تبیین نماید.
بازسازی و تطور علوم حکمی(منطق و فلسفه) در ایران عصر ایلخانان (654-736 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰
10 - 29
حوزههای تخصصی:
از نگاه بسیاری از مورخین گذشته و پژوهشگران معاصر، حمله مغول و حاکمیت ایلخانان بر ایران (654-736 ق) موجب ویرانی مراکز آموزشی و رکود علم و دانش در این سرزمین شده است. حال آنکه بررسی اسناد و منابع تاریخی و مطالعه آثار علمی دانشمندان این دوره بیانگر آن است که علی رغم ذهنیت های موجود، عصر ایلخانی از نظر تحول و فراوانی مراکز آموزشی و احیای دوباره فعالیت های علمی به ویژه در حوزه علوم عقلی و حکمی، یکی از ادوار مهم تاریخ ایران بوده است. این پژوهش بر آن است که با استفاده از رویکرد توصیفی- تحلیلی، آثار منطقی و فلسفی دانشمندان عصر ایلخانان را مورد بررسی و مطالعه قرار دهد تا بدین پرسش پاسخ دهد که آیا استیلای مغول و حاکمیت ایلخانان سبب افول علوم حکمی (منطق و فلسفه) در ایران شده است؟ و یا آنکه، در این دوره شرایط بازسازی و تطور این علوم در ایران به عنوان بخشی از قلمرو تمدن اسلامی فراهم شده است؟ نتیجه این بررسی نشان می دهد که با حاکمیت ایلخانان به رغم تمام ویرانی های ناشی از یورش مغول، در پی قرار گرفتن نهاد آموزش در دست دانشمندان ایرانی نزدیک به قدرت های سیاسی، علوم عقلی به ویژه منطق و فلسفه یک بار دیگر در کانون توجه مجامع علمی قرار گرفته و پیامد این تحول حفظ مواریث علمی گذشتگان و دستاوردهای نوین در شاخه های مختلف این علوم بوده است.