مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
ادوار تاریخی
حوزه های تخصصی:
در برقراری تطبیق و مقایسه میان دو تفکر یا حوزه فکری، بویژه تفکر متعلق به دوره باستان، به دو روش میتوان عمل کرد؛ روش اول، مطالعات تاریخی و اثبات تأثیر و تأثر میان دو فرهنگ بر اساس شواهد تاریخی است و روش دوم آن است که مؤلفه های هر تفکر و شباهتهای آنها با یکدیگر بررسی شود. در این میان، لغت شناسی تعابیر و واژگانی که در هر نظام فکری بکار میرود و بررسی نقاط مشترک و متفاوت آنها، جایگاهی خاص دارد. در مقاله حاضر، تلاش بر این است تا بروش فقه اللغه، بحثی تطبیقی میان تفکر فلسفی در ایران باستان و یونان باستان برقرار گردد. تکیه مقاله تنها بر مشابهتهای دو نظام نیست بلکه تفاوتها را نیز در این خلال، مد نظر خواهد داشت. بررسی عقاید حاکم بر دو نظام مذکور در حوزه یزدان شناسی، جهان شناسی، نگرش به تاریخ و عقل، حکایت از شباهت و همسانی و همریشگی این دو تفکر دارد که در این نوشتار با بررسی موردی و مثالی چند نمونه، این اعتقاد باثبات خواهد رسید.
ادوار تاریخی آیین هندو و نقش آن در تحول نظام خدایان هندو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیین هندو از نظر تاریخی، تاکنون با پنج دوره دگرگونی روبه رو بوده است که عبارتند از: 1. دورة پیش از تاریخ؛ 2. دوره وده ای؛ 3. دوره کلاسیک؛ 4. دوره میانه؛ 5. دوره معاصر یا مدرن. این نوشتار در پی بیان این نکته است که در پی این ادوار پنج گانه که سبب تحولاتی در آیین هندو شده است، نظام خدایان نیز ـ که در بیشتر دوره ها، نظامی چندخدایی بوده است ـ دگرگونی هایی پذیرفته است که می توان آنرا نظام چندخدایی خاصی دانست که ماکس مولر آن را هنوتئیسم نامیده است؛ به این صورت که جایگاه خدایان در این آیین دگرگون شده است.
بررسی و تحلیل عناصر قدرت شهری در دوره های تاریخی و معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
155 - 176
حوزه های تخصصی:
شهر را باید آیینه تمام نمایی دانست که هر نوع تغییرات در آن ارتباط بسیار نزدیکی با نظامهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع مختلف دارد. درواقع اداره شهر در هر دوره ای نشان دهنده مناسبات و روابط نظامهای مختلف حاکم بر شهر است. برای بررسی این تغییرات نیازمند مطالعه روابط و مناسبات حاکم بر جوامع شهری هستیم. آنچه در این بین شهر را ببیشتر تحت تأثیر قرارداده است ساخت قدرت در شهر است که درحقیقت ساخت قدرت و نظام حکومتی مینیاتوری از کل روابط جامع هستند که در ارتباط نزدیکی با ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حقوقی قرار دارند. مسئله اساسی این است که شهرها به شدت از قدرت و عناصر آن تأثیر می پذیرند و چگونگی تأثیرپذیری مورد مطالعه برای این مقاله است. هدف تحقیق شناسایی عناصر قدرت و چگونگی تأثیرگذاری آنها بر شهرهای ایران در ادوار مختلف تاریخی می باشد. ازاین رو برای شناخت ویژگی های عمومی چگونگی اداره شهرها در ایران، بررسی خصوصیات و ساختار عمده سیاسی، اجتماعی ایران در ادوار تاریخی ضروری است. در این مقاله با روش توصیفی و اسنادی به بررسی و تحلیل نوع الگوی حاکم بر شهرهای کشور ایران در دوره های تاریخی مختلف پرداخته شده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد با بررسی عناصر قدرت شهری در اداور گذشته و حال، هرچه به جلو قدم می گذاریم شهر و عناصر قدرت شهری دچار یک سری تغییر وتحولات می گردد که در مواقعی این تحولات به نفع شهر بوده و در مواقعی نیز شهر دچار یک نوع سردرگمی و بحران گردیده است.
بازاندیشی فلسفه تاریخ در تفکر علم الأسمایی تاریخی؛ تبیین حکمت تاریخ از منظر فردید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فردید فلسفه تاریخِ مدنظرِ خود را علم الاسماء تاریخی نام می نهد. در تفکر فردید اندیشه تاریخی که حاصل تجلّی و غیاب اسماءالله در عرفان ابن عربی آن گونه که در کتاب فصوص الحکم و در آثار شارحان او آمده است به همراه حوالت تاریخی در فلسفه هیدگر، فیلسوف شهیر قرن بیستم آلمان است درهم آمیخته می شود و با نوآوری هایی به صورت علم الاسماء تاریخی درمی آید. بسیاری از اندیشمندان، جمعِ اندیشه تاریخی ابن عربی و هیدگر را که متعلق به دو سنت تاریخی متفاوت هستند کاری مهمل و بی معنی، و حاصل آن را ملغمه ای بی مبنا و بنیاد دانسته اند. نگارندگان هرچند به فلسفه تاریخِ مدنظر فردید انتقاداتی را وارد دانسته، ولی معتقدند کار فردید بازاندیشی دو سنت متفاوت در شرق و غرب جهان و جمع آوری آن در دستگاه فکریِ مخصوص به خود است. پرسش اصلی تحقیق، این است که تفکر علم الاسماء تاریخی فردید دارای چه بصیرت هایی برای محققان رشته تاریخ دارد؟ مدعای این پژوهش آن است که هرچند می توان ایرادهایی به اندیشه تاریخی فردید وارد کرد، ولی برای کسانی که تاریخ را به صورت حرفه ای مطالعه می کنند، بصیرت های بنیادین و اساسی دارد که تاکنون در میان دانشگاهیان رشته تاریخ مغفول مانده و این مقاله سعی بر تبیین و وصفِ این نحوه تفکر دارد.
مبانی اسمائی در تحول خصلت ها در ادوار تاریخی هنر و معماری در تمدن اسلامی
حوزه های تخصصی:
مطالعه نوسان ارزش ها درعلوم مختلف در طول تاریخ تکامل و زوال تمدن ها صورت گرفته است. چنین مطالعه ای فواید ارزشمندی برای تفسیر آثار گذشته و ایده های جدید هنری دارد و علی رغم تنوع بررسی آن در غرب در کشور ما رایج نیست. مطالعه تاریخ بدون نفوذ به لایه های ارزشی عمیق درونی آن ها - چنانکه امروز رواج یافته است - تنها باستان شناسی کالبدی و کم فایده ا ی خواهد بود. در غرب روش ها و مبانی گسترده ای برای معنایابی ادوار تاریخی پیشنهاد شده است: در برخی روش های مارکسیستی نوعی مسیر جبری– تاریخی و مسیر قطعی و یک سویه ای برای تمدن مطرح گردیده، لیبرال ها نیز مسیری آزاد و غیرقابل پیش بینی برای تمدن ها مطرح کرده اند البته نظریات علمی و تحلیلی تری بین این دو نظر وجود دارد ولی حتی منطقی ترین و بهترین این تحلیل ها، بستری جامعه شناسانه دارند و کمتر از منظر فلسفی عرفانی به این موضوع پرداخته اند. پیشنهاد این پژوهش افزودن مبانی عرفانی در زیر بناهای محتوایی این علوم و ارائه تفسیر اسمائی از تحولات تاریخی و شکل گیری گونه شناسی و سیر تحولات اجتماعی-اسمائی در طول تاریخ است. هدف تحقیق کمک به ارتقای هویتی در حوزه معماری اسلامی معاصر است و به این منظور مبنای عرفان ابن عربی که مستند به عرفان اسمائی بیان شده در قرآن می باشد، تبیین و با مرور تحلیلی و انتقادی در نظریه های جامعه شناسان غربی هنر و سنجش مطابقت آن ها با سیر تحولات معماری اسلامی، تلاش شده امکان تفسیر و سبک شناسی معماری سنتی بر اساس مبانی جامعه شناسی و با پشتوانه عرفان اسلامی بررسی گردد. این تحقیق با بررسی نظر جامعه شناسان معاصر چون لیجیتی، اسمیت، سروکین و... سعی کرده حکمت تاریخ هنر انسانی را در پرتو مبانی عرفان اسلامی و نظرات تحلیلی جامعه شناسی هنر تنظیم نماید. طبق نتایج به دست آمده برای ارائه تفسیر اسمائی و اجتماعی با رویکرد حکمی از سبک ها ی چهارگانه تاریخ معماری اسلامی ایران، ابتدا لازم است در یک بررسی تطبیقی نتایج کلی مطالعات جامعه شناسی تمدنی غرب درباره آن، مورد سنجش و انطباق قرار گیرد و پس از تطبیقات لازم و تبیین قابل اعتماد جامعه شناسانه، مورد سنجش عمیق تر معنایی-اسمائی قرار گرفته و ریشه ای ترین لایه تحولات تشریح گردد. به این ترتیب که در سیر تاریخی از سبک خراسانی تا اصفهانی تغییرات در میزان سادگی و تجمل معماری را بر اساس تغییرات مبنای قدسی و الهی و اجتماعی آن ها تفسیر نماید.
مطالعه پوشش و ججاب زنان ایرانی طی ادوار تاریخی و بررسی پوشش زنان با پیشرفت و توسعه اجتماعی زنان (نشان موردی زنان درباری دوره هخامنشیان با زنان صفویه در دوره اسلامی)
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
158 - 142
حوزه های تخصصی:
جایگاه زنان در دوره های تاریخی و مشارکت آنان در امور سیاسی و اداری حکومت ها به منزله ی یکی از شاخصه های عمده ی توسعه ی جوامع به حساب می آید،که این جایگاه به نوعی می تواند با پوشش زنان در همین ادوار تاریخی رابطه مستقیم داشته باشد. به نحوی که عده ای پوشش زنان را مانع پیشرفت و توسعه زنان در جوامع می دانند؛ این مقاله با رویکرد مطالعه تاریخی-توصیفی، با نگاهی تحلیلی به منابعی که آگاهی هایی را درباره پوشش و نوع جامعه زنان در ادوار حکومتی ایران تا رسیدن به حکومت اسلامی داشته را مورد مطالعه قرار داده و از مقایسه پوشش زنان درباری هخامنشی با زنان در ادوار دوره های اسلامی به خصوص زنان صفوی و رابطه آن با پیشرفت و توسعه جوامع، به نتایجی از جمله عدم پوشش هیچ ارتباطی با مشارکت زنان در امور سیاسی و اداری حکومت ها ندارد، حتی جایگاه اجتماعی زنان در دوره اسلامی با داشتن پوشش و حجاب خیلی بهتر از ادوار دیگر تاریخی شده است.
بررسی تحولات ساختار فضایی در مورفولوژی شهر طی ادوار تاریخی. نمونه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
51 - 70
حوزه های تخصصی:
ساختار فضایی شهر زنجان در گذر زمان و تحت شرایط مکانی و زمانی و سایر عوامل اقتصادی و اجتماعی به تدریج توسعه و شکل یافته است. اما در این میان برای این که بتوان درک درستی از چگونگی تاثیر تغییرات ساختار فضایی بر مورفولوژی شهر به دست آورد ضرورت شناخت پیشینه و سیر تحول کالبد فضایی آن تاکنون بوده است؛ تا از این طریق بتوان عوامل موثر بر بروز تحولات فضایی را مورد بررسی قرار داد. این پژوهش با هدف بررسی دگرگونی های ساختار فضایی در طی ادوار تاریخی با استفاده از روش تحلیل نقشه بر اساس تحلیل تغییرات میزان هم پیوندی انجام پذیرفت بدین منظور با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تغییرات مورفولوژی شهر زنجان پرداخته که در آن بخشی از اطلاعات مربوط به دوره های مختلف تاریخی نیز به کمک روش کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده است. روند تحلیل طی دوره های مختلف رشد و توسعه شهر به کمک نرم افزار Atocad، Arc GIS، تهیه و میزان هم پیوندی و تفاضل هم پیوندی در دو سطح بافت مرکزی و شهر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل های انجام گرفته در قالب جدول و نقشه استخراج شد. بدین ترتیب با بررسی تغییرات پارامتر هم پیوندی، در دوره های مختلف این نتیجه حاصل شد که تغییرات ارزش هم پیوندی مرتبط با دگرگونی های کالبد - فضایی در ساختار شهر است. چنانچه خیابان کشی های دوره سوم، عدم برقراری اتصال رینگ های حلقوی بین بافت قدیم و جدید و یا عدم پیوند محورهای واسطه به استخوانبندی اصلی شهر (در دوره پنجم)، تمرکززدایی از مرکز شهر (در دوره ششم)، اوج افزایش میزان میانگین هم پیوندی در شهر و بافت مرکزی به ترتیب (358/1، 372/1) و همچنین تفاضل هم پیوندی به ترتیب (212/2، 994/1) در دوره پنجم، گسترش الگوهای شطرنجی در دوره های پنجم و ششم، اجرای طرح های ترافیکی در دوره هفتم، عامل اصلی تغییر ارزش های هم پیوندی بوده است که مجموعه این عوامل دگرگونی های فضایی را در شهر طی گذر زمان پدید آورده است. همچنین در این پژوهش با انجام مقایسه نتایج به دست آمده با نمونه مشابه آن در شهر مشهد این نتیجه حاصل شد که بافت مرکزی شهر زنجان برخلاف شهر مشهد از میزان میانگین هم پیوندی بالاتری نسبت به شهر برخودار بوده است بطوریکه در شهر زنجان میانگین هم پیوندی بافت مرکزی نسبت به شهر به ترتیب (245/1 و 209/1) و برعکس در شهر مشهد به ترتیب (95/0 و 007/1) بوده است. نتایج دو تحقیق نشان داد که معضلات فضایی در بافت مرکزی این دو شهر به گونه متفاوت از یکدیگر بوده است که در این تحقیق بدان پرداخته شده است. بر اساس این تحلیل می توان گفت که ویژگی های ساختاری هر شهر منحصر بفرد بوده و الزاما قابل تعمیم به سایر شهرها نخواهد بود. بنابراین در این تحقیق پیشنهاد می شود که تغییرات ساختار فضایی هر شهر بنا بر ویژگی های خاص خود مورد مطالعه قرار گیرد.
آموزش و نهادهای آموزشی ادیان توحیدی در ایران عصر ساسانی؛ مطالعه موردی: یهود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام اسفند ۱۴۰۰ شماره ۲۹۱
57-68
حوزه های تخصصی:
با آنکه یکی از اقلیت های توحیدی عصر ساسانی، یهود بوده، تاکنون آموزش و نهادهای آموزشی یهود آن دوران چندان بازکاوی نشده است. موضوع این جستار بررسی آموزش و نهادهای آموزشی یهود در عصر ساسانی است، تا از این رهگذر، انواع این مراکز، پراکندگی جغرافیایی آنها، بنیان گذران و معلمان و متعلمان آنها، مواد آموزشی و دستاوردهای علمی آنها، اقتصاد آموزش آنها را معرفی شود. دستاورد این پژوهشِ بنیادی تاریخی که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، آن است که گزارش های تاریخی درباره مراکز آموزشی یهودیان، فزون تر از گزارش های موجود درباره مراکز آموزشی زرتشتیان بوده و عصر ساسانی دوران شکوفایی آموزشگاه های یهود بوده است. پراکندگی جغرافیایی این نهادها همگون نبوده و از جزئیات سازمان آموزشی شماری از این مراکز کمتر یاد شده است. محور اصلی برنامه درسی آنها آموزه های موسوی در قالب میشنا و تلمود بود. ابتنای اقتصاد این مراکز بر تبرعات یهود و مساعدت حاخام ها بوده و این مراکز را راب ها برپا می داشتند و ریاست آنها نیز با همین افراد بود. این مراکز در اقتصاد و مدیریت و اخلاق و آداب آموزشی، تحت حاکمیت و حمایت کنیسه بودند. فعالیت مدارس یهود را به سه دوره تقسیم کردند. حیات این مراکز، پرفرازوفرود بوده و بارها تعطیل و بازگشایی شده اند.
سیری در نهاد زندانبانی؛ در ادوار تاریخی کهن و معاصر
حوزه های تخصصی:
نهاد زندانبانی، در ادوار تاریخی همواره با رشد جوامع و تمدن بشری در نوسان بوده است. آنچه مسلم است این نهاد در تمدن های باستانی کهن نظیر ایران باستان، میان رودان (بین النهرین)، مصر باستان، آناتولی باستان و سرانجام یونان و رم باستان، به صورت های مختلفی وجود داشته و مورد استفاده قرار می گرفته است. از این رو، آنچه که امروزه تحت عنوان نهاد زندان با رویکرد کیفری شناخته می شود با آنچه که در گذشته به عنوان نهاد زندان با رویکرد نگهدارنده و نه کیفری، مد نظر بوده، متفاوت است. با این وصف، تمایز میان کارکرد و اهداف زندان ها در قرون وسطی که در واقع مکانی برای نگهداری بود و نه به منظور اجرای محکومیت سلب آزادی، با اهداف و مبانی زندان در دنیای پیشرفته امروزی که در واقع کارکردی سزادهنده دارد، روشن و مشخص است. بشر نخستین زندان را همچون یک بازداشتگاه برای نگهداری می دانست و نه مجازات، از سوی دیگر، افراد در قرون وسطی، زندان را از دو جهت مد نظر قرار می دادند؛ از یک جهت آن را مکانی برای تنبیه و بازسازی روح می دانستند و از جهتی دیگر، مکانی برای تنبیه جسم و توبه افراد، و در نهایت امر نیز انسان مدرن، امروزه، زندان را همچون ابزاری سرکوبگر و به جهت نظام بخشی و باز اجتماعی کردن افراد برای ورودی سعادتمندانه به جامعه مد نظر قرار داده است.