فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۵۸۱ تا ۱۰٬۶۰۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ آذر و دی ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۱۹۱)
93 - 119
حوزههای تخصصی:
ابوالمفضل شیبانی از راویان بسیار فعالی است که نامش در انبوهی از سندهای احادیث فریقین به چشم می خورد. با وجود اهمیت بالای این راوی، تا کنون پژوهشی همه جانبه درباره شخصیتِ وی انجام نشده و بیش تر به تعبیرهای کلی موجود در تضعیف وی در منابع رجالی، بسنده شده است که در نتیجه آن، احادیث وی از اعتبار ساقط شده است. در این میان، یکی از منابع مهمی که می تواند ما را به قضاوتی دقیق تر درباره وی رهنمون سازد، توجه به عنوان کتاب های وی و بازسازی آن هاست. در این مقاله، به این امر پرداخته شده و در این راستا، علاوه بر فایده های تراثی و آشنایی با برخی جنبه های شخصیتی ابوالمفضل، قرینه های تازه ای که گرایش مذهبی وی را برای ما روشن تر می سازد، کشف شده و هم چنین از نظر رجالی نیز نکته هایی سودمند یافت شد که دو استدلال در تضعیفِ وی را می تواند خدشه دار سازد.
نسبت علم الهی با معلوم از دو منظر عرفانی و صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: حکیمان و عارفان مسلمان در معنا و منشأ تبعیّت علم از معلوم با یکدیگر اختلاف نظر دارند. هدف این پژوهش، کشف رویکرد عرفان اسلامی و حکمت متعالیه در خصوص این موضوع است. روش: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل و مقایسه، به بررسی تحلیلی و تطبیقی نگرش عرفانی و صدرایی در این موضوع پرداخته است. همچنین، این تحقیق مبتنی بر داده های کتابخانه ای انجام گرفته است. یافته ها: در معناشناسی نسبت علم با معلوم در نگرش عرفانی، سه بیان متفاوت در سخنان عرفا قابل مشاهده است؛ معنای اول، ناظر به عدم مجعولیّت معلوم توسط علم است؛ معنای دوم تبعیّت، مطابقت علم با معلوم است؛ معنای سوم از تبعیّت به تبعیّت اضافه از طرف اضافه برمی گردد. از سوی دیگر، در نگرش صدرایی، تبعیّت علم از معلوم به تبعیّت در معنای سوم عرفانی تبیین شده است؛ همچنین ملاصدرا بر اساس رهیافت اصالت وجود، به عدم مجعولیّت معلوم و عدم دخالت علم در معلوم گرایش دارد. نتیجه: تبیین عرفانی و صدرایی در این نکته با یکدیگر مشترک هستند که عین ثابت در هر دو اندیشه، حقیقتی متعیّن بالذات و غیرمجعول است؛ از این رو، علم الهی در هیچکدام از دو نگرش، مؤثر و فاعل در عین ثابتِ موجود در صقع ربوبی نیست.
بررسی تطبیقی قسم های استدلالی از دیدگاه فراهی و بنت الشاطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث قسم های استدلالی، دیدگاه جدیدی است که برخی صاحب نظران به آن تصریح کرده اند که ضرورت تبیین و تصویر صحیح آن، غور در دیدگاه ها و بررسی تطبیقی آراء متفکران را می طلبد. در این راستا، این نوشتار از رهگذر روش توصیفی، تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به تطبیق آراء دو اندیشمند قرآنی؛ استاد عبدالحمید فراهی و استاد عایشه بنت الشاطی پرداخته است که پس از مروری کوتاه بر مبانی نظری این دو صاحب نظر، به مقایسه آن پرداخته است. وجه اشتراک آنان در مخالفت با دیدگاه مشهور در حکمت قسم و ایراد بر وجه تعظیم و تأکید قسم های الهی است و همچنین اصرار بر وجود ارتباط این قسم ها در راستای استدلال و باورپذیر شدن مضمون جواب قسم. تمایز این دو دیدگاه در بیان گستره و پیشینه الفاظ قسم و کیفیت استدلال به قسم های الهی است. بر اساس دیدگاه فراهی می توان هر یک از سور اقسام را در سه بخش قسم، جواب قسم و محتوای سوره، در نظر گرفت و فرایندی را برای کشف ارتباط این سه بخش، طراحی نمود. در این فرایند، جواب قسم به عنوان محور اصلی سوره در نظر گرفته شده که بقیه آیات سوره، در راستای اثبات این محور اصلی قرارگرفته اند.
امکان سنجی کاربست اصل تناسب در حدود
حوزههای تخصصی:
در تلقی رایج، راهیابی اصل تناسب به تعزیرات، و راه نیافتن آن به حدود، به عنوان یکی از تفاوت های حد و تعزیر برشمرده می شود. این تفاوت، به نوعی، ناشی از ثَبات مطلقی است که در تلقی رایج، برای کیفرهای حدی، از جهت نوع، میزان و کیفیت اجرای مجازات وجود دارد. اصل تناسب به حدود راه ندارد، چراکه بنا بر فرض، کاربست این اصل، مستلزم انعطافی است که حدود فاقد آن است. این مقاله با رویکردی تحلیلی - انتقادی نشان می دهد که شارع مقدس اسلام، نهایت اهتمام خویش را برای به کارگیری اصل تناسب در حدود به خرج داده است. این امر، به نوبه خود، ادعای راه نیافتن اصل تناسب به حدود را به نوعی نفی می کند. از سویی، بنا به تأکید شارع مقدس اسلام به «اصل عدالت»، به عنوان مبنای اصل تناسب، می توان و باید، با تکیه بر ظرفیت هایی که برای تغییربرداری مصلحت مدار در کیفرهای حدی وجود دارد، جریان اصل تناسب در همه کیفرها، اعم از حد و تعزیر را هماره تقویت و تضمین نمود. بدین ترتیب، حد و تعزیر از جهت کاربست اصل تناسب تفاوتی نخواهند داشت.
«تقدیم و تأخیر» در تفسیر احسن الحدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی نحوه چینش کلمات در عبارات قرآن کریم و جابجایی واژه ای با واژه دیگر که به جهت افزایش زیبایی ظاهری یا بیان نکته ای خاص معنایی انجام شده است در علم معانی ذیل عنوان «تقدیم و تأخیر» مورد بحث قرار می گیرد و دانشمندان علوم قرآنی و مفسران نیز به تناسب، به تبیین آن پرداخته اند، پژوهش حاضر با هدف بررسی زیبایی های ظاهری و محتوایی قرآن در تفاسیر همه فهم و معاصر قرآن، به بررسی مسئله «تقدیم و تأخیر» در «تفسیر احسن الحدیث» آیت الله قرشی پرداخته است که با گردآوری، طبقه بندی و تحلیل موارد مذکور در این تفسیر سامان یافته است. نویسنده پس از ذکر انواع تقدیم و تاخیر و بررسی شیوه های مختلف بیان آن در تفسیر احسن الحدیث و اشاره به منابع مفسر مذکور در این امر، نتیجه گرفته است که از نظر این تفسیر مهم ترین اغراض تقدیم و تأخیر در آیات قرآن، حصر و اختصاص، تأکید بر اهمیت مطلب، بیان شرافت و فضیلت، بیان عظمت، بیان تقدم وجودی، توجه به سیاق، بیان قبح مطلب و رعایت فواصل آیات است. همچنین این کتاب در برخی موراد نظر متقدمان در برخی جابجایی های کلمات را نپذیرفته و البته در موارد نادری هم بحث تقدیم و تاخیر را به صورت نادرست به کار برده است.
مقایسه کتاب «الأصول السته عشر» چاپ دارالشبستری با چاپ دارالحدیث بر پایه مقابله
حوزههای تخصصی:
تفسیر علمی آیه مرج البحرین با رویکرد شبهه پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم سخن از دو دریاست که یکی شیرین و دیگری شور و تلخ بوده که این دو با هم تلاقی می کنند، اما بر هم غلبه پیدا نمی کنند و از آنها لولوء و مرجان نیز استخراج نیز می-شود. درباره اینکه مقصود از این دو دریا چیست و مصداق آن کدام است در میان مفسران آراء مختلفی وجود دارد که این آراء از جنبه های مختلف قابل نقد و بررسی هستند. در این میان عده دیگری تلاش می کنند این آیات را از جنبه علمی مورد نقد قرار داده و آن را خطای علمی قرآن کریم معرفی نمایند که شخصی به نام مستعار سها از جمله آنهاست. وی در کتابی با عنوان نقد قرآن دلایلی در نقد علمی این آیات ارائه کرده است. این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی با گرایش انتقادی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده، قصد دارد با مراجعه به منابع معتبر علمی در حوزه زیست بوم شناسی، به نقد و بررسی ادعاهای مطرح شده پرداخته و ضمن بررسی آراء مفسران و محققان، عدم تعارض بین یافته های علمی با آیات مربوط به بحث را اثبات نماید. در این مقاله دلایلی ارائه می گردد که مقصود از واژه «البحرین» مصبهایی از نوع زبانه آب شور (Salt Wedge) می باشد که ویژگیهای آن، با همه اوصاف برشمرده از این دو دریا در قرآن کریم، در تطابق کامل است.
انگاره سازی معلم ثانی درباره نبوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکیم فارابی، فیلسوفی است که با رویکرد فلسفی برای اولین بار، با تفسیر عقلانی وحی، نبوت را از شکل مسئله ای صرفاً کلامی خارج کرد و درشمار مباحث فلسفی قرار داد. او با استفاده از روش استدلالی- برهانی، کلیاتی را درباره جایگاه پیامبری، چگونگی ارتباط یافتن پیامبر با عالم غیب و ویژگی های پیامبر اثبات کرد. وی برای بیان قوانین کلی نبوت، به ورود به جزئیات نیازی نداشته و برای بیان نظرهای خود، لزوماً از واژگان شناخته شده دینی استفاده نکرده است؛ بلکه اسمی را جانشین آن ها کرده و به انگاره سازی روی آورده است. سؤال موردنظر در این پژوهش، آن است که نبوت در آثار معلم ثانی، چگونه مطرح شده و او چگونه درباره این مسئله انگاره سازی کرده است؛ درضمن، این انگاره جدید با نبی چه نسبتی دارد و به عبارت دیگر، وی چه تصویری از نبی در فلسفه اش ترسیم کرده است. یکی از نتایج پژوهش حاضر، پس از اثبات ادعای مطرح نشدن مبحثی مستقل تحت عنوان نبوت و همچنین به کارنرفتن لفظ «نبی» (مگر در اولین مرحله از فرایند شکل گیری انگاره)، با استفاده از تبیینی که فارابی درباره وحی انجام داده، این است که وی از رئیس اول به عنوان گیرنده وحی یاد کرده و با بهره گیری از وجه اشتراک موجود میان تعریف های صورت گرفته درباره رئیس اول و نبی، ذهن مخاطب خود را به سوی موضوع نبوت سوق داده است. در تفکر او، رئیس اول در مدینه فاضله و با قید علی الاطلاق، مطابق با نبی است. درضمن تصریح به این همانیِ فیلسوف علی الاطلاق و رئیس اول، این همانیِ نبی و فیلسوف نیز تأیید می شود و چالش پیش آمده درباره پایین آوردن مقام نبی نسبت به مقام فیلسوف در تفکر فارابی ازبین می رود.
تحریف عهدین از منظر قرآن و عقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گستره دین پژوهی، تحریف کتابهای آسمانی مسئله ای است که از دیرباز ذهن و زبان دانشیان این عرصه را به خود واداشته است. دست نخوردگی و سلامت این کتابها در پذیرش و اعتبار آیینهای مربوط به آن سهم به سزایی دارد. اگرچه از منظر قرآن و حدیث ادیان پیشین نسخ شده و پیروی از آن روا نیست، اما برای پیروان ادیان پیشین و نیز مسلمانانی که به نسخ آن باورمند نیستند یا نسبت به آن تردید دارند تحریف کتابهای آسمانی می تواند دلیلی استوار و تعیین کننده برای روا دانستن یا ندانستن پیروی از آن باشد. با کاوش در آیات قرآن کریم و روایات معصومان(ع) و سخنان مفسران فریقین به روشنی برمی آید مجموعه ای که امروز به عنوان عهدین (کتاب مقدس= بایبل) می شناسیم فراوان دچار تحریف لفظی و معنوی شده است؛ نیز با استدلالهای عقلی برنهاده بر مبانی نقد سندی و محتوایی متن هم چون: بررسی اتصال سند، اعتبار نسخه ها، تک نسخه یا چندنسخه بودن، مقایسه نسخه ها و کاویدن همسانی یا ناهمسانی آن، داشتن یا نداشتن تعارض و تناقض در نسخه واحد، در بر داشتن نسبتهای ناروا و سخنان زننده به خداوند و پیامبران، نامعقول بودن بسیاری از جمله های آن و...- به همین نتیجه می رسیم.
واکاوی آیات تعجیل پیامبر صلی الله علیه و آله در دریافت وحی بر پایه تحلیل درون متنی و فرامتنی
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰
23 - 35
حوزههای تخصصی:
دو آیه بر تعجیل به هنگام نزول وحی در قرآن کریم ظهور دارد و یک آیه ضمانت حفظ آیات الهی و عدم فراموشی آیات برای پیامبر را دلالت دارد مقاله حاضر در صدد تبیین چگونگی تعجیل و سازگاری آن با عصمت پیامبر -صلی الله علیه و آله- و آیه ضمانت آیات الهی می باشد؛ که با استفاده از منابع تفسیری فریقین و به روش توصیفی و تحلیلی به دلائل درون متنی و برون متنی این مسئله پرداخته است و به این نتیجه می رسد که تعجیل پیامبر به جهت فراموشی یا عدم فراگیری الفاظ و آیات نبوده است و نهی در آیه شریفه ارشادی بوده و تعجیل پیامبر نیز به سبب درک عمیق حقایق روز قیامت و تحت تاثیر قرار گرفتن از آیات شریفه باعث به وجود آمدن حالت تعجیل در پیامبر -صلی الله علیه و آله- شده است.
بررسی فقهی و حقوقی مبانی انفساخ عقود جایز در حقوق ایران و مصر با رویکردی بر اندیشه امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۹۰
31 - 53
حوزههای تخصصی:
عقود جایز بر اثر حوادثی مثل فوت و حجر یکی از طرفین عقد، منفسخ میشود؛ یکی از موضوعات مهم در عقود جایز، مبنای انفساخ این عقود در اثر عوامل مزبور است که در خصوص آن میان فقهای امامیه و حقوقدانان اختلافنظر وجود دارد بهطوریکه برخی از فقها و حقوقدانان انفساخ عقود جایز را نتیجه جایز بودن عقد و برخی مبانی دیگری را مطرح کردهاند. در این پژوهش ضمن بررسی دیدگاه فقهای امامیه و حقوقدانان در مورد مبنای انفساخ عقود جایز، موضوع از دیدگاه امام خمینی نیز موردبررسی قرارگرفته است. برخلاف حقوق ایران، در حقوق مصر به این موضوع چندان پرداخته نشده است؛ ولی با توجه به موارد انفساخ برخی از عقود جایز ازجمله عقد عاریه میتوان گفت که در حقوق این کشور، اغلب اراده طرفین قرارداد بهعنوان مبنای انفساخ در نظر گرفتهشده است.
خوانش انتقادی انگاره عالمان غیرشیعی از عصمت انبیا علیهم السلام با تطبیق بر نصوص قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم ضمن آیات متعددی، از مصونیت انبیا علیهم السلام و بویژه رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، از ارتکاب معاصی، خطا، لغزش و نسیان سخن گفته و به اطاعت مطلق از ایشان، امر نموده است؛ همان اطاعتی که با قید اطلاقش از عصمت انبیای عظام علیهم السلام، پرده برداشته و ساحت مقدسشان را منزه از هر گونه رجس و پلیدی میداند. با این حال از جستاری در میراث مکتوب روایی، تاریخی و تفسیری اهلسنت، به روایاتی پیرامون شخصیت، شئون و مقامات انبیای الهی علیهم السلام برمیخوریم که محتوا و ماهیتشان، تضاد و تناقضی آشکار با نصوص قرآن کریم دارد. این اخبار که اتهامات سخیف و ناروایی را به ساحت مقدس آن حضرات علیهم السلام، منتسب میکنند، مع الأسف مستند آراء و عقائد کلامی اهلسنت نیز قرار گرفته و نگرش و باور ایشان را نسبت به ابعاد مختلف شخصیت و مقامات انبیا علیهم السلام و از جمله رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، تا حد زیادی تغییر داده است. انگاره عالمان غیر شیعی در باب عصمت انبیا علیهم السلام نیز در شمار مقاماتی است که از این مسأله مستثنی نبوده است. بر این اساس نگارنده در این نوشتار با عنایت به اهمیت مسأله عصمت انبیا علیهم السلام و تبیین حقیقت و گستره آن، ضمن تطبیق آراء و نظریات پیروان مذاهب مختلف اهلسنت پیرامون عصمت انبیا علیهم السلام به صورت کلی و عصمت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله به صورت ویژه بر نصوص قرآن کریم، به نقد و بررسی آنها پرداخته است.
تاثیر روش تدریس همتایان برمیزان باورهای انگیزشی و میزان یادگیری درس هدیه های آسمان دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر فراهان در سال تحصیلی 99- 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به ضرورت بهبود فرایند یادگیری و آموزش و ایجاد انگیزه در فراگیران از طریق به کارگیری روش های تدریس نوین و مشارکتی، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش از طریق همتایان بر میزان باورهای انگیزشی و یادگیری درس پیامهای آسمان دانش آموزان پایه ششم ابتدایی در سال تحصیلی 99-1398 انجام شد. روش: در پژوهش حاضر از روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر فراهان بود و نمونه شامل 35 نفر از دانش آموزان این پایه بود که به شیوه تصادفی به دو گروه (کنترل) و (آزمایش) تقسیم شدند. گروه کنترل به روش سخنرانی به همراه پرسش و پاسخ و گروه آزمایش به روش همتایان آموزش دیدند. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس و نسخه 24 نرم افزار spss تحلیل شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات نیز آزمون معلم ساخته و پرسشنامه باورهای انگیزشی پنتریج وهمکاران بود. یافته ها : با توجه به نتایج تحلیل آماری، آموزش از طریق همتایان بر میزان باورهای انگیزشی و یادگیری دانش آموزان تأثیر معنی داری داشته است (p<0/05). دانش آموزان گروه آزمایش توانستند در متغیرهای یادگیری و باورهای انگیزشی نمرات بالاتری نسبت به گروه کنترل به دست آورند. نتیجه گیری : می توان نتیجه گرفت آموزش از طریق همتایان میزان باورهای انگیزشی و یادگیری دانش آموزان را به صورت چشمگیری افزایش داده است. بنابراین این روش در صورت کاربرد صحیح می تواند دانش آموزان را به یادگیری بیشتر و بهتر ترغیب کند.
بررسی جایگاه ایثار در نظریه خودگرایی روان شناختی و ارزیابی آن با آموزه های اخلاقی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودگرایی روان شناختی[1] از مباحث مهم علم النفس اخلاقی و به عنوان نظریه ای در باب انگیزه های رفتار آدمی بشمار می رود. براساس این نظریه، هدف غایی تمامی رفتارهای آدمی از جمله ایثار، خوددوستی است. با توجه به اهمیت ایثار در اخلاق اسلامی در این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی به نگارش درآمده، جایگاه ایثار در نظریه خودگرایی روان شناختی بررسی شده و با آموزه های اخلاقی قرآن مورد ارزیابی قرار گرفته است. منحصر دانستن انگیزه های آدمی در انجام افعال، به خوددوستی و تفسیر خودخواهانه داشتن از ایثار در نظریه خودگرایی روان شناختی، از نگاه تک ساحتی به انسان و تقلیل ارزش های والای انسانی در حب ذات به معنای مادی آن در زندگی سرچشمه می گیرد در حالی که آموزه های قرآنی، منشأ وانگیزه افعال متعالی و ارزشمندی همانند ایثار را منِ ملکوتی انسان دانسته است. از نظر قرآن کریم ایثار با انگیزه وصول به کمالات متعالی و کسب رضایت حق تعالی و نائل شدن به مقام قرب الهی صورت می پذیرد نه صرفا برای آسودگی خاطر و آرامش فرد ایثارگر. [1]. Egoism.
واکاوی نقش آثار تفسیری قرآنی در فرهنگ و تمدن اسلامی (مطالعه موردی مفسران اواخر عصر صفوی مدفون در تخت فولاد اسفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال اول بهار ۱۴۰۰شماره ۳
80 - 97
حوزههای تخصصی:
با وجود جایگاه بلندمرتبه قرآن در بین مسلمانان، به عنوان منبع الهام بخش و زمینه ساز شکل گیری تمدن اسلامی از یک جهت و وجود قبرستان تخت فولاد اصفهان به عنوان دومین قبرستان بزرگ جهان تشیع (وادی السلام ثانی) از جهت دیگر، متأسفانه تاکنون تحقیقات بایسته در خصوص آثار تفسیری اندیشمندان آرمیده در این مکان مقدس صورت نگرفته است. مقاله حاضر بر مبنای این دغدغه و به شیوه توصیفی تحلیلی، با کنکاش در فهرست های کتابخانه ای و با هدف بررسی و بازنمایی برخی از آثار قرآنی و تفاسیر مهجور بزرگان مدفون در تخت فولاد در محدوده زمانی اواخر عصر صفوی، تلاش دارد بخشی از این کمبود را جبران کند. از نتایج این پژوهش چنین به دست می آید که آثار بسیاری در زمینه تفسیر قرآن از این دانشمندان در کتابخانه ها و مراکز علمی به صورت نسخه ای یا خطی موجود است که هنوز به صورت علمی منتشر نشده و چه بسا با انجام این مهم، گامی اساسی در خدمت به تاریخ تفسیر قرآن برداشته شود و زمینه های آشنایی با دیدگاه های تفسیری دانشمندان این دوره نیز فراهم گردد؛ همچنین، چهره های شاخص قرآنی اصفهان که در تخت فولاد آرمیده اند، بیش ازپیش معرفی گردند.
مبانی فکری هندسه در هنر اسلامی از دیدگاه (قرآن، احادیث، فلاسفه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال اول تابستان ۱۴۰۰شماره ۴
6 - 33
حوزههای تخصصی:
حکمت معنوی و عرفان اسلامی در راستای توجه به ذات حق تعالی شکل گرفته است ، مفاهیم عرفان اسلامی در ذات عالم هستی رجوع به اسم «الله اکبر» دارد ، و حکمت بهره گیری از رمزهای هندسی نمایش معنوی صورت های نمادین و مثالی امر متعالی است که کمال مطلوب و نامتناهی را مجسم می کند. این صورت های نمادین ، رمزهای هندسی موجود در تناظر عوالم هستند که برقراری نوعی ارتباط با امر ماورایی و ناشناخته را برای انسان امکان پذیر می سازد ، و هدف غایی آنها تجلی وحدت در ساحت کثرت و دستیابی به تفکر توحیدی است، و برای هنرمندان مسلمان نحوه ظهور ارکان توحید در لایه های پنهان رمز و رازهای هندسی نهفته است . نوشتار حاضر ، پژوهشی بنیادی- نظری با رویکردی فلسفی ، دینی و هنری به شیوه توصیفی- تحلیلی و مستند به منابع مکتوب است و هدف آن شناخت جایگاه هندسه در مفاهیم فکری و هنری تمدن های اسلامی است.
مبانی وحی شناختی و قرآن شناختی شاه نعمت الله ولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
474 - 453
حوزههای تخصصی:
اُنس دیرینه و فراوان شاه نعمت الله ولی با قرآن و به کارگیری گسترده آیات قرآن در آثار وی، نگارنده را برآن داشت تا با طرح سؤال از مبانی قرآن شناختی و وحی شناختی شاه به خوانش این مبانی که مواجهه او با قرآن را تحت تأثیر خود قرار داده است، بپردازد. این مقاله با روش توصیفی و با تحلیل محتوای آثار منظوم و منثور شاه، مبانی قرآن شناختی او را در دو گروهِ مبانی ناظر به متن و مبانی ناظر به فهم، تحقیق و تحلیل نموده است. مهم ترین مبانی متن شناختی شاه عبارت اند از: نگاه معرفت شناسانه به وحی که ظهور علم حق و نزول معانی عقلی مجرد در لباس محسوس است؛ وحی گشایش و مکاشفه روحی است؛ قطبیت ظاهر و هم باطن قرآن و تفاوت علوم مستنبَط از هر کدام؛ اتحاد قرآن و انسان کامل و عینیت سخن رسول و وحی و همچنین تلقی رمزی و اشاری از الفاظ قرآن، از دیگر مبانی متن شناختی شاه است. اما مبانی ناظر به فهم قرآن، از دیدگاه شاه ولی عبارت است از: لزوم ایمان قلبی برای وصول به باطن و اسلام برای درک ظاهر قرآن؛ اختصاص تأویل ظاهر متشابهات به قطب زمان؛ تدبّر در قرآن، نزول آن بر دل و اتصاف به احکام آیات است و همچنین ضرورت استفاده از احادیث پیامبر(ص) و ائمه(ع) و کاربست یافته های عرفان نظری در فهم و تفسیر آیات از دیگر مبانی فهم قرآن است.
پرسش های اخلاقیِ فاقدِ پاسخ های اخلاقی، شاهدی بر ابتنای «اخلاق» بر «مبانیِ متافیزیکی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۳
۱۳۶-۱۱۵
حوزههای تخصصی:
«آیا اخلاق مبتنی بر مبانیِ متافیزیکی است؟». پاسخِ «هیلاری پاتنم» و «کای نیلسن»، به این پرسش منفی است؛ در مقابل، از دیدگاه این مقاله، پاسخ این پرسش مثبت است. بسیاری از عالمانِ اخلاق اسلامی نیز، به این پرسش مهم پاسخ مثبت ضمنی داده اند. از جمله شواهد مهمی که نشان می دهد اخلاق مبتنی بر مبانیِ متافیزیکی است، وجود پرسش هایی در حوزه ی اخلاق است که پاسخ مستقیم آنها در این حوزه یافت نمی شود. در این مقاله نشان داده خواهد شد: قبل از پاسخ دادن به این «پرسش های اخلاقی» لازم است به «پرسشهایِ پیشینِ متافیزیکی» به عنوان منشأ این پرسشها پاسخ داده شود. دو یافته ی مهم این مقاله: 1. بدون پاسخ دادن به این پرسش های پیشینِ متافیزیکی، نمی توان به پرسشهای اخلاقیِ مذکور پاسخ داد. 2. پرسش های متافیزیکی بر اساس تنوع جهان بینی صاحبانش، پاسخهای متفاوت و بعضاً متضادی دریافت می کنند؛ درنتیجه «پاسخ پرسش های اخلاقی» و «نظریه های اخلاقیِ» برآمده از آنها نیز متفاوت و حتی متضاد خواهد بود.
کاربست علوم ادبی در فهم و تفسیر قرآن کریم؛ مطالعه موردی: «تفسیر نیشابوری»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طلوع معجزه ی سخن گونه قرآن کریم در سرزمین عربی، زمینه ساز نقش آفرینی ادبیات عرب در دریافت زوایا و لطایف معنایی قرآن، و تلاش حداکثری دین پژوهان و اهل تفسیر در این عرصه شده است. پژوهش کتابخانه ای حاضر که به شیوه ی توصیفی_تحلیلی سامان یافته با بررسی تفسیر «غرائب القرآن و رغائب الفرقان» به عنوان یکی از تفاسیر اشاری ارزشمند سده های میانی اسلام با رویکرد جامع و جلوه های ادبی ویژه، این مهم را دنبال کرده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که توانایی مؤلّف در حوزه ی ادبیات عرب او را در دریافت معانی دقیق و گاه بدیع از قرآن یاری رسانده است. در نظر گرفتن ریشه، اشتقاق، تصریف، واژه گزینی، حسن تعبیر و تفاوت نهادن میان کلمات به ظاهر همگون، تبیین وجوه اعرابی آیات با تسلّط بر اسناد پشتیبان ادب عرب و ارائه ی تبیینی گاه متفاوت با اولویت بخشی به ادبیات قرآنی، و آشکار سازی اسلوب و نظم فاخر قرآن کریم در دو ساحت فصاحت و بلاغت از مهم ترین ویژگی های ادبی این تفسیر است. همچنین بحث اختصاصی «وقف» و ارتباط آن با ادبیات عرب و جنبه های موسیقیایی زبان با محوریت «نبر و تنغیم» نیز مسیر نوینی است که به طور آشکار در این میراث تفسیری پیموده شده و با پیوند راه ادبیات و تفسیر قرآن، دریافت و ابلاغ معنا را برای مفسّر و قرآن پژوهان هموارتر نموده است.
تحلیل گفتمان عرفانی سلوک مرید در مثنوی براساس الگوی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
309 - 326
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی شاخه ای از علم زبان شناسی است که به بررسی رابطه متن و نحوه تولید ایدئولوژی می پردازد. نورمن فرکلاف در الگوی پیشنهادی خود برای تحلیل متن، سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین را درنظر می گیرد. مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی سعی دارد به بررسی دیدگاه مولوی درباره مراحل سیر و سلوک عرفانی بپردازد. این پژوهش در سطح توصیف، کاربرد واژگان هسته ای و روابط معنایی واژگانی و فرآیندها را در مثنوی بررسی کرد. در سطح تفسیر گفتمان های ترک تعلقات، برتری کشف و شهود، انکار عقل جزوی، تدریجی بودن سیر و سلوک و لزوم متابعت از پیر به عنوان گفتمان های غالب مشخص شد. در سطح تبیین نیز این نتیجه به دست آمد که مولوی گفتمان های مسلط عصر خود را در این باره باز تولید کرده و دیدگاه وی در این زمینه با ایدئولوژی غالب روزگار خود همسو است.