فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۰۰۱ تا ۱۰٬۰۲۰ مورد از کل ۷۶٬۷۷۵ مورد.
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
۱۷۰-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
فانی بودن جهان مادی و لزوم توجه به زندگی پس از مرگ، بسیاری از جمله اهل معرفت را متوجه مقوله معاد ساخته و هرکس به فراخور درک و دریافت و روش خود بدان پرداخته است. نجم رازی از عرفای صاحب نام قرن هفتم، در مرصاد العباد با ارائه مکتب عرفانی تفسیری خود، نمونه ای از شیواترین روش های معادشناسی را به دست داده است. یکی از ابعاد این نگرش عرفانی، معناشناسی معاد است؛ دانشی نوین در دنیای غرب که زیرمجموعه زبان شناسی محسوب می شود و در پی مطالعه معنا با روش علمی است. این مقاله با هدف بررسی معناشناسی معاد در مرصاد العباد و به شیوه توصیفی نوشته شده است. مهم ترین یافته ها که با بهره گیری از روش معناشناسی نوین در قالب روابط همنشینی و تقابل معنایی به دست آمده، نشان دهنده هنر و توانمندی کم نظیر و خیال انگیز رازی در معرفی و تفسیر عرفانی ادبی معاد، معاد طبقات مختلف انسان ها، کیفیت بازگشت به خود برای نفوس و ارواح چهارگانه و شرح هفت خان معرفت است. ترسیم فضای رعب انگیز در معاد اشقیا و فضای جذاب و دل انگیز در معاد اتقیا و صاحبان نفس مطمئنه و نشان دادن تقابل های معنایی و مرتبتی از توانمندی های زبانی ادبی رازی در معرفی و معناشناسی مباحث مربوط به معاد است.
تأثیرگذارترین صوفیان و مهم ترین موضوعات عرفانیِ سده دوم تا چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
۳۴۴-۳۱۹
حوزههای تخصصی:
بازتاب تعالیم و تأثیر اندیشه صوفیان سده های دوم تا چهارم که دوره شکل گیری تصوف است، از مباحث مهمی است که در این مقاله به صورتی آماری و تحلیلی به آن پرداخته شده است. در نتیجه تفحص در کتب تعلیمی تصوف که در سده های چهارم تا هفتم تدوین شده است، بیست وپنج تن از صوفیان برجسته قرون دوم تا چهارم که سخنان آن ها بسامد بالاتری در این کتب داشته اند، به تفکیک قرن شناسایی شده اند. وجه عمده تعلیم صوفیان بزرگ سده دوم همچون حسن بصری، سفیان ثوری، ابراهیم ادهم، عبدالله مبارک، رابعه عدویه، معروف کرخی و ابوسلیمان دارانی، فضایل اخلاقی، زهد و ریاضت در چهارچوب دستورات شرعی است، اما موضوع تعالیم عرفای سده سوم یعنی بایزید بسطامی، ذوالنون مصری، ابوسعید خراز، سهل تستری، ابوالحسین نوری، حسین منصور حلاج، سری سقطی، ابوتراب نخشبی، یحیی معاذ رازی، ابوعثمان حیری و ابراهیم خواص، معرفت، سماع، عزلت، حیرت و فنا است که عموماً برای اولین بار در این سده مطرح شده و تصوف را از سلوکی اخلاقی و زهدگرا به جانب مکتبی معرفت شناختی مبتنی بر سلوک عملی و آداب و احوال بدیع سوق داده است؛ همچنان که بیشتر موضوعات این قرن مربوط به توحید، معرفت و پس از آن محبت و توکل است. اما تصوف سده چهارم با صوفیانی چون ابوبکر واسطی، ابوعلی رودباری، ابوبکر شبلی و ابوعبدالله خفیف به شدت تحت تأثیر تعلیم صوفیان تصوف دو سده پیشین است و گویا حرف تازه ای ندارد. به طور کلی، مهم ترین موضوعات قرون دوم تا چهارم تصوف عبارت اند از: زهد و معرفت. موضوعات توحید، محبت، اخلاق، توکل و فقر در جایگاه بعد قرار دارند. از میان این صوفیان، جنید بغدادی بیشترین تأثیر را داشته و در طرح بسیاری از موضوعات در جایگاه نخست است. پس از وی به ترتیب سهل تستری و شبلی قرار دارند. چهار چهره برجسته دیگر عبارت اند از ذوالنون مصری، ابوالحسن نوری، ابوسعید خراز و بایزید بسطامی.
مهدی (عج) واسطه فیض در منابع شیعه و اهل سنت
منبع:
موعودپژوهی سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵
63 - 79
حوزههای تخصصی:
شیعه در جایگاه پیروان حقیقی قرآن و سنت نبوی، پیوسته فریادگر توحید در جهان بوده است. عده ای با هدف افتراق بین شیعه و اهل سنت و تخریب اسلام، شبهاتی را علیه اعتقادات شیعه ترویج می کنند. ناصر عبدالله قفاری نویسنده معاصر وهابی در کتاب اصول الشیعه اثنی عشریه در نقد شیعه می نویسد: «توحید شیعه درست نیست چون آنها معتقدند اهل بیت آنها هزاران سال قبل از خلقت آدم آفریده شده بودند. بنابراین، آنها را واسطه فیض خداوند می دانند و صفات مخصوص خدا را اعم از هدایت و رزق و نجات می دانند و حتی حق تشریع را به ایشان نسبت می دهند. بنابراین، دعا و استغاثه خود را به سوی ائمه می برند». مسئله اصلی پژوهش حاضر تبیین جایگاه واسطه فیض بودن حضرت مهدی (عج) با تأکید بر منابع اهل سنت و رد شبهات امثال قفاری در این مورد است. مقاله حاضر با روش تحلیلی-توصیفی در دو محور آفرینش و هدایت، دلایل واسطه فیض بودن حضرت مهدی (عج) را بررسی، نقد و تحلیل می کند. دستاورد پژوهش حاضر نشان می دهد که منابع اهل سنت نه تنها به متن روایات شیعه که قفاری آن را دستاویز شبهه قرار داده بود، تأکید می کند بلکه این روایات به واسطه فیض بودن اهل بیت (ع) اقرار دارند، هرچند کسانی مانند قفاری درصدد انکار آن برآمدند.
ویژگی های اخلاقی جامعه عصر ظهور
منبع:
موعودپژوهی سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵
81 - 96
حوزههای تخصصی:
منظور از جامعه عصر ظهور کسانی هستند که در زمان حضور امام زمان (عج) زندگی می کنند. آنها در آن زمان به دلیل برکت وجود و حضور امام عصر (عج) ازنظر اقتصادی، سیاسی، اخلاقی، امنیتی و... بهترین شرایط را خواهند داشت. باتوجه به اهمیت اخلاق در آموزه های دینی و نقش کاربردی مقایسه اخلاق در جهان امروز با عصر ظهور و باتوجه به اینکه رسیدن به مکارم اخلاق، مهمترین هدف پیامبر اکرم (ص) است محقق بر آن است که ویژگی های اخلاقی جامعه امام زمان (عج) را شرح دهد. براساس یافته ها این ویژگی ها به دو دسته تقسیم می شوند: ویژگی های فردی مانند تقوا، هدایت یافتگی، عبادت، تواضع و استقامت و ویژگی های اجتماعی که به سه قسمت ویژگی های شناختی، عاطفی و رفتاری تقسیم می شود. براساس روایات مربوط به ترسیم سیمای اخلاقی جامعه مهدوی، ویژگی های شناختی شامل: رشد علمی و عقلی مردم و وحدت و عدم تفرقه، ویژگی های عاطفی شامل: ارتقای سطح تربیت و تهذیب، محبت میان مردم، حاکمیت احترام و اعتماد در جامعه و ویژگی های رفتاری شامل: عدالت فراگیر، لغو امتیازات طبقاتی، رفع تبعیض نژادی، حذف تجمل گرایی و امنیت و آرامش است. هدف نوشتار حاضر، مقاسیه اخلاق در جامعه فعلی با جامعه امام زمان (عج) است تا توانایی لازم برای زمینه سازی ظهور و اصلاح خصوصیات اخلاقی در جامعه امروز به دست آید.
بررسی صلح از دیدگاه منونایت، بر اساس اندیشه تشیع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله جنگ و صلح، در هر دین از اهمیت زیادی برخوردار است؛ چراکه مبنا قرار دادن هر یک از این دو، عملکردهایی متفاوت ایجاد می کند. منونایت شاخه ای از فرقه پروتستان در مسیحیت شمرده می شود. پیروان این مذهب، افراد متدینی هستند که به مسیح و تعلیماتش ایمان دارند و در زمینه صلح، دارای عقیده ویژه ای هستند. در این راستا، به منابع خاصی استناد می كنند و ویژگی های مشخصی را برای آن قائل اند. اما ازآنجاکه این مسئله براساس مبانی شیعه پذیرفته نیست، لازم است مورد بررسی قرار گیرد. در این نوشتار، ابتدا به روش کتابخانه ای دیدگاه منونایت ها در زمینه صلح تبیین و سپس بررسی می شود. براساس یافته های این پژوهش، منونایت ها با استناد به تعلیمات عیسی، به صلح مطلق و عدم مقاومت اعتقاد دارند؛ تا حدی كه جنگ به منظور دفاع از حق مظلوم را نیز جایز نمی دانند؛ درحالی که شیعیان، این نوع صلح را ظلم می دانند و با اینكه اسلام را دین رحمت معرفی می کنند، مقاومت و جنگ دفاعی در برابر متجاوزین را ضروری می دانند. در اسلام صلحی پذیرفته است که موجب به استضعاف کشیده شدن مظلومین جهان نشود.
تبیین و بررسی پویش خداوند در الهیات پویشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام آذر۱۴۰۰ شماره ۲۸۸
11-20
حوزههای تخصصی:
در نظر الهی دانان پویشی، پویش برای خداوند حقیقتاً یک کمال محسوب می شود. آنها برخلاف الهی دانان سنتی، پویش را صفت کمالی می دانند. از طرف دیگر، براساس الهیات اسلامی، خداوند تغییرناپذیر است و اساساً هیچ گونه تغییر و دگرگونی در او راه ندارد. هدف اصلی این نوشتار تبیین پویش خداوند، نزد الهیات پویشی و بررسی انتقادی آن براساس مبانی الهیات اسلامی است. روش ما در این نوشتار کتابخانه ای است و به صورت تبیینی تحلیلی ابتدا نظرات الهی دانان پویشی را مطرح کرده و به صورت انتقادی آنها را مورد بررسی قرار داده ایم. رهاورد پژوهش آن است که خداوند در الهیات پویشی، همانند سایر موجودات است و وجود پویش امری کمالی برای وی محسوب می شود. لیکن این تلقی از خداوند با نقدهای جدی مواجه است.
بررسی و مطالعه جعل اسناد پزشکی در صنعت بیمه
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم آذر ۱۴۰۰ شماره ۲۹
71 - 57
حوزههای تخصصی:
جعل اسناد و استفاده از سند مجعول، عامل مهم سلب آسایش عمومی، کاهش سطح اعتماد افراد و سازمان ها، از بین رفتن امنیت و سلامت جامعه و نیز زمینه ساز بسیاری از ضررهای مادی و معنوی است که به اشخاص حقیقی و حقوقی و سازمانها از جمله بیمه ها وارد می گردد. همچنین، باعث خدشه دار شدن حیثیت و یکی از عوامل اساسی ناکارآمدی اقتصادی و اجتماعی در جامعه محسوب می گردد. هدف مقاله حاضر بررسی و مطالعه جعل اسناد پزشکی در صنعت بیمه است . این مقاله با استفاده از منابع کتابخانه ای به رشته تحریر در آمده است. نتیجه نشان می دهد که چنانچه آحاد جامعه با روش های تشخیص اصالت یا جعلی بودن اسناد آشنا باشند، جاعلین قادر به ارائه اسناد مجعول پزشکی از جمله اسناد115، اوراق پزشکی ، گواهی پزشکی، دستکاری اقلام دارویی تجویز شده و... نخواهند بود و از تحمیل ضرر به صنعت بیمه جلوگیری به عمل خواهد آمد. از این رو با آموزش شیوه های تشخیص و شناسایی اسناد مجعول پزشکی و راه های پیشگیری از جعل اسناد پزشکی می توان گام موثری در پیشگیری از جعل سند و استفاده از سند مجعول پزشکی برداشت.
تبیین تفاوتهای جسم عنصری و جسم مثالی از دیدگاه صدرالمتألهین (بررسی انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
29 - 40
حوزههای تخصصی:
یکی از تقسیماتی که در منابع و آثار فلسفی درباره حقیقت جسم بیان شده، تقسیم آن به جسم مثالی و جسم عنصری است. در اصلِ وجود این تقسیم میان حکمای متأخر اختلاف نظری نیست اما تفاوتهایی برای جسم عنصری و مثالی ذکر کرده اند که برخی از این تفاوتها، مبتنی بر همان مبانی اخذشده در بحث مجرد و مادی است. حکما در تبیین مجرد و مادی، همه به یک شکل عمل نکرده و هر یک تعریفی متفاوت ارائه داده اند. یکی از مسائلی که در بحث تفاوتهای جسم عنصری و مثالی حائز اهمیت است، مسئله وجود قوه است. علاوه بر این، تفاوتهای دیگری نیز میان جسم مثالی و جسم عنصری بیان شده که نمیتوان آنها را تماماً مبتنی بر بحث مجرد و مادی دانست. صدرالمتألهین در آثار خود مفصلاً به بررسی این مسئله فلسفی پرداخته و پانزده تفاوت را برای این دو حقیقت بیان کرده است. بررسی این تفاوتها، فهم بهتری از حقیقت جسم عنصری و جسم مثالی را برای ما در پی خواهد داشت. پژوهش حاضر نشان میدهد که برخی از این تفاوتها صحیح، برخی نادرست و برخی دیگر نیز دارای تفصیل هستند.
نصیحت و سیاست، رویکردی دینی: بازاندیشی در معنای «نصیحت» در روایت «النصیحه لائمه المسلمین»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم سیاسی رایج در ادبیات سیاسی و فرهنگ دینی «نصیحت زمامدار مسلمانان» است. این مفهوم سیاسی در روایتِ «ثَلاثٌ لایُغِلُّ عَلَیهِنَّ قلبُ عبدٍ مسلمٍ:... وَ النصیحه لائمه المسلمینَ...» از رسول خدا ریشه دارد. سؤال این است که با توجه به فرهنگ عرب عصر نزول، مقصود از «نصیحتِ زمامدار مسلمانان» در این روایت چیست؟ دیدگاه مشهور میان نویسندگان معاصر مفهوم عام «نصیحت» را تا آنجا تعمیم داده که شاملِ نظارت مردم بر زمامدار، امر به معروف و نهی از منکر، و حتی نقد و اعتراض نسبت به او نیز می شود. به منظور پاسخ به سؤال مزبور و ارزیابی دیدگاه مشهور، این مقاله با روش «توصیفی و تحلیلی» به تحقیق در کاربرد «نصیحت» در متون عصر نزول پرداخته و با استناد به قرآن، روایات و گزارش های تاریخی و فضای صدور روایت، ضمن نقد دیدگاه مشهور، به این نتیجه دست یافته که مفهوم «نصیحت» در روایت یادشده، منحصر به مصادیقی همچون حمایت، اطاعت خالصانه، یاری و همراهی آحاد مردم، احزاب و اقشار گوناگون مردم نسبت به زمامدارِ جامعه اسلامی در امور کلان جامعه، ازجمله جهاد و دفاع از دین و کیان حاکیمت اسلامی است. درواقع این حدیث، اصلی متفاوت برای تحکیم و تقویت حاکمیت دینی، به منظور گسترش و استقرار پایه های دین اسلام بنیان می نهد که از دو مسیر اصلاح ارتباط مردم با زمامدار از یک سو، و مردم با مردم از سوی دیگر محقق خواهد شد و لازم است همگان به آن ملتزم باشند. البته این اصل ناقض ضرورت امر به معروف و نهی از منکر، نقد، اعتراض و نظارت بر حاکم اسلامی نیست.
دلالت آیات «مخلَصین» بر عصمت انبیا از گناهان از دیدگاه آیت الله سبحانی و پاسخ به اشکالات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آیت الله سبحانی معتقد است که آیات «َلأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ* إِلاّعِبادَکَ مِنْهُمُ المُخْلَصینَ» (حجر: 39-40) و مانند آن، بر عصمت مخلَصان دلالت دارد؛ زیرا پیراستگى فردى از اغوای شیطان، ملازم با پیراستگى از معصیت و تمرد است؛ و ازآنجاکه انبیا از مخلَصان اند، درنتیجه انبیا از گناهان معصوم اند. برخی نویسندگان بر استدلال آیت الله سبحانی اشکالاتی مطرح کرده اند. مسئله این است که دیدگاه آیت الله سبحانی در زمینه اثبات عصمت به وسیله این دلیل چگونه است؟ و آیا اشکالات مطرح شده بر آن وارد است یا خیر؟ نگارنده در این مقاله با بررسی واژه های به کاررفته در آیات مربوطه و نیز اشکالات مطرح شده بر این دلیل، در صدد است که با استفاده از روش تحلیلی توصیفی، به تبیین و تحلیل این دلیل و بررسی اشکالات آن بپردازد.
رویکرد قرآنی ائمه اطهار (ع) به توحید ذاتی و صفاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توحید از اصول اعتقادی اسلام است و در میان منابع اسلامی، قرآن بیش از هر منبع دیگری به تبیین آن پرداخته است. عالم ترین تبیین کنندگان توحید با رویکرد قرآنی امامان معصوم(ع) هستند که دیگران را به آن سفارش نموده اند. نوشته پیش رو با شیوه «توصیفی و تحلیلی» سخنان امامان معصوم (ع) درباره توحید ذاتی و صفاتی را تحلیل کرده است. در بخشی از مباحثی که از امامان(ع) درباره توحید، به ویژه توحید ذاتی و صفاتی صادر شده، به آیات صریح قرآن استناد و گاهی از مفاهیم و مفاد آیات استفاده شده است. براساس این رویکرد، می توان براهین و استدلال های منطقی بر توحید ذاتی و صفاتی اقامه کرد و اصول اعتقادی صحیح را از آیات زلال وحی استخراج نمود.
رابطه علم و دین در دیدگاه دوم پلانتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آلوین پلانتینگا درباره رابطه علم و دین، از اوایل قرن بیست ویکم دیدگاهی متفاوت نسبت به دیدگاه قبلی خود ارائه کرده است. خلاصه دیدگاه دوم او چهار ادعای ذیل است: 1. همه تعارضات معروف میان علم و دین یا غیرواقعی هستند یا سطحی. 2. توافق عمیقی میان علم و دین وجود دارد. 3. همه توافقات معروف میان علم و طبیعت گرایی سطحی است. 4. تعارض عمیقی میان علم و طبیعت گرایی وجود دارد. درخصوص تکامل و فیزیک کلاسیک ادعای تعارض می شود، ولی تعارض آنها با دین واقعی نیست. در روان شناسی تکاملی و نقد کتاب مقدس، علم و دین تعارض دارند، ولی این تعارض سطحی است و علم به علت آنکه شواهد مبنا و متفاوت از دین دارد، نمی تواند ناقض آن باشد. نظریه «تنظیم دقیق» و «طراحی هوشمند» بخش هایی از علم هستند که می توانند برای باور دینی زمینه سازی کنند. همچنین پذیرش هماهنگ تکامل و طبیعت گرایی موجب بی اعتباری معرفت به آنها می شود و از این رو علم و طبیعت گرایی تعارض عمیقی دارند.
نقش تعلیل فلسفی در توصیف علمی از منظر حکمت سینوی: با تأکید بر آموزه های طبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۱
103-124
حوزههای تخصصی:
نسبت میان علم و فلسفه از وجوه گوناگونی قابل بررسی است؛ یکی از این وجوه، پرسش از نسبت میان توصیف علمی و تعلیل فلسفی است. پیروان دیدگاه تجربه گرا بر این باور اند که میان پرسش از چرایی پدیده ها در مقام تعلیل، و چگونگی آن ها، در مقام توصیف، نسبتی وجود ندارد و مرزهای علم طبیعی، مستقل از فلسفه است. در این میان بازخوانی اندیشه حکیمانی چون ابن سینا، که توأمان از دانش حکمت و علوم طبیعی بهره مند بودند، می تواند برای رهیافت های جدید در نسبت میان علم و فلسفه راهگشا باشد. در نظام حکمت سینوی، مقام تعلیل از مقام توصیف تمایزاتی دارد، اما از آن مستقل نیست. شیوه تعلیل فلسفی، چه در فلسفه الهی و چه در فلسفه طبیعی، در شیوه توصیف علمی اثرگذار است و از حیث روش شناختی، توصیف در برابر تجویز قرار می گیرد و نه تعلیل. بر این اساس بدون داشتن الگوی مشخص از روابط علّی – معلولی، نمی توان توصیف روشمندی از پدیده های طبیعی و علمی ارائه داد. ویژگی های اساسی در این الگوی علّی شامل: تمایز علیّت بالذّات از بالعرض، علیّت قریب از بعید، علیّت مرکب از بسیط، علیّت بالقوه از بالفعل و همچنین اثرگذاری نسبت میان علل، در اسناددهی و استدلال آوری علمی است.
بازتبیین ماهیت و خلقت ابلیس با رویکردی تفسیری- عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
386 - 367
حوزههای تخصصی:
در مورد ماهیت و خلقت ابلیس نظرات مختلفی وجود دارد. عارفان به وجود مبدأ آسمانی و امریِ حتمی در خلقت ابلیس باور دارند ولی تعدادی او را همان نفس اماره، تعدادی وهم و بعضی هم یکی از دو قطب هستی و تجلی اسم مضلّ الهی می دانند. در این پژوهش، از روش توصیفی و تحلیل محتوای متون با تأکید بر منابع تفسیری-عرفانی، با هدف وصول به شناختی نو از ماهیت و خلقت ابلیس، استفاده شده که بیان می کند ظهور وی در قالب شیطان و هم زمانی اش با خلقت انسان مختار نشان می دهد که از شئون وجودی انسان کامل است؛ زیرا او جامع تمام مراتب وجود است. از منظر تعابیر دوگانه عرفان اسلامی در مورد انسان - نظیر «انسان کبیر»، «انسان صغیر»- یا تعبیر «کون جامع»، بسته به اینکه از چه ساحتی به شیطان بنگریم، می تواند هم در درون، هم در بیرون انسان باشد، اما در هر دو حالت، وابسته به وجود انسان است.
بررسی تطبیقی تشکیل حکومت دینی قبل از ظهور آخرین منجی از منظر امامیه و یهودیت ارتدکس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام اسفند ۱۴۰۰ شماره ۲۹۱
33-44
حوزههای تخصصی:
یکی از حقایق مورد انتظار مؤمنان امامیه و نیز یهودیت ارتدکس، تشکیل حکومت دینی و کسب فیض حضور در کنار ولی خداست و در چشم داشت آن روز، دعاها می کنند. لیکن در زمان حاضر منتظر آمدن آخرین منجی هستند تا تحت لِوای او به آن سعادت وعده داده شده و واقعی نائل شوند. هدف از این نوشتار تبیین این مطلب است که قبل از ظهور آخرین منجی، تشکیل حکومت دینی توسط مؤمنان جایز است یا خیر؟ در اثر پیش رو به شیوه توصیفی تحلیلی و روش کتابخانه ای، سعی شده تا به این مسئله پاسخ داده شود. با بررسی های صورت گرفته در منابع هرکدام از این دو مذهب این نتیجه حاصل شد که قبل از ظهور آخرین منجی، تشکیل حکومت دینی از منظر امامیه واجب و از منظر یهودیان ارتدکس حرام است.
نقدی بر انسان شناسی زن گرا در ادبیات با تأکید بر عاملیت و برابری زن در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال هجدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
239 - 258
حوزههای تخصصی:
یکی از پدیده های مرتبط با انسان که در هستی شناسی و معرفت شناسی متأثر از رویکردهای انسان شناسی بوده است، جایگاه زن است. در این میان، ادبیات ابزار مناسبی برای بیان هستی شناسی و معرفت شناسی جایگاه زن در ساحت های فردی و اجتماعی بوده است. ازاین رو، تحقیق حاضر تلاشی است تا با اتخاذ یک رویکرد کیفی و روش سند پژوهی، زن گرایی و مبانی انسان شناختی آن در جوامع اسلامی معاصر را مورد نقد و بررسی قرار دهد. نوشتار حاضر ضمن تبیین رابطه ادبیات و انسان شناسی، نشان داد که ادبیات کشورهای مسلمان از دهه شصت قرن نوزدهم تاکنون، به دلیل تأثیرپذیری از فضای استعماری و پسااستعماری در تبیین نگاه اسلامی در عاملیت زن در ساحت اجتماعی و فردی و برابری و آزادی زن، ناموفق بوده اند. همچنین مرور انتقادی دوره های انسان شناختی در ادبیات این سده نشان داد که این رویکردهای انسان شناسی به دلیل اتخاذ نگاه مرد محور، دارای نقص روش شناختی و به دلیل تبعیت از فمینیسم، تعهدات سیاسی و مارکسیسم انتقادی و همچنین اتخاذ راهبرد پراگماتیک متمایل به سکولاریسم در خلق آثار، دارای نقص معرفت شناختی هستند که در برخی مواقع به صورت رادیکال در تضاد با اسلام قرار می گیرد. در پایان ضمن اشاره به نقش برخی جنبش ها مانند انقلاب اسلامی ایران در احیاگرایی رئال اسلامی، دیدگاه اسلام در مورد عاملیت زن و برابری طلبی تبیین شده است.
نظریه دو مادری در قرارداد رحم جایگزین
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های نوینی که در باروری های آزمایشگاهی مورد استفاده قرار می گیرد روش رحم جایگزین یا رحم اجاره ای است که برای آن دست از افرادی که نمی خواهند یا نمی توانند جنین را در طول بارداری در رحم خود نگه دارند مورد استفاده قرار می گیرد. از منظر حقوقی مهم ترین چالشی که در این روش مطرح می شود این است که مادر طفل متولدشده چه کسی است؟ شخصی که با وی رابطه ژنتیکی دارد (صاحب تخمک) یا شخصی که رابطه فیزیولوژیکی دارد (صاحب رحم)؟ یا هر دو؟ توجه به آثار حقوقی و اخلاقی شناسایی وضع حقوقی مادر از جمله تکریم، ارث، حضانت و غیره اهمیت بحث در این خصوص را متذکر می شود.قانون گذار در این باره مقرره ای وضع ننموده است لذا برای پاسخ به این مسئله، اصول، آرای فقهی و حقوقی و مهم تر از همه آیات قرآن کریم مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. در ابتدا به بررسی دلایل قائلان به انحصاری بودن رابطه نسبی یکی از زنان با طفل متولدشده پرداخته می شود و سپس با دلایلی از جمله واژه شناسی لغت ام و والده، عرف، آیات و... نتیجه گیری می شود که می توان هر دو زن را به عنوان مادر طفل تلقی نمود.
ایمان، عقلانیت و زندگی اخلاقی از دیدگاه کرکگور و مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کرکگور با موضعی ایمان گرایانه به تحلیل رابطه ی ایمان و عقل می پردازد. او معتقد است عقلانی کردن ایمان امری متناقض است و هرگز نمی شود ایمان را، که شور و حقیقتی انفسی است، در بند عقلانیت گرفتار کرد. مطهری، برخلاف این نگرش ایمان گرایانه، عقیده دارد مبنای ایمان عقلانیت است، هرچند طریق انفسی یا راه فطرت نیز در وصول به حقیقت نقش آفرین است. هم مطهری هم کرکگور به نقش اراده در ایمان قائل اند. هر دو باطن ایمان را تسلیم می دانند و هر دو تصویری از انسان تعالی یافته ارائه می کنند. با این حال، کرکگور اساساً متعلق ایمان را امر پارادوکسیکالِ خدای تجسدیافته در قالب بشر می داند در حالی که مطهری، ضمن تأکید بر ایمان عارفانه و شورمندانه، به عقلانی بودن ایمان دینی قائل است. آنچه، به رغم این اختلاف ها، مطهری و کرکگور را به یکدیگر نزدیک می کند تلقی آنان از زندگی اخلاقی است، زندگی ای که مبنایی ایمانی دارد و شاکله اش را تسلیم باطنی به خدایی می سازد که فطرت آدمی را سرشته است. به نظر می رسد می توان برای تلفیق دیدگاه های متفاوت کرکگور و مطهری راهی یافت. جست وجوی ما در پی این راه شورمندی ایمان کرکگوری را با میزانی کمال یافته از تکامل عقلانی نزد مطهری، که متضمن درک محدودیت ها و نارسایی های عقل انسانی است، هم طراز می کند.
بررسی انتقادی پاسخ مایکل ری به استدلال اختفای الاهی شلنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استدلال اختفای الاهی، به روایتی که فیلسوف کانادایی، جان ال. شلنبرگ آن را طرح می کند، یکی از استدلال های خداناباوری است که طبق آن، نبود ادله ی کافی به نفع خداباوری خود دلیلی به نفع خداناباوری است. پس از اقامه ی آن، متفکران بسیاری برای پاسخ گویی به آن اقدام کردند که برخی رویکردی بنایی و شمار اندکی نیز رویکرد مبنایی را برگزیده اند. یکی از این افراد دسته ی دوم، مایکل ری است. او بر این باور است که توجه به تصورات و پیش فرض های نادرست که در پس استدلال اختفای الاهی پنهان شده است به ما کمک می کند نادرستی این استدلال را دریابیم. این نوشته در پی آن است که پس از تقریر استدلال اختفای الاهی و نقدهای مایکل ری به طور کوتاه، به تحلیل و بررسی دیدگاه او بپردازد. نتیجه ای که در پایان حاصل خواهد شد از این قرار است که اگرچه ری ما را به جهت بهتری برای بررسی استدلال اختفای الاهی هدایت می کند اما اگر روش تحلیل او را بر آرای خودش اعمال کنیم، خواهیم دید که نمی تواند به نتیجه ی مطلوب برسد.
سروده های نویافته پارسی در بیاض قطب قلندر کرمانی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ مهر و آبان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۹۰)
31 - 56
حوزههای تخصصی:
بیاض شماره 2854 کتابخانه شهید علی پاشا (استانبول – کتابخانه سلیمانیه) مجموعه ای است شاملِ مطالب منظوم و منثور که آن را قطب الدّین یحیی بن علاءالدّین محمود زنگی عجم قلندرکرمانی در حدود سال 786ق. تدوین و کتابت کرده است. یکی از فواید مترتّب بر این بیاض، وجود اشعار نویافته ای از سرایندگان پارسی گوی است، بویژه سروده هایی از شاعران معاصر جامع و کاتب بیاض که بیشتر در کرمان و شیراز می زیستند.