فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۶۱ تا ۶٬۴۸۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
333 - 315
حوزههای تخصصی:
نیایش از منظر «خداباوری کلاسیک» نوعی «تخاطب» با امرِ الوهی/ مقدس است. در برابر، «همه خداباوری» به دلیل نفی شخص وارگی امرِ الوهی از پذیرش این تعریف امتناع و آن را به «ژرف اندیشی» تعریف می کند. نیایش به معنای «ژرف اندیشی» با چالش هایی روبه رو است. این معنا از نیایش افزون بر ناسازگاری مفهومیِ الوهیتِ ناشخص وار، با فهم متعارف از نیایش و واقعیت میدانی رفتار مؤمنان نیز ناسازگار است. ازاین رو، ژرف اندیشی نه تنها «همه خداباوری» را در موضعی برتر از «خداباوری کلاسیک» قرار نمی دهد بلکه آن را در تعریف دین نیز دست خوش چالش می کند. اگر در تعریفِ یک دین نتوان جایگاه بایسته ای برای نیایش یافت، می توان به ناسازگاری آن حکم داد و این اشکالی است که «همه خداباوری» را، به طور جدی، تهدید می کند. در این مقاله با مرور معناشناسی نیایش در دو تصور «خداباوری کلاسیک» و «همه خداباوری» به بررسی نقدهای مطرح خواهیم پرداخت و در پایان ضمن نشان دادن قوت اشکالاتِ وارد بر معنایِ نیایش در «همه خداباوری» نشان می دهیم که معنایِ این مقوله در «خداباوری کلاسیک» قابل دفاع تر است.
جنگ نرم و وجود شبهات و لزوم شاخصه بینش و بصیرت در یاران تراز(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۵
99 - 118
حوزههای تخصصی:
نبود یاران کمی وکیفی و کسانی که بتوانند یاریگر امام و تحقق بخش اهداف الهی او باشند کاستیای بوده که در تعابیر مختلف روایی ما مطرح شده است. جامعه یاران که شکل می گیرد جدا از ویژگی های و خصوصیات عمومی که خصائص شیعه و مؤمنین است نیازمند شاخصه هایی است برتر. یکی از این شاخصه ها بینش وَ بصیرت و آگاهی است که در مقابل تهاجم نرم دشمن و ایجاد شبهات و تردید ها باید وجود داشته باشد. جنگ نرم فکر و دل، اندیشه و احساس مخاطب را مورد تهاجم قرار می دهد. نقشه و برنامه اساسی دشمنان، تردیدافکنی و ایجاد شبهات است که باعث خلل در عزم و اراده جامعه مؤمنان می شود. کاری که دشمنان می کنند، ایجاد شبهه افکنی و بی اعتقادی، جای ایمان راسخ، است. شبهه و تردید نسبت به رهبر و امام، دین و مبانی و اهداف و تردید درباره کارگزاران و.... برخی از این شبهات است و در مقابل شناخت امام، دین شناسی، زمان شناسی، درک موقعیت و وظیفه شناسی و انجام تکالیف، عدم غفلت و بصیرت افزایی راهکار پیشگیری و مبارزه با جنگ نرم دشمن است.
معناشناسی «لِسَانَ صِدْقٍ» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
398 - 383
حوزههای تخصصی:
در معناشناسی «لِسَانَ صِدْقٍ» در قرآن کریم، با هدف حل برخی مشکلات پیرامون تفسیرِ این ترکیب قرآنی بافتارِ دو آیه مربوط به آن مورد بررسی قرار گرفته است. این ترکیب قرآنی در دعای حضرت ابراهیم علیه السلام با دو قیدِ تکمیلیِ «لِی» و «فِی الآخِرین» همراه شده است: مفسران با هدف سازش دادن بین این دو قید، واژه «لِسَانَ» را به معانی مجازیِ «ستایش»، «یادکرد» و حتی در موردی آن را به معنای «شهرت» دانسته اند، اما این معانی شاهد یا قرینه ای از قرآن کریم ندارند. حرف «فِی» در قیدِ تکمیلیِ «فِی الآخِرین» به معنایِ «حَولَ (درباره)» است و معناشناسی ترکیبِ «لِسَانَ صِدْقٍ» نشان می دهد که واژه «لِسَانَ» در آن می تواند به معنایِ «کلام» یا «زبان» باشد؛ در احتمال نخست این ترکیب به کلامی که حاملِ وعده های پیامبرگونه و صادق درباره پسینیان است، ارتباط پیدا می کند و در احتمال دوم بر زبانی که بیان کننده وعده های پیامبرگونه و صادق درباره پسینیان است، دلالت دارد.
واکاوی قرآنی فرهنگ معیشت حاکمان و مُبلّغان دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
417 - 399
حوزههای تخصصی:
توجه به مفهوم فرهنگ معیشت از منظر قرآن کریم روش صحیح کسب و مصرف را برای انسان، نمایان ساخته و او را با آموزه های قرآنی در این مقوله آشنا می سازد. از آنجایی که دو گروه عالمان و حاکمان در صلاح و فساد و سرنوشت جامعه بسیار تأثیرگذارند، مطالعه و تبیین مدل معیشتی و پیگیری اصلاح رفتار ایشان بر اساس فرهنگ قرآنی معیشت، ضروری بوده و موضوعی کاربردی است. در این نوشتار سعی شده است، آنچه لازمه کسب و مصرف در معاش علما و اُمراست از آیات و روایات استخراج و مؤلفه های فرهنگ معیشت شان بیان شود تا مطالبه گری از ایشان نیز با استنادات قرآنی و روایی میسّر گردد. هنگامی که مبلّغ دین لباس حاکم جامعه را بر تن کرده و زمامدار جامعه از قشر روحانیت باشد اهمیت موضوع مضاعف شده و وظایف ایشان در امور معیشتی به مراتب بیشتر خواهد بود. لذا پژوهش نظری پیش رو، به روش تحلیلی- توصیفی، درصدد یافتن مؤلفه های فرهنگ معیشت حاکمان و مبلّغان دین و بررسی انطباق این دو قشر است.
عدالت، مناط استنباط و کاربست آن در صدور آرای قضایی
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
21 - 1
حوزههای تخصصی:
قضاوت در نظام حقوقی شیعه به اجرای قواعد یا گزاره های حقوق محدود نیست، بلکه قاضی که همان مجتهد است، خود در فرایند کشف و استنباط قواعد، نقش مبنایی و مستقل دارد. اما در حقوق ایران و با توجه به اینکه قضات حائز رتبه اجتهاد نیستند، مهم ترین و بنیادی ترین پرسش، تحلیل نقش و جایگاه قاضی در تفسیر و استنباط حکم می باشد. در نظام حقوقی مبتنی بر اراده دولت (حقوق سنتی)، وظیفه قاضی صرفاً تطبیق احکام از پیش تعیین شده بر مسائل مورد اختلاف است؛ اما در نظام حقوقی مبتنی بر عقلانیت فطری (حقوق مدرن)، قاضی می تواند بر مبنای عقل، به تفسیر احکام بپردازد. امروزه تحول پارادیمی لازمه ی عدالت قضایی بوده و آن گذار از حقوق سنتی به حقوق مدرن است. در این نوشتار برای اجرای تحول پارادیمی و با تاکید بر نقش قاضی در تفسیر احکام مبنای تطبیق، با تحقیق در مورد عدالت و جایگاه آن در استنباط احکام، عدالت فراتر از یک قاعده فقهی یا قید احکام یا فلسفه و حکمت احکام، به عنوان مقصد شریعت و آپایرون حقوقی معرفی نموده تا قاضی با الهام از اصول حقوقی و با استفاده از عقل و ملاکات احکام از ظاهر قانون فراتر رفته و به ویژه در موارد فقدان، سکوت یا ابهام یا نقص قوانین عدالت را مناط استنباط حکم قرار داده و در نتیجه حکمی عادلانه صادر نماید.
یادداشت های شاهنامه (4): نام های خاص
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ بهمن و اسفند ۱۴۰۱ شماره ۶ (پیاپی ۱۹۸)
87 - 94
حوزههای تخصصی:
در چهارمین شماره از از «یادداشت های شاهنامه» درباره اصل چند نام خاص دیگر شاهنامه بحث خواهد شد. این نام ها عبارتند از پشوتن ، فریبرز ، زروان ، اشتاد . درباره نام پشوتن از گذشته های دور اشتباهی رخ داده که هنوز در نوشته های فارسی بر جاست؛ در ساخته شدن نام فریبرز نکته ظریفی در کار بوده که ظاهراً از چشم محققان پنهان مانده؛ و زروان و اشتاد از جمله نام هایی هستند که در شاهنامه تحریف شده اند. در این چند یادداشت کوشش شده که نقایص آراء محققان پیشین، علی الخصوص نقایص نوشته های فارسی، رفع شود.
بررسی ویژگی های معجزه از دیدگاه قرآن و تطبیق آن با قرآن
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
243 - 277
حوزههای تخصصی:
بیشتر پژوهشگران مسلمان معتقدند قرآن کریم مهم ترین و جاودانه ترین معجزه پیامبر مکرم اسلام (ص) است. معجزه در اصطلاح علمای اسلام بر هر امر خارق العاده ای اطلاق می شود که توسط مدعی منصب الهی ارائه می شود و همراه با تحدی و سالم از معارضه است. البته باید توجه داشت که در قرآن، واژه معجزه (یا سایر مشتقات آن) در معنای اصطلاحی آن به کار نرفته است؛ لذا ممکن است این سؤال مطرح شود که آیا معجزه خواندن قرآن صحیح است؟ با تأکید بر این مطلب، در این پژوهش برای پاسخ به این سؤال به روش توصیفی - تحلیلی، اسامی، اوصاف، ویژگی ها و هدف هایی که قرآن برای کارهای خارق العاده انبیا بیان داشته است، مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که تمام این اوصاف و ویژگی ها، بر قرآن نیز قابل انطباق است. لذا این نتیجه حاصل شد: از منظر قرآن همان طور که معجزه خواندن کارهای خارق العاده انبیا صحیح است، معجزه پنداشتن قرآن نیز درست است.
تجلی آیات قرآنی در مناجات شعبانیه (مطالعه موردی اوصاف الهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
185 - 216
حوزههای تخصصی:
در میان دعاهای مأثور، مناجات شعبانیه، از مناجات های خاصّ امام علی است که دارای معارف بلند عرفانی است، از آنجا که وجود امام علی به مثابه قرآن ناطق با حقیقت قرآن عجین است، بی تردید مناجات ایشان نیز ارتباط عمیق با قرآن کریم به عنوان قرآن صامت دارد. بخش قابل توجهی از این دعا درباره اوصاف الهی است که ارتباط وثیق و معنادار با قرآن کریم دارد. در پژوهش حاضر با رویکرد شیوه های اثرپذیری متون، به تبیین تبادل محتوایی اوصاف الهی بیان شده در این مناجاتِ عارفانه، با قرآن کریم پرداخته می شود. نتایج پژوهش بیانگر آن است که جلوه های تجلّی آیات در این مناجات به طور عمده در قالب تأثیرپذیری غیرمستقیم است و شیوه های مختلف تأثیرپذیری شامل واژگانی، گزاره ای، گزارشی و الهامی در بخش اوصاف الهی قابل مشاهده است که بیشترین تأثیرپذیری واژگانی و از نوع برآیندسازی است. علم، عفو، قدرت، رحمت، جود، رزق و حمد از مهمترین اوصاف الهی بیان شده در این مناجات است که براساس قرآن تجلّی یافته است.
آرایه های معنوی در متون دعایی؛ مطالعه موردی توافق و تقابل در دعای صباح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
163 - 182
حوزههای تخصصی:
دعا در اصطلاح متون دینی، خواندن مقام ربوبی و طلب نیاز از اوست. حال اگر دعا از زبان امام معصوم۷ باشد، زیبایی لفظ و معنا هر دو را داراست و بهره انسان را از دعا دوچندان می کند. از جمله این ادعیه، دعای شریف صباح است؛ دعایی که دعاکننده را با روش راز و نیاز با معبود آشنا نموده و وی را به معارف بشری هرچه نزدیک تر می نماید. دعای صباح در قالب الفاظی مزین به آرایه هایی لفظی و معنوی است که از جمله آن توافق و تقابل است. این جستار سعی کرده به روش توصیفی - تحلیلی، دعای مذکور را از زاویه توافق و تقابل، مورد واکاوی قرار دهد. سؤالی که تحقیق حاضر تلاش می کند به آن پاسخ دهد، این است: توافق و تقابل موجود در دعای صباح در چه معانی به کار رفته است؟ و چگونه مقصود گوینده را با کیفیتی هر چه بیشتر روشن نموده است؟ توافق و تقابل دعای صباح در معانی مختلفی همچون حمد و ثنای الهی، درود بر پیامبر۹، طلب استغفار و مانند آن است. در این پژوهش، نخست، تعریفی اجمالی از توافق و تقابل آمده است. آنگاه توافق و تقابل موجود، به قدر وسع مقاله تبیین گردیده است. حاصل سخن، آن که تقارب بین حروف و کلمات و موسیقی آن و تناسب بین مصوت های کوتاه و بلند، و استفاده از آرایه معنوی توافق و تقابل، در خدمت معنای کلام و تأثیرگذاری هر چه بیشتر بر مخاطبان آن بوده است.
راهبردهای تعلیم و تربیت برآمده از انسان شناختی قرآنی با تاکید بر نقش گرایش ها در وجود انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق استنباط راهبردهای تعلیم و تربیت مبتنی بر انسان شناسی قرآنی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف خود بنیادی-کاربردی، با رویکرد کیفی و روش آن استنتاجی است. یافته های این پژوهش عبارتند از: انسان دارای شناخت، گرایش و توانایی عمل است، تاثیرات متقابل این ابعاد سه گانه عبارتند: گرایش ها گوهره وجودآدمی است که با آگاهی و عمل تقویت و تضعیف می شوند. گرایش ها به دو دسته عمیق – پایدار و سطحی – زودگذر تقسیم می شود.گرایش ها می توانند همدیگر را تقویت یا تضعیف کنند. آگاهی در صورت فعال بودن گرایش ها متناسبِ با آن، بر گرایش دیگری تاثیر می گذارد. هرچقدر آگاهی روشن تر باشد به همان میزان به باور نزدیک تر و توجه بیشتر به شناخت و رجوع مکرر به آن باعث تقویت و تضعیف بیشتر گرایش خواهد شد. انجام عمل خاص، هم گرایش پشتوانه خود و هم، همه گرایش های متناسب با آن را تقویت و گرایش های متضادش را تضعیف می کند.راهبردهای تربیتی عبارتنداز: توجه به عمل و بهره گیری مستمر از آن، بستر سازی و تسهیل گری و استفاده از محیط به عنوان ابزار هدایت، ارایه شناخت به صورت تدریجی و متناسب با تمایلات و نیازها، عرضه خوب ها و خوبی ها جهت شکوفایی و تقویت امیال فطری، بهره گیری ازهادیان اهل رشدوتزکیه، بهره گیری از قالب های متنوع ارائه محتوا و زمینه سازی جهت گذر کردن از علایق چگونگی انسان، گرایش، آگاهی، عمل، راهبرد. سطحی و ناپایدار به علایق عمیق و پایدار
چالش های فقهی مالکیت شهری، مبتنی بر ماده 38 قانون مدنی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال هشتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
7 - 35
حوزههای تخصصی:
طبق ماده 38 قانون مدنی که براساسِ قاعده «الناسُ مسلطونَ علی اموالِهم» و قاعده «مَن ملک ارضاً ملک الهواء إلی عنان السماء و القرار إلی تخوم الارض» تدوین یافته است، مالکْ حق هرگونه تصرفی را در ملک خود دارد و تسلط بر اعماق زمین و فضا نیز به تبعیت تسلط بر ملک برای او حاصل می شود. اما امروزه در گذر زمان و در سایه پیشرفت های علمی و مقتضیات شهرنشینی، سخن گفتن از اطلاق حق مالکیت، در عمل با چالش هایی مواجه است. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است، الزامات و چالش های وارد بر مالکیت شهری را بررسی می کند و این نتیجه حاصل می شود که تحت تأثیر مقتضیات زمان و مکان و لزوم پاسخگویی به نیازهای روزافزون جامعه به نظر می رسد اطلاق ماده «38» قانون مدنی با توجه به حرمت اضرار به دیگران و رعایت مصلحت عمومی، باید محدود شود. بنابراین یک شهروند بدون کسب مجوزهای لازم از سازمان های مرتبط، حق برخی تصرفات را در ملک خود نخواهد داشت. علاوه بر این، بخش پایانی این ماده نیز با توجه به قوانین متعددِ محدودکننده در اختیارات مالک، اقتضای استثنای اکثر را دارد که ازنظرِ قواعد علم اصولْ قبیح است. بنابراین این ماده نیازمند بازنگری و تحول خواهد بود.
درآمدی تحلیلی به نظریه خطابات قانونی امام خمینی و پیامدهای آن در فقه عبادات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال پنجاه و چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۲۸
105 - 119
حوزههای تخصصی:
خطابات قانونی ازجمله نظریات مهم و تأثیر گذاری است که توسط امام خمینی(ره) مطرح و بسط داده شده است. ایشان این نظریه را درباره نحوه تشریع احکام شرعی بیان کرده و قائل است که خطابات کلیِ شریعت در مقام جعل قانون صادر شده اند و حالات گوناگون عارض بر مکلفان، همچون قدرت و علم، در آن ها به عنوان قید اخذ نشده است، بلکه حکم صرفاً بر عناوین کلی مأخوذ در خطاب رفته است. این نظریه پیامد های مختلفی را در ابواب فقه در پی دارد. این پژوهش با هدف کاوش تحلیلی در این نظریه و پیامد های آن در ساحت فقه عبادات و با استفاده از روش تحلیل اجتهادی و با رجوع به منابع کتابخانه ای انجام شده است. ثمره این پژوهش اثباتِ برتریِ این نظریه بر نظریه مشهورِ انحلال و ارائه پیامد های مختلف این نظریه در ساحت فقه عبادات است.
تبیین مؤلفه های اخلاص با تأکید بر شرح نهج البلاغه علامه محمدتقی جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین شرایطی که در نصوص دینی برای قبولی اعمال و عبادات بیان شده، مسئله اخلاص است، به گونه ای که اعمال عبادی بدون اخلاص را دورکننده انسان از مقام ربوبی دانسته اند. ازآنجاکه امیرالمؤمنین علی(ع) در کلمات نورانی خود به این موضوع توجه بسیار نموده اند، لذا در این مقاله تلاش شده با تحلیل محتوای مطالب علامه جعفری در شرحی که بر نهج البلاغه نگاشته اند، به تبیین مفهوم حقیقی اخلاص، گونه ها، انواع و شاخصه های آن پرداخته و بدین وسیله، مسیر فهم صحیح و کامل کلمات گهربار اهل بیت(ع) را در این زمینه فراهم سازیم. این کتاب ازجمله شروح جامع و چندبُعدی نگاشته شده در دوره معاصر برای مخاطبین اهل تحقیق و پژوهش بوده و به دلیل تسلط نویسنده بر حوزه های مختلف دانش و فلسفه، مباحث آن به صورت روشمند و استدلالی بیان شده تا فهم صحیح را برای مخاطب ایجاد کند. در این مقاله از روش تحلیل محتوا استفاده شده و نتایج تحقیق بیانگر آن است که علامه جعفری اخلاص را عالی ترین کیفیت رابطه میان انسان و حقیقتی که مطلوب ذاتی اوست، دانسته و با تقسیم آن به دو بخش عام و خاص، بالاترین مرتبه اخلاص را اخلاص ارزشی معرفی نموده و مؤلفه های بنیادین و شاخصه هایی آن را تعریف کرده است. ایشان همچنین با تقسیم اخلاص به دو گونه اخلاص در عقیده و اخلاص در عمل، به ترسیم ابعاد سه گانه اخلاص در حوزه اطاعت، عبادت و استعانت پرداخته و درنهایت آثار و پیامدهایی مانند: نیل به وحدت مطلق، کسب معرفت، تسهیل جریان تعلیم و تربیت و تحقق عدالت را برای فهم وجود اخلاص در نهاد انسان ها، معرفی نموده اند.
تحلیل انتقادی داستان سلیمان نبی (علیه السلام) و اسبان جهاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیات 31 تا 33 سوره ص به توصیف حکایت اسبان و حضرت سلیمان (علیه السلام) می پردازد. تفاسیر مختلفی درباره این آیات و شأن نزول آن ها در بین مفسران شیعه و اهل تسنن وجود دارد که برخی از آن ها با مقام عصمت سلیمان نبی (علیه السلام) ناسازگار است. منشأ اصلی چنین اختلاف دیدگاهی، اختلاف در مرجع برخی از ضمایر در این آیات است. این نوشتار، پس از جمع آوری اقوال مفسران درباره این آیات و نقد و بررسی مفصل ادله آن ها، به قول حق ازنظر نگارنده اشاره کرده و با روش تحلیلی به این نتیجه دست می یابد که با تمسک به این آیات نمی توان هیچ ترک اولی یا خطایی را به حضرت سلیمان (علیه السلام) نسبت داد و روایاتی که در این زمینه نیز وجود داشته و منشأ پیدایش اشکالاتی شده است، صرف نظر از تعارض با محکمات عقل، کتاب و سنت، اساساً مبتلا به ضعف سندی و غیرقابل اعتماد بوده و ریشه آن را می توان در اسرائیلیاتی که در این زمینه نقل شده است، جستجو نمود.
استناد به دفاع ضرورت به عنوان عامل رافع مسئولیت بین المللی دولت در فقه امامیه و حقوق بین الملل با بررسی موردیِ سپر انسانی (تترّس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۵
127 - 156
حوزههای تخصصی:
«ضرورت» به عنوان یکی از عوامل رافع مسئولیت بین المللی دولت، تضمین کننده منافع اساسی دولت ها در شرایط خاص و استثنایی است. مطالعه تطبیقی ضرورت در دو نظام حقوق بین الملل و اسلام، نشان از برخی وجوه افتراق در کنار اشتراکات فراوان دارد. کاربرد این اصل در مخاصمات مسلحانه با عنوان «ضرورت نظامی» جهت نقض مصونیت غیر نظامیانِ سپر واقع شده (تترّس)، امری چالش برانگیز است؛ چرا که سپر انسانی در حقوق بین الملل و اسلام ممنوع بوده و جرم انگاری شده است. بنابراین سؤال ما این است که «اصل ضرورت، چه ماهیت و آثاری در حقوق بین الملل و فقه امامیه دارد و نحوه رفتار طرفین مخاصمه در قبال افراد و اموال غیر نظامیِ سپر واقع شده چگونه باید باشد؟» این مقاله با روش تحقیق کیفی و با استفاده از روش های تفسیر حقوقی از آیات و روایات و استفاده از نظرات فقهای اسلام و مطالعه تاریخی سیره نبی اکرم N در جنگ ها صورت گرفته است. با بررسی اسناد و منابع فقهی به این نتیجه رسیدیم که اصل ضرورت در هر دو نظام حقوقی، ماهیتی استثنایی دارد و صرفاً در مواردی که «منفعت اساسی» دولت در خطر باشد، مجاز دانسته شده است. بنابراین با وجود ممنوعیت هر گونه آسیب به سپر انسانی، در صورت اقتضای ضرورت و به شرط رعایت اقدامات احتیاطی، امکان حمله به اهداف نظامی همچنان وجود دارد.
بازتقریر خاستگاه شبهه بمثابۀ مبنای معرفتی مواجهه و مقابله با آن
حوزههای تخصصی:
چنانچه خاستگاه و زمینه های پیدایش و شکل گیرى شبهه در افراد جامعه تبیین گردد و از بین برود، شبهه افکنان در راهبردهای خود برای اضمحلال هویت و اعتقادات اصیل جامعه موفق نخواهند شد. بنابراین تبیین خاستگاه شبهه، شبهه پذیری و شبهه افکنی به جامعه کمک مى کند، تا از تکوین ابتدایی و شکل گیرى شبهه، رشد و انتشار آن، جلوگیرى کند. در صورت نشر شبهه نیز به جامعه کمک می کند تا گام اول مواجهه با آن را به درستی بردارد. پژوهش حاضر با هدف شناخت خاستگاه شبهه، شبهه پذیری و شبهه افکنی بمثابه مبنای معرفتی لازم در مواجهه با شبهه و رفع آن انجام گرفته است. بدین جهت در مقام اثبات، به بازتقریر خاستگاه آنها در فرهنگ اصیل اسلام پرداخته است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است. با توجه به ماهیت پژوهش و نوع نگرش به موضوع، برای استنباط و تحلیل، جمع آوری دادهها و اطلاعات به روش اسنادی صورت پذیرفته است. یافتهها بیانگر این است که شبهات، ریشه در ملکات نفسانی انسان دارند؛ اگر چه عوامل بیرونی متعددی در تکوین و پذیرش شبهه نقش دارد لکن آنچه شبهه پذیری را ممکن می سازد خاستگاه درونی شبهه در انسان است. بنابراین برای مواجهه با شبهات سه مؤلفة اساسی مورد نیاز است: 1. تحلیل علل وجودی شبهه پذیری 2. تحلیل علل ثبوتی ایجاد شبهه و شبهه افکنی؛ 3. تبیین عناصر شبهه پرداز و اهداف آنان برای پشتیبانی خرد مخاطبان در جهت عدم پذیرش شبهه.
نقد گفتمانی پاسخ های فلسفه اسلامی معاصر (علامه طباطبایی و شهید مطهری) به مسئله شر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
303-340
حوزههای تخصصی:
مسئله دیرپای شر، که خود شامل مجموعه ای از مسائل است، به طور کلی، به سه طریق تقریر شده است: 1. مسئله منطقی شر (ناسازگاری منطقی وجود خدا و صفات او با وجود شر)؛ 2. مسئله شاهدمحور شر (قرینه دانستن شر علیه معقولیت خداباوری)؛ 3. مسئله اگزیستانسیال شر (ناسازگاری باورهای دینی با تجربه زیسته شخص). مهم ترین دفاعیه های فلسفه اسلامی معاصر، که در پاسخ به مسئله منطقی شر مطرح شده است، عبارت اند از 1. موهوم بودن شر؛ 2. عدمی بودن شر؛ 3. نسبی بودن شر؛ 4. ضرورت وجود موجودی که خیر آن بیش از شرش است (ضرورت شر قلیل در برابر خیر کثیر)؛ 5. ماده، منشأ اثر؛ 6. ضرورت شر برای تحقق خیر؛ 7. ضرورت شر برای درک خیر؛ 8. شر، حاصل جزء نگری؛ 9. شر، حاصل دیدگاه انسان؛ 10. شر، حاصل اختیار. از نظر فلسفه دین مدرن نقدهایی گفتمانی به دفاعیه ها و تئودیسه های سنتی وارد شده است که فلسفه اسلامی را نیز در بر می گیرد. نقدهای گفتمانی همچون: 1. از جهت شخص دفاعیه پرداز و تئودیسه پرداز: نظری، سوژه محور، و غیرتاریخی؛ 2. از جهت ماهیت شرور: انتزاعی، ذات گرایانه، ناظرمحور، و درجه دوم؛ 3. از جهت زبان دفاعیه و تئودیسه: غیرتراژیک؛ 4. از جهت عمل دفاعیه پردازی و تئودیسه پردازی: در پی حرفه ای سازی و نظام مندی؛ و ... . از این رو، پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و انتقادی، و با رویکردی متفاوت به بررسی پاسخ های علامه طباطبایی و شهید مطهری به مسئله شر، و تحلیل و ارزیابی انتقادات پیش گفته می پردازد. بررسی این انتقادات لزوم اصلاح، تکمیل، ابداع و ارائه گونه های جدیدی از دفاعیه ها در فلسفه اسلامی را ضروری می سازد که به طور خاص به جنبه عملی شر نیز توجه داشته باشد.
نقش فرهنگی و اجتماعی حرم مطهر حضرت شاهچراغ (ع) در جریان های سیاسی کشور
حوزههای تخصصی:
فراخواندن اجباری امام رضا علیه السّلام به طوس منجر به مهاجرت سادات بسیاری به ایران شد. یکی از این سادات حضرت احمد بن موسی علیه السلام است. بیش از هزار و دویست سال است که منطقه فارس متبرّک به وجود احمد بن موسی (ع) است. او یکی از شخصیتهای معنوی و بزرگ شیعه به شمار میرود. حضرت سید امیر احمد (علیه السلام) ملقب به «شاهچراغ» و «سید السادات الاعاظم»، فرزند بزرگوار امام کاظم (علیه السلام) و برادر امام رضا (علیه السلام) است. نقش حرم مطهر شاهچراغ (ع) در اوضاع سیاسی و اجتماعی شهر شیراز بسیار پررنگ است. در وقایع سیاسی ایران، شیراز، مرکزی برای بستنشینی، فرماندهی نیروها، اجتماع معترضان سیاسی و بسیج تودههای اجتماعی بوده است. با توجه به جریانهای سیاسی کشور و اهمیت مبارزات سیاسی مردمی در این مقاله با بررسی بستنشینیها در شاهچراغ به نقش فرهنگی و اجتماعی حرم مطهر شاهچراغ (ع) در جریانهای سیاسی کشور پرداخته میشود.
نقد و بررسی دیدگاه آلفورد تی ولچ پیرامون منبع وحی و جمع قرآن
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم، به عنوان منبع اصلی شریعت اسلامی، مورد توجه و اهتمام خاص خاورشناسان بوده است. سرعت انتقال اطلاعات در عصر حاضر و گستره وسیع مطالعات مستشرقان پیرامون قرآن از سوی دیگر ضرورت تبیین دقیق آراء و نظرات آنان را دو چندان می سازد. در این بین می توان به آلفورد تی ولچ خاورشناس آمریکایی تبار اشاره کرد. در پژوهش حاضر تلاش شده با روش توصیفی-تحلیلی و تمرکز بر موضوع جمع و تدوین قرآن و نیز مصدر وحی، به بازخوانی و بررسی نظرات آلفورد ولچ پرداخته شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از دیدگاه ولچ، جمع و تدوین قرآن در زمان پیامبر(ص) آغاز شده و پس از حیات ایشان ادامه یافته است. او معتقد است مشخص نبودن گوینده و منبع وحی در سور مکی قرآن، عدم وجود نشانه ای برای اثبات الهی بودن پیام و تنوّع در نزول وحی، دلایلی هستند که وجود عامل انسانی (پیام رسان) در شکل گیری قرآن را تقویت می کند، رویکردی که سبب تمایز رهیافت غربی در مطالعات قرآنی می شود، رویکردی که به دنبال شناخت تاریخ اسلام به مثابه پدیده ای فرهنگی بوده اند و قرآن یکی از نقاط عطف این پدیده فرهنگی است.
التحليل البنيوي والمعنوي لاسم التفضيل في ترجمة عشرة الحِکَم من نهج البلاغة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعد اسم التفضیل من أهم عناصر النحو والبلاغه فی الأدب العربی، وقد کثر استخدامه فی النصوص الدینیه. یستخدم هذا الاسم فی حالات کثیره فی حِکَمِ نهج البلاغه فی معناه الأصلی، أی المفاضله والتفوق بین الشیئین أو أکثر، ولکن هناک حالات أخرى تستخدم فی غیر معناه. ولتحلیل وظیفته، بالإضافه إلى اعتبار أن اسم التفضیل یتکوّن من الفعل الذی فیه معنی المفاضله ویأتی على وزن "أفعل" أو بإستخدم کلمات مثل «أشد- أکثر – أقل، وما إلى ذلک»، أو مع مصدر الفعل فی هیئه التمییز؛ ینبغی للمرء أن ینتبه إلى البنیه النحویه المختلفه لکل تطبیق. إن الکلام الذی استخدم فیه اسم التفضیل بصوره نکره؛ مع «مِن التفضیلیه»؛ إما أن یضاف إلى اسم نکره أو معرفه، أو أنّ اسم التفضیل یستخدم مع "ال"، وفی هذه الحاله غالباً ما یستخدم کصفه للاسم الذی قبله، والظاهر أنه لیس له معنی المفاضله فی هذه الحاله. إن النظره البنیویه إلى استخدام اسم التفضیل فی کل جانب من الجوانب السابقه هی من أهم الطرق لاکتشاف المعنى المقصود فی خطاب الإمام علی فی نهج البلاغه. اعتمد هذا البحث على المنهج الوصفی التحلیلی مستعیناً بالقواعد النحویه والبلاغیه، لبیان القواعد المتعلقه باسم التفضیل وحالاته المختلفه، ویتطرق إلی بعض حِکَم نهج البلاغه على ضوء التحلیل البنیوی والمعنوى لاسم التفضیل، وأثره فی ترجمه هذه الحِکَم، کما یقوم بمراجعه الترجمات ونقدها أیضا. والنتیجه: أنه فی کثیر من الأحیان یفقد هذا الاسم معناه الخاص بسبب بنیته، فیستخدم فی معنى آخر غیر معناه الأصلی، مما یتطلب تطبیق القواعد والنقاط المتعلقه به للوصول إلى المعنى الجدید.