فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۶۱ تا ۵٬۲۸۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
منبع:
حوزه دوره جدید بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶ و ۱۷
80 - 95
حوزههای تخصصی:
فرایند شکل گیری انسان الگو در فرهنگ رضوی: مثال واره شهید قاسم سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال دهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۰
37 - 63
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل جوامع مدرن، تعدد و تکثر گروه های مرجع است که انسان ها را با بحران انتخاب مواجه می کند. در همه جوامع برخی انسان ها به رتبه و موقعیتی دست می یابند که مرجعیت پیدا می کنند و افراد زیادی آن ها را الگوی خویش قرار می دهند. این گونه افراد مکتب ساز هستند. سؤال این است که در فرهنگ رضوی چه کسانی و با طی چه مراحلی می توانند مکتب ساز باشند؟ نگارنده با تحلیل متون به جای مانده از امام رضا (ع) و با بهره گیری از مفاهیم تولیدشده از سوی نشانه شناسان، از قبیل اصل «جانشینی» و «هم نشینی» تلاش کرده، به یک سازه مفهومی دست یابد و فرایند مکتب سازی در فرهنگ رضوی را نظریه پردازی کند. نتایج حاصل از تحلیل متن نشان دهنده فرایند پنج مرحله ای است که تنها افراد ارتقا یافته به مرحله پایانی، با ملازمت به اقتضائات آن، شایستگی الگو شدن دارند و می توان آن ها را به عنوان مکتب و اسوه در نظر گرفت. افراد دارای حسن «سمت»، حسن «هدی»، «تماوت در گفتار» و «تخاضع در کردار» اگر بتوانند در مرحله اقتصادی از «اقتحام»، در مرحله اجتماعی از «شوهاء»، در مرحله فرهنگی از «افساد» و در مرحله سیاسی از «عشواء» پرهیز کنند، به مرحله پنجم وارد می شوند. سردار قاسم سلیمانی، به دلیل داشتن مؤلفه های چهارگانه و ارتقا به رتبه نهایی، به ویژه شهادت در راه خدا، مثال واره مرحله پنجم است که مقام معظم رهبری ایشان را در عصر حاضر به عنوان «مکتب» معرفی کردند.
معیارهای صحیح فهم آیات «امامت» از دیدگاه علامه میرحامدحسین با تأکید بر آیه «تطهیر»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
191 - 212
حوزههای تخصصی:
علامه میرحامدحسین در کتاب شریف «عبقات الانوار»، به اشکالات مطرح شده از جانب عبدالعزیز دهلوی بر تفاسیر شیعه از آیه تطهیر که به استناد قرائن مختلف در شأن اهل بیتD نازل شده، پاسخ داده است. ایشان ضمن پاسخ به این اشکالات، شرایط صحت و میزان اعتبار هر یک از قراین فهم آیات را نیز تبیین نموده است. آنچه ایشان ارائه نموده است معیارهایی برای فهم صحیح آیات قرآن کریم و پاسخ به اشکالات مشابه در خصوص دیگر آیات است. در این پژوهش، به روش توصیفی تحلیلی، ابتدا به تبیین و بررسی این معیارها از دیدگاه علامه میرحامدحسین پرداخته شده است. این معیارها در ضمن تبیین مراد واقعی آیه تطهیر توسط ایشان بیان شده است. در گام دوم، این پژوهش بر اساس معیارهای استخراج شده، به ارزیابی میزان صحت مهم ترین اشکالات علمای اهل سنت بر دیگر آیات مرتبط با مسئله امامت و ولایت اهل بیتD پرداخته و نشان داده است که معیارهای عقلایی فهم نص قرآن کریم که توسط میرحامد حسین ارائه شده است، چگونه در حل آن اشکالات نیز راهگشا هستند. رویکرد این پژوهش، قرآن محوری است که بر مبنای آن، محکمات دینی(بدیهیات عقلی، سنت قطعی، گزارشات قطعی تاریخی و...) بر محور قرآن کریم، داور اندیشه ها و عملکردهای دینی است.
تحلیل عرفانی یکصدوده کلمه از مناقب اهل البیت در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
281 - 300
حوزههای تخصصی:
نهج البلاغه گوشه هایی از سخنان انسان والایی است که هم در عرفان نظری و هم در عرفان عملی، عارف کامل است، اگر چه تمام آموزه های عرفانی امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه گرد آوری نشده است .امام عارفان علی ((ع)) خود در این باره می فرماید: "نحن شجره النبوه و محط الرساله و مختلف الملائکه، و معادن العلم و ینابیع الحکم...."؛ یعنی ،این ماییم که نبوت را درخت، رسالت را فرودگاه، فرشتگان را جایگاه آمد و شد، دانش را کانون و حکمت را چشمه های جوشانیم، پس اگر علم و دانشی هست و اگر عرفانی وجوددارد، در خاندان وحی و رسالت یعنی علی و فرزندانش یافت می شود. مولای متقیان در جای جای نهج البلاغه در مناسبت های مختلف به فضایل و مناقب انحصاری اهل بیت اشاراتی دارد تا در حد توان و مقدورات دغلبازان و توطئه گران را رسوانماید. مولای متقیان به آن دسته از فضایل و مناقب اهل البیت اشاره می کند که جز مدعیان کذّاب جرأت نکردند مدعی داشتن آن مناقب و فضایل باشند. در مقاله حاضر به استناد قرآن کریم و احادیث نبوی و به اتکا گفته های اهل عرفان و لغت در معنی اهل بیت نقد و بررسی می شود و با دلایل متقن ثابت خواهدشد که مقصود از اهل بیت در کلام رسول خدا (ص) و ائمه طاهرین (ع) فقط ال عباست و بس و شامل زوجات رسول خدا (ص) در آیه تطهیر نمی شود و پس از آن به فرازهای از نهج البلاغه اشاره خواهدشد که مولای متقیان امیرالمؤمنان به ذکر فضایل و مناقب انحصاری آنان می پردازد و در توجیه و تفسیر این فضایل و مناقب از مهم ترین و معتبرترین شارحان نهج البلاغه استفاده شد. باشد که هدیه ای ناقابل به پیشگاه اهل بیت و ائمه طاهرین (ع) باشد و شکی نیست همه این مناقب نشأت گرفته ازمقام عرفانی اهل بیت (ع)است. ایشان می فرماید: هُم موضع سِرّه. آنان جایگاه راز خدایند. باید عارف به رازهای خداوند باشد وگرنه چگونه می توان گفت آنان جایگاه رازخداوندند.
بازتاب دین الهی بر نقاشی هند در عصر اکبرشاه
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل جهان بینی حاکم بر دین الهی و تاثیر آن بر نقاشی هند در دوره اکبرشاه می پردازد. اکبرشاه با هدف تسامح و یکپارچگی جامعه ی هند «دین الهی» را بنیاد نهاد. این رویکرد اکبر شاه به همبستگی و اتحاد سیاسی و عقیدتی شبه قاره انجامید و به موازات این تحولات، تعریفی نو از مفهوم فرهنگ و هنر در سرزمین هند شکل گرفت. با توجه به شرایط حاکم بر این دوره، فضای آزاد برای تأثیرپذیری مکتبهای مختلف نقاشی از یکدیگر به وجود آمد و نقطه ی عطفی در نقاشی و تصویرگری هند پدیدار گشت؛ لذا از آثار مصور شده در این دوره به عنوان یک مکتب مستقل هنری در تاریخ هنر هند یاد می شود. این پژوهش برآن است تا به این پرسش پاسخ دهد: دین الهی چه بازتابی بر عناصر دیداری و محتوایی نقاشی هند در دوره اکبرشاه گذاشت؟ از این رو هدف این پژوهش بررسی بازتاب اندیشه ی حاکم بر دین الهی در عناصر دیداری و محتوای نقاشی هند در دورهی اکبرشاه گورکانی است. با عنایت به نتایج بدست آمده در تحلیل آثار مصور شده در این دوره، ویژگی های بومی نقاشی هند به همراه خصوصیات ایرانی- اسلامی و عناصر غربی به شکلی مأنوس و هماهنگ با یکدیگر آمیخته گشت، به طوری که درونمایه های فرهنگ ایرانی، نمادگرایی هندی و ژرفنمایی و طبیعتپردازی غربی، یکپارچگی قابل قبولی را در نگاره ها به منصه ی ظهور رساند و مکتب منحصر بفرد و هویتمندی را شکل داد. ضرورت انجام چنین پژوهشی بدین سبب است که هنر به عنوان زبان جهانی میتواند رابطی باشد تا همبستگی جهان را در شکلهای مختلف آشکار سازد، همانطور که اکبرشاه نیز در جهت نیل به یکپارچگی و همبستگی شبه قاره از ظرفیت هنر به بهترین شکل بهره برد. روش این پژوهش مبتنی بر رویکرد توصیفی – تحلیلی میباشد و تحلیل خصوصیات دیداری و محتوایی و بررسی فرضیه ی پژوهش به روش کیفی صورت گرفته است.
عطر رازیانه های سرخ؛ رهبران گمنام اسماعیلی در قرن یازدهم قمری/ هفدهم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۵
۱۹۲-۱۴۷
حوزههای تخصصی:
منابع اسماعیلی و ضدّ اسماعیلی در نحوه ترسیم شخصیت «داعیان» اسماعیلی سخت متفاوت اند. از نظر نویسندگان اسماعیلی، داعیان مؤمنانی نجیب، مهربان و متدین بودند که پیام واقعی اسلام را تبلیغ می کردند؛ حال آنکه از نگاه بدخواهان، شرورانی شوم و بی وجدان بودند. با این حال، همه در یک ویژگی اتفاق نظر داشتند؛ داعیان عموماً بااحتیاط و ناشناس و به دور از چشم کنجکاو مقامات متخاصم فعالیت می کردند. بنابراین شعر «خالو محمود علی» اسماعیلی که مربوط به قرن یازدهم قمری/ هفدهم میلادی است و در این مقاله ویرایش و تحلیل شده، موردی نادر است. شاعر در دوره ای که تقریباً چیزی از اسماعیلیان نمی دانیم، اشخاص برجسته جماعت اسماعیلی را در مکان هایی پراکنده در سراسر خراسان، قهستان، بدخشان، عراق، ترکستان و هندوستان بر شمرده است. در این مقاله به نسخ خطی موجود شعر پرداخته ایم؛ همچنین با ارائه تصحیح انتقادی اثر، از عناصری در شعر که انعکاس گونه ادبی «دعای تقرب» اند، بحث کرده ایم و نیز آنچه را که درباره خود شاعر استنباط کرده ایم، مورد تحلیل قرار داده ایم.
جایگاه اسماء و صفات الهی در معرفت توحید خداوند متعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارنده جایگاه اسماء و صفات الهی در معرفت خداوند متعال را تبیین می کند. بدین روی، بیان می دارد که صفت و اسم، شباهت ها و تمایزهایی دارند، ولی همگی مخلوق خدایند تا بشر را به معرفت خدا برسانند. البته به دلیل تنزیه خداوند حکیم از حدّ تعطیل و حدّ تشبیه، اسماء و صفات با مفاهیم عامّ خود، اشاره دارند به خدایی که منزّه از اشاره مخلوق است. ولی در همین جایگاه، جز به تعیین خداوند، نمی توان آنها را باب معرفت خداوند دانست. بعثت انبیاء نیز در این راستا اهمیت دارد. نقد برخی ازدیدگاه های مکاتب بشری در باب توحید نیز در ضمن مباحث مقاله آمده است.
پیوند تاریخی معنا دار دین و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۷ «ویژه باور شناخت»
۱۷۳-۱۵۵
حوزههای تخصصی:
رابطه میان اخلاق و دین به ویژه پس از سکولاریزه شدن جوامع غربی و دین زدایی های اجتماعی مورد بررسی های متعددی واقع شده است. این ارتباط از جهاتی چون معنا شناختی، وجود شناختی، تاریخی و غیره قابل بررسی است. ظاهر امر آن است که اصل رابطه تاریخی میان دین و اخلاق مورد وفاق عموم فیلسوفان و اندیشمندان است. در عین حال چگونگیِ این ارتباط محل سؤال و بررسی برخی از اندیشمندان می باشد. برخی از معاصران ضمن پذیرش اصل ارتباط تاریخی میان دین و اخلاق، منکر ارتباط منطقی میان این دو شده اند و از این رهگذر اخلاق را مستقل از دین غیر استوار بر پایه های دینی قلمداد کرده اند. ابوالقاسم فنایی در کتاب «دین در ترازوی اخلاق» ضمن پذیرش ارتباط تاریخی عمیق دین و اخلاق مدعی است این ارتباط، ارتباط منطقی نبوده و نمی تواند دلیل استواری اخلاق بر مبانی دینی باشد. ایشان در مسیر اثبات مدعای خویش به نقد دیدگاه دو فیلسوف اخلاق (آنسکوم و مک اینتایر) پرداخته است. در این جستار کوشیده ایم تا ادعاهای ایشان در ارتباط تاریخی اخلاق و دین را مورد نقد و بررسی قرار دهیم. شیوه نقد، تاریخی و تحلیلی است. در نوشتار حاضر نشان داده ایم که برداشت ابوالقاسم فنایی از دیدگاه های فلاسفه اخلاق برداشت کاملی نبوده و انتقادات ایشان بر دیدگاه آنسکوم و مک اینتایر روا نیست. از این روی مدعای نویسنده در استقلال اخلاق از دین در رویکرد تاریخی بدون دلیل باقی مانده است. هم چنین با بیان شواهد تاریخی روشن شده که ارتباط تاریخی میان اخلاق و دین خیلی عمیق تر از آن است که نویسنده بدان معتقد است و بیان شده که کشف ارتباط منطقی از ارتباط تاریخی، توقع بجایی نیست؛ چراکه هر کدام از آنها به صورت مستقل محل بحث علمی هستند.
تفسیر طبیعت گرایانه از تنوع اشکال موجودات زنده : «اصل شرایط حیات» کوویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسایل مهم در زیست شناسی قرن هیجدهم بررسی دلایل تنوع اشکال گوناگون موجودات بود. معمولا در برابر این پرسش که « چرا این شکل از موجود زنده در میان اشکال گوناگونی که امکان حیات داشتند پدید آمده است؟» به نظریه ثبات انواع متوسل می شدند. این نظریه خاستگاه الاهیاتی داشت که معتقد بود هر نوع و شکلی از موجودات زنده به دست خداوند آفریده شده است. استدلال هایی که در این راستا بیان می شد معمولا استدلال های غایت انگارانه بود که بر اساس آن تبیین غایی آفرینش، اهداف و غایات هر موجود و علل غایی کارکرد آن ، موجه ترین تبیین ساختمان و شکل موجود زنده قلمداد می شد. . کنت بوفون و جورج کوویه ،زیست شناسان مشهور فرانسوی قرن 18 و 19، جزو تاثیرگزارترین افرادی بودند که با بیان «اصل شرایط حیات» تبیین غایت انگارانه از حیات یک موجود زنده را مورد بررسی نقادانه قرار داد. او بدون توسل به تبیین های غایت انگارانه الاهیاتی نشان داد که تبیین حیات یک موجود زنده یا کارکردهای آن همبسته با مجموعه ای از شرایط ضروری برای بیان یا وجود آن کارکرد است. در این مقاله می کوشیم اولا نشان دهیم که تبیین غایت انگارانه مبتنی بر مفهوم «کارکرد» در زیست شناسی است . ثانیا نشان خواهیم داد که چگونه کوویه با بیان اصل شرایط حیات تفسیری غیر الاهیاتی از شکل حیات یک موجود زنده ارائه کرد که بنابرآن ادامه حیات یک موجود زنده به شرایط محیطی بستگی دارد.
افول فضایل دانشگاهی
منبع:
الهیات سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶
35-45
حوزههای تخصصی:
تحلیل انتقادی دیدگاه ونزبرو درباره نسبت سیره ابناسحاق با سنت تفسیر قرآن
حوزههای تخصصی:
نخستین بار ونزبرو، سیره ابن اسحاق را به مثابه گونه ای داستانی از تفسیر قرآن برشمرد؛ گونه ای که در آن داستان نقشی محوری و اساسی دارد. در این پژوهش با الهام از این نوع نگاه و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی توأم با نقد، ضمن ارزیابی دیدگاه ونزبرو درباره نسبت سیره ابن اسحاق با سنت تفسیر قرآن، به واکاوی چگونگی کاربست آیات در این اثر پرداخته ایم. نتایج تحقیق نشان می دهد در این اثر 127 مورد طرح آیات قرآن در خلال مباحث مختلف دیده می شود. تبیین اسباب نزول با 75 مورد، بخش عمده روایات سیره با محوریت آیات قرآن را تشکیل می دهد. به رغم آنکه ونزبرو ذکر اسباب نزول را عنصری از تفاسیر فقهی برمی شمارد، یافته های این پژوهش نشان می دهد این عنصر چنانکه ریپین هم گفته است، خصیصه ای از گونه داستانی تفسیر بنابر تقسیم بندی گونه های تفسیری پیشاطبری از دید ونزبرو است. ذکر آیات در قالب سخنان و نوشته های شخصیت های داستان، غنابخشی و مزین ساختن کلام راوی به آیات الهی، تبیین معنای واژگان به خصوص الفاظ تَکامَد، دخیل و غریب، بیان مصادیق آیات و تفسیر آیات قرآن با استشهاد به سایر آیات از دیگر انواع کاربست های آیات در سیره ابن اسحاق به شمار می آید.
بررسی ویژگی های عام و خاص «امت ها» و «امت اسلامی» از منظر آیات قرآن
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
83 - 100
حوزههای تخصصی:
یکی از آموزه های قرآن کریم توجه به برتری امت اسلام بر سایر امت ها است؛ این آموزه قرآنی از طرق مختلف قابل اثبات است، از جمله آنها، بررسی «ویژگی های عامّ امت ها» و «ویژگی های خاص امت اسلامی» است. این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع لغوی، تفسیری، علوم قرآنی و روایی صورت گرفت؛ به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که: ویژگی های عامّ و خاص «امت ها» و «امت اسلامی» از منظر آیات قرآن چیست؟ داده های پژوهش این است: ویژگی های مشترک (عامّ) بین همه امت ها عبارتند از: داشتن رسول، برخوردار بودن از شرایع مختلف، هدایتگر یا مجادله گر بودن، صاحب اجل بودن، محشور شدن در سرای قیامت و شاهد داشتن؛ ویژگی های خاص امت اسلامی نیز عبارتند از: بهترین امت، امت وسط، شاهد بر مردم بودن و برخورداری از صفات نیک امت های قبل.
بحثی درباره علم حضوری و شهودی، تفاوت ها و اعتبار آن ها
منبع:
کلام و ادیان سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۸)
37 - 56
حوزههای تخصصی:
خلط بین علم حضوری و شهود عرفانی از جمله اشتباهات رایجی است که بعد از تلفیق و آمیختگی حوزه های تخصصی فلسفه و عرفان به وجود آمده است و نتایج زیان باری را در حوزه تفکر عقلانی پدید آورده است. این جستار در صدد است به مشکلی در بحث های فلسفی بپردازد که در تشخیص علم حضوری از شهود پیش آمده است و بر آن می کوشد تا با توضیح دادن علم حضوری منطقی و شهود، از این خلط اشتباه جلوگیری کند. به این منظور پژوهشگر، چه در بحث تعریف و مفهوم شناسی و چه در بحث کاربرد و مصادیقی که برای علم حضوری در کلام فلاسفه مطرح معاصر ذکر شده است ورود کرده و نشان می دهد در تمام این موارد، حوزه علم حضوری، از شهود عرفانی متفاوت است و شهود عرفانی را نمی توان با علم حضوری یا یکی از مصادیق آن مرتبط دانست.
واکاوی کاربردهای اصل عملی استصحاب در دانش رجال
منبع:
پژوهشنامه اصول فقه اسلامی سال پنجم ۱۴۰۱ شماره ۵
165-186
حوزههای تخصصی:
اصل استصحاب از پرکاربردترین اصول عملی است. علاوه بر دانش فقه، جایگاه و کاربرد استصحاب در دانش رجال نیز درخور توجه و چشمگیر است. دراین خصوص لزوم وجود اثر شرعی برای مستصحب، نقش کلیدی داشته و می تواند کاربست استصحاب را در رجال، تحت تأثیر قرار دهد. هدف مقاله حاضر، بررسی تأثیر استصحاب برای فهم معنای ثقه، حالات شخصی راویان، وثاقت و تضعیف راویان، نظریه اصاله العداله، استصحاب باورهای رجالی فقیهان و استصحاب وثاقت یا ضعف در فرض تعارض دو سخنِ یک رجالی است. غفلت از ضرورت توجه به تأثیر مستقیم استصحاب در موارد یادشده، گاهی باعث خطای فقیه و رجالی در نتیجه گیری می شود.
روش تفسیری مصطفی مسلم در سوره بقره با تأکید بر نظریه وحدت موضوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۳)
127 - 146
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر نگرش موضوعی به تفسیر قرآن سرعت بیشتری پیدا کرده و مفسران با هدف دستیابی به معارف نوین، رویکرد کل نگری به قرآن و سوره ها را اتخاذ کرده اند. نظریه وحدت موضوعی نیز با پیش فرض موضوع واحد برای هر سوره، به دنبال ارائه تفسیری جامع از آیات قرآن است. در این میان، مصطفی مسلم با نگارش «التفسیر الموضوعی لسور القرآن الکریم»، اولین تفسیر کامل سوره های قرآن بر پایه وحدت موضوعی را ارائه داد. میزان موفقیت یا عدم موفقیت وی در عملی ساختن این شیوه تفسیری و ارزیابی کارآمدی نظریه وی، منوط به مطالعه و بررسی اثر تفسیری ایشان خواهد بود. ازاین رو ایده اصلی نوشتار حاضر، نقد و بررسی روش تفسیری مصطفی مسلم در سوره بقره با تأکید بر نظریه وحدت موضوعی است؛ چه آنکه رهگیری و اثبات وحدت موضوعی در طولانی ترین سوره قرآن می تواند مؤیدی بر نظریه مذکور باشد و از حجم مخالفت ها با آن بکاهد؛ هرچند یافته های پژوهش نشان می دهد تفسیر موضوعی مصطفی مسلم از کاستی هایی مانند تکلف در تعیین محور و مقاطع سوره، عدم حضور نظریه وحدت موضوعی در فرایند تفسیر، ابهام و اضطراب در روش و ... رنج می برد و در مجموع وی نتوانسته نظریه وحدت موضوعی مورد نظر خویش را در تفسیر عملی سازد.
در دفاع از عقلانیت نظریه ناظر آرمانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۷)
57-83
حوزههای تخصصی:
نظریه ناظر آرمانی نظریه ای است که تبیینی گرایشی از امور اخلاقی دارد. طبق تقریر های مختلف این نظریه برای تحلیل معنای قضایای اخلاقی، کسب معرفت اخلاقی و تبیین هستی شناختی اوصاف اخلاقی می توان به گرایش های ناظر آرمانی رجوع کرد. رودریک فرث شاخص ترین صورت بندی از این نظریه را ارائه داده است. او تقریری معناشناسانه از نظریه ناظر آرمانی ارائه می دهد و معتقد است عمده تلاش های فیلسوفان در باب تحلیل معنای خوبی با اشکال اساسی روبه رو است. فرث راه حل را رجوع به این نظریه مطلق گرای گرایشی می بیند. وی با برشمردن مؤلفه های محوری این نظریه و خصوصیات ناظر آرمانی می-کوشد راهکاری شهودی برای تحلیل معنای گزاره های اخلاقی فراهم کند. ویژگی هایی که فرث در مقاله خود به ناظر آرمانی نسبت می دهد متناسب با کارکرد معناشناسانه ای است که برای آن در نظر دارد. مؤلفه های اصلی و نیز خصوصیات ناظر آرمانی مورد نقد برخی فیلسوفان قرارگرفته است. در این مقاله ناظر آرمانی استعاره از عقل و گرایش های ناظر آرمانی همان گرایش های عقلانی در نظر گرفته شده است. بر مبنای همین پیش فرض با بررسی برخی نقدهای وارد شده به این نظریه کلیت تقریرهای معناشناسانه و معرفت شناسانه آن را عقلانی و قابل دفاع می یابیم. هرچند با اعمال برخی تغییرات در ویژگی های ناظر آرمانی می توان این نظریه را پذیرفتنی تر ساخت.
اعتبارسنجی روایات دال بر صدور گناه از حضرت یوسف(ع) در منابع فریقین (مطالعه موردی: روایات برهان پروردگار، اعتراف به گناه و نسبت دزدی به برادران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در منابع روایی و تفسیری فریقین روایاتی وجود دارد که بر صدور گناه از حضرت یوسف(ع) دلالت دارند: روایات برهان پروردگار، روایات اعتراف به گناه و روایات نسبت دزدی به برادران. در این روایات عقوبتهایی نیز برای یوسف(ع) بیان شده است. نگارنده به روش توصیفی تحلیلی آنها را مورد نقد قرار می دهد. روش نقد این روایات از این قرار است: بررسی سند، بررسی متن، توجه به روایات یک مجموعه در کنار هم، توجه به روایات معارض در جوامع روایی، عرضه روایات بر قرآن، ریشه یابی این روایات در کتاب مقدس، و توجه به راویان اسرائیلی. از بررسی منابع روایی و تفسیری فریقین پی می بریم که در رابطه با این روایات باید به روایات متعارض توجه داشت؛ روایات چندی وجود دارند که روایات فوق را مردود اعلام می دارند. توجه به روایات متعارض، نقش والای ائمه(ع) را در رفع شبهه ها و دفاع از ساحت حضرت یوسف(ع) آشکار می نماید. البته در رابطه با همه این روایات، روایت متعارض وجود ندارد که در این صورت باید به راههای دیگر برای نقد آنها پرداخت. برخورد مفسران نیز با این روایات گاه با نقد همراه بوده است. از مفسران تأویلهای بسیاری در جهت رد این روایات وجود دارد، به خصوص در مقابل آن روایاتی که روایت متعارض در رابطه با آنها وجود ندارد. پس با بررسی این روایات، ضعف و سقوط آنها از درجه اعتبار آشکار می شود؛ زیرا با آیات قرآن در تعارض هستند، اسناد آنها ضعیف است و اختلافهای بسیار زیاد و غیر قابل جمع در آنها وجود دارد. همچنین نقش راویان اسرائیلی را در نشر اکاذیب نشان می دهند؛ زیرا آنچه در این روایات بیان شده، با آنچه در کتاب مقدس آمده، نیز در تعارض است. بنابراین این روایات جزء اسرائیلیاتی هستند که ریشه ای در کتاب مقدس ندارند.
نقش فطرت در هدایت پذیری انسان ها از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
179 - 192
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا در باب نقش فطرت در هدایت پذیری انسان، تعابیر گوناگونی دارد. در مواضعی فطرت همه انسان ها را قوه و استعداد کسب فضایل و رذایل و در همه انسان ها یکسان دانسته که نتیجه این امر یکسان انگاری انسان ها در امر هدایت پذیری است. در مواضع دیگری فطرت انسان را عامل هدایت دانسته و ضلالت را اکتسابی می داند و در مواردی نیز از انسان هایی سخن گفته است که فطرتشان بر کفر سرشته شده و امکان معرفت حق و شایستگی هدایت را ندارند. به نظر می رسد فهم اختلاف اقوال در آثار ملاصدرا با توجه به نگاه تشکیکی او و اعتقاد وی به تمایز سرشت و خمیرمایه اولیه انسان ها میسر است. از نظر صدرالمتألهین نفوس و ابدان انسانی از بدو آفرینش، در صفا و کدورت، شدت و ضعف و شرافت و خست با یکدیگر تفاوت دارند و همین امر به تمایز آنان در گرایش به خیر و شر انجامیده است. بر این اساس با طیفی از انسان ها مواجهیم که در دو سر این طیف، هدایت یافتگان و گمراهان قطعی هستند و در میانه آن، انسان های متمایل به خیر یا شر و یا در حد وسط آن دو. با وجود تصریح ملاصدرا در به کارگیری تعابیری چون کفر فطری و گم راهی سرشتی، از آنجا که وی بر عنصر اختیار در شکل گیری فعل انسان تأکید فراوانی دارد، شارحان چنین تعابیری را به معنای اقتضاء و علیت ناقصه سرشت انسانی در گرایش به کفر دانسته اند، نه حتمیت و ضرورت.
حکم فقهی ممتنعین زکات از منظر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
1 - 18
حوزههای تخصصی:
زکات ﻣﺎل از واﺟﺒﺎت دین اﺳﻼم اﺳﺖ که در آیات متعددی از قرآن به آن اشاره شده است. در زمان پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع)، امتناع از پرداخت زکات مذموم بوده و تعزیراتی برای این جرم منظور می شده است. فقها نیز به استناد آیات و روایات در مورد ممتنعین زکات، فتوا بر مذمت داده و احکامی برای آنان صادر کرده اند. پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی و تحلیلی تدوین یافته است، پس از مفهوم شناسی و بررسی آثار، احکام و تعزیر ممتنعین زکات، در پی پاسخ به این سؤالات است که در آیات و روایات چه تعزیراتی برای ممتنع زکات بیان شده و امکان بهره وری از آیات و روایات در عصر حاضر چگونه است. یافته های حاصل از این پژوهش، نشان می دهد، مشهور فقها به تعزیر ممتنع زکات معتقدند و گرچه در فقه برای وی، مجازات تعیین شده است، اما به نظر می رسد ترک واجب شرعی به استناد برخی روایات و قاعده درء، قابل تعزیر نیست و از نظر قانونی نیز جرم محسوب نمی شود و برای آن مجازاتی تعیین نشده است.
المکافئ اللغوی للألفاظ النابیه فی نهج البلاغه (نقد ترجمه فیض الإسلام، آیتی، شهیدی، معادیخواه ودشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الخامسه ربیع و صیف ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۰)
145 - 158
حوزههای تخصصی:
تواجه ترجمه النصوص الدینیه العدیدَ من التحدیات بسبب الحساسیات العقائدیه - الکلامیه، وصعوبه المفاهیم الدینیه وعمقها. إلى جانب التحدیات السابقه، یمکننا أیضًا الحدیث عن التحدی المتمثل فی ترجمه الألفاظ القبیحه ذکرُها فی النص الدینی. الألفاظ القبیحه (أو الألفاظ النابیه أو المحظورات اللغویه) هی کلمات لا یمکن استخدامها بسهوله فی الکلام. نظرًا لأهمیه هذا الموضوع، فقد تطرقنا فی البحث الحالی إلی تحلیل الترجمه الفارسیه للألفاظ القبیحه ذکرُها فی نهج البلاغه من خلال المنهج الوصفی التحلیلی واستخدام موارد المکتبه، مع الترکیز على المصطلحات المتعلقه بالأعضاء الجنسیه. تُظهِرُ نتائج البحث أن الألفاظ النابیه فی نهج البلاغه هی: الثدی، الکعاب، الأرحام، الأصلاب، القرم والقُبُل. بالإضافه إلى ذلک، استفاد مترجموا اللغه الفارسیه مثل فیض الإسلام، وآیتی، وشهیدی، ومعادیخواه، ودشتی من نهج الحفاظ على المعنى واستبدال المعنى فی ترجمه الألفاظ النابیه أکثر من تقنیات الترجمات الأخرى.