مطالب مرتبط با کلیدواژه

مثالواره


۱.

تلاش نافرجام جامعه شناسان برای تعیین منزلت پارادایمی جامعه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جامعه شناسی پارادایم توماس کوهن ماتریس رشته ای مثالواره علم نرمال جورج ریتزر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۲ تعداد دانلود : ۷۵۹
کتاب توماس کوهن با عنوان ساختار انقلاب های علمی موجی از آثار نوشتاری جامعه شناسان را دربارة کاربرد مفهوم پارادایم و مدل کوهن برای تحلیل ساختار علم جامعه شناسی در دهة هفتاد میلادی ایجاد کرد، اما نتایج این کوشش ها چندان رضایت بخش نبود، تاجایی که در دهه های بعد تحلیل پارادایمی جامعه شناسی به کلی کنار گذاشته شد. این مقاله می کوشد در کنار مروری انتقادی بر ادبیات مزبور (با تأکید بر آثار فردریکس و ریتزر) نشان دهد که تحلیل ها و مواضع این گروه از جامعه شناسان در ترسیم ساختار علم جامعه شناسی پیوند ارگانیکی با مدل کوهن ندارد و اتکای تحلیلی آنها به کوهن نادرست است. درحقیقت، جامعه شناسانی که به این مدل علاقه نشان دادند فقط ازطریق بازتعریف مفهومِ پارادایم و تحریف مدل کوهنی از علم بود که توانستند پارادایم هایی را در علم جامعه شناسی بیابند؛ نیز استدلال کردیم که اگر در جامعه شناسی پارادایم هایی وجود داشته باشد نمی توان آن را در کل جامعه شناسی یافت، بلکه باید در درون حوزه های مضمونی پژوهش جامعه شناختی پیدا شوند. دیگر اینکه پذیرش پارادایم در جامعه شناسی مشروط به وجود جماعتی از شاغلان یا پژوهشگرانی است که به پارادایم پیش گفته تعلق داشته باشند. سوم اینکه باید بتوان از پارادایم مزبور در طرح معماها و حل آنها استفاده کرد. نکتة دیگر این مقاله آن است که تاریخ جامعه شناسی تاکنون نشان می دهد جامعه شناسی همواره فاقد پارادایم مسلطی بوده است که برای تکوین علمِ نرمال کوهنی ضرورت دارد. بنابراین، شاید استفاده از مدل کوهنی اصولاً در جامعه شناسی ممکن نباشد. به علاوه، جامعه شناسی فاقد سنت پژوهشی روشن و مشخص برای حل معماست و عمدتاً در آن از رویکردها و چشم اندازهای وسیع استفاده می شود. درنتیجه، تلاش برای گنجاندن جامعه شناسی در چارچوب مدل کوهنی شاید اساساً گمراه کننده باشد.
۲.

فرایند شکل گیری انسان الگو در فرهنگ رضوی: مثال واره شهید قاسم سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مکتب سازی شهید سلیمانی فرهنگ رضوی اسوه مثالواره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۵۱
یکی از مسائل جوامع مدرن، تعدد و تکثر گروه های مرجع است که انسان ها را با بحران انتخاب مواجه می کند. در همه جوامع برخی انسان ها به رتبه و موقعیتی دست می یابند که مرجعیت پیدا می کنند و افراد زیادی آن ها را الگوی خویش قرار می دهند. این گونه افراد مکتب ساز هستند. سؤال این است که در فرهنگ رضوی چه کسانی و با طی چه مراحلی می توانند مکتب ساز باشند؟ نگارنده با تحلیل متون به جای مانده از امام رضا (ع) و با بهره گیری از مفاهیم تولیدشده از سوی نشانه شناسان، از قبیل اصل «جانشینی» و «هم نشینی» تلاش کرده، به یک سازه مفهومی دست یابد و فرایند مکتب سازی در فرهنگ رضوی را نظریه پردازی کند. نتایج حاصل از تحلیل متن نشان دهنده فرایند پنج مرحله ای است که تنها افراد ارتقا یافته به مرحله پایانی، با ملازمت به اقتضائات آن، شایستگی الگو شدن دارند و می توان آن ها را به عنوان مکتب و اسوه در نظر گرفت. افراد دارای حسن «سمت»، حسن «هدی»، «تماوت در گفتار» و «تخاضع در کردار» اگر بتوانند در مرحله اقتصادی از «اقتحام»، در مرحله اجتماعی از «شوهاء»، در مرحله فرهنگی از «افساد» و در مرحله سیاسی از «عشواء» پرهیز کنند، به مرحله پنجم وارد می شوند. سردار قاسم سلیمانی، به دلیل داشتن مؤلفه های چهارگانه و ارتقا به رتبه نهایی، به ویژه شهادت در راه خدا، مثال واره مرحله پنجم است که مقام معظم رهبری ایشان را در عصر حاضر به عنوان «مکتب» معرفی کردند.