فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۴۱ تا ۳٬۸۶۰ مورد از کل ۷۳٬۹۱۴ مورد.
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
151 - 182
حوزه های تخصصی:
ازآنجاکه هر جامعه ای، برای تحقّق و پیشرفت و تعالی خویش نیازمند بنا شدن براساس مبانی و اصول مکتب مورد اعتقاد خویش است، جامعه ایمانی نیز باید براساس اصول و مبانی خاصی ساخته شود. آیات پرشماری از قرآن کریم، رسالت معرفی مبانی تحقق ساز جامعه ایمانی را بر عهده دارند؛ چنان که در آیه 3 سوره عصر، تواصی به حق، یکی از اصول تشکیل دهنده جامعه ایمانی معرفی می شود. تحقیق پیش رو با هدف تبیین تواصی به حق و نقش آن در تحقق جامعه ایمانی به روش توصیفی-تحلیلی تدوین شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که تواصی به حق یک دعوت همگانی به سوی تبعیت از حق است تا همگان حق را به خوبی بشناسند و از باطل دوری کنند. ارمغان ِ این احساس مسئولیت متقابل، برای جامعه، تحققِ عدالت اجتماعی، ایجاد وحدت و همبستگی، فراگیر نشدن فتنه ظالمان، پیروزی بر دشمنان، دوری از خسران و آمادگی جامعه برای ظهور خواهد بود. بی شک هرکدام از این مؤلفه ها، جامعه را یک گام به سمت ایمانی شدن رهنمون خواهد ساخت.
تمازج الواقعی بالمتخیل لهندسه الشخصیات فی المجموعه القصصیه «حیاه محمّد (ص) فی عشرین قصه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
إنّ تقدیم التاریخ للأطفال فی قالب قصصی بدلاً عن تقریره المباشر الجاف أمر فی غایه الأهمیه؛ لأنّ فی القصه من الأدوات السحریه، -خاصه فی هندسه الشخصیه، وهی تکوین فنی للشخصیات الروائیه،- ما یجذب انتباه المتلقّی ویجعلها أداه تربویه مناسبه لبیان التاریخ لهم. فقام عبدالتواب یوسف فی مجموعته القصصیه «حیاه محمّد (ص) فی عشرین قصه»، باستخدام الفن القصصی لتعلیم التاریخ الاسلامی للأطفال، وذلک عبر توظیف الأشیاء والحیوانات فی تصمیم الشخصیات القصصیه وهندستها؛ فإنّ هذه المجموعه القصصیه روایه تاریخیه عن حیاه رسول الله (ص): تحکی أحداثاً واقعیهً مستمده بالأبنیه الفنیه، مرکزهً علی هندسه الشخصیات بغیه الفهم البسیط. والراوی فی هذه القصص، حیوان أو جماد أضفی علیهما الکاتبُ الحیاهَ فی نزعه احیائیه مقصوده لیُنزلهما منزله البشر والکائن الحی، کشخصیه روائیه تروی أحداث القصه من خلال مشاهداتها. یهدف هذا البحث بالاعتماد علی المنهج الوصفی_التحلیلی إلی معالجه خمس قصص فی هذه المجموعه القصصیه ورصد کیفیه توظیف الشخصیات؛ لتسهیل معرفه التاریخ وتقدیمه بشکل میسر للأطفال. إنّ هندسه الشخصیات القصصیه فی هذه المجموعه تنقسم إلی الشخصیه الإنسانیه المقتبسه من تاریخ الإسلام وباسمها المضبوط فی التاریخ لتؤدی دور الرصد التسجیلی للحدث التاریخی؛ أو الشخصیه التخیلیه التی تؤدی دور الراوی الشاهد فتحکی الروایه کما حدث، وقد اختارهما الکاتب لیجذب انتباه الأطفال ویسهل لهم فهم التاریخ بتمازج الواقع بالخارق المتخیل، خاصه وإنّ بین تلک الحوادث التاریخیه وهندسه هاتین الشخصین صله وثیقه لتأدیه الوظیفه الروائیه التی عهدت الیهما.
فرایند شکل گیری انسان الگو در فرهنگ رضوی: مثال واره شهید قاسم سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال دهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۰
37 - 63
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل جوامع مدرن، تعدد و تکثر گروه های مرجع است که انسان ها را با بحران انتخاب مواجه می کند. در همه جوامع برخی انسان ها به رتبه و موقعیتی دست می یابند که مرجعیت پیدا می کنند و افراد زیادی آن ها را الگوی خویش قرار می دهند. این گونه افراد مکتب ساز هستند. سؤال این است که در فرهنگ رضوی چه کسانی و با طی چه مراحلی می توانند مکتب ساز باشند؟ نگارنده با تحلیل متون به جای مانده از امام رضا (ع) و با بهره گیری از مفاهیم تولیدشده از سوی نشانه شناسان، از قبیل اصل «جانشینی» و «هم نشینی» تلاش کرده، به یک سازه مفهومی دست یابد و فرایند مکتب سازی در فرهنگ رضوی را نظریه پردازی کند. نتایج حاصل از تحلیل متن نشان دهنده فرایند پنج مرحله ای است که تنها افراد ارتقا یافته به مرحله پایانی، با ملازمت به اقتضائات آن، شایستگی الگو شدن دارند و می توان آن ها را به عنوان مکتب و اسوه در نظر گرفت. افراد دارای حسن «سمت»، حسن «هدی»، «تماوت در گفتار» و «تخاضع در کردار» اگر بتوانند در مرحله اقتصادی از «اقتحام»، در مرحله اجتماعی از «شوهاء»، در مرحله فرهنگی از «افساد» و در مرحله سیاسی از «عشواء» پرهیز کنند، به مرحله پنجم وارد می شوند. سردار قاسم سلیمانی، به دلیل داشتن مؤلفه های چهارگانه و ارتقا به رتبه نهایی، به ویژه شهادت در راه خدا، مثال واره مرحله پنجم است که مقام معظم رهبری ایشان را در عصر حاضر به عنوان «مکتب» معرفی کردند.
ابن فارض و حافظ درجستجوی تجلیات الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
99 - 116
حوزه های تخصصی:
در اندیشه های عرفانی، اصل جهان بینی عارف بر محور وحدت وجود است. اینکه ذات حق به جلوه های گوناگون در کثرات و تعینات تجلّی کرده است و آن ها را آیینه تمام نمای حق نموده است. باتوجه به تأثر حافظ از اندیشه های ابن فارض این مفهوم در اندیشه عرفانی وی نیز واردشده است. در ادبیّات تطبیقی نقاط اشتراک و افتراق، تأثیر و تأثر دو ادیب وکار آن ها بررسی می شود. ادبیّات ملی یک کشور را غنی می کند، باعث تبادل افکار و توسعه فرهنگی می شود و این گونه ادبیّات یک ملت را بر جهان عرضه می دارد؛ لذا در این جستار، سعی شده است جلوه های عرفانی دو شاعر معروف عربی و پارسی ابن فارض مصری و خواجه حافظ شیرازی در چارچوب ادبیّات تطبیقی و روش مقایسه ای بررسی شود؛ اما آنچه قابل اثبات می باشد این است که هر دو شاعر معروف، قدر اشتراک های در آبشخورها و زبان عرفانی دارند و در مفاهیم اساسی عرفانی مانند بحث تجلّی، قابل مقایسه اند و باتوجه به تحلیل های انجام شده از زندگی اجتماعی و ادبی این دو ادیب معروف، خواجه حافظ شیرازی از ابن فارض مصری به طور غیرمستقیم؛ یعنی از طریق تعلّم در مکتب های زمانه اش تأثیر پذیرفته است.
چگونگی شهادت حبیب بن مُظاهر اسدی
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال هفتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۵
47 - 60
حوزه های تخصصی:
حبیب بن مُظاهر اسدی از یاران برجسته و تأثیرگذار امام حسین(ع) است که در کربلا به شهادت رسید. این تحقیق با روش توصیفی به بررسی چگونگی مبارزه و شهادت حبیب بن مُظاهر پرداخته و به این نتیجه انجامیده است که حبیب پس از دگرگونی اوضاع کوفه و شهادت مسلم بن عقیل، خود را به کربلا رساند و در حمایت از امام حسین(ع) بسیار تلاش کرد. حبیب در هر صحنه برای حمایت از امام حسین(ع) اعلام آمادگی می کرد و در موقعیت های حساس در برابر لشکر دشمن به محاجه و موعظه می پرداخت و در نبرد با آنان پیشگام بود. حبیب به سبب تجربه زیادی که در امور جنگ داشت، از سوی امام حسین(ع) به عنوان فرمانده جناح چپ لشکر منصوب شد. حبیب در میدان نبرد با رَجزهای خود، صبر، مقاومت، فداکاری و شجاعت اصحاب سیدالشهدا(ع) و نیز کینه توزی و شرارت دشمن را بازگو می کرد. حبیب سرانجام توسط افرادی از بنی تمیم به شهادت رسید. قاتلان حبیب سر آن بزرگوار را از بدن جدا کرده، به گردن اسب آویختند و در میان لشکر گردش دادند و سپس به کوفه نزد ابن زیاد بردند. شهادت حبیب بر امام حسین(ع) بسیار سخت و شکننده بود.
مبانی فمینیسم در سقط جنین؛ واکاوی نقادانه از منظر فلسفه فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
19 - 41
حوزه های تخصصی:
یکی از خواسته های فمینیست ها، مجاز دانستن و مشروعیت بخشیدن به سقط جنین است. ازآن رو که پای حق حیات دیگری در میان است، شاید پرچالش ترین مطالبه باشد. به همین سبب سعی کرده اند تا ادلۀ متعددی را فرارو نهند. استناد به حق انتخاب، حق آزادی و نیز تمسک به حق شکوفایی استعدادهای زنان و همچنین با استمداد از حق تسلط انسان بر جسم و پیکر خویش، به دنبال نشاندن مدعای خود بر کرسی اثبات هستند. این جستار با نگاه و نگرش فلسفۀ فقه دانشی که متکفل بیان و تبیین پیشافقهی امور و مسائل فقهی است به نِقار و نِقاش در این مبانی، پرداخته و قدرت اثباتی این ادله را ضعیف و این استدلال ها را عقیم و کوشش ها را نافرجام دانسته و ناسازگاری این مبانی و ادله را با مبانی اسلام در فلسفۀ فقه، تبیین کرده است.
«آموزش درباره ادیان» به مثابه بدیلِ «آموزش دین» از منظر فقه تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۹
27 - 47
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر باتوجه به نفوذ و ترویج ایده های سکولاریستی در تربیت درصدد است ایده «آموزش درباره ادیان» را −که هدفش آموزش صلح، رواداری، احترام به دیگران و آموزش ادیان به مثابه مقولاتی تاریخی و فرهنگی است و شناخت و التزام و ایمان و اعتقاد به یک دین مدنظر نیست− را از منظر فقه تربیتی بررسی نماید و با پای بندی به روش شناسی «تفقه تربیتی» تلاش کرده است هفت استدلال بر ممنوعیت و حرمت ایده فوق اقامه نماید و ایده/تجویز «آموزش درباره ادیان» را از منظر عقلی بخاطر قُبح إغراء به جهل و إضلال و ظلم، تقبیح نماید و نیز آن را مصداقِ ترک واجب، إضلال، شبهه افکنی، سلطه کفار، تسنین سنن حرام و در نهایت مصداقِ علمِ غیرنافع و علم مأخوذ از غیر اهل بیت به شمار آورد.
تحلیل وضعیت مهر در صورت شرط عدم دخول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۵
3 - 22
حوزه های تخصصی:
پس از پذیرش اینکه اقتضای ذات عقد نکاح، برقراری رابطه زناشویی و تحقق دخول نیست، یکی از فروعات مترتب بر آن، وضعیت مهر از حیث استقرار و تزلزل در فرض شرط عدم دخول است که آیا در فرض مذکور نیز همانند موارد اطلاق عقد، پس از وقوع عقد، مالکیت زوجه نسبت به نیمی از مهر مستقر و نیمی دیگر متزلزل است یا اینکه مالکیت او به صرف وقوع عقد نسبت به کل مهر استقرار می یابد؟ نویسندگان پس از تحلیل و بررسی ادله و آرای فقها و حقوق دانان به شیوه تحلیلی اسنادی بر آن شده اند که عمل دخول، شرط لازم و عامل انحصاری برای استقرار مهر است و در صورت شرط عدم دخول، هرچند وجوهی برای استقرار تمام مهر قائم بوده، اما این وجوه قابل خدشه است و در مقابل، وجوهی از قبیل انتفای مشروط در صورت انتفای شرط، صدق عنوان زوجه غیر مدخوله در صورت وقوع طلاق، و امکان تنقیح مناط از موارد ثبوت نصف مهر در صورت فسخ قبل از دخول، بر تنصیف مهر در فرض مذکور دلالت دارد. از این رو، قول به تنصیف مهر در صورت شرط عدم نزدیکی، مستدل و موجه دانسته شده است.
Philosophy of Pilgrimage of the Holy Prophets and Infallible People and its Effect on giving Meaning to Human Life(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۹, Issue ۳۰, Spring ۲۰۲۲
91 - 117
حوزه های تخصصی:
SUBJECT AND OBJECTIVES: The subject of this research is to explain the philosophy of pilgrimage of the Holy Prophets and infallible people and its effect on giving meaning to human life. In this regard, the purpose of this article is to achieve a comprehensive knowledge of the category of pilgrimage, philosophy of pilgrimage and its role and impact on contemporary human life. METHOD AND FINDING: In order to achieve the main subject and achieve the objectives of the research, with the method of qualitative research of the type of library studies and reviewing documents, verses and narrations and rational reasons, an attempt was made to process the research problem. The research findings also confirm the positive approach to the category of pilgrimage and the philosophy of pilgrimage and its positive role in giving meaning to human life. CONCLUSION: At the end of the article and in conclusion, it was concluded that the category of pilgrimage from a religious and intellectual point of view is a matter of approval and those who go on pilgrimage, understand its material and spiritual effects in their lives. In this article, each of these topics has been thoroughly studied and verses and narrations have been used in them.
بررسی راهبرد «معرفت شناسی اختلاف باور دینی» در الهیات تطبیقی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و ششم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
165 - 195
حوزه های تخصصی:
مواجهه با تکثر دینی که از مهم ترین ویژگی های زیست در جهان معاصر است، مسئله های متعددی را در ساحت معرفت شناسی و الهیات مطرح کرده است و آگاهی از تنوع دینی و اختلاف باورهای دینی وظایف معرفتی فرد دین دار را به چالش می کشد. در حوزه معرفت شناسیِ اختلاف باور که زیرشاخه ای از معرفت شناسی است، وظایف معرفتی فرد در مواجهه با اختلاف باور تعیین می شود و راهکارهای متعددی از مصالحه گرایی تام تا نامصالحه گرایی برای تعیین وظیفه معرفتی در اختلاف باور معرفی می شود. الهیات تطبیقی نیز با رویکرد دینی و الهیاتی، قصد پاسخ گویی به چالش تکثر دینی و رویکردهای مختلف الهیاتی در مواجهه با تکثر دینی را دارد که از این طریق به دنبال فهمی عمیق تر از ایمان است. این پژوهش با روش توصیفی_تحلیلی به دنبال یافتن راهکاری معرفتی با رویکرد معرفت شناسی اختلاف باور متناسب با الهیات تطبیقی است تا این الهیات نوظهور بتواند به اهداف و دستاوردهای الهیاتی خود برسد. نتیجه ای که از این پژوهش حاصل می شود آن است که با اتخاذ مبنایی میان نامصالحه گرایی و مصالحه گرایی و با تکیه بر تشکیکی بودن باور دینی و طرح مناقشه در اثبات همتای معرفتی، می توان رویکردی هنجاری برای الهیات تطبیقی معرفی کرد تا این الهیات نوظهور در دام تعلیق باور، نسبی گرایی، شکاکیت و یا تغییر کیش گرفتار نشود.
تفسیر ابن رشد از عقلانیّت ارسطویی و نسبت آن با دین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و ششم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
196 - 223
حوزه های تخصصی:
ابن رشد فیلسوف بزرگ مغربِ دنیای اسلام است و ارسطو را مصداق تامّ نوع انسانی در عقلانیت می داند. وی رسالت خود را در تبیین و تفسیر ارسطو به ارسطو در دنیای اسلام می داند. به نظر وی، عدم فهم دقیق ارسطو در بین متفکران اسلامی مشکلات زیادی را بوجود آورده است. او با تبیین ابعاد مختلف عقلانیت مستقل ارسطویی، سعی کرده است بر تمایز هویتی یقین عقلانی و علمی و اقناع ناشی از آموزه های دینی تأکید کند. وی یقین عقلی را محصول فرایند تکاملی ادراک انسانی نسبت به محسوسات و طبیعت کلی و عقلی موجودات می داند و بر استقلال و انحصاری بودن آن در راه نیل به حقیقت پافشاری می کند. به نظر ابن رشد دین، هویت عمل گرایانه دارد و ابداً ادعای حقیقت نمایی و راه رسیدن به حقیقت را ندارد و هدفی جز کسب فضائل اخلاقی و قرار دادن انسان های عادی در مسیر سعادت ندارد. در این مقاله سعی داریم تا با روش تبیینی - تحلیلی ضمن بیان تفسیر ابن رشد از هویت عقلانیت مستقل ارسطویی، رابطه آن با دین را بیان کنیم و از این طریق گام کوچکی در مسیر ابن رشد پژوهی در زبان فارسی برداریم؛ مسیری که شاید به فهم ریشه و بنیاد مشکلات حال حاضر ما در رابطه با نسبت عقل و دین و نسبت تفکر سنتی و مدرن کمکی کرده باشد.
چگونگی تمثّل فرشتگان با تاکید بر رویکرد قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مورد بحث در مورد فرشتگان در قرآن کریم، مسئله تمثّل و چگونگی تمثّل آنها میباشد که در فهم بسیاری از مسائل مطرح در متون دینی، تأثیرگذار است. این مقاله با روش توصیفی _ تحلیلی، به چگونگی تمثّل فرشتگان مبتنی بر آیات قرآن و بررسی دیدگاه های دانشمندان اسالمی به ویژه مفسران قرآن کریم پرداخته و به این نتیجه رسیده است که: 1 .تمثّل عبارت از ظهور یک موجود به صورت و شکلی غیر از صورت واقعی خود برای موجود دیگر است. 2 .فرشتگان مجرّد عقلی و مثالی میتوانند به دو صورت تمثّل یابند: در مثال منفصل و متّصل )قوای مدرکه انسان( به صورت و هیئتی غیر صورت و هیئت ماهیت اصلی خود؛ و در عالم مادّه با انشاء یک بدن مادّی لطیف و یا کثیف. و در صورت اثبات وجود فرشتگان مادیّ چنانکه برخی بزرگان نیز به وجود چنین فرشتگانی نیز تصریح دارند، تمثّل این دسته از فرشتگان میتواند به صورتهای مختلف و در بدن مادّی کثیف یا لطیف باشد
جستاری در موضع فقیهان امامیه نسبت به کفر یا عدم کفر مخالفان مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۱۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
839 - 862
حوزه های تخصصی:
اتصاف دگراندیشان مذهبی به کفر یا اسلام در زمره مهم ترین مسائلی است که همواره اندیشوران مسلمان را به خود مشغول داشته است. جستار حاضر، در پژوهشی مسئله محور، به استقصای فراگیر در متون فقهی امامیه پرداخته و در این زمینه دست کم سه دیدگاه را استحصال کرده است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که هرچند پاره ای از فقیهان اخباری امامی قائل به کفر مطلق مخالفان مذهبی شده اند، اما این دیدگاه از پشتوانه مستحکمی برخوردار نیست و شمار زیادی از فقیهان در این زمینه بین مخالف معاند و غیرمعاند و نیز جاهل قاصر و مقصر تفکیک قائل شده اند و اتصاف مخالفان مذهبی را به کفر، در فرض عدم تقصیر و عناد ایشان، فاقد وجاهت و قابل مناقشه یافته اند. پژوهش حاضر نیز با اتخاذ روش توصیفی-تحلیلی، پس از احصای اقوال موجود و سنجش و ارزیابی مستندات هریک از دیدگاه ها، در نهایت دیدگاه اخیر را منطبق با موازین عدلیه (امامیه) یافته است.
جایگاه معرفت شناسی در دانش جغرافیا؛ خاستگاه ها و رویکردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
155 - 172
حوزه های تخصصی:
علم جغرافیا یکی از علوم تأثیرگذار در زیست بشر است که درگذشته و حال، تحولات متعددی را به لحاظ بنیادهای فلسفی به دنبال داشته است. این تحول نشان می دهد که متخصصان و اندیشمندان این حوزه بر سر موضوع، ماهیت و تعریف این علم هم نظر نبوده اند؛ اما باوجوداین تنوع موجود در علم جغرافیا، امروزه این علم توانمندی های بسیاری یافته و با ابزارهای فنی که در دست دارد دارای گرایش های تخصصی جدیدی گردیده است. فلسفه دانش جغرافیا به مثابه اساس نامه یا قانون اساسی نظام علمی این دانش، نقشی کلیدی و مرکزی در حیات علمی آن دارد. اگرچه تحول در زندگی بشر و ضرورت های نوین آن در بدو امر به تخصص گرایی در علوم منجر شد، ولی با گسترش شاخه های علمی توجه به کلیت معرفت بشری نیز به احساسی مشترک بین اندیشمندان مبدل گردید تا با نگرشی نو در گام نخست به تبیین فلسفه علم جغرافیا پرداخته شود و در راستای آن وضع معرفت جغرافیایی را بررسی نماید. امروزه موضوع معرفت شناسی در دانش جغرافیا از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این اهمیت متأثر از مکتب های فلسفی مانند اثبات گرایی، هرمنوتیک و پساساختارگرایی است. در این مقاله تلاش شده است تا این مسئله مورد بررسی قرار گیرد و اهمیت آن برای دانش جغرافیا آشکار گردد.
تحلیل انتقادی دیدگاه اصولیان فریقین در حل تعارض عرف شرع، عرف عام و لغت و نگاهی نو به مسأله(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال نهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
35 - 60
حوزه های تخصصی:
عرف، از چالشی ترین مباحث اصولی در میان مذاهب اسلامی است و اصولیان در اعتبار آن، دیدگاه های گوناگونی عرضه کرده اند. یکی از مباحث زیرمجموعه عرف، تعیین قاعده کلی، معیار و شاخص در مقام تعارض عرف شرع، عرف عام، و عرف است. پژوهش حاضر دیدگاه های مطرح شده در این زمینه را منابع اهل تسنن و شیعه گردآوری و طبقه بندی نموده و بعد از تبیین و تحلیل، به ارزیابی و نقد آن ها پرداخته و در پایان به این نتیجه رسیده است که دیدگاه های ده گانه مطرح شده در این زمینه غیرقابل پذیرش است و نظریه برگزیده با توجه به تعدد زمینه و ظهور گزاره های فقهی، این است که اقتضای اصالت ظهور در هر یک از این گزاره ها، متفاوت است و باید با توجه مورد کاربرد باید به تقدم عرف شرع، یا عرف عام و یا عرف اهل لغت، حکم نمود.
اعتبار سنجی مانعیت فهم مشهور در برابر برداشت مجتهد از متن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال نهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
99 - 124
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین اموری که فقیهان در مباحث خود به آن توجه دارند و در فرآیند استنباط به ان تمسک میکنند، بحث فهم مشهور از متون است. بدین بیان که اگر فهمی که مشهور از متن داشته اند با فهم مجتهد از متن متفاوت باشد، آیا فهم و برداشت مشهور می تواند مانع حجیّت فهم مجتهد شود؟ در این نوشتار به روش توصیفی_ تحلیلی با استفاده از ابزار کتابخانه ای بر پاسخ دادن به این مهم کوشش شده، لذا ابتدا ادله حجّیت ظهور بیان شده و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته، شمول آن نسبت به فرض اعراض مشهور از فهم مجتهد بررسی شده و حجیّت فهم مجتهد (در فرض مخالفت مشهور) به واسطه یقین، اطمینان، انسداد، سیره عقلا، سیره متشرعه، روایات و آیات، مورد بررسی قرار گرفته است و درنتیجه موارد حجیت و عدم حجیت فهم مجتهد تمییز داده شده است.
تحلیل مبانی قرآنیِ فضائل و رذائل اخلاق اجتماعی در دعای مکارم اخلاق صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال دوم پاییز ۱۴۰۱شماره ۳ (پیاپی ۷)
102 - 123
حوزه های تخصصی:
فضائل اخلاقی، صفات پسندیدهای است که با رسوخ در ضمیر و باطن انسان، موجب استحکام رابطه بنده با خداوند متعال شده و کمال و سعادت نهایی را برای فرد در پی دارد. رذایل اخلاقی نیز صفات نکوهیدهای است که با رسوخ در ضمیر و باطن انسان، سبب دوری بشر از مسیر الهی و درنهایت عذاب اخروی را برای وی در پی دارد. امام سجاد )ع( در دعای بیستم صحیفه سجادیه که به دعای مکارم اخلاق شهرت دارد، با توجه به شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زمانه خود بهصورت مستقیم و غیرمستقیم به بیان آموزهها و معارف قرآنی اهتمام ورزیده، با بهرهمندی از معارف و مستندات قرآن کریم مهمترین فضائل و رذایل اخلاق اجتماعی را ارائه فرموده است. این پژوهش درصدد دستیابی به این هدف است که فضائل و رذایل اخلاق اجتماعی دعای مکارم اخلاق صحیفه سجادیه بر اساس چه مستنداتی از قرآن کریم مطرحشده است؟ بررسی توصیفی تحلیلی این مسئله گویای آن است که این امام همام مهمترین فضائل اخلاق اجتماعی را همچون: حسن معاشرت، خیرخواه و ناصح بودن، خدمت به خلق، مسئولیتپذیری، برگزیدن الگویی شایسته، حفظ کرامت انسانی، و... در قالب دعا و نیایش به درگاه الهی بیان داشته است. کسب این فضائل بهصورت ملکه در انسان موجب میشود، از رذایل اخلاقی چون: عیبجویی، سبّ، فخر، طمع، حسد، اسراف، سوءظن، مکر، و... دوری جسته و در اجتماع و ارتباط با دیگران، از آسیبهای اجتماعی دوری کرده و ضمن ایجاد محیط و جامعهای آرام و پاک، سعادت غایی را نیز برای خود و دیگران به دنبال آورد.
مدل برنامه ریزی راهبردی حضرت ابراهیم (ع) در قرآن
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ششم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
41 - 73
حوزه های تخصصی:
حضرت ابراهیم (ع) برای هدایت قوم خود با ارزیابی محیط با سه محور: شناخت وضع موجود، ترسیم وضع مطلوب و راهبردهای نیل به وضع مطلوب، برنامه ریزی راهبردی خود را تشکیل داده است. مقاله حاضر با بهره گیری از روش میان رشته ای، مدل برنامه ریزی راهبردی حضرت ابراهیم (ع) را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که حضرت ابراهیم (ع) با شناخت وضع موجود قوم خویش، وضع مطلوب را ترسیم و راهبردهای نیل به آن را ترسیم نموده است. بدین جهت آن حضرت برای نیل به وضع مطلوب، اقدام به طرح و ارائه ی راهبردهای گوناگونی همچون: بیان شجاعانه عقاید و رسالت توحیدی، استقامت در راه هدف، سرزنش انتخاب خطای قوم، بیان ارزش های خود در راه هدف، بیان نقاط قوت سازمانی خود، شناسایی و اعلام نقاط ضعف، برائت لفظی و عملی از شرک، رعایت تفاوت های فردی و گروهی، اخلاق، محبت و احترام به مخاطب، طرح پرسش و پاسخ برای رسیدن به اهداف، هجرت در راه هدف، بهره وری سازمان از راه دعا، امنیت خواهی شهر، تأمین روزی اعضای سازمان، آموزش ضمن خدمت، سازمان یادگیرنده، رهبر برای آینده، سهیم دانستن اعضای سازمان در دریافت مزایا، ادامه حیات در یک سازمان و تمدن سازی کرده است. برنامه ریزی راهبردی حضرت ابراهیم (ع) امتیازات انسانی، سازمانی و محیطی دارد که نسبت به برنامه ریزی راهبردی دانش مدیریتی از برجستگی های ویژه ای همچون: برتری علمی در هدایت قوم، عدم تخطی از خط خداوند، توجه به تمام نیازهای کارگزاران، معرفی موفقین و هدایت یافتگان، یادآوری موهبت های مادی و معنوی سازمان و لزوم قدردانی از آن ها، برخورداری از برهان در مناظرات، پیش قدمی نسبت به سایر اعضای سازمان در اجرای عملیات و دادن اطلاعات صحیح به مخاطب برخوردار می باشد.
ادله تعدد قرائت ها از دین در بوته نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
327 - 348
حوزه های تخصصی:
این مقاله به تحلیل و ارزیابی ادله ای پرداخته است که نظریات مطرح در باره تعدد قرائت ها از دین به آن تمسک کرده اند. با توجه به اینکه تعدد قرائت ها از دین چالش های مهمی را در حیطه قلمرو معرفت دینی پدید آورده است، ضرورت دارد که ادله مطرح شده ارزیابی شود. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی، انتقادی است. نتایج این تحقیق حکایت از این دارد که مهم ترین دلیل این نظریات، توجیه طبیعی بودن رخداد تعدد قرائت ها از طریق مبانی کثرت گرایی دینی «جان هیک» و هرمنوتیک فلسفی در نسبیت فهم است. لیکن با توجه به اینکه این مبانی، به نسبی گرایی معرفت دینی منجر می شود و این نظریات سعی کرده اند از این لوازم فرار کنند، نظریات آن ها دچار تناقض درونی شده است. استدلال به تنوع معرفتی در اجتهاد و معارف طولی دین، نیز هر چند ممکن است مواردی از تعدد قرائت را به دنبال داشته باشد، اما چنین تنوع معرفتی با مدعای اصلی که مبتنی بر مبانی ذکر شده است، تفاوت بسیار دارد.
نگاهی به رساله مجالی المجالی و برخی آرای فلسفی میرزا محمد اخباری (م 1232 ق)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ مهر و آبان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۹۶)
251 - 263
حوزه های تخصصی:
میرزا محمد اخباری (م 1232 ق) از چهره های سرشناس جریان اخباری گری است که آرای او در مخالفت با اجتهاد کم و بیش مورد مطالعه قرار گرفته است؛ اما او آثاری در حکمت و عرفان و آرائی در فلسفه دارد که تاکنون به دید پژوهشگران نیامده است. در این مقاله با مطالعه بخش هایی از یکی از این دست آثار او با عنوان مجالی المجالی، برخی آرای فلسفی او را از نظر خواهیم گذراند. مجالی المجالی شرحی است بر رساله دیگری از میرزامحمد به نام مجالی الانوار که آن را در سال ۱۲۲۲ق. به ملا علی نوری )م ۱۲۴۶ق.( عرضه کرد و او ملاحظاتی انتقادی درباره محتوای رساله بر حواشی آن نگاشت. میرزا محمد در پاسخ به این انتقادها و شرح گفتار خود، رساله ای با نام مجالی المجالی نوشت. در این مقاله آرای میرزا محمد و انتقادات ملا علی نوری به نظرات میرزا درباره مادی بودن عالم مثال، مقوله بودن حرکت و رای او در باب اصالت وجود و ماهیت گزارش شده است. این آرای میرزا محمد با اصطلاحات و آرای رایج نزد فلاسفه تفاوت ها و تضادهایی دارد. میرزا محمد اخباری از میان فیلسوفان پیش از خود، آشکار تحت تاثیر میرداماد است.