فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
منبع:
علوم حدیث ۱۳۷۵ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
اصل عدم ولایت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۳ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
استناد فراوان به اصل عدم ولایت در فقه، ضرورت پاسخ به این سؤال که اصل عدم ولایت چیست و چه مبنایى دارد را آشکار مىسازد. در این راستا پس از توضیح معانى مختلف اصل، به تبیین ولایت پرداخته شده تا معلوم شود که گستره اِعمال اصل عدم کجاست و با ضرورت ولایت چگونه جمع مىشود. سپس مبانى اصل عدم ولایت مطرح گردیده که آیا باید استصحاب را پشتوانه آن دانست یا عدم ولایت انسانها از فروع ولایت خداوند است یا به دلیل آزادى انسانها، ولایت بر دیگران نفى مىشود؟
معجزه(مقاله پژوهشی حوزه)
کاوشى در حکم فقهى تجسس(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
زبان قرآن گفتاری یا نوشتاری
حوزههای تخصصی:
چکیده
زبان قرآن گفتاری است؛ به این معنا که پارهای از قراین فهم آیات که از آن به قراین حال و مقام تعبیر میشود، در متن قرآن نیامده است؛ لذا غفلت از آن، فهم کامل و صحیح آیات را دشوار میسازد. شواهدی که این نظر را تأیید میکند، عبارتند از: امّی بودن پیامبراسلام صلیاللهعلیهوآله و قوم او، از پیش نوشته نبودن متن قرآن، وجود جلوههای گفتاری در رسمالخط قرآن، تنوع مضامین و تعابیر سورهها، بهرهگیری قرآن از مفاهیم مأنوس مخاطبان و شورانگیز بودن آیات قرآن. این مطالب در مقاله حاضر به تفصیل آمده است.
در انتظار مهدی (عج)
منبع:
موعود ۱۳۸۲ شماره ۳۸
حوزههای تخصصی:
خشونت و مجازات
حوزههای تخصصی:
مقاله، به سیاست کیفری اسلام و مقولة «تناسب جرم و مجازات» پرداخته و معادلة «مصالح فرد و مصالح جامعه» و مراتب درمان دردهای اجتماعی را به بحث گذارده و در باب مجازات، شکنجه، جرائم و انحرافات غیرمجرمانه، تحقیق نموده است و در خصوص رابطة «خشونت» و «مجازات» از منظر مکاتب جرمشناسی و سپس از منظر اسلام؛ سخن رانده و توضیح داده است که اسلام چگونه پس از مبارزه با ریشههای خشونت و زمینة ارتکاب آن و پیشگیری کیفری عام و خاص، وارد پروسة مجازات شده است.
مقاله در انتهأ مواجهة حقوقی در باب «آزادی عقیده»، «آزادی تبلیغ عقیده» و «آزادی اعمال عقیده» را به تفکیک، مورد برسی قرار داده است.
اوضاع سیاسی ماوراءالنهر در دوران اسلامی تا تشکیل دولت صفوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تربیت اخلاقی فضیلتگرا از منظر دیوید کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد فضیلت در تربیت اخلاقی که سابقة آن به ارسطو میرسد، در دهههای اخیر دوباره احیا گردیده است. در این مقاله جایگاه فضیلتگرایی در برابر رویکردهای سازگاری و استقلال مشخص شده، آنگاه مبانی طبیعتگرایانه، جمعگرایانه و عینیتگرایانة آن مطرح گردیده و معیارهای تمایز (به ویژه ِمَنِشی بودن) آن از رویکردهای دیگر، بیان شده است. سپس با توجه به آرای ارسطو، به برتری تبیین این رویکرد در قبال مسألة ضعف اخلاقی اشاره شده است. در نهایت از مهارتآموزی، سرمشقدهی وحکایت به عنوان روشهای مقبول فضیلتگرایی یاد شده و نقش معلم و مشارکت خانه و مدرسه در امر تربیت اخلاقی، مورد تأکید قرار گرفته است.
ظهور و دوام اسلام در هند (2)
حوزههای تخصصی:
جایگاه عرف در حقوق بین الملل و حقوق اسلام
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، تلاشی است جهت بررسی جایگاه عُرف در حقوق بینالملل و حقوق اسلام، به این معنا که میتوان گفت عُرف و عادت، قدیمیترین پدیده حقوقی است و از زمانهای بسیار کهن تا گذشتهای که چندان دور نیست، تنها مظهر و جلوگاه حقوق بوده است.
نگارنده، برای بررسی تفصیلی در ابتدا به بحث عُرف در حقوق بینالملل رُم، آنگلوساکسون و کامن لا میپردازد. در ادامه، عرف در قانون و حقوق اسلام را بحث کرده و نمونههایی از مصادیق عُرف در حقوق اسلام و نقش عرف در پیدایش نظام دیات در اسلام را مورد بررسی قرار داده است.
نویسنده، در پایان نتیجه میگیرد که نظام دیات یک حکم تأسیسی اسلام نیست، بلکه اسلام آن را امضا کرده و جزء احکام امضائی است و عرف و عادت در پیدایش آن نقش بسزایی را به عهده داشته است. همچنین با توجه به مطالب ذکر شده به دست میآید که پرداخت دیه از طرف عاقله نیز تابع عُرف است.
مقاله حاضر، تلاشی است جهت بررسی جایگاه عُرف در حقوق بینالملل و حقوق اسلام، به این معنا که میتوان گفت عُرف و عادت، قدیمیترین پدیده حقوقی است و از زمانهای بسیار کهن تا گذشتهای که چندان دور نیست، تنها مظهر و جلوگاه حقوق بوده است.
نگارنده، برای بررسی تفصیلی در ابتدا به بحث عُرف در حقوق بینالملل رُم، آنگلوساکسون و کامن لا میپردازد. در ادامه، عرف در قانون و حقوق اسلام را بحث کرده و نمونههایی از مصادیق عُرف در حقوق اسلام و نقش عرف در پیدایش نظام دیات در اسلام را مورد بررسی قرار داده است.
نویسنده، در پایان نتیجه میگیرد که نظام دیات یک حکم تأسیسی اسلام نیست، بلکه اسلام آن را امضا کرده و جزء احکام امضائی است و عرف و عادت در پیدایش آن نقش بسزایی را به عهده داشته است. همچنین با توجه به مطالب ذکر شده به دست میآید که پرداخت دیه از طرف عاقله نیز تابع عُرف است.