فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۷۲۱ تا ۷٬۷۴۰ مورد از کل ۷۳٬۹۳۲ مورد.
منبع:
پژوهش های اصولی سال هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۶
11 - 34
حوزه های تخصصی:
چگونگی جمع بین حکم واقعی و ظاهری از مسائل پیچیدهای است که اصولیان از دیرباز به دنبال راه حلی برای آن بودهاند. وجود همزمان این دو حکم به مشکلات مختلفی چون تضاد، نقض غرض و... منجر میشود که علمای دانش اصول، راههای مختلفی را برای برونرفت از آنها پیشنهاد دادهاند؛ ولی این راهها با اشکالاتی مواجه است. در مقاله پیش رو ضمن اشاره به نظریهای جدید در باب حکم ظاهری و واقعی و ارائه سه راه حل معتبر برای پاسخ به اشکالات، نظریه «تزاحم حفظی» شهید صدر در این زمینه بررسی و نقد میشود.
کاوشی اصولی پیرامون مفهوم تعلیل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۶
67 - 92
حوزه های تخصصی:
این نوشتار در صدد تبیین، تحلیل و نقد مفهوم تعلیل است. در بررسی مفهوم تعلیل چهار دیدگاه وجود دارد. دیدگاه اول پذیرش مفهوم به نحو کلی است که به دلیل اجماع و ظهور جمله در انحصاری بودن علت و بازگشت جمله تعلیلیه به جمله شرطیه تمسک شده است. دیدگاه دوم عدم پذیرش مفهوم به نحو کلی است که برای اثبات این ادعا به بازگشت تعلیل به لقب یا وصف استدلال شده است؛ و نیز عدم ظهور علت در انحصار ابتلای به تعارض نیز به عنوان دلیل دیگر ذکر شده است. دیدگاه سوم تفصیل منسوب به شیخ انصاری رحمه الله است که بین تعمیم و تخصیص فارقی بیان نموده و مفهوم را با تفصیل خاص خود میپذیریند و قول چهارم پذیرش مفهوم فی الجمله میباشد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به این نتیجه میرسد که نظر صحیح، مفهوم فی الجمله داشتن برخی از تعلیل هاست، از این رو تعلیل ظهوری در مفهوم بالجمله نخواهد داشت.
جریان استصحاب در شبهات مفهومیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۶
121 - 138
حوزه های تخصصی:
استصحاب پر کاربردترین دلیلی است که در موضوع شک برای بدست آوردن احکام ظاهری مورد استناد قرار میگیرد. در برخی از موارد شک، در عین حالی که حالت سابقه یقینی برای حکم وجود دارد جریان استصحاب دچار مناقشاتی است و مورد پذیرش برخی از فقها قرار نگرفته است از آن جمله جریان استصحاب در شبهات مفهومیه است. از دیدگاه بسیاری از فقها اصل عملی استصحاب امکان جریان در شبهات مفهومیه را دارا نیست؛ نوشتار حاضر در صدد است با واکاوی مسئله در سه شق استصحاب مفهوم، استصحاب موضوع و استصحاب حکم نسبت به حل آن، ادله موجود را مورد ارزیابی قرار دهد. بررسی ادله موجود نشان میدهد استصحاب مفهوم در شبهات مفهومیه ممکن نیست. استصحاب موضوع نیز در شبهات مفهومیه از سوی برخی از فقها تحت عنوان استصحاب فرد مردد دانسته شده و به همین دلیل مورد خدشه واقع شده است ولی مطالعه ادله این دیدگاه و نقد و بررسی آنها نشان میدهد قرار داده شدن استصحاب موضوع در تحت عنوان فرد مردد انگارهای ناثواب بوده و جریان استصحاب موضوع راه حلی برای حل عملی تردید است و مکلف را عملا از تحیر خارج میسازد. ...
تأملی در ضوابط عدم حصر شبهه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۶
138 - 160
حوزه های تخصصی:
هنگامی که مجتهد نتواند امارهای برای اثبات حکم شرعی بیابد، به ناچار باید از اصول عملیه کمک بگیرد. یکی از اصول عملیه اشتغال است و محل جریان آن جایی است که مکلف علم به تکلیف دارد، اما نسبت به متعلق آن مردد است و امکان احتیاط نیز وجود دارد. از جمله مسائلی که در مبحث اشتغال مورد بررسی قرار میگیرد تمایز بین شبهه محصوره و غیرمحصوره است. مشهور فقها معتقدند که در صورت غیرمحصوره بودن شبهه، احتیاط لزومی ندارد؛ به همین خاطر ضوابطی را برای فرق گذاشتن میان شبهه محصوره و غیرمحصوره مشخص کردهاند. در این نوشتار که با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از دادههای کتابخانهای انجام گرفت، به نقد و بررسی این ضوابط پرداخته شد و معلوم گردید که همگی این ضوابط دچار اشکال هستند و با بررسی ادله این نتیجه حاصل شد که عنوان محصوره و غیرمحصوره در هیچ دلیلی موضوع واقع نشده است و در مواردی که ادعا شده به خاطر عدم حصر شبهه حکم به عدم لزوم احتیاط شده، در واقع عناوین دیگری چون عسر و حرج و یا خروج از محل ابتلا علت واقعی عدم تنجز علم اجمالی بوده است.
«حضور دیگری» و نسبت آن با «معنای زندگی» در اندیشه مولانا جلال الدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
113 - 126
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، با رویکرد توصیفیتحلیلی، بررسی تأثیر «حضور دیگری» بر معنای زندگی در اندیشه مولانا جلالالدین است. مفهوم حضور «دیگری» در آثار و افکار مولانا مشهود است و بارزترین آن در ارتباط با شمس تبریزی و نفوذ او بر دریافت معنایی دیگر از زندگی در نزد خداوندگار دیده میشود. مولانا معتقد است حضور «دیگری» در یافتن و تحقق معنای زندگی، با عشق به خداوند ارتباط وثیق دارد و تنها در ارتباطی عاشقانه با «دیگری» است که اصلیترین «معنای زندگی» تحقق مییابد. درباره «معنای زندگی» نیز مولانا از مرزهای اندیشه طبیعتگرایانه فراتر رفته و قائل به معنایی ورای طبیعت است؛ از همین رو، باید به رویکرد کشف معنا در باور مولانا قائل بود؛ بنابراین، در اندیشه سترگ او، حضور «دیگری» دارای مراتبی از ماده به معنا است؛ به طوری که معنای زندگی از مراتب پایین آغاز میشود و در وصال عاشقانه با «دیگریِ» استعلایی یعنی خداوند به والاترین صورت خویش نائل میآید.
بازخوانی انتقادی دلایل سلفیه در نکوهش علم کلام با تمرکز بر دیدگاه ابن تیمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۹
1 - 26
حوزه های تخصصی:
علم کلام از مجموعه علوم عقلی است که از ابتدای پیدایش، موافقان و مخالفانی از فرق و مذاهب اسلامی داشته است. پس از تدوین کتب کلامی، برخی با این علم موافقت کردند و به شرح و تفسیرآن پرداختند و برخی با آن مخالفت کردند و به نقد آن پرداختند. سلفیه به پیروی از اهل حدیث، بهدلیل نقلگرایی حداکثری و کنارگذاشتن استدلال عقلی، با علم کلام مخالفت کرده و ورود در آن را مایه ی خسارت و گمراهی میدانند. برخی از استدلالهای مهم سلفیان در انکار و مخالفت با علم کلام عبارتاند از: اجتناب سلف از ورود به مباحث علم کلام، نهی صحابه و تابعین از ورد به علم کلام، بدعتانگاری علم کلام، اختلاط علم کلام با مباحث خرافی و دروغ و گاه کفرآمیز، مخالفت و تضاد نتایج مباحث کلامی با نصوص قرآنی و حدیثی. پژوهش پیش رو با روشی اسنادی، تحلیلیانتقادی، استدلالهای سلفیه را در بوتهی نقد و ارزیابی قرار میدهد و سستی آنها را آشکار میکند. استدلالهای سلفیان نوعاً مغالطهآمیز بوده و با نصوص قرآنی و حدیثی و همچنین سیره ی صحابه و تابعین و دیگر عالمان در تضاد بوده است. دیدگاه سلفیه پیامدهای تلخی داشته؛ نظیر مشروعیت نداشتن ورود به دیگر علوم و ارزشستیزی از علوم عقلی و آلی و ابزاری و همچنین نوعی انحصارگرایی و مطلقگرایی در فهم مردمان سه سدهی نخستین جهان اسلام.
هویّه إیران وسیاستها الخارجیّه إزاء الکیان الصهیونیّ
حوزه های تخصصی:
بعد انتصار الثوره الإسلامیّه فی إیران تغیّرت السیاسه الخارجیّه الإیرانیّه تجاه الکیان الصهیونیّ رأسًا على عَقب، ویأتی هذا التغیّر الجذریّ نتیجهً للتغیّر الکبیر فی هویه الحکومه الإیرانیّه بعد الثوره الإسلامیّه. یحاول کاتب المقال البحث فی اختلاف السیاسه الخارجیّه الإیرانیّه إزاء الکیان الصهیونیّ فی المراحل التاریخیّه المختلفه بسبب تغیّر هویّه الحکومه. وللخوض فی هذا الموضوع یسعى بأسلوب المستوى الواحد البنائیّ (Constructivism) إلى بیان أنّ تغیّر المعاییر الداخلیّه المؤثّره فی تکوین هویه الحکومه الإیرانیّه هی السبب فی تغیّر السیاسه الخارجیّه لإیران مقابل الکیان الصهیونیّ فی مختلف الأزمنه الماضیه. یبحث القسم الأوّل من المقال بأسلوبٍ بنائیٍّ فی العلاقات الدولیّه، ویناقش القسم الثانی دور ذلک الأسلوب فی تحلیل السیاسه الخارجیّه، أمّا القسم الثالث فیتناول تغیّر السیاسه الخارجیّه الإیرانیّه منذ الثوره الإسلامیّه، وأخیرًا یحلّل القسم الرابع تغیّر السیاسه الخارجیّه الإیرانیّه إزاء الکیان الصهیونیّ بعد انتصار الثوره الإسلامیّه من خلال مقاربه المستوى الواحد البنائیّه.
بررسی شأن شناختی زبانِ دین در آیه «وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً» با تأکید بر آراء علامه طباطبایی
منبع:
الاهیات قرآنی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
89 - 110
حوزه های تخصصی:
در میان آیات حج، آیه 97 سوره آل عمران حاوی نکات و معارف کلیدی درباره حج است. قسمتی از آیه به مسئله امنیت حجاج اشاره دارد: «وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِنا ». با رویکرد شناختی به زبان دین، هرکس وارد حرم امن الاهی شود، در امنیت کامل قرار دارد. اما در نگرش ناشناختی، واقع نمایی آیات، اهمیت چندانی ندارد؛ بلکه به دنبال ترغیب مخاطب جهت انجام عملی خاص مثل حج است. یکی از ضروریات دین داری فهم مراد متکلم وحی است. این پژوهش با هدف دست یابی به فهم دقیق تر از محتوای آیه، واقع نمایی امنیت حجاج را از لحاظ تشریعی و تکوینی به روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار می دهد و به این سوال پاسخ می گوید که با تأکید بر آراء علامه طباطبایی، آیه «وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً» دارای شأن شناختی و مطابق واقع است یا دارای شئونی ناشناختی است؟ اجماع مفسران از جمله علامه طباطبایی بر این قرار دارد که آیه بیانگر حکمی شرعی است و برخی نیز به تکوینی بودن امنیت دنیایی حرم اشاره کرده اند. به نظر می رسد آیه مورد نظر، نه تنها بر حکم تشریعی امنیت حجاج تاکید دارد؛ بلکه به امنیت تکوینی به صورت اخروی اشاره دارد که سازگار با روایات معصومین(ع) است.
ماهیت و حقیقت نفس و ارتباط آن با بدن در فلسفه غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظر آغازین، منابعی مانند رؤیاها، حضور ارواح و تنفس موجودات از جمله خاستگاه هایی است که از فَهم آنها تصور نفس پدید آمده است. یکی از بزرگترین مشکلات فکری انسان این است که از خود، تصور درونی و معنوی دارد که تطبیق آن تصور با فهم فراگیر علمی از جهان مادی از جمله جسم، دشوار است. ما خود را موجوداتِ دارای نفس و عقل تصور می کنیم، البته در جهانی که از ذرات مادی بی ذهن تشکیل شده است. حال پرسش این است که چگونه می توان این دو تصور را بر یکدیگر انطباق داد؟ چرا مشکل تصور نفس در کنار تصور بدن این قدر دشوار است؟ دست کم از زمان دکارت، مشکل نفس و بدن به این شکل درآمده است که چگونه می توان ارتباط میان نفس و بدن را تفسیر کرد؟ فلاسفه غرب در مفهوم «من» که هر کس با آن به خودش اشاره می کند، اختلاف شدید دارند. در تبیین این اختلافات چه می توان گفت؟ آیا آنچه به آن اشاره می شود (من)، جسم است و جسمانی؛ یا نه جسم است و نه جسمانی و یا مرکب از این اقسام است؟ هدف ما در این مقاله این است که با کشف و تفسیر داده ها به روش تحلیل- توصیفی، ضمن تعریف فلاسفه غرب از نفس، راه حل آنان در خصوص ارتباط نفس و بدن را تبیین کنیم . می توان یافته این تحقیق درباره نفس را، هست بودن دانست؛ نفس در قالب هیچ تعریف و تبیین علمی نمی گنجد و ما نمی توانیم بگوییم چیست، لیکن می توانیم بگوییم که هست و در پیرامون آن، شعور و حیات وجود دارد .
واکاوی اعتبار سنجی اجماع مدرکی از منظر استاد آملی لاریجانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال هشتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
31 - 42
حوزه های تخصصی:
اجماع به عنوان یکی از منابع استنباط احکام شرعی از موضوعاتی است که از زمان شکل گیری با چالش های فراوانی همراه بوده است. از این رو، تلاش های زیادی برای تصحیح و ضابطه مند کردن آن صورت پذیرفته است. بر این اساس آنچه در نزد امامیه به عنوان مسئله ای بنیادین در اعتبار سنجی اجماع قلمداد می شود، کاشفیت آن از رأی معصوم است که این امر تنها در صورت اتفاق فقیهان هم عصر با اصحاب ائمه قابل دست یابی است، زیرا چنین اتفاقی، کاشف از مسلم بودن حکم بیان شده و ارتکازی بودن آن است. آنچه شایسته تحقیق است، چگونگی کشف نظر معصوم 7 از اتفاق فقیهان است، با بررسی متون دینی می توان به آراء متفاوتی دست یافت به طوری که برخی تنها به اجماعاتی تکیه می نمایند که تعبدی باشند و مواردی را که در آنها مدرک اجماع معلوم بوده و یا احتمال استناد به مدرک در آنها وجود دارد، از اعتبار ساقط می دانند. عده ای دیگر نیز با التفات به مسئله مدرکی بودن اجماع، همچنان از آن به عنوان عاملی در راستای استنباط احکام بهره برده اند. در این میان برخی فقها همچون استاد آملی لاریجانی بر این باورند که نمی توان از مدرکی بودن به عنوان عاملی انحصاری در اعتبار سنجی اجماع بهره برد، بلکه لازم است ابعاد مختلفی از اجماع مورد واکاوی قرارگیرد. از این رو خصوصیاتی همچون اتصال به زمان معصوم7، مورد ابتلا بودن، عقلائی بودن احتمال و در نهایت، کیفیت بیان حکم در لسان فقیهان، به عنوان عواملی تأثیر گذار در اعتبار سنجی اجماع مورد واکاوی و تبیین قرار گرفت.
بررسی حجیت ادله عقلی در کشف مقاصد شریعت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال هشتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
145 - 166
حوزه های تخصصی:
به کارگیری مقاصد شریعت در فرایند استنباط احکام شرعی، یکی از ظرفیت ها و پتانسیل های دانش اصول فقه است که پرداختن به زوایای مختلف آن، زمینه بهره مندی صحیح از مقاصد را در کشف حکم شرعی فراهم می نماید. بررسی راههای کشف مقاصد شارع، در پیشبرد این هدف کمک شایانی می نماید و یکی از این راهها، ادله عقلی کشف مقصد شرع است. از این روی، در این نوشتار استقرا، سبر و تقسیم و مناسبت حکم و موضوع به عنوان راههای کشف مقصد مورد بررسی قرار گرفت و این نتیجه دست آمد که این ادله به صورت مستقل، ایجاد یقین یا ظن معتبر نمی نماید، بنابراین در کشف مقاصد شریعت، دلیل مستقلی به شمار نمی آید بلکه با تایید نص یا اجماع محصل، اطمینان به مقصد کشف شده را در پی خواهد داشت.
ضرورت تمسّک به مجموعه قرآن کریم و عترت (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رجوع به قرآن کریم و لزوم تمسّک به آن همواره مورد توجه عموم مسلمانان بوده است. لزوم تمسک به اهل البیت: نیز برای راه یابی به علوم قرآن، به ویژه در فقه و استخراج تخصّصی احکام و مبانی و اصول اعتقادات، مورد توجه برخی از مسلمانان آگاه می باشد. لیکن التزام به این مهم از دیرباز فراز و نشیب های بسیار زیاد داشته است. حکام بنی العبّاس با منزوی نمودن حجج الهی: و دور ساختن مردم از آنها این وظیفه را از یاد برده اند که آثار مخرّب آن تا مدتی طولانی ادامه داشته است؛ از جمله تحریف واقعیت و معنای مراجعه به این دو یادگار گرانبهای پیامبر در دریافت حقایق مبنائی مبدأ و معاد و دگرگونی هایی در مباحث دیگر مانند مبحث الفاظ و حقیقت اختیار و موضوع عالم تشریع. در این مقاله به تعدادی از این مغایرتهای پیامدهای علوم بشری با حقایق کتاب و سنت در جای خود اشاره می شود. کشف این مغایرتها عملاً تنها از طریق رجوع خالص و مبرّا از تأویلات علوم بشری به مجموعه قرآن و حجج الهی: تحت عنوان «حجیت جمعیه قرآن کریم و عترت» فراهم گشته است. این نوشتار به بازخوانی و یادآوری نکاتی چند در این موضوع از دیدگاه محدثان و فقهاء عظام رضوان الله علیهم می پردازد که مورد اتفاق تمام عقلاء اندیشمند در مباحث قرآنی می باشد.
تبیین و بررسی انتقادی ارکان و سیر تکامل انسان از نگاه آیین یارسان (اهل حق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیین یارسان با فلسفه ای خاص به بیان کیفیت تکامل، سیر و سلوک و چگونگی کشف و شهود انسان پرداخته است. روح انسان پس از طی هزار و یکمین درجه معنوی (دون) مراتب تکامل را طی کرده و پس از مرگ به عالم بقا وارد می شود و در نهایت به حق واصل می گردد. این فرایند تکاملی شرایط، آداب و ارکانی خاص دارد. چهار رکن پاکی، راستی، نیستی و رداباری عامل تکامل دانسته شده است. انسان با مراعات ارکان مزبور می تواند با طی دون های مختلف به خود شناسی، جهان شناسی، ذات شناسی و خداشناسی راه یابد. در این اندیشه تکامل انسان بر مبنای اصل دونای دون است. نگاه متون آیینی یارسان و نیز آرای عالمان اهل حق در باره مفهوم دونای دون متفاوت و گاه متناقض است. بررسی نشان می دهد تعریفی که یارسانیان از دونای دون ارایه کرده اند، مصون از تحربف معنایی نبوده است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی با رمزگشایی و تحلیل محتوا به تبیین سیر تکاملی انسان از نگاه کلام یارسان که شبیه به عرفان اسلامی می باشد، پرداخته است. بیان آثار و ثمرات سیر و سلوک از دیگر اهداف این مقاله است. نتایج این مقاله نشان می دهد که ارکان یارسان در تکامل انسان نارسا و در مواجه با قرآن مورد نقد است.
تفسیر مفهومی أولی الامر در نظام هندسی سوره نساء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خدای متعال در آیه 59 نساء می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الأَمْرِ مِنْکُمْ» ابهام موجود در این آیه پیرامون واژه «أولی الامر» است که اینان چه کسانی اند که اطاعت آنان در ردیف اطاعت خدا و رسول قرار گرفته و به طور مطلق واجب گردیده است. در مقاله حاضر با تحلیل مفهومی أولی الامر در نظام هندسی سوره نساء، کوشش شده تا مسئله فوق مورد تبیین قرآنی قرار گیرد. روش تحقیق تحلیلی استدلالی و استنباطی با استفاده از منابع کتابخانه ای و نرم افزاری است. نظام هندسی سوره نساء ترسیم کننده نظام خانواده و نظام جامعه و روابط اجتماعی مسلمانان می باشد. بر پایه آموزه های این سوره، عدل و امانت؛ ریشه حکومت اسلامی و اطاعت از خدا و رسول و أولی الامر، اساس جامعه اسلامی است. از نگاه قرآن کریم هر صاحب فرمان یا هر صاحب شأنی، أولی الامر نیست. مهم ترین شاخصه های أولی الامر در نظام هندسی سوره نساء عبارتند از: ضدّیت با طاغوت، حق حاکمیت، برگزیدگان الهی از میان مردم، برخورداری از علم آسمانی و الهی، صاحب مُلک عظیم، عدل و امانت و عصمت. معیار قرار گرفتن چنین شاخصه هایی برای شناخت أولی الامر، تشخیص مصداق آن را آسان می نماید.
درنگی در مفهوم مسّ شیطان در آیه 41 سوره «ص» بر پایه تفسیر المیزان
منبع:
الاهیات قرآنی سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
13 - 28
حوزه های تخصصی:
شیطان موجودی آزاردهنده از جن است که در برابر حضرت آدم(ع) تکبر ورزید و رانده شد و از خداوند کریم مهلت خواست تا بندگان، غیر از افراد مخلص را گمراه کند و خداوند متعال این مهلت را برای آزمایش انسان قرار داده است. واژه «شیطان» به دفعات مکرر در آیات قرآن بیان شده است. از پیدایش لفظ تا کسب مفهوم قرآنی اش، تطور قابل ملاحظه ای داشته است. هدف این پژوهش، دریافت مفهوم مسّ حضرت ایوب(ع) توسط شیطان و رنج و عذاب آن حضرت(ع) طبق آیه 41 سوره «ص» است. حال سوال اصلی این است که آیا شیطان این توانایی را دارد که انسان را بیمار کند؟ آیا مسّ شیطان از نوع لمس کردن و حلول شیطان در بدن حضرت ایوب(ع) بوده است؟ لذا در این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی تلاش گردید تا نگرش جدیدی از مسّ و کارکرد شیطان ارائه شود و شش دیدگاه در خصوص آیه مذکور بیان گردیده و سپس این دیدگاه ها با استفاده از دلایل قرآنی و عقلی، مورد نقد و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که نسبت بیماری به شیطان در طول اسباب طبیعی مورد قبول نیست؛ بلکه شیطان به وسیله وسوسه، موجبات رنج و عذاب حضرت ایوب(ع) را فراهم آورد. هم چنین کلمه مسّ شیطان به معنی وسوسه است و ادعای مسّ به معنای رنج و بلا، صحیح نیست.
تأملی بر اصلی ترین مبانی کلامی اقتصاد مقاومتی بر پایه قرآن و حدیث
منبع:
الاهیات قرآنی سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
53 - 70
حوزه های تخصصی:
اقتصاد مقاومتی عبارت است از اقتصادی مستقل که دارای خاصیت مقاومت مدبرانه در مقابل کارشکنی و خباثت دشمن و آسیب ناپذیر در برابر بحران ها و نوسانات بین المللی است. هدف از تدوین این اثر، بررسی مبانی کلامی اقتصاد مقاومتی از دیدگاه قرآن و حدیث و نقش آن ها در تحقق اقتصاد مقاومتی است. لذا این مقاله به این سؤال مهم پاسخ می دهد که مهم ترین مبانی کلامی اقتصاد مقاومتی از دیدگاه قرآن و حدیث کدامند و چه نقشی را در تحقق اقتصاد مقاومتی ایفا می کنند؟ این پژوهش از نوع تحلیل محتوا و کتابخانه ای است و با مراجعه به منابع و آثار مرتبط، داده های مورد نیاز، جمع آوری و در راستای دست یابی به هدف و پاسخ به سوال تحقیق، مورد تجزیه، تحلیل و تدوین قرار گرفته است. یافته های بحث نشان می دهد، ضمن این که نظریه اقتصاد مقاومتی ریشه در اعتقادات و مبانی دینی دارد، مهم ترین مبانی کلامیِ اقتصاد مقاومتی از دیدگاه قرآن و حدیث، خدامحوری و مالکیت حقیقی خداوند و اعتقاد به معاد است. توجه به این مبانی است که می تواند کشور را از بحران های اقتصادی خارج و رونق اقتصادی را در جامعه ایجاد کند.
بررسی جایگاه عقل در تفسیر قرآن کریم از نظر علامه معرفت بر پایه تفسیر اثری جامع
منبع:
الاهیات قرآنی سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
71 - 94
حوزه های تخصصی:
گرچه اهمیت و حجیت عقل بر کسی پوشیده نیست، اما در چیستی عقل و دامنه کاربرد آن در مقام تفسیر، دیدگاه هاى متفاوتى وجود دارد. هدف این مقاله، بررسی جایگاه عقل در تفسیر قرآن کریم از نظر علامه معرفت بر پایه تفسیر اثری جامع و بیان کاستی های احتمالی در آن است. سؤال اصلی این است که آیا عقل می تواند منبع مستقلی در فهم معانی قرآن باشد یا خیر؟ این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و انتقادی تهیه شده است. نتایج بررسی نشان می دهد که استاد معرفت عقل را دو قسم دانسته: عقل رشید، حکیم و ... که در حوزه معارف بشری تواناست و دوم «عقل بشری» که به لحاظ محدودیتش از درک غیب ناتوان است. ایشان در تفسیر نقلی خود توجه ویژه ای به عقل و اجتهاد داشته و در کنار محکمات قرآن و سنت، عقل را سند دانسته و آن را حاکم بر اخبار و نظریات تفسیری می داند. به همین دلیل واژه «الکتاب» در روایات «عرضه حدیث بر کتاب» را در مفهومی وسیع تر از ظاهرش دانسته و آن را کنایه از محکمات دین و بدیهیات عقلی که شامل سنت و برهان آشکار عقلی می شوند، می داند که لازمه دلالت روایات عرضه حدیث بر کتاب، اعتبار عقل در تفسیراست. نکته قابل تأمل در «تفسیر اثری جامع» ابهام مقصود استاد از عقل است.
دراسه نفسانیه لروایه "عیون قذره" وفق منهج نظریه الاضطراب وآلیه الدفاع لفروید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الأدب حصیله ذهن الإنسان وإنّ لتحلیل الأفعال الذهنیه تأثیرٌ فی تطویر النقد الأدبی. وقد استطاع علم التحلیل النفسانی کمصدر یربط بین الأدب وعلم النفس أن یعکس مواضیع المجتمع ومشاکله على ضوء مفاهیم التحلیل النفسانی بعدما دخل إطار الأدب ودرس النصوص الأدبیه وشخصیاته وأحواله الداخلیه. وقد قامت الکاتبه السعودیه قماشه العلیان فی روایه «عیون قذره» بإعاده خلق شخصیات الروایه من منظور التحلیل النفسانی وقد عنیت بتأثیر الطلاق فی ظهور أنواع الاضطرابات النفسانیه عند أبناء الأسره. وتهدف هذه الدراسه إلی تحلیل تأثیر ظاهره الطلاق علی أفعال شخصیات هذه الروایه وتأثره بها عبر منهج توصیفی تحلیلی وفی إطار نقد التحلیل النفسانی لفروید ومستنده إلی نظریتی الاضطراب وآلیه الدفاع لکی تستخرج مکونات الطلاق وتمهد الأرضیه للاستیعاب الأفضل. تدل نتائج هذه الدراسه إلی أن شخصیتی الروایه الرئیسیتین تصابان فی ظروف مختلفه باضطرابات نفسانیه واقعیه ومؤذیه للنفس واضطرابات أخلاقیه بعد هدم کیان الأسره ونظراً إلی ذلک لجأتا إلی آلیات الدفاع وفقاً لموقع ظهور الاضطراب لحمایه أنفسهم من الحقائق و الصراعات النفسیه التی لا تطاق.
دراسه بنیه التسلسل الروائی لحارث المیاه على أساس نظریه تودوروف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لا تعدّ الروایه نوعاً من السرد فحسب؛ بل لدیها طاقه تامه للدراسه على أساس نظریات النقد المعاصر، إثر إستیعابها لتقنیات الکتابه. فمتی رُکّبت بنیتها على الإطار ترکیباً صحیحاً، تتمتّع باستعداد تام لتبرز ثنیّاتها التحتانیه عن هیئتها علی أساس النقد البنیوی ظهورا خیرا و فی الوقت نفسه، تقدّم نظریه تودوروف نظاماً هندسیاً ناضجاً لنقد الروایه؛ إذ تربح تلک النظریه عن فکره البنیویین الجماعیه. فتودوروف یعتقد بثلاثه مستویات فی هندسه الروایه. المستوى الأول هو نص الروایه الذی یتم توفیره وفقاً لتخزین مفردات المؤلف فی صفحات الروایه و یتم ترمیز المفردات بمدى قدره المؤلف، فتقع الکلمات قدر ابتکاره جنباً إلی جنب، من ثمّ یتطلب إدراکها خبره تقنیه. لذلک نضطرّ عند مراجعه النص، إلى استیعاب تقنیات الکتابه لنتمکن من تمییز النقاط المشترکه وتحدید المفارقات تحدیداً یؤدی إلى معرفه إفتنان المؤلف فی النص. فإن عبرنا النص، فالمستوى الثانی لهندسه الروایه من وجهه نظر تودوروف هو التسلسل. تستهدف هذه المقاله، دراسه روایه حارث المیاه لهدى برکات على أساس تسلسل تودوروف السردی، فتستخدم المنهج الوصفی التحلیلی. أمّا أهمّ النتائج، فهی أن هذه الروایه فیها سلسله رئیسه وسلسله فرعیه و شبه سلسله ذات تضمین (قصه إنطوائیه) وأقصوصات تضمینیه (أقصوصات منطویه عند السرد) والتناوب فی السرد. تتسع حارث المیاه لمقارنه وجوه تودوروف السردیه سعه تامه؛ لأنها تحتوی على الوجوه الإخباریه والغیرالإخباریه و فیها أمثله مختلفه فی الأقسام الغیرالإخباریه، من ذلک: الطلبی بقسمیه الإلزامی والتمنی ثم الافتراضی بقسمیه الشرطی والتوقعی.
تقریر، تبیین و ارزیابی نظریه صفات فعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۶
45 - 66
حوزه های تخصصی:
به عقیده حکما شناخت حق تعالی، از بالاترین کمالات انسانی است. این شناخت متضمن ابعاد مختلفی است. یکی از جنبه های شناخت خداوند، شناخت صحیح صفات اوست. این نوشتار، با به کارگیری روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای، می کوشد تا به این پرسش پاسخ دهد که «آیا اتصاف حق تعالی، به صفات فعلی جایز است؟». به منظور پاسخ به این پرسش به تقریر و تبیین معنا صفات فعلی، زمینه و عوامل پیدایش اعتقاد به این قبیل صفات، تفسیر حکما از این صفات و محذورات این نظریه مطرح و در نهایت، دیدگاه قابل قبول ارئه شده است. نتیجه حاصل از بررسی «نظریه صفات فعلی» چنین است که اگرچه حق تعالی در مرتبه فعل متصف به صفاتی می گردد اما صفات فعل به آن گونه که مشهور تفسیر می کنند، اولاً ریشه در فهم برخی محدثین سده های نخستین از ظاهر بعضی روایت، دارد ثانیاً مستلزم انتقادات چشمگیری از جمله استناد ضعف و نقصان به حق تعالی است درحالی که با بررسی تفسیر اهل حکمت از روایات مذکور، روشن می شود که آن روایات اساساً مستلزم پذیرش صفات فعلی نیستند همچنین روایاتی صریح خلاف ادعای قائلان به صفات فعلی وجود دارد که نشان می دهد صفاتی چون خالق، رازق و... عین ذات اند.