ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۷٬۴۴۱ تا ۱۷٬۴۶۰ مورد از کل ۷۹٬۳۳۶ مورد.
۱۷۴۴۵.

اجل یهود؛ پایان دنیا یا رجعت عیسی؟(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: یهود آخرالزمان قرآن کریم رجعت عیسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶۵ تعداد دانلود : ۷۲۷
آیاتی از قرآن کریم، از بقای یهود تا قیامت حکایت دارند. در عین حال، آیه 159 سوره مبارکه نساء طبق تفسیر مرجّح، ناظر به پایان عمر یهود در دوران رجعت عیسی است. برای رفع اختلافی که در بدو امر میان این دو مطلب به نظر می رسد، دو توجیه می توان مطرح نمود؛ نخست آن که بقای یهود بعد از رجعت حضرت عیسی بقایی غیررسمی و منافقانه تلقی گردد که تا قیامت ادامه می یابد و دوم آن که با توجه به قرائن قرآنی و روایی که درباره قرب رجعت عیسی با وقوع قیامت موجود است، چنین تلقی گردد که در آیات دسته اول، بقای یهود تا دوران رجعت عیسی تسامحاً بقای ایشان تا قیامت مطرح شده است. با توجه به برخی قرائن، توجیه نخست قوی تر به نظر می رسد، هرچند می توان ترکیبی از دو توجیه را نیز محتمل دانست.
۱۷۴۴۶.

جایگاه زن در نظام اجتماعی و خانواده از نگاه فارابی،ابن سینا و خواجه نصیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زن تدبیر منزل خانواده اجتماع فارابی ابن سینا خواجه نصیر طوسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶۴ تعداد دانلود : ۸۴۱
توجه به حکمت عملی در آثار فارابی، ابن سینا وخواجه نصیر جایگاه ویژه ای دارد. تدبیر منزل بر نظام خانواده و جایگاه زن و مرد و نقش آنها در اداره منزل است. این سه فیلسوف مشترکاتی در مبانی و مسائل مطرح در این حوزه دارند، ولی اختلافات قابل توجهی نیز در آرای آنان درباره خانواده و به ویژه زن وجود دارد. فارابی به تأسی از حکمای یونان انسان را مدنی بالطبع می داند و با نگاهی انسان مدار و فضیلت محور و تقریباً فارغ از جنسیت به شخصیت زن می پردازد. ابن سینا و خواجه نصیر بیشتر با نگرش کارکردگرایانه به نقش زن و مرد در نظام خانواده توجه دارند. البته خواجه با نگاه جنسیتی و کمتر انسان مدارانه به زن می نگرد و او را تابعی از مرد تلقی می کند که وظیفه اصلی او مادری و همسری است و بر خلاف فارابی اصولاً زن را پدیده ای مستور در خانه تعریف می کند که خروج وی از خانه و حضور اجتماعی او توالی فاسده دربر دارد. ضمن بررسی آرای این سه فیلسوف، به اشتراکات و افتراقات آنها درباره زن و تدبیر منزل اشاره می شود.
۱۷۴۴۸.

سبب حصول مالکیت زوجه بر مهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقد نکاح تنصیف مهر مالکیت مهر استقرار مهر طلاق قبل از دخول

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه فقه زن و خانواده فقه خانواده ازدواج
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه فقه زن و خانواده فقه خانواده مهریه، طلاق و عده
تعداد بازدید : ۱۸۶۴ تعداد دانلود : ۹۷۹
عقد نکاح افزون بر جنبه اصلی و عبادی، یعنی حصول رابطه زوجیت میان زوج و زوجه و حق بهره وری جنسی ایشان از یکدیگر، دارای جنبه فرعی و مالی، یعنی مهر نیز است که زوج آن را به زوجه تملیک می کند. مسأله چالشی در بحث مزبور سبب حصول مالکیت زوجه بر مهر است که آیا به مجرد عقد نکاح، زوج مالک بضع و زوجه مالک تمام مهر می گردد، چنان که در عقود معاوضی به علت تعهد، هریک از طرفین مالی را تملیک می نماید تا مال دیگر را تملک نماید؟ یا این که در عقد نکاح تنها نصف مهر با عقد و نصف دیگر با دخول یا سایر عوامل به ملکیت زوجه در می آید؟ سه قول در مسأله مطرح شده است؛ حصول مالکیت زوجه بر تمام مهر به مجرد عقد، حصول مالکیت زوجه بر نصف مهر به مجرد عقد، و قول به توقف. نتیجه پژوهش نشان می دهد نویسندگان پس از بررسی نصوص و عبارات فقها، دلالت ادله بر قول اول را تام یافته اند؛ اما دو قول دیگر را پس از بازخوانی ادله ، قابل خدشه و غیر موجه دانسته اند.
۱۷۴۵۱.

حجیّت متعارضان در نفی حکم ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حجیت تبعیت دلالت التزامی دلالت مطابقی نفی ثالث متعارضان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶۴ تعداد دانلود : ۱۱۱۴
یکی از مواردی که در فقه مطرح می شود این است که دو دلیل در صورت تعارض ساقط می شوند ولی در مورد نفی حکم ثالث که ملازمه با آن دو دلیل دارد، در صورت حجیت آن، رجوع به اطلاقات، عمومات و اصول عملیه امکان پذیر نیست اما در صورت عدم حجیت آن، رجوع به این موارد ممکن می شود. آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد، مبانی حجیت و عدم حجیت نفی ثالث است تا با برگزیدن هر یک، ثمره ی عملی آن را در مباحث فقهی بیان کنیم. مهم ترین دلیلی که قائلان به حجیت نفی ثالث به آن استناد کرده اند، عدم تبعیت دلالت التزامی از دلالت مطابقی در حجیت است و دلیل قائلان به عدم حجیت آن، تبعیت دلالت التزامی از مطابقی در حجیت و عدم استقلال دلالت التزامی است. ما در این مقاله، قول به عدم حجیت نفی ثالث را قابل خدشه دانسته و در آخر قول به حجیت نفی ثالث را ترجیح داده ایم اما نه از باب دلالت التزامی و عدم تبعیت دلالت التزامی از دلالت مطابقی که اکثر اصولی ها به آن قائل شده اند؛ بلکه به دلیل اشتراک دو دلیل متعارض در نفی ثالث است که این امر تنها در صورتی محقق می شود که تعارض دو دلیل، تعارض ذاتی باشد ولی در تعارض عرضی، دو دلیل متعارض در نفی ثالث متفق نبوده و بنابراین نفی ثالث در آن ها حجت نیست.
۱۷۴۵۲.

رابطه باور به دنیای عادلانه و ناعادلانه با عشق به پول

کلیدواژه‌ها: عدالت باور به دنیای عادلانه پول دنیا باور به دنیای ناعادلانه عشق به پول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶۴ تعداد دانلود : ۸۴۷
یافته های این پژوهش حاکی از آن است که از بین ابعاد عشق به پول، اهمیت، موفقیت و برانگیزانندگی، قادر به پیش بینی باور به دنیای عادلانه (05/0>p) است. اما برای باور به دنیای ناعادلانه نیز نتایج نشان داد که اهمیت و موفقیت ـ از زیرمقیاس های عشق به پول ـ می توانند این نوع باورها (05/0>p) را پیش بینی کنند. ناگفته نماند تلویحات نقش عشق به پول و باورهای دنیای عادلانه و ناعادلانه نیز در پایان مورد بررسی قرار گرفته است.
۱۷۴۵۵.

روش شناسى اندیشه سیاسى در فلسفه غرب تمدن اسلامى(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روش‏شناسى اندیشه سیاسى فلسفه غرب تمدن اسلامى نظریه تأویل هرمنوتیک اسلامى ابن‏رشد ابن طفیل ابن باجه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶۴
مقاله حاضر به «روش‏شناسى اندیشه سیاسى در فلسفه غربِ تمدن اسلامى» اختصاص دارد. فلسفه غرب تمدن اسلامى به اندیشه‏هاى فلسفى در آرا و آثارِ فیلسوفانى چون ابن طفیل، ابن باجه و ابن رشد اطلاق مى‏شود. اینان برخلاف متفکران شرق تمدن اسلامى، مانند ابن‏سینا، روش‏شناسى ویژه‏اى در حوزه دانش سیاسى داشتند. بنیادى شرعى براى عقل در حوزه سیاست قائل بودند و در عین حال احکام شرعى سیاست یا سیاست شرعى را به اعتبار یافته‏هاى عقل برهانى، حمایت و نقد مى‏کردند. از این حیث نوعى روش‏شناسى معطوف به «روش تأویل» در فلسفه غرب اسلامى شکل گرفت، که امروزه به هرمنوتیک اسلامى یا هرمنوتیک ابن رشد معروف است. مقاله حاضر به توضیح روش شناختى این نظریه و نتایج آن در حوزه دانش سیاسى پرداخته است.
۱۷۴۵۶.

بررسی انتقادی اصالت طریقت «نعمت اللهیة» ایران

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اجازه نامه طریقت نعمت اللهیه رضاعلیشاه معصوم علیشاه نورعلیشاه حسین علیشاه قطبیت شیخ المشایخ

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات تاریخ تصوف و عرفان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فرقه ها و سلسله ها
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۱۸۶۵ تعداد دانلود : ۳۱۱۰
طریقت «نعمت اللهیه» در سده هشتم هجری، توسط شاه نعمت الله ولی پایه گذاری شد و همزمان با قطبیت شاه خلیل الله، یگانه فرزند و جانشین وی، به دکن هندوستان منتقل گردید. پس از شاه خلیل الله، تعداد یازده قطب در دکن هندوستان بر مسند قطبیت این طریقت تکیه زدند. شاه علی رضا دکنی، قطب دوازدهم این طریقت، به منظور گسترش دامنة ارشاد خویش و ترویج طریقت «نعمت اللهیه»، دو تن از مشایخ خویش به نام های میرطاهر و معصوم علیشاه دکنی را به ایران فرستاد. معصوم علیشاه دکنی در زمان حیات رضا علیشاه به قتل رسید و نورعلیشاه را به جانشینی خویش انتخاب کرد. نورعلیشاه نیز در زمان حیات قطب وقت، یعنی رضاعلی شاه از دنیا رفت و امور طریقت «نعمت اللهیه» ایران را به حسین علیشاه واگذار کرد. بر اساس قوانین طریقت نعمت اللهیه، تعیین جانشین و نیز تعیین قطب پسین، توسط قطب پیشین صورت می پذیرد. بررسی های تاریخی نشانگر این است که مستند کتبی یا شفاهی بر قطبیت حسین علیشاه و نیز شیخ المشایخی نورعلیشاه وجود ندارد. بنابراین، برخلاف دیدگاه سردمداران این طریقت، به نظر می رسد پس از درگذشت معصوم علیشاه دکنی، پیوند مشایخ طریقت «نعمت اللهیه» ایران با اقطاب این طریقت در دکن هندوستان گسسته شده است. این مقاله به روش تاریخی تحلیلی شواهد و قرائن این انقطاع را بررسی کرده است.
۱۷۴۵۷.

ماهیت نفس حیوانی و فرجام آن از دیدگاه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

۱۷۴۵۸.

تحلیلی بر روابط سیاسی اسماعیلیان نزاری با خلافت عباسی (487-654ق)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روابط سیاسی سلجوقیان خوارزمشاهیان خلافت عباسی مغولان اسماعیلیان نزاری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ اسلام و عرب تاریخ بنی عباس
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ سیاسی مسلمین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام تاریخ سیاسی
تعداد بازدید : ۱۸۶۵ تعداد دانلود : ۸۱۱
در این مقاله سعی بر آن است با استناد به منابع به کاوش چگونگی روابط میان نزاریان و خلافت عباسی در دوران مورد بحث پرداخته شود. روابط سیاسی اسماعیلیان الموت با خلافت عباسی در فاصله سالهای 487 تا 654ق تغییر فاحشی پیدا کرد. اسماعیلیان نزاری در این دوران به چند دلیل در چهارچوب سیاست مدارا و گفتگو با عباسیان رفتار می کردند: یکی اینکه عباسیان نمی توانستند برای متصرفاتشان خطری جدی ایجاد کنند و دست خلافت عباسی از خراسان و عراق عجم کوتاه بود. دیگر اینکه ضعف و فترت سلجوقیان پس از مرگ ملکشاه و افزایش توان اسماعیلیان الموت از یک سو و تلاش خلافت عباسی برای بازگشتن به جایگاه محوری خود در سطح مراوده با مسلمانان از سوی دیگر، باعث شد شرایط سیاسی تازه ای فراروی دو حکومت قرار گیرد. همچنین تحرکات سیاسی خوارزمشاهیان علیه خلافت عباسی و آغاز هجوم مغولان به سرزمینهای اسلامی، تغییر روابط نزاریان را با خلافت عباسی ایجاب می نمود. بنابراین هم برای خلافت عباسی و هم برای اسماعیلیان، سیاست مدارا و تغییر در روش ضروری به نظر می رسید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان