مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۳.
۴.
تمدن اسلامى
روش شناسى اندیشه سیاسى در فلسفه غرب تمدن اسلامى(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۲ شماره ۲۲
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به «روششناسى اندیشه سیاسى در فلسفه غربِ تمدن اسلامى» اختصاص دارد. فلسفه غرب تمدن اسلامى به اندیشههاى فلسفى در آرا و آثارِ فیلسوفانى چون ابن طفیل، ابن باجه و ابن رشد اطلاق مىشود. اینان برخلاف متفکران شرق تمدن اسلامى، مانند ابنسینا، روششناسى ویژهاى در حوزه دانش سیاسى داشتند. بنیادى شرعى براى عقل در حوزه سیاست قائل بودند و در عین حال احکام شرعى سیاست یا سیاست شرعى را به اعتبار یافتههاى عقل برهانى، حمایت و نقد مىکردند. از این حیث نوعى روششناسى معطوف به «روش تأویل» در فلسفه غرب اسلامى شکل گرفت، که امروزه به هرمنوتیک اسلامى یا هرمنوتیک ابن رشد معروف است. مقاله حاضر به توضیح روش شناختى این نظریه و نتایج آن در حوزه دانش سیاسى پرداخته است.
قرآن و حقایق علمى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با نیم نگاهى به تاریخ و سیر پیشرفت علم و دانش هاى تجربى این گونه نتیجه گیرى مى شود که با توجه به این نکته مهم که رشد علم و تکنولوژى در غرب مبتنى بر حذف دین بوده است. در طول تاریخ خود همواره داراى اثرات مخربى بوده است و در نقطه مقابل آن به جامعه درخشان و پیشرفته مسلمانان در دورانى که اروپا غرق در بدبختى و سیاهى بوده اشاره مى شود و علل آن پیشرفت علمى سودمند را، داشتن پشتوانه اى نظیر دین اسلام مى داند. مقاله با طرح آیاتى از قرآن مجید نشان مى دهد که این کتاب آسمانى چگونه به صورتى دقیق حقایق مسلم علمى را بیان کرده آن هم در عصرى که مردم کوچکترین آگاهى و اطلاعاتى از این حقایق نداشتند و این خود دلیل محکمى بر الاهى بودن نگارش این کتاب مى باشد. امروزه نیز که به واسطه کشفیات فیزیک مدرن و متلاشى شدن بنیان تئورى ورافیزیک کلاسیک و جاى گیرى اصل عدم قطعیت در مقابل دانشمندانى که ادعا داشتند با یافتن علت و قانون علمى، هر پدیده اى را مى توانند توضیح بدهند، بیش از پیش نقش قدرت علمى نهفته در دین، اسلام و قرآن آشکار مى گردد. دین همواره راهى میانى را ارایه داده است: نه رویکرد علمى مدرن را رد و محکوم مى کند و نه مجبور مى شود که براى آن مقام الوهیت و یزدانى قایل شود.